نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۹۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن وحدیث» ثبت شده است

۰

وظیفۀ خود را انجام دهیم!

قرآن وحدیث حجاب امربه معروف نهی ازمنکر

وظیفۀ خود را انجام دهیم!

پیرمرد صندلی تاشو رنگ و رو رفته اش را برداشت، و با چند متری فاصله رو به روی درب خانه نشست. او مثل هر روز،سهمیۀ چند پس گردنی،تعدادی ناقابل فحش و مقداری خنده را درون خورجین خالی و فکر متعالی خود ریخت و با امادگی بدنی قابل ملاحظه برای تعقیب، به انتظار رهگذرانی که به طور طبیعی و تنها به دلیل غریزه ی فضولی نگاهی به داخل خانه اش می انداختند،نشست!

برخی دختران و بانوان بدحجاب هم برای فرار از وظیفه ی شرعی خود، فتوایی تاریخی صادر کرده اند: آنها چشم کور شده شان را ببندند،چرا ما خودمان را بپوشانیم!

حال اگر پسران چشم نبندند و دختران هم روی حرفشان بایستند چه خواهد شد؟

خداوند راهکار منصفانه و جالبی داده است:زن و مرد هرکدام وظیفه ای دارند،زنان و دختران به اقتضای جذابیت،لطافت و ظرافتی که دارند،خود را با پوشش بیشتر حفظ کنند،پسران هم باید چشم و نگاه خود را کنترل کنند.

خداون چنین خواسته است:«[ای زنان] مانند دوره جاهلیت پیشین آرایش و خود نمایی نکنید(سوره احزاب ،آیه 33) و زینت و زیبایی خود را جز برای شوهران آشکار مسازید(سورۀ نور،آیه 31) آنگونه پای بر زمین نزنید که زینت و زیور های پنهان معلوم شود(سورۀ نور، آیه 31)».

و خطاب به پسران چنین می فرماید:«چشم های خود را از نگاه (به نامحرم)فرو گیرید و عفت و پاکدامنی خود را حفظ کنید(سورۀ نور،آیه 31).»

+برگرفته از کتاب"دختر باید خانوم باشه".

منبع:پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات

۱

ارکان و شرائط توبه

قرآن وحدیث احکام

ارکان و شرائط توبه

ارکان و شرائط توبه

«بدان که از برای توبه کامله، ارکان و شرائطی است که تا آنها محقّق نشود، توبه صحیحه، حاصل نشود.
و ما به ذکر عمده آنها که لازم است، می‌پردازیم:
یکی از آنها که رکنِ رکینِ[1] او است، ندامت و پشیمانی است از گناهان و تقصیرات گذشته و دیگر، عزمِ به برگشت ننمودن بر آن است برای همیشه. و این دو در حقیقت، محقِّق اصل حقیقتِ توبه و به منزله مقوِّماتِ ذاتیه[2] آن است.»
آنچه خواندید ارکان توبه از نظر حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ است که در کتاب چهل حدیث بیان فرموده‌اند.[3]
همان‌گونه که هیچ بنائی بدون پایه و رکن وجود پیدا نمی‌کند، توبه نیز دارای ارکانی است که وجود و تحقّق آن، بدون آن ارکان ممکن نیست. و نیز همان‌گونه که بدون وجود دو عنصر اکسیژن و ئیدروژن، آب وجود پیدا نمی‌کند، و همانگونه که بدون تار و پود، پارچه‌ای بافته نمی شود، توبه نیز بدون وجود این دو رکن که به عنوان مقوِّمات ذاتیه و تشکیل دهندگان اصلی آن است حاصل نمی‌شود. تحققّ توبه بدون وجود هر یک از این دو رکن یعنی «ندامت و پشیمانی از گناهان و تقصیرات گذشته» و «عزمِ برگشت ننمودن به آن، برای همیشه» غیر ممکن است.
بنابراین جاری کردن لفظ استغفرالله و امثال آن بر زبان ـ اگر پشیمانی قلبی نباشد، و یا حتّی در صورتی که پشیمانی قلبی باشد ولی عزم بر ترکِ دائمی آن معصیت نباشد ـ توبه نیست.
در نهج البلاغه می‌خوانیم که:[4]
شخصی در حضور حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ گفت: استغفرالله.[5]
پس حضرت به او فرمود: «مادرت در عزایت گریه کند، آیا می‌دانی استغفار و طلب آمرزش چیست؟»
و پس از آن، حضرت به بیان ارکان و شرایط توبه و استغفار می‌پردازند که:
«آن (استغفار) اسمی است که واقع می‌شود بر شش معنی.
اول: آن پشیمانی برگذشته است.
دوم: عزم بر بازگشت نکردن به سوی آن است برای همیشه.
سوم: اداکنی به سوی مخلوق حق آنها را، تا هنگامی که خدا را ملاقات می‌کنی پاک باشی، و حقّی از کسی بر عهده تو نباشد.
چهارم: روی آوری به سوی هر فریضه و واجبی که بر تو است، که آنرا ضایع کرده‌ای. پس حق آن فریضه را بجای آر. پنجم: ... و ششم ...»
حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ در ارتباط با این روایت می‌فرمایند:[6]
این حدیث شریف مشتمل است اولاً: بر دو رکن توبه که پشیمانی و عزم بر عدمِ عود[7] است.
و پس از آن: بر دو شرطِ مهمّ قبول آن که ردِّ حقوقِ مخلوق، و ردِّ حقوقِ خالق است.
انسان به مجرّد آنکه گفت توبه کردم از او پذیرفته نمی‌شود. انسان تائب آنست که هرچه از مردم به ناحق برده، ردّ به آنها کند و اگر حقوق دیگری از آنها در عهده اوست، و ممکن است تأدیه[8]، یا صاحبش را راضی نماید، قیام به آن کند. و هر چه از فرائض الهیه ترک کرده، قضا نماید یا تأدیه نماید، و اگر تمام آنها را ممکنش نیست، قیام به مقدار امکان کند.

بداند که اینها حقوقی است که از برای آنها مُطالِبی[9] است و در نشأة دیگر[10] از او به اشقّ احوال[11] مُطالبه می‌کنند، و در آن عالم، راهی برای تأدیه آنها ندارد، جز آنکه حمل بار گناهان دیگران را کند و ردّ اعمال حسنه خود را نماید. پس در آن وقت بیچاره و بدبخت می‌شود، و راهی برای خلاص و چاره‌ای برای استخلاص ندارد.
ای عزیز! مبادا شیطان و نفس امّاره وارد شوند برتو و وسوسه نمایند و مطلب را بزرگ نمایش دهند و تو را از توبه منصرف کنند و کار تو را یکسره نمایند. بدان که در این امور هر قدر ولو به مقدار کمی نیز باشد، اقدام بهتر است. اگر نمازهای فوت شده و روزه‌ها و کفّارات و حقوق خدائی بسیار است و حقوق مردم بیشمار است، گناهان متراکم است و خطایا متزاحم، از لطف خداوند مأیوس مشو، و از رحمت حق نا امید مباش، که حق تعالی اگر تو، به مقدار مقدور اقدام کنی راه را بر تو سهل می‌کند، و راه نجات را به تو نشان می‌دهد.
بدان که یأس از رحمت حق بزرگترین گناه است که در نفس گمان نمی‌کنم هیچ گناهی بدتر و بیشتر از آن تأثیر نماید. انسانِ مأیوسِ از رحمت حق، چنان ظلمتی قلبش را فرا بگیرد، و چنان افسارش گسیخته شود که با هیچ چیز، اصلاحش نمی‌توان نمود. مبادا از رحمت حق غافل شوی و گناهان و تَبَعاتِ[12] آن در نظرت بزرگ آید. رحمتِ حق از همه چیز بزرگتر و برهر چیز شامل است. دادِ حق را قابلیت شرط نیست... تو یک قدم پیش بیا و به سوی درگاه قدس او قدم بگذار، او خود با تو به هر وسیله‌ای هست دستگیری می‌فرماید. و اگر نتوانستی تأدیه حقوق او کنی، از حقوق خود می‌گذرد و حقوق دیگران را اگر نتوانستی تأدیه نمائی، جبران می‌فرماید...
ای عزیز! راه حق سهل است، ولی قدری توجّه می‌خواهد، اقدام باید کرد. با تسویف[13] و تأخیر امر را گذراندن و بار گناهان را هر روز زیاد کردن، کار را سخت می‌کند. ولی اقدام در امر، و عزم بر اصلاح امر و نفس، راه را نزدیک و کار را سهل می‌کند. تو تجربه کن و چندی اقدام کن اگر نتیجه گرفتی، صحّت مطلب بر تو ثابت می‌شود، والاّ راه فساد باز است و دست گنهکار تو دراز. و امّا آن دو امر دیگر که جناب امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرموده است. (امر پنجم و ششم)، از شرایط کمال توبه و توبه کامله است، نه آنکه توبه بدون آنها تحقق پیدا نمی‌کند یا قبول نمی‌شود. بلکه توبه بدون آنها کامل نیست.
[1]. پایة محکم و استوار.
[2]. اجزای سازندة اصلی، تشکیل دهندگان اصلی.
[3]. کتاب چهل حدیث حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ، ص 234.
[4]. نهج البلاغه، تحقیق دکتر صبحی صالح، حکمت 417، این روایت در کتاب چهل حدیث حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ، ص 237 نیز ذکر شده است.
[5]. از خداوند طلب مغفرت و آمرزش می‌کنم.
[6]. چهل حدیث حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ، ص 237.
[7]. عود: بازگشت، عدم عود: بازگشت نکردن.
[8]. تادیه: ادا کردن: رسانیدن (حقوق دیگران به آنها).
[9]. مُطالِب: طلب کننده.
[10]. نشأه: آفرینش، نشأة دیگر: عالم آخرت، قیامت.
[11]. اشقّ: سخت ترین، اشقّ احوال: سخت‌ترین حالتها.
[12]. تَبَعات: پیامدها.
[13]. تسویف: به تأخیر انداختن توبه، اینکه اسنان با خود بگوید بعدها توبه می‌کنم.

منبع:گناه شناسی

۰

در ماه رمضان شیطان چگونه در بند است؟

قرآن وحدیث

در ماه رمضان شیطان چگونه در بند است؟

در ماه رمضان شیطان چگونه در بند است؟

به گزارش فرهنگ نیوز، ماه رمضان فرصت بی‌نظیر و فصل بندگی است. ماهی که در آن شرایط برای بندگی به طور کامل فراهم است و انسان می‌تواند در این ماه برای کسب تقوا تلاش کند. فرصتی که در آن شیاطین در بند هستند و انسان آزادانه می‌تواند به تربیت و تزکیه نفس بپردازد. نویسنده در مطلب حاضر چرایی و چگونگی این فرصت بی‌نظیر برای بندگی را براساس آموزه‌های قرآن تبیین کرده است.

***
ویژگی‌ها و توانایی شیاطین
بی‌گمان شناخت توانایی و ناتوانی دشمن در هر عملیات موفقیت‌آمیز ضروری است. شناسایی و شناخت در مرحله نخست هر عملیاتی است؛ زیرا بدون کسب اطلاعات و دانش راست و درست نمی‌توان امید به موفقیت و پیروزی داشت. از این رو بخشی از آموزه‌های قرآنی به تبیین توانایی و ناتوانی دشمنی آشکار و روشن به نام ابلیس و پیروان شیطانی او اختصاص یافته است.
البته برای کسب موفقیت و پیروزی این به تنهایی کفایت نمی‌کند، بلکه دانش و امور دیگری نیز بایسته است که از جمله آنها شناخت توانایی و ناتوانی خود و خودی‌ها است تا شرایط برای مقایسه و ارزیابی دقیق فراهم آید.

خداوند در قرآن دو دشمن را برای انسان معرفی کرده که عبارت از دشمن درونی به نام خواهش‌های نفسانی و دشمن بیرونی به نام ابلیس یا شیطان است. ابلیس از نوع جنیان است (کهف، آیه 50) که خداوند آنان را از عصاره آتش آفریده است. (حجر، آیه 27) از این رو، کالبدی که روح آنان در آن قرار دارد، با کالبد انسانی که از جنس و عصاره خاک و گل است تفاوت ماهوی دارد. بر این اساس، نوع نفس و روانی که در کالبد آنان قرار گرفته نیز متفاوت است. با این همه از میان همه آفریده‌های الهی این دو نوع است که دارای تکلیف بوده و در قالب تشریع به آنان روش عبادت آموخته شده است. (ذاریات، آیه 56)

خداوند در این آیه بیان می‌کند که این دو نوع از آفریده‌ها اختصاصا برای عبادت من آفریده شده است. البته میان عبادت این دو نوع با دیگر آفریده‌های الهی تفاوت وجود دارد؛ زیرا همه آفریده‌ها به نوعی در عبادت و تسبیح هستند. (حدید، آیه 1؛ جمعه، آیه 1) اما تفاوت این نوع عبادت با عبادت‌های دیگر آفریده‌ها در همان اختیاری بودن آن است. از این رو با تعبیر «لیعبدونی؛ تا مرا عبادت و پرستش کنید» بر ارادی و اختیاری آن تاکید می‌شود.

از میان جنیان، ابلیس با آنکه تا مقامات و مراتب عالی دست یافته بود، به سبب طمع در خلافت و حسادت نسبت به حضرت آدم(ع) به مخالفت با احکام تشریعی پرداخت و طغیان ورزید و ملعون و مطرود خداوند شد. (حجر، آیه 34؛ ص، آیه 77) حضرت آدم(ع) هرچند که مخالفتی داشته، ولی با توبه، خود را از تبعات و پیامدهای آن رهانید (بقره، آیات 30 تا 37) و در مسیر عمل به احکام تشریعی قرار گرفت.

به هر حال، دشمن بیرونی انسان، ابلیس است که به سبب شیطنت بسیار، شیطان نیز خوانده می‌شود؛ هر چند که نام وی همان ابلیس است، ولی القابی برای اوست. از جمله در عبری با عزازیل یعنی رانده شده و مرجوم خدا و در آموزه‌های قرآنی به عنوان شیطان رجیم از او یاد می‌شود. (آل عمران، آیه 36؛ نحل، آیه 98) شیطان در کاربردهای عرفی بالغلبه به ابلیس گفته می‌شود، هرچند که در قرآن شیطان اعم از ابلیس است و شامل پیروان ابلیس از جن و انس می‌شود. از همین رو در آیات قرآن سخن از شیاطین انس و جن است. (انعام، آیه 112)

از ویژگی‌های شیاطین جنی آن است که دیده نمی‌شوند؛ زیرا جنیان از عصاره آتش و نوعی انرژی آفریده شده‌اند که قابل رویت برای انسان نیست. لذا خداوند به انسان‌ها هشدار داده و می‌فرماید: ای فرزندان آدم، زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند و لباس‌شان را از ایشان برکند، تا عورت‌هایشان را بر آنان نمایان کند. در حقیقت، او و قبیله‌اش، شما را از آنجا که آنها را نمی‌بینید، می‌بینند. ما شیاطین را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‌آورند. (اعراف، آیه 27)

ابلیس و شیاطین از جنس جنیان چون دیده نمی‌شوند همواره دور انسان‌ها می‌گردند و به تعبیر قرآن طواف می‌کنند تا به کعبه دل راه یابند و با وسوسه، آن را از راه به در کرده و در نهایت تحت ولایت و سلطه خویش درآورده و برگرده آدمی نشسته آن را افسار زنند و به هر سمت و سویی که می‌خواهند بکشند. خداوند می‌فرماید‌:‌ ابلیس گفت: «به من بگو:‌ این کسی را که بر من برتری دادی برای چه بود؟ اگر تا روز قیامت مهلتم دهی هر آینه فرزندانش- جز اندکی از آنها- را لگام و افسار زنم و بر آنان تسلط یافته و ریشه‌کن خواهم کرد.» (اسراء، آیه 62)

البته شیاطین چنین ولایتی را مستقیم ندارند، بلکه به تعبیر قرآن اطراف انسان می‌گردند و طواف می‌کنند تا فرصت مناسب برای ورود به حریم کعبه دل پیدا کرده و با وسوسه‌گری، فرد را مطیع خود ساخته و به او لگام زده و رام کرده و بر گرده‌اش سوار شده و سواری بگیرند و به هر راهی که بخواهند ببرند. خداوند درباره طواف‌گری آنان می‌فرماید: ‌بی‌تردید کسانی که تقوا ورزند، هرگاه وسوسه‌ای از شیطان به آنان رسد یا شیطانی دورزننده (بر دل‌ها) به فکرشان آسیب رساند (بی‌درنگ) متذکر شوند و در آنگاه بینا باشند. (اعراف، آیه 201)

پس ابلیس و شیاطین توانایی‌هایی دارند، ولی این توانایی به اندازه توانایی انسان نیست که خلیفه الهی است. بنابراین، تا انسان اجازه و راه ندهد، ابلیس به کعبه دل راه نمی‌یابد تا بر عرش الله این خانه الهی وارد شده و بر آن تسلط یابد و بر عرش الهی دل بنشیند. در روایت است: «قلب المؤمن عرش الرحمن؛ قلب مؤمن عرش الهی است. (بحارالانوار، ج55، ص39) امام صادق(ع) فرمودند: «القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیرالله؛ قلب، حرم خداست؛ پس در حرم خدا غیر خدا را ساکن نکن!» (بحارالأنوار، ج67، ص25).

ماه رمضان، ماه حبس شیاطین
از آنجا که ماه رمضان ماه خدا و ماه مهمانی اوست، خداوند به عنوان میزبان، امنیت کامل را برای مهمانان خویش فراهم کرده است. از این‌رو منطقه سبزی برای مؤمنان درنظر گرفته و با علائم هشدار شیاطین را از این منطقه سبز امنیتی ماه رمضان دور نگه داشته است.

شرایطی که خداوند برای ماه رمضان در نظر گرفته یک شرایط استثنایی است. از جهتی این ماه را مبارک دانسته و در آن شب قدری قرار داده که هم زمان انزال دفعی قرآن است به قلب خلیفه الله و ولی الله و هم زمان مقدرات (بقره، آیات 193 تا 185؛ دخان، آیات 1 تا4؛ سوره قدر)

در این شرایط آرمانی، انسان دیگر از دست دشمن نادیدنی و سوگند خورده و فریبکار و وسوسه‌گر در امان است و اگر بتواند بر خواهش‌های نفسانی خود با ترک برخی از مباحات، غلبه کند، این آمادگی را می‌یابد تا در بقیه ماه‌های سال تقوای الهی پیشه کرده و خود را به مقام متقین برساند و از آثار آن چون بصیرت، یقین، علم لدنی، الهامات تقوایی، وحی فعل الخیرات و مانند آن بهره‌مند شود.

پیامبر(ص) می‌فرمایند: در روز نخست ماه رمضان شیاطین سرکش دربند می‌شوند. (عیون أخبار الرضا، ج2، ص71، ح331)

همچنین حضرت علی(ع) می‌فرمایند: وقتی ماه رمضان فرا رسید، رسول خدا(ص) برخاست و خداوند را ستایش کرد، سپس فرمود: ای مردم، خداوند شما را از دشمنان جن و انس حمایت کرد و فرمود: «مرا فراخوانید تا برای شما اجابت کنم، و به شما وعده اجابت داد، بدانید به راستی خداوند (عزَّ و جلَّ) بر هر شیطان سرکش، هفت تن از فرشتگانش را گمارده است و تا زمانی که این ماه [ماه رمضان] سپری نشده است نمی‌توانند آزاد گردند. (وسائل‌الشیعه، ج10، ص304، ح13477).
براساس آنچه کلینی در کافی نقل کرده است، این ماه فرصتی بی‌نظیر است؛ زیرا افزون بر بسته شدن شیاطین و محدودیت‌های اعمالی بر آنان، دست انسان نیز باز گذاشته شده تا به راحتی توبه و استغفار کند و با هر عمل خیری چنان سود برد که در طول هشتاد سال آن اندازه سودی از یک کار خیر نمی‌برد.

در این ماه هر عمل کوچک، ارزشی چند برابر می‌یابد و این همه به سبب برکت ماه مبارک رمضان است. از این‌رو این ماه را ماه رحمت و مغفرت و آزادی انسان دانسته و رسول خدا(ص) فرمود: رمضان ماهی است که ابتدایش رحمت است و میانه‌اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم. (بحارالأنوار، ج93، ص342)

پس باید قدر و اهمیت این ماه را دانست و از آن بهترین بهره را برد. اگر انسان ارزش این ماه را می‌دانست دوست می‌داشت همه سال ماه رمضان باشد و او روزه می‌گرفت. البته چنین چیزی شدنی نیست؛ زیرا روزه‌هایی که انسان در ماه دیگر سال می‌گیرد هرگز چنین برکتی نیست که در ماه رمضان است. رسول خدا(ص) فرمود: اگر بنده (خدا) می‌دانست که در ماه رمضان چیست [چه برکتی وجود دارد] دوست می‌داشت که تمام سال، رمضان باشد. (بحارالأنوار، ج93، ص346)

در ارزش ماه مبارک همین بس که یک آیه از قرآن به عنوان ختم قرآن شمرده می‌شود و اگر کسی سی روز را سی‌بار ختم قرآن کند، چه عظمتی نصیب او می‌شود!! امام رضا(ع) فرمود: هرکس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل این است که در ماه‌های دیگر تمام قرآن را بخواند. (بحارالانوار، ج93، ص346)

باید دانست در این ماه مبارک رمضان است که مقدرات یک سال در آن شب نوشته می‌شود. پس باید کاری کرد تا مقدرات ما به‌گونه‌ای نوشته شود که جز خیر و برکت و رهایی از هواهای نفسانی و رسیدن به تقوای الهی و رضوان خداوندی نباشد.

۱

قرائت سوره ی نور/پوستر

بانک تصاویر قرآن وحدیث حجاب

قرائت سوره ی نور/پوستر

قرائت سوره ی نور/پوستر

امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: خانواده و اموال خود را با قرائت سوره نور حفظ کنید و زنان خود را به وسیله آن مصون و محفوظ نگه دارید، زیرا کسی که دائماً روزی یک‌بار این سوره را قرائت کند، هیچ فردی از اهل منزل او به فحشا کشانده نخواهند شد. (نور الثقلین، ج ۳، ص ۵۸۳)

دریافت تصویر با کیفیت بالا

۰

پیاده‌روی روزانه ۵ کیلومتری دانش آموز بسیجی برای آموزش قرآن

قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی

پیاده‌روی روزانه ۵ کیلومتری دانش آموز بسیجی برای آموزش قرآن

پیاده‌روی روزانه ۵ کیلومتری دانش آموز بسیجی برای آموزش قرآن

به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، سمیه چاووشی، بانوی جوانی که سال آخر دبیرستان در رشته ریاضی و ساکن روستا اصغرآباد در شهرستان قلعه گنج استان کرمان است، از سن ۱۵ سالگی به حفظ قرآن روی‌ آورده و توانسته است ۱۰ جز از قرآن را حفظ کند، وی پس از حفظ این ۱۰ جز به دلیل حضورش در خوابگاه دبیرستان و مشکلات پیش‌رو، حفظ قرآن را متوقف کرده و پس از کنکور قصد دارد تا حفظ قرآن را ادامه دهد، این جوان روستایی در کنار درس خواندن و کمک در امور زندگی، وظیفه مهمی را نیز برگزیده است، او از سال دوم دبیرستان به نوجوانان روستا قرآن آموزش می‌دهد.



وی از کودکی به قرآن علاقه‌مند بوده و اکنون همین علاقه است که او را به اردوهای‌ جهادی و کلاس‌های قرآن می‌کشاند، سمیه چاووشی، مدرس جوان قرآن، در گفت‌وگو با کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، گفت: از کودکی به قرآن علاقه داشتم و درس قرآنم خوب بود، هر سال ماه رمضان با برنامه‌های تلویزیون قرآن را دوره می‌کردم، از سن ۱۵ سالگی حفظ قرآن را آغاز کردم و پس از کسب مهارت‌های کافی کلاس‌های قرآن را در روستا راه‌اندازی کردم.
وی در رابطه با کلاس‌های قرآن خود افزود: زمانی که دوم دبیرستان بودم، آموزش دادن قرائت و حفظ قرآن را به نوجوانان روستا آغاز کردم.


قرآن، راهی برای آرامش
این آموزگار قرآن گفت: از زمانی که حفظ قرآن را آغاز کردم، انگیزه‌ام در همه حوزه‌ها، از درس گرفته تا اردوهای جهادی، چندین برابر شده است، انگیزه‌ای که قبلٱ نداشتم و باعث می‌شود تا کسانی که در قرآن خواندن ضعیف هستند را کمک کنم و به مرحله مناسبی برسانم، همیشه در کارهایم به قرآن پناه می‌برم، مثلٱ وقتی که از درس‌ها خسته می‌شوم، قرآن می‌خوانم و توانایی‌ام را دوباره به‌دست می‌آورم.
وی قرآن را برای یادگیری درس‌ها مؤثر دانست و افزود: حفظ قرآن باعث شد تا دچار فراموشی نشوم و درس‌هایم را راحت‌تر یاد بگیرم، وقتی که قرآن می‌خوانم، راحت‌تر درس‌هایم را درک می‌کنم.


خاطرات با قرآن
آموزگار جوان روستا از سختی‌ها و خاطراتش اینچنین بیان کرد: وقتی کار حفظ را تازه شروع کرده بودیم، چند نفر بودیم که هر روز ظهر در گرمای تابستان و ماه رمضان، پیاده حدود پنج کیلومتر را طی می‌کردیم تا به روستای مجاور برویم و برنامه‌های حفظ قرآن را دریافت کنیم و خود این، برای من خاطره است.


چاووشی ادامه داد: یکی از دانش‌آموزان پایه راهنمایی، قرائت قرآن ضعیفی داشت و من به او گفتم هر زمان که خواست، می‌تواند به منزل ما بیاید و باهم قرآن کار کنیم و او هم هر روز صبح و شب به منزل ما می‌آمد، تا اینکه یک روز مادرش نیز آمد و از من خواست تا به او نیز قرآن یاد دهم.

منبع:پورتال جامع سازمان بسیج دانش آموزی

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)

شبکه های اجتماعی