نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۹۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن وحدیث» ثبت شده است

۰

مجموعه احادیث تصویری

بانک تصاویر قرآن وحدیث احکام سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع

مجموعه احادیث تصویری

مجموعه احادیث تصویری

مجموعه احادیث تصویری زیبا با موضوع سبک زندگی اسلامی

... برای دریافت اندازه اصلی، بر روی تصویر تلیک نمایید ...



بچه های بهشت" الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ "

۱

دل باید پاک باشد و یا آقایان به خودشان سختی بدهند و نگاه نکنند

قرآن وحدیث حجاب سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع تربیت ازدیدگاه اسلام

دل باید پاک باشد و یا آقایان به خودشان سختی بدهند و نگاه نکنند

دل باید پاک باشد و یا آقایان به خودشان سختی بدهند و نگاه نکنند

پیامبر اکرم(ص) از بعضی از بانوانی که عذاب سختی در انتظار آن ها است گله داشتند. که شاید آن ها حجاب را به عنوان پوشش رعایت می کنند اما از نظر روابط با نامحرم بد عمل می کنند و دقت در مسائل عفاف و حیا را نشان نمی دهند با لباس های بدن نما، نازک اندام نما، تنگ، چسبان اندامی آن چیزی که امروزه اسمش را می گذاریم لباس شهرت تبرج چیزی که آن ها نمود کند و شاخص کند و جلب توجه کنند نزد نامحرم مانند نوع روسری و شال ها و نحوه ی پوشش ها و بستن موی سر. این ها را پیامبر اکرم آن روز نام بردند. فکر می کنیم مگر چنین چیزی آن زمان ممکن است؟ بله این ها چیزهایی بوده که در آینده نمو پیدا می کرده است.خلاصه هر نوع رفتاری که اسلام آن ها را قبول ندارد اما متاسفانه بانوان به آن ها ورود پیدا کرده اند. این ها حتی در سخن گفتن با نامحرم مسائل اسلامی را رعایت نمی کنند. با خضوع و فروتنی با نامحرم صحبت می کنند و از حرف اضافی خودداری نمی کنند. این ها همه پیام هایی که اسلام برای ما داشته و مستور غیر محجبه می گویند که پیامبر فرمودند عذابی سخت و دردناک در پی آن ها است.

عفت یک حالتی درونی است

البته عفت یک حالتی درونی است. حال است و ملکه نیست که برای پیوست و ثباتش از خدا یکسره باید طلب کرد و دعا کرد و اولین چیزی که برای دخترهایمان می خواهیم باید عفاف باشد و باید دعا کرد. عفاف هم فقط مخصوص بانوان نیست. عفت حالتی درونی و مربوط به نفس است. جنسیت ندارد و زن و مرد در داشتن عفاف فرقی ندارند و فرازمانی و فرامکانی است و هر لحظه و هر زمان عفت برای جنس زن و مرد ضروری است. چون نفس انسان جنسیت بر نمی دارد و خدا در آیات قرآن به زنان و مردان دستور حفظ عفت را داده است. آیه ۳۰ سوره نور اشاره به عفت در مردان می کند و آیه ۳۹ سوره نور اشاره به عفت زنان دارد. می گوید نگاه هایتان را فرو کشید و از مقدار دیدنتان بکاهید. چشم به نامحرم ندوزید. که هم به زن و هم به مرد توصیه می کنند. در آیه امر و نهی ها را اشاره می کنیم نتیجه می گیریم عفاف فقط به پوشاندن سر و بدن نیست. حرکات و زیور آلات اینها را نشان نامحرم ندادن. جلوه گری در حضور نامحرم نکردن اینها مصادیق حجاب است که خداوند در سوره نور آیه ۳۱ دوبار به بعضی کلمات اشاره دارند. که زن زینتش نباید ظاهر شود نه زینت ظاهری و نه نگاه و حرکات و اندامش نباید در حضور نامحرم نمایان شود. و زیور آلات اعم از آرایش و انگشتر و دستبند. خداوند می فرمایند در راه رفتن هم جنس زن باید مواظب باشد که با پاش جلب توجه نامحرم نشود و با گفتارش کنترل شده صحبت کند. وقتی حضرت زهرا می خواستند صحبت کنند از ابزاری استفاده می کردند و گاهی سنگ ریزه زیر زبان نگاه می داشتند تا صدا تغییر کند و به نحوی که پیش محرمان صحبت می کنند پیش نامحرمان نکنند.
وقتی حضرت زینب (ص) دارند سخنرانی می کنند می گویند انگار از گلوی امیرالمومنین این صدا در می آید. آن ها الماسی ترین زن دنیا بودند ولی صدا در نزد دشمن رسا می شود که حتی می گویند این شخص متکبر کیست؟
بنابراین خضوع در گفتار نداشته باشند و حرف اضافه با نامحرم نزنند. خداوند متعال می فرمایند پنج کلمه با نامحرم زده شود. درجامعه می شود رعایت کرد و هر چقدر به این کمه نزدیک شود بهتر است و ارتباطات به حداقل رسانده شود و فقط در مواقع ضرورت با نامحرم صحبت کنیم.

۴

عملی لذت بخش اما دردناک!

قرآن وحدیث امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ

عملی لذت بخش اما دردناک!

عملی لذت بخش اما دردناک!

خیلی لذت دارد ... گاهی در لحظه ی انجامش آنقدر شیرین و خوشایند است که با هیچ چیز دیگری نمی توان آن را عوض کرد ... نکته ی دردناکش آن جا است که وقتی از آن لذت فارغ می شوم یا حتی نه بعد از آن، بلکه همان لحظه شاید دردناکی اش را متوجه شوم...

معنی فحشاء
به سخن و کاری که در زشتی آن تردیدی نیست، فحشاء گویند. در مواردی به معنی کار بسیار زشت و ننگین و نفرت آور به کار می رود؛ این واژه 24 بار در قرآن آمده است.(1) البته کلمه" فاحشه" یا " فحشاء" در قرآن مجید غالباً در موارد انحرافات جنسى و آلودگی هاى ناموسى به کار رفته است. (2) که به چند مورد از آنها اشاره می شود:

اشاره به عمل شنیع قوم لوط
(وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ)(3)؛و لوط را به یاد آور آن هنگام که به قومش گفت: آیا پیش چشم یکدیگر مرتکب فاحشه مى شوید.

فحشائی به نام ...
" کبائر الاثم" عبارت است از گناهان کبیره اى که آثار سوءش بزرگ است، و کلمه "فواحش" جمع "فاحشة" است که به معناى گناه شنیع و بى شرمانه است

(وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنَى إنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلًا) (4)؛«و به زنا نزدیک مشوید که آن فحشاست و بد راهى است».
امام محمد باقر علیه السلام درباره این آیه می فرمایند: مَعصیَةً و مَقْتا فإنّ اللّهَ یَمقُتُهُ و یُبغِضُهُ، قالَ: «و ساءَ سَبِیلًا» هُو أشَدُّ الناسِ عَذابا، و الزنا مِن أکبَرِ الکَبائرِ.(5)
منظور از فاحشه یعنى اینکه، معصیت و نفرت انگیز است؛ زیرا خداوند زنا را دشمن مى دارد و از آن نفرت دارد. فرمود: «و بد راهى است» عذاب زناکار از همه گنهکاران سخت تر است و زنا از بزرگترین گناهان کبیره است».

۰

این سوره را به فرزندانتان آموزش دهید

قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی تربیت ازدیدگاه اسلام

این سوره را به فرزندانتان آموزش دهید

این سوره را به فرزندانتان آموزش دهید

یکی از نعمت های خدای سبحان فرزندان پاک و معصوم هستند که خداوند به بشر عنایت کرده است.
کودکان زمینه تربیتی بالایی دارند و هر آنچه به آنها آموزش دهیم فرا می گیرند.
یکی از راه های سپاسگزاری و شکرگزاری از خداوند برای این نعمت های با صفا تربیت درست ایشان است.
یکی از مواردی که در مورد فرزندان به ما توصیه شده است آموزش قرآن کریم به آنها است.

آموزش قرآن به فرزند
تلاوت قرآن در خانه بر سایر افراد خانواده اثر دارد، پدر و مادری که خواندن قرآن جزو برنامه زندگی آنان است فرزندانشان نیز به فراگیری و خواندن قرآن علاقه مند می شوند و این خود یکی از راه های تعلیم قرآن به فرزندان است، زیرا کودک و نوجوان به طور عمده تحت تأثیر سخنان والدین، معلمان و دوستان است و این تأثیرپذیری در کودکی بیشتر از پدر و مادر است.
به این داستان بنگرید تا ببینید نخستین معلم «محمد حسین طباطبایی» پدیده قرنی عصر حاضر کیست؟
«مادر سید محمدحسین (علم الهدی) معمولاً او را با خود به جلسات حفظی که اداره برگزار می کرد می برد، در سن 2.5 سالگی پدرش دریافت که علم الهدی با خود آیاتی از قرآن را زمزمه می کند، لذا با فراست دریافت که او استعداد و آمادگی لازم برای حفظ قرآن را دارد و زمزمه آیاتی از جزء 30 به خاطر حضور او در جلسات حفظ قرآن به همراه مادرش بوده، آیاتی را که شاگردان حفظ کرده و در جلسه تحویل می دادند شنیده و حفظ کرده است.
پس به صورت منسجم حفظ قرآن را با او شروع کرد و نتیجه ای بسیار عالی از موقع شناسی خود در استعدادیابی کودکش به دست آورد که اکنون اثرات آن در داخل و خارج کشور باعث رونق بخشیدن به محافل حفظ قرآن شده است...
بنابراین محیط را برای کودک قرآنی کنید و منتظر باشید او پیشقدم شود...
در مورد اهمیت تعلیم قرآن، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده: «سوره ی یس را به فرزندان خود بیاموزید؛ «فانها ریحانة القرآن؛ زیرا که آن گل خوشبوی قرآن است».( کتاب شریفه ی «فضائل القرآن و العترة»،تألیف مرحوم آیت اللّه حاج میرزا ابوالفضل نجفی قدسی اصفهانی(ره))

مهم ترین حق فرزند بر پدر و مادر
یکی از حقوق فرزندان، تعلیم قرآن به آنهاست؛ امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: فرزند را بر پدر حقی است و پدر را بر فرزند حقی، حق پدر بر فرزند آن است که فرزند در هر چیز جز نافرمانی خدای سبحان او را فرمان برد و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکو تربیت کند و قرآنش تعلیم دهد.
این تعلیم قرآن می تواند توسط خود پدر به طور مستقیم صورت گیرد و یا اینکه برای فرزندش معلم قرآن بگیرد که در این رابطه اکثر مسلمین غافل بوده و پدران به این حق عمل نمی کنند.
در روایتی است که اگر معلمی به کودکی بسم الله الرحمن الرحیم یاد دهد خداوند آن کودک و آن معلم و پدر و مادر کودک را از دوزخ نجات می دهد. (تفسیر منهج الصادقین ذیل یه اول حمد)
پدر و مادری که در خانه با صدای بلند قرآن می خوانند اثر تربیتی در روح و جان فرزندانشان می گذارد و آنان را به قرآن علاقمند می کنند.
شیوه های آموزش قرآن به کودکان
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: "هیچ مردی فرزند خود را قرآن نیاموزد مگر این که خداوند پدر و مادر کودک را در روز قیامت تاج پادشاهی عطا کند و دو لباس بهشتی به آنان بپوشاند که هرگز مردم مانند آن را ندیده باشند". (وسائل الشیعه، ج 4، ص 825)
در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است که می فرماید: "فرزندانتان را بر سه ویژگی تربیت کنید: محبت پیامبرتان، محبت اهل بیت علیهم السلام و قرآن".(کنز العمال، ج 16، ص 456)
ائمه معصومین (علیهم السلام) پدران و مادران را برای انجام این مهم، فراوان تشویق کرده و اجر و پاداش معنوی خداوند را در قبال این عمل یادآور شده اند .امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: خدواند به پدر و مادر پاداش فراوانی را عنایت می کند. آنان با شگفتی سؤال می کنند: پروردگارا ! این همه تفضل درباره ما در قبال چیست؟ اعمال ما شایسته چنین پاداشی نبوده است. در جواب آنها گفته می شود: هذه بتعلیم کما ولد کما القرآن و تبصیر کما ایه بدین الاسلام. این همه عنایت و نعمت، پاداش شماست که به فرزند خود کتاب خدا، قرآن را آموختید و او را در آیین اسلام بصیر و بینا تربیت کردید. (جمعی از استادان ،1382 ص 182)
سوره ای که آموزش آن به کودک سفارش شده است
در مورد اهمیت تعلیم قرآن، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده: «سوره ی یس را به فرزندان خود بیاموزید؛ «فانها ریحانة القرآن؛ زیرا که آن گل خوشبوی قرآن است» (کتاب شریفه ی «فضائل القرآن و العترة»، تألیف مرحوم آیة اللّه حاج میرزا ابوالفضل نجفی قدسی اصفهانی(ره))
سوره یس یکی از زیباترین سوره های قرآن کریم است که برکات و مزایای بسیاری در مورد این سوره در روایات ذکر شده است.
همچنین بزرگان و علما هم توصیه بسیار برای تلاوت این سوره به ما داشته اند. از جمله ایشان آیة الله وحید خراسانی است که سیره عملی خودشان اینست که هر صبح این سوره تلاوت می کنند و توصیه کرده اند که هر صبح است سوره تلاوت شود و به صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا علیهماالسلام هدیه شود.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: "هیچ مردی فرزند خود را قرآن نیاموزد مگر این که خداوند پدر و مادر کودک را در روز قیامت تاج پادشاهی عطا کند و دو لباس بهشتی به آنان بپوشاند که هرگز مردم مانند آن را ندیده باشندعنایاتی خاص در قبال آموزش قرآن به فرزندان
از پیامبر بزرگوار و اهل بیت عصمت - علیهم السّلام - روایات زیادى وارد شده که خداوند در برابر آموزش قرآن به فرزندان

عنایت خاصى در روز قیامت به پدران و مادران دارد.
الف - تاج گذارى پدران و مادران از طرف خداوند
معاذ گوید از رسول خدا (صلی الله و علیه و آله ) شنیدم مى فرمود: هیچ مردى فرزند خود را قرآن نیاموزد مگر اینکه خداوند پدر و مادر کودک را در روز قیامت تاج پادشاهى عطا کند و دو لباس بهشتى به آنان بپوشاند که هرگز مردم مانند آن را ندیده باشند. (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 825)
ب - لباس بهشتى جایزه تعلیم قرآن:
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: هر کس به فرزند خود قرآن یاد دهد روز قیامت پدر و مادرش را فراخوانند و دو لباس ٍ بهشتى به آنان بپوشانند که از نور آن چهره بهشتیان روشن و پر فروغ گردد. ( عده الداعى ، ص 79؛ وسائل الشیعه ، ج 15، ص 194)
ج - پاداش شگفت انگیز:
عایشه از رسول خدا (صلی الله و علیه و آله ) نقل کند که فرمود: هر که فرزند خود را قرآن بیاموزد خداوند روز قیامت حلقه افتخارى به گردن او آویزد که باعث حیرت اوّلین و آخرین شود. (کتاب العیال ، ج 1، ص 478)
د - سیماى اخروى آموزش قرآن:
امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
قرآن را بیاموزید زیرا روز قیامت قرآن به صورت جوانى زیبا و سفید روى به سوى صاحبش آمده به او مى گوید: من همان قرآنى هستم که شبهایت را به بیدارى کشانده و در وسط روز تشنه ات گذاشته و آب دهانت را خشک کرده و اشک چشمت را جارى ساخته بودم. پس (امروز) شاد و مسرور باش، سپس تاجى بیاورند و بر سر او بگذارند و برات رهایى از آتش جهنم را به دست راست او و جاودانگى در بهشت را به دست چپش بدهند، و دو لباس بهشتى به او بپوشانند و به او گفته شود بخوان و بالا برو، و او به هر آیه اى که بخواند درجه اى بالاتر رود، سپس اگر پدر و مادرش مومن بوده اند دو لباس بهشتى بر آنان بپوشانند و به آنان گفته شود این پاداش براى آن است که به فرزندتان قرآن یاد دادید. (کافى ، ج 2، ص 441)
ه - سنگینى نامه عمل و تذکره عبور از صراط
رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) فرمود: هر کس به فرزند خود قرآن تعلیم دهد... (همان قرآن) نامه عملش را (در روز قیامت) سنگین کند و او را از پل صراط همانند برق جهنده عبور دهد و هیچ گاه از او جدا نگردد تا از طرف خداوند بهترین چیزى که آرزو مى کرد بر او نازل شود. (مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 290)
منبع:

سایت تبیان
برگرفته از کتاب شریف «فضائل القرآن و العترة»، تألیف مرحوم آیت اللّه حاج میرزا ابوالفضل نجفی قدسی اصفهانی(ره)

۰

خانومی شماره میدی ؟

قرآن وحدیث

خانومی شماره میدی ؟

خانومی شماره میدی ؟

پســـر : می شـــه شمـــاره بدی؟؟
دختــــر : ۱۷ _ ۳۲ ….
پســر :این چـــه نوع شمـــــاره ایه دیگه!!!¿¡¡
دختـر:قــــرآن ســـوره ۱۷ آیه ۳۲ :
وَلَا تَقْــــرَبُــــوا الـــــــزِّنَا …
به زنــــا نزدیکــــ نشــــوید …

منبع:من انقلابی ام

۰

۱۰ ویژگی افراد بی حیا

قرآن وحدیث

۱۰ ویژگی افراد بی حیا

۱۰ ویژگی افراد بی حیا

در اهمیت حیا همین بس که امام علی _علیه السلام _در این باره فرمودند: «کسی که دین ندارد حیا ندارد»(۱)پس طبق فرمایش ایشان یکی از نشانه های نداشتن دین و ایمان بی حیایی است. اگر فرد باحیا را فردی بدانیم که فعل قبیح (فعل نابهنجار به معنی انجام دادن کاری که نباید انجام شود و ترک کردن کاری که باید انجام شود) را به احترام فرد ناظر(خود فرد، دیگران، فرشتگان، ائمه،خداوند) ترک می کند، در نقطه مقابل فرد بی حیا است؛ که از انجام دادن فعل قبیح، شرم نمی‌کند. بنابراین بی‌حیایی، یعنی مبادرت به کار قبیح در حضور دیگران، بدون هیچ گونه نگرانی.
در مذمت بی حیایی روایات بسیاری وجود دارد و عوامل متعددی سبب بی حیای فرد می شوند، که در مقالات قبلی به آن پرداخته ایم. در این نوشتار به بررسی ویژگی های روانشناختی افراد بی حیا می پردازیم:

۱_متاثر نشدن

گاه ممکن است کسی در خلوت به گناهی مشغول باشد و از این کار ناخرسند نبوده از نظر روانی هیچ احساس ناخوشایندی نداشته باشد. همین شخص اگر بداند که در منظر دیگران است، ممکن است با حالت انقباض (گرفتگی) و انکسار (آسیب‌پذیری) روانی رو به رو شود. به بیان دیگر شخص باحیا نسبت به نظارت و حضور دیگران حسّاس است؛ امّا شخص بی‌حیا نسبت به نظارت دیگران، به هیچ عنوان حسّاس نیست و از این که در حال انجام دادن رفتاری زشت دیده شود، ناراحت و نگران نمی‌شود. چنین افرادی، هیچ اهمّیت نمی‌دهند که در حضور دیگران چه می‌گویند و یا دیگران چه قضاوتی درباره آنان دارند. امام علی (ع) در رابطه با این افراد می فرمایند: «از بنده صالح خدا لقمان پرسیده شد: … بدترینِ مردم کیست؟ گفت: کسی که باکی ندارد مردم او را در حال انجام دادن کاری زشتی مشاهده کنند.»(۲)

۲_گستاخی و بی‌باکی

ویژگی دیگر این گروه گستاخی و بی باکی آنان است که از آن با عنوان «جری شدن» یاد می‌شود. افراد باحیا، برای نظارت دیگران اهمیّت ویژه‌ای در نظر می‌گیرند و هنگام حضور آنان، پروا دارند و ملاحظاتی را در رفتارهای خود، رعایت می‌کنند؛ امّا فرد بی‌حیا هیچ ارزشی برای حضور و نظارت دیگران، قائل نیست و هیچ پروایی از دیده شدن ندارد و لذا با گستاخی تمام در حضور دیگران به رفتار زشت، اقدام می‌کند. این گونه افراد، هرگز به جهت آنچه انجام می‌دهند دچار اضطراب نمی‌شوند. بخش مهمّی از روایات منقول از امامان معصوم علیهم‌السلام به این مبحث اختصاص دارد و در سخنان آنان گاهی به رفتارهای زشت از این دریچه نگاه شده و این گونه رفتارها مورد بررسی قرار گرفته است.

۳_راضی بودن

ویژگی دیگر افراد گستاخ «رضایت» آنان از انجام دادن فعل قبیح است.
افراد عادی شاید مرتکب فعل قبیح شوند؛ امّا معمولاً از انجام دادن آن اظهار رضایت نمی‌کنند. رضایت از کار ناشایست ویژه افراد بی‌حیاست. اینان نه تنها از آنچه کرده‌اند و می‌کنند متأثّر و شرمنده نمی‌شوند، بلکه نسبت به آن راضی‌اند. به همین جهت در احادیث رضایت از گناه بزرگ‌تر از خودِ گناه دانسته شده است. ممکن است یک رفتار زشت در اثر بی‌توجّهی و غفلت و لغزش شخص صورت گیرد؛ امّا رضایت از آن نشانه بی‌اهمّیت بودن آن کار نزد وی است. رسول خدا می‌فرماید: «خداوند، بهشت را بر هر ناسزاگویِ بد دهانِ کم حیا حرام کرده است؛ کسی که باکی ندارد که چه می‌گوید و چه درباره‌اش می‌گویند»(۳)

۴_خرسند بودن

ویژگی دیگر افراد بی‌حیا خرسند بودن آنان از انجام دادن کار ناشایست است. افراد بی‌حیا نه تنها از کاری که انجام می‌دهند، ناراحت نیستند بلکه از انجام دادن آن خرسندند. خرسندی از انجام دادن فعل قبیح ویژگی افراد بی‌حیاست. انجام دادن گناه زشت است و خرسند بودن از آن زشت‌تر. اگر کسی مرتکب خطا شود، ولی از آن خرسند نباشد شاید بی‌حیا نباشد؛ امّا کسی که مرتکب خطا می‌شود و از آنچه انجام داده خرسند نیز است، این نشانه بی‌حیایی اوست. ارتکاب قبیح همراه با شرمساری بهتر از خرسندی از ارتکاب آن است. در بخشی از روایات معصومان علیهم‌السلام به مسئله خرسندی از گناه، پرداخته شده و این امر مورد نهی قرار گرفته است. خرسندی نشانه نبود غم و اندوه است. وجود حیا، انسان را نسبت به انجام دادن خطا حسّاس می‌کند و نسبت به خطای انجام شده غمگین و ناراحت. امّا اگر کسی نه تنها احساس ناراحتّی ندارد، بلکه خرسند نیز هست این ، نشانه گستاخی و بی‌حیایی اوست. امام سجاد علیه‌السلام می‌فرماید: «بپرهیز از خرسندشدن به گناه ؛ چرا که این کار ، بزرگتر از انجام دادن گناه است.»(۴)
همچنین امام علی(ع) می فرمایند: «کسی که از رذایلْ خرسند گردد، رستگار نمی‌شود»(۵)

۵_خندیدن

یکی دیگر از ویژگی‌های افراد بی‌حیا، خندیدن به هنگام ارتکاب کار قبیح است. برخی افراد بی‌حیا، به گاه خطا قهقه ای مستانه سر می‌دهند و بدین وسیله خوش‌حالی خود را آشکار می‌سازند. رسول خدا(ص)، این حالت را بدتر از خودِ گناه دانسته(۶) و می فرمایند: «هر که با لب خندان مرتکب گناه شود با چشم گریان، وارد دوزخ می‌شود.»(۷)

۶_کوچک شمردن خطا

یکی دیگر از ویژگی‌های بی‌حیایی کوچک شمردن خطاست. کسانی حیا می‌کنند که خطا را بزرگ بشمرند؛ امّا افراد بی‌حیا خطایی را که قصد دارند انجام دهند و یا انجام داده‌اند، کوچک و ناچیز می‌شمُرَند. ممکن است فردی که در حقّ او خطایی انجام شده است از سرِ بزرگواری آن را کوچک شمُرَد تا به فرد خطاکار، آرامش دهد؛ امّا این که کسی خطایی را که خود مرتکب شده ناچیز شمُرَد نشانه بی‌شرمی اوست. به همین جهت، در روایات معصومان علیهم‌السلام نسبت به کوچک‌شماری گناه، حسّاسیت زیادی نشان داده شده است.

۷-تجاهُر (عَلَنی سازی)

یکی دیگر از ویژگی‌های بی‌حیایی تجاهر به خطا، یا همان علنی‌سازیِ خطاست. افراد باحیا اگر بخواهند خطایی انجام دهند سعی می‌کنند آن را پنهانی انجام دهند و اگر ناخواسته آشکار شود و مورد سؤال قرار گیرند، انکار می‌کنند. پنهان سازی و انکار از نشانه‌های حیاست؛ امّا افراد بی‌حیا سعی در پنهان سازی نکرده، آشکارا اقدام به خطا می‌کنند. گاهی ممکن است ناخواسته خطاکاری افراد ناپیدا باشد. مثلاً شب هنگام، انجام شده باشد و دیگران از آن بی‌خبر باشند. در چنین مواقعی، برخی آنچه را پنهانی انجام شده برای دیگران بازگو می‌کنند و بدین وسیله، پرده‌ها را می‌درند. این نیز از ویژگی‌های بی‌حیایی است. روزی رسول خدا فرمود: «اهل تجاهر از بدترینِ مردم‌اند». پرسیدند: «اهل تجاهر چه کسانی‌اند ؟ رسول خدا پاسخ داد: اهل تجاهر، کسی است که شب، گناه می‌کند و خداوند، آن را می‌پوشاند؛ ولی او صبحْ هنگام، آن را برای مردم بازگو کرده، می‌گوید: «شب گذشته، فلان کار و فلان کار را انجام دادم» و در نتیجه ، به دست خود، پرده خدا را از روی خود می‌درَد.»(۸)
در روایت دیگری از آن حضرت آمده است: «همه امّت من بخشیده می‌شوند مگر اهل تجاهر، و از اقسام تجاهر این است.»(۹)
بنابراین گاهی کار خطا آشکارا انجام می‌شود و گاهی پنهانی؛ و آن گاه که پنهانی است، گاهی فرد خود به افشای آن می‌پردازد. در هر حال، فرد یا پرده نمی‌اندازد و یا پرده موجود را به وسیله گزارش کردن می‌دَرَد. چنین حالتی، ویژه افراد بی‌حیا و از زشت‌ترینِ کارهاست.

۸_افتخار کردن

ویژگی دیگر افراد بی‌حیا، افتخار کردن به انجام دادن کار خطاست. افراد باحیا اگر هم مرتکب خطا شوند، آن را مایه افتخار نمی‌دانند و لذا سعی در پنهان‌سازی و یا انکار آن خواهند کرد. کسانی که به خطاکاری خود، افتخار می‌کنند نه تنها شرم نکرده‌اند، بلکه در نهایت وقاحت به سر می‌برند. چیزی مایه افتخار است که ارزش به شمار آید. امّا چیزی که قبیح است، چگونه می‌تواند مایه افتخار باشد؟ بنابراین، کسی که آنچه را مایه ننگ است، مایه افتخار بداند، نشانه نهایت بی‌شرمی اوست. به بیان دیگر، انجام دادن کار قبیح، یک چیز است و افتخار کردن به آن، چیز دیگر. ممکن است کسی مرتکب فعل قبیحی شود، امّا به آن افتخار نکند. کار این شخص، نادرست است؛ ولی بدتر از آن، این است که به آنچه انجام داده، افتخار هم بکند. به همین جهت رسول خدا، افتخار کردن به گناه را بدتر از خودِ گناه دانسته است.

۹_بشارت دادن به خطا

یکی دیگر از ویژگی‌های بی‌حیایی این است که کار قبیح را مایه بشارت بدانند. بشارت و مژده، مربوط به جایی است که چیز ارزشمندی به دست آمده باشد و یا در حال به دست آمدن باشد. حال، اگر کسی کار خطایی انجام دهد و به دیگران بشارت دهد که توانایی چنین کاری را پیدا کرده است، این نهایت بی‌شرمی اوست؛ چرا که نه تنها از انجام دادن آن شرم نکرده و پس از عمل، شرمنده نشده و نه تنها آن را یک کار عادی ندانسته، بلکه چنان ارزشی برای آن قائل شده که آن را سزاوار بشارت دادن دانسته است.

۱۰_اصرار بر گناه و تکرار آن

یکی دیگر از ویژگی‌های بی‌حیایی، اصرار بر فعل قبیح است. که به معنای پشیمان نشدن از گناه و تکرار آن است. قرآن کریم کسانی را که نسبت به کردار زشت، حسّاس‌اند و پس از انجام دادن آن پشیمان می‌شوند و تکرار نمی‌کنند، ستوده است : «و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند و یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می‌افتند و برای گناهان خود طلب آمرزش می‌کنند. و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد و بر گناه، اصرار نمی‌ورزند با این که می‌دانند.»(۱۰)
امام صادق علیه‌السلام نیز به همین آیه استناد کرده و از مردم خواسته که بر کار حرام، اصرار نکنند. آن گاه در تفسیر آیه فرموده اند که این آیه، مربوط به کسانی است که وقتی متوجّه اشتباه خود می‌شوند، استغفار نموده، آن را تکرار نمی‌کنند.(۱۱) امّا کسانی که از انجام دادن کار ناشایست، احساس پشیمانی نکرده، استغفار نمی‌کنند، بلکه آن کار را تکرار می‌کنند، در زمره افراد بی‌حیا هستند. امام علی علیه‌السلام درباره رابطه اصرار بر گناه با بی‌حیایی فرموده است: «هر که اصرار بر گناه کند، بر کسب غضب پروردگارش گستاخ شده است.»(۱۲)
امام باقر علیه‌السلام، اصرار به گناه را در این می‌داند که فرد، پس از ارتکاب گناه، استغفار نکرده، نفس خود را به توبه وا ندارد. (۱۳) در چنین وضعیتی ، «تکرار» گناه رخ می‌دهد. به همین جهت، رسول خدا، اصرار بر گناه را بدتر از خود گناه می‌داند.(۱۴)در این جا مهمْ این نیست که گناه کوچک باشد یا بزرگ. خطای کوچک، اگر همراه با اصرار و تکرار باشد، نشانه بی‌حیایی است؛ ولی اگر خطای بزرگ، تکرار نشده، با استغفار همراه گردد، نشانه بی‌حیایی نخواهد بود. (۱۵)لذا رسول خدا فرموده است: «وای بر اصرار کنندگان! کسانی که بر آنچه کرده‌اند، اصرار دارند، حال آن که به اشتباه خود، آگاه‌اند.»(۱۶)


منبع: بر گرفته از کتاب پژوهشی در فرهنگ حیا_عباس پسندیده

پی نوشت:
۱_ بحار الا نوار، ج۷۸، باب ۱۹
۲_ قصص الأنبیاء ، ص ۱۹۷ ، ح ۲۴۸ ؛ بحار الأنوار ، ج ۱۳ ، ص ۴۲ . همچنین ، ر .ک : غررالحکم ودررالکلم، ح ۵۷۰۲
۳_الکافی، ج ۲، ص ۳۲۳؛ تحف‌العقول، ص۴۴
۴_ أعلام الدین، ص ۲۹۹؛ بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۱۶۱
۵_ غررالحکم ودررالکلم، ح ۱۰۷۰۵
۶_ کنزالعمال، ج ۴، ص ۲۶۱ (ح ۱۰۴۳۲)
۷_ ثواب الأعمال، ص ۲۶۶؛ تنبیه الخواطر، ج ۱، ص ۱۸؛ حلیه الأولیاء، ج ۴، ص ۹۶؛ جامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۶ (ح ۸۳۸۲)؛ الفردوس، ج۳، ص ۵۷۸ (ح ۵۸۱۰)؛ إرشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۸۵
۸_ حلیه الأولیاء، ج ۲، ص ۱۹۷
۹_ صحیح البخاری، ج ۵، ص ۲۲۵۴ (ح ۵۷۲۱)؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۲۴؛ کنزالعمّال، ج ۴، ص ۲۳۹ (ح ۱۰۳۳۸)
۱۰_ آل عمران، آیه۱۳۵
۱۱_ الکافی، ج ۸، ص ۱۰
۱۲_ غررالحکم ودررالکلم، ح ۸۷۶۴
۱۳_ امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: «الإصرار هو أن یذنب الذنب فلا یستغفر اللّه ولا یحدّث نفسه بالتوبه، فذلک الإصرار؛ اصرار، آن است که کسی گناه را انجام دهد، ولی استغفار نکند و به خود نگوید که باید توبه کند پس این، اصرار ورزیدن است.» (الکافی، ج ۲، ص ۲۸۸؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۱۹۸)
۱۴_ «أربعه فی الذنب شرّ من الذنب: الاستحقار، والافتخار، والاستبشار والإصرار؛ چهار چیز در گناه است که از خودِ گناه، بدتر است: کوچک شمردن، افتخار کردن، بشارت خواستن و اصرار ورزیدن.»(مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۴۹، ح ۱۳۲۲۲)
۱۵_ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: «لیس کبیره بکبیره مع الاستغفار ولا صغیره بصغیره مع الإصرار؛ هیچ گناه کبیره‌ای با استغفار کردن، بزرگ نیست و هیچ گناه صغیره‌ای با اصرار ورزیدن، کوچک نیست.» مسند الشهاب، ج۲، ص ۲۰۴، ح ۷۵۲؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۰۴، ح ۷۹۷۰؛ الکافی، ج ۲، ص ۲۸۸)
۱۶_ مسند أحمد، ج ۲، ص ۵۶۵، (ح ۶۵۵۲)؛ کتاب الزهد، ابن مبارک، ص ۹۳، (ح ۳۲۵)؛ الأدب المفرد، ص ۱۲۰؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۴۴ (ح ۹۴۲)؛ کنزالعمّال، ج ۳، ص ۱۶۴ (ح ۵۹۷۶)

۰

توصیه‌امام باقر ع به فرزندشان درباره دوست‌یابی

قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی

توصیه‌امام باقر ع به فرزندشان درباره دوست‌یابی

توصیه‌امام باقر ع به فرزندشان درباره دوست‌یابی

پدرم مرا به سه چیز ادب آموخت و از سه چیز نهى‏ فرمود...دوستى با کسى که چشم دیدن نعمت کسى را ندارد، و با کسى که از مصیبت دیگران شاد مى‏‌شود و با سخن‏ چین.
به گزارش فرهنگ نیوز،  امام جعفر صادق علیه‏ السلام فرمودند: پدرم مرا به سه چیز ادب آموخت و از سه چیز نهى ‏ فرمود. سه نکته ادب این بود که فرمود:
 
فرزندم! هرکس با دوست بد بنشیند، سالم نمى‏‌ماند و هر کس گفتارش را کنترل نکند، پشیمان مى‏‌شود، و هر کس به جایگاه‏ هاى بد وارد شود، مورد بدگمانى قرار مى‏‌گیرد(زیر سؤال مى‌رود)
و آن سه چیز که مرا از آن نهى فرمود: دوستى با کسى که چشم دیدن نعمت کسى را ندارد، و با کسى که از مصیبت دیگران شاد مى‏‌شود و با سخن‏ چین.
 
متن حدیث:
 
اَدَّبَنى اَبى بِثَلاثٍ ... و نَهانى عَن ثَلاثٍ: قالَ لى: یا بُنَىَّ مَن یَصحَب صاحِبَ السّوءِ لا یَسلَم وَ مَن لا یُقَـیِّد اَلفاظَهُ یَندَم، وَ مَن یَدخُل مَداخِلَ السَّوءِ یُتَّهَم... وَ نَهانى اَن اُصاحِبَ حاسِدَ نِعمَةٍ وَ شامِتا بِمُصیبَةٍ، اَو حامِلَ نَمیمَةٍ.
 
 
«تحف العقول، صفحه376»

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)

شبکه های اجتماعی