نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۹۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن وحدیث» ثبت شده است

۰

حجاب فرمان خداست

قرآن وحدیث حجاب احکام سبک زندگی اسلامی پرسش وپاسخ

حجاب فرمان خداست

حجاب فرمان خداست و پروردگار متعال در قرآن کریم در مورد واجب بودن حجاب و حدود آن در پنچ آیه صریحا دستور فرموده ، ولى در مورد حفظ عفّت و پاسدارى از حریم آن در قرآن بیش از ده آیه وجود دارد. (که در کتاب حجاب و عفاف بحث خواهد شد، انشاءاللّه .)
آیاتى که به طور صریح اصل حجاب را براى زنها واجب و لازم و ضرورى دانسته پنج آیه مى باشند که عبارتند از آیه 30 سوره نور، و آیه 59 و 53 و 33 و 23 سوره احزاب که به ترتیب به بررسى آنها مى پردازیم .
در آیه 30 سوره نور مى خوانیم :
اى پیامبر! به بانوان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه کردن به نامحرمان ) فرو بندند و عورتهاى خود را بپوشانند، و زینت هاى خود را جز آن مقدارى که نمایان است ، آشکار نسازند و با روسرى و چادر، سر و گردن و سینه و اندام خود را بپوشانند و زینت و (برجستگیهاى اندام ) خود را هم از زیر چادر ظاهر نکنند، مگر براى شوهرانشان و پدرانشان و پدرشوهرانشان و پسرانشان و پسران همسرانشان و برادرانشان و پسر برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنانِ هم مذهبشان و کنیزانشان و مردانیکه به هر دلیل تمایلى به زن ندارند و کودکانى که از امور جنسى بى اطلاعند (غیر از ممیّزین ). و پاهاى خود را به زمین نکوبند تا زینتهاى پنهانشان ظاهر شود و همگى به سوى خدا توبه کنید اى مؤ منان ، باشد که رستگار شوید.(1)

1- سوره نور: آیه 30

۱

چند منبع معتبر برای کودکان و نوجوانان در مورد پیامبران و امامان

کتابخانه اسلامی قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی پرسش وپاسخ

چند منبع معتبر برای کودکان و نوجوانان در مورد پیامبران و امامان

هر فرد مسلمان باید در طول زندگی، مطالعه برخی کتب را به عنوان برنامه دائمی خود داشته باشد. مانند مطالعه قرآن که کلام الهی و منبع بزرگ معارف و علوم اسلامی است. و مطالعه رهنمودهای معصومین و احادیث نقل شده از ایشان که حاوی ارزنده ترین مطالب و معارف است و دنیا و آخرت انسان را می سازد. و مطالعه دعاهای نقل شده از معصومین که در موارد و مناسبت های مختلف وارد شده است، و در کتاب هائی نظیر مفاتیح الجنان نقل گردیده است.

برخی از این کتاب ها که در خصوص پیامبران هستند، عبارتند از :
1. قصه های قرآن به قلم روان، نوشته: محمد محمدی اشتهاردی.
2. تاریخ انبیاء، نوشته: سید هاشم رسولی محلاّتی.
3. تاریخ انبیاء، نوشته: حسین عماد زاده.
4. شیخ الانبیاء (زندگی نامه حضرت ابراهیم از تولد تا وفات)، نوشته: علی نیک زاد.
5. ایمان درباره حضرت نوح، نوشته: حمید گروگان.
6. داستانهایی آموزنده از حضرت یوسف، نوشته: قاسم میر خلف زاده.
7. به خاطر محمد داستانهایی از زندگی پیامبر اسلام، نوشته: مجید ملا محمدی.
8. راز بزرگ (برای کودکان) انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
9 مجموعه داستانهای قرآن که به صورت مصور و با عکسهای رنگی از زندگی پیامبر، داستان هایی ذکر کرده است.
برخی از این کتاب ها در خصوص امامان و پیامبر اسلام که عمدتا برای بزرگ تر ها نوشته شده اند، عبارتند از :
1. سیره پیشوایان نوشته: مهدی پیشوایی.
2. پیشوایان معصوم، مؤسسه در راه حق که با قلم ساده نوشته شده.
3. زندگانی چهارده معصوم از گفتار نراقی، نوشته: علی محمد حیدری نراقی.
4. زندگانی چهارده معصوم، نوشته: محمد انور صادقی.
5. منتهی الآمال که به صورت ساده بازنویسی شده، و در جلدهای کوچک با عکسهای رنگی چاپ شده، نوشته: شیخ عباس قمی.
6. سیمای پیشوایان (زندگی اجتماعی سیاسی فرهنگی امامان)، نوشته: مهدی پیشوایی.
این کتابها زندگی امامان و معصومین ـ علیهم السّلام ـ را از تولد تا وفات مورد مطالعه قرار داده و فرازهای بلندی از زندگی ایشان و سیره آن بزرگواران نقل کرده اند. امّا برخی کتب اختصاصی مانند:
1. تاریخ اسلام (زندگی پیامبر اسلام)، نوشته: حسین عماد زاده.
2. زندگی امام علی ـ علیه السّلام ـ ، نوشته: سید جعفر شهیدی.
3. جاذبه و دافعه علی، نوشته: شهید مطهّری.
4. زندگانی امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ، نوشته: سید هاشم رسولی محلاّتی.
5. زندگی علی بن الحسین، نوشته: سید جعفر شهیدی.
6. امام سجاد الگوی زندگی، نوشته: حبیب الله احمدی.
7. آشنایی با زندگی پیشوایان، نوشته: یعقوب جعفری، انتشارات شفق.
8. زندگانی فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ، نوشته: سید جعفر شهیدی.
9. آشنایی با پیشوایان اسلام، نوشته: محمد حسین زندی ادیب.
10. زندگانی حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ، نوشته: سید هاشم رسولی محلاّتی.
11. زندگانی امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، نوشته: سید جعفر شهیدی.
12. اعجوبه اهل بیت (شرحی جامع بر زندگی امام جواد ـ علیه السّلام ـ)، نوشته: مهدی اسماعیلی و سید ابوالفضل طباطبایی.
13. زندگی امام حسن عسگری، نوشته: محمد جوداد طبسی.
14. خلاصه ای از زندگی پیشوایان بزرگ اسلام، نوشته: محمد علی انصاری اراکی.
15. راه و رسم پیشوایان شیعه، نوشته: فیض کاشانی، ترجمه: اسدالله ناصح.
16. مهدی موعود، نوشته: علی دوانی.
17. نشانه های ظهور او، نوشته: شیخ محمد خادمی شیرازی.
18. پیشوایان، نوشته: عبدالرحیم عقیقی بخشایشی.
19. چهارده معصوم، نوشته: حسین مظاهری.
برخی از این کتاب ها در خصوص امامان و برای کودکان نوشته شده اند که عبارتند از :1. مجموعه زندگی چهارده معصوم که در 14 جلد برای 14 معصوم نوشته شده و در هر جلد یکی از معصومین را معرفی کرده و داستانهایی از ایشان نقل می کند که توسط مهدی وحیدی صدر و انتشارات سیمای نور کوثر به چاپ رسیده است.
2. مهدی موعود کیه ـ که به زبان شعر امام زمان را معرّفی کرده و به مسائل ظهور امام عصر پرداخته است.
3. دویدم و دویدم به جمکران رسیدم ـ نوشته: حسین میرزایی (ملک) توسط انتشارات تکسوار حجاز در مشهد مقدس چاپ شده است. این کتاب با زبان شعر مسجد جمکران، مسجد سهله، مسجد نعمانیه و مسجد امام حسن عسگری قم را برای کودکان معرفی می کند.
4. مجموعه آسمان در مورد معصومین، قرآن، خدا، حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ، حضرت ابا الفضل ـ علیه السّلام ـ، و حضرت علی اصغر مطالب آموزنده و مفیدی را آورده است. نویسنده این کتابها مهدی وحیدی صدر است و هر جلد از آن نام جداگانه ای دارد و برای یک معصوم نوشته شده است. مثلاً: خنده پروانه ها (درباره خداوند)، همدم دریا (حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ)، مولود کعبه (حضرت علی ـ علیه السّلام ـ)، بارانی از ستاره (امام رضا ـ علیه السّلام ـ) و ....
5. لالایی معصومین: مجموعه ای از کتابهای کوچک برای کودکان 3 تا 7 سال که بصورت شعر لالایی معصومین را معرفی کرده و گاهی داستان هایی از زندگانی آنها را نقل می نماید. نویسنده و شاعر آن رضوان داستانپور است.
6. مجموعه حیات پاکان: نوشته مهدی محدّثی که در پنج جلد چاپ شده و داستانهایی از معصومین را برای کودکان ذکر کرده است.
7. مجموعه چهارده جلدی داستانهایی از زندگانی معصومین که توسط محمود پور وهاب و مجید ملا محمدی نوشته شده است و هر جلد نام جداگانه ای دارد و برای یکی از معصومین نوشته شده است. مثلاً: بهترین بابای دنیا (پیامبر اسلام)، پاره تن آفتاب (حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ)، چه شمشیر زیبایی (امام علی ـ علیه السّلام ـ)، آفتاب خانه ما (امام زمان ـ علیهم السّلام ـ) و ...
برخی از معتبر ترینکتاب هایی که در خصوص معاد و قیامت نوشته شده اند، عبارتند از :1. منازل الآخره، نوشته: شیخ عباس قمی.
2. دادگاه رستاخیر، نوشته: محمّد غفاری.
3. معاد، نوشته: محسن قرائتی.
4. معاد، نوشته: ناصر مکارم شیرازی.
5. معاد، نوشته: شهید مطهری.
6. معاد، نوشته: محمد تقی فلسفی.
7. معاد، نوشته: شهید دستغیب.

منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

۱

چرا همسر لوط ـ علیه السلام ـ جزو مغضوبین بود؟

کتابخانه اسلامی قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر

چرا همسر لوط ـ علیه السلام ـ جزو مغضوبین بود؟

چکیده: همسر لوط ـ علیه السلام ـ نیز مانند همسر حضرت نوح ـ علیه السلام ـ از زنان بدکرداری بود که خدا در قرآن مجید از وی به سختی نکوهش کرده است. نام وی «واهله» یا «والهه» یا «والفه» بوده که در سوره های اعراف، هود، حجر... با تعبیرهای «عجوز، گرفتار در عذاب، خائن به دین، هلاک شده، پس مانده و امثال آن» یاد شده است. زن لوط هر چند همسر پیامبر اکرم و از نعمت های الهی در خانه او بهره مند بود، ولی تحت تأثیر بی دینی مردم محیط و خدانشناس بود و با شوهر خود میانه ای نداشت...

حضرت لوط یکی از پیامبران بزرگی است که معاصر حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ بود. نام وی بیست و هفت بار در قرآن مجید ذکر شده است.(1) وقتی که حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ در سرزمین بابل مردم را به یکتا پرستی دعوت نمود، لوط ـ علیه السلام ـ نخستین مردی بود که در آن شرایط سخت به وی ایمان آورد و همواره در کنار وی بود تا این که برای هدایت مردم شهر «سدوم» ـ در سرزمین اردن ـ به این شهر آمد. چون مردمان این شهر گرفتار عادات ناپسند و انحرافات جنسی شده بودند.(2)

مردم بی بند و بار سدوم چنان در فساد فرو رفته بودند که دست به هر کاری می زدند و از هیچ عملی روی گردان نبودند، آنان بی شرمی و رسوایی را به جایی رساندند که مردان(3) را به جای زنان مورد عمل نامشروع قرار می دادند و از زنان فاصله گرفته و از ازدواج با آنان خودداری می کردند.
کار رسوائی قوم لوط به جایی رسید که اگر مردی از قلمرو آنان می گذشت، سخت در معرض خطر قرار می گرفت و آبرویش را از دست می داد.
لوط ـ علیه السلام ـ سال ها میان قوم ماند و آنان را دعوت به پاکی و دوری از گناه و ایمان به خدا و روز جزا نمود.
لوط، قوم را از کیفر الهی بیم داد و یاد آور شد که چگونه اقوام پیشین بر اثر نافرمانی خداوند و کجروی ها مورد قهر الهی قرار گرفتند و به سرنوشت دردناکی مبتلا گشتند، ولی آنان چنان در فساد و خوشی و لذت دروغین و لجام گسیختگی فرو رفته بودند که گوش شنوایی برای شنیدن نصایح مشفقانه حضرت لوط ـ علیه السلام ـ نداشتند.
همسر لوط ـ علیه السلام ـ نیز مانند همسر حضرت نوح ـ علیه السلام ـ از زنان بدکرداری بود که خدا در قرآن مجید از وی به سختی نکوهش کرده است. نام وی «واهله» یا «والهه» یا «والفه» بوده که در سوره های اعراف، هود، حجر... با تعبیرهای «عجوز، گرفتار در عذاب، خائن به دین، هلاک شده، پس مانده و امثال آن» یاد شده است. زن لوط هر چند همسر پیامبر اکرم و از نعمت های الهی در خانه او بهره مند بود، ولی تحت تأثیر بی دینی مردم محیط و خدانشناس بود و با شوهر خود میانه ای نداشت و در افشای رازهای دینی و اجتماعی که در خانه نبوت صورت می گرفت دریغ نمی کرد و از این طریق به آیین و اهداف مقدس شوهر صدمه می زد و از گسترش آن جلوگیری می نمود.(4)
در حقیقت گناه همسر لوط که موجب دوری او از رحمت خدا و هلاکت او شد، همان بیرون بردن اسرار خانه و قیام او بر ضد شوهرش بود. به عبارت دیگر گناه وی همکاری با دشمنان پیامبر اکرم و رساندن اسرار خانه لوط ـ علیه السلام ـ به دشمن بود.(5)
از جمله همکاری همسر لوط با قومش افشای حضور فرشتگان ـ که به صورت جوانان زیبا آمده بودند ـ در منزل لوط است. وقتی که فرشتگان برای عذاب قوم لوط وارد منزل حضرت لوط شدند، وی نزد همسر آمد و از او خواست که ورود مهمانان را به منزلش، از قوم خویش پنهان نگاه دارد، او به ظاهر این تقاضا را پذیرفت ولی در باطن در صدد رساندن این خبر به قوم و مردمان این شهر بود.
علامت و رمز میان زن لوط و قومش در این بود که هر گاه گروهی به مهمانی لوط می آمدند، چنانچه در روز بوده این زن بر فراز پشت بام خانه اش دودی را به هوا بلند می کرد و در شب نیز با افروختن آتش خبر از وجود اشخاصی در خانه خویش می داد.(6)
همسر لوط بعد از آمدن مهمانان به پشت بام خانه اش رفت و به نشانه رسیدن مهمانان جوان و زیبا که طعمه خوبی برای قوم بود، با روشن نمودن آتش مردم را با خبر نمود.
سرانجام قوم لوط از هر سو به سرعت به خانه لوط هجوم آورده و خواستار انجام عمل ناروا با مهمانان او شدند حضرت لوط تلاش نمود که آنان را از کار زشت شان منصرف کند ولی آنها همچنان اصرار می ورزیدند.
فرشتگان به لوط گفتند نگران نباش ما برای هلاکت و نابودی قوم تو مأموریت یافته ایم. سپس فرشتگان به لوط ـ علیه السلام ـ گفتند که به همراه خانواده اش از شهر خارج ولی همسرش را که به او خیانت ورزیده با خود نبرد.(7) سرانجام شهر قوم لوط با عذاب الهی، زیر و رو شد و آنان با بدترین وضع هلاک و نابود شدند.(8)

پاورقی:

1. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1372ش، ج6، ص215.
2. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج12، ص155 ـ 160.
3. به خصوص پسران جوان.
4. رسولی محلاتی، ریاحین الشریعه، ج5، ص283 ـ 284.
5. جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج24، ص301.
6. تفسیر قمی، ج1، ص332 ـ 340.
7. تاریخ انبیاء، رسولی محلاتی.
8. هود : 81.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

۰

کلیپ بسیار زیبای سوره مبارکه یس

بانک تصاویر قرآن وحدیث احکام بانک فیلم سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر من حضرت محمد (صلی الله علیه و آل

کلیپ بسیار زیبای سوره مبارکه یس

کلیپ بسیار زیبای سوره مبارکه یس

حضرت محمد (ص) فرمود: به خدا دوست داشتم سوره یاسین در قلب هر یک از افراد امت من جای گیرد.
باشد تا به سهم خود در تحقق آرزوی پیامبر (مهر و رحمت) سهیم باشیم که همو فرمود: برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین است.

دانلودفیلم

۰

توجه عاطفی به دختر در اسلام

کتابخانه اسلامی علمای دین قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی

توجه عاطفی به دختر در اسلام

اسلام بین دختر و پسر تفاوت نمی‌گذارد و ملاک برتری را در «تقوا‌» می‌داند؛ چرا که پسر شدن نوزاد، در اختیار کسی نیست و خداوند است که به هر کس بخواهد، دختر و به هر کس که خواست، پسر می‌دهد. مهم، این است که فرزند، «سالم و صالح‌» باشد. قرآن کریم می‌فرماید:
«یهَبُ لِمَنْ یشاءُ إِناثاً وَ یهَبُ لِمَنْ یشاءُ الذُّکُورَ أَوْ یزَوِّجُهُمْ ذُکْراناً وَ إِناثاً وَ یجْعَلُ مَنْ یشاءُ عَقیماً إِنَّهُ عَلیمٌ قَدیرٌ»؛ ۱«خداوند به هر که بخواهد، دختر و به هر که بخواهد، پسر می‌دهد و یا پسر و دختر را با هم به وی عطا می‌کند و آن که را بخواهد، نازا می‌کند. به درستی که او دانای تواناست.»
اسلام شدیداً سنّت ناپسند و جاهلی اکراه از دختر داشتن را رد می‌کند و بر خلاف افکار ظاهربین که پسر را بیشتر دوست می‌دارند، در بعضی از موارد، دختر را برتر از پسر قلمداد می‌کند و دلیل آن را وجود پاره‌ای از ویژگیهای ذاتی که در درون آنهاست، تلقی می‌کند. رسول خداصلی الله علیه وآله در این باره می‌فرماید:
«نِعْمَ الْوَلَدُ الْبَنَاتُ مُلْطِفَاتٌ مُجَهِّزَاتٌ مُؤْنِسَاتٌ مُبَارَکَاتٌ مُفَلِّیاتٌ؛ ۲دختران چه فرزندان خوبی هستند! مهربانی کنندگان، آماده به خدمت رسانی، یار و غمخوار [اعضاء خانواده] ، با برکت و پاکیزه کننده [در خانواده برای پدر و مادر] .»
و نیز فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی الْإِنَاثِ أَرَقُّ مِنْهُ عَلَی الذُّکُورِ؛ ۳خداوند متعال بر دختران مهربان‌تر است تا پسران.»
این مطلب از آن جهت است که روحیات آنان، لطیف‌تر و شکننده‌تر است.
همچنین روایت کرده اند: امام صادق علیه السلام به شخصی که در مدینه ازدواج کرده بود، فرمود: ازدواج خود را چگونه دیدی؟ پاسخ داد: هیچ مردی هیچ گونه خوبی در زنی نیافته مگر آنکه من همه آن را در همسر خود دیده‌ام؛ جز اینکه او در کاری به من خیانت کرده است.
امام پرسید: چه خیانتی؟ پاسخ داد: دختر به دنیا آورده. امام پرسید:
مگر تو از داشتن دختر ناراحتی؟ به درستی که خداوند بلند مرتبه و بزرگ فرمود: «نمی دانید که کدام یک از پدران و پسرانتان سودشان به شما نزدیک‌تر است [و بیشتر به نفع شما هستند] .‌» ۴
در برخی موارد، دختران برتری نیز دارند. امام صادق علیه السلام فرمود: «الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَهٌ وَإِنَّمَا یثَابُ عَلَی الْحَسَنَاتِ وَ یسْأَلُ عَنِ النِّعْمَهِ؛ ۵دختران، نیکی و پسران، نعمت اند و همانا بر نیکیها، پاداش و از نعمتها، سؤال می‌شود.»
همچنین به مردی که از دختردار شدن خود ناراحت بود، فرمودند:
«به من خبر رسیده خدا به تو دختری داده، ولی موجب خشم و ناراحتی تو شده است. از او به تو زیانی نخواهد رسید. او گلی است که تو آن را می‌بویی و خدا روزی‌اش را خود فراهم می‌کند [و تو برای مخارج او به زحمت نمی‌افتی و روزی‌اش را با خود می‌آورد] و بدان که رسول خداصلی الله علیه وآله هم پدر دختران بودند [و بیشتر دختر داشتند] .‌» ۶
اسلام با نظر به روحیات لطیف دختر، به والدین دستور داده که در برخی از رفتارهای خانوادگی مانند تقسیم هدایا، دختران را مقدم شمارند. رسول خداعلیه السلام فرمودند:
«کسی که به بازار برود و برای خانواده‌اش چیزی به عنوان هدیه یا سوغات بخرد، همانند کسی است که به مستمندان صدقه می‌دهد [و اجری برابر آن می‌برد] ؛ اما باید [به جهت رعایت روحیه لطیف دختر] ابتدا هدیه یا سوغاتی را به دختر بدهد؛ زیرا هر کس دخترش را شاد کند، گویی فردی از فرزندان اسماعیل علیه السلام را از بند رهانیده است.‌» ۷

پی نوشت:

۱) شوری / ۴۹.
۲) مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، بیروت، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ دوم، ۱۴۰۸ ق، ج ۱۵، ص ۱۱۵؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۰۰؛ الفروع من الکافی، ج ۲، ص ۸۲.
۳) وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۰۴، الفروع من الکافی، ج ۲، ص ۸۲.
۴) نساء / ۱۱. وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۰۱؛ الفروع من الکافی، ج ۲، ص ۸۲.
۵) وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۰۴؛ الفروع من الکافی، ج ۲، ص ۸۲.
۶) وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۰۲؛ الفروع من الکافی، ج ۲، ص ۸۲.
۷) بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۱۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۱۸.

منبع:پایگاه فرهنگی مردان ناب

۰

نتیجه کنترل غضب

قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر

نتیجه کنترل غضب


مردی به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد : ای رسول خدا ، نصیحتی به من بیاموز . پیامبر فرمود : « اذهب و لا تغضب » (برو و غضب مکن) . آن مرد گفت : همین نصیحت مرا کافی است .....
مردی به حضور پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمد و عرض کرد : ای رسول خدا ، نصیحتی به من بیاموز .
پیامبر فرمود : « اذهب و لا تغضب » (برو و غضب مکن) .
آن مرد گفت : همین نصیحت مرا کافی است .
او نزد قبیلة خود رفت ، دید مقدمة جنگی خونین در میان دو گروه قومش پدید آمده و افراد هر دو گروه اسلحه به دست گرفته و صف کشیده و آمادة جنگ هستند . آن مرد نیز تحریک شد و به نفع خویشان خود اسلحه برداشت و به صف یکی از آن دو گروه پیوست. در این هنگام ناگاه سخن پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به یادش آمد که فرموده بود : « غضب نکن » .
همان دم اسلحه اش را به کناری انداخت ، سپس آرام آرام به طرف گروه مقابل که برای جنگ با خویشان او آماده شده بودند ، رفت و به آنها گفت : هر زخم و قتلی که از ناحیة ما به شما رسیده و نشان ندارد ( ضارب و قاتل مشخص نیست )، خونبهای آن را من به عهده می گیرم و می پردازم و هر زخم یا قتلی که نشان دارد ( ضارب یا قاتلش معلوم است )، خونبهای آن را از ضارب و قاتل بگیرید.
همین پیشنهاد نرم و صلح آمیز او باعث شد که طرفهای مقابل آرام شدند و در پاسخ گفتند ما به پرداخت جریمه سزاوارتریم . و در نتیجه بین دو گروه به وجود آمد و خشم و غضب بکلی برطرف گردید (1).

قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم):
الا ادلّکم علی خیر اخلاق الدّنیا و الاخره ؟ تصل من قطعک و تعطی من حرمک و تعفو عمّن ظلمک(2) .
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود :
آیا شما را از بهترین اخلاق دنیا و آخرت آگاه نسازم ؟ پیوند با کسی که با تو قطع رابطه نموده ، احسان به کسی که تو را محروم ساخته و گذشت از کسی که به تو ظلم کرده است .

پی نوشت ها :
1- داستانهای اصول کافی، ص 255
2- اخلاق عملی، آیه الله مهدوی کنی، ص 595

۰

حدیث تکان دهنده درباره عذاب بدحجابی

قرآن وحدیث حجاب امربه معروف نهی ازمنکر

حدیث تکان دهنده درباره عذاب بدحجابی

به گزارش پایـگاه جوان انقلابی ؛ متن کـامل این حدیث از کـتاب داسـتانهای بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹ – زبده القصص ٬ ص۲۰۲ بدین شرح است :
ـ
امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرماید: « روزی با فاطمه (سلام الله علیها) محضر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می کند.
گفتم: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟
ـ
فرمود: یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند ٬ گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم. (و اکنون گریه ام برای ایشان است.)
ـ
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد...
زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند.…
زنی را دیدم که از پستانش آویزان کرده اند.…
زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند .…
زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.…
زنی را دیدم که…
زنی را دیدم که ٬ که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویزان است.…
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند .…
زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.…
زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود...
و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند.…
ـ
ـ
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟!
ـ
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
ـ
دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.…
زنی که از پستانش آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزیده.…
و زنی که از زبانش آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان اذیت می کرد ….
و زنی که گوشت بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.…
و زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل جنابت و حیض اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد ٬ و نماز را سبک می شمرد و مورد اهانت قرار می داد.
و زنی که کر و کور و لال بود ٬ زنی است که از راه زنا بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است.…
و زنی که گوشت بدن او را با قیچی می بریدند ٬ خود را در اختیار مردان اجنبی می گذاشت.…
و زنی که صورت و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ٬ زنی است که واسطه کارهای نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت .
و زنی که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زنی سخن چین و دروغگو بود.…
و اما زنی که در قیافه سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ٬ زنی خواننده و حسود بود.…
سپس فرمودند: وای بر زنی که همسرش از او راضی نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد.

۰

چه کسانی صلاحیت امر به معروف را دارند؟/آیا برای امر به معروف، وکالت شرعی وجود دارد؟

قرآن وحدیث حجاب احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر

چه کسانی صلاحیت امر به معروف را دارند؟/آیا برای امر به معروف، وکالت شرعی وجود دارد؟

همگانی بودن امر به معروف و نهی از منکر به این معناست که باید همه در این باب خود را مسئول دانسته و نسبت به آن بخش از این وظیفه همگانه که بر عهده آنها نهاده شده است دغدغه داشته باشند .
به گزارش گروه فرهنگی فرهنگ نیوز، کلمات بار مفهومی خاص خود را دارند  که باید به  آن توجه شود. گاه گفتن یا نگفتن یک جمله و یا یک کلمه و یا به کار بردن یا نبردن یک اسلوب ادبی، کلام را تبدیل به سخنی می‌کند که به چند وجه قابل برداشت است و در صورتی که متکلم به وجوه آن توجه نداشته باشد، می‌تواند بستری شود برای سوء استفاده کسانی که در پی چهره به ظاهر حق خود در پی اهدافی هستند که گاه شاید با هدف اصلی گوینده در تضاد است .
 
چند روز گذشته پیامی از حجت الاسلام سید حسن خمینی خطاب به همایش دانشجویان و تشکل‌ها و انجمن‌های اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی  منتشر شد که نکات خوبی در آن بیان شده بود. ترغیب دانشجویان به تهذیب نفس و آشنایی با معارف قرآن، تشویق به بهره گیری از آرمان‌های انقلاب و نیز فعالیت تشکیلاتی از جمله نکات خوب گنجانده شده در این پیام بود . اما با توجه به این محسنات نقدهایی نیز به محتوای پیام ایشان وارد است که انتظار می‌رفت پیام از این ایرادات پیراسته باشد چرا که از جایگاهی صادر می‌شود که منتسب به علم است .
 
توجه دائم به هدایت رهبری در نهان و آشکار
اولین نکته ای که در پیام ایشان مغفول مانده است همان نکته ایست که امام راحل(ره) در اکثر دیدارها و توصیه های سیاسی الهی خود به آن اشاره می‌فرمودند . از آنجا که خط سیر یک جامعه را رهبریش مشخص می‌کند و تشکل های سیاسی و دینی داعیه دار تبیین این خط سیر هستند، لازم است زمانی که شخصی برای یک تشکل با دغدغه های سیاسی و دینی پیامی صادر می‌کند آن تشکل را به رأس هرم و رهبری آن جریان رهنمون گردد. چیزی که در سطور مرقومه ی ایشان مفقود است. پیروی از ولایت فقیه و نیز پیروی از شخص ولی باید دائما مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که ولایت رکن جریان سیاسی اسلام است و ولایت فقیه که تجسم آن در ولی فقیه است به فرموده امام راحل(ره) همان ولایت رسول الله(صلی الله علیه و آله) است.البته این مساله را باید ناشی از غفلت در نگارش دانست وگرنه ایشان که علی الدوام داعیه ترویج تفکر امام(ره) را دارند و یقینا با توجه به اهتمام امام(ره) به جریان ولایت فقیه به به این رکن اساسی  علما و عملا التزام دارند.
 
امر به معروف و نهی از منکر، از وظائف آحاد ملت است 
مسئله دیگر در مورد نظر ایشان در خصوص امر به معروف و نهی از منکر است. ایشان در بند چهارم پیام خود با توصیه به امر به معروف و نهی از منکر حاکمان  می‌نویسند:" مهمترین وظیفه ی دانشگاهی شما عزیزان، اصلاح انحرافات و نیز اعتقاد و التزام به امر به معروف و نهی از منکرِ حاکمان است وظیفه ای که به هیچ فرد یا گروهی نمی توان برای انجام آن وکالت داد."
امر به معروف و نهی از منکر یقینا از وظائف آحاد ملت است و بنا به فرموده امام راحل(ره) "امر به معروف و نهی از منکر دو اصلی است در اسلام که می خواهد همه چیز را اصلاح کند .
 
یعنی با این دو اصل می خواهد تمام اقشار مسلمین را اصلاح کند . به همه مأموریت داده ، به همه ی ما ، به تمام افراد زیر پرچم مأموریت داده که باید وادار کنید همه را به کارهای صحیح و جلوگیری از کارهای فاسد.(1)"  و این به این معناست که این وظیفه بر دوش آحاد ملت نهاده شده است و بر همگان لازم است نسبت به آن اقدام نمایند . قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به صراحت به این نکته اشاره نموده و میگوید "در جمهوری اسلامی ایران، دعوت به خیر،‌امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت،‌ شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می‌کند. والمومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض،‌یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر(2)" 
 
امر به معروف و نهی از منکر و رابطه آن با  امر و نهی حاکمان
 یکی از مصادیق مهم امر به معروف و نهی از منکر امر و نهی حاکمان است؛  که در لسان روایات از آن به النصیحه لائمة المسلمین یاد شده است. امام صادق(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل می‌فرماید: که حضرت در مسجد خیف خطبه ای خواندند و در آن خطبه فرمودند: "سه چیز است که قلب مرد مؤمن نسبت به آنها رغبت دارد و از آن روی گردان نیست.  عمل خالص برای خدا و نصیحت پیشگامامن و حاکمان مسلمان و اهتمام نسبت به امور جماعت مسلمین(3) ."
 
این روایت با بیان‌های مختلف بیش از 65 مرتبه در کتب روایی آمده است و نکته جالب این است که سه چیز یعنی اخلاص در عمل و نصیحت حاکمان و اهتمام به امور مسلمین همراه هم آمده است و این خط، سیر نصیحت را مشخص می‌نماید  و شاید بتوان با نگاه فقاهتی چنین برداشتی نمود که نصیحت نسبت به ائمه مسلمین باید محفوف و پیچیده شده در اخلاص در عمل و نیز توجه به مصالح عامه مسلمین(4) باید باشد و نه اغراض فردی و یا حزبی و گروهی.
 
گستره تکرار این جمله نشان می‌دهد که از اصول مهم در ادبیات سیاسی اسلام است و  و برزگانی چون ثقة الاسلام کلینى در کتاب الحجة از کتاب کافى شریف ، بابی با نام باب ما امر النبى(ص )بالنصیحة لائمة المسلمین  گشوده و به احادیث مرتبط با این باب پرداخته است.
امام راحل در این خصوص می‌فرمایند :اگر من پایم را کج گذاشتم شما مسؤلید اگر نگویید چرا پایت را کج گذاشتی ؟(5)
 
با نگاهی به مراتب امر به معروف و نهی از منکر و نیز شرایط آن به نکات قابل توجیه ی می‌رسیم که به واسطه آن نکات نقدی جدی بر  این جمله حجت الاسلام خمینی که فرموده اند وظیفه ای که به هیچ فرد یا گروهی نمی توان برای انجام آن وکالت داد. وارد می‌شود که  از دریچه انصاف این بیان از کسی که داعیه دار فهم بار اجتهادی کلمات است بعید است.
 
وظیفه ای که توسط شارع مقدس برای آن قانون گذاشته شود، واجب الاجراست
نکته قابل توجه که در امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد این است که امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه است و هر چیزی که وظیفه شد قطعا از طرف شارع مقدس برای آن قواعدی مشخص شده است تا با توجه به آن قواعد ثمره مطلوب از آن تکلیف به دست آید که امر به معروف و نهی از منکر نیز از این قاعده مسنثنی نیست.
 
یکی از قواعد مهم در امر به معروف و نهی از منکر توجه به مراتب امر به معروف و نهی از منکر است که برای آن سه مرتبه ذکر نموده اند. مرتبه قلبی که در آن فرد مسلمان قلبا از منکر انجام شده منزجر است، مرتبه زبانی که انسان مؤمن در مقابل منکرات سکوت نمی‌کند و با زبان تذکر می‌دهد و مرتبه عملی که در این مرحله در برابر منکر به صورت عملی اقدام می‌شود.امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند: کسى که منکَر را با قلب و زبان و دستش و انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان. (6)
 
 
با توجه به ظرافت مسئله امر به معروف و نهی از منکر شارع مقدس پس از آن‌که امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه همگانی دانسته مسئولیت هر بخش از مراتب مذکور را با توجه به توانمندی و پیش‌نیازهای یک امر به معروف و نهی از منکر موفق به عهده گروهی نهاده است و یا به تعبیر حجت الاسلام خمینی گروهی را وکیل بر انجام این کار نموده است . 
 
به عنوان مثال در امر و نهی حاکمان با توجه به ظرافت کار، مسئولیت انجام این وظیفه به عهده گروهی از عالمان و سیاست‌مداران و خبرگان جامعه نهاده شده است. چرا که از شرایط امر به معروف و نهی از منکر علم به معروف و منکر است یعنی کسی که می‌خواهد به این فریضه عمل نماید باید ابتدا معروف و منکر را بشناسد(7)  و با توجه به اینکه امر حکومت، امری خطیر است و هرکسی توان تحلیل شرایط و فهم وظیفه ملوک را ندارد، لذا این مسئولیت به دوش طایفه ای از خواص نهاده شده است که آن‌ها نیز با توجه به شرایط مندرج در فقه موظف به این امر و نهی هستند و یا در خصوص امر به معروف و نهی از منکر عملی در خصوص حدود و احقاق حقوق و یا جلو گیری از افساد جامعه، که مرتبه سوم از امر به معروف و نهی از منکر است، مردم حق دخالت ندارند چرا که زمینه ساز هرج و مرج اجتماعی می‌شود و این وظیفه. طبق اصل ۱۵۹(8)  قانون اساسی  بر عهده دستگاه قضایی کشور نهاده شده و در واقع آن‌ها وکیل این بخش از امر به معروف و نهی از منکر شده اند.
 
مقام معظم رهبری در این باره فرمودند : تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونى براى مقابله با هر چیزى که به نظر انسان منکر مى‌آید - بدون اجازه حکومت - خودش یک جرم است؛ مگر نهى از منکر زبانى، که بارها گفتیم نهى از منکر زبانى جایز و واجب و وظیفه همه است و در هیچ شرایطى هم ساقط نمى‌شود؛ اما آن‌جایى که نوبت اجرا و عمل برسد، همه باید طبق قوانین عمل کنند. هیچ چیزى مجوّز این نیست که بگویند چون نیروى انتظامى و قوّه قضایّیه عمل نکردند، خودمان وارد میدان شدیم؛ نخیر، آن روزى که لازم باشد مردم براى حادثه‌اى خودشان وارد عمل شوند، رهبرى صریحاً به آنها خواهد گفت.(9)
 
از آنجا که امر به معروف و نهی از منکر یک واجب کفائیست و در صورتی که کسی به آن اقدام ننماید بر همگان واجب است که نسبت به آن اقدام نمایند؛ در ماده 19 قانون امر به معروف و نهی از منکر بسیج مستضعفین موظف به امر به معروف و نهی از منکر گردیده است. البته این معنا نیست که امر به معروف و نهی از منکر از بقیه ساقط است بلکه این نهاد مردمی به عنوان وظیفه باید به این فریضه اقدام نماید. 
 
وکالت به گروهی برای احیای امر به معروف شرعی و قانونی است، اما منافاتی با امر به معروف همگانی ندارد
با توجه به ظرافت مسئله امر به معروف و نهی از منکر شارع مقدس پس از آنکه امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه همگانی دانسته مسئولیت هر بخش را با توجه به توانمندی و پیشنیازهای یک امر به معروف و نهی از منکر موفق به عهده گروهی نهاده است و یا به تعبیر حجت الاسلام خمینی گروهی را وکیل بر انجام این کار نموده است .
 
جا دارد ایشان قبل از صدور این پیام با مراجعه به باب امر به معروف و نهی از منکر در کتب مختلف فقهی و روایی جمله ای را انتخاب می‌نمودند که جلوی هر گونه سوء استفاده ای را بگیرد و مستمسک دست عده ای که با گرفتن این خط به دنبال ایجاد شک در سطوح عالی نظام هستند قرار نگیرد.
 
نکته دیگر در امر به معروف و نهی از منکر لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که باید به گونه ای باشد که احتمال تاثیر در آن برود و لذا ایجاد جو سیاسی در امر به معروف و یا نهی از منکر حاکمان، که غالبا مانع پذیرش است خلاف هدف این دو فریضه الهیست؛ لذا شیوه این امر و نهی نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
 
نکته قابل توجه این است که همگانی بودن امر به معروف و نهی از منکر به معنای بی قانونی در این وادی نیست بلکه به این معناست که باید همه در این باب خود را مسئول دانسته و نسبت به آن بخش از این وظیفه همگانه که بر عهده آنها نهاده شده است دغدغه داشته باشند .  
 
 1) صحیفه نور جلد 9 ص 195
2)  اصل هشتم قانون اساسی 
3)  بحار الانوار ج 21 ص 138 ح 33
4)  اصول کافى، ج1، ص403/ بابی در نصیحت و نهی از منکر حاکمان
5) صحیفه نور ج 8 ص 44 
6) تهذیب الأحکام(تحقیق خرسان) ج 6، ص 181 ، ح 374
7)  تحریر الوسیله امام خمینی (ره)،ج1، ص442.
8) مرجع رسمی تظلمات و شکایات، دادگستری است. تشکیل دادگاه‏ها و تعیین صلاحیت آنها منوط به حکم قانون است
9) بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ حکم رییس‌جمهوری وقت، ۱۱ مرداد ۱۳۸۰.
منبع:فرهنگ نیوز

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)

شبکه های اجتماعی