نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

نرم افزارهای چندرسانه ای

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

سایت های آنلاین چندرسانه ای

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

۷۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتابخانه اسلامی» ثبت شده است

۰

«عمار انقلاب» حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی

کتابخانه اسلامی معروف نیوز

«عمار انقلاب» حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی

«عمار انقلاب» حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی

جایگاه تفسیری آیت‌الله مصباح در نزد علامه طباطبایی و همکاری در تنظیم و انتشار تفسیر شریف المیزان، پیش از این فقط در قالب تاریخ شفاهی مطرح می‌شد، اما برای نخستین‌بار دستخط علامه طباطبایی در کتاب «عمار انقلاب» منتشر شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کتاب «عمار انقلاب؛ حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی، از هنگام تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی (1357-1313)» در آستانه سالگرد ارتحال علامه محمدتقی مصباح یزدی، توسط بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی منتشر می‌شود. این کتاب به قلم سهراب مقدمی شهیدانی نوشته شده و در آن برای نخستین‌بار برخی ناگفته‌های تاریخی و اسناد تازه‌یاب منتشر می‌شود که بسیاری از ابهامات تاریخی را حل و فصل می‌کند. رویکرد تبیینی و مستندنگارانه کتاب، موجب آن شده که حیات‌نامه آیت‌الله مصباح یزدی را در دل تحولات تاریخی پیرامونی روایت کند و از این رو، خوانندگان با مطالعه این اثر به اطلاعاتی گسترده دست می‌یابند که آنان را به دل تاریخ پرحادثه دهه چهل و پنجاه خواهد برد. اسناد و ناگفته‌های تاریخی مندرج در کتاب «عمار انقلاب» سرآغازی است بر تحلیل‌های تازه و رهیافت‌های تاریخی جدید پیرامون زندگانی پربار علامه مصباح و تاریخ حوزه و روحانیت در دورانِ معاصر.

مرور زندگی و زمانه علامه مصباح

کتاب «عمار انقلاب» بر پایه برخی اسناد و خاطراتِ دستِ اول انتشار یافته و جز در موارد ضروری، از تحلیل و قلم‌فرسایی خودداری شده است تا مخاطب از دریچه منابع دستِ اول، به مرور زندگی و زمانه علامه مصباح بپردازد. از این جهت، این کتاب می‌تواند منبعی برای تولید آثار تفصیلی و تحلیلیِ بعدی قرار گیرد. علاوه بر اسناد، به جهت تکمیل مباحث و روشن کردن برخی ناگفته‌ها از زندگی و کارنامه علامه مصباح یزدی، استفاده از محتوای گفت‌وگوهای تاریخی منتشر نشده با برخی شخصیت‌های حوزوی از جمله رضا استادی، محمود رجبی، غلامرضا فیاضی، سیدحمید روحانی، حسن منفرد، علی اکبر مسعودی خمینی، علی مصباح و... نیز بر غنای این مجموعه افزوده است.

«عمار انقلاب» به سه تن از اساتید علامه مصباح تقدیم شده است: «تقدیم به امام خمینی، علامه طباطبایی و آیت‌الله العظمی بهجت، که عمار انقلاب پرورش‌یافته مکتب فکری و سیاسی آنان بود.»

این کتاب هشت فصل دارد. پیش از آغاز فصل نخست، «پیشینه پژوهش» و «گاه‌شمار زندگانی آیت‌الله مصباح از تولد تا ارتحال» درج شده است که شامل مروری اجمالی بر زندگانی پرحادثه و خدمات گسترده این عالم بزرگوار است. در این اثر، برخی اسناد تاریخی برای نخستین‌بار انتشار می‌یابد که در این یادداشت، یکی از این اسناد تازه‌یاب مندرج در کتاب «عمار انقلاب» در ادامه خواهد آمد.

اجازه‌نامه تفسیری علامه طباطبایی به علامه مصباح و مشارکت در تدوین و انتشارِ تفسیر المیزان

رابطه علمیِ آیت‌الله مصباح با علامه طباطبایی به هیچ وجه محدود به رابطه استاد-شاگردی عادی نیست بلکه ایشان آنچنان مورد وثوق علمی علامه بوده‌اند که در تآلیف و نشر کتاب شریف المیزان، مشارکت داشته است. مرحوم آیت‌الله مصباح در توصیف مراودات علمی خود با مرحوم علامه طباطبائی، چنین می‌گوید:

«اولین فرم کتاب تفسیر که چاپ شد یک جزوه شانزده صفحه‌ای بود. اوایل تابستان بود و من به مشهد مشرّف می‌شدم. ایشان همان فرم اول را با یک جلد کتاب «روش رئالیسم» که تازه چاپ شده بود به من دادند که خدمت مرحوم آقای میلانی بدهم. آقای میلانی تازه از کربلا به مشهد آمده و سکونت پیدا کرده بودند و هنوز در میان مردم خیلی شناخته شده نبودند. به هر حال من به مشهد مشرّف شدم و خدمت ایشان رفتم.

در جمع دوستان گفتند فلانی هم در تفسیر ما شریک است

برای اولین بار بود که ایشان را از نزدیک زیارت می‌کردم. ... بعد که با اصرار کتاب‌ها را به ایشان دادم خیلی اظهار بشاشت کردند و خوشحال شدند و فرمودند: «چه هدیه بزرگی برای من آوردید» و سفارش کردند «هر فرمی که از تفسیر چاپ می‌شود برای من بفرستید، صبر نکنید تا تمام شود و یک‌جا بفرستید. مشتاق هستم زودتر جزوه جزوه ببینم.» ... همین‌طور خدمت ایشان [علامه طباطبائی] بودم و ارتباط‌مان تا حدی بود که گاهی سؤالاتی می‌کردم و ایشان هم گاهی قبل از این‌که تفسیرشان را به چاپ‌خانه بدهند، به من می‌دادند و می‌گفتند: «تو هم نگاهی بکن». ...این جزوات را زود می‌گرفتم و مرور می‌کردم و اگر چیزی به نظرم می‌رسید، خدمت ایشان عرض می‌کردم. گاهی می‌فرمودند درست است و گاهی هم اشتباه مرا رفع می‌کردند و می‌گفتند اشتباه کرده‌اید. از کمال لطف‌شان یک مرتبه من پیشنهاد کرده بودم و ایشان جایی را تغییر داده بودند و کم و زیاد کرده بودند. برای این‌که از من تفقّدی کرده باشند، در جمع دوستان گفتند فلانی هم در تفسیر ما شریک است.»

جایگاه تفسیری آیت‌الله مصباح در نزد علامه طباطبایی و همکاری در تنظیم و انتشار تفسیر شریف المیزان، پیش از این فقط در قالب تاریخ شفاهی مطرح می‌شد، اما برای نخستین‌بار دستخط علامه طباطبایی در کتاب «عمار انقلاب» منتشر شده است.

متن کامل دست‌خط مبارک علامه طباطبایی خطاب به آیت‌الله مصباح در زمینه تصحیح و چاپ تفسیر شریف المیزان:

«جناب مستطاب عماد الاعلام آقای شیخ محمدتقی مصباح دامت برکاته؛

جلد پنجم تفسیر را اگر چنانچه وسائل چاپ فراهم شد، مشغول تصحیح و غلط‌گیری بشوید.

دیگر هیچ‌گونه مراجعه به اینجانب لزوم نداشته و در تصحیح و اتّخاذ کمک و اجازه چاپ و غیره، کاملاً مختارید.

والسلام علیکم

محمدحسین طباطبائی»

دستخط مذکور نشان‌گر جایگاه علمی والای علامه مصباح در نزد علامه طباطبایی است و بر اعتماد کامل علامه به ایشان و نیز مشارکت در تدوین و چاپ تفسیر شریف المیزان دلالت دارد که مسئله‌ای مهم در بازشناسی کارنامه علمی و جایگاه حوزوی علامه مصباح یزدی است. زندگانی پربرکت ایشان، از این قبیل نکته‌ها و ناگفته‌ها کم ندارد. ناگفته ماندنِ ابعادی از جایگاه علمی و خدمات فرهنگی علامه مصباح، بیش از آنکه ریشه در غفلت و کم‌اطلاعیِ برخی تراجم‌نگاران و مورخان داشته باشد، به وصفِ اخلاص و کتمان آن عالمِ مهذب بازمی‌گردد که همواره تلاش می‌کرد در آشکارسازی مجاهدت‌های خود، گامی برندارد و بی‌ادعا و گمنام به خدمت و مجاهدت در سنگرِ فکر و فرهنگ بپردازد.

«عمار انقلاب» در 824 صفحه وزیری در 500 نسخه توسط بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی انتشار می‌یابد. علاقمندان برای تهیه کتاب می‌توانند با شماره 32904231-025 تماس بگیرند.

۰

به مناسبت سالگرد سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی فروش ویژه بسته محصولات فرهنگی سرباز

کتابخانه اسلامی معروف نیوز رهبری انقلاب شهیدسلیمانی

به مناسبت سالگرد سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی فروش ویژه بسته محصولات فرهنگی سرباز

به مناسبت سالگرد سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی فروش ویژه بسته محصولات فرهنگی سرباز

با نزدیک شدن سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی، انتشارات انقلاب اسلامی بسته‌ی محصولات فرهنگی «سرباز» را با تخفیف ۲۰ درصدی ارائه می‌کند.

این بسته شامل دوعنوان کتاب، ۲۲ قطعه تصویر و یک قطعه پوستر است. 

اولین محصول این بسته، کتاب «یاران سلیمانی» است که بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع خانواده‌های شهدای مدافع حرم را در بر می‌گیرد که برخی از این بیانات برای نخستین بار منتشر شده است.

کتاب مصور «قاف»، دیگر محصول بسته‌ سرباز، شامل خاطرات حاج قاسم سلیمانی از جنگ ۳۳ روزه‌ لبنان است که درقالب داستان تصویری منتشر شده است.

۲۱ قطعه از عکس‌های شهید حاج قاسم سلیمانی همراه با بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در مورد شهید سلیمانی به چاپ رسیده است که ۴ قطعه از این تصاویر برای نخستین بار منتشر شده است. همچنین عکس ویژه‌ای که به دیدار خانواده‌ حاج قاسم سلیمانی با رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۳ اختصاص دارد، همراه با متن سخنرانی معظم‌‌له در این جلسه، برای نخستین بار منتشر شده است و پوستر «یا حسین فرماندهی از آن توست» آخرین محصول این بسته است.

بسته «سرباز» با طراحی منحصر به فرد از سوی انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) منتشر شده است و علاقمندان می‌توانند این بسته را تا 10 دی ماه با ۲۰ درصد تخفیف از سایت انتشارات انقلاب اسلامی از این نشانی تهیه نمایند.

خرید بسته فرهنگی سرباز

۰

«شاه جعفر»؛ داستان امامزاده‌ای که مدافع حرم بود

کتابخانه اسلامی معروف نیوز

«شاه جعفر»؛ داستان امامزاده‌ای که مدافع حرم بود

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کتاب «شاه جعفر» از سوی واحد ادبیات پایداری انتشارات کتاب جمکران و به قلم «سعید محمدی» به چاپ رسید. این کتاب با مشارکت کنگره ملی شهدای استان قم تولید شده است.

امامزاده جعفر شهید از نوادگان امام موسی کاظم (ع) بوده که مزار شریف شان در خیابان امامزاده ابراهیم قم و کمی بالاتر از امامزاده ابراهیم واقع شده است. این امامزاده جلیل القدر از شهدای شهر قم بوده و در حمله مغول به قم به شهادت رسیدند.

رمان «شاه جعفر» ماجرای زندگی یونس، جوانی نمک فروش است که کارش، استخراج نمک از اطراف قم (دریاچه نمک) و فروش آن در قم است. او عاشق عطیه، یکی از دختر‌های دهکده جمکران شده و به هر دری می‌زند نمی‌تواند رضایت پدر دختر را بگیرد. با دعوای طایفه آن‌ها و طایفه عطیه، اوضاع برایش سخت‌تر می‌شود. یونس قصد کمک گرفتن از شاه جعفر که از بزرگان قم است را دارد که خبر می‌رسد لشکر مغول، به فرماندهی امیرزاده جته نویان، در حال حمله به قم است. شهر بهم می‌ریزد و همه در تدارک دفاع می‌شوند. به رهبری امامزاده جعفر، قرار می‌شود، دروازده‌ها بسته شود و حصار شهر مستحکم شود و در داخل شهر به دفاع برخیزند. مقدمات کار فراهم می‌شود. مغول‌ها به پشت دروازه‌های قم می‌رسند، اما با مقاومت قمی‌ها، در فتح شهر ناموفق هستند.

ماجرای حمله مغول به قم از ناگفته‌های تاریخ است. ناگفته‌تر از آن، دفاع غیورانه مردم قم به رهبری شاهزاده سید جعفر است. رمان «شاه جعفر» را باید خواند تا آنچه بر مردم قم در این هجوم گذشته، برای همگان روشن شود.

«شاه جعفر»، داستان امامزاده‌ای که مدافع حرم بودسر کوچه شان که رسید، موسی، برادر عطیه را دید که به سرعت به سوی او می‌آید. سرش را با پارچه سفیدی بسته بود. رد خون از زیر پارچه مشخص بود. شنیده بود که زخمی شده. موسی که به او رسید با اضطراب و ترس، در حالی که صدایش می‌لرزید گفت: «مغول دروازه را با منجنیق به سنگ بسته! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند. اوضاع خیلی خراب است. دروازه ترک خورده، انگار آتش زدن باغ، تعدادی از سربازانشان را سوزانده و حالا عصبانی اند. خدا به خیر بگذراند.»

کتاب «شاه جعفر» به قلم «سعید محمدی» نوشته شده که نگارش کتاب ماموریت در قصر را با حال و هوای تاریخی در پرونده ادبی خود دارد. این کتاب در ۱۸۸ صفحه و به قیمت ۷۰ هزارتومان توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و روانه بازار نشر شده اشت.

۰

اهمیت کتاب و کتابخوانی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی

کتابخانه اسلامی معروف نیوز رهبری انقلاب

اهمیت کتاب و کتابخوانی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، سی و سومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران روز (سه‌شنبه ۲۰ اردیبهشت) پس از دو سال وقفه با حضور محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد افتتاح شد.

به این بهانه به بخش‌هایی از نظرات و تأکیدات فراوان رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه گسترش فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی در جامعه می‌پردازیم.

«من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان می افتم، قلباً غمگین و متاسف می شوم. این به خاطر آن است که در کشور ما به هر دلیل که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلا ده برابر این میزان رواج و توسعه و حضور داشته باشد.۱

از بس که درباره این مسئله مهم (کتابخوانی) گفته ام و به من هم گفته شده که چقدر اثر دارد، حقیقتا وقتی می خواهم بار دیگر این مسئله را بیان کنم دچار تردید می شوم که این دیگر جزو گفتار لغو نباشد! من نمی‌دانم واقعا این تکرار، اثر کرده، یا نکرده است... بیایید کاری کنید که مردم کتابخوان بشوند.۲

من اگر بدانم هر روز یک ساعت باید حرف بزنم و نتیجه اش این باشد که مردم کتابخوان بشوند، حاضرم روزی یک ساعت و نیم حرف بزنم! اگر اینطوری بشود قضیه را حل کرد، حرفی نیست بله، ما باید عرضمان را به مردم بکنیم و بنده هم عرض می کنم، منتهی چیزهایی است که با گفتن تنها تمام نمی شود... این، گفتن و بازگفتن و بازگفتن و به زبانهای گوناگون گفتن و از همه طرف گفتن و او را با فکر محاصره کردن می خواهد، تا یک عادت از بین برود، یا به وجود بیاید.۳

از فرصت‌ها می شود استفاده کرد. مثلا فرض بفرمایید امروز پنج، شش هزار نفر بسیجی با من ملاقات داشتند؛... در میان اینها اگر یادآوری بشود و من یک اشاره بکنم و (کتاب های مربوط به دفاع مقدس) آماده باشد و در اختیارشان قرار بگیرد، آنها را می خرند... یا در همین دیدارهایی که سران سپاه و ارتش می روند... شما می توانید آنجا آن کتاب را به زبان آن گوینده بیاورید... مثلا فرض بفرمایید الان نزدیک عملیات کربلای یک است... چند جلد از این کتاب های خیلی خوب درباره همین کربلای یک آماده شود و... و در آنجا اسم آورده شود؛... خواهید دید که چندین هزارنسخه فروش خواهد رفت.۴

امروز در‌ نمایشگاه... سه نفر جدا جدا به من پیشنهاد واحدی ارائه کردند و آن این است که درمدارس ساعتی برای کتابخوانی گذاشته شود به نظرم فکر خوبی است. این را باید حتما وزارت آموزش و پرورش بررسی کند و ببیند چه کار می تواند بکند... ساعت کتابخوانی بگذارند تا دانش آموزان با فرهنگ کتابخوانی آشنا بشوند.۵

کتاب مقوله بسیار مهمی است. البته من به کارهای هنری و تصویری- تلویزیون، سینما، یا این قبیل چیزها-خیلی اعتقاد دارم. اما کتاب نقش مخصوصی دارد. جای کتاب را هیچ چیزی پر نمی کند. کتاب را باید ترویج کرد... مردم باید به کتابخوانی عادت کنند و کتاب وارد زندگی بشود.۶

این عادت هنوز در بین مردم ما جانیفتاده که بروند کتابی را بخرند، بعد آن را بخوانند، بعد به دوستشان یا به فرزندشان بدهند، تا آنها هم بخوانند، اینطوری نیست... واقعاً کتاب خواندن در مملکت ما جا نیفتاده است و این درد بزرگی است ما از اهمیت و عظمت این درد غافلیم.۷

در کار فرهنگی نباید مسئله پول و بودجه، یک مشکل عمده به حساب آید؛ به این معنا که مشکلات و نقایص فرهنگی را در ردیف نیازهای بودجه ای و در آخرهای لیست قرار ندهیم؛ بلکه در اول های لیست- اگر نگوئیم در ردیف اول- قرار بدهیم. اگر درست فکر بکنیم این به صرفأ اقتصادی مملکت هم است. یعنی از اینکه بودجه و امکانات بیشتر را به کارهای فرهنگی- به خصوص فرهنگ آموزشی- متوجه کنیم کشور زیان نخواهد کرد؛ زیرا که خود این برای آیندأ کشور تولید امکانات می کند۸.

افرادی که کار روزانه دارند- اداری، کاسب، روستایی، کشاورز و امثال اینها- اگر مثلا شب یا بین روز به خانه می آیند، بخشی از زمان را، ولو نیم ساعت، برای کتاب خواندن بگذارند. چقدر کتابها را در همین نیم ساعت ها می توان خواند. بنده خودم دوره های بیست و چند جلدی کتاب ها را در همین فاصله های ده دقیقه، بیست دقیقه، یک ربع ساعت خوانده ام!... این بایستی یک سیره و سنت رایجی بین مردم ما بشود که کتاب را بخوانند و به بچه هایشان یاد بدهند. خانم ها در خانه ها کتاب بخوانند و معلومات را فرابگیرند۹.

کاری بکنید که مردم اگر کتاب حمل نمی کنند، بتوانند در اتوبوس، در مطب دکتر، در اداره ای که نوبت ایستاده اند، در نوبت نان و یا در نوبت قند، کتاب بخوانند. اگر بشود این کار را راه بیاندازید و باب کنید، خدمت بزرگی کرده اید. این کار محال نیست، بلکه ممکن است، به دلیل اینکه ما می بینیم در کشورهای دیگر تا حدود زیادی این کارها انجام شده است. ما که اهل این کار و اولی به این کار هستیم، متأسفانه هنوز نتوانسته‌ایم ۱۰»

منابع و مأخذ:

۱- بیانات در دیدار با دست اندرکاران برگزاری هفته کتاب-۰۳.۷۱۳۷۵.
۲- بیانات در دیدار با دست اندرکاران برگزاری هفته کتاب- ۰۳.۷۱۳۷۵.
۳- بیانات در دیدار با برگزیدگان مراسم انتخاب کتاب سال- ۷.۰۱۱۳۷۲.
۴- بیانات در دیدار با اعضای دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی-
۲۲.۴۱۳۷۱.
۵- مصاحبه با خبرنگار صداوسیما پس از بازدید از دهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران- ۴۱.۲۱۳۷۶.
۶- مصاحبه با خبرنگار صداوسیما پس از بازدید از ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران- ۱۲.۲۱۳۷۲.
۷- بیانات در دیدار با اعضای هیئت تحریریه دفتر نشر فرهنگ اسلامی- ۸۱.۲۱۳۷۴.
۸- بیانات در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی- ۱۲.۹۱۳۶۸.
۹- مصاحبه با خبرنگار صداوسیما پس از بازدید از ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران- ۱۲.۲۱۳۷۲.
۱۰- بیانات در دیدار با دست اندرکاران برگزاری هفته کتاب- ۰۳.۷۱۳۷۵

۰

کتاب «تنها گریه کن» چگونه به نگارش درآمد

کتابخانه اسلامی معروف نیوز

کتاب «تنها گریه کن» چگونه به نگارش درآمد

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، اکرم اسلامی نویسنده کتاب تنها گریه کن که کتاب او بعد از استقبال خوب مخاطبین مورد توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفت، در مقدمه این اثر نوشته است:

یا من یعطی من لم یسئله

«حتی اگر کتاب را ننویسی، اصرار دارم بروی و برای یک‌بار هم که شده، حاج‌خانم را ببینی.»

این نقطه، تنها چیزی بود که در موردش تردید نداشتم؛ دیدار! و خوب واقعیت این است که نمی‌شود یک‌بار حاج‌خانم را ببینی و دوباره دلت هوایش را نکند و قرار دومی نگذاری.

یک صبح زمستانی بود. میان کوچه‌های بلوار امین، خانه‌شان را پیدا کردم و برای اولین بار در عمرم، با آغوش گرمِ یک مادر شهید مواجه شدم که فقط برای من باز شده بود.

من غریبی می‌کردم و او مادرانه، مهربانی. تعارفم کرد هر کجا راحتم بنشینم. بی اختیار چند قدم برداشتم طرف مبل راحتیِ سمت راستم و تا پایان تمام جلسات مصاحبه، جایم را تغییر ندادم. بعد‌ها برایم گفت:

«اینجا که می‌نشستیم و حرف می‌زدیم، اتاق محمد بود. چند سال پیش موقع تعمیر خانه، از حاجی خواستم دیوارش را بردارد.» و من که همیشه به شانه‌ها ایمان داشتم، دلگرم شدم.

دیدار اول‌مان تا اذان ظهر طول کشید. نرفته بودم برای مصاحبه، نرفته بودم برای محک زدن خودم؛ حتی به پرونده‌ی باز روبه‌رویم به چشم خریدار هم نگاه نمی‌کردم. حاج حسین سفارشم کرده بود و من گوش به‌فرمان، رفته بودم تا نفس پاک و بهشتی یک مادر شهید بهم بخورد و روزم را نورانی کند.

باورم شده بود مهمان عزیز این خانه‌ام؛ بس‌که صاحبخانه با دقت و اشتیاق برایم حرف می‌زد. عکس‌هایشان را نشانم داد. دستم را گرفت و برد سمت اتاقش، آشپزخانه، حیاط و داخل زیرزمین. چشمم با احتیاط به گوشه‌های خانه بود و گوشم با حیرت و اشتیاق به ماجرا‌هایی که تعریف می‌کرد.

کتیبه و پرچم و سیاهی و کیسه‌های برنج و دیگ و اجاق گاز برای مراسم محرم و فاطمیه، یک طرف تمیز مرتب چیده شده بودند. سمت دیگر، بسته‌های ارزاق و لباس برای خانواده‌هایی که یک ماه را تا ماه بعد، چشم به راه کمک می‌کردند. یک طرف هم ویلچر و تخت و تشکِ بیمارستانی و ده‌ها وسیله‌ی ضروری و رفاهی برای خانواده‌هایی که بیمار داشتند و امکانات مالی نه.

این‌ها فقط بخشی کوچک از خیری بود که از خانه‌ی شهید معماریان به هرکسی که درِ خانه‌شان را به‌امید گشایشی می‌زد، می‌رسید. همان روز اول، با محبت و لبخند و حوصله، مثل یک کبوتر جلدم کرد.

نزدیک ظهر، در حالی که یک چیزی توی دلم تغییر کرده بود و متحیر دنیا را نگاه می‌کردم، اجازه خواستم زحمت را کم کنم. با دستِ پر روانه‌ام کرد. سه‌تار جانماز سفید تور دوزی شده گذاشت کف دستم و گفت: این‌ها را خودمان می‌دوزیم. تور و ساتن و روبان لباس‌هایی را که به درد پوشیدن نمی‌خورند، می‌شکافیم. با دقت و احتیاط که شسته و اتو شده‌اند، ازشان جانماز و حتی گاهی روبالشتی می‌دوزیم، تزیین می‌کنیم و همین جا می‌فرستیم؛ پولش هم می‌ماند برای خانواده‌های نیازمند.

مادر شهید گفت: این‌ها را خودم دوختم. یکی باشد برای خودت، دو تا هم برای هر کسی که دوستشان داریم. سه سال گذشته، هنوز هم وقتی به سجاده‌ام نگاه می‌کنم، پولک‌های جانمازی تویش برق می‌زند و باورم نمی‌شود قبلا لباس عروس بوده است.

نماز ظهرم را که در مسجد نزدیک خانه‌شان خواندم، مطمئن بودم می‌خواهم تا زنده‌ام، چند خط راجع به این زن بنویسم. اما می‌توانستم؟ مردد بودم و می‌ترسیدم. ته دلم احساس می‌کردم این کار سنگینی است. دلم می‌خواست یک نفر با اطمینان بگوید بله، بنویس یا بگوید نه، نمی‌توانی.

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)