جستجو
بایگانی
- آذر ۱۴۰۳ (۵)
- آبان ۱۴۰۳ (۷)
- مهر ۱۴۰۳ (۹)
- شهریور ۱۴۰۳ (۸)
- مرداد ۱۴۰۳ (۴)
- تیر ۱۴۰۳ (۱۴)
- خرداد ۱۴۰۳ (۲۰)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۲۲)
- فروردين ۱۴۰۳ (۲۴)
- اسفند ۱۴۰۲ (۳۰)
- بهمن ۱۴۰۲ (۲۵)
- دی ۱۴۰۲ (۲۶)
- آذر ۱۴۰۲ (۸)
- آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
- مهر ۱۴۰۲ (۹)
- شهریور ۱۴۰۲ (۲)
- مرداد ۱۴۰۲ (۷)
- تیر ۱۴۰۲ (۴)
- خرداد ۱۴۰۲ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۱۲)
- فروردين ۱۴۰۲ (۱۴)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱۷)
- بهمن ۱۴۰۱ (۲۰)
- دی ۱۴۰۱ (۲۷)
- آذر ۱۴۰۱ (۱۶)
- آبان ۱۴۰۱ (۱۷)
- مهر ۱۴۰۱ (۱۵)
- شهریور ۱۴۰۱ (۱۷)
- مرداد ۱۴۰۱ (۱۰)
- تیر ۱۴۰۱ (۱۱)
- خرداد ۱۴۰۱ (۱۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱۹)
- فروردين ۱۴۰۱ (۹)
- اسفند ۱۴۰۰ (۴)
- بهمن ۱۴۰۰ (۱۰)
- دی ۱۴۰۰ (۱۱)
- آذر ۱۴۰۰ (۸)
- آبان ۱۴۰۰ (۱۰)
- مهر ۱۴۰۰ (۱۲)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱۰)
- مرداد ۱۴۰۰ (۹)
- تیر ۱۴۰۰ (۸)
- خرداد ۱۴۰۰ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۹)
- فروردين ۱۴۰۰ (۹)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۹ (۲۴)
- دی ۱۳۹۹ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۹ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۹ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۹ (۱۶)
- شهریور ۱۳۹۹ (۱۴)
- مرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۹)
- خرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۹ (۱۶)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۸ (۱۹)
- دی ۱۳۹۸ (۴۲)
- آذر ۱۳۹۸ (۱۴)
- آبان ۱۳۹۸ (۱۴)
- مهر ۱۳۹۸ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۱۷)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- خرداد ۱۳۹۸ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۲)
- دی ۱۳۹۷ (۲۱)
- آذر ۱۳۹۷ (۶)
- آبان ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۵)
- شهریور ۱۳۹۷ (۳)
- مرداد ۱۳۹۷ (۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۵)
- خرداد ۱۳۹۷ (۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۳)
- فروردين ۱۳۹۷ (۹)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۶ (۲۳)
- دی ۱۳۹۶ (۷)
- آذر ۱۳۹۶ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۶ (۱۶)
- مهر ۱۳۹۶ (۵)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۵)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱۶)
- تیر ۱۳۹۶ (۳۰)
- خرداد ۱۳۹۶ (۳۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۲۶)
- فروردين ۱۳۹۶ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶۰)
- بهمن ۱۳۹۵ (۵۱)
- دی ۱۳۹۵ (۵۸)
- آذر ۱۳۹۵ (۴۵)
- آبان ۱۳۹۵ (۵۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۹۳)
- شهریور ۱۳۹۵ (۷۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۷۵)
- تیر ۱۳۹۵ (۷۰)
- خرداد ۱۳۹۵ (۵۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۸۸)
- فروردين ۱۳۹۵ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۴ (۴۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۷۳)
- دی ۱۳۹۴ (۱۰)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۵)
- مهر ۱۳۹۴ (۲)
- شهریور ۱۳۹۴ (۴)
- مرداد ۱۳۹۴ (۶)
- تیر ۱۳۹۴ (۱۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۸)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲۸)
- دی ۱۳۹۳ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۳ (۵۶)
نويسندگان
- سرباز ولایت (2407)
پربحث ترين ها
-
-
کاریکاتور:: حجاب یا بی حجاب؟
۹۳/۰۹/۱۰ -
-
نـامـه ای بـرای خـواهـرم !
۹۵/۰۱/۱۶ -
لطفا قیمت این تصاویر را مشخص کنید
۹۵/۰۱/۲۴ -
-
عملی لذت بخش اما دردناک!
۹۵/۰۱/۱۴ -
-
-
آخرين نظرات
پيوندها
۲۴۰ مطلب با کلمهی کلیدی «زندگی درمکتب اهل بیت ع» ثبت شده است
عزت و عظمت امام حسن عسکری علیهالسلام
سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع رهبری انقلاب ویژه نامه مذهبی
عزت و عظمت امام حسن عسکری علیهالسلام
به مناسبت فرارسیدن ایام سالروز ولادت حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بخشی از بیانات حضرت آیتالله خامنهای را پیرامون آن امام بزرگوار منتشر میکند.
اعتراف مخالفان به فضل و شجاعت و استقامت امام حسن عسکری (علیهالسلام)
امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیرمعتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختیها، این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت. در تاریخ پرافتخار شیعه، این نمونهها را کم نداریم. پدر امام زمان عزیز ما با آن همه فضیلت، با آن همه مقامات، با آن همه کرامات، وقتی با سم و جنایت دشمنان از دنیا رفت، فقط بیست و هشت سال داشت؛ این میشود الگو؛ جوان احساس میکند یک نمونهی عالی در مقابل چشم دارد. آن امام بزرگوار، جوادالائمه (علیهالسّلام) است که در بیست و پنج سالگی شهید شده است؛ این امام عسکری (علیهالصّلاةوالسّلام) است که در بیست و هشت سالگی به شهادت رسیده است؛ و این همه فضیلت، این همه مکرمت، این همه عظمت، که نه فقط ما به آنها قائلیم و مترنّمیم، بلکه دشمنانشان، مخالفانشان، کسانی که اعتقاد به امامت آنها نداشتند، همه اعتراف کردند.
بیانات در دیدار جمعی از مردم و خانواده شهدا و ایثارگران ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
داعیهی امامت علت دشمنی حاکمان با اهل بیت (علیهمالسلام) بود
این بزرگواران، دائم در حال مبارزه بودند؛ مبارزهای که روحش سیاسی بود. زیرا کسی هم که در مسند حکومت نشسته بود، مدّعی دین بود. او هم ظواهر دین را ملاحظه میکرد. حتّی، گاهی اوقات نظر دینی امام را هم میپذیرفت. (مثل قضایایی که در مورد «مأمون» شنیدهاید که صریحاً نظر امام را قبول کرد.) یعنی ابایی نداشتند که گاهی نظر فقهی را هم قبول کنند. چیزی که موجب میشد این مبارزه و معارضه با اهل بیت وجود داشته باشد، این بود که اهل بیت، خودشان را «امام» میدانستند. میگفتند: «ما امامیم». حضرت باقر علیهالسّلام، در منی که رفته بود، فرمود: «إِنَّ رَسُولَ اللهِ کانَ الْاِمامُ» و همه را یک به یک برشمرد تا به خودش رسید و فرمود: «من امامم.» اصلاً بزرگترین مبارزه علیه حکّام همین بود. چون کسی که حاکم شده بود و خود را امام و پیشوا میدانست، میدید شواهد و قرائنی که در امام لازم است، در حضرت هست و در او نیست و این موجود را برای حکومت، خطرناک میشمرد؛ چون مدّعی است. حکّام، با این روح مبارزه میجنگیدند و ائمّه علیهمالسّلام هم مثل کوه ایستاده بودند. بدیهی است که در این مبارزه، معارف، احکام فقهی و خُلقیّات و اخلاقیّاتی که ائمّه ترویج میکردند، جای خود را دارد. تربیت شاگردِ بیشتر و ارتباطات شیعی، روزبهروز گستردهتر شد. شیعه را اینها نگهداشت. شما مرامی را در نظر بگیرید که دویست و پنجاه سال علیه آن حکومت شده است! اصلاً باید هیچ چیزیش نماند؛ باید بهکل از بین برود؛ ولی شما ببینید الان دنیا چه خبر است و شیعه به کجا رسیده است!
این نکته را باید در اشعاری که دربارهی امام صادق، امام هادی و امام عسکری علیهمالسّلام خوانده میشود، به خوبی دید. اینها مبارزه میکردند و برای همین مبارزه هم جانشان را از دست دادند. راهی است که رو به هدفی مشخّص ادامه دارد. گاهی یکی برمیگردد، یکی از این طرف میرود؛ اما هدف یکی است.
۱۳۸۰/۶/۳۰
ارتباطات شیعه در زمان حضرت جواد تا حضرت عسکری (علیهمالسلام) از همیشه گستردهتر بوده است
زمان حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری، ارتباطات شیعه از همیشه گستردهتر بوده است. در هیچ زمانی ارتباط شیعه و گسترش تشکیلاتی شیعه در سرتاسر دنیای اسلام، مثل زمان حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری نبوده است. وجود وکلا و نواب و همین داستانهایی که از حضرت هادی و حضرت عسکری نقل میکنند - که مثلاً کسی پول آورد و امام معین کردند چه کاری صورت بگیرد - نشاندهندهی این معناست. یعنی علیرغم محکوم بودن این دو امام بزرگوار در سامرا، و قبل از آنها هم حضرت جواد به نحوی، و حضرت رضا (سلاماللهعلیه) به نحوی، ارتباطات با مردم همینطور گسترش پیدا کرد. این ارتباطات، قبل از زمان حضرت رضا هم بوده؛ منتها آمدنِ حضرت به خراسان، تأثیر خیلی زیادی در این امر داشته است. ۱۳۸۴/۰۵/۱۸
اینکه آن بزرگوارها در غربتِ زیادی بودند، واقعاً همینطور است؛ دور از مدینه و دور از خاندان و دور از محیط مألوف؛ اما در کنار این، دربارهی این سه امام - از حضرت جواد تا حضرت عسکری - نکتهی دیگری وجود دارد و آن این است که هرچه به پایان دورهی حضرت عسکری جلوتر میرویم، این غربت بیشتر میشود. حوزهی نفوذ ائمه و وسعت دایرهی شیعه در زمان این سه امام، نسبت به زمان امام صادق و امام باقر شاید ده برابر است؛ و این چیز عجیبی است. شاید علت اینکه اینها را اینطور در فشار و ضیق قرار دادند، اصلاً همین موضوع بود. ۱۳۸۲/۰۲/۲۰
امام حسن عسکری (علیهالسلام) در شهر سامرا با تمام دنیای اسلام رابطه برقرار کرده بود
بعد از حرکت حضرت رضا به طرف ایران و آمدن به خراسان، یکی از اتفاقاتی که افتاد، همین بود. شاید اصلاً در محاسبات امام هشتم (علیهالسّلام) این موضوع وجود داشته. قبل از آن، شیعیان در همهجا تک و توک بودند؛ اما بیارتباط به هم، نا امید، بدون هیچ چشماندازی، بدون هیچ امیدی؛ سلطهی حکومت خلفا هم که همه جا بود؛ قبلش هم هارون بود با آن قدرت فرعونی. حضرت که بهطرف خراسان آمدند و از این مسیر عبور کردند، شخصیتی در مقابل مردم ظاهر شد که هم علم، هم عظمت، هم شکوه، هم صدق و هم نورانیت را جلوی چشم آنها میگذاشت؛ اصلاً مردم مثل چنین شخصیتی را ندیده بودند. قبل از آن، چقدر از شیعیان میتوانستند از خراسان حرکت کنند و به مدینه بروند و امام صادق را ببینند؟ اما در این مسیر طولانی، همه جا امام را از نزدیک دیدند؛ چیز عجیبی بود؛ کأنّه انسان پیغمبر را مشاهده کند. آن هیبت و عظمت معنوی، آن عزت، آن اخلاق، آن تقوا، آن نورانیت و آن علم وسیع - که هرچه میپرسی و هرچه میخواهی، در دستش هست؛ چیزی که اصلاً مردم آن را ندیده بودند - ولولهیی راه انداخت.
امام به خراسان و مرو رسیدند. مرکز هم مرو بود، که در ترکمنستانِ فعلی واقع شده است. بعد از یکی دو سال هم که شهادت حضرت بود و مردم داغدار شدند. هم ورود امام - که نشان دادن جلوهیی از چیزهای ندیده و نشنیدهی مردم بود - و هم شهادت آن بزرگوار - که داغ عجیبی بنا کرد - در واقع تمام فضای این مناطق را در اختیار شیعه قرار داد؛ نه اینکه حتماً همه شیعه شدند، اما همه محب اهل بیت شدند...
بعد از امام رضا تا زمان شهادت حضرت عسکری (علیهمالسّلام) چنین حادثهیی اتفاق افتاده. حضرت هادی و حضرت عسکری در همان شهر سامرا، که در واقع مثل یک پادگان بود - یک شهر بزرگِ آنچنانی نبود؛ پایتخت نوبنیادی بود که «سُرّ من رأی»؛ سران و اعیان و رجالِ حکومت و به قدری از مردم عادی که حوایج روزمره را برطرف کنند، در آن جمع شده بودند - توانسته بودند این همه ارتباطات را با سرتاسر دنیای اسلام تنظیم کنند. وقتی ما ابعاد زندگی ائمه را نگاه کنیم، میفهمیم اینها چهکار میکردند. بنابراین فقط این نبود که اینها مسائل نماز و روزه یا طهارت و نجاسات را جواب بدهند؛ در موضع «امام» - با همان معنای اسلامیِ خودش - قرار میگرفتند و با مردم حرف میزدند. بهنظر من این بعد در کنار این ابعاد قابل توجه است. شما میبینید که حضرت هادی را از مدینه به سامرا میآورند و در سنین جوانی - چهل و دو سالگی - ایشان را به شهادت میرسانند؛ یا حضرت عسکری در بیست و هشت سالگی به شهادت میرسند؛ اینها همه نشاندهندهی حرکت عظیم ائمه (علیهمالسّلام) و شیعیان و اصحاب آن بزرگوارها در سرتاسر تاریخ بوده. با اینکه دستگاه خلفا، دستگاه پلیسیِ با شدت عمل بود، درعینحال ائمه (علیهمالسّلام) اینگونه موفق شدند. غرض، در کنار غربت، این عزت و عظمت را هم باید دید. ۱۳۸۲/۰۲/۲۰
پیامبر چه کسانی را عفو نمیکرد؟
پرسش وپاسخ زندگی درمکتب اهل بیت ع
پیامبر چه کسانی را عفو نمیکرد؟
در مطلب پیشین، موضوع عفو را از منظر روایی و حدیثی مورد بررسی قرار دادیم. بخش دیگری از این موضوع، به نحوهی سیرهی اهل بیت علیهمالسلام مخصوصا پیامبر اکرم(ص) و حضرت امیرالمومنین(ع) در اینباره باز میگردد. برای این موضوع به سراغ دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام رفتیم. دکتر رجبی دوانی معتقدند که پیامبر(ص)، مجرمان جنگ سخت را معمولا مورد عفو قرار میداد اما مجرمان جنگ نرم را نه.
عفو بهلحاظ لغوی و اصطلاحی به چه معناست و در آموزههای دینی چه جایگاهی دارد؟
عفو و بخشش یکی از صفات برجستهی ایجابی است که بهعنوان یکی از ویژگیهای خداوند متعال نیز شناخته میشود. چنانکه میفرماید: «ان الله غفور رحیم». این بدان معناست که خداوند بخشنده است و انسانی هم که میخواهد متخلق به اخلاق الله بشود، باید در عرصههایی که خداوند دارای چنین صفاتی است، خود را نیز بدان بیاراید.
در دین مبین اسلام، عفو در برابر کسی که به شما ظلم روا داشته است، اگر در موقعیت پشیمانی قرار گرفت و شما بر آن غلبه پیدا کردید، توصیه شده است. برای نمونه، اگر در دادگاهی، ظلم طرف مقابل اثبات شود و شخص متهم نیز ابراز ندامت کند، چنین وضعی محل عفو است. اما اگر کسی قلدری کند و ما بهدلیل ترس عقبنشینی کنیم، چنین عفوی دارای ارزش نیست. عفو در مقام قدرت داشتن و از موضع قدرت، معنا پیدا میکند. در آموزههای دینی نیز عفو و بخشش دارای اهمیت فراوانی است؛ چنانکه امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «در عفو لذتی وجود دارد که در انتقام نیست.» این آموزه روح بزرگ اخلاقی و انسانی مدنظر در اسلام را نشان میدهد.
آیا در آموزههای دین اسلام عفو تحت هر شرایطی توصیه شده یا تابع شرایط خاص خود است؟
نباید از عفو برداشت غلطی صورت پذیرد. همانطور که گفتم، اولاً پشیمانی از عمل و ثانیاً غلبه داشتن، از جمله مهمترین شرایط عفو است. اسلام هم عفو و هم انتقام را در آموزههای اخلاقی خود مدنظر دارد. مثلا قصاص یک حق طبیعی است که خداوند متعال آن را قرار داده است تا هر زمان که فرد در معرض ظلم قرار میگیرد، بتواند از آن استفاده کند: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَاْ أُولِیْ الأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ».
علاوه بر این، در حالتی که جرم جنبهی اجتماعی داشته باشد، حتی در صورت عفو از سوی مظلوم نیز حکومت اسلامی نباید از جنبهی عمومی جرم بگذرد تا جرم کردن و پس از آن بخشیده شدن، به یک عادت بد اجتماعی تبدیل نشود. در اینجا برای اینکه بدعت صورت نگیرد، حاکم شرع نمیتواند از جنبهی عمومی جرم بگذرد. برای مثال، اگر کسی از طریق زورگیری مرتکب قتل شود، حتی اگر اولیای دم نیز از خون مقتول بگذرند، حاکم شرع مجازات دیگری را برای وی در نظر میگیرد تا این موضوع درس عبرتی برای سایرین شود. بنابراین براساس آموزههای دین اسلام، عفو تحت هر شرایطی و در همهی مواقع مورد قبول نیست.
در عهد امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز در زمانی که یک فرد زیر گوش فردی دیگر زده بود، پس از محاکمه امر بر آن شد که مضروب نیز عین آن کار را تکرار کند که مضروب (یا از سر ترس یا عفو) ضارب را بخشید. اما در مقابل حضرت فرمودند که اگر تو از حق خودت بگذری، من از حق جامعه نمیگذرم و ضارب را تعزیر کرد.
اگر بخواهیم وارد سیرهی پیامبر اسلام شویم، نحوهی برخورد ایشان با کسانی که مرتکب جرم و اشتباهی میشدند چگونه بود؟
در ابتدا باید در نظر داشته باشیم که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم «رحمة للعالمین» بودند و آنچه به حق شخصی ایشان بازمیگشت، گذشت میکردند. اما اگر شخصی به اصل دین، باورها و جایگاه رسالت خدشهای وارد میکرد، پیامبر اسلام گذشت نمیکردند. برای هر دوی این موارد میتوان مثالهایی ذکر کرد. بهطور کلی نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم، عاملان بهاصطلاح امروزی «جنگ سخت» (کسانی که پیکار میکردند و ضربههای جانی وارد مینمودند) را میبخشیدند. برای نمونه، ابوسفیان، وحشی (قاتل حمزه سیدالشهدا)، سفان بن امیه (از بزرگان قریش)، مروان بن حکم، عبدالله بن سعد بن سهل و... در زمان فتح مکه ابراز پشیمانی کردند و پیامبر نیز در موضع قدرت قرار داشتند و آنها را عفو کردند.
اما در نقطهی مقابل، پیامبر جنایتکاران عرصهی «جنگ نرم» را، از آنجایی که با باورهای مردم و جایگاه رسالت درافتاده بودند، عفو نمیکردند. دو نفر در این زمینه بسیار شاخصاند: یکی نذر بن حارث که دست بر قضا پسرخالهی پیامبر نیز بود و دیگری عقبه بن ابی معیط. این دو شخص از راههای تبلیغاتی و نرم سراغ اسلام آمدند. آنها به مدینه و سراغ یهودیان رفتند تا از آنها علیه اسلام کمک بگیرند. مسائلی از یهود آموختند تا به خیال خود، از پیامبر بپرسند و حضرت نتواند پاسخ آنها را دهد تا در نتیجه، رسالت ایشان ضایع شود. نذر بن حارث که به ایران آمده و با داستانهای ایرانی آشنا بود، زمانی که پیامبر در کنار دیوار کعبه از طریق بیان داستانهای اقوام سلف (هود، ثمود و...) مردم را به اسلام دعوت میکردند، یک چهارپایه در مقابل پیامبر میگذاشت و مردم را به گوش دادن داستانهای ایرانی فرامیخواند تا بدینوسیله مردم را از اطراف پیامبر پراکنده کند.
بعدتر این فرد در جنگ بدر حضور داشت و البته قطره خونی نیز از بینی مسلمانان نریخت، اما در این جنگ بههمراه هفتاد نفر از کفار اسیر شد. حال، علیرغم اینکه سیاست پیامبر کشتن اسرا نبود، در میان آن هفتاد نفر، با دریافت فدیه از ۶۸ نفر از اسرای جنگ بدر، تنها نذر بن حارث و عقبه بن ابیمعیط را نبخشید. در آن زمان وضع حکومت اسلامی (بهلحاظ مالی) خیلی مناسب نبود و پیامبر با دریافت فدیه از اسرا جذب سرمایه میکرد، اما با وجود آنکه آن دو نفر سرمایهدار نیز بودند و میتوانستند پول خوبی پرداخت کنند، بهدلیل آنکه از طریق ابزارهای تبلیغاتی و روانی بهسراغ اسلام آمده بودند، مورد عفو قرار نگرفتند و به دست امیرالمؤمنین علیهالسلام به هلاکت رسیدند.
جرم عقبه بن ابی معیط چه بود؟
عقبه بن ابی معیط علاوه بر آموزش گرفتن از یهودیان بههمراه نذر بن حارث، جسارت بزرگی به جایگاه رسالت کرده بود. او که در همسایگی پیامبر اسلام زندگی میکرد، علیرغم آنکه مسلمان نبود، آداب همسایگی را در قبال پیامبر رعایت میکرد. رعایت حال پیامبر توسط وی موجب شده بود که اراذل قریش به وی بگویند که به پیامبر علاقهمند شده است و قصد گرویدن به اسلام دارد. هراندازه که عقبه انکار میکرد نیز آنها نمیپذیرفتند و به او گفتند که باید اثبات کنی به پیامبر ارادتی نداری. عقبه برای اثبات همین موضوع روزی عبای خود را دور گردن پیامبر اسلام انداخت و میخواست ایشان را خفه کند که مردم جلوی او را گرفتند. حتی این کار نیز مورد پذیرش اراذل قریش قرار نگرفت و عقبه با انداختن آب دهان کثیف خود به صورت مبارک پیامبر اسلام، عدم ارادت خود را نشان داد.
پیامبر اسلام (اگرچه که حق طبیعی ایشان مجازات کردن عقبه بود)، بهدلیل توهین به جایگاه رسالت، خطاب به عقبه فرمودند روزی را میبینم که در جنگ به دست ما اسیر شدی و جزای کار خود را خواهی دید. سرانجام نیز عقبه در جنگ بدر اسیر شد.
شاهد مثال دیگری در رابطه با عدم عفو پیامبر اسلام وجود دارد؟
بله، در آن زمان شعر بزرگترین رسانهی عرب بود و پیامبر اسلام نیز در چند مورد دستور قتل شاعرانی را صادر کرد که علیه اسلام فعالیت داشتند. یکی از آنها کعب بن اشرف است که یهودی نیز بود. وی علیه مسلمانان شعر میسرود و زمانی که یک زن مسلمان پاسخ وی را دارد، اشعاری در وصف زنان مسلمان سرود و به نوامیس مسلمین توهین کرد. پیامبر اسلام نیز در مدینه و در زمان زمامداری، دستور قتل وی را صادر کرد.
عصما بنت مروان (همسر یزید بن حطمی) نیز شاعرهای بود که اشعاری در جهت بر هم زدن آرامش روانی جامعه میسرود و پیامبر اسلام دستور قتل وی را نیز صادر کرد. پیامبر یک تازهمسلمان از قبیلهی عصما را (که کسی از مسلمان شدن وی خبر نداشت) مأمور کرد تا این شاعره را به قتل برساند. حتی در روز فتح مکه نیز که پیامبر عفو عمومی صادر کردند، دستور قتل دو شاعر زن را دادند و فرمودند اگر بر دیوار کعبه هم آویزان شوند، آنها را میکشند. همینطور هم شد.
امثال ابوسفیان که هم در نبرد سخت و هم در نبرد نرم حضور داشتند، چرا کشته نشدند؟
حکم قتل ابوسفیان نیز صادر شده بود. پیامبر پس از جنگ احد، دستور قتل ایشان را صادر کرد، ولی فرستادهی پیامبر (عمر بن امیه زمری) شناسایی شد و امکان کار فراهم نیامد. علاوه بر این، جنبهی نبرد سخت ابوسفیان غلبه داشت و اینگونه نبود که از طریق مثلا شعر به جنگ با اسلام بیاید و تبلیغات خاصی علیه اسلام داشته باشد. اگر اقدامی هم میکرد، بیشتر بهانهای بود که مسلمانان دست وی میدادند. برای مثال، داماد وی ابتدا اسلام آورد و پس از مدتی مجدداً از اسلام روی برگرداند. به همین دلیل، ابوسفیان به جدایی دخترش اعتراضی نکرد. همچنین در موردی نیز مسلمانان در ماه حرام جلوی کاروان وی را گرفتند و حتی یکی از محافظان او را نیز کشتند و بدینوسیله بهانه به دستش دادند.
علاوه بر این، ابوسفیان پیش از فتح مکه علیالظاهر اسلام آورد و این موضوع را از طریق عباس (عموی پیامبر) به محضر پیامبر اسلام رساند و اگر در زمان فتح مکه اسلام میآورد، امکان عدم عفو وی نیز وجود داشت.
در مورد یهودیان مدینه چطور؟ چه شد که آنها مورد عفو قرار نگرفتند؟
به نکتهی خوبی اشاره کردید. پیامبر اسلام در بدو ورود به مدینه، در محلی به نام قبا توقف داشتند تا امیرالمؤمنین علیهالسلام همراه فواطم به ایشان ملحق شوند. در این هنگام، گروهی از علمای یهود به دیدار پیامبر آمدند تا ببینند آیا پیامبر اسلام همان موعود تورات است یا خیر. آنها که با دیدن نشانه مطمئن شدند نبی مکرم اسلام همان موعود است، میخواستند مسلمان شوند، اما درعینحال تقاضای باج هم کردند. در واقع آگاهانه مقابل اسلام ایستادند و بهجز عدهی اندکی، اسلام نیاوردند. اینجا بود که پیامبر اسلام از ناحیهی یهود احساس خطر کردند و به آنها پیشنهاد دادند که حدود روابط را تعریف کنند. یهودیان نیز از پیشنهاد منطقی پیامبر اسلام استقبال کردند و یک قرارداد همزیستی میان آنها منعقد شد. براساس آن قرارداد، مدینه حرم امن الهی شناخته شد و کسی (اعم از مسلمین و یهودیان) حق برهم زدن امنیت آن را نداشت. منتها در ادامه، هرکدام از سه قبیلهی یهودی بهنوعی مفاد قرارداد را نقض کردند و پیامبر نیز آنها را عفو نکردند.
برای نمونه، یهودیان بنیقینقاع با بیاحترامی نسبت به یک زن مسلمان و قتل مرد مسلمانی که به یاری آن زن برخاسته بود، این پیمان را زیر پا گذاشتند. پیامبر نیز دستور تبعید همهی افراد قبیله را صادر کردند، اما یهودیان مقاومت کردند و پیامبر با اتمام مهلت ایشان، بهطرف آنها لشکرکشی کردند. بنیقینقاع با دیدن لشکریان اسلام تصمیم گرفتند مفاد قرارداد را اجرا کنند. در این لحظه پیامبر اسلام بهدلیل مقاومت اولیهی آنها در مقابل نقض قرارداد، دستور مصادرهی اموال آنها را دادند.
بنینضیر نیز قصد جان پیامبر را کرده بودند که با اطلاعرسانی جبرئیل به پیامبر، این کار عملی نشد. پیامبر اسلام اینبار هم دستور تبعید همهی افراد قبیله را دادند. زمانی هم که آنها مقاومت کردند، پیامبر به لشکریان اسلام دستور دادند تا نخلهای این قبیله را (که خارج از محل زندگی آنها بود) قطع کنند تا قاطعیت پیامبر در مجازات افرادی که عهدشکنی میکنند، نشان داده شود. پس از این اقدام بود که بنینضیر حاضر شدند مدینه را ترک کنند و پیامبر اسلام اجازه دادند هر خانواده تنها یک بار شتر با خود ببرد.
بنیقریظه نیز با به وجود آمدن فتنهی جنگ احزاب و اتحاد همگان (کافر، مشرک، یهود و...) برای نابود کردن حکومت اسلامی در مدینه، یقین کردند که اسلام نابود خواهد شد. به همین دلیل نیز به احزاب پیوستند و بنا بود که از پشت سر به روی پیامبر جبهه باز کنند، ولی پیامبر با گماردن هفتصد نفر در مدینه، جلوی نقشهی آنها را گرفت. زمانی که احزاب نتوانستند از خندق عبور کنند، آنها نیز جنگ با مسلمانان را آغاز نکردند و تنها زمانی که احزاب ناکام بازگشتند، گیر افتادند. در اینجا براساس یک نقل تاریخی، پیامبر اسلام بههمراه سعد بن معاذ (رئیس قبیلهی اوس) با آنها مذاکره کرد و قرار شد مردان قبیله کشته شوند، زنان نیز به اسارت بروند و اموال مصادره شوند. اما برخی از مورخین معاصر مانند مرحوم آیتالله رجبی دوانی رضواناللهعلیه و مرحوم دکتر شهیدی، این موضوع را با ادلهای رد میکنند. آنها بر این باورند که این کار (قتلعام) با سیرهی پیامبر سازگار نیست. مواردی در تاریخ وجود دارد که حتی کفار و مشرکانی که به جنگ با پیامبر پرداختند نیز مورد عفو ایشان قرار گرفتند و حتی پیامبر قصد هدایت آنها را داشت. حال چطور امکان دارد که پیامبر افراد بنیقریظه را که حتی وارد جنگ نشده بودند، قتلعام کنند؟ پیامبر قاطعیت داشتند، اما به دنبال قتلعام نبودند. ضمن آنکه نوع رفتار پیامبر با یهودیان پیش از آن نیز چنین نبود. حتی یهودیان خیبر که آنجا را به پایگاهی علیه مسلمین تبدیل کرده بودند و ۲۹ نفر از مسلمانان را نیز به قتل رساندند، در نهایت کشته نشدند، بلکه قرار شد تنها نیمی از محصولات کشاورزی خیبر را بهعنوان جزیهی سالانه به حکومت بدهند. آنچنان رأفت عظیم بود که حتی یهودیان دیگر مناطق (مانند فدک) نیز بهسراغ پیامبر آمدند و تصمیم گرفتند با پیامبر صلح کنند.
از شیوهی حکومتداری پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم که بگذریم، به حکومتداری امیرالمؤمنین علیهالسلاممیرسیم. در زمان ایشان شکل و ماهیت فتنه تغییر کرد و مقابلهی حکومت اسلامی با مسلمانان بود، نه با غیرمسلمان. عفو و عدم عفو در زمان حکومتداری ایشان به چه ترتیبی بود؟
مولای متقیان نیز مانند پیامبر اسلام عمل میکردند. آنچه به شخص ایشان بازمیگشت را میبخشیدند، اما از آنچه به عموم مردم مربوط میشد نمیگذشتند. برای مثال، زمانی که فتنهی جمل برپا شود، جملیها به بصره ریختند و علاوه بر کشتار مسلمین، بیتالمال بصره را نیز غارت کردند. اقدامات جملیها در شرایطی صورت پذیرفت که آنها با حاکم بصره (عثمان بن حنیف) توافق کرده بودند تا قبل از ورود امیرالمؤمنین علیهالسلام، وارد دارالاماره و مسجد جامع نشوند، ولی هر دو مورد را نقض کردند. پس از آن، مخالفان عثمان را شناسایی کردند و آنان را نیز کشتند.
بااینحال ایشان خطاب به آنها گفتند که اگر عاملان جنایات بصره را تحویل دهند و باقی افراد نیز توبه کنند و مجدداً بیعت نمایند، میتوانند به زندگی عادی خود بازگردند و فقط امکان بخشش افرادی که جنایت کردهاند، وجود ندارد. اما آنها بهدلیل اینکه تعدادشان به سی هزار نفر میرسید و تعداد سپاهیان امیرالمؤمنین حدود دوازده هزار نفر بود، جنگ با مولای متقیان را آغاز کردند.
جالب آنجاست که حتی در این مواقع نیز امیرالمؤمنین آغازگر جنگ نبودهاند و سه بار از مسلمین خواستند که کسی داوطلب شود تا با بردن قرآن نزد آنها، از آنها بخواهد به قرآن عمل کنند و دست از فتنهگری بردارند، ولی آنها هربار حاملان قرآن را به قتل رساندند و قرآن را تکهتکه کردند. در اینجا بود که حضرت دستور آغاز جنگ را دادند.
اما در زمان درگرفتن جنگ دیگر نشانی از رحم و عطوفت و انعطاف نبود، مگر زمانی که شروعکنندگان جنگ از بین میرفتند. در جمل نیز هنگامی که رهبران اصلی کشته شدند و عایشه دستگیر شد، حضرت دیگر قصد نداشتند جنگ را ادامه دهند. ایشان دستور دادند زخمیها را رها کنند و بهدنبال فراریها نیز نروند. در این زمان، با وجود آنکه افراد بهجامانده توبه هم نکرده بودند، بهدلیل از بین رفتن سران فتنه و در هم شکسته شدن شاکلهی آنها، حضرت از باقی افراد میگذرند.
علاوه بر این مورد، حضرت در مورد فتنهگران و کسانی که با دشمنان همکاری داشتند نیز قائل به عفو و گذشت نبودند. برای نمونه، شخصی به نام واعل بن حجر حضرمی که پیش از اسلام شخص مطرحی در یمن بود، ولی آن زمان در کوفه اقامت داشت، در اواخر حکومت امیرالمؤمنین، با اجازهی ایشان تصمیم میگیرد به یمن سری بزند. حضور وی در یمن با حضور بصر بن ابیعرتاد (مأمور معاویه که مسئول کشتار هواداران امیرالمؤمنین در یمن بود) مصادف شد. واعل اقدام به همکاری با مأمور معاویه میکند و هواداران امیرالمؤمنین را به او معرفی مینماید. بدینترتیب تعداد زیادی از مردان به قتل میرسند و زنان و کودکان نیز به اسارت به شام برده میشوند. زمانی که خبر همکاری واعل به گوش امیرالمؤمنین رسید، چون به آن شخص دسترسی نداشتند، دستور دادند خانوادهی وی را بازداشت کنند تا واعل مجبور به بازگشت شود. البته همین موضوع موجب شد آنها از امیرالمؤمنین کینه به دل بگیرند و در زمان حادثهی عاشورا، یکی از فرزندان وی به نام مسروق بن واعل تصمیم گرفت به جنگ با امام حسین علیهالسلامبرود، اما با دیدن کرامتی از ایشان، از کار خود منصرف شد.
در کنار این موارد، حضرت از اختلاس از بیتالمال نیز بههیچعنوان گذشت نمیکردند. حتی در مورد بدهکاران به بیتالمال نیز گذشت به خرج نمیدادند و افراد بدهکار را زندانی میکردند. در برخی موارد نیز بدهکاران به معاویه پناه میبردند که در این موارد نیز حضرت از آنها نمیگذشتند.
آرایش هایی که پیامبر(ص) آن را تائید می کند
سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع
آرایش هایی که پیامبر(ص) آن را تائید می کند
امروزه مسئله بهداشت و زیبایی به یکی از مهم ترین دغدغه های انسان عصرحاضر تبدیل شده است. با نگاهی تاریخی به این دغدغه امروز بشر به خوبی می توان فهمید بسیاری از مسائل نظافت و آراستگی در اسلام که امروزه برای ما امری عادی است، تا یک قرن پیش، ناشناخته بود و اروپاییان تا قرن شانزدهم میلادی، نه تنها با این مسائل آشنا نبودند؛ که فرسنگ ها از نظافت، پاکیزگی و آراستگی بدن و لباس به دور بودند.
این در حالی است که در نقطه دیگر جهان در شبه جزیره عربستان توسط رسول مهر پیامبر اکرم (ص) دینی آورده شد، که در آن پاکیزگی به اندازه ای اهمیت داشت که در ردیف توبه از گناه قرار گرفته بود؛ «انّ اللّه یحب التوّابین و یحبّ المتطهرین» و دستوراتی برای آراستگی و زینت دادن، برای مردان و حتی زنان در نظر گرفته بود.(۱)
رسول اکرم(ص) پیامبری آراسته و خوش بو
می توان ادعا کرد که یکی از مهم ترین ماموریت های پیامبر(ص) در کنار ترویج مکارم اخلاق، تبیین و تشویق به مسئله بهداشت و پاکیزگی، نظافت لباس، بدن، خوراک و سایر ابعاد زندگی زنان و مردان امت خود بوده است. پیامبر(ص) به عنوان پیام آور این دین؛ خود نیز اهتمام بسیاری به این مسئله داشتند و از نظر لباس، موی سر و چهره، بسیار آراسته بودند. به طوری که در سیره ایشان آمده است که همیشه پیش از خواب مسواک می زده و هرگاه می خوابید مسواک را بالای سر خود می گذاشت، و وقتی از خواب بیدار می شد، ابتدا مسواک می زد.(۲)
ایشان همواره مواد خوش بو کننده استفاده می کرد؛ چنان که هرگاه از راهی عبور می کرد و دیگران به آنجا می رسیدند، به واسطه بوی عطر ایشان، می فهمیدند که آن جناب از اینجا عبور کرده است.(۳)
پیامبر(ص) همواره موهای سر و صورت را با «سدر» شست وشو می داد(۴) و هر جمعه ناخن ها را می گرفت، شارب را کوتاه می کرد و برای زدودن موها، بر بدن خویش نوره می کشید.(۵) آن حضرت بر موی سر و صورت، روغن خوش بو کننده می زد و در سفرها هرگز شیشه روغن، سرمه دان، مسواک، قیچی و شانه را فراموش نمی کرد.
توصیه های پیامبر در مورد نحوه آرایش و زینت به زنان
کلمه آرایش در لغتنامه دهخدا به معنای آراستن، زینت، زیور، جمال و آرایش کردن به معنای آراستن و جلوه کردن آمده است.(۶) آرایش و میل به آراستگی و زیبایی یکی از امیال فطری و طبیعی است که خداوند در وجود زنان قرار داده است و بر اساس آن توصیه های هم به زنان شده است. توصیه های که گاه در جهت تشویق و ترغیب زنان به آراستگی در منزل و برای محارم خود بوده و گاه در جهت عتاب و سرزنش آن ها در استفاده نا به جا و ناصحیح از امر آرایش است. چنان چه در بعد تشویقی، از زنان خواسته شده که سعی کنند همواره آراسته باشند و از زینت حتی هنگام عبادت استفاده کنند.
به طوری که، به زنان بیش از سه روز اجازه ترک زینت داده نشده است. پیامبر در این باره می فرمایند: «برای زنی که به خدا و روز جزا ایمان دارد، جایز نیست برای مرده ای بیش از سه روز آرایش را ترک کند، مگر برای زوج خود که واجب است چهار ماه و ده روز آرایش نکند.» (۷)
بر اساس سخن تاریخ نگاران، حضرت نه تنها مخالف زیبایی و آرایش نبود، بلکه بر آن تأکید می ورزید و حتی رهنمود هایی نیز برای زیبا بودن ارائه می کرد. توجه به این گزارش ها، به خوبی نمایانگر جایگاه آرایش و زیبایی از دیدگاه رسول خدا (ص) است. در این بخش، به بیان نمونه هایی از این موارد می پردازیم:
◄توصیه پیامبر(ص) به زن آرایشگر
امام صادق (ع)فرمود: «پیامبر به زنی به نام ام عطیه که آرایشگر بود، گفت: ای ام عطیه، وقتی دختری را آرایش می کنی، صورتش را با پاره پارچه پاک مکن. بی شک تکه پارچه، جلوه چهره را می گیرد. این جریان نشان دهنده توجه رسول خدا (ص) نسبت به آرایش و زیبایی و بهداشت پوست برای حفظ زیبایی است.»(۸)
همچنین از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: «زن آرایشگری محضر رسول گرامی اسلام وارد شد. حضرت از جمله سفارش هایی که به وی کرد، این بود که برای زیباتر شدن زنان، گیسو را به گیسو گره مزن.»(۹)
◄توصیه پیامبر در مورد عطر زنانه و مردانه
امام صادق(ع) نقل می کند که پیامبر فرمودند: «عطر زنانه باید خوش رنگ و دارای بوی ملایم باشد و عطر مردانه باید کمرنگ و از بوی تندی برخوردار باشد.»(۱۰) و آن زمان که پیامبر فهرست جهیزیه دخترش را تهیه کرد، عطر جزء یکی از کالاها بود.
◄توصیه به تفاوت ناخن زنان و مردان
پیامبراعظم(ص) درباره زینت و آرایش، به تفاوت میان زن و مرد توجه ویژه ای داشت؛ ایشان به مردان توصیه می کرد ناخن خود را کوتاه کنید و به زنان می فرمود که ناخن خود را کوتاه نکنید و برای زینت، کمی ناخن خود را بلند نگه دارید.(۱۱)
◄توصیه در ارتباط با موی زنان
پیامبر درباره موی سر زنان که یکی از جلوه های زیبای آن ها است، چنین فرمود: «هنگامی که یکی از شما دوست داشت با زنی ازدواج کند، پس به موی سرش نگاه کند، همان گونه که به صورتش نگاه می کند؛ زیرا موی زن یکی از زیبایی ها است.» (۱۲)
همچنین رسول خدا(ص) به زنان اجازه می داد تا موهای خود را با رنگ بیارایند، ایشان به زنان همسردار فرمود: «خود را با رنگ برای شوهرانشان آرایش دهند و زنان بی همسر را دستور داد تا دست های خود را حنا ببندند تا به دست های مردان شباهت نداشته باشند.»(۱۳)
◄اعتراض به نامرتبی موها و خضاب نکردن
مسئله زینت و توجه به وضع ظاهر چنان مهم است که حضرت به کسانی که به این امر بی توجه بودند، اعتراض و با آنان برخورد می کرد. ابن عباس نقل می کند: «زنی نزد پیامبر آمد تا با آن حضرت بیعت کند، ولی چون خضاب نکرده بود، پیامبر با او بیعت نکرد تا آنکه خضاب کرد.»(۱۴)
در جایی دیگر از وی نقل شده است: «پیامبر به یکی از همسران خود که مویی ژولیده و ظاهری ناآراسته داشت، تذکر داد و به وضع ظاهری او اعتراض کرد.»(۱۵)
زنان و میل به خود آرایی و خود نمایی
دین اسلام در کنار سفارش و توصیه به زینت و آراستگی همواره زنان مومن را خطاب قرار داده که این آراستگی و آرایش را محدود به فضای خانواده و محارم خود کنند و از تبرج و خودنمایی خودداری کنند. زنان از نظر روانی، دارای ویژگی دیگرخواهی هستند و همین موجب خودآرایی در آنان می شود. در واقع، زنان به عرضه زیبایی خود نزد دیگران بیش از خود زیبایی علاقه نشان می دهند. ازاین رو، در محیط خانه کمتر به زیبایی های خود توجه دارند، ولی تجربه نشان داده زمانی که در مجالس و محافل عمومی شرکت می کنند؛ نسبت به زیبایی و آراستگی اهتمام بیشتری می ورزند.(۱۶) اگر این حس تبرج و خودآرایی زنان در داخل محیط خانواده خود و همجنس های آن ها با آزادی کافی همراه باشد، آن ها خود را از خودآرایی در مناظر عمومی و محضر بیگانگان بی نیاز می یابند. بنابراین یکی از وظایف مردان این است که به نیاز زیباپسندانه زنان اهمیت بدهند و آن را سرکوب نکنند تا به صورت ناهنجاری روانی ظاهر نشود.(۱۷)
لمبروز، روانشناس معروف در کتاب روح زن چنین نوشته است: «وقتی که زن، مرد را نسبت به خود علاقه مند دید و به سوی او متمایل شد، منظور اصلیِ او در عشوه گری و خودنمایی از بین می رود، چنان که مشاهده می شود زنانی که به شوهر و کودکان خود علاقه دارند، به کلی از این عالم عشوه گری و دلبری افراطی و مذموم برکنار می باشند و اگر زنی دیده شود که شیوه خودنمایی را پیشه کرده،فقط به این دلیل است که پاسخ عواطف درونی خویش را نزد شوهرش نیافته است.»(۱۸)
حجاب راهکاری برای کنترل حس خود نمایی زنان
در دین اسلام، تأکید فراوانی بر آرایش زن برای مرد شده و این کار وسیله ای برای برآوردن نیاز زن به خودآرایی است. یکی از راه های تعدیل و تحدید خودآرایی، گزینه پوشش مناسب است. تأکید فراوان ادیان الهی بر حجاب برای زنان، به علت وجود غریزه ها و نیازهای ویژه زنان است. اگر برای خصلت خودآرایی زنان که سبب عشوه گری می شود، حکم حجاب ارائه نشود، زنان با غریزه های کنترل نشده و نامتعادل و تحت تأثیر شرایط ویژه اجتماعی، بهداشت روانی جامعه را ویران می کنند، ولی با حجاب و پوشش مناسب چارچوب مشخصی برای بهره مندی از این ویژگی ذاتی تعیین می شود که از پیدایش فساد اجتماعی و روانی جلوگیری می کند. از نظر روانشناختی، نداشتن پوشش مناسب، جوانان را نسبت به زنان بی اعتماد می کند و رغبت و گرایش به ازدواج و تشکیل خانواده در آن ها ایجاد نمی شود. از طرفی حس انتقام جویی و کینه توزی مرد نسبت به مردان دیگری که بی شرمانه همسر یا خواهر او را نظاره می کنند، برانگیخته می شود و آسیب های روانی را به وجود می آورد.(۱۹)
در آموزه های دینی بر آرایش و زینت بسیار تأکید و به میل طبیعی زنان به خودآرایی و خودنمایی توجه شده است؛ ولی آن ها را از اینکه برای غیرهمسر خود زینت کنند، منع کرده اند. رسول خدا(ص) در فرازی از روایتی می فرماید: «بهترین زنان شما، زنی است که… برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، ولی خود را از نامحرمان بپوشاند.»(۲۰)
آن حضرت آرایش و زینت زن، برای شوهر را از حقوق شوهر بر همسر می شمارد و می فرماید: «از جمله حقوق شوهر بر همسر این است که خود را به بهترین عطرها خوشبو کند و بهترین لباس هایش را بپوشد و خود را به بهترین صورت تزیین کند.»(۲۱)
در حدیث معروف مناهی نیز آمده است: «پیامبر از اینکه زن برای غیرشوهرش آرایش کند، نهی کرد. اگر زن چنین کند، بر خداوند حق است که او را با آتش بسوزاند.» (۲۲)
توجه به توصیه ها و احادیثی که پیامبر در جهت تشویق زنان به آراستگی در منزل و سرزنش از آرایش برای غیر همسر در فضای عمومی جامعه فرمودند نشان از تعادلی است که در اسلام به آن توصیه شده است. دین اسلام هیچ گاه دستور به منع فعالیت اجتماعی زنان نداده است. اما برای حفظ حریم جامعه توصیه های در جهت پوشیدگی و پرهیز از آرایش در فضای عمومی جامعه کرده و در مقابل برای حفظ حریم خانواده و ارضایی حس دگر خواهی از زنان خواسته که زیباترین پوشش ها و زینت های خود را برای همسر و محارم خود استفاده کنند.
منبع:
کتاب پوشش و آرایش از دیدگاه پیامبر اعظم_مریم معین الاسلام
پی نوشت:
۱_ سوره مبارکه بقره، آیه ۲۲
۲_ محمّدباقر مجلسی، پیشین، ج ۱۶، ص ۲۵۳
۳_ سید محمّدحسین طباطبائی، سنن النبی، ترجمه لطیف راشیدی، قم، تهذیب، ۱۳۸۵، ص ۶۳
۴_ محمّدباقر مجلسی، پیشین، ج ۱۶، ص ۲۴۷
۵_سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ص ۹۴
۶_علی اکبر ده خدا, لغتنامه ده خدا, ج۲ انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷
۷_ شرح اللمعۀ الدمشقیه، ج ۲، کتاب الطلاق، التراث العربی، ص ۴
۸_اصول کافی، ج۵ ص ۱۱۸ ؛ ج ۶، ص.۳۸
۹_اصول کافی، ج ۵، ص ۱۱۹
۱۰_ وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۴۴۴ ، باب ۱۳ ، ابواب آداب الحمام.
۱۱_ وسائل الشیعه، ج ۱، باب ۸۱ ، ح ۱
۱۲_ الخطیب العدنانی، الملابس و الزینه فی الاسلام، مؤسسه الانتشار الاسلامی، ۱۹۹۹ م، چ ۱
۱۳_ وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۴۴۴، باب، ابواب آداب الحمام
۱۴_ حدود پوشش و نگاه در اسلام، ص ۱۲
۱۵_ اصول کافی، باب الزی و التجمل، ج ۵، ص ۱۱۸
۱۶_مریم معین الاسلام و ناهید طیبی، روان شناسی زن در نهج البلاغه، قم، عطر سعادت، چ۲ ، ص ۲۱۷
۱۷_ مقدمه ای بر روان شناسی زن، ص۱۱۳
۱۸_ لمبروز، روح زن، ج ۱، ترجمه: پری حسام شهرئیس، تهران، انتشارات دانش، ۱۳۶۲
۱۹_ روان شناسی زن در نهج البلاغه، ص ۲۱۷ و ۲۲۱
۲۰_ بحارالانوار، ج ۱۰۳ ، ص ۲۳۵
۲۱_ وسائل الشیعه، ج ۱۴ ، ص۱۱۲
۲۲_ همان، ج ۱۴ ، ص ۱۱۷
منبع:باحجاب
فیلم، عنایت ویژه امام رضا به علامه حسن زاده آملی
علمای دین زندگی درمکتب اهل بیت ع حکایت خوبان
فیلم، عنایت ویژه امام رضا به علامه حسن زاده آملی
واقعه ای بسیار زیبا از ملاقات علامه حسن زاده با امام رضا علیه السلام در رویای سحری و القاء حقیقت علم به ایشان:
به نقل از خود ایشان از کتاب هزار و یک کلمه، جلد1، صفحه 342:
"در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف و تهجد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم ؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و به زیادت جمال دل آراى ولى الله اعظم ، ثامن الحجج ، على بن موسى الرضا - علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیه و الثناء - نائل شدم .
در آن لیله مبارکه قبل از آن که به حضور باهر النور امام (علیه السلام ) مشرف شوم ، مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احباء الله بود و من فرمودند: در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که بر آورده است ، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم .
سپس به پیشگاه والاى امام هشتم ، سلطان دین رضا - روحى لتربه الفداء، و خاک درش تاج سرم - رسیدم و عرض ادب نمودم ، بدون اینکه سخنى بگویم ، امام که آگاه به سر من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى دانست فرمود: نزدیک بیا!
نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم ، دیدم آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود که : بنوش ، امام خم شد و من زبانم را در آوردم و با تمام حرص و ولع از کوثر دهانش آن آب حیات را بوسیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیرالمؤمنین على (علیه السلام ) فرمود: پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله ) آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخوردم که هزار در علم و از هر درس هزار در دیگرى به دوى من گشوده شد.
پس از آن امام (علیه السلام ) طى الارض را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود به در آمدم ، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم که روزى به گفتار حافظ شیرین سخن به ترنم آیم که :
دوش وقـت سحـــر از غصه نجــــاتم دادند وندر آن ظلمـــت شـــب آب حیــــاتم دادند
چه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى آن شب قـــــدر که این تازه بـــــراتم دادند
منبع:سایت قاصدون
ویژه نامه شهادت امام رضا علیه السلام
ویژه نامه رحلت حضرت محمد(ص)
ویژه نامه رحلت حضرت محمد(ص)
منبع:سایت شهیدآوینی
ویژه نامه 28 و 30 صفر ( حضرت محمدص ، امام حسن ع ، امام رضا ع )
زن هلندی تازه مسلمان شده در اربعین حسینی
حجاب بانک فیلم سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع
زن هلندی تازه مسلمان شده در اربعین حسینی
منبع:روشنگری
واکنش جوان عرب بعد از مشاهده حرم رضوی در پیاده روی اربعین
بانک فیلم زندگی درمکتب اهل بیت ع
واکنش جوان عرب بعد از مشاهده حرم رضوی در پیاده روی اربعین
عاشقان امام رضا با دیدن این فیلم اگر حال وهوای زیارت حرم علی بن موسی الرضا ع
رو پیدا کردی بنده حقیر رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید
منبع:روشنگری
لینک های تصویری
طبقه بندی موضوعی
- کتابخانه اسلامی (۸۶)
- بانک تصاویر (۲۴۸)
- علمای دین (۱۰۳)
- قرآن وحدیث (۹۸)
- حجاب (۳۶۴)
- احکام (۸۳)
- نرم افزارهای مذهبی (۴۴)
- بازی های مذهبی (۲)
- قرآن (۲)
- بانک فیلم (۴۱۷)
- سبک زندگی اسلامی (۴۸۶)
- امربه معروف نهی ازمنکر (۱۶۱)
- پرسش وپاسخ (۶۹)
- زندگی به سبک شهدا (۱۹۹)
- من حضرت محمد (صلی الله علیه و آل (۱۴)
- خاطرات مدرسه (۱۶)
- زندگی درمکتب اهل بیت ع (۲۴۴)
- معروف نیوز (۸۸۴)
- رهبری انقلاب (۸۳۶)
- استکبار ستیزی از منظر رهبری انقلاب (۳۵)
- نماز (۳۱)
- بشقاب های توخالی (۲۹)
- فضای مجازی (۳۴)
- تربیت ازدیدگاه اسلام (۶۶)
- نرم افزاراندرویدی (۱۲)
- قرآن (۲)
- ویژه نامه مذهبی (۱۶۲)
- ماه مبارک رمضان (۳۲)
- ماه محرم (۲۶)
- ماه شعبان (۱۲)
- ماه صفر (۸)
- ماه رجب (۹)
- ماه ذی الحجه (۳)
- بسیج (۲۸)
- بانک صوت (۱۰۰)
- سخن نگاشت (۴۱)
- محرم وامام حسین ع (۱۰۵)
- حاج محمودکریمی (۲۷)
- حاج منصورارضی (۱۴)
- نزار قطری (۲)
- دهه فاطمیه (۷۰)
- سرِّ قَدر (۶)
- آموزش (۱۵)
- معرفی سایت های مذهبی (۸)
- سبک زندگی غربی (۳۸)
- حکایت خوبان (۴۱)
- مدافعان حرم (۴۴)
- نیاک از نگاه دوربین (۸)
- داستان های صوتی (۱۰)
- درمسیر بهشت (۳)
- ازدواج (۲۲)
- دانستنی های حقوقی وقضایی (۲)
- گناه (۶)
- مجموعه دروس عرفان دروادی عمل (۲۲)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- رسالة الولایة (۲)
- لغت موران شیخ اشراق (۲)
- اسرارنماز (۴)
- اشارات بوعلی(نمط8) (۲)
- دهه فاطمیه (۱۰)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- نمآهنگ (۱۰۷)
- کودکانه (۷)
- سیاسی (۲۶)
- ماه مبارک رمضان (۸)
- غدیرخم (۶)
- حدیث (۲)
- معرفی سایت (۳)
- امام خمینی ره (۲۰)
- جنگ ودفاع مقدس (۴۰)
- شهیدسلیمانی (۲۱)
کلمات کلیدی
يادداشت ویژه
-
ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
يكشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
ایران همدل
حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلیاش برگردانند. و کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب آنان را یاری کنند.
رهبر انقلاب اسلامی | ۱۴۰۳/۷/۷ و ۱۴۰۳/۷/۴
آخرين مطالب
-
امام خامنه ای:مخالفت باتحول حوزه علمیه،مخالفت باپیشرفت دین درکشوراست
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ -
-
-
-
-
آیات فتح و دعای نصر؛ توصیه رهبر انقلاب برای پیروزی جبهه مقاومت
سه شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ -
ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
يكشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ -
-
حضرت فاطمه (س) بهترین الگوی زن مسلمان در سبک زندگی اسلامی
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ -
نماهنگ | وداع با ودیعه پیغمبر (ص)
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
پیوندهای روزانه
خلاصه آمار
بانک فیلم
-
نماهنگ | وداع با ودیعه پیغمبر (ص)
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ -
نماهنگ | مثل خورشید
يكشنبه ۸ مهر ۱۴۰۳ -
نماهنگ | مقاومت فلسطین پیروز است؛ حزبالله پیروز است
شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳ -
نماهنگ | صد جوان امروز صد مدیر فردا
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | بر عمق هوش مصنوعی مسلط شوید
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | پرچمدار نجات منطقه
سه شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳ -
مقام معظم رهبری:اول افزایش مشارکت،بعدانتخاب خوب
يكشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ -
اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر رئیسجمهور شهید و همراهان گرامی ایشان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ -
نماهنگ | پیام رهبر انقلاب در پی شهادت رئیسجمهور و همراهان گرامی ایشان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ -
نماهنگ | ایران، ایران امام رضاست
دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ | کربلای ری
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
فرمانده معظم کل قوا: نیروهای مسلح چهرهای ستودنی از قدرت ملت ایران به نمایش گذاشتند
يكشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین (ع)
دوشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۳ -
-
گفتوگوی قرآنی رهبر انقلاب با دو دختر خردسال حافظ کل قرآن برنامه محفل
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای افتتاح
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای سحر
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ مناجات اگر چه در بدر کوچه ی خطا شده ام/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ عبدگنه کارت دلش بی قراره/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲
نرم افزارهای مذهبی موبایل
-
نرم افزار خواص بی خواص/محرم 1399
پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ -
مسابقه فرهنگی بچه های عاشورا
شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۷ -
نرم افزارقرآنی کوثرتشنه کامان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ -
نرم افزارختم جزءسی قرآن مجید همراه با زندگینامه سرداران دفاع مقدس وشهدای نیاک
شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ -
ویژه نامه شورعشق
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
ویژه نامه خون خدا
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
نرم افزارتقویم سرداران دفاع مقدس1396
سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶ -
نرم افزارتحت وب خط امام خمینی(ره)
يكشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ -
مجموعه چندرسانهای «عبد صالح
جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ -
کلیدسعادت
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
ویژه نامه ماه مبارک رمضان (نرم افزارتحت وب)
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارادعیه های ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارصوتی تصویری دعای روزهای ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزار جامع راهیان نور رونمایی شد +لینک دانلود
دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ -
بازی محرم ونامحرم(احکام ویژه پسران)
يكشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی زیارت عاشورا
يكشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی کاروان عشق 3 ( حاج محمودکریمی )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارکاروان عشق 2 ( ویژه محرم )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای تحت وب خون خدا(ویژه محرم)
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای غدیرخم
يكشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵