نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۳۵۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجاب» ثبت شده است

۰

فعالیت فرهنگی در زمینه حجاب بدون جمع‌آوری پوشاک نامتعارف نتیجه ندارد

حجاب معروف نیوز

فعالیت فرهنگی در زمینه حجاب بدون جمع‌آوری پوشاک نامتعارف نتیجه ندارد

فعالیت فرهنگی در زمینه حجاب بدون جمع‌آوری پوشاک نامتعارف نتیجه ندارد

کارشناس مسائل فرهنگی می‌گوید: وقتی مانتوها جلو باز هستند و آستین‌ها کوتاه شده‌اند، چگونه رسانه می‌تواند با چند مطلب حجاب را گسترش بدهد؟ یک نظارت و عزم ملی نیاز است تا اولاً افراد آگاه شوند و ثانیاً فضای جامعه تطهیر شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، موضوع حجاب از مباحثی است که برای ترویج آن علاوه بر فعالیت‌های اجتماعی مانند تطهیر جامعه از پوشش‌ها و الگوهای نامناسب، لازم است فعالیت‌های فرهنگی از خانواده تا مدرسه، دانشگاه، محیط‌های کاری و رسانه‌ها صورت بگیرد؛ فعالیتی منسجم و به هم پیوسته که افراد را تا درک کامل عفاف و حجاب یاری کند.

خبرگزاری تسنیم، در گفت‌وگو با دکتر طاهره همیز، استاد حوزه و دانشگاه و محقق مسائل فرهنگی، به بررسی دلایل عدم رعایت حجاب در میان برخی افراد و همچنین زمینه‌ها و روش‌های نهادینه کردن فرهنگ عفاف و حجاب در سطح کشور پرداخته است.

بی‌حجابی با دلیل راحت بودن

تسنیم: یکی مباحثی که در رد رعایت حجاب کامل از طرف برخی افراد مطرح می‌شود، این است که عنوان می‌کنند پوشش کامل مانند چادر دست و پاگیر است، یا اصلاً هر کسی طبق آرامشی که دارد باید پوشش داشته باشد، ممکن است کسی مانتو مقنعه خوبی داشته باشد یا خانمی راحت‌تر است که موهایش را کامل نپوشاند و مواردی از این قبیل. چه پاسخ کامل و جامعی می‌توان به این نوع اظهارنظرها در رابطه با رعاین حجاب عنوان کرد؟

اینکه گفته شود انسان باید در زندگی راحت باشد، نظر غلطی است. اگر شما مبنی بر این نظر زندگی کنید، متوجه می‌شوید که جوامع برای رعایت قوانین دلیلی ندارند؛ چون همه قوانین در هر سطحی که باشند، هر کدام به نوعی یک گوشه از راحتی آدم را مختل می‌کند. این در حالی است که قانون تدوین می‌شود برای اینکه در جامعه نظم ایجاد کند.

نکته مهمتر این است که در وجود انسان قابلیت‌هایی نهادینه شده که اگر به آن قابلیت‌ها دست پیدا کند و آن را شکوفا کند، تعریفش از راحتی متفاوت می‌شود. به عنوان مثال گاهی وقت‌ها می‌خواهیم پیاده‌روی کنیم، کمی راه می‌رویم احساس خستگی می‌کنیم و دیگر نمی‌توانیم ادامه دهیم ولی در شرایطی دیگر که عجله داریم، نمی‌توانیم منتظر وسیله نقلیه شویم و ممکن است به سرعت هرچه تمام‌تر یک ساعت راه برویم. مثال‌های خیلی خاص‌تر هم وجود دارد.

در این شرایط است که انسان متوجه می‌شود ظرفیتش بیشتر بوده. انسان‌ها وقتی در شرایط متفاوتی قرار می‌گیرند ظرفیت‌های خود را شکوفا می‌کنند.

کشف ظرفیت‌های انسانی برای درک حکمت حجاب

تسنیم: چطور می‌توان در مورد رعایت حجاب به توانایی‌ها و ظرفیت‌های بالقوه دست پیدا کرد و از این طریق فرهنگ عفاف و حجاب را در جامعه نهادینه کرد؟

دقت کنید که امروزه خانم‌هایی در بعضی شهرستان‌ها زندگی می کنند که دمای هوا تا 50 درجه می‌رسد. اما آن خانم‌ها با رعایت پوشش کامل احساس راحتی دارند. چرا؟ چون این فرد ظرفیت درونی خود را کشف کرده و به این ترتیب عادتی برای خود ایجاد کرده که اگر غیر از این عمل کند، راحت نیست. درواقع او حکمت و دلیل رعایت حجاب را درک کرده و اگر حتی در نهایت گرما قرار بگیرد، باز هم باید حجاب داشته باشد، چون آسیب‌های بی‌حجابی را متوجه می‌شود و از آن رنجی می‌برد که از گرمای هوا هم بیشتر است.

ظرفیت راحتی بیشتر تا جایی ادامه دارد که موجب بر هم زدن سیستم رفاه‌طلبانه نشود. درواقع رفاهی که در رعایت حجاب برای یک خانم ایجاد می‌شود، از هر دلیل دیگری که برای بدحجابی یا بی‌حجابی وجود دارد بیشتر است.

تسنیم: پس فرهنگ‌سازی چگونه در این مورد انجام شود؟

صرف نظر از موضوع حجاب یا بدحجابی و بی‌حجابی، باید بدانیم که هر انسانی باید هدف اصلی از خلقت خود را بداند.

مثلاً فرض کنید دختری از دوران نوجوانی می‌خواهد راحت زندگی کند، پس برای تأمین راحتی خود فقط از امکانات موجود استفاده می‌کند؛ نه درس می‌خواند، نه کار می‌کند و نه تلاشی برای رشد کیفی زندگی خود دارد؛ چون این طور راحت‌تر است. به هر حال درس خواندن و کار کردن سختی دارد و راحتی انسان را از بین می‌برد.

در این صورت آن دختر بعد از سال‌ها زندگی، وقتی به سن میانسالی و پیری رسید به گذشته خود نگاه می‌کند؛ فقط خورده و خوابیده و هیچ تلاشی نکرده و همیشه در راحتی بوده. اما در نهایت چه؟ آیا رشدی کرده و پیشرفتی در زندگی داشته؟

بنابراین با این نگاه باید رویکرد افراد نسبت به زندگی دنیایی را تغییر بدهیم و طبق آن نظام تربیتی هم باید تغییر کند تا افراد اعم از زن و مرد، کودک و بزرگسال، بدانند که گاهی راحت بودن ظاهری در زندگی باید کنار گذاشته شود تا راحتی و امنیت بیشتری برای فرد و جامعه تأمین شود. موضوع عفاف و حجاب هم در همین رابطه تعریف می‌شود.

ضرورت کار فرهنگی هماهنگ در جامعه

تسنیم: یکی از دلایلی که برای رعایت نکردن حجاب در جامعه عنوان می‌شود همین موضوع فرهنگ‌سازی است. در جامعه ما یک کار آموزشی هماهنگ و کامل در این باره انجام نشده و فقط مطالبی در مورد رعایت حجاب عنوان می‌شود. اما اینکه حجاب چگونه باید مورد علاقه بگیرد، هنوز مغفول مانده است.

همین طور است. وقتی می‌گوییم چرا افرادی حجاب را درست رعایت نمی‌کنند، شاید بهتر باشد بپرسیم چرا حجاب داشته باشند؟ وقتی هنوز کار فرهنگی دقیق و منسجمی انجام نشده و دختر جوان و نوجوان ما از دوران مدرسه و دانشگاه آموزش درستی در این رابطه دریافت نکرده، در محیط خانه هم در معرض برنامه‌های ضد فرهنگی ماهواره قرار گرفته و حتی برای استفاده از اینترنت هم درست بر رفتار او نظارت نشده.

فقط قانون رعایت حجاب را داریم و اینکه چطور این حجاب مورد علاقه قرار بگیرد، باید در این رابطه کار جدا تحقیقاتی میدانی صورت بگیرد و ببینیم آسیب‌ها کجاست.

مردم می‌گویند وقتی مانتوها جلو باز هستند، دکمه برای پوشش ندارند و آستین‌ها کوتاه شده‌اند، چگونه رسانه می‌تواند با چند مطلب حجاب را گسترش بدهد؟ یک نظارت و عزم ملی نیاز است برای اینکه اولاً افراد آگاه شوند و بعد فضای جامعه هم تطهیر شود.

نقش خانواده و الگوگیری از روش تربیتی حضرت زهرا(س)

تسنیم: دختران زیادی داریم که نماز می‌خوانند و برایشان موضوع نماز حل شده؛ ولی بخشی از آنها دیگر حجاب را رعایت نمی‌کنند. چه فرقی بین حجاب و نماز است؟

اتفاقاً این موضوع در حالی است که بحث حجاب ابعاد اجتماعی خیلی وسیعی دارد که طبیعتاً باید با توجه به توجیهات معقول و در دسترسی که وجود دارد، بیشتر متقاعد شوند.

مقصر اصلی به نظر من با وجود تمام عوامل از رسانه‌های رسانه‌های مخرب و فضای باز اجتماعی که گاهی نظارت نمی‌شوند، خانواده‌ها و نظام آموزشی و تربیتی است. امروزه دختر و پسر نوجوان و جوان ما حتی در خانه هم در معرض امواج فساد قرار دارد؛ از اینترنت، ماهواره و بازی‌های رایانه‌ای. حتی در بازی‌هایی که برای کودک و نوجوان طراحی شده، در بسیاری مواقع آموزش‌ها و تصاویر نادرستی وجود دارد که خانواده باید بر آن نظارت داشته باشد.

از طرف دیگر نکته مهمی در این رابطه وجود دارد؛ دقت کنیم که تعداد جوانان پاک و دختران محجبه کم نیستند یعنی گمان نکنیم اگر چهره‌هایی که مکرر هستند همیشه در خیابان هستند و ما می‌بینیم، این چهره واقعی نظام اسلامی ما هست. اتفاقاً دختران و زنان محجبه به اندازه افراد بدحجاب در خیابان‌ها رفت و آمد نمی‌کنند. درواقع حضور اجتماعی دارند ولی نه برای دیده شدن در معرض عموم.

نظام اسلامی ما باید در ایام‌الله و روز قدس و 22 بهمن و روزهای این‌چنینی مشاهده شوند. روزهایی که زنان و دختران محجبه حضور اجتماعی خود را نمایان می‌کنند. می‌خواهم بگویم وقتی آنها را نگاه می‌کنید در همان نیمکت‌ها و مدارس درس خوانده‌اند و در همین دانشگاه‌ها هستند، اما حجاب را رعایت می‌کنند.

تسنیم: اگر نظام آموزشی همه یکی است، پس ریشه کجاست؟ به هر حال آغاز دین‌داری دختران ما در جشن تکلیف است که آن هم عمدتاً بر عهده مدارس قرار دارد.

ریشه در خانواده است. یعنی خانواده‌ها باید این مطلب را جدی بگیرند. اولین مواجهه دختران ما با دین 9 سالگی و با جشن تکلیف است. درحالی که این دختر نمی‌داند برای چه خدا را بپرستد و هنوز عشق حقیقی نسبت به خدا پیدا نکرده که از این راحتی که برخی خانم‌ها می‌گویند صرف نظر کند تا به راحتی دیگر دست پیدا کند.

الگوی این روش در زندگی حضرت زهرا (س) است که با بزرگترین بچه‌اش 5 سال زندگی کرده و تمام دیانت را در وجود او ریخته و مثل یک نمایش روزمره، به تعبیری هر روز در مقابل او نمایش دین‌داری را قرار داده است. فرزندان آن حضرت الگوهایی از مادر دیده‌اند که نمی‌شد با بیان به کودک آموزش داد. آنها قشنگ‌ترین جلوه‌های خداپرستی و معادهراسی را در وجود مادر دیدند.

از جمع کردن مانتوهای آستین‌کوتاه و جلوباز تا فعالیت فرهنگی هماهنگ

این قضیه که ما آموزش دین را به روز جشن تکلیف موکول می‌کنیم که اتفاقاً فردای آن روز فراموش می‌شود ختم می‌کنیم و منطقاً هم دلیلی برایش نداریم، پایه دین‌داری برای کودک و نوجوان ایجاد نمی‌کند. این موضوع در انجمن اولیا و مربیان چه اندازه مورد دغدغه است؟ چقدر والدین در این مسئله آگاه می‌شوند؟ چقدر منتقل می‌کنند و چقدر همکاری با اولیای مدارس دارند؟ رسانه‌ها و فرهنگ‌سازان ما در این زمینه چقدر فعالیت می‌کنند؟

فرض کنید شما گفتگوها و مطالب زیادی در زمینه حجاب تهیه کنید، اما یک صحنه تصویری نشان بدهید که آخرین مد لباس را به دختران تعلیم می‌دهد، این تصویر همه کارها را خنثی می‌کند. پس یک مجموعه‌ای باید دست اندر کار باشند تا نهادینه کردن حجاب شکل بگیرد.

اما در مجموع در این شرایط که آگاهی لازم داده نشده، فکر می‌کنم جوانان ما اگر با وجود همین وضعیتی که هست، در تمام کره خاکی بگردید پاک‌تر از این جوانان وجود ندارد و در حق آنها در تعلیم بحث حجاب کوتاهی شده است.

۰

نقش و اهمیت عفاف و حجاب در امنیت اخلاقی

حجاب معروف نیوز

نقش و اهمیت عفاف و حجاب در امنیت اخلاقی

اثرات عفاف در امنیت اخلاقی  

الف)تعدیل جاذبه طبیعی بین زنان و مردان:

بر اساس قانون خلقت بین زن و مرد جاذبه ای طبیعی قرار داده شده که ضامن سعادت و سلامت خانوادگی آن دو خواهد شد اما محور و مدار این جذب طبیعی زن است. از این رو در آیات شریفه برای حفظ آرامش زن و مرد، اصالت به زن داده شده است. پوشش زنان موجب تعدیل جاذبه های طبیعی شده و این نعمت الهی را در مسیر و مجرای طبیعی خود قرار می دهد به این معنا که حس خودآرای و زیبا پسندی زن و زیبایی های ظاهری او و جاذبه های طبیعیش محدود به خانه و خانواده شد و همین امور که در جامعه ی بیرون، فساد آور است در درون خانواده نقش مثبت ایفا می کند.

ب) ایجاد زمینه مشارکت سیاسی_ اجتماعی زنان:

لازمه حضور اجتماعی زنان، حفظ حدود و پوشش و دوری از اختلاط و خودنمایی و تبرج است. هر حضوری دارای شرایط و قوانین است مانند سربازی که به محض حضور در پادگان باید ملتزم به قوانین باشد یک زن هم باید با حجاب خود در جامعه حضور داشته و از استعدادها و قابلیت های خود استفاده کند.

ج) بهداشت روانی جامعه: 

پاک نمودن جامعه از جاذبه های کاذب و محرک های جنسی و روانی مانع از غرق شدن جامعه در مسائل شهوانی و ضد اخلاقی خواهد شد. پوشش و حجاب در تمام ابعاد ارتباطات تضمین کننده سلامت جامعه خواهد بود.1

آثار حجاب: 

حجاب، امنیت اخلاقی و فکری:

برای اینکه اختلاط بین زنان و مردان پیش نیاید و حدود اخلاقی حفظ شود، اسلام برای زنان حجاب را معین کرده است. خود این حجاب، یکی از وسایل امنیت است. با حجاب زن مسلمان، هم خود زن مسلمان امنیت پیدا میکند و هم مرد مسلمان امنیت پیدا میکند. آنجایی که حجاب را از زنان دور می کنند، آنجایی که زن را به عریانی و برهنگی نزدیک می کنند در درجه اول ، امنیت از خود زن و در درجه بعد از مردم و جوانان گرفته خواهد شد. برای اینکه محیط سالم و دارای امنیت باشد، زن بتواند کار خود را در جامعه انجام بدهد، مرد هم بتواند مسئولیت های خود را انجام بدهد، اسلام حجاب را معین کرده که این حجاب، یکی از آن احکام برجسته اسلام است  چنانچه دختری مثلا مایل است پزشک شود و یا در فعالیت های دیگر علمی، اقتصادی شرکت کند برای او میدان ها باز است به شرط رعایت عفت و عفاف و عدم اختلاط و انتزاج زن و مرد، در جامعه اسلامی میدان برای زن و مرد باز است.2

حجاب، امنیت روانی فرد:

اسلام به روان انسانها توجه ویژه دارد همان گونه که سلامت جسمی را در نظر دارد. خداوند متعال در« نظام تکوین» دو سرمایه عفاف و حیا را برای زن و مرد و غیرت را برای مردان قرار داد تا نگهبان روح و روان انسان ها و ضامن سلامت روانی آنهاباشد و در «نظام تشریع» نیز با حکم «حجاب» و «حدود حریم ارتباط با نا محرم» از ایجادزمینه هایی که به جسم و روح آسیب میرساند پیشگیری نمود.                              

اضطراب و ترس های مرضی ناشی از مزاحمت های خیابانی و دغدغه ی مداوم نسبت به پذیرفته شدن از سوی مردان و یا عدم پذیرش و استفاده ی بی حد و مرز و افراطی از لذت های جنسی و جسمی و مورد بی مهری قرار گرفتن پس از سوء استفاده مردان بیمار «الذی فی قلبه مرض» و .. از عوامل مهم در بیماریهای روانی و افسردگی است که در صورت باور حجاب و پذیرفتن آن، همه ی این آسیب پذیری ها از بین خواهد رفت. بنابراین یکی از فلسفه های تشریع حکم حجاب، ایجاد آرامش روانی فرد و در نتیجه سلامت و امنیت روانی جامعه است.

حجاب عامل مصونیت و امنیت:

حجاب در ذات خود دارای مصونیت است به این معنا که نیروی محافظ و نگهبان وجودی زن می باشد. با نگاهی به قطعات و برش های تاریخی می توان به این بعد و ویژگی حجاب پی برد و آن را مورد تحلیل بررسی قرار داد. واژه ی معادل مصونیت، نگاهداشت ، حافظ و امنیت ساز است اما هیچ یک از این معادل ها به تنهایی نمی تواند معنای کلمه مصونیت را برساند. امنیت و مصونیت در ابعاد گسترده ی خود جسمانی، روانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در حکم حجاب وجود دارد. زنان پوشیده از آن جهت که جسم و پیکر آنها توسط پوشش به هر نوعی محافظت می شود، کمتر در معرض ناراحتی های جسمی قرار خواهند گرفت و از آسیب های طبیعی و اجتماعی در امان خواهند بود و پوشیدگی مانع از آسیب پذیری جسم افراد میشود. از نظر روانی نیز زنان با حجاب کمتر در معرض اضطراب ها و ترس ها قرار می گیرند مثلا اضطراب از اینکه به هنگام مقایسه با دیگران مورد قبول واقع نشوند و یا اشکالی در لباس باشد که دیده شود و ... از جمله موارد اضطراب افراد بدون حجاب است. افزون بر اینکه جهت برنده شدن در مسابقه دلبری و خود نمایی بیشتر دقت خود را به انتحاب لباسی که شرایط جلب نظر را داشته باشد اختصاص داده و از دیگر امور زندگی مانند تحصیل ، زندگی زناشویی، وظیفه های شخصی (فرزندی،مادری،همسری و ...) باز می مانند و عدم موفقیت در این امور نیز موجب اضطراب بیشتر می شود. به طور مسلم این که یک زن پیوسته در میدان مسابقه و امتحان بیشتر باشد و احساس کند مورد مقایسه قرار می گیرد فرسودگی روحی می آورد . شهید مطهری(ره) معتقد است گاهی حرکات و سکنات انسان، زباندار است و گاه وضع لباس، راه رفتن و سخن گفتن زن معنا دار است و با زبان بی زبانی می گوید: «دلت را به من بده، در آرزوی من باش ، مرا تعقیب کن.» و گاه برعکس ، با زبان بی زبانی می گوید

« دست تعرض از این حریم کوتاه است». بنابراین، زنان با حجاب از مسابقه و امتحان مستمر در امان هستند و از این رو آرامش روحی و روانی بیشتری دارند و به جای اتلاف وقت در پشت ویترین های مغازه ها و مشورت های ملال آور در مورد رنگ سال، مد سال و مدلهای جدید برای همه ی امور زندگی اعم از فردی، خانوادگی و اجتماعی برنامه ریزی خاص داشته باشند و این مسأله آرامش روحی ، روانی و نشاط درونی را به وجود خواهد اورد. افزون بر آرامش روانی فرد با حجاب، در جامعه نیز می توان مصونیت ناشی از حجاب را موجب بهداشت و سلامت روانی جامعه بر شمرد، ومشاهده نمود زیرا جامعه از مجموعه افراد تشکیل می شود و سلامت فردی به دنبال خود بهداشت روانی جامعه را خواهد داشت. پوشش زنان از تحریک مستمر مردان جلوگیری کرده و زمینه ی هیجان های افراطی جنسی را نابود می کند. گفته شده است که: هیجان و تحریکات روانی، عامل عوارض جسمی همچون بیماری معده و روده از جمله زخم معده میباشد. بنابراین آرامش روحی و بهداشت روان، موجب سلامت جسم و ایجاد جامعه ای سالم خواهد بود که افرادی با جسم و روح سالم در آن بزیند.

توماس آکمبس در مورد آسیب های روحی می نویسد: لذتهای جسمانی، در ابتدای کار بر ما لبخند میزند ولی عاقبت، نیش زهرآلود خود را در روح ما فرو برد. وهلاکمان می کند. در صورتی که زنان و مردان از نیش زهرآگین این لذت های زود گذر آگاه باشند، هرگز خود را در معرض  خطر قرار نداده وبا پوشش صحیح ومناسب،خود و جامعه ی بیرون را واکسینه می کنند.در واقع این خصوصیّت که فردی دغدغه ی جلب نگاه و نظر دیگران به ویژه نامحرم را نداشته باشد و انتخاب وسایل شخصی را بر اساس نیاز و سلیقه خودانجام میدهد نه آنچه جامعه به او تحمیل می کند،آرامش بخش روح و روان فرد و در نتیجه ساختار جامعه خواهد بود.

حجاب و امنیت اقتصادی:

از نظر اقتصادی نیز مصونیت فردی در حجاب مشاهده می گردد .بدیهی است در صورت انتخاب حجاب،نوع لباس و کیفیت آن در معرض دید عموم قرار نمی گیرد وچون جلوه گری،خودنمایی و مسابقه ای که پیش از این بیان کردیم وجود ندارد،هزینه ی سنگینی که صرف تهیه لباس متناسب با مد روز،رنگ سال وکیفیت تلقین شده از طریق ورودهای فرهنگ غرب(ماهواره ها، ژورنالیست ها،نرم افزار ها، اینترنت و...) می شد،تبدیل به هزینه ی مختصری می گردد که نیاز انسان به پوشش حس زیبایی شناسانه ی او را درحدّ متعادل بر طرف می سازد.در این صورت هم از نظر اقتصاد مزدی برای شخص با حجاب از اسراف جلوگیری شده و هم در اقتصاد کلان کشورتأثیرگذار خواهد بود.از سویی وقت و امکانات تولید کننده،واردکننده و مصرف کننده به جای صرف در کالاهای مصرفی، غیر واقعی و کاذب و احیاناً خطر آفرین(به علت استفاده ازمواد شیمیایی نامرغوب)در امور مهم و اصلی و اساسی و سالم مصرف خواهد سد و این یعنی مصونیت اقتصادی فرد و جامعه از انحراف های اقتصادی.

 حجاب و مصونیت سیاسی:

مصونیت سیاسی نیز یکی از ابعاد مصونیت است که در مقوله ی حجاب وجود دارد و ما در بخش مربوط به حجاب و سیاست تحت عنوان «عفاف و حجاب،سلاحی برای دفع سیاست غربی» نمونه هایی را ذکر می کنیم؛تاریخ اندلس،الجزیره ایران،افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی بهترین گواه برای این مطلب است.گفته شده که توطئه ی کشف حجاب توسط استعمارگران انگلیس و پروتکل یهودیان طراحی گردید.اجرای این توطئه توسط مهره های استعمار در منطقه های اسلامی صورت می گرفت،امان الله خان در افغانستان،آتاتورک در ترکیه(1313) و رضا خان پهلوی در ایران توطئه ی «کشف حجاب» را عملی کردند.مسترهمفر در کتاب خاطرات سیاسی خود به این نکته اشاره می کند که: پس از آنکه زنان رااز چادر و عبا بیرون آوردیم بایدجوانان را تحریک کنیم که دنبال آنان بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد و برای پیشبرد این نقشه لازم است اول،زنان غیر مسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یادگیرند.استراتژی سیاسی امروز صهیونیست ها نیز به همین شیوه است به گونه ای که نتانیاهو نخست وزیر اسبق رژیم صهونیستی در جلسه ای در آمریکا با حضور کارشناسان فرهنگی ،امنیتی و نظامی این کشوردر رابطه با شیوه های براندازی جوامع اسلامی و تضعیف بنیه ی فرهنگی_دینی و اخلاقی مسلمانان گفت:  به جای هزینه های سنگین نظامی و بمباران شهرها و مراکز کشورهای اسلامی پیشنهاد می کنم بازار مسلمانان رااز لباس های غربی ودامن های کوتاه،لوازم آرایشی،   مشروبات الکلی و مواد مخدر پر کنید.این بهترین شیوه ی بمباران واز بین رفتن مقاومت است.بنابراین با عمل به نقطه ی مقابل سخنان استعمارگران کهن و نوین می توان دست سلطه رااز سرزمین خود کوتاه کرده و در ضمن حفظ ارزش ها و باورهای مقدّس و انجام تکلیف الهی به عنوان ابزارمبارزه از حجاب بهره برد.3 حجاب خود عاملی ارزشمند است در تقویت امنیت سیاسی جامعه.

آثار بی حجابی و بدحجابی:

طلاق و از هم گسیختگی خانواده:

آگاهی نسبت به آثاربی حجاب بودن مطمئناً یک گام مؤثر  به سمت حجاب و امنیت جامعه است.آمارهای قطعی و مستند نشان می دهد که با افزایش برهنگی در جهان،طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا مدام رو به افزایش است؛چرا که به قول بابا طاهر «هرآنچه دیده بیند دل کند یاد» و هرآنچه دل از آن یاد کند به هر قیمتی که باشد در پی آن خواهد رفت و بدین ترتیب،هر روز دل به دلبری می بندد و از دیگری دل می برد. در محیطی که فرهنگ حجاب و عفاف،مطرح است.دو همسر،متعلق به یکدیگرند و احساسات و عواطفشان مخصوص یکدیگر است. در چنین محیطی،همسران یک تن واحدند وجدایی شان کمتر اتفاق می افتد؛ ولی در «بازار آزادبرهنگی»که عملاً زنان به صورت کالای مشترکی در آمده اند،دیگر قداست پیمان زناشویی،مفهومی ندارد و خانواده ها به سستی تار عنکبوت به سرعت از هم متلاشی می شوندو کودکانی بی سرپرست بر جای می مانند.

 فساد اجتماعی:

از دیگر آثار بی حجابی و بد حجابی فساد اجتماعی است.هنگامی که در یک جامعه،خانواده ها سست و بی بنیاد شدند و از هم پاشیدند،اعضای خانواده به فساد کشیده می شوند و شعله ی این فساد به تدریج دامنه اش  اجتماع رادربر گرفته،به آتش خواهدکشید.گسترش دامنه ی فحشا وافزایش فرزندان نامشروع،قتل و خونریزی اعتیاد و بزهکاری و...از دردناک ترین پیامدهای بی حجابی در چنین جوامعی است.

 

سقوط شخصیت زن:

ودرآخرسقوط شخصیت زن،طبیعی است هنگامی که جامعه،زن را فقط برای زیباییها و اندام برهنه اش بخواهد این

موجود،تمایلش برای آرایش و خودنمایی روز به روز افزایش می گردد و بدبن ترتیب به خاطر جاذبه ای که دارد به صورت یک کالا و وسیله ی تبلیغات مورد سوء استفاده ی دیگران قرار می گیرد.در چنین جامعه ای شخصیت زن تا مرز یک عروسک یا یک کالای بی ارزش سقوط می کند وارزشهای والای انسانی در وی بکلِّی به دست فراموشی سپرده می شودو همین کالای عروسکی نیز تا زمانی که از زیبایی بهرهای دارد،در دست سودجویان مبادله  می شود و با از بین رفتن این زیبایی ظاهری،آن ارزش ظاهری هم از بین خواهد رفت و ازآن پس به وی به چشم یک شی ء زاید و دور افتادنی نگاه می کنندودر چنیین جوامعی چگونه یک زن می تواندازطریق ویژگیهای اخلاقی، علم وآگاهی و دانایی اش جلوه کند و حائز مقام والایی گردد؟هرگز!1

راههای مؤثر در حجاب جهت ایجاد امنیت جامعه:

برای اینکه جامعه ای باحجاب اسلامی وبه تبع آن امنیت داشت باید زمینه های فردی،خانوادگی،اجتماعی و حکومتی رادر افراد جامعه تقویت نمود و همچنین الگوهای حجاب و عفاف را هرچه بیشتر در قالب فیلمها،داستانها،نمایشها و برنامه های عملی به مردم شناساند.

بالابردن درجه ی ایمان در فرد:

ایمان به خداو زندگی پس از مرگ از مهمترین و قویترین عوامل پیشگیری ازشهوات و هوسهاست.شخص با ایمان،خداوند متعال را همه جا حاضر و ناظر می بیندوباور دارد که همه ی کارهای او به وسیله فرشتگان الهی درپرونده ای ثبت می شود و روزی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت و سرنوشت نیکوکاران،بهشت و کیفر تبهکاران،دوزخ است.این تعبیر از امام خمینی را به خاطر بسپاریم که: «عالم محضر خداست،در محظر خدا معصیت نکنیم.»این اعتقاد،بهترین مانع در برابر فسادهای اخلاقی و اجتماعی است و هرقدر تقویت شود مقاومت انسان دربرابر شهوات بیشتر می شود.

ازسوی دیگر با ضعف ایمان،عفت و مقاوت در برابر شهوات کاهش می یابد.

آگاهی ازفوائد حجاب و مضرّات نبود آن:

آگاهی از فوایدعفاف وحجاب ومضرّات بی حجابی و بی عفتی یکی دیگراز راههای معرفت به حجاب است.این آگاهی را می توان از طریق مختلف به دست آورد،گاهی با مطالعه ی کتابها و نشریّاتی که در این زمینه ها نوشته شده و گاهی با عبرت گرفتن از حوادث زمان وتجربیاتی که دیگران داشته اند؛چون به فرموده ی علی(ع)عبرت،موجب پاکدامنی می شود. امام صادق (ع) فرمد:اموال و دامن خود و همسرانتان را با خواندن سوره ی نور حفظ کنید؛زیراهر که روزی یک باراین سوره را قرائت کند(و به احکام و جزای بی عفتی آشنا شود)به فحشا کشیده نخواهد شد .جهت آگاهی از مضرّات بی عفتی و بی حجابی به قسمتی از حدیث معراج اشاره می کنیم تا عبرتی باشد برای ما انسانها: علی (ع)فرمود:همراه حضرت زهرا(ع)به حضور پیامبر (ص) رفتیم،دیدیم حضرت گریه می کند،عرض کردم؛پدر و مادرم به فدایت!چرا گریه می کنی؟حضرت فرمود:ای علی!درشب معراج زنانی رادر عذابهای گوناگون دیدم.از این رو گریه می کنم.از جمله:زنی رادیدم از مویش آویزان است، ومغز سرش ازشدت گرما می جوشد.علتش را سؤال کردم. حضرت فرمود:به خاطر آن بود که در دنیا موی سرش را از نامحرمان نمی پوشانید.

تربیت فرزند در دامن پاک مادر و خانواده سالم:

در خانواده عفت و با حجابی مادر آن قدر اهمیّت دارد که حتی دایه ی فرزند هم که مدت کوتاهی مواظبت از او را به عهده می گیردواو را شیر می دهد،باید فردی صالح و عفیف باشد.پیامبر اکرم(ص) سفارش فرمود:ازشیر زنان بدکار و دیوانه برای فرزندانتان پرهیز کنید؛زیرا شیر اثر خود را می گذارد.

امر به معروف ونهی از منکر:

یکی ازعوامل اجتماعی مؤثردرامرحجاب،امربه معروف و نهی از منکر است.اگر بپذیریم که افراد جامعه،همانند اعضای یک بدن می باشند هنگامی که فردی دچاربیماری روحی،روانی و اخلاقی شود ، بر عموم مردم لازم است که در جهت نجات وی تلاش کنند تا رنج و عذاب این بیماری، گریبانگیر دیگر اعضای جامعه نشود و عامل بیماری به آنها سرایت نکند.پیامبراکرم(ص) فرمود:اگر شخصی در نهان ،معصیتی مرتکب شود فقط به شخص او ضرر وارد می شود و اگر در ملأعام گناهی را انجام دهد و دیگران او را نهی از منکر نکنند همه ی مردم زیان می بینند.وبازفرمودند:«چگونه بر شما می گذرد زمانی که زنانتان فاسد و آلوده شوند وجوانتان به طرف فسق و فجور روی آوردندو این هنگامی است که شما امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنید.سؤال شد:یا رسول الله!آیا چنین وضعی پیش خواهد آمد؟حضرت فرمود:بلی؛بلکه بدتر از آن هم خواهد شد و آن زمانی است که معروف را منکر و منکر را معروف می دانند.» اگر خانواده،این واحدهای کوچک اجتماع،از مفاسد اخلاقی اصلاح گردد،کلّ جامعه اصلاح خواهد شد و به تبع آن جامعه ای آرام و با امنیت خواهیم داشت.1

حجاب حق خداوند است:

ازآنجا که حکم الهی برای سعادت بشروضع می شودوخداوند متعال،رحمت را بر خویش واجب می داند و احکام الهی همان رحمت های خداوندی بر بندگان و یا مقدمه ای برای قرار گرفتن در دامن رحمت خدا هستند،پس حجاب حق خدا بر بندگان او می باشد البته نه به این معنا که در کنار حق بندگان،حقّی را هم برای خدا تصور کنیم که او خالق همه چیزاست و نقصی ندارد تا باادای حقّ او،کامل گردد. امّا اینکه ایا می توان حقّ خدا را ادا کرد یا نه.در روایاتی با اشاره به انجام وظایف و اطاعت از امرالهی برای ادا شدن این حق اشاره شده است.آیت الله جوادی آملی معتقد است که: (حجاب زن مربوط به خود او نیست

تا گفته شود از حق خود صرف نظر کردم.حجاب زن مربوط به مردنیست تابگوید من راضی به بی حجابی هستم حجاب رن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده اعّم از همسر،برادر،فرزندو... راضی به بی حجابی باشند،قرآن مجید راضی نخواهد بود زیرا زن وحیثیّت او حق خدااست و خدازن را مظهر احساس و عاطفه آفرید نه مظهر بی عفّتی و شهوترانی.»3 وقتی حّق خداوند با حجاب اداءنشود یعنی بنده ی خدا که آرامش و امنیت جسمی و روحی و روانی در خانواده و اجتماع است اداء نمی شود.

غیرت و حجاب: 

غیرت و تعصّب ناموسی یکی از عوامل اساسی عفت است.کسی که برای ناموس خود حرمت قایل است و نسبت به آن تعصب دارد،به خود اجازه نمی دهد که به ناموس دیگران خیانت کند.او می داند که اگر به ناموس دیگران نظر سوئی داشته باشد مطمئناً ناموس اونیز مورد سوء نظر دیگران  قرار خواهد گرفت؛بنابراین غیرتش به اواجازه ی بی عفتی نمی دهد. علی(ع)فرمد: « ما ذنی غیور قط »شخص با غیرت هرگز زنا نمی کند.به فرموده ی پیامبر (ص) : « کسی که از زنش غافل باشد و مراقب او نباشد بی غیرت است. » غیرت از جلوه های مردی و مردانگی و حسّ درونی است که خداوند برای محافظت و نگهبانی از حریم خانواده و پاسداری از نسل در وجود مرد به ودیعت نهاده است که اگر رشد کند تمام جامعه را ناموس خود می داند و اجازه ی هتک حرمت به احدی را نمی دهد.خلاصه«غیرت»یک حساسیت انسانی نسبت به پاکی و طهارت خود جامعه است و اگر این قدرت ضعیف شود نه تنها اگر همسرش مورد تجاوز،کام جویی و نگاه دیگران قرارگیرد ناراحت نمی شود بلکه لذت هم می برد.پوشش زن نباید از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر باشد.پوشش زن اگر متأثر از هجوم تبلیغاتی غرب شد،خراب خواهد شد.مثلاً بیاییم باخودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم،اما چادر نباشد.این فکر غلطی است.البته می توان محجبه بود و چادر هم نداشت؛منتها همین جاهم بایستی آن مرز را پیدا کرد.بعضی ها هم از چادر که فرار می کنند هیچ،به آن حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمی آورند،چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار می دهد.شما خیال کرده اید که اگر ما چادر را کنارگذاشتیم،فرضاًآنمقنعه ی کذایی و آن لباسهای «وَلَیَضر بنَ بخمرِ هنَّ عَلی جبو بهنَّ» و همانهایی که در قرآن هست،درست کردیم،دست از سر ما بر می دارند؟نه آنها به این چیزها قانع نیستند آنها می خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عیناً اینجا عمل بشود مثل زمان شاه که عمل می شد.درآن زمان،زن اصلاً پوشش وحجابی نداشت.حتی دراین جاها وقتی نوبت به این کارها می رسد،بی بند وباری خیلی بیشتر می شود؛ کما اینکه بی بند وباری در زمان شاه در تهران و بعضی از شهرهای دیگر ما از معمول شهرهای اروپا بیشتر بود!  زن معمولی در اروپا ،لباس و پوشش خودش را داشت؛اما در اینجا آن طوری نبود. بنابراین حجاب یک ارزش است که نباید متأثر از فرهنگ بیگانه باشد.4

 نتیجه:

عقل حکم می کند که در تعارض بین حقوق فردی و اجتماعی و آزادی فرد و جامعه،حقوق جامعه مقدم شود.یعنی خواسته های جمع بر فرد مقدم است. از نظر نقل زنان مؤمن باید روسری های خود را به گردن و سینه ی خود اندازند تا از بر کات حجاب،خود و جامعه بهره مند

شود،از جمله:امنیت روانی خودو جامعه،امنیت اقتصادی سیاسی و اخلاقی وفکری.وقتی افرادجامعه نسبت به مضّرات بد حجابی که چند مورد آن طلاق واز هم گسیختگی جامعه،فساد اجتماعی و سقوط شخصیت زن می باشد آگاه باشد و همین طور با امر به معروف و نهی از منکر و داشتن

غیرت مرد و زن نسبت به خانواده ی خود و تربیت فرزند در دامان مادری پاک و خانواده ای سالم می توان حجاب را برای داشتن جامعه آرام و منظم اجرایی کرد.

 

 منابع و مآخذ

 1.اکبری،محمد،مرواریدعفاف،قم،مؤسسّه انتشارانی ظفر چاپ سوم،1383

2 زن ریحانه آفرینش مجموعه سخنرانیهای مقام معظم رهبریدرباره ی زن دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری   1387     

3.طیبی،ناهید،عطرعفاف،با همکاری واحد پاسخ به سؤالاتجامعةالزهرا(س)،قم،انتشارات جامعة الزهرا،گلبرگچاپ اول،1386

4.وحیدی،محمد،احکام خانواده،قم،نشرهاجر،چاپ سومجلد دو،1388

 

منبع : سایت اهل بیت (ع)

۰

نماهنگ | نقشه حجاب ممنوع، فکر استعماری، سرنیزه رضاخانی

حجاب بانک فیلم رهبری انقلاب نمآهنگ

نماهنگ | نقشه حجاب ممنوع، فکر استعماری، سرنیزه رضاخانی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «شخصیتهای فرهنگی معروف زمان رضا شاه، مثلاً علی اصغر حکمت -اینها چهره‌ها هستند دیگر- در قضیه‌ی کشف حجاب نقش ایفا کردند، نقش استعماری ایفا کردند، یعنی آن پشت جبهه‌ی حقیقی رضا شاه اینها بودند. رضا شاه تفنگ دستش بوده و اینها کسانی بوده‌اند که فکر می‌ساختند و به رضا شاه جهتگیری می‌دادند که او تفنگ را کجا به کار ببرد. به نظر من این شخصیتهای فرهنگی خیلی مؤثرند، چهره‌های اینها شناخته بشود. رضاخان فقط یک سفر خارجی رفت و آن هم به ترکیه بود در زمان آتاترک. آنجا زنهای بی‌حجاب را‌ آوردند به او نشان دادند. ایده‌ی بی‌حجابی را به او تزریق کردند و بعد این دُور و بری‌هایش گفتند راه تمدن و اینها همین کاری است که آتاترک کرده و از آن وقت او به فکر فرو رفت و مقدماتش را شروع کرد. بعد ۱۳۱۴ دیگر اجباری شد اما قبلاً چیزهای دیگری بود.» ۱۳۹۶/۰۱/۰۸
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ۲۱ تیرماه، سالگرد فاجعه‌ی جنایت‌بار مسجد گوهرشاد در حرم مطهر رضوی، نماهنگ «نقشه حجاب ممنوع، فکر استعماری، سر نیزه رضاخانی» را منتشر میکند.
 

نماهنگ: نماهنگ | نقشه حجاب ممنوع

با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 337.6 MB

کیفیت متوسط و فرمت Mp4 و با حجم 28.5 MB

۰

زمینه شکل‌گیری قتل‌عام مسجد گوهرشاد / چالش حجاب از چه زمانی ایجاد شد؟

حجاب معروف نیوز

زمینه شکل‌گیری قتل‌عام مسجد گوهرشاد / چالش حجاب از چه زمانی ایجاد شد؟

سوای از حواشی رویداد تلخ مسجد گوهرشاد که تا ابد به عنوان مهر ننگی بر پیشانی پهلوی‌ها حک شد، ضروری است زمینه‌های شکل‌گیری ایده کشف حجاب مورد واکاوی قرار گیرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا،‌ دی ماه سال 1314 قانون کشف حجاب در ایران به تصویب رسید. در 21 تیر ماه همان سال، علما و مردم مومن و مذهبی مشهد در اعتراض به کشف حجاب در مسجد گوهرشاد تجمع کردند. این تجمع با واکنش شدید و نظامی حکومت رضاخان مواجه شد و به دستور پادشاه وقت، تعدادی بسیاری از معترضان کشته و به خاک و خون کشیده شدند. هرچند عده‌ای کشتار مسجد گوهرشاد را در واکنش به قانون متحدالشکل شدن البسه مردان جلوه دادند، اما حقیقت امر همان مسئله اعتراض به کشف حجاب است.

سوای از حواشی این رویداد تلخ که تا ابد به عنوان مهر ننگی بر پیشانی پهلوی‌ها حک شد،  ضروری است زمینه‌های شکل‌گیری ایده کشف حجاب مورد واکاوی قرار گیرد. برای این امر حداقل باید به اروپای عصر «رُنسانس» نگاهی انداخت. رنسانس، جنبش فرهنگیِ مهمی بود که آغازگر دورانی از انقلاب علمی و «اصلاحات مذهبی» و پیشرفت هنری در اروپا شد؛ اروپایی که به اسم اصلاحات و با تفکر مدرن، دین و فرهنگ مردم را با فاصله‌ دادن از امور مذهبی و یا وارونه‌نمایی نمادهای دینی، مورد تخریب قرار داد. «مارتین لوتر» به عنوان یکی از سردمداران اصلاح مذهبی، با طرح شعار «خودکشیشی» که مشوق فردگرایی بود و نیز با شعار خصوصی‌سازی دین و محدودسازی قلمرو آن به رابطه انسان با خدا، حذف دین از صحنه اجتماع را رقم زد. از پیامدهای نهضت اصلاحی وی، درگیری فرقه‌های مذهبی بود که موجب از بین رفتن قداست دین و زمینه‌سازی برای سکولاریسم شد.

غرب به اسم نوگرایی سنت مذهبی را کنار گذاشت

یکی از جریانات مهمی که در راستای جنبش اصلاح دینی به‌وجود آمد، نهضت پروتستانتیزم است. پروتستانتیزم با حذف کلیسا به عنوان واسطه نجات، عرضه احکام و اعتقادات را برای سعادت اخروی و به صورت کلامی و آئین‌های گوناگون نه تنها بی‌معنا و بیهوده در نظر گرفت، بلکه آن را مانعی برای نجات انسان دانست. مدرنیته که همزمان با عصر رُنساس شکل گرفت و بین سده پانزدهم میلادی تا سده بیستم را در بردارد، به اسم تجدّد و نوگرایی،‌ سنت مذهبی خود را کنار گذاشته و یا تحریف کرد؛ مهم‌ترین اصول و مبانی مدرنیته شامل علم‌گرایی، روشنفکری، پیشرفت‌باوری، مادی‌گرایی، انسان‌گرایی (اومانیسم)، فردگرایی، برابرگرایی، آزادی‌خواهی (لیبرالیسم)، احساس‌گرایی، دنیاگرایی (سکولاریزم) و سنّت‌ستیزی بود. اروپایی که تا قبل از رُنسانس از لحاظ پوشش، پوششی حتی کامل‌تر از پوشش بانوان امروزی داشتند، به‌صورت نرم به‌سمت بدحجابی سپس بی‌حجابی روی آوردند.

طرفداران این مکتب و اندیشمندان آنها با شعارهای رنگین به‌ خصوص شعار برابری زن و مرد و حقوق بشر و آزادی برای همه، پای زنان را برای ورود بی‌ضابطه آنان به اجتماع و فعالیت‌های اجتماعی باز کردند و این سرآغاز انحراف جامعه اروپایی و شروع راهی بود که انتهایش بی‌سامانی بنیان خانواده در اروپا بود.

ورود تفکر مدرنیسم در بدنه جوامع اسلامی

این جریان به صورت نرم وارد سایر جوامع به ویژه جوامع اسلامی شد و طرفدارانی به خود دید و طبق معمول، مجریان این تفکر شیطانی در بدنه کشورهای اسلامی همان غرب‌زدگان یا جریان نفوذ در بدنه حکومت بودند. ترکیه از اولین کشورهایی بود که تفکر مدرنیسم را دریافت؛ از این جهت است که او درست در راستای سناریوی غرب حرکت کرد، نشان به اینکه اعطای آزادی‌های فردی و اجتماعی به زنان، از جمله مباحث جدی مدنظر مصطفی کمال بود. در نتیجه اقدامات به‌اصطلاح اصلاحاتی او بود که معلمانِ زن در مدارس مختلط مشغول به کار شدند و به مشاغلی چون وکالت، طبابت و خدمات عمومی دست یافتند.

دیدگاه‌های «مصطفی کمال» درباره حجاب و به‌چالش کشیدن مداوم آن در خطابه‌هایش نیز یکی دیگر اقدامات او در مبحث مربوط به زنان بود. او در خلال سفرهای مرحله دومش، در جمع مردم «اینه‌بولو» با اشاره به زنانی که روی و چشمان خود را از مردان می‌پوشاندند، این عادت را نتیجه خودخواهی مردان و وسواس در پاکدامنی قلمداد کرده بود و سرانجام موفق به تصویب قانونی در همین زمینه شد؛ قانونی که اگرچه مدام در سطح جامعه تبلیغ و تشویق می‌شد، الزام به آن اما ــ نداشتن حجاب ــ تنها در اماکن دولتی اجباری بود. (آتاتورک؛ فهیمه نظری، از انقلاب فرهنگی تا کشف حجاب)

چالش حجاب و ظهور بی‌بندوباری در عصر قاجار و رضاشاه

اما اندیشه مدرنیسم در ایرانِ عصر قاجار ورود کرد، تا جایی که می‌توان گفت عصر قاجار، عصر انتقال مکاتب غرب و اندیشه‌های غیردینی فلسفه غرب داخل ایران بود؛ این تفکر حتی برخی اندیشمندان را تحت تأثیر قرار داد؛ به این واسطه مدرنیسم بین نواندیشان و اصلاح‌طلبان غرب‌گرا و حتی وزیران و حکام قاجار ریشه دواند و همان طور که اشاره شد، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای مدرنیته غرب که همان شعار جدایی دین از سیاست و نیز شعار ناکارآمدی دین در پیشرفت‌های اقتصادی و اجتماعی بود، بین نخبگان جامعه ریشه دوانید. این غربگرایان همچون طرفداران مدرنیسم چاره درد جامعه را عبور از سنت‌های دینی می‌دانستند.

از اواسط دهه 1300 (اواخر پادشاهی قاجاریان) انتقاد به حجاب دست‌کم در تهران آسان‌تر شده بود. گروه‌های فعال جنبش زنان ایران از حجاب انتقاد می‌کردند، برای مثال «نشریه عالم نسوان» در سال 1310 بحثی دربارهٔ حجاب باز کرد و فراخوانی برای این بحث چاپ کرد. پاسخ‌های موافق و مخالف داده می‌شد. در مجموع، زنان از بی‌حجابی بسیار دفاع کردند و انحطاط اخلاقی جامعه را از سرکوب زنان توسط مردان می‌دانستند. (سانا ساریان، ص98 تا 100) از دیگر سو مسافرت‌های شاه قاجار به اروپا و مشاهداتش از وضعیت پوشش زنان اروپایی در دربار تأثیر بسزایی در تفکر قانون کشف حجاب داشت. به‌تدریج موضوع «کشف حجاب» در قالب تجددخواهی به محافل روشنفکری و اشعار شعرا نفوذ کرد و در مطبوعات منعکس شد.

این رویه نیز در زمان حکومت رضاشاه (1305 ه.ش) ادامه یافت. مدارس مختلط دختران و پسران در این دوره تأسیس شد؛ با اینکه رضاشاه با کشف حجاب ادعای برابری حقوق زنان با مردان را مطرح می‌کرد و به آنان به‌اصطلاح آزادی می‌داد، با این حال زنان کارگر در شرایط مساوی کار با مردانِ همکارشان از مزد کمتری برخوردار بودند، از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم بودند. (جمعی از مستشرقین، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز. (ترجمه کیفر و کشاورزی، تهران، انتشارات پوشیل، چاپ اول، 1359، ص473)

با تمام این توضیحات و کلیدواژه‌ها اکنون می‌توان به راحتی دریافت عده‌ای که با شعار اصلاحات وارد عرصه سیاسی کشور شدند، چه مقدار به دنبال پیاده‌سازی اسلام حقیقی و چه مقدار در پی اهداف مدرنیسم هستند. تحریف مفهوم آزادی در دهه‌های گذشته از جمله اقدامات مخرب این عده بود؛ همچنان که آزادی در معنای دینی آن به معنای رهایی از نفسانیات و پیوستن به لقای الهی بود، اما آزادی را با وارونه‌نمایی، به معنای بی‌بندی و باری و بی‌قیدی نسبت به آموزه‌های ناب اسلام و سنت‌های دینی نهادینه کردند. از دیگر سو مدتهاست که با شعار جدایی دین از سیاست و به چالش کشیدن مسئله حجاب به نوعی دین را افیون ملتها می‌دانند و بی‌واهمه خود را طرفدار مکاتب منحوس و منفور غرب معرفی می‌کنند.

۰

حاج آقا حسین قمی؛ اولین مجاهد مقابله با کشف حجاب رضاخانی

حجاب رهبری انقلاب

حاج آقا حسین قمی؛ اولین مجاهد مقابله با کشف حجاب رضاخانی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «نکته محوری قضیه مسجد گوهرشاد مرحوم حاج آقا حسین قمی است. ایشان یک ملّای مجاهدِ فی سبیل‌الله نترسِ آماده‌ای بود که حاضر بود برود در دهان شیر؛ ایشان سر مسئله‌ی کشف حجاب گفت من می‌روم با رضا شاه صحبت  می‌کنم و مجبورش می‌کنم گوش کند.» ۹۶/۰۱/۰۸
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت در سالروز واقعه‌ی خونین کشتار مردم معترض به کشف حجاب رضاخانی در مسجد گوهرشاد مشهد که در تیرماه ۱۳۱۴ به وقوع پیوست، تصویری از «حاج آقا حسین قمی» را در پاسداشت اولین مجاهد مقابله با کشف حجاب رضاخانی، منتشر می‌کند.

 

۰

لطفا دخترانتان را زَهو بار بیاورید؟!

حجاب سبک زندگی اسلامی تربیت ازدیدگاه اسلام

لطفا دخترانتان را زَهو بار بیاورید؟!

اگر زنان، دارای «زَهو» باشند خود را در اختیار هر کسی قرار نمی دهند...نهج البلاغه، حکمت ۲۳۴

امروزه تفکیک روش های تربیتی به حسب تفاوت های جنسیتی، جزء بدیهیات مباحث روانشناسی و تربیتی به حساب می آید. مثلا کودک ۴ ساله را به دختر و پسر تفکیک می کنند و برای درمان خلاها و آسیب های رفتاری او، روش های پسرانه را جدای از روش های دخترانه به کار می بندند.

 

 این نگاه تجزیه گرایانه، ریشه در مبانی وحیانی دارد. آیات و روایات بسیاری تفاوت های زنانه و مردانه را برجسته کرده که این تفاوت ها در این دو جنس، به نظام های تربیتی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی متفاوت منجر خواهد شد.

 

یکی از این روایات ناب که زیر خروار خروار شعار، غبار می خورد، کلام راهگشای حضرت امیر ع درباره «ویژگی های مذموم مردانه و ممدوح زنانه» است. حضرت در ابتدای آن فرمایش ، یکی از ویژگی های خوب زنانه و بد مردانه را «زَهو» می دانند و می فرمایند:

 

«فَإِذَا کَانَتِ الْمَرْأَهُ مَزْهُوَّهً لَمْ تُمَکِّنْ مِنْ نَفْسِهَا،اگر زنان، دارای «زَهو» باشند، خود را در اختیار هر کسی قرار نمی دهند.»(نهج البلاغه، حکمت ۲۳۴)

 

واژه «زَهو» معادل دقیق و جامعی در زبان فارسی ندارد؛ ولی می توان واژگانی چون«ناز»، «غرور»، «گردن فرازی»، «خودگیری» و «بزرگ منشی» را در ترجمه آن به کار برد. که با این حساب «مرأه مَزهُوَّه» در روایت، زنی است که خود را برای نامحرم می گیرد و منظر بلندی برای خود می بیند که هر کسی را به آن افق، دسترسی نیست.(فرهنگ فارسی معین،لغت نامه دهخدا)

 

این نوع نگاه به «عفّت» و «حجاب»، کیمیای گمشده زمانه ماست. چرا که در تعریف و ترویج حجاب، عمدتا این بزرگ منشی زنانه به چشم نمی آید. ضمن اینکه این رویکرد، فراتر از «مانتو»، «چادر» و «مقنعه» است.

 

ای بسا خانمی که ناز زنانه را در رابطه با نامحرم لحاظ می کند و چادر بر سر نمی گیرد و ای بسا چادر به سری که در ارتباط با بیگانه، خود را یگانه و موازی می بیند. وقتی این نگاه غرورآفرین به زن و عفاف نباشد، «زن مرتبگیِ» تقلبی فمنیسم ها سکّه رایج بازار می شود.

 

با این تفاوت که زن فمنیستی از تمام قیود رها می شود تا راحت تر و آزادتر به کام مردان بنشیند ولی بانوی تراز وحی، فراتر از کامرانی مردانه و هوس گرایانه است. مرد نیز برای دست یازیدن به بلندای دامن زن، باید دامنه ها پشت سر گذارد و هوس رفتن تا قله ها داشته باشد.

 

زن بزرگ منش، به راحتی به دست نمی آید. سخت و به ندرت جواب می دهد. ناشناس ها باید شناسه رو کنند تا با او گفتگو کنند. مردان را تا آن وقت که آنها را در قواره همدلی و همسری بیند، ریز می بیند.

 

 اما سوال این است چرا این بلندمرتبگی زنانه در «آموزش و پرورش»، «رسانه» و حتی «سیاست» و «اقتصاد» ما کمتر یافت می شود؟ چرا وقت تقسیم شغل و پُست، چیزی فراتر از «منشی مطب» نصیب زنان نمی شود؟ چرا بروز زنانه ارزشی بیش از کمک به فروش صابون و پودر لباسشویی ندارد؟ چرا مقام زنانه، نمودی در دروس مدارس ندارد؟ چرا در سریال ها و فیلم ها به تکرار نمی شنویم که زنان، جایگاهی فرادست مردان دارند؟

 

تحقیر شدگی های عاطفی و اجتماعی ، به عشوه گری های خیابانی و دلربایی های خودنمایانه سر می زند. اگر به دنبال امنیت روانی جامعه هستیم، دختران خود را مغرور بار بیاوریم!

 

منبع : سایت با حجاب

۰

دختران مجردی که جایگاهی نزدیک به شهدا و ملائکه دارند…

حجاب سبک زندگی اسلامی حدیث

دختران مجردی که جایگاهی نزدیک به شهدا و ملائکه دارند…

روایتی از رسول خدا صلوات‌الله‌علیه نقل‌شده است با این مضمون:

خیرکم خیرکم لأهله و أنا خیرکم لأهلی ما أکرم النّساء إلّا کریم و لا أهانهنّ إلّا لئیم[۱]

بهترین شما کسى است که براى اهل خود بهتر است، من از همه شما براى خانواده خود بهترم، انسان‌های کریم زنان را گرامى می‌دارند و فرومایگان زنان را خوار دارند.

کرامت به معنی «گرامی داشتن و بزرگی و شرافت دادن است.»[۲]و «اهانت در اصطلاح، عبارت است از خوار و تحقیر کردن کسى یا چیزى با گفتار یا کردار.»[۳]

واژه نساء در زبان عرب عمدتاً برای بیان شرافت و بزرگی به کار می‌رود به خلاف واژه امرأه که در عمده موارد برای تحقیر استعمال می‌شود.در این روایت نیز از واژه نساء استفاده‌شده که حاکی از کرامت و شرافت زن است. تکریم و توهین به زنان و دختران مصادیق گوناگونی دارد که می‌توان آن را از سطوح فردی تا اجتماعی موردبررسی قرار داد.مسئله این یادداشت، تکریم و توهین دختران مجرد است، موضوعی که در عرصه عمل و نظر مغفول واقع‌شده است.

 

تجرد بخشی از زندگی هر دختری است و مدت‌زمان بلوغ تا ازدواج را در برمی‌گیرد. این بخش از زندگی مانند تمام مراحل دیگر دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است که می‌توان از طریق آن به رشد و تعالی رسید یا به ضلالت و گمراهی. اگر دوران تجرد با عبودیت خداوند و همراه با تقوا طی شد، موجب کرامت است: «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» و اگر با گناه و معصیت همراه بود موجب وهن و فساد انسان خواهد شد. این ویژگی مشترک تمامی بخش‌های گوناگون حیات انسان‌هاست.

 

مجرد بودن به‌خودی‌خود مذموم نیست، متأهل بودن هم ماهیتاً موجب فضل و برتری نیست، بلکه روش و شیوه‌ی عمل ما در این مراحل است که موجب سعادت یا شقاوت خواهد شد. چه‌بسا فردی (دختری) مجرد باشد و در حیا و عفت به مرتبه حضرت مریم سلام‌الله نزدیک شود و چه‌بسا فرد متأهلی که از حدود الهی عبور کند و فاسد و مفسد شود.

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ‏ قَدَرَ فَعَفَ‏ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَه مجاهد شهید در راه خدا پاداشش بیشتر از کسى نیست که قدرت بر گناه داشته ولى خوددارى نموده. چنین انسان با عفّتى نزدیک است فرشته‏‌اى از فرشتگان باشد.

 

مصداق این روایت همه‌ی زنان و مردان‌اند اما به‌طور خاص شامل دختران و پسران مجرد است که خود را از آلودگی به گناه حفظ می‌کنند. شأن این افراد را ببینید! انسان حیرت می‌کند… یک دختر مجرد عفیف که موضوع بحث ماست، یک چنین ویژگی‌ای دارد، جایگاه او همتای شهید و نزدیک به ملک است.

 

 

همچنین، تجرد مانع کمال نیست، همان‌گونه که تأهل تنها راه کمال نیست. همانند حضرت مریم سلام‌الله که به بالاترین مراتب کمال رسیدند و تمامی دختران امام کاظم علیه‌السلام که تجرد به آن‌ها تحمیل‌شده بود، از مسیر قرب و بندگی خداوند و حرکت به‌سوی کمال بازنماندند. در عصر حاضر، قطب علمی شیعه در قم است که به برکت حضور یک دختر مجرد این‌گونه برکت پیداکرده و رزق معرفتی تشیع در تمام دنیا را نشر و بسط می‌دهد.

 

تکریم یک دختر مجرد با توجه به تقوا و حیاء او صورت می‌گیرد.

 

اما توهین دختران مجرد که در عرف و فرهنگ ما مرسوم است. در جامعه ما، هم تجرد تا سنین بالا به دختران تحمیل‌شده است و هم مجرد بودن تبدیل‌شده است به برچسبی ناخوشایند که توهین و تحقیر به همراه دارد و ازدواج به‌تنهایی موجب فضل و برتری است! و عبارت‌های توهین‌آمیزی چون منتظر شوهر، ترشیده، دختران افسرده، نسل سوخته و…

 

دیدگاهی که با نگاه اسلام به یک دختر مجرد عفیف سنخیت ندارد و با کرامتی که برای زنان در نظر گرفته‌شده منافات دارد. ازدواج در اسلام ممدوح است، اما غایت نیست که اگر از کسی سلب شد آن فرد از مسیر زندگی بازبماند. افسردگی، بیماری همه‌گیر جهانی است و اختصاصی به دختران مجرد ندارد. دوری از خدا و از دست دادن امید به زندگی دو عامل مهم افسردگی‌اند که ممکن است برای هر انسانی پیش بیاید، مجرد و متأهل، زن و مرد.

 

علاوه بر این، دختران مجردی که حق ازدواج از آنان سلب شده نسل سوخته نیستند بلکه مسیر بندگی و تقرب به خداوند برایشان باز است و می توانند با اقتدا به حضرت معصومه سلام الله علیها و تمام دختران امام کاظم علیه السلام به رشد و تعالی برسند و دوران مجردی را چه به ازدواج ختم شود و چه نشود به سلامت بگذرانند.

 

آنچه موجب آزار و غم دختران مجرد است عرف و نگاه غلط جامعه به آن‌هاست که چنین تصویر نادرستی از آنان دارند. بنده به دنبال مدح  ترویج تجرد نیستم. اما در جامعه ما همان‌گونه که قبلاً هم گفته شد، تجرد به گروهی از دختران (بیش از یک‌میلیون نفر) تحمیل‌شده است که باید به آن توجه کرد و نگاه‌ها را اصلاح کرد.

 

چندین تصور اشتباه رایج دیگر در مورد تجرد دختران و علت‌های آن گفته می‌شود، مهم‌ترینشان این است که این دختران سخت‌گیر هستند! این نگاه کاملاً اشتباه است و تصور اشتباه دیگری را به ذهن متبادر می‌کند که پسران سخت‌گیر نیستند! تصور درست این است که اکثر این دختران به دلیل این‌که متولد دهه شصت هستند و در دوره تغییر هرم سنی قرارگرفته‌اند، شرایط ازدواج برایشان فراهم نشده است.

 

 یکی از مسائلی که تجرد را برای دختران سخت‌تر می‌کند، تحمیل اجباری ازدواج به آن‌هاست. با توجیهات بی‌پایه‌ای مانند این‌که می‌گویند «آسیه هم همسر فرعون بود در عین این‌که مؤمن بود»! یعنی یک دختر مؤمن همسر چون فرعونی شود و به دلیل شرایط و بالا رفتن سن به هر انتخابی تن دهد! این در کجای اسلام آمده؟!!

 

یا این‌که می‌گویند طرف  مقابل واجباتش هم مشکل داشت! داشت! عیبی ندارد! اصل ازدواج است! چه کسی گفته اصل ازدواج بدون هیچ معیاری است؟ اصل در فرهنگ غیر اسلامی ماازدواج بدون قید و شرط است نه در اسلام. اصل در اسلام ازدواج مؤمن و مسلمان با یکدیگرو معیارهای الهی است.

 

این‌همه روایت که گفته‌شده به افراد بداخلاق، اهل شراب و… دختر ندهید و مؤمن کفو مؤمنه است پس برای چه کسانی است؟ جز مؤمنین؟

منبع : سایت باحجاب/مهدیه منافی

۰

شهید «عین‌الله دهراب‌پور»: ای خواهرم! با سنگر حجابت، مشت محکمی به دهان یاوه‌گویان بزن

حجاب زندگی به سبک شهدا

شهید «عین‌الله دهراب‌پور»: ای خواهرم! با سنگر حجابت، مشت محکمی به دهان یاوه‌گویان بزن

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یاسوج، شهید «عین‌الله دهراب‌پور» در سال 1345 در شهرستان بویراحمد متولد شد و در سومین روز از مرداد سال 1362 در عملیات والفجر دو به درجه رفیع شهادت نایل آمد. به مناسبت سالروز شهادت شهید دهراب‌پور، به مرور وصیت‌نامه این شهید والامقام می‌پردازیم.

شهید دهراب‌پور در بخشی از وصیت‌نامه‌ خود خطاب به پدرش نوشته است:

خدمت پدر بزرگوار و دلسوزم سلام. سلام ناقابل مرا بپذیر. امیدوارم که تاکنون فرزند خوبی برای شما بوده باشم. اگرچه خود می‌دانم که نبوده‌ام. سلامتی پدرم را از درگاه خداوند متعال خواهانم و امیدوارم که پیوسته شاد و مسرور باشید و همیشه در حال ذکر و نیایش پروردگار باشی تا شاید از این راه تسکین قلب پیدا کنی. 

پدرم! همیشه در دعایمان برایت دعا می‌کنم تا آمرزیده شوی. امیدوارم که از این به بعد یک انقلاب و تحول شگرف و دیدنی در شما به وجود بیاید و آنچنان در فکر خدا و اسلام باشید که با نثار جان تمام فرزندانت، کوچک‌ترین ناراحتی به خود راه ندهی. پدر! تصمیم دارم که پس از یک و نیم سالی که از این جنگ تحمیلی می‌گذرد به جبهه روم و معقتدم که خیلی به خودم ظلم کرده‌ام و خیلی دیر شده است. به هر حال ای پدرم! خدا همیشه بندگان را مورد آزمایش قرار می‌دهد تا از میان آنان بهترین را انتخاب کند. قحطی، گرسنگی، نقص عضو و اموال و انفس و از بین رفتن ثمرات و ...، جنگ، صلح و ... همگی اینها آزمایش هستند که خدا در میان این آزمایش‌ها، بندگان خاص خود را بر می‌گزیند. 

هم اکنون صدام تکریتی جنگ را بر ما تحمیل کرده است و یک آزمایش بزرگی است، پس باید درست امتحان دهی تا از این آزمایش موفق در بیایی. بنابراین از رفتن من به جبهه ناراحت نباش. در درجه دوم، ای پدرم! به خدا فرزندان انسان همگی اماناتی هستند که خداوند به آنها عطا کرده است و انسان واقعی و مسلمان کامل کسی است که این امانت‌ها را به درستی به صاحب اصلی آن برگرداند. اکنون موقع آن رسیده که خدا از شما طلب امانت کرده، پس ای پدر نازنین! ای دلسوز فرزند! امانت خود را با راحتی تمام با دلی شاد و چهره‌ای خندان ادا کن و به صاحبش بازگردان. باشد تا رستگار شوی.

ای پدرم! مثل کوه استوار باش و مثل کوه مقاومت کن و آن چنان بر علیه دردها و رنج‌ها قیام کن که در زمره بندگان خاص الهی قرار گیری. چند تا وصیت برای پدر عزیزم دارم:

1- همیشه به ذکر و نیایش پروردگار مشغول باش. با حالات خاص نمازها را بخوان و سعی کن معنی و مفهوم نماز را درک کنی. در غیر ماه رمضان هم روزه بگیر و سعی کن در ماه رمضان اگرچه روزه هستی کمتر خرج کنی و اضافی را به فقیران و نیازمندان عطا نمایی.

2- درجه سازگاری‌ات را با افراد خانواده بالا ببر. همیشه با آنان صحبت کن، نصیحت کن و بچه‌ها را طوری تربیت کن که آینده‌سازان انقلاب باشند.

3- با تمام فامیل دوستی داشته باش و سعی کن با همه آنها روابط حسنه یکسان داشته باشی. همسرانی برای برادرانم معرفی کن که خود و خانواده‌شان افراد شایسته‌ای باشند. خواهرانم را نیز با افراد شایسته تزویج کن.

4- در فکر مادیات زیاد نباش و از همه مهم‌تر، خمس، زکات و احکام اسلامی را به درستی رعایت کن. به معنویات بیشتر عنایت کن، در محافل قرآنی وارد شو تا برایت قرآن بخوانند و معنی کنند و بنده خاصی از بندگان خالص خدا باش.

5- در مقابل سختی‌ها مثل کوه باش و در مقابل شادی‌ها خویشتن‌داری نشان ده و مسائل مادی زیاد تو را خشنود نسازند. به هر حال خودت را بساز، افراد خانواده‌مان را بساز و برای من عاصی دعا کن و فرزند گنهکارت را حلال کن. اگر ناراحتی از من دیدی مرا ببخش و همیشه برایم دعای آمرزش کن.

این شهید والامقام در بخش دیگری از وصیت‌نامه خود خطاب به مادرش نوشته است:

و اما مادرم! آرام باش. مثل کوه استقامت کن تا در پیشگاه خدا روسفید باشی. از دوری من اصلاً ناراحت نباش. اگر خدا راضی باشد و شهید شدم، دوست دارم مثل بقیه مادران شهید شاد باشی و برایم نماز شکر بخوانی. می‌دانم که با نبودنم زیاد ناراحت می‌شوی ولی ای مادر! تو را به خدا خودت را کنترل کن، به حضرت زینب فکر کن که همه عزیزانش را در راه امام و مولایش از دست داد. به ام البنین بیندیش که چهار فرزندش را فدایی اسلام عزیز کرد. سپاس‌گزار پروردگار باش و از اینکه خداوند فرزندی مثل من را به تو ارزانی داشته؛ که جانم را فدای اسلام می‌کنم، شاد باش.

به هر حال مادرم! از تو حلالیت می‌طلبم و می‌خواهم که شیر پاکت را حلالم کنی، اگرچه در پهنه این عمر، زیاد تو را ناراحت کرده‌ام، تو را به خدا مرا ببخش. و ای مادر! همیشه دعای آمرزش تو را از خدا دارم و همیشه دعا می‌کنم که تا شما را نیامرزد از دنیا نبرد. ای مادرم! کوه باش و چون کوه استوار و مقاوم باش و آن چنان مقاوم باش که دردها و زجرهای این دنیا باعث نشود که تو از نام و یاد خدا غافل بمانی و به هر حال ای مادر دلسوزم! تمام نصایحی را که برای پدرم گفتم به شما نیز می‌گویم: با بچه‌هایت خوب باش و آنچنان آنها را تربیت کن که در پیشگاه خدا شرمسار نباشی. آنها را فدائیان اسلام بار بیاور و مربی خوبی برای آنها باش. با خواهران و عروس‌ها همیشه در صلح و صفا باش. آنها را نیز برای تربیت فرزندان آینده اسلام تربیت کن. نمازهای مستحبی را هم به جای آور.  در جایی که پشت سر دیگران صحبت می‌کنند، توقف مکن. مگذار کسی در مسائل شخصی اقوام دخالت کند. بیشتر از آن که در اندیشه مادیات باشی به فکر معنویات باش. به فکر قبر و مردن و خدا و پیامبر و ... باش.

شهید دهراب‌پور همچنین خطاب به خواهرش نوشته است:

و در آخر تو ای خواهرم! با سنگر حجابت، مشت محکمی به دهان یاوه‌گویان بزن و زینب‌وار پیام‌آور خون شهیدان باش. از این که برادری از پیشتان می‌رود ناراحت نباشید و شکر کنید که تا ابد میهمان پیامبر خاتم و ائمه اطهار علیهم‌السلام است و بیشتر به فکر اسلام و ایران بیفتید. سعی کنید فرزندانی همچون شهداء به جامعه تحویل دهید. ای خواهرم! شخصیت تو، وقار تو، در حجاب و اسلامی بودن تو است. خودت را بساز، حجابت را نگه دار و به وسیله این سنگر دشمنان را محو کن.

خواهرم ثریا! مختار را بزرگ کن و او را مثل پدرش تربیت کن و تنها نیتت این باشد که او در آینده فرزندی رشید برای اسلام عزیز گردد.

به هر حال خواهرانم را نیز وصیت می‌کنم؛ آهیجان، آبی جان، ثریا، سکینه، زلیخا و صدیقه که با خانواده‌مان بسازید. با هم دوست باشید و دشمن نباشید. احترام آمیز با هم روبرو شوید. سوگند به مقدسات نخورید. کار خانه و زندگی را به درستی انجام دهید و گوش‌های شنوایی برای پدر و مادر و برادرم باشید. قرآن زیاد بخوانید. دعا زیاد بخوانید. هر شب جمعه دعای کمیل بخوانید. نمازهای یومیه را سر وقت بخوانید. روزه‌هایتان را کامل بگیرید و مگذارید غیبت و گناه در آن راه یابد. نمازهای مستحبی را بخوانید به خصوص نماز شب را.

این شهید والامقام همچنین خطاب به برادرانش نوشته است:

و سرانجام، صورت برادران خوبم را می‌بوسم و از پدر و مادر و خانواده گرامی می‌خواهم آنها را فرزندان اسلام بار بیاورید، آنها را فدایی امام بار بیاورید. با شهید شدن من بسیار نیرو بگیرید و به یاد داشته باشید که: «مپندارید آنها که در راه خداوند کشته شده‌اند، مرده‌اند، که زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی دارند.» نکند خدای ناخواسته ناراحت شوید و ناشکری نشان دهید که عین‌الله‌تان را با این گونه رفتار کاری نیست. باز می‌گویم: بیشتر به فکر مسائل انقلاب باشید تا فقدان فردی چون من در میان افراد خانواده.

در پایان، تمام اقوام را سلام برسانید و از همگی اقوام می‌خواهم دعایم کنند و به خوبی خودشان مرا ببخشند. من هم دعاگوی آنها خواهم بود.. از مادر بزرگوارم حلالی شیر می‌طلبم. از پدر ارجمندم می‌خواهم از من راضی و خشنود باشد. از خواهران و برادران عزیزم می‌خواهم مرا ببخشند. مرا دعا کنید، باشد که همگی مورد لطف و عنایت خداوند قرار گیریم.

۰

واکنش جالب رهبر معظم انقلاب اسلامی به عقد دختر یک شهید در کهف‌الشهدا+ تصاویر

حجاب سبک زندگی اسلامی زندگی به سبک شهدا زندگی درمکتب اهل بیت ع رهبری انقلاب ازدواج

واکنش جالب رهبر معظم انقلاب اسلامی به عقد دختر یک شهید در کهف‌الشهدا+ تصاویر

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «محدثه فلاح‌پیشه» که مدتی پیش مراسم عقد خود را در جوار مزار پنج شهید کهف الشهدا برگزار کرده بود در نوشته‌ای به ماجرای برگزاری مراسم عقد خود در کهف الشهدا اشاره و از دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی و ابراز خوشحالی ایشان از این اقدام صحبت کرده است.

مرضیه و محدثه، فرزندان شهید مدافع حرم «اصغر فلاح‌پیشه» هر دو مراسم عقد خود را در کهف الشهدا برگزار کردند.

محدثه فلاح پیشه در متنی که به مناسبت تقدیم هدیه عروسی از جانب رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشته است، تعریف کرد: «تلفن مادر زنگ خورد، اما چون مادر نبود من جواب دادم، پشت تلفن آقایی بود که گفت از بیت رهبری تماس می‌گیرد، سوال کرد شما دختر شهید فلاح پیشه هستید؟ گفتم بله، گفت: محدثه خانم؟ با تعجب گفتم بله بفرمایید، خودم هستم. آن آقا گفت که تصاویر مراسم عقد ما را از صفحه «کهف الشهدا» دیده است و برایمان تبریک و دعای خیر کرد.

مانده بودم چه جوابی بدهم، فقط توانستم بگویم ممنون. آن شب از ذوقم به هرکسی که می‌توانستم موضوع را گفتم.


فردا دوباره تماس گرفتند و برای دیدار خصوصی با رهبر معظم انقلاب اسلامی دعوت کردند. باورش برایمان سخت بود، این اتفاق درست مصادف شده بود با یک روز قبل از سفر مشهد که هدیه عقد ما از طرف سپاه قدس بود، گمانم من آخرین نفری بودم که این هدیه را قبل از شهادت حاج قاسم از او گرفتم.

روز دیدار فرا رسید، بعد از خواندن نماز، خانواده‌ها دور رهبر معظم انقلاب اسلامی جمع شدند، ایشان اولین خانواده را صدا کرد و بعد نوبت ما رسید، اول صحبت را با مادرم شروع کردند، بعد مرضیه که فرزند اول خانواده است و من. گفتند خانم محدثه فلاح‌پیشه، بلند شدم، گفتند شما تازه در کهف الشهدا عقد کردید؟ گفتم بله، البته خواهرم هم آنجا عقد کردند. رهبر انقلاب گفتند: من عکس شما و همسرتان را دیدم، چه کار خوب و پسندیده‌ای کردید و به ما تبریک گفتند و دعای خیر کردند.

چند روز پیش صدای زنگ آیفون آمد. مادر جواب داد، بعد رو کرد به من و گفت: محدثه باز محموله پستی سفارش دادی؟ تعجب کردم، گفتم: نه . مادر پایین رفت تا بسته پستی را بگیرد، وارد خانه که شد گفت بسته از طرف بیت رهبری است، دویدم و بسته را گرفتم، دیدم رویش نوشته شده خانم محدثه فلاح پیشه. وقتی بازش کردم اول قران زیبایی را با ترجمه آقای مشکینی دیدم که زیرش چفیه و چادری مشکی بود، دنبال برگه‌ای بودم که آن را لای قرآن پیدا کردم.

۰

دختر ۱۷ ساله‌ای که «سمیه کردستان» لقب گرفت

حجاب زندگی به سبک شهدا خاطرات مدرسه معروف نیوز

دختر ۱۷ ساله‌ای که «سمیه کردستان» لقب گرفت

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «ناهید فاتحی کرجو» در چهارمین روز از تیر سال ۱۳۴۴ در شهر سنندج در خانواده‌ای مذهبی و اهل تسنن به دنیا آمد. پدرش محمد از پرسنل ژاندارمری بود و مادرش سیده زینب، زنی شیعه، زحمتکش و خانه‌دار بود که فرزندانش را با عشق به اهل بیت (ع) بزرگ کرد.

ناهید کودکی مهربان، مسئولیت‌پذیر و شجاع بود که در دامان عفیف مادر، با رشد جسم، روح معنوی خود را هم پرورش می­‌داد. آن قدر در محراب عبادت با خدا لذت می‌­برد که به پدرش گفته بود: «اگر از چیزی ناراحت و دلتنگ باشم و گریه کنم، چشمانم سرخ می‌شود و سرم درد می‌گیرد. اما وقتی با خدا راز و نیاز کرده و گریه می­‌کنم، نه خسته‌ام، نه سردرد و ناراحتی جسمی احساس می‌کنم، بلکه تازه سبک‌تر و آرام‌تر می­‌شوم».

با شروع حرکت‌های انقلابی مردم ایران، ناهید هم به سیل خروشان انقلابیون پیوست و با شرکت در راهپیمایی‌ها و تظاهرات ضد طاغوت در جرگه دختران مبارز کردستان قرار گرفت.

روزی با دوستانش به قصد شرکت در تظاهرات علیه رژیم پهلوی به خیابان‌های اصلی شهر رفت. لحظاتی از شروع این خیزش مردمی نگذشته بود که مأموران شاه به مردم حمله کردند. آن‌ها ناهید را هم شناسایی کرده بودند و قصد دستگیری او را داشتند که با کمک مردم از چنگال آن دژخیمان فرار کرد. برادرش می‌گوید «آن شب ناهید از درد نمی‌توانست درست روی پایش بایستد. بر اثر ضربات ناشی از باتوم، پشتش کبود شده بود».

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع درگیری‌های ضد انقلاب در مناطق کردستان، همکاری‌اش را با نیرو‌های ارتش و بسیج و سپاه آغاز کرد. شروع این همکاری، خشم ضد انقلاب به خصوص گروهک «کومله» را که زخم‌خورده فعالیت‌های انقلابی این نوجوان و سایر دوستانش بود، برانگیخت.

ناهید علاوه بر همکاری با بسیج و سپاه بیشتر وقتش را به خواندن کتاب‌های مذهبی و قرآن و انجام فعالیت‌های اجتماعی می‌گذراند.

اوایل زمستان سال ۱۳۶۰ به شدت بیمار شد و به درمانگاهی در میدان مرکزی شهر سنندج مراجعه کرد. اما از ساعت مراجعتش خیلی گذشته بود و خانواده نگران شده بودند. خواهرش به دنبال وی می‌رود و بعد از ساعت‌ها پرس‌وجو پیدایش نمی‌کند. خبری از ناهید نبود! انگار که اصلاً به درمانگاه نرفته بود! آن وقت‌ها پدر ناهید در جبهه خرمشهر بود و مادر نگران و دست‌تنها، به تنهایی همه جا دنبال او گشت. تا اینکه بالاخره از چند نفر که ناهید را می‌شناختند و او را آن روز دیده بودند شنید که چهار نفر، ناهید را دوره کرده، به زور سوار مینی‌بوس کردند و بردند!

بعد از ربوده شدن ناهید، خانواده او مرتب مورد تهدید قرار می‌گرفتند. افراد ناشناس به خانه آن‌ها نامه می‌فرستادند که «اگر باز هم با سپاه و پیشمرگان انقلاب همکاری کنید، بقیه بچه‌هایتان را هم می­ کشیم».

چند وقتی از ربوده شدن ناهید گذشته بود که خبر گرداندن دختری در روستا‌های کردستان با دستانی بسته و سری تراشیده به جرم اینکه «این جاسوس خمینی است!» همه جا پخش شد. او ناهید بود که با شهامت و ایستادگی قابل تحسین از مقتدای انقلابی خود حمایت کرده و زیر بار حرف زور آن‌ها نرفته بود. مردم روستا در آن شرایط سخت که جرأت حرف زدن نداشتند، به وضعیت شکنجه وحشیانه این دختر اعتراض کرده بودند. اما هیچ گوش شنوا و مرد عملی پیدا نشده بود که ناهید، دختر جوان و انقلابی را از چنگال ستم آن‌ها رهایی بخشد.

از روز ربوده شدن او ۱۱ ماه می‌گذشت که پیکر بی‌جان و مجروح و کبود او را با سری شکسته و تراشیده در سنگلاخ‌های اطراف روستای «هشمیز» پیدا کردند. روایت دیگر حاکی است که اشرار برای وادار کردن ناهید به توهین نسبت به حضرت امام (ره) او را زنده‌به‌گور کرده بودند.

وقتی جنازه را به شهر سنندج انتقال دادند مادرش بسیار بی‌تابی می‌کرد و چندین بار از هوش رفت. پیکر آغشته به خون ناهید اگر چه دیگر صدایی برای فریاد زدن و جانی برای فدا کردن در راه انقلاب نداشت، اما کتابی مصور از ددمنشی ضد انقلاب بود. زنان سنندجی با دیدن آثار شکنجه بر بدن ناهید و سر شکسته و تراشیده‌ اش، به ماهیت اصلی ضد انقلاب، بیش از بیش پی برده و با ایمان و بصیرتی بیشتر به مبارزه با آنان پرداختند.

شرایط حاد منطقه در آن سال و خفقان حاکم از سوی گروهک­‌ها بر مردم و فشار زایدالوصفی که به خانواده شهید رفته بود، مادر شهید را بر آن داشت به تهران هجرت کند و پیکر شهید ناهید کرجو، شهید مظلوم سنندجی را در قطعه شهدای انقلاب بهشت زهرای تهران دفن کند.

چند سال بعد، مادر از اندوه فراق ناهید، بیمار شد و از دنیا رفت. برادر ناهید می‌گوید «مادرم در تهران ماند و با بچه‌های کوچک و وضعیت بد اقتصادی مجبور به کار شد. دوران سختی را گذراندیم، اما مادر دلخوش بود که نزدیک ناهید است. دلش خوش بود که دیگر لازم نیست کوه به کوه، دشت به دشت و آبادی به آبادی دنبال ناهید بگردد.»

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)