نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۴۸۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی اسلامی» ثبت شده است

۰

ماجرای مسلمان و محجبه شدن هنرپیشه مشهور فلیپینی از زبان خودش

حجاب سبک زندگی اسلامی

ماجرای مسلمان و محجبه شدن هنرپیشه مشهور فلیپینی از زبان خودش

ماجرای مسلمان و محجبه شدن هنرپیشه مشهور فلیپینی از زبان خودش

کوئینی پادیلا متولد ۱۷ ژوئیه سال ۱۹۹۱، هنرپیشه و بازیگر سینمای فیلیپین حرفه ی هنرپیشگی را کنار گذاشت و به دین اسلام روی آورد. او این موهبت الهی را از پدرش که سفر حج را برایش مهیا ساخت و همچنین مادرش که مسلمان بود و از دخترانش کوئینی و خواهرش درخواست کرد تا پذیرای دین اسلام باشند، قدردان می باشد.

کوئینی هنرپیشه ای که نام اسلامی “خدیجه “را برای خودش انتخاب کرد، اکنون با شخصی عادی نه هنرپیشه ازدواج کرده است. اما کوئینی هنوز درباره همسرش چیزی فاش نکرده و حتی عکسی از او به اشتراک نگذاشته است. او اخیرا در دبی با پوشش اسلامی مستقر شده است. طبق گزارش شبکه رسانه ای پپ، او به دور از حرفه هنرپیشگی از زندگیش لذت می برد.


او اگرچه نگفته است که بعد از مسلمان شدنش در کجا ساکن شده اما بنا بر گزارشی اکنون در دبی زندگی میکند. هنرپیشه جوان سابق همچنین در وبلاگش درباره تقلاهایش در دوران بازیگری نوشته است:
«حالا که به زندگی ام می نگرم نزدیک چهار سال است که در حال تلاش و تمرین برای مسلمان بودن و دینم هستم. من هنوز هم خوشحالم و تاکنون احساس پوچی را که در گذشته به من دست میداد نداشته ام. اما دریافته ام که آن کوشش ها و رنج ها همچنین می تواند باعث شود احساس گمشدگی کنید. هیچ تفاوتی نم یکند در چه موقعیتی هستید، چه موضع و واکنشی دارید،چه شغلی دارید، وضعیت دلتان چطور است، رنج ها و سختی ها بخشی از زندگی تان است .»


کوئینی اسلام را به هیچ دلیل دیگری مانند ازدواج و… نپذیرفت. بلکه او صرفا به خاطر اینکه حس می کرد اسلام دینی واقعی است و اینکه می تواند زندگیش را سازماندهی کند دین اسلام را پذیرفت. هدفش را مشخص کرد و اشتباهات و آمال وآرزوهایش را که موجب افسردگیش شد همه را محو کرد او می گوید”زمانی که من در حرفه ی بازیگری بودم خیلی ناراحت بودم. خودم را گم کرده بودم و همیشه احساس می کردم به خودم تعلق ندارم. اما اکنون که حضور خدا را در زندگیم حس می کنم … خیلی شاد و خشنود هستم.”

کوئینی در حالی که به این سوال که چرا زندگی بازیگری را کنار گذاشت گفت:
“بازیگری برای ما منع شده است چرا که در این کار باید کل بدنمان را به نمایش و “تاراج ” بگذاریم”در واقع، من به طور کامل حرفه بازیگری را ترک کردم. پدرش, رابین، همچنین به سمت اسلام گرایش پیدا کرد، اما بنا به گفته پدرش تغییراتی که در شخصیت دختر محبوبش دید، عجیب بود، چنانکه رابین میگوید؛ زمانی که دخترش به سمت اسلام گرایش پیدا کرد نه تنها احساساتی نبود بلکه دید که چقدر کوئینی در پاییندی به ایمانش استوار و محکم است.

او میگوید:” حس خوشایندی که کوئینی داشت را هرگز به عنوان فرزندم در او ندیده بودم. هر چیزی که به زبان می آورد همه اش درباره اسلام و خدا بود. مدام قران می خواند و به سخنرانی های مذهبی گوش می داد و حجاب را رعایت می کرد. از او پرسیدم آیا از پوشش حجاب در این جامعه نگران است؟ در جوابم گفت: “نگران نیست چرا که او تقوا دارد و این برایش کافیست.”
اکنون کوئینی پادیلا نه تنها مسلمان است بلکه او به سختی کار می کند و از توانایی اش استفاده می کند تا سخنرانی مذهبی برگزار کند. این روزها، کوئینی با ایمان راسخ درباره اسلام حرف می زند نه مثل زندگی سابقش که کم حرف میزد و حتی کمی عصبی بود. اکنون کوئینی، دختری شده است که با شجاعت و اعتماد به نفس پیام اسلام را با درک تواناییش و ارزشی که دیگران برایش قائل هستند می رساند. اگر چه او پذیرفته است که دانشش محدود است چنانکه می گوید.

صبر و بردباری در مسیر مرا بیدار کرده است؛

کوئینی به من یادآوری کرده است که مرگ یا بیماری هر آنی ممکن است به سراغمان بیایند. پادیلا گفت:” آرامش درونی مسیر زندگیش به سمت اسلام را پیدا کرد. اسلام روش زندگیست. وقتی شما به اسلام روی می آورید واقعا میدانید هدف زندگیتان چیست. من چنین شخص گنهکاری هستم، اما خداوند مرا به درگاهش دعوت کرد و پذیرفت. من خیلی به خدا نزدیک شده ام.”

او میگوید به خاطر اسلام فردی کاملا متفاوت با شخصیت قبلی اش شده است. همچنین می گوید؛ به شکلی از زندگی جدیدش لذت میبرد که هرگز دیگر به حرفه بازیگری بر نخواهد گشت. پادیلا از پدرش، رابین، ستاره سینما که او را به سمت اسلام سوق داد تشکر می کند و میگوید:
میخواهم از پدرم که فرصت سفر حج را به من داد تشکر کنم و اینکه خیلی پدرم را دوست دارم چرا که بدون پدرم هرگز ممکن نبود که مسلمان شوم.


رهیافته

۰

داستان آهنگری که آتش دستش را نمی سوزاند!

سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع

داستان آهنگری که آتش دستش را نمی سوزاند!

داستان آهنگری که آتش دستش را نمی سوزاند!

در کتاب انوار المجالس صفحه سیصدو چهارده نقل مى کند از حسن بصرى که گفت:
یک روز در بازار آهنگران بغداد مى گذشتم که ناگهان چشمم افتاد به آهنگرى که دستش را داخل کوره حدادى مى کند و آهن گداخته شده قرمز را مى گرفت بدون آنکه ابدا احساس سوزشى کند روى سن دان مى گذاشت و با پُتک روى آن مى زد و به هر نوع که مى خواست در مى آورد ومى ساخت. چون مشاهده این کار شگفت انگیز بود مرا وادار به پرسش از او کرد رفتم جلو سلام کردم جواب داد بعد پرسیدم آقا مگر آتش کوره و آهن گداخته بشما آسیبى نمى رساند؟
آن مرد گفت: نه.
گفتم چطور؟
گفت: یک ایّامى در اینجا خشک سالى و قحطى شد ولى من همه چیز در انبار داشتم. یکروز یک زن وجیه و خوش سیمائى نزد من آمد و گفت اى مرد من کودکانى یتیم و خردسال دارم و احتیاج به آذوقه و مقدارى گندم دارم خواهشمندم براى رضاى خدا کمکى بکن و بچه هاى یتیم مرا از گرسنگى و هلاکت نجات بده منهم چون بهمان یک نظر فریفته جمالش شده بودم، در مقابل خواسته اش گفتم: اگر گندم مى خواهى باید ساعتى با من باشى تا خواسته ات را برآورده کنم.
آن زن از این پیشنهاد ناراحت و روترش کرده و رفت.
روز دوم باز آن زن نزدم آمد، در حالیکه اشک میریخت، سخن روز قبل را تکرار نمود، من هم حرفهاى روز گذشته را براى او تکرار کردم، دوباره بادست خالى برگشت، دوباره روز سوّم دیدم آمد و خیلى التماس مى کند که بچه هایم دارند مى میرند بیا و آنها را از گرسنگى و مرگ نجات بده من حرفم را تکرار کردم و دیدم آن زن بطرف من مى آید و پیداست که از گرسنگى بى طاقت شده.
خلاصه وقتى که نزدیک مى شد به من گفت: اى مرد من و بچه هایم گرسنه هستیم بیا و رحمى کن و گندمى در اختیار ما بگذار؟ من گفتم:اى زن بیخودى وقت من و خودت را نگیر همان که بهت گفتم بیا با من باش تا بتو گندم دهم.
در این موقع زن به گریه افتاد و زیاد اشک ریخت و گفت: من هرگز از این کارهاى حرام نکردم و چون دیگر طاقت نمانده و کار از دست رفته و سه روز است که خود و بچه هایم غذائى نخورده ام بآنچه که میگوئى ناچارا حاضرم ولى بیک شرط گفتم به چه شرطى ؟ گفت: بشرط اینکه مرا بجایى ببرى که هیچ کس ما را نبیند.
مرد آهنگر گفت: ناراحت نباش من اتاق های زیادی دارم،تو در تو و جایی می رویم که هیچکس نبیند…رفتم و او از دنبالم آمد تا به اتاق اندرونی رفتیم. همینکه خواستم از او بهره اى بردارم. دیدم آن زن دارد مى لرزد و خطاب بمن گفت: اى مرد! چرا دروغ گفتى و خلاف شرطت عمل کردى ؟ گفتم کدام شرط؟
گفت: مگر بنا نبود مرا بجاى خلوت ببرى تا کسى ما را نبیند؟
گفتم: آرى مگر اینجا خلوت نیست ؟
گفت: چطورى اینجا خلوت است با آنکه پنج نفر مواظب ما هستند و ما را دارند مى بینند؟!
«ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری» (علق 14)
آیا نمی دانی که خدا می بیند؟

اول خداوند عالم و غیر از او دو ملکى که بر تو موکلند و دو ملکى که بر من موکلند همه شان حاضراندو ما را مشاهده مى کنند با این حال تو خیال میکنى اینجا کسى نیست که ما را ببیند؟
بعدا گفت: اى مرد بیا و از خدا بترس و آتش شهوت خود را بر من سرد کن تا منهم از خداى خود بخواهم حرارت آتش را از تو بردارد و آتش را بر تو سرد کند.
من با شنیدن سخنان زن و آیه قرآن متنبه شدم و با خود گفتم این زن با چنین فشار زندگى و شدت گرسنگى اینطور از خدا مى ترسید ولى تو که این همه مورد نعمتهاى الهى قرار گرفته اى از او (خدا) نمى ترسى ؟ فورا توبه کردم و از آن زن دست کشیدم و گندمى را که میخواست باو دادم و مرخصش کردم. زن چون این گذشت را از من دید و جریان را بر وفق عفت خود دید سرش را به سمت آسمان بلند کرد و گفت اى خدا همینطور که این مرد حرارت شهوتش را بر خود سرد نمود، تو هم حرارت آتش دنیا و آخرت را بر او سرد کن از همان لحظه که آن زن این دعا را در حقم کرد حرارت آتش بر من بى اثر شد.
آری اگر خدا اراده کند همانطور که آتش را بر حضرت ابراهیم علیه السلام سرد کرد بر سایر بندگانش هم سرد خواهد کرد:
(قُلنَا یَا نَارُ کُونِی بَرداً و سَلاماً عَلَی اِبراهِیم)(انبیاء/69)
«ای آتش! بر ابراهیم سرد و سلامت باش»
منبع:قصص التوابین یا داستان توبه کنندگان

منبع:سایت گناه شناسی

۰

داستانی زیبا از عاقبت بخل لطفا با ذکر منبع منتشر کنید

سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع

داستانی زیبا از عاقبت بخل  لطفا با ذکر منبع منتشر کنید

داستانی زیبا از عاقبت بخل

امام صادق علیه السلام درباره بخل می فرمایند:
إنْ کانَ الخَلَفُ مِن اللّهِ عزّ و جلّ حقّا فالبُخلُ لماذا؟!
اگر پاداش و عوض دادن خداوند عزّ و جلّ حق است پس دیگر بخل ورزیدن چرا؟ (میزان الحکمه،ج‏1، ص505 )

آورده اند که روزى بخیلى با عیال طعام مى خورد. سائلى بر درآمد. زن خواست که سائل را طعام دهد. از شوهرش مى ترسید. به بهانه اى به در خانه آمد و نیم نانى در زیر جامه گرفت و به سائل داد. شوهر خبر یافت و وى را طلاق داد.
روزگارى برآمد. زن شوهر دیگرى اختیار کرد. روزى با این شوهر نیز طعام مى خورد. سائلى دیگر بر در آمد. خواست که وى را طعام دهد. گفت : مبادا این شوهر، خوى شوهر پیشین داشته باشد. از وى دستورى خواهم . دستورى خواست .
شوهر گفت : همچنین سفره طعام را بردار و به وى ده . زن طعام برداشت و در سراى باز کرد، شوهر پیشین خود را دید. فریادى از آن زن برآمد. شوهرش از خانه بیرون دوید که تو را چه شده ؟ گفت : این سائلى که مى بینى شوهر من بود و مال بسیار داشت اما بخل زیادى داشت ، به سبب بخل ، مالش از دست رفته و محتاج خلق شده .
مرد گفت : بهتر از این بشنو. آن درویشى که به در خانه شما آمد که وى را نیم نانى دادى که بدان سبب این مرد تو را طلاق داد، من بودم . درویش و محتاج خلق بودم . اما سخى و بخشنده بودم حق تعالى به سبب جوانمردى مرا توانگر گردانید و او را به سبب بخل ، وى را درویش و فقیر گردانید.
منبع: داستان عارفان ، ص 223.

منبع: سایت گناه شناسی



۰

اسلام به زن هویت داده است

حجاب سبک زندگی اسلامی

اسلام به زن هویت داده است

اسلام به زن هویت داده است

تشکیل داعش و حمایت همه جانبه از آن به‌خصوص حمایت‌های رسانه‌ای غرب از این گروهک تروریستی به نظر بسیاری از کارشناسان آخرین راهکار غرب برای مقابله بااسلام‌گرایی است چراکه موج اسلام‌گرایی درغرب طی دهه اخیر آن‌قدر گسترده و مشخص بوده است که نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذشت. دراین میان خواندن علل گرایش مردم اروپا آمریکای شمالی به‌خصوص زنان به اسلام با وجودهمه این اسلام‌هراسی‌های موجود خالی از لطف نیست. اریکا زن جوان اسپانیایی است که در خانواده‌ای مسیحی بزرگ شد اما به گفته خودش همیشه احساس خلاء و کمبود می‌کرد تا این‌که تصمیم گرفت مسیر زندگی‌اش را تغییر دهد و دین کاملتری را برگزیند.

قبل از تشرف به اسلام چه دینی داشتید؟
مسیحیت

آیا شما پایبند به دین مسیحیت بودید؟
بله؛ من در خانواده‌ای بزرگ شدم که متعهد و مقید به دین و مراسم دینی بودند و سعی می‌کردند تا ما هم رعایت کنیم.

به فرقه خاصی تعلق داشتید؟
بله ؛ وقتی به سن جوانی رسیدم به دلیل فضای دینی خانواده و فعالیت در کلیسا من مبلغ پروتستان بودم.

چطور شد که به این فکر افتادید تا دین خود را تغییر دهید؟
هرچند خانواده‌ای مذهبی بودیم اما همیشه وقتی کتاب مقدس را می‌خواندم برایم ابهامات زیادی وجود داشت خیلی از مطالب آن را درک نمی‌کردم. غیر از آن کشیش‌ در کلیسا می‌گفت مسلمانان دشمنان عیسی مسیح و در نتیجه دشمنان خدا هستند که همین باعث کنجکاوی من می‌شد برای همین شروع به تحقیق درباره اسلام و مسلمانان کردم بعد از تحقیق با خودم گفتم چرا باید یک آدم نادانی با چنین تفکراتی آموزش دینی بدهد که شناختی روی ادیان ندارد او اصلا شایسته آموزش دینی و راهنمایی نبود زیرا بیشتر باعث گمراهی می‌شد تا هدایت به همین خاطرتصمیم گرفتم تا درباره اسلام بیشتر بدانم و در نتیجه به سمت اسلام گرایش پیدا کردم ومسلمان شدم.

همسرتان هم مسلمان است؟
بله؛ قبل از ازدواج پیش او می‌رفتم تا سوالاتی که درباره اسلام دارم را بپرسم او در مسجد فعالیت می‌کرد و به من وب سایتی را معرفی کرد و کتاب‌هایی که مناسب بودند را برای مطالعه به من می‌داد تازه بعد از آن فهمیدم خیلی از مسیحیان چیزی از اسلام نمی‌دانند و یا اطلاعاتشان کم است که این باعث نگرانی من بوده است.

چه نگرانی؟
نگرانی من این است که کتاب مقدس امروز آن چیزی نیست که باید باشد و تناقضات زیادی دارد خیلی از مطالب آن کلمات الهی نیست. بنیانگذار مسیحیت پل است کسی که اعتبار خود را بیشتر از حضرت عیسی می‌داند و ادعای‌های دروغین زیادی دارد که قابل قبول نیستند. این یک واقعیت است که او یک یهودی بوده. این یک واقعیت است که پروتستان‌ها همیشه کاتولیک‌ها را انتقاد کرده‌اند. اما کاتولیک‌ها هم همان کارهای را انجام می‌دهند که پروتستان‌ها دنبال می‌کنند مانند گوش دادن به موسیقی، آواز خواندن حتی در کلیسا، جشن می‌گیرند شیرینی تهیه می‌کنند الکل در مقادیر بسیار کم در کلیسا مصرف می‌کنند. بنابراین فکر کردم حب چه تفاوتی بین کاتولیک‌ها و پروتستانهاست کارهایشان مانند همدیگر است .

درباره ادیان دیگر هم شناخت دارید؟
بله؛ وقتی می‌خواستم دین کاملتری را برای خود برگزینم شروع به مطالعه وتحقیق درباره ادیان مختلف کردم برای همین کمی درباره یهودیت و بودیسم و ادیان شرقی شناخت دارم همچنین برای کسب اطلاعات بیشترتحقیقاتی درباره اسلام انجام دادم.

چطور شد که در این سیرمطالعاتی پیرامون ادیان، دین اسلام را انتخاب کردید؟
بله؛ دین یهودیت هم دینی آسمانی است که به پرستش خدا قائل است اما حجاب و پوشش در آن رعایت نمی‌شود که این نقطه ضعف است درحالی‌که در دین اسلام حجاب هم اهمیت دارد و دین کاملتری است.

معیار انتخاب و تصمیم شما چه بود ؟
همه چیز. به نظرم اسلام دینی کامل است که در آن عدالت، عشق، صلح و نزدیکی به تنها خدا وجود دارد. من به برکت عبادت به طور مستقیم با خدا ارتباط برقرار می‌کنم و احساس نزدیکی به خدا را دارم . می دانم که خداوند مهربان گناهان دوران غیرمسلمانی‌ام را می‌بخشد و شیوه جدید زندگی، حس و حال خوبی به من می‌دهد در واقع اسلام دینی است که فرصت نزدیک شدن به خدا را می‌دهد.

به عنوان یک زن مسلمان ، ‌نگاه اسلام را به زن چگونه می‌بینید؟
در دورانی که زن همواره مورد بی‌مهری و بی‌احترامی است دین اسلام به زن به عنوان همسر، مادر و دختر ارج می‌دهد و نگاه ابزاری و جنسی به آن ندارد. در همه دنیا از زنان سوءاستفاده می‌شود تا به وسیله زنان محصولات کثیف خود را به فروش برسانند . روابط نامشروع و فرزندانی که پدر و مادرشان معلوم نیست و یا خانواده‌هایی که ناقص هستند طلاق،‌ خودکشی، سوء استفاده از کودکان، خشونت خانگی و… همه اینها مصادیقی است که در دنیا وجود دارد و در حق زنان ظلم می‌شود بدون این‌که مجازاتی در پی داشته باشد ولی اسلام برخلاف اینهاست. اسلام به زن هویت و شخصیت برجسته‌ای داده است افراد مسلمان می‌دانند که هرکس به خداایمان داشته باشد عاقبت کارهایش بهشت و جهنم دارد و هیچ کاری بدون نتیجه نخواهد بود زیرا خداوند در راس همه چیز است .

پس از انتخابی که کرده‌اید رضایت دارید؟
بله الحمدالله بعد از تحقیق ومطالعه زیاد اسلام را شناختم و به آن پیوستم زیرا راه و روش درست زندگی را به من آموخته است و علاوه براین به خدا نزدیکتر هستم ومی‌دانم بعد از این زندگی در دنیا،‌آخرتی هم وجود دارد که نتیجه کارهای خوب و بدم را می‌بینم . با ایمان به خدا اعتماد به خالقم بیشتر شده است چراکه خدا بهترین راهنما و هدایتگر من است. و همین زندگی‌ام را هدفمند و مشخص کرده است .

بعد از تشرف به اسلام با مشکلی مواجه نشده‌اید؟
الحمدالله با هیچ‌گونه مشکلی روبرو نشده‌ام و اگر مشکلی هم بوده است با امید و ارتباط با خدا برطرف گردیده زیرا به وجود خدا اعتقاد دارم و همین قدرت عمل من را بیشتر کرده است.

چطور دیگران را به مطالعه و تحقیق درباره اسلام تشویق می‌کنید؟
به آنها می‌گویم تا درباره اسلام مطالعه کنند زیرا با مطالعه، ذهن و دل باز می‌شود حقیقت را درمی‌یابند و می‌توانند با درک و منطق بهتری فارغ از تبلیغات منفی و کلیشه‌ها اسلام را بشناسند.

توصیه شما به افراد ی که می‌خواهند مسلمان شوند ولی تردید و نگرانی دارند چیست؟
این‌که خواننده عزیز نترسید و نگران نباشید درباره اسلام بیشتر بدانید ومطالعه کنید از هیچ انتقادی هم واهمه نداشته باشید اگر خود شما حقیقت اسلام را درک کنید و به آن عمل داشته باشید می‌توانید دیگران را به احترام وادار کنید و در عمل شما را درک کنند. تنها به دنبال خقیقت باشید و از خدا کمک ومدد بگیرید او هم شما را کمک خواهد کرد.


رهیافته

منبع:سایت باحجاب

۰

ایمان+عمل صالح

حجاب سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع

ایمان+عمل صالح

ایمان+عمل صالح

رانندۀ مو فرفری!

وقتی برای رفتن به مدرسه،باشگاه،مهمانی یا هر جای دیگر سوار ماشین می شوید، دیدن صندلی های کثیف،آشغال های زیر پا،شیشه های دودی شده با خاک و غبار و... ، حس مثبتی به شما منتقل نمی کند. در این میان گفته های راننده ی موفرفری با آن دست های چرک گرفته و لباس های پر از چین و چروکش که مدام از تمیزی، نظافت، آراستگی،کلاس، زیبایی ظاهر و ... دم می زند، حوصله ی شما را سر می برد.

یعنی همه باور دارند ظاهر آدم ها نشان دهنده ی باطن آنهاست و اگر کسی ظاهرش به گونه ای باشد و باطنش جوری دیگر، کسی به حرف و ادعایش توجه نمی کند؛ پس چطور میتوان حرف برخی ا باور کرد که با بدترین وضع حجاب و آرایش ... ظاهر می شوند و دم از خدا و دل پاک می زنند، در حالی که ظاهرشان رنگ و بوی از خدا و معنویت ندارد!

خداوند میفرماید:«همۀ مردم زیانکار اند، مگر کسانی که در کنار ایمانشان عمل صالح داشته باشند.»[سورۀ عصر آیات2و3]

امام صادق [علیه السلام] هم می فرمود:«خرابی و نا پاکی ظاهر، نشان دهنده ی زشتی باطن و قلب است.» [بحارالانوار،جلد70،ص395]

و امام علی [علیه السلام] هم فرمودند:« درستی رفتار های ظاهری، تابلو و نشانۀ سلامتی باطن است.» [عیون الحکم المواعظ،ص228]

+برگرفته از کتاب«دختر باید خانم باشه».

منبع:پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات

۱

حقوق رهبر انقلاب به روایت اطرافیان

سبک زندگی اسلامی

حقوق رهبر انقلاب به روایت اطرافیان

حقوق رهبر انقلاب به روایت اطرافیان

به گزارش عمارنامه ، حجت‎الاسلام رحیمیان از اعضای سابق دفتر امام و رهبری، در گفت‎وگو با پنجره، با اشاره به سطح زندگی بسیار ساده امام خمینی (ره) و آیت‎الله خامنه‎ای (مد ظله العالی)، گفت: چند وقت پیش، در یکی از سخنرانی‎ها، برای مردم از لزوم ساده زیستی مسئولان صحبت می‎کردم که در انتهای مراسم یکی از حاضرین از من پرسید که رهبر انقلاب چقدر حقوق می‎گیرد؟ عرض کردم ایشان از حداقل نذورات استفاده می کنند.
 
روز بعد در مواجهه با مقام معظم رهبری، ضمن شرح ماجرا از ایشان پرسیدم چقدر حقوق بابت کار رهبری می‎گیرند؟ پاسخ آقا برای بنده بسیار قابل تامل بود. ایشان با نهایت تواضع فرمودند: «مگر من کاری می‎کنم که بابت آن حقوق بگیرم؟»
 
این اظهارات در شرایطی است که حجم مسئولیت‎ها و فعالیت‎های ایشان بر کسی پوشیده نیست.
 
هم‎چنین حجت‎الاسلام احمد مروی، معاون ارتباطات حوزه‎ای دفتر مقام معظم رهبری، درباره تامین مالی زندگی رهبر انقلاب، می‎گوید:
 
اداره‎ زندگی ایشان عمدتا‎،ً یعنی آنقدر که من اطلاع دارم که تا حدی دقیق است،‎ بیشتر، از نذوراتی است که مردم در مورد حضرت آقا انجام می‎دهند؛ نذورات می‎آید؛ برای امام هم خیلی نذورات می‎رفت. برای حضرت آقا هم نذورات زیاد می‎آید که نذر شخصی آقا می‎کنند؛ که آقا، زندگی‎شان عمدتا از همین نذورات اداره می‎شود و از بیت‎المال و از دفتر، استفاده نمی‎کنند. از وجوهات که اصلا هیچ استفاده نمی‎کنند. عمدتا همین نذورات است.
 
 
روایت حدادعادل از سطح زندگی رهبر انقلاب:
دکتر غلامعلی حداد عادل که اخیرا بعد از ماجرای افشای فیش‎های نجومی، میزان حقوق خود را منتشر کرده است، در تشریح ماجرای ازدواج دخترش با فرزند مقام معظم رهبری می‎گوید: آن زمان دخترمان دیپلم گرفته بود و کنکور هم شرکت کرده بود. پس از مقدمات کار، یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه به‎عنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسیدم، ایشان موافق بودند.
 
بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند: «آقای دکتر، داریم خویش و قوم می‎شویم». گفتم: «چطور؟» گفتند: «خانواده آمدند و پسندیدند و در گفت‎وگو هم به نتیجه کامل رسیده‎اند، نظر شما چیست؟» گفتم: «آقا! اختیار ما دست شماست». آقا فرمودند: «نه! شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانم‎تان هم همین‎طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من این‎طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی‎ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم، یک وانت­بار می‎شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسئولان در آنجا با من دیدار می‎کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه­ای اجاره کرده‎ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می‎کنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می‎شود، چیز‎هایی در ذهنش باشد. ما این‎طور زندگی می‎کنیم. اما شما زندگی نسبتا خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی، معمم هم نیست. می‎خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه این‎ها را به او بگو بداند».
 
هم چنین محمد حسین صفارهرندی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، درباره چگونگی مایحتاج رهبری در خاطره‌ای می‌گوید: رهبر انقلاب اوایل سال ۷۰ به آقای هاشمی گفته بودند که زندگی مردم دارد خیلی سخت می‌شود و گرانی‌ها طاقت مردم را بریده است. من با ادامه سیاست‌هایی که منجر به فقیرتر شدن مردم می‌شود، موافق نیستم. (آن موقع سیاست‌هایی را در قالب حذف یارانه‌ها دنبال می‌کردند)
 
رهبر انقلاب فرمودند: من مخالفم.
 
آقای هاشمی گفته بودند یک عده‌ای می‌آیند جوسازی می‌کنند و به شما می‌گویند. شما قبول نکنید. این‌طورها نیست. وضع مردم خوب است.
 
رهبر انقلاب می گویند: این چیزی که می‌گویم از اینجاست که خانواده خودم برای خرید می‌روند و یافته‌های خودمان است؛ این‌طور نیست که کسی برای ما خبر آورده باشد. فرزند من و خانواده من خودشان می‌روند و خودشان خرید می‌کنند. نان می‌خرند. ماست می‌خرند و می‌فهمند که قیمت امروز نسبت به دیروز عوض‌شده است.
 
برخی از آقایان مسئول هستند که سال تا سال قیمت و نرخ‌ها دستشان نیستند برای این‌که هیچ‌وقت، تو هیچ مغازه‌ای پیدایشان نشده است و در زندگی عموم مردم نیستند و معلوم است که با این وضع خبردار نیستند. بعضی وقت‌ها برخی خبرنگارهای زرنگ رسانه‌ای هم هستند که گاهی اوقات سؤال می‌کنند که فلان چیز الآن چه قیمتی دارد و طرف مسئول هیچ‌چیز نمی‌داند.

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)