نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۲۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی درمکتب اهل بیت ع» ثبت شده است

۰

مادری مهربان تر از خورشید

سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز

مادری مهربان تر از خورشید

مادری مهربان تر از خورشید

پایگاه اطلاع رسانی  بلاغ، مادری مهربان تر از خورشید

در هر مرحله از مراحل زندگی وی، لایه ها و درسهای بزرگی نهفته است و با کالبدشکافی و موشکافیهای عمیق، می توان درسهای بزرگی آموخت و باید هم آموخت .

یکی از ابعاد زندگی فاطمه زهرا (س)، که خیلی درخشان و دلنواز است، «بعد تربیتی » زندگی حضرت است .

سیره علمی و عملی فاطمه زهرا (س) در امور تربیتی، چیزی نیست که بتوان ظرافتها و لطافتهای آن را به قلم آورد و یا اینکه در یک مقال و مقاله بتوان ترسیم کرد .

سیره علمی، تا به مرحله عمل نرسد و عملی نگردد، فایده چندانی ببار نمی آورد . از سیره عملی فاطمه (س)، در امر تربیت، سخن بگوئیم، وی را «بانو و کوثر بیکران » و «مادر محبت » معرفی کنیم; ولی خودمان در میدان عمل، بی عاری و بی پروایی بکنیم، آیا چنین کاری شایسته است؟

زمزمه های تربیتی زهرا (س)

زلالتر از آب زمزم:

وارهیده از جهان عاریه

ساکن گلزار و «عین جاریه » (1)

آوازه و آرزوهای مادر، به «تربیت » پیوند خورده است .

در حقیقت، مادر «پیش مرگ و سر پیشاهنگ » ، امر تربیت است و از جمله دل مشغولیها و دلجوئیهای دیرینه وی تربیت فرزند در ابعاد گونه گون زندگی است .

از دیدگاه اسلام، «تربیت اسلامی » ، خدایی ترین مسئله ای است که یک مادر دانا با آن مواجه است .

اسلام دین «تربیت محور» است و در این راستا مردان و زنان بزرگی را با «چراغ هدایت » ، جهت ایصال الی المطلوب و ارائه طریق به سوی بشریت فرستاده است .

مولانا در همین راستا راست گفت:

کلکم راع نبی چون راعی است

خلق مانند رمه او ساعی است

از رمه چوپان نترسد در نبرد

لیکشان حافظ بود از گرم و سرد (2)

به هر تقدیر، آیا مادران در میدان تعلیم و تربیت به الگوی توانا و زیبا، نیاز دارند یا خیر؟

جای تردید وجود ندارد که همه انسانها نیازمند الگو هستند و دنبال الگوگیری و الگویابی می باشند و این امر، برای انسانهای عاقل، بسیار طبیعی است .

آنچه مهم است و جای دقت دارد، این است که از چه کسی باید پیروی کرد و فرد به عنوان الگو، باید دارای چه شرایط و ویژگیها باشد؟

از دیدگاه اسلام، اولین شرط برای یک الگو، آن است که خود عامل به گفته هایش باشد و سیره عملی و علمی زندگی او به عنوان حجت شرعی و عقلی شناخته شده باشد .

این شرط که الگو باید، سیره عملی و علمی وی حجت باشد جز در مورد انبیاء و امامان (ع) مصداق ندارد .

در این نوشتار کوتاه، کوشش شد تا بخشی از فضایل و سیره عملی و علمی فاطمه زهرا (س) در میدان تربیت، به عنوان مادری مهربانتر از خورشید و «مادر محبت » به عنوان الگو، برای مادران بیان گردد . تا میدانی و دریایی به سوی عاشقان گشوده گردد .

زندگی فاطمه زهرا (س) لبریز از لایه ها و لطافت ها است و دسترسی و شناخت عمیق از تمامی لایه ها و لطافت های زندگی معنوی وی، برای همه کس مقدور نیست .

شخصیت معنوی این بانوی «بی کران » متشکل از «بسترهای معنوی » بسیاری است که هر کدام از آنها برای یک زندگی معنوی و معنادار بکار آید .

از این جهت، کوثر بی کران، کاملترین الگویی است که می توان در ابعاد گونه گون زندگی، وی را مقتدای خویش قرار داد، که یکی از «لایه ها و لطافت های » زندگی معنوی وی که بستر معنوی خوبی را برای رشد ربانی و معنوی فراهم می سازد، «بستر تربیتی » زندگی او است .

در «سیره عملی و علمی » زندگی وی، ظرافت ها و دقتها موج می زند .

او مادر است، اما چگونه مادر؟ !

مادر امامت است و حسنین در دامن مبارک او تربیت یافته اند .

مادری است که از راه تکان دادن گهواره، برای همیشه جهان را تکان می دهد و از طریق «لالایی و تاتایی های » حساب شده، جهان و جهانیان را پر از فریادهای عدالت خواهی می کند و به سمت عدالت پیش می راند .

حضرت امیر (ع) در مورد تربیت خانوادگی می فرمایند:

«یا کمیل، مر اهلک ان یروحوا فی کسب المکارم . . .»

«ای کمیل! خانواده ات را فرمان ده که روزها در به دست آوردن بزرگواری، و شب ها در رفع نیاز خفتگان بکوشند . سوگند به خدایی که تمام صداها را می شنود، هر کس دلی را شاد کند، خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد که به هنگام مصیبت چون آب زلالی بر او باریدن گرفته و تلخی مصیبت را بزداید چنان که شتر غریبه را از چراگاه دور سازد .» (3)

تربیت کلامی کودکان، از زمزمه های زیبای مادر در قالب «لالایی » و «تاتایی » ، آغاز می شود .

از اینجاست که ظرافتهای تربیت، رخ می نماید و یک مادر مسؤول را با مشکلات و موانع تربیتی مواجه می سازد .

مادر با زمزمه های «لالایی و تاتایی » ، در واقع می خواهد در پاکترین سرزمین وجود کودک که همان هستی و انسانیت کودک است تصرف کند و تصرف می کند . آیا در چنین حالتی شایسته و بایسته است که مادر، امر تربیت را سبک و سرسری انگارد؟

آیا زمزمه های کلامی مانند لالایی، تاتایی و غیره مهم نیست و هر لفظ مهمل و بی معنایی که باشد، اشکال ندارد؟

در اینجا جالب است که توجه عزیزان را به یک داستان تربیتی که بسیار جلب توجه می کند جلب نمائیم .

در شعری منسوب به «مادر تربیت » فاطمه زهرا (س) آمده:

اشبه اباک یا حسن

واخلع عن الحق الرسن

واعبد الها ذا المنن

و لا توال ذا الاحن

یعنی

حسن جان مانند پدرت باش

حق را از بند اسارت رهاساز

خدایی پر فضل و احسان را بپرست

از دشمنان کینه توز دوستی و پیروی مکن (4)

این سخن زیبا، از جمله نوازش های نورانی حضرت زهرا (س) است به نوزادش حسن (ع) . آن زمانی که حضرت، نوزادش را روی دست بازی می داد و به هوا می پراند و به دنبال آن با وی با زبان کودکی سخن می گفت، چنین زمزمه می نمود .

فاطمه زهرا (س)، قبل از آنکه یک مادر باشد، معلم و مدیر شایسته بود . مربی و روان شناسی بود که در عمل، «تربیت دینی » را کاربردی ساخت و ظرافتهای تربیتی را در خاندان اهل بیت (ع) به نمایش گذاشت .

آنگاه که حضرت زهرا (س) امام حسین (ع) را بر روی دست نوازش می کرد، می فرمود:

انت شبیه بابی

لست شبیها بعلی

«حسین جان تو به پدرم شباهت داری و به پدرت علی (ع) شبیه نیستی .»

امام علی (ع) سخنان فاطمه (س) را می شنید و لبخند می زد . (5)

مادرانی که فاطمه زهرا (س) را الگوی خویش می دانند، آیا در امر تربیت هم این «مادر تربیت » را الگوی خود می دانند یا خیر؟

اگر فاطمه زهرا (س) را به عنوان الگوی تربیتی قبول دارند - و باید هم قبول داشته باشند - تا به حال چه فکری کرده اند؟

چه کاری کرده اند؟

چاره ای اندیشیده اند یا خیر؟ . . .

مادری که منتظر مد و تجمل روز است و بازار او را فریفت و گیج کرد، چه کار می تواند بکند؟

او خود به دهها سرپرست و مادر احتیاج دارد تا هستی خود را به ثمن اندک نفروشد .

مادری «فن و هنری » است که هر کس استعداد تحصیل آن را ندارد .

مادری «کلاس عشق » است که به قول مولانا:

در آسمان درها نهی، در آدمی پرها نهی

صد شور در سرها نهی، ای خلق سرگردان تو

مادرانی که به خطا، خویشتن را از «عشق مادری » محروم می سازند، وحشتناکترین گمراهی ها را مرتکب می شوند و خسران ابدی است که نه در زمان و نه در ابدیت جبرانی ندارد .

یک مادر کم حوصله و عصبی، چگونه می تواند به ظرافتهای تربیتی جامه عمل بپوشاند؟

چرا «سوراخ دعا را گم کرده ایم » ؟

بیائیم قبول کنیم که «تربیت بزرگترین منبع و معدن » است و ما، در کشف و بهره برداری آن مشکل داریم .

چند درصد از مادران، همانند فاطمه زهرا (س)، زمزمه ها و سایر رفتارهای تربیتی آنها حساب شده و با «استانداردهای تربیت اسلامی » سازگار است؟

آیا شعر: اتل متل توتوله، گاو حسن چه جوره . . . با استاندارهای تربیت اسلامی می سازد؟

آیا یاد دادن چنین جملاتی، اولین وظیفه برخی ها است؟

مادری که دختر هفت تا ده ساله خویش را تقریبا «نیمه عریان » در معرض دید عموم قرار می دهد، چه تضمینی برای حجاب اسلامی و تربیت او دارد؟ چرا عده ای به نام مادر، به بچه ها و فرزندان خیانت می کنند؟

مگر خیانت چه هست؟

خیانت به این نیست که سر کودک را از قفا جدا بکنند، هر کاری که روح و اندیشه کودک را خدشه دار کند، خود بزرگترین خیانت است و هیچ خیانتی، عمق فاجعه اش، عمیق تر از خیانت در امور تربیتی نیست و گناه آن بابخشودنی است .

به هر حال، تا شور و شعور لازم در امر تربیت تحقق پیدا نکند و تا زندگی را سراسر عشق نبینیم، تربیت انقلابی و یا پاکسازی و خودسازی، نوسازی انقلابی تحقق پیدا نمی کند و به بار نمی نشیند .

مادران یخچالی!

تربیت منهای محبت، آب در هاون کوبیدن است .

کتاب کریم می فرمایند:

«و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا، اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلاتقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما، واخفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا;

پروردگارت مقرر داشته است که جز او را نپرستید، به پدر و مادر نیکی کنید، چنانچه یکی یا هر دوی آنها نزد تو به پیری رسیدند کلمه ای رنجش آور به آنها نگو، و بر سرشان فریاد نزن، و با اکرام با آنها سخن بگو، و با آنها خاکساری و مهربانی کن، و بگو: پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کودکی پرورش دادند، تو نیز آنها را مشمول رحمت خود قرار بده .» (6)

ظاهر آیه یک معنای روشنی دارد و آن مهربانی و احترام به والدین است . ولی آنچه مهم است و از روح و معنای پنهان این دو آیه استفاده می شود، این است که وقتی پای تربیت انسانی و اسلامی به میان آمد، در مرحله اول والدین باید این آیات را در عمل تفسیر کنند و یکی از دستورالعمل های کار تربیتی خود قرار دهند تا در مرحله بعدی نوبت به فرزندان برسد .

مادری که می خواهد کار تربیتی معنادار انجام دهد، خود باید:

1 - به فرزندان نیکی کند .

2 - هنگام ناتوانی در دوران نوزادی و کودکی، و یا دوران دیگر، حتی به آنها اف نگوید .

3 - بر سرشان فریاد نزند .

4 - با اکرام با آنها سخن بگوید .

5 - با آنها خاکساری و مهربانی کند و بال و پر پر مهر و آغوش گرم خویش را به سوی آنها بازگشاید .

6 - از خداوند برای فرزندان، طلب سعادت و رحمت بکند .

فاطمه زهرا (س) که خود قرآن ناطق و مفسر کبیر است، یقینا در کار تربیتی، این نکات ظریف و عمیق قرآنی را کاربردی ساخت و بدان جامعه عمل پوشاند .

در روایت آمده، امام حسن (ع) مریض شد و درد و بی تابی آن بزرگوار بالا گرفت، حضرت زهرا (س) فرزند عزیزش را خدمت رسول خدا برده :

«قالت: یا رسول الله ادع الله لابنک ان یشفیه، ای رسول خدا! پروردگارت را بخوان تا فرزندت را شفا دهد .» (7)

در جای دیگر آمده، حضرت زهرا (س) با یاد روزگار شیرین و محبتهای رسول خدا، خطاب به کودکان خود فرمود:

«این ابوکما الذی کان یکرمکما و یحملکما مرة بعد مرة؟

این ابوکما الذی کان اشد الناس شفقة علیکما؟

فلا یدعکما تمشیان علی الارض و لا اراه یفتح هذا الباب ابدا و لایحملکما علی عاتقه کما لم یزل یفعل بکما؟

کجاست پدر مهربان شما دو فرزندم؟ که شما را عزیز و گرامی می داشت، و همواره شما را بر روی دوش خود می گرفت، و نمی گذاشت بر روی زمین راه روید .

کجاست پدر شما که مهربان ترین مردم نسبت به شما بود .

دیگر هرگز او را نمی بینم که این درب منزل را باز کند، و شما را بر دوش خود گیرد، همان رفتاری که همواره نسبت به شما انجام می داد .» (8)

با این شیوه با فرزندان سخن گفتن، در واقع یک دوره کامل، کلاس «آموزش محبت » است . همان کلاسی که پدر بزرگوارش برای وی برگزار کرد، خود دارد برای فرزندان دلبند خویش برگزار می نماید . این همان کلاس کاربردی عملی است، که از زیباترین کلاسهاست .

فاطمه زهرا (س) «مادر محبت » است و با محبت معنادار وی باید جهان هدایت می شد .

اگر با وجود الگوی تربیتی چون فاطمه زهرا (س)، عده کثیری از مادران مسلمان با مشکل تربیتی مواجه هستند، این به خاطر آن است که :

اولا شناخت و معرفت عمیق، نسبت به شخصیت الگو ندارند .

ثانیا شناخت و تلقی و برداشت درست از تربیت اسلامی ندارند .

ثالثا برخورد و رفتارشان در امر تربیت محبت آمیز نیست .

رابعا بسیاری از مادران و پدران تربیت را به عنوان بزرگترین منبع، به حساب نمی آورند .

نویسنده کتاب «کوچک زیباست » که یک بحث اقتصادی در آن مطرح شده است، یکی از عناوین بحث کتاب را «تربیت، بزرگترین منبع » قرار داده است .

می گوید:

«عامل اصلی همه توسعه های اقتصادی از ذهن آدمی برمی خیزد . ناگهان، شهامت، قدرت ابتکار، اختراع، تکاپوی سازنده، نه تنها در یک زمینه بلکه در بسیاری زمینه ها در آن واحد از وجود آدمی فوران می کند . . . بنابراین می توان گفت که تربیت حیاتی ترین منبع برای بشریت است .» (9)

به هر تقدیر، اگر ظرافتهای تربیتی که «مادر مهربان » فاطمه زهرا (س)، آنها را در امر تربیت بکار می گرفت، در زندگی انسانی - اسلامی مسلمانان جامه عمل پوشیده می شد، می بایست در انتظار می ماندیم که:

از محبت تلخها شیرین شود

از محبت مسها زرین شود

از محبت دردها صافی شود

از محبت دردها شافی شود

از محبت مرده زنده می کنند

از محبت شاه بنده می کنند (10)

متاسفانه و صد متاسفانه یکی از مشکلات بسیار بزرگ بر سر راه تربیت، «فقر شادی و فقر محبت » است . از چهره و رفتار برخی از نوجوانان و جوانان کمبود محبت و فقر شادی می بارد .

برخی از والدین، آنقدر نسبت به فرزندان بی مهری و نامهربانی می کنند که بهتر است از آنها به «والدین یخچالی » نام ببریم .

مادری که مسؤولیت خطیر مادر شدن را پذیرفت، چگونه آغوش محبت و مهربانی به سمت و سوی فرزندان باز نمی کند؟

آیا تمامی مشکلات بر سر راه تربیت را می توان با «عروسک انبوه » حل و فصل کرد؟

برخی ها، کودک را بمبارانی از عروسکهای عاجز و عجیب و غریب می کنند و اجازه فکر کردن را از بچه ها می گیرند .

آیا عروسکها جای لبخند و محبت مادر را پر می کنند؟

برخی از مادران کم حوله و بعضا عصبی می خواهند، فقط بچه ها را سرگرم بکنند، دیگر مهم نیست با چه چیز آنها را سرگرم بکنند؟

کسی با عروسک و اسباب بازی مخالف نیست، سخن بر سر این است که:

1 - عروسک جای لبخند، بوسه، نوازش و محبت مادر را پر نمی کند و مشکلات بر سر راه امر تربیت را، تنها با اسباب بازی، نمی توان حل و فصل کرد .

2 - فرزندان را بمبارانی از عروسک و اسباب بازی کردن و قدرت تفکر و خلاقیت را از بچه ها گرفتن درست نیست .

3 - در بازار خرید و فروش عروسکها و اسباب بازی، باید حد و مرزی باشد و والدین عزیز، هر اشیایی را به نام اسباب بازی و عروسک نخرند و بدانند که پشت بعضی از اشیاء به نام عروسک، غرض و مرضهای زیادی خوابیده است .

عروسکی که با باطری روشن می شود وشروع به رقصیدن می کند، چه آثاری در ذهن صاف کودک ببار می آورد و چه پیام و پیامدی دارد؟

مادر باید در امر تربیت، هدفمند، اهل شناخت و مطالعه، با حوصله و صبور، مدیر، مهربان و با ادب، با عاطفه و . . . باشد .

بهشت را به بهاء زیر پای مادران می گسترانند، نه به بهانه .

تا با دست مبارک مادران، جهان به لرزه درنیاید و تا در دامن و آغوش گرم مادران، گرمای محبت به جهان صادر نشود . . . و تا تربیت به مرز استاندارد اسلامی نرسد، هدف اسلام عزیز تامین نمی شود . هدف اسلام عزیز و مورد دعوت دین اسلام، همه بشریت هستند و رسیدن به سعادت از کانال محبت و تربیت .

داستان داوری و مادری:

اگر مادری با داوری بین فرزندان مواجه گردد چه باید بکند؟

داوری و قضاوت، از ظرافت و لطافت خاصی برخوردار است و این امر بر کسی پوشیده و پنهان نیست . ولی داوری بین فرزندان و کودکان، ظرافت و لطافت کار را صد چندان می نماید .

- ذهن صاف و دست نخورده کودکان

- روح لطیف و ظریف آنها

- داوری توام با تربیت

- فضای ذهن کودک و محدودیت های آن، همه و همه دست به دست هم می دهند و کار داوری بین فرزندان و کودکان را با مشکل مواجه می کند .

آیا مادران می توانند داوران خوبی برای فرزندان و کودکان خود باشند؟

در اینجا توجه عزیزان را به یک داستان جالب توجه، که از طرف «مادر محبت » حضرت زهرا (س)، صورت گرفت، جلب می نمائیم .

داستان داوری بدین قرار است که:

«رسول گرامی اسلام درباره مسابقه خطاطی به حسن و حسین (ع) سفارش فرمود:

هر کس خط او زیباتر است، قدرت او نیز بیشتر است .

حسن وحسین هر کدام خط زیبایی نوشتند، اما رسول خدا قضاوت نکرد و آن دو بزرگوار را به مادرشان، فاطمه (س) هدایت فرمود، تا نگرانی قضاوت، با عاطفه مادری جبران شود .

حضرت زهرا (س) دید که هر دو خط زیبا و هر دو در این مسابقه هنری شرکت نموده اند، چه باید کرد؟ با خود گفت:

قالت: انا ماذا اصنع و کیف احکم بینهما؟

من چه می توانم بکنم و چگونه میان دو کودکم داوری کنم؟

قضاوت نهایی را به تلاش خودشان ارتباط داد و فرمود:

یا قرتی عینی انی اقطع قلادتی علی راسکما و انشر بینکما جواهر هذه القلادة فمن اخذ منها اکثر فخطه احسن و تکون قوته اکثر .

ای نور دیدگانم! من دانه های این گردنبند را با پاره کردن رشته آن بر سر شما می ریزم و میان شما دانه های گردنبند را پخش می نمایم . هر کدام از شما دانه های بیشتری بگیرد، خط او بهتر و قدرت او بیشتر است .» (11)

به حق، ظرافت و زیبایی از لابلای این داوری، موج می زند .

این داستان حق، دارای لایه هایی است و آمادگی دارد دریای بیکرانی از داوریهای زیبا را به دینداران و مادران بگشاید و مسیر زندگی انسانها را عوض کند . البته این داستان از باب «مشت نمونه خروار» است و از این قبیل مطالب در سیره علمی و عملی امامان (ع) موج می زند و فراوان است .

حال مادران در مورد این داوری، خود به داوری بنشینند و خودشان را در امور تربیتی محک بزنند!

از دیدگاه قرآن و امامان، امر تربیت و ظرافتهای آن بسیار جدی است و ذره ای کوتاهی در آن روا نباشد .

ذهن، اندیشه، روح و انسانیت چیزی نیست که به راحتی بتوان از کنار آن گذر کرد و یا آن را نادیده گرفت .

علی (ع) می فرمایند:

«لا غنی کالعقل و لا فقر کالجهل و لا میراث کالادب، و لا ظهیر کالمشاورة; هیچ ثروتی چون عقل، و هیچ فقری چون نادانی نیست . هیچ ارثی چون ادب، و هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست .» (12)

حقوق کودکان و عقوق مادران

رسول اکرم (ص) می فرمایند: «یا علی یلزم الوالدین من ولدهما ما یلزم لهما من عقوقهما» (13)

یا علی (ع)، همانطوری که فرزندان ممکن است عاق والدین گردند، والدین هم ممکن است عاق فرزندان گردند .

همانطوری که حقوق طرفینی و فراگیر است، عقوق (ضیق و سختی ها) هم، طرفینی است .

از دیدگاه اسلام، به یک اعتبار، حقوق به دو قسم تقسیم می گردد:

1 - حقوق مادی، 2 - حقوق معنوی .

صاحبان حقوق، عموم مردم می باشند و مرد و زن، پیر و جوان، حتی رحم (بچه در شکم مادر)، صاحبان حق محسوب می شوند .

تربیت انسانی اسلامی، از جمله حقوق معنوی محسوب می شود و نتیجه آن، پیام یا پیامد بزرگی را به همراه خواهد داشت .

آنچه در بین عرف و عموم مرسوم است و شیوع دارد مساله «حقوق و عقوق » والدین است و در اذهان حک شده است که در صورت سرپیچی فرزندان از والدین، فرزندان مورد عاق والدین قرار می گیرند و در دنیا و آخرت پیامدهای بدی در انتظار فرزندان خواهد بود .

این نکته درست، اما حقوق فرزندان چه؟

آیا در صورت سهل انگاری و بی توجهی به امر تربیت، والدین مورد عاق فرزندان قرار نمی گیرند؟ یقینا چنین است و در صورت کوتاهی در امر تعلیم و تربیت، پیامدهای بسیار بدی در انتظار پدر و مادر خواهد بود .

مادری که به خاطر چشم به هم چشمیهای کور و مدستائیها و مدپرستی های پلید، شوهر را زیر سؤال می برد و با شخصیت و مردانگی او بازی می کند، آرامش خانواده را به هم می پاشد و برای امر تربیت ذره ای ارزش قایل نمی شود، مورد عاق فرزندان قرار نمی گیرد و حقوق آنها را پایمال نکرده است؟ !

مادری که می تواند فرزندش را همانند حسین فهمیده، تربیت بکند و باید هم چنین بکند، ولی به خاطر توقعات بیجا و کور، و سرگرمیهای فریبنده، فرزندش با همان استعداد و آمادگی سرشار، سر از زندان درمی آورد، چه جوابی دارد؟

عده ای می گویند در ایران نمی شود کار فرهنگی و تربیتی عمیق و هدفمند انجام داد . ولی باید گفت:

چطور شد، پدر وزیری، وقتی پسرش در پاکستان متولد شد، و استعداد و نبوغ خاصی را در پسرش شناسایی کرد، مسئله را با یکی از بزرگان محلی در میان گذاشت، آن عالم، گفت: شما در پاکستان نمی توانید به هدف برسید، بهترین و مناسب ترین جا برای رشد و کار فرهنگی، ایران است و شما بروید ایران .

آقای وزیری، راهنمایی عالم محل را پذیرفت و آمد قم مقدس و الآن که پسرش حدود شانزده سال سن دارد، حافظ کل قرآن، حافظ کل نهج البلاغه، حافظ بیش از هفتاد دوره کتاب، در گرایشهای مختلف اعم از روایات، فقه، رجال، تفسیر وغیره .

خلاصه یک خانواده پنج نفره، کلشان حافظ کل قرآن هستند و زندگی بسیار ساده هم دارند .»

با این مقدمه، برویم سراغ اصل بحث، و ببینیم رابطه پدر فرزندی بین رسول اسلام (ص) و فاصله زهرا (س) چگونه بوده است؟

شیخ صدوق می فرمایند:

«رسول گرامی اسلام (ص) هر گاه به مسافرت می رفت، با فاطمه (س) خداحافظی می کرد و وقتی از سفر برمی گشت، ابتدا به دیدن فاطمه می شتافت .

در یکی از مسافرت های پیامبر (ص)، حضرت زهرا (س) دو دستبند نقره و یک جفت گوشواره برای خویش و یک پرده برای درب منزل خرید، پیامبر (ص) از مسافرت بازگشت و به دیداردختر شتافت .

پس از مشاهده پرده خانه و زیور آلات ساده فاطمه (س) توقف کوتاهی کرد و به مسجد رفت .

حضرت زهرا (س) با خود اندیشید که پدر ناراحت است و فوری دستبند و گوشواره و پرده را درآورد و خدمت رسول خدا فرستاد و پیام داد:

«قالت: تقرا علیک ابنتک السلام و تقول اجعل هذا فی سبیل الله » دخترت برای تو سلام می فرستد و می گوید که این [زیور آلات اندک] را نیز در راه خدا انفاق کن .

پیامبر (ص) پس از مشاهده بخشش و ایثار فاطمه (س) سه بار فرمود:

«فداها ابوها; پدرش فدای او باد .» (14)

در مقابل، حضرت زهرا (س) درباره عواطف گرم پدرانه رسول خدا (ص) مطلبی را نقل فرمود که قابل توجه و ارزیابی است:

وقتی آیه 63 سوره نور نازل شد که:

«رسول خدا را آنگونه که همدیگر را صدا می زنید، نخوانید»

فاطمه زهرا (س) می فرماید:

ترسیدم که رسول خدا را به لفظ «ای پدر» بخوانم .

من [هم مانند دیگران پدر را] به نام «یا رسول الله » صدا زدم .

[بدین خاطر] پیامبر، یک بار، یا دوبار، یا سه بار از من روی گردانید [و پاسخ نگفت] . سپس رو به من کرد و فرمود:

ای فاطمه (س) این آیه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نشده است . تو از من هستی و من از تو هستم .

همانا این آیه برای ادب کردن جفاکاران درشت خوی قریش، انسانهای خودخواه و متکبر، نازل شده است .

مرا با جمله «ای پدر» خطاب کن که مایه حیات قلب من است و خداوند را خشنود می کند . (15)

این گونه مطالب در سیره عملی پیامبر (ص) و فاطمه زهرا (س) و امامان (ع) موج می زند و اینجا دیگر سخن از عقوق والدین و فرزندان نیست، سخن از حقوق محض است و اخلاق جهانشمول .

نقش تربیتی اینگونه روابط، بسیار بالا است و انسانیت و عاطفه در آن، بسیار فراوان و ریشه دار .

تا بحال، در هیچ جای دنیا، چنین روابطی بین «پدر و دختر» صورت نگرفته است . این رابطه، بر خلاف همه روابط معروف در دنیا دارای شان نزول است و همیشه تاریخ، درس آموز .

این جمله پیامبر (ص) که در حق فاطمه زهرا (س) فرمود:

«فداها ابوها» ، به بلندای تاریخ پیام تربیتی دارد .

این جمله گرانسنگ، می تواند میزان و محک بسیار مناسبی باشد، تا همه کسانی که با امور تربیتی در ارتباط و تماس هستند عموما و والدین خصوصا، خودشان را در معرض محک قرار دهند و فاصله ها را آسیب شناسی کنند .

اگر فاصله ها زیاد هست، که زیاد هم هست چرا؟

چه باید کرد؟

خلاصه سخن آن که:

مردم عصر فضا و تکنولوژی عموما و مسلمانان خصوصا، دنبال آن چیزهایی که به جد باید باشند، نیستند، و دنبال آن چیزهایی که اصلا نباید باشند، هستند . و به عبارت دیگر «سوراخ دعا را گم کرده اند» .

دکور و تجمل، مسلح شدن به مد روز، هماهنگی و همراهی با بازار، رقابت کور با همسایه در ظاهرسازی، پیروی و الگوگیری سریع از وامانده ها و سرخورده های غربی، دنبال هر خس و خاشاک، روانه شدن، روی آوردن به مواد مخدر، به بهانه عروسی ادا و اطوار درآوردن، ریخت و پاش فراوان، سر و صداها و روی آوردن به سوی صداهای آلوده و . . . همه و همه برای آنها مهم است و سراسیمه دنبالش می دوند ولی امر تربیت، قناعت زیبا، محبت و مدارا، الگوگیری دینی و ارزشی، حلال و حرام الهی، روح قرآن، سیره عملی امامان و معصومین (ع) برادری و برابری، تعهد دینی و . . . چندان برایشان مهم نیست و به راحتی از کنارش گذر می کنند .

متاسفانه عده ای از مسلمانان که زیاد هم هستند، از سیره عملی امامان و معصومین الگو نمی گیرند ولی از غربی، آنهم غربی بنجول و سرخورده از زندگی، الگو می گیرند و در جامعه دینی، انگشت نمایی می کنند .

به هر تقدیر، مادران بدانند، که با اندک توجه، می توانند زمینه های زندگی بسیار زیبا را فراهم کنند .

مگر حضرت زهرا (س) از چه ابزارهای تربیتی استفاده می کرد که مادران عصر فضا با آن امکانات بی بهره هستند؟ !

فاطمه زهرا (س)، فقط روح و اندیشه بلند داشت و بس .

ابزارهای تربیتی حضرت، عاطفه بود و محبت .

بینش بود و هدفمندی .

و جاذبه بود و جانفشانی در امر تربیت .

نتیجه و خلاصه:

امور تربیتی و ظرافتها و لطافت های آن، مقام و منزلت مادر و مسؤولت پذیری وی، الگو بودن فاطمه زهرا (س) در «سیره علمی و عملی » در این نوشتار، مثلث بحث را تشکیل می دهد .

امر تربیت، به عنوان بزرگترین منبع و از خدایی ترین مسئله ای است که هر انسان مسؤول با آن روبرو است و کوتاهی در این امر تمام هستی یک انسان را زیر سؤال می برد .

کسی که بیش از همه در میدان تعلیم و تربیت نقش ایفا می کند مادر است، و مادر اولین فردی است که کار تربیتی را آغاز می کند و در این جهت تمام حرکات و رفتار مادر، اعم از زمزمه ها و لالایی، لبخند، نفس کشیدن، ظاهر و باطن، تاثیر عمیقی بر کودک و روح او می گذارد و مثلث شخصیت وی را تشکیل می دهد .

اگر مادران در امر تربیت کوتاهی بکنند و به عنوان مادران بی مسؤولیت معرفی و معروف گردند، عقوق و عوارض بدی در انتظار آنها است و هیچ عذری پذیرفته نیست .

در پایان باید گفت، آنچه می تواند مادران و فرزندانشان را در امر تربیت، بیمه کند، عمل کردن به «سیره و رفتار عملی و علمی » فاطمه زهرا (س) است ولا غیر .

پی نوشت ها:

1) مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بیت 1767، اشاره به آیه 12 غاشیه .

2) همان، دفتر سوم .

3) نهج البلاغه، حکمت 257 .

4) مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 389 .

5) همان .

6) سوره اسراء، آیات 17 - 23 - 24 .

7) بحارالانوار، ج 59، ص 104 .

8) محمد، دشتی، «نهج الحیاة - فرهنگ سخنان فاطمه » قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، 1375، ص 74 .

9) ای . اف . شوماخر، «کوچک زیباست » علی رامین، تهران: صدا و سیما، چهارم، 1378، ص 61 .

10) مثنوی معنوی، دفتر دوم، ابیات 1529 - 1531 .

11) محمد، دشتی، همان، یا بحارالانوار، ج 45، ص 190، ح 36 .

12) نهج البلاغه، حکمت 54 .

13) بحارالانوار، ج 77، ص 60، ح 3، باب 43 .

14) محمد دشتی، همان .

15) همان .

منبع: سایت حوزه نت

۰

خیمه فاطمی مهدیه شهرستان آمل

زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز دهه فاطمیه

خیمه فاطمی مهدیه شهرستان آمل

خیمه فاطمی مهدیه شهرستان آمل

همزمان با فرارسیدن ایام سوگواری دهه فاطمیه، خیمه فاطمی مهدیه شهرستان آمل راه اندازی شد.

در خیمه فاطمی مجازی سایت مهدیه شهرستان آمل، عزاداران فاطمی  باموضوعات مختلفی از سیره و سبک زندگی حضرت زهرا علیها السلام آشنا گردیده واز طرف مهدیه آمل سعی می شود تا یک محیط بسیار معنوی را ایجاد کنیم تا عاشقان و عزاداران فاطمی بتوانند حال وهوای یک خیمه عزاداری واقعی را تجسم بکنند.

۰

حضرت زهرا سلام الله‌علیها سرمشقی برای زن ایرانی

زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز رهبری انقلاب دهه فاطمیه

حضرت زهرا سلام الله‌علیها سرمشقی برای زن ایرانی

حضرت زهرا سلام الله‌علیها سرمشقی برای زن ایرانی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «حضرت زهرا سلام الله‌علیها سرمشقی است برای زن ایرانی که میخواهد علیرغم تمام بدآموزیها، موجودی دنباله‌رو ایشان، یعنی دیندار، طیب و طاهر، شجاع، مبارز و وفادار باشد و در عین حال در میدانهای دشوار زندگی با تمام وجود سرمایه‌گذاری کند.» ۶۳/۱۱/۱۲

۰

حق کرامت الهی زن از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

سبک زندگی اسلامی زندگی به سبک شهدا زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز رهبری انقلاب

حق کرامت الهی زن از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

حق کرامت الهی زن از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

پیش از این در مقالات «حدیث زینبی مادران ایرانی» که به مناسبت تقریظ رهبر معظّم انقلاب اسلامی بر کتاب «تنها گریه کن» و «به احترام حماسۀ مهربانوانِ سرزمین و دین و آیین» به‌مناسبت تقریظ معظّم‌له بر کتاب «حوض خون» به تبیین نقش زنان در تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی (از مشروطه تا دفاع مقدس) پرداخته شد. اینک و به‌مناسبت رونمایی از تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله) برکتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» زندگی‌نامۀ خانم کونیکو یامامورا مادر شهید ژاپنی‌تبار دفاع مقدس به بیان ویژگی‌ها و نقش ماندگار و مؤثر زن در جامعه و تاریخ از منظر معظّم‌له پرداخته می‌شود.

تشریح این نقش، در مکتب اسلام از منظر رهبر معظّم انقلاب را می‌توان در چند محور زیر خلاصه کرد.

* بخش اول: توصیف ویژگی‌ها
* [الف] از نظر معرفتی و معنوی
نه تنها هیچ تفاوتی میان زن و مرد در کسب علوم بشری و معارف الهی وجود ندارد بلکه در بسیاری از زمینه‌های معنوی پیشگامی از آنِ بانوان است. اسلام به کرامت ذاتی زنان قائل است.

امکان نیل به بالاترین مدارج و مراتب علمی، فقهی، فلسفی
«خانم‌های باسوادِ مسلمانِ مؤمنِ درسخوانی که یا مشغول تحصیلند و یا در دانشگاه‌ها، بهترین علوم را در بالاترین مدارج تدریس می‌کنند، زیادند و این برای نظام اسلامی مایه‌ی افتخار است. خانم‌هایی هستند که بحمدالله بالاترین تخصّص‌ها را در پزشکی و در علوم گوناگون ـ در زمینه‌ی علوم انسانی، در زمینه‌ی علوم تجربی و در زمینه‌ی علومِ گوناگونِ دیگر دارند. خانم‌هایی هستند که در زمینه‌ی علوم دینی پیشرفت کرده و به مراتب بالا رسیده‌اند. یک روز یک خانم بزرگوار در ایران ـ در اصفهان ـ بود، به نام «بانوی اصفهانی» که خانم بسیار عالی‌مقامی بود. مجتهده و عارف و فقیه بود. امّا فقط او بود. امروز بحمدالله دختران جوانی که در آینده‌ی نه چندان دور به مقامات عالی علمی، فقهی و فلسفی می‌رسند، بسیارند. این‌ها افتخار نظام اسلامی هستند؛ و پیشرفت زن یعنی این.» (بیانات در دیدار گروهی از پرستاران، ۱۳۷۳/۷/۲۰)

پیشروی در میدان معنویت و تقرّب به خدا و پیشگامی در حرکت معنوی انسان به‌سوی پیشرفت‌ها
«در زمینه‌ی مسائل معنوی، زنان جزو پیشگامان حرکت معنوی انسان به سوی پیشرفت‌ها هستند... آن‌جایی که بحث ایمان و اسلام و صبر و صدق و مجاهدت در راه به دست آوردن ارزش‌های انسانی و اسلامی و معنوی است، می‌فرماید: «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ» (سوره‌ی احزاب، آیه‌ی ۳۵). در این آیه ده عنوان برای ارزش‌های معنوی ذکر می‌شود؛ اسلام، ایمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع و دیگر چیزها. زن و مرد در این میدان، دوش به دوش حرکت می‌کنند و پیش می‌روند؛ هر دو را ذکر می‌کند. این بت مردگرایی را که در جاهلیت‌ها همیشه به وسیله‌ی مردان و حتی به وسیله‌ی زنان پرسیده می‌شد، اسلام در این آیات می‌شکند. در میدان مسائل سیاسی و اجتماعی، بیعت زن را یک امر لازم و یک مسأله‌ی زنده معرفی می‌کند.» (بیانات در دیدار با گروه کثیری از بانوان، ۱۳۷۹/۶/۳۰)

ارزش‌گذاری اسلام به کرامت و اصالت زن‌بودن
«ما باید در مورد مسأله‌ی زن نگاه جامع داشته باشیم، و این نگاه جامع در اسلام هست. مسأله‌ی ارزشگذاری به اصالت زن، زن بودن، برای زن یک ارزش والاست؛ یک اصل است. به هیچ وجه تشبّه به مردان برای زن ارزش به حساب نمی‌آید؛ هم‌چنان که برای مردها تشبه به زنان ارزش به حساب نمی‌آید. هر کدام نقشی دارند، هر کدام جایی دارند، جایگاهی دارند و طبیعتی دارند و مقصودی از وضعیت خاص آن‌ها در آفرینش حکیمانه‌ی الهی مورد نظر بوده که این مقصود باید برآورده شود؛ این مسأله مهم است.» (بیانات در دیدار گروهی کثیری از بانوان نخبه در آستانه‌ی سالروز میلاد حضرت زهرا (س)، ۱۳۸۶/۴/۱۳)

* [ب] از نظر سیاسی ـ اجتماعی
 
زنان همچون مردان در تمامی حوزه‌های سیاسی اجتماعی مسئولیت دارند و حق بیعت زنان به رسمیت شناخته می‌شود.

تثبیت و رسمیت حق بیعت برای زنان در حکومت اسلامی
«در اسلام بیعت زن، مالکیّت زن، حضور زن در این عرصه‌های اساسی سیاسی و اجتماعی، تثبیت شده است: «إِذَا جَائَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَىٰ أَنْ لَا یُشْرِکْنَ بِاللَّه» (سوره‌ی ممتحنه، آیه‌ی ۱۲) زن‌ها می‌آمدند و با پیغمبر بیعت می‌کردند. پیغمبر اسلام نفرمود که مردها بیایند بیعت کنند و به تبع آن‌ها، هرچه که آن‌ها رأی دادند، هرچه که آن‌ها پذیرفتند، زن‌ها هم مجبور باشند قبول کنند؛ نه. گفتند زن‌ها هم بیعت می‌کنند؛ آن‌ها هم در قبول این حکومت، در قبول این نظم اجتماعی و سیاسی شرکت می‌کنند. غربی‌ها هزار و سیصد سال در این زمینه از اسلام عقبند و این ادّعاها را می‌کنند! در زمینه‌ی مالکیّت نیز همین‌طور؛ و در زمینه‌های دیگری که مربوط به مسائل اجتماعی و سیاسی است.» (بیانات در دیدار گروه کثیری از بانوان، ۱۳۷۹/۶/۳۰)

برابری در تمامی عرصه‌های سیاسی اجتماعی
«اسلام وقتی که می‌گوید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» (سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۷۱)، یعنی مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموعه‌ی نظام اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر همه سهیم و شریکند؛ زن را استثناء نکرده. ما هم نمی‌توانیم زن را استثناء کنیم. مسئولیت اداره‌ی جامعه‌ی اسلامی و پیشرفت جامعه‌ی اسلامی بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هر کدام به‌نحوی بر حسب توانایی‌های خودشان.» (بیانات در دیدار گروهی کثیری از بانوان نخبه در آستانه‌ی سالروز میلاد حضرت زهرا (س)، ۱۳۸۶/۴/۱۳)

سهیم و شریک بودن در مسئولیت ادارۀ جامعۀ اسلامی و پیشرفت آن
«در فعّالیت سازندگی، در فعّالیت اقتصادی، در طرّاحی و فکر کردن و برای امور کشور و یک شهر و یک روستا و یک مجموعه و امور شخصی خانواده مطالعه کردن، میان زن و مرد تفاوتی نیست. همه مسؤولند و همه باید انجام دهند.» (بیانات در اجتماع مردم خوزستان، ۱۳۷۵/۱۲/۲۰)
 
* [ج] از نظر اقتصادی
 
حق مالکیت و استقلال زنان در اسلام حقّی رسمی و تثبیت‌شده است.

حق مالکیت و استقلال اقتصادی زن در اسلام
«در اسلام، زن مالک ثروت خود است. شوهرش راضی باشد، یا راضی نباشد؛ پدرش راضی باشد، یا راضی نباشد ـ فرقی نمی‌کند ـ او می‌تواند ثروت و مال و اندوخته‌ی خود را مصرف کند و ربطی به کس دیگری ندارد. نظر اسلام، این است. در حمایت از استقلال اقتصادی زنان، دنیا سیزده قرن است که از اسلام عقب است. اسلام این را سیزده قرن قبل گفته است؛ ولی در اروپا تازه چهل سال، پنجاه سال و در بعضی از کشورها کمتر از این مدّت است که تازه شروع کرده‌اند به زن اجازه دهند که در مال و ملک خود، دخل و تصرّف کند! اسلام، از این جهت هم جلو است.» (بیانات در اجتماع بانوان خوزستان، ۱۳۷۵/۱۲/۲۰)
* [د]ازنظر نقش خانوادگی
 
علاوه بر حق انتخاب همسر، زن در ادارۀ خانواده و تربیت فرزند نقش اصلی و محوری دارد و ضمن برخورداری از حقوق ویژه، شریک و همراه همسر در زندگی محسوب می‌شود نه تابع او.

رسمیت حق زن در انتخاب همسر
«زن به‌عنوان یک زوجه و یک همسر، در مراحل مختلف مورد توجّه و عنایت ویژه‌ی اسلامی قرار دارد. در درجه‌ی اوّل، مسأله‌ی انتخاب همسر است. به‌نظر اسلام، زن در انتخاب همسر آزاد است و هیچ‌کس نمی‌تواند در مورد انتخاب همسر، بر هیچ زنی چیزی را تحمیل کند. یعنی حتی برادران زن، پدرِ زن ـ خویشاوندان دورتر که جای خود دارند ـ اگر بخواهند بر او تحمیل کنند که تو حتماً باید با شخص مورد نظر ازدواج کنی، نمی‌توانند و چنین حقّی را ندارند. این، نظر اسلام است.» (بیانات در اجتماع بانوان خوزستان، ۱۳۷۵/۱۲/۲۰)

نقش مؤثر در ادارۀ خانواده
«زن را به چشم آن عنصر اصلی تشکیل خانواده در نظر بگیرید؛ که خانواده اگرچه از مرد و زن تشکیل می‌شود و هر دو در تشکیل خانواده و موجودیّت آن مؤثرند، امّا آسایش فضای خانواده، آرامش و سکونتی که در فضای خانه است، به برکت زن و طبیعت زنانه است. با این چشم به زن نگاه کنند تا معلوم شود که او چگونه کمال پیدا می‌کند و حقوقش در چیست.» (بیانات در دیدار گروهی از بانوان به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا (س) و روز زن، ۱۳۷۱/۹/۲۵)

«نظر اسلام در باب خانواده و جایگاه زن در خانواده، نظر خیلی روشنی است. «المرأة سیّدة بیتها»؛ بزرگ خانه، زن خانه است؛ این از پیغمبر اکرم است.» (بیانات در دیدار با بانوان نخبه، ۱۳۹۰/۳/۱)

مهم‌ترین نقش در تربیت فرزندان
«علّت این‌که اسلام این قدر به نقش زن در داخل خانواده اهمیّت می دهد، همین است که زن اگر به خانواده پایبند شد، علاقه نشان داد، به تربیت فرزند اهمیّت داد، به بچه‌های خود رسید، آن‌ها را شیر داد، آن‌ها را در آغوش خود بزرگ کرد، برای آن‌ها آذوقه‌های فرهنگی ـ قصص، احکام، حکایت‌های قرآنی، ماجراهای آموزنده ـ فراهم کرد و در هر صورتی به فرزندان خود مثل غذای جسمانی چشانید، نسل‌ها در آن جامعه، بالنده و رشید خواهند شد. این هنر زن است و منافاتی هم با درس خواندن و درس گفتن و کار کردن و ورود در سیاست و امثال این‌ها ندارد.» (بیانات در اجتماع بانوان خوزستان، ۱۳۷۵/۱۲/۲۰)

شراکت با همسر در خانواده و نفی تابع مرد بودن
«این طور هم نیست که بگوییم همه جا خانم باید از آقا تبعیت کند؛ نخیر. چنین چیزی نه در اسلام داریم و نه در شرع. «اَلرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء» معنایش این نیست که زن بایستی در همه‌ی امور تابع شوهر باشد. نه! یا مثل برخی از این اروپاندیده‌های بدتر از اروپا و مقلّد اروپا، بگوییم که زن بایستی همه کاره باشد و مرد باید تابع باشد. نه! این هم غلط است. بالاخره دو تا شریک و دو تا رفیق هستید. یک جا مرد کوتاه بیاید، یک جا زن کوتاه بیاید. یکی این‌جا از سلیقه و خواست خود بگذرد، دیگری در جای دیگر، تا بتوانید با یکدیگر زندگی کنید.» (خطبه‌ی عقد مورخه‌ی ۱۳۷۷/۱/۱۹)

برابری حقوق و تعادل میان زن و مرد
«در خانواده، حدود و حقوقی هست. مرد حقوقی دارد، زن هم حقوقی دارد و این حقوق به‌شدّت عادلانه و متوازن ترتیب داده شده است. آن‌چه به نام اسلام است و غلط است، آن‌ها را نمی‌گوییم و از آن‌ها دفاع نمی‌کنیم. آن‌چه متعلّق به اسلام است، بیّنات اسلام و مسلّمات اسلام است. این‌ها چیزهایی است که میان حقوق زن و مرد در داخل خانواده توازن قائل است.» (بیانات در همایش بانوان بزرگ در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر، ۱۳۷۶/۷/۳۰)
 
 
۰

زینب(س) ؛ نماد شهامت و شکیبایی

زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز ویژه نامه مذهبی ماه محرم

زینب(س) ؛ نماد شهامت و شکیبایی

جایگاه شهید و شهادت و مفهوم شهادت طلبی

به مقوله شهید، شهادت و شهادت طلبی در اسلام ناب محمدی(ص) اهمیت بسیاری داده شده است. شهید و شهادت دارای جایگاه ویژه ای نزد خداوند می باشند و شهادت به عنوان مهمترین اعمال و بالاترین مراحل تکامل عملی، معرفی گردیده است. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: "بالاتر از هر نیکوکاری، نیکوکاری دیگری است، تا آن گاه که مرد در راه خدا شهید شود، همین که در راه خدا شهید شد بالاتر از آن نیکوکاری نیست."1

همچنین حضرت علی(ع) در هنگام ضربت خوردن می فرمایند: "سوگند به خدای کعبه که رستگار شدم." یعنی شهادت را مایه رستگاری می دانند.خداوند متعال در قرآن کریم می فرمایند: "کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار، بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان به ایشان روزی می دهند."2

این است که وقتی شهید، پس از شهادت کرامت و عنایت خداوند را مشاهده می کند، دوست دارد دوباره به دنیا برگردد و دوباره در راه خدا بجنگد و بار دیگر کشته شود.بنابراین، می توان گفت تنها مرحله ای از تکامل که انسان با رسیدن به آن به رستگاری و سعادت جاوید خویش یقین پیدا می کند، مرحله شهادت در راه خداست.فضایل ذکر شده درباره شهید و شهادت، موجب ایجاد روحیه شهادت طلبی در بین مسلمانان می گردد.

پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: "هر که صادقانه از خداوند شهادت را مسألت کند و خداوند او را به منزلتهای شهیدان برساند، هر چند در بستر خود بمیرد."3 و یا اینکه امام علی(ع) در خطبه 156 نهج البلاغه می فرمایند: "گفتم: ای رسول خدا! مگر جز این است که در روز "احد" که گروهی از مسلمانان به شهادت رسیدند و شهادت نصیب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودی: "ای علی! مژده باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد. پیامبر(ص) به من فرمود: همانا این بشارت تحقق می پذیرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟ گفتم: ای رسول خدا! چنین موردی جای صبر و شکیبایی نیست بلکه جای مژده شنیدن و شکرگزاری است." 4

در معنای شهادت طلبی می توان گفت، شخص با اینکه می داند در جنگ کشته می شود، باز هم در جنگ شرکت کند و همین منشأ قداست شهادت است؛ زیرا شهادت 2 رکن دارد؛ اول اینکه: در راه خدا باشد؛ یعنی هدف مقدس بوده و انسان بخواهد خود را فدای هدف کند و دیگر اینکه آگاهانه صورت گرفته باشد و شهادت به حکم اینکه عملی آگاهانه است و اختیاری و در راه هدف مقدس و از هر گونه انگیزه خودگرایانه منزه و مبراست، تحسین انگیز و افتخارآمیز است و عملی قهرمانانه تلقی می شود و در میان انواع مرگها، تنها این نوع از مرگ است که از حیات و زندگی، برتر و مقدس تر و عظیم تر و باافتخارتر است.

نمونه تاریخی این مطلب، یاران باوفای امام حسین(ع) می باشند، با آنکه آن حضرت در شب عاشورا خطاب به یاران خویش فرمود: "هر که می خواهد برود و هر کس می خواهد بماند، البته هر کس ماند فردا شهید می شود." عده ای رفتند و عده ای که طعم شیرین شربت شهادت را خداوند به آنها قبل از شهید شدنشان چشانده بود، ایستادند و مقاومت کرده و سپس به درجه رفیع شهادت نایل شدند.خاندان رسالت همیشه به عنوان الگوهای برتر شهادت طلبی مطرح می باشند و حضرت زینب(س) نیز به عنوان پیام آور کربلا، الگوی شهادت طلبی هر زن و مرد مسلمانی می باشد.

 

شهادت طلبی حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)

حضرت زینب(س) در خانواده وحی متولد شد. پدر بزرگوارش حضرت علی(ع) شجاع ترین مردان در صحنه نبرد و پیروز همیشه میدان بود و مادرش حضرت زهرا(س) نیز شجاعت را به کمال دارا بود. امام علی(ع) نه تنها آرزوی شهادت داشت بلکه از اینکه در جنگ احد به شهادت نرسید، ناراحت بود، که با مژده رسول خدا(ص) به او، شکرگزاری کرد و سرانجام در 21 رمضان سال چهلم هجری به آرزوی دیرینه خود نایل گشت.

حضرت زهرا(س) نیز در هنگام دفاع از موضع ولایت، در حالی که هنوز بانویی جوان بود، به شهادت رسید.آری! حضرت زینب(س) دختر علی و فاطمه(س) است و مسلماً صفات و ویژگیهای این دو معصوم را به ارث خواهد برد.او از کودکی با شهادت آشنا گشت. قطعاً این انس به شهادت، ریشه شهادت طلبی این بانوی مکرمه است و به همین دلیل در محرم سال شصت هجری، با کاروان شهادت همراه گردید، هر چند این همراهی به شهادت ایشان منجر نگردید، لکن در جایگاههای مختلف آمادگی خود را برای کشته شدن در راه خدا اظهار داشت."در مجلس ابن زیاد، عبیدا...بن زیاد، متوجه حضرت علی بن الحسین(ع) شد و گفت: این مرد کیست؟ گفتند: علی بن الحسین. گفت: مگر علی بن الحسین را خدا نکشت؟!

حضرت فرمود: من برادری داشتم که نام او نیز علی بن الحسین بود و مردم ظالم او را کشتند. گفت: بلکه خدا او را کشت! حضرت فرمود: خداوند، جانها را به هنگام مرگشان می گیرد. ابن زیاد گفت: آیا تو جرأت داری که به من جواب بدهی؟! او را ببرید و گردنش را بزنید! عمه اش زینب(س) شنید و فرمود: ای پسر زیاد! تو کسی را از ما باقی نگذاشتی، اگر قصد کشتن او را داری، مرا نیز با او بکش."

حضرت زینب(س) در این مجلس و در مواضع دیگری با جرأت و شجاعتی که به ارث برده بود، همچون مادرش از مقام"ولایت" دفاع نمود، بدون اینکه از شهادت در راه خدا واهمه ای داشته باشد.پس از شهادت امام حسین(ع)، سپاه عمرسعد برای غارت خیمه های اهل بیت(ع) هجوم بردند. گروهی از آنان به امام سجاد(ع) رسیدند. امام(ع) در آن حال از شدت ضعف و بیماری نمی توانست از جای خود برخیزد.

وقتی سپاه عمرسعد به امام سجاد(ع) رسید، یکی فریاد برآورد: به صغیر و کبیر آنها رحم نکنید و احدی از آنان را باقی نگذارید! دیگری گفت: شتاب نکنید تا با امیر عمر سعد در این باره مشورت کنیم! شمر شمشیر کشید و قصد جان امام(ع) را نمود. حمیدبن مسلم گفت: یا سبحان ا...! آیا کودکان کشته می شوند؟ همانا او کودکی مریض است! شمر گفت: ابن زیاد دستور کشتن فرزندان حسین را صادر کرده است.

۰

نماهنگ | قربان آن دل...

بانک فیلم زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز نمآهنگ

نماهنگ | قربان آن دل...

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «امام صادق (علیه ‌السّلام) از راوی سؤال میکنند: تَجلِسونَ وَ تُحَدِّثون؟ می‌نشینید دُور هم، صحبت میکنید، حرف میزنید؟ یعنی مسائل ما را مطرح میکنید؟ او جواب میدهد که بله، این کار را میکنیم؛ یعنی همین مجموعه‌ی هیئات. بعد حضرت میفرمایند: اِنَّ تِلکَ المَجالِسَ‌ اُحِبُّها؛ من دوست میدارم این مجالس را. قربان آن دل! [میفرماید] مجالس شما را دوست میدارم. اِنَّ تِلکَ المَجالِسَ‌ اُحِبُّها و اَحیوا اَمرَنا؛مسئله‌ی ما را زنده نگه دارید.» ۱۴۰۰/۱۱/۳

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ماه محرم‌ و در قالب بسته رسانه‌ای «از تبیین تا قیام»، نماهنگ «قربان آن دل...» را منتشر میکند.

۰

جملاتی از رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام

زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز رهبری انقلاب ویژه نامه مذهبی ماه محرم

جملاتی از رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام

به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، با فرارسیدن ماه محرم‌ و ایام عزاداری شهادت حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام و یاران باوفای ایشان بیست جمله‌ی برگزیده از امام خامنه‌ای درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام را از نظر می‌گذرانید.

۱/ در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ی برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ی دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. ۱۳۷۱/۱۱/۰۶

۲/ تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

۳/ یکی از بزرگترین نعمت‌ها، نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم و نعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

۴/ قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکم‌تر میان خودشان و حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

۵/ در ماه محرم، معارف حسینی و معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامی اصیل و صحیح است برای مردم بیان کنید. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

۶/ اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمی» را باز کنید و از رو بخوانید، برای مستمع گریه‌آور است و همان عواطفِ جوشان را به‌وجود می‌آورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلس‌آرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعی‌اش دور بماند؟! ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

۷/ وقتی شعر را می‌خوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمی‌خوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمی‌کنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. ۱۳۸۶/۰۴/۱۴

۸/ برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک می‌کند. یکی از آن کارها، همین عزاداری‌های سنّتی است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین می‌شود. این‌که امام فرمودند «عزاداری سنّتی بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دسته‌های عزاداری به راه انداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش می‌کند و بسیار خوب است. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

۹/ من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمی‌توانم این مطلب - قمه‌زدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضی‌ام. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

۱۰/ لازم است از همه برادران و خواهرانی که در سراسر کشور، در ایّام عزاداری، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزاداری، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روز‌ها را بزرگ داشتند سپاسگزاری کنم. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

۱۱/ هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ی به عاشورا و به حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) است. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱

۱۲/ اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آن‌جا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر می‌افتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسین‌بن‌علی‌ها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. ۱۳۷۵/۰۳/۲۰

۱۳/ اگر فداکاری بزرگ حسین‌بن‌علی علیه‌السلام نمی‌بود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلی متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمه‌ی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلی برچیده می‌شد. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

۱۴/ کار امام حسین علیه‌الصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. ۱۳۷۵/۰۹/۲۴

۱۵/ عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره‌ی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! ۱۳۷۳/۱۰/۱۵

۱۶/ امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتاب‌ها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵

۱۷/ عاشورا پیام‌ها و درس‌هایی دارد. عاشورا درس می‌دهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس می‌دهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس می‌دهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار می‌گیرند. ۱۳۷۱/۰۴/۲۲

۱۸/ درس عاشورا، درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکی از درس‌های عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابی‌عبداللَّه الحسین علیه‌السّلام انجام دادید. خود این، یکی از درس‌های عاشورا بود. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

۱۹/ امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهی که در آن، خون بر شمشیر پیروز می‌شود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوه‌های نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیه‌السّلام است که شما دیدید. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

۲۰/ درس حسین‌بن‌علی علیه‌الصّلاةوالسّلام به امّت اسلامی این است که برای حقّ، برای عدل، برای اقامه‌ی عدل، برای مقابله‌ی با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحی که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. ۱۳۹۲/۰۳/۲۲

۰

خط حزب‌الله ۳۵۱ | از تبیین تا قیام

زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز رهبری انقلاب

خط حزب‌الله ۳۵۱ | از تبیین تا قیام

شماره‌ی سیصد و پنجاه و یکم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «از تبیین‌ تا قیام» منتشر شد.

* خط حزب‌الله در یادداشت این هفته خود، به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم و ایام عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، نگاهی به ابعاد حرکت روشنگرانه امام حسین علیه‌السلام در نهضت عاشورا با عنوان «از تبیین تا قیام» داشته است.

* سخن هفته این شماره خط حزب‌الله، با عنوان «نمازجمعه، قرارگاه تبیین و امید آفرینی» به مناسبت دیدار اخیر رهبر انقلاب اسلامی با ائمه جمعه، مروری بر نقش بی بدیل و استثنائی نهاد نماز جمعه در مقابله با جنگ نرم دشمن داشته است.

* شماره‌ی این هفته‌ی خط حزب‌الله به روح مطهر شهید دفاع مقدس، عبدالحسین خبری تقدیم می‌شود.
۰

نگاهی به فرصتِ معنوی «روز عرفه» و بهره‌برداری از آن براساس بیانات رهبر انقلاب؛ ساعتهای بهشتی

زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز رهبری انقلاب ماه ذی الحجه

نگاهی به فرصتِ معنوی «روز عرفه» و بهره‌برداری از آن براساس بیانات رهبر انقلاب؛ ساعتهای بهشتی

 ساعتهای بهشتی
بعدازظهرِ روز عرفه، یکى از آن ساعات بهشت است، اگر ما بتوانیم آن را درک بکنیم. بیخود نیست که یک شخصیّتى مثل حسین‌‌بن‌‌على با آن عظمت، آن نصفه‌‌روز را صرف میکند با آن دعا. ۷۲/۳/۵

* مثلِ اکسیر و کیمیا
روز عرفه را قدر بدانید؛ خود را برای ورود به درگاه خشوع در مقابل پروردگار آماده کنیم. روز بزرگی است روز عرفه. ما دچار غبارگرفتگی و زنگ‌زدگی در دلهایمان میشویم؛ تضرّع، خشوع، ذکر، توسّل، این زنگها را و این غبارها را میزداید و روزهای مشخّصی، فرصتهای برتری برای این زنگ‌زدایی و رنگ‌زدایی و غبارروبی هست که از جمله‌ی برترینِ آنها عرفه است. روز عرفه را قدر بدانید. از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمّی است؛ لحظه‌لحظه‌ی این ساعات مثل اکسیر، مثل کیمیا حائز اهمّیّت است؛ اینها را با غفلت نگذرانیم. ۹۴/۶/۲۵


* روزِ برکت و رحمت الهی
برکات عظیم روز عرفه، در حقیقت چنین روزی را به معنای روز عید، روز برکت و روز رحمت از طرف پروردگار به ما معرفی میکند... این فرصتها را برای توجّه به پروردگار مغتنم بشمارید... ملتی که راه دشواری را در پیش روی خود دارد و میخواهد کار بزرگی را انجام دهد، در کنار کار و تلاش و مجاهدت، لازم است که باب گشاده‌ای برای دعا و توجّه به پروردگار و استمداد از خداوند قرار دهد. ۷۳/۲/۲۸

* فرصتِ توبه
در روایتی دیدم که «عرفه و عرفات را بدین خاطر چنین اسمی داده‌اند که در این روز و آن مکان، موقعیّتی برای اعتراف به گناه در نزد پروردگار پیش می‌آید.» اسلام، اعتراف به گناه را در پیش بندگان، مجاز نمیداند. اما پیش خدا، چرا. بین خودتان و خدا، بین خودمان و خدا، خلوت کنیم و به قصورهایمان، به تقصیرهایمان، به خطاهایمان و به گناهانمان که مایه روسیاهی ما، مایه بسته شدن پروبال ما و مانع پرواز ماست، اعتراف نماییم و از آنها توبه کنیم. ۷۳/۲/۲۸

* روز دعا و ذکر و راز و نیاز
روز عرفه، روز دعا و ذکر و تضرع و ابتهال و راز و نیاز است؛ بخصوص شما جوان‌ها قدر این روزهای بزرگ و این ساعات باارزش را بدانید. همین رابطه‌ی با خداست که سینه‌ها و دل‌ها را منشرح میکند؛ راه را برای انسان باز میکند؛ عزم و اخلاص به انسان میدهد؛ به کارها برکت میبخشد؛ توفیق الهی را بر سر انسان سایه‌گستر میکند و نتیجه‌ی آن، پیشرفت در خط اصیل ارزش‌های اسلامی است. ۸۴/۱۰/۱۹

* این فرصتها را کوچک نشمارید
عرفه روز بزرگی است. تطهیر روح و صفا دادن به نفس، برای یکایک ما در هر جا که هستیم مسأله اساسی و مهمّی است. این فرصتها را کوچک نشمارید و این مسائل را ناچیز ندانید. در راه حرکتِ بزرگ ملت ایران و سازندگی و پیروزی بر دشمنان و ایستادگی در مقابل زورگویان و رسیدن به اهداف عالیه نظام اسلامی، ارتباط با خدا و توجّه و توسّل و تضرّع به پروردگار نقش دارد. ۷۳/۲/۲۸

* پیروان اهل‌بیت در روز عرفه باید اهل دعا باشند
روز عرفه، روز دعا و استغفار و توجه است. دعای سراسر عشق و شور و سوز در روز عرفه، که سیدالشهداء امام حسین (علیه‌السّلام) در مراسم عرفات انشاء فرموده است، نشان‌دهنده‌ی آن روحیه‌ی شیدائی و عشق و شوری است که پیروان اهل‌بیت در یک چنین ایامی باید داشته باشند. این ایام را قدر بدانید. ۹۰/۸/۱۱

* بدانید با مخاطبی سخن می‌گویید
حتماً سعى کنید به معانى دعای عرفه توجّه کنید؛ دقّت کنید ببینید چه میگوید. نه اینکه بنشینید رویش فکر کنید -اینها فکر کردن نمیخواهد- فقط وقتى حرف میزنید، بدانید دارید با مخاطبى سخن میگویید، و معناى آن کلمه را بفهمید که چیست. ۷۲/۳/۵

* دعای عرفه را باتوجه به معنای آن بخوانید
دعای عرفه‌ی امام حسین علیه‌السّلام پُر از معارف است. من به شما عزیزان واقعاً با قاطعیت عرض می‌کنم: بپذیرید که هر کس دعای عرفه را با توجه به معنایش بخواند، از وقتی که این دعا را شروع به خواندن می‌کند تا به آخرش برسد، با آن آدمی که قبل از خواندن دعا بود - ولو قبلاً ده بار این دعا را خوانده باشد - به‌کلّی تفاوت می‌کند. ۷۹/۱۰/۲۷


* بهترین خواسته‌ها برای انسان
دعاهایی که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست. اولا خواسته‌هایی در این دعاها گنجانده شده است که به ذهن امثال ماها اصلا خطور نمی‌کند و انسان از زبان ائمه (علیهم‌السلام) آنها را از خدا طلب می‌کند. در دعای ابوحمزه و دعای افتتاح و دعای عرفه بهترین مطالبات و خواسته‌ها برای انسان مطرح می‌شود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، می‌تواند برای او سرمایه باشد. ثانیا در این دعاها مایه‌های خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن و بیانی ادا شده است که دل را خاشع و نرم می‌کند. ۸۴/۷/۲۹

* روح دعای عرفه در ماجرای کربلا جاری شد...
قضیه عاشورا و کربلا با این‌که میدان حماسه و جنگ است، اما از لحظه اوّل تا لحظه آخر با ذکر و تضرع و یاد و توسّل همراه است. از وقت خروج از مکه که فرمود: «من کان فینا باذلاً مهجته موطناً علی لقاءاللَّه نفسه فلیرحل معنا»، با دعا و توسل و وعده لقای الهی و همان روحیه دعای عرفه شروع میشود، تا گودال قتلگاه و «رضاً بقضائکِ» لحظه آخر. یعنی خود ماجرای عاشورا هم یک ماجرای عرفانی است. جنگ است، کشتن و کشته شدن است، حماسه است اما وقتی شما به بافت اصلی این حادثه حماسی نگاه میکنید، میبینید که عرفان هست، معنویّت هست، تضرّع و روح دعای عرفه هست. ۷۶/۹/۱۳

* شرحی بر دعای امام حسین (علیه‌السلام)
دعاى امام سجّاد (سلام الله‌ علیه) در روز عرفه، مثل شرح دعاى امام حسین است؛ گویى این پسر یک ذیلى، تعلیقى، تبیین و شرحى براى کلمات پدر در ذیل دعا و با زبان دعا نوشته؛ هر کدام یک طعمى دارد. ۵/۳/۷۲ من یک وقت این دو دعا را با هم مقایسه میکردم؛ اوّل دعای امام حسین را میخواندم، بعد دعای صحیفه سجّادیه را. مکرّر به نظر من این طور رسیده است که دعای حضرت سجّاد، مثل شرح دعای عرفه است. آن، متن است؛ این، شرح است. آن، اصل است؛ این، فرع است. ۷۶/۹/۱۳

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)