نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۴۸۸ مطلب با موضوع «سبک زندگی اسلامی» ثبت شده است

۴

معلم خوشتیپِ ورزشکاری که دانش آموزان را عاشق حجاب می کند

حجاب سبک زندگی اسلامی

معلم خوشتیپِ ورزشکاری که دانش آموزان را عاشق حجاب می کند

معلم خوشتیپِ ورزشکاری که دانش آموزان را عاشق حجاب می کند

بسیار شیرین و دلنشین صحبت می کرد تا جایی که متوجه گذر زمان نشدم و در چندین جا مصاحبه از مسیر تعیین شده خود خارج شد. از گذشته اش سخن می گفت که در خانواده ورزشکار و تحصیل کرده و موفقی رشد یافته بود و به قول بچه های مدرسه دختری بسیار خوشتیپ و امروزی بود، اما با وجود داشتن شرایط شغلی مناسب، تحصیلی، موفقیت های ورزشی که برای هر دختری در سن و سال او ایده آل بود، آرامشی در قلبش احساس نمی کرد، با این که خدا را از اعماق وجودش بسیار دوست می داشت و نام عزیزترین را بر روی او قرار داده بود، اما روز به روز از عزیزترینش دورتر و دورتر می شد. تا این که یک شب _شب تاسوعا_ برای او سرآغاز تحولی بزرگ شد، تحولی که در آن چادر را به نشانه عشق و ارادت به بانوی مهربانی حضرت زهرا سلام الله علیه از مادر شیعیان هدیه گرفت. این تازه برای او شروع یک راه تلخ و شیرین بود. تلخی زخم و زبان های دوستان و اطرافیان به دلیل تغییرات جدید و غیر قابل درکش و شیرینی راهی که در آن به عشق حضرت زهرا زنان و دختران بسیاری را هم چون خود در مسیر عشق و دلدادگی به حضرت و عفاف و حجاب آورد.
با هم پای صحبت های مربی حجابی می نشنیم که دانش آموزان بسیاری به او علاقه مند هستند و تحت تاثیر زندگی گذشته و امروز سرشار از عشق و ارادت به اهل البیت (ع) ایشان، عاشقانه قدم در مسیر دلدادگی به خداوند و اهل البیت گذاشته اند.

لطفا در ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید؟

معصومه بهرامی هستم. متولد سال ۱۳۶۳٫ وضعیت تحصیلی من هم شرایط خاصی دارد که باید برایتان توضیح بدهم. کاردانی رشته علوم تربیتی را داشتم و مشغول به تحصیل در مقطع لیسانس و رشته روانشناسی بودم که به خاص خداوند این تحول ویژه اعتقادی در من اتفاق افتاد. من در گذشته به این صورت محجبه نبودم و یک شبه به این صورت خیلی خاص و ویژه محجبه شدم و تحول ۱۸۰ درجه ای برای من رخ داد. اما این مسئله برای خانواده ام و اطرافیان غیر قابل پذیرش بود و بسیار تحت فشار بودم. مدام این سوال از من پرسیده می شد که تو چرا این قدر تغییر کردی؟؟؟ آن قدر در آن زمان تحت فشار شدید بودم که تصمیم گرفتم برای این که به آرامش برسم و بتوانم چادری که به لطف و نظر حضرت زهرا _سلام الله علیه_ برسرگذاشتم، حفظ کنم؛ چند صباحی تحصیلات رابه صورت کلاسیک رها کنم چرا که آن محیط هم برایم آزار دهنده بود و همه مرا تشویق به درآوردن چادرم می کردند. بعد از آن بود که به صورت فردی رو به مطالعات علوم قرآنی و دینی و مباحث اعتقادی و بیشتر هم در زمینه پژوهشی زیر نظر اساتید بزرگواری آوردم و با ورود به حوزه علمیه و به فرموده اساتید بزرگوارم هم چون خانم فیاض بخش و دیگر عزیزان مصمم به ادامه تحصیل در رشته روانشناسی شدم و در حال حاضر در ترم دوم مشغول به تحصیل هستم.

۰

پنج نفری که شیطان را بیچاره می‌کنند

سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع

پنج نفری که شیطان را بیچاره می‌کنند

پنج نفری که شیطان را بیچاره می‌کنند

امام صادق(ع) فرمود: شیطان گفته است؛ پنج نفر مرا بیچاره ساخته اند و سایر مردم در قدرت و اختیار من هستند.

کسی که از روی نیت صادق و درست به خدا پناه ببرد و در تمام کارها توکل به او کند.
کسی که در شبانه روز بسیار تسبیح خدا گوید.
کسی که هرچه برای خویشتن می پسندد برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.
کسی که به هنگام رسیدن مصیبت به او، ناله و فریاد نزند.
وکسی که به آنچه خدا قسمت او کرده راضی باشد و برای رزق و روزیش غم و غصه نخورد.

منابع:
جامع احادیث شیعه، ج14، ص144
سفینه، ج1، ص484
احادیث الطلاب، ح2804
الخصال، ج1، ص285
مشکاه الانوار، ص83
بحارالانوار، ج63، ص248
روضه الواعظین، ج2، ص387

۰

تمرین عشق

سبک زندگی اسلامی پرسش وپاسخ

تمرین عشق

تمرین عشق

چرا ارتباط؛ انگیزه های ارتباط؟ » تمرین عشق

سوال5: یکی از مهمترین ارکان زندگی زناشویی که باعث استحکام آن می شود، عشق است و روش ابراز محبت و عشق ورزی نیازمند تجربه و تمرین قبل از ازدواج است. پس دختر و پسر باید قبل از ازدواج، تمرین عشق ورزی کنند تا بتوانند زندگی سرشار از عشق و محبت داشته باشند. آیا با این نظر موافقید؟
پاسخ: مناسب بود که اول منظور خود را از عشق ورزی مشخص می کردید. آیا آنچه از معنای عشق ورزی در نظر شماست، روابط آزاد و آلوده است و یا آموختن مهارت های همسر داری و معانی از این دست؟

مسلماً معنای اول نمی تواند مورد تأیید شما و یا هر انسان منصفی باشد. اما در مورد معنای دوم، ما معتقدیم که عشق ورزی و شیوه های عملی محبت به همسر باید قبل از ازدواج (و حتی بهتر است) توسط والدین به فرزندان آموزش داده شود. یکی از بهترین شیوه ها، رفتار آن هاست. رفتار محبت آمیز و عاشقانه ی پدر و مادر نسبت به یکدیگر در گفتار، رفتار، در حضور و در غیاب همدیگر، باعث خواهد شد که فرزندان الگوبرداری کنند و این رفتارهای آموزنده را در زندگی آینده ی خود در مورد همسرانشان به کار گیرند و زندگی ای پر از صفا و دلدادگی داشته باشند.

پس با این وجود اگر معنای دوم در نظر شما باشد، ما هم با شما هم عقیده ایم. چون واقعا عشق بین زن و شوهر، فقط خلاصه در بیان احساسات و الفاظ شیک و دهن پُر کن نمی شود. بلکه عشق حقیقی و ریشه دار را باید در رفتار زوجین جستجو کرد. شاید تا به حال پدربزرگ و مادربزرگ هایی را دیده باشید که به سن پیری رسیده اند اما به قول معروف؛ برای همدیگر میمیرند. آیا به نظر شما فقط آن بیان احساسات بوده که باعث شده تا این سن نسبت به یکدیگر وفادار بمانند یا مساله ای دیگر این عشق و وفاداری را برای آن ها نگه داشته؟ مسلماً اگر از خودشان بپرسید به شما خواهند گفت که عمل به وظایف همسر داری و از خودگذشتگی و خود را وقف دیگری کردن، رمز زندگی عاشقانه آنهاست و عشق حقیقی این چیزهاست، نه به به و چه چه های دوران جوانی!

اگر معنای اول؟!

اما اگر معنای اول مورد پسند است، باید عرض کنیم که آزادی های این گونه ای به طوری که هیچ یک از دختر و پسر نسبت به طرف مقابل خود تعهدی مانند ازدواج نداشته باشد، دارای اشکالاتی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1. یکی از مهمترین چالش هایی که بر سر راه این نوع روابط دیده می شود، این است که شور و هیجان و احساسات و تحریکات وجود دارد؛ اما تعهدی در کار نیست. در حالی که عشق حقیقی، یک بخشِ آن شور و عاطفه و احساس است اما بخش دیگر آن تعهد و وفاداری است. اگر در جریان (به قول شما) آموزش عشق ورزی، در اثر شدت احساسات و تحریکات جنسی که امری طبیعی است، برای دختر خانم اتفاقی افتاد و آبرویش رفت، به نظر شما از آن به بعد، دختر چه مسیری در زندگی را باید طی کند؟ آیا طرف مقابل (پسر) زیر بار مسؤلیت زندگی مشترک با او خواهد رفت؟ جامعه به آن دختر چه نگاهی خواهد داشت؟

2. یک لحظه چشم هایتا را ببندید و این موقعیت را تصور کنید:

فرض کنید خدا ناکرده با کسی ازدواج کرده اید که قبلا رابطه ی عاشفانه و تمرین عشق با شخصی دیگر را داشته ولی بنا به دلایلی منجر به ازدواج نشده و حالا با شما ازدواج کرده است. آیا ممکن نیست که همیشه این مساله شما را آزار دهد که نکند همسرم از من متنفر شد و به اصطلاح "فیلش هوای هندوستان کند" و به سراغ عشق قبلی خود برود!

نکند که چون تجربه ی ارتباط عاشقانه با فردی دیگر را داشته، در ظاهر با من زندگی کند اما قلباً با او باشد و فکر و ذهنش پیش او باشد. نکند، نکند و ده ها شاید و نکند دیگر ...

3. تنوع طلبی و سیری ناپذیری از دیگر پیامدهای پیشنهادی است که در سوال مطرح شده است. اگر پسر یا دختری گرفتارِ نظر بازی و تنوع طلبی شود، هیچ گاه طعم شیرین آرامش، شادی و رضایت را در زندگی نخواهد چشید.

بله؛ روابط آزادانه ی دختر و پسر پیش از ازدواج، جدای از آنکه عشق حقیقی و پاک ایجاد نمی کند، خیانتی به عشقِ مفدّس است. چرا که سبب تنوّع طلبی شده و انتخاب همسر را به ویژه در پسران با مشکلات جدی مواجه می سازد.

"ویل دورانت" در این باره می گوید:
« مرد، نگران و مضطرب است که مبادا کسی پیش از او زنش را تصرّف کرده باشد، ولی این نگرانی و اضطراب در زن کمتر است.»

پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته است، به هنگام ازدواج، به هر دختری که نظر کند، می پندارد او نیز با پسر های متعدّدی ارتباط داشته و پاک و عفیف نیست. حال اگر جوانی با تجربه های قبل از ازدواج، بخواهد کانون عشقی برپا کند و خانواده ای تشکیل دهد، اوّلین مشکل، آرامش روانی بر باد رفته و دل گمشده ای است که بعد از رهایی از ناکامی گذشته و بدنامی برایش به جا مانده است.

بنا براین اگر منظور از آموزش عشق ورزی، همان آموزش های زیر بنایی است که پایه های محبت در زندگی مشترک را محکم می کند، ما هم با آن موافقیم. البته توضیه می کنیم که آن را از طریق والدین و از لابه لای کتب مربوطه باید به دست آورد همچنین، کارشناسان همیشه تاکید می کنند؛ برای داشتن یک زندگی موفق، دو نکته باید در جای مناسب خود رعایت شود:

اول اینکه در زمان همسر گزینی، "عاقلانه" انتخاب کنیم.
دوم آنکه بعد از انتخاب درسـت، "عاشقانه" زندگی کنیم.

منبع:پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات

۰

ارتباط تفریحی

سبک زندگی اسلامی پرسش وپاسخ

ارتباط تفریحی

ارتباط تفریحی

چرا ارتباط؛ انگیزه های ارتباط؟ » ارتباط تفریحی

سوال4: در ارتباط دختر و پسر، قائل به ارتباطی آلوده نیستم. بلکه مقصودم ارتباط و رفاقت معمولی و پاک و به دور از هوی و هوس و در واقع داشتن یک دوست از جنس مخالف خود برای پر کردن اوقات فراغت، تفریح، هم صحبتی و ... است. آیا این گونه روابط مشکلی دارد؟
پاسخ: اجازه دهید جواب این سوال را با طرح چند سوال شروع کنیم:
شما به عنوان یک نوجوان یا جوان، آیا به این مسئله اعتقاد دارید که برای انتخاب های مهم زندگی، انتخاب همسر، دوست و ... ملاک و معیاری باید در نظر داشت یا خیر؟
اگر قبول دارید که باید انتخاب دوست، معیارهایی را ختما رعایت کرد، به نظر شما آن ملاک ها چه چیزهایی می تواند باشد؟ برای پر کردن اوقات فراغت، به جز موردی که در سوال به ان اشاره کرده اید، چه کارهای مفید دیگری می توان انجام داد؟


اما برویم سراغ اصل مطلب:
ما نیز با ان بخش از صحبت شما که گفته اید می خواهم ارتباطی دوستانه و خالی از هوی و هوس داشته باشم موافقیم. اما افسون و صد افسون که این کار شدنی نیست. اگر بخواهیم مقداری واضح تر مطلب را بیان کنیم، باید بگوییم:
ممکن است که این دوستی ها با انگیزه ای غیر جنسی شروع شود و منظور شما همان چیزی باشد که شاعر گفته:

 

من با تو و تو با من و ما با هم و «ماییم»     مقصود همین بود و «دل» و «عشق» بهانه است

 

۰

عشق یواشکی

سبک زندگی اسلامی پرسش وپاسخ

عشق یواشکی

عشق یواشکی

چیزی به نام عشق» عشق یواشکی

سوال3: اینکه انسان نسبت به جنس مخالف خود علاقه مند بوده یا عشق او را در دل داشته باشد، بدون اینکه طرف مقابل یا کسی دیگر متوجه شود؛ آیا کار گناهی انجام داده است؟
پاسخ: مجموعه ی نیازهای عاطقی و غرایز دیگر در ایام جوانی، هر انسانی را به طرف دوست داشتن و عشق ورزیدن، حرکت می دهد. البته همان طور که در پاسخ به سوال قبلی گفتیم این مسئله امری کاملا طبیعی و بلکه مورد نیاز انسان است. مانند تمایلی که هریک از ما به غذا یا آب پیدا می کنیم. نکته ای که در اینجا اهمیت دارد، کنترل صحیح و عاقلانه ی احساسات و پرهیز از خطراتی است که ممکن است فرد را به گرفتاری های مختلف روحی و جسمی دچار سازد.

سوال را با دقت بیشتری نگاه کنیم!
اگر بخواهیم صورت های مختلف سوال را مورد بررسی قرار دهیم حداقل دو صورت در ذهنمان ترسیم خواهد شد:
صورت اول این است که این علاقه، مقدمه ی ازدواج است و صورت دوم آن که چنین نیست. اگر مقدمه ی ازدواج باشد، توجه به چند نکته لازم است:
الف) این علاقه و گرایش، باید عادی و طبیعی تلقی شود و نباید اجازه داد که شدت پیدا کند. افسردگی، افت تحصیلی، بد اخلاقی، سست شدن در انجام عبادات، نداشتن انتخاب درست در بحث همسر گزینی و ... از جمله عوارض مهار نکردن این علاقه هاست.

ب) از سوی فرد علاقه مند، نباید مستقیماً حرف یا رفتاری سر زند که نشانگر محبتش نسبت به معشوق باشد و الّا دردسرهایی (که در آینده به آنها اشاره خواهیک کرد) برای عاشق به وجود خواهد آمد.

کمی خودمانی تر!
اگر شما خواننده ی عزیز، پسر هستید و شرایط نسبی برای ازدواجتان مهیاست، این مسئله را با خانواده ی خود در میان بگذارید و با مشورت آن ها، اگر به این نتیجه رسیدید که او همسر مناسبی می تواند باشد، بخ خواستگاریش بروید. اگر دختر هستید و شرایط ازدواج برای شما مهیاست، می توانید علاقه ی خود را با شخصی واسطه در میان بگذارید. شخص واسطه، فردی با تجربه، امین، راز نگهدار و دلسوز باشد که بتواند با مهارتی خاص (بدون آنکه طرف مقابل متوجه شود که از سوی شما آمده)، شما را به او معرفی کند. مثلاً به او بگوید: اگر می خواهی ازدواج کنی، من دختر نجیبی سراغ دارم و ... مطمئناً اگر او قصد ازدواج داشته باشد و علاقه مند شما باشد، به خواستگاریتان خواهد آمد.

ولی در هر حال اگر شرایط ازدواج هنوز مهیا نیست و یا پس از مشورت به این نتیجه رسیدید که طرف مقابل، مورد مناسبی برای شما نیست، توصیه ی جدی می کنیم که پا را جلوتر نگذارید. کم کم او را فراموش کرده و بیش از این ذهن و فکر و زندگی خود را درگیر او نکنید. چون زندگی با فکر و خیال یک عشق توخالی که مطمئنیم به او نمی رسیم، یا اگر هم به او برسیم، هیچ شباهتی به یکدیگر نخواهیم داشت، خیلی اعصاب خردکن و کلافه کننده است و چه بسا دچار افسردگی ماری شویم!

تعجب نکنید. این یک اصطلاح جدید روانشناسی نیست. بلکه فقط بیان این مطلب، ما را به یاد لطیفه ای انداخت که کمی تا قسمتی با موضوع ما ارتباط دارد.

افسردگی ماری
حتما این لطیفه که داستان عشق مار است را شنیده اید که به این مضمون است که روزی یک مار، دوستش را دید که افسرده شده است. رفت جلو و از او پرسید که چه شده این قدر افسرده ای؟
مار، آهی کشید و گفت: دست روی دلم نزار که سالها عاشق ماری بودم که تازه فهمیدم تکه شیلنگی بیش نبوده!

... بگذریم
گفتیم که صورت دوم سوال این است که هدف شما از علاقه به فردی از جنس مخالف، ازدواج نیست. در این حالت باید به جواب سوال چهارم مراجعه کنید که در ادامه ارائه خواهیم کرد.
در پایان مناسب دیدیم که این حدیث زیبا را که از رسول خدا نقل شده است به شما تقدیم کنیم:

« هرکسی عاشق شود و عشق خود را بپوشاند و پاکدامنی ورزد و با این حال بمیرد، او شهید شده است.»

منبع:پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات

۰

تمایل طبیعی یا انحراف

سبک زندگی اسلامی پرسش وپاسخ

تمایل طبیعی یا انحراف

تمایل طبیعی یا انحراف

چیزی به نام عشق» تمایل طبیعی یا انحراف

سوال2: مدتی است نسبت به جنس مخالف خود، علاقه و کشش شدیدی دارم. آیا این حالت اشکال دارد؟ نوعی انحراف اخلاقی نیست؟
پاسخ: در مسیر زندگی هر انسانی، تغییراتی طبیعی به وجود می آید که چون معمولاً برای اولین بار اتفاق می افتد، ممکن است فرد را دچار سر درگمی و اضطراب کند و سوالات گوناگونی در ذهن او ایجاد نماید. یکی از این اتفاقات طبیعی که از زمان بلوغ برای هر انسانی کاملا محسوس است، علاقه و کشش نسبت به جنس مخالف خود است. احساسی جدید و کاملاً متفاوت با سایر احساساتی که قبلاً داشته، حسی همراه با محبت و حیا.

حتما تا به حال در موقعیتی قرار گرفته اید که به شدت گرسنه شده باشید. در آن وضعیت، اگر غذایی ببینید یا بوی مطبوع آن را استشمام کنید و یا حتی اگر کسی آن غذای لذیذ را برای شما توصیف کند، آب دهانتان راه می افتد و معده اسید تولید کرده و فکر و ذهنتان متوجه غذا می شود. چرا این طور است؟ آیا بدن شما ایرادی پیدا کرده؟ مطمئناً جواب خواهید داد که خیر، بلکه به غذا احتیاج پیدا کرده ام و باید نیاز خود را ( البته به طور صحیح ) برطرف کنم.

مساله ی تمایل به جنس مخالف نیز دقیقاً همین طور است. خدای متعال بر اساس حکمت و تدبیری که دارد. خدای متعال بر اساس حکمت و تدبیری که دارد، انسان را طوری خلق کرده که در ابتدای تولد، ارتباط او با مادرش بسیار شدید است. به مرور، نسبت به افرادی دیگر مانند پدر و خواهر و برادر و سایر اطرافیان، احساس نزدیکی و تعلق خاطر پیدا می کند. در ادامه و با رشد بیشتر، با افرادی دیگر ارتباط برقرار می کند که نامشان را '' دوست '' می گذاریم. نوع ارتباط و نوع احساسش نسبت به دوست در مقایسه با پدر و مادر کاملاً متفاوت است. احساس او در مرحله ی بلوغ نسبت به جنس مخالف، کاملاً متفاوت با مراحل قبل است و همین کشش و علاقه، زمینه ی ازدواج و طی کردن سایر مراحل زندگی را برای او فراهم می کند.

تا کنون فکر کرده اید که اگر دختری نسبت به پسری یا برعکس، علاقه پیدا نمی کرد، هیچ ازدواجی صورت نمی گرفت، هیچ کس در زندگی به آرامش نمی رسید و اصلا تولید مثلی صورت نمی گرفت. حال اگر انسانی روی زمین نبود، عاقبت این دنیا چه میشد؟ پس جا دارد که بگوییم عجب نعمت بزرگی خدا به بشریت عنایت کرده، نعمتی که منشاء برکات و تحولات بزرگی در زندگی می شود.

نتیجه این که، احساس علاقه نسبت به جنس مخالف یک امر غریزی و کاملا طبیعی است که ظهور و بروز آن هم زمان با دوران بلوغ، از هر انسان سالمی انتظار می رود و از نعمت های بزرگ الهی به حساب می آید. درک این علاقه در سن بلوغ، نشانه ی سالم بودن روان آدمی و نوید دهنده ی آمادگی او برای ازدواج کردن و آلوده نکردن خود به شهوت پرستی و گناهان جنسی است.

پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات

۰

عشق پاک

سبک زندگی اسلامی پرسش وپاسخ

عشق پاک

عشق پاک

چیزی به نام عشق» عشق پاک

سوال1: عشق چیست؟ آیا در روابط دختر و پسر، عشق پاک وجود دارد یا نه؟
پاسخ: به نظر می رسد یکی از رایج ترین و البته مظلوم ترین واژه ها، واژه ی «عشق» باشد. تکیه کلام متداولی است که البته استفاده ی از آن بسیار زیاد است. به همین دلیل هر کسی آن را از نگاه خودش و در جهت هدفی که دارد، تعریف می کند. روزی شاگردی معنای عشق را از معلم های خود پرسید.
معلم هندسـه جواب داد: نقطه ای که حول محور نقطه ی قلب جوان می گردد!
معلم تــــــاریـــــخ گفـت: سقوط سلسله ی قلب جوان است!
معلم زبـــــــــــــان گفت: هم پای Love است!
معلم زیــــســـــت گفت: عشق تنها میکروبی است که از راه چشم وارد می شود!
معلم شیـمی پاسخ داد: تنها اسیدی است که درون قلب اثر می گذارد!
استاد علــــــــــوم گفت: عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن می سوزد!
استاد ریــــــــاضی گفت: عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست!
استاد زبان فارسی گفت: عشق تنها کلمه ای است که ماضی و مضارع ندارد!
و همین طور سایر دبیران هر کدام از نگاه خود به این سوال جواب دادند.

البته اگر این دانش آموز، از ساندویچ فروش محله ی خودش معنای عشق را می پرسید؛ لابد جواب می شنید که عشق مثل ساندویچی است که دو نفر از دو طرف شروع می کنند به خوردنش. وقتی به هم می رسند که تمام شده باشد!
یا اگر همین سوال را از یک نفر ساعت ساز می پرسید، شاید این طور جواب می داد که عشق مانند ساعتی شنی است. هم زمان که قلب را پر می کند، مغز را هم خالی می کند!

اما واقعا عشق چیست؟
اگر قرار باشد که فارغ از تقسیم بندی ها و تعاریف مختلفی که مطرح شده، به طور خلاصه و ریشه ای این واژه را بررسی کنیم؛ باید بگوییم که از نگاه واژه شناسی، عشق یک واژه ی عربی است و از یک گیاه به نام ''عشقه'' نام گرفته است که در فارسی به آن پیچک می گوییم.
این گیاه وقتی به بدنه ی درختی می چسبد راه تنفس آن را می بندد تا این که کم کم آن درخت زرد شده، برگهایش می ریزد و سرانجام خشک می شود. در این هنگام می گویند: این درخت را عشقه گرفت. این نحوه رابطه ی بین درخت و پیچک بیانگر رابطه ی عاشق و معشوق است.
استاد مطهری، عشق را مافوق محبت می داند و آن را از ویژگی های انسان شمرده و می گوید: در حیوانات، چنین حالتی مشاهده نشده است. یعنی، عشق میلی است درونی که ریشه در فطرت دارد.
علاقه و عشق، محصول توجه به کمال است. انسان زمانی که در چیزی و یا کسی کمالی را می بیند، به آن علاقه مند می شود. اگر کشش به هر دلیل قوی باشد، این علاقه به عشق منجر می شود. اما از آجا که ادامه ی رشته ی محبت گاهی از کنترل عقل و حواس آدمی خارج می شود و حتی گاهی، عقل و قوای بدن را بدون اراده تحت شعاع قرار می دهد؛ ممکن است خط آفرین باشد.
لذا باید بین عشق و هوس های زودگذر تفاوت قائل شد. چون این گونه هوی و هوس ها مانند گرگ هایی اند که خود را در پوستین میش عشق مخفی می نمایند. مسلما این یک استفاده ی ابزاری و یک خیانت آشکار به مباحث عشق و عاشقی است.
اما این که آیا روابط دختر و پسر ـ که هر کدام به اسم عشق اقدام به این ارتباط می نمایند ـ واقعا عشق پاک است یا هوی و هوس؟!
هنوز قضاوت در این مورد زود است و باید این روابط را از زوایای بیشتری مانند انگیزه ها، آسیب ها و آثار آن بررسی کنیم. به قول معروف این بحث هنوز مثل میوه ی کالی می ماند که چیدن آن خیلی زود است. در واقع می خواهیم که خود خواننده پس از اتمام بحث به این جمع بندی برسد که آیا واقعا عشق موجود در این گونه روابط، عشقی پاک است یا ... ؟

منبع:پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات

۱

هم خودسازی کنید هم دگرسازی(بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان)

سبک زندگی اسلامی رهبری انقلاب استکبار ستیزی از منظر رهبری انقلاب

هم خودسازی کنید هم دگرسازی(بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان)

هم خودسازی کنید هم دگرسازی(بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان) 

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌ (۱)
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین.

خیلی خوش‌آمدید عزیزان من! جلسه جلسه‌ی بسیار شیرین و مطلوبی است برای من؛ حضور جوانها با این نشاط، با این شور، با این حرفهای خوب، با این منطقهای شیوا، با این برنامه‌هایی که انجام گرفت، حقیقتاً جلسه‌ی ما را جلسه‌ی شیرینی کرد و امروز برای من روز به‌یادماندنی‌ای خواهد بود ان‌شاءالله.

اوّلاً یک کلمه در باب ماه رجب عرض بکنیم. یک بُعد لطیف معناگرا در هر انسانی وجود دارد. خب، انسان مجموعه‌ی ابعاد مختلف است؛ غرایز هست، امیال هست، نیازها هست؛ یک بُعد، بُعد معناگرا است در هر انسانی، همه‌ی انسانها. این بُعد، بُعد بسیار لطیفی است و در سنین جوانی لطافت این بُعد و شفّافیّتش بیشتر و زلال‌تر است. این بُعد را اگر ما آحاد بشر بتوانیم در خودمان تقویت کنیم، بقیّه‌ی ابعاد ما را هدایت خواهد کرد. نه اینکه بُعد معنوی و معناگرا جلوی غرایز را، جلوی نیازها را، جلوی تعقّل و خردورزی را بگیرد؛ نه، همه‌ی اینها به جای خود محفوظ است، این بُعد معنویّت و معناگرایی در انسان همه‌ی این ابعاد دیگر را هدایت میکند، اگر در ما باقی بماند، اگر تقویت بشود. آدمهای خبیثی که در دنیا مشاهده میکنید که یا ظالمند، یا سفّاکند، یا پول‌پرستند، یا شهوت‌پرستند، یا شکم‌پرستند و ابعاد مادّی بر وجود اینها غلبه کرده، اینها کسانی هستند که آن بُعد معناگرا را، معنویّت‌گرا را در خودشان رشد ندادند، بتدریج ضعیف شده و از بین رفته. من به شما جوانها عرض میکنم از ماه رجب استفاده کنید، بهره ببرید برای تقویت این بُعد معنویّت‌گرا.

بعد از ماه رجب هم ماه شعبان است، بعد ماه رمضان است، بهار معنویّت است. شماها هم -همان‌طور که آقای حاج علی‌اکبری فرمودند- مظهر بهار انسانیّت هستید؛ چون در بهار عمر قرار دارید؛ از این بهار معنویّت هرچه میتوانید استفاده کنید. یاد خدا، ذکر خدا، دعاهایی که وارد شده، توجّه به مضامین این دعاها، تلاوت قرآن، نماز اوّل وقت، پرهیز از گناه، اخلاق نیک، در این ماه فرصتهای بزرگی است که در اختیار همه‌ی ما هست امّا شما جوانها از این فرصتها بهتر میتوانید استفاده کنید؛ درست مثل این فرصتهای مادّی. یک میدانی را فرض کنید، یک شاخصی را در ته آن میدان گذاشته‌اند، یک چیزی هم آنجا گذاشته‌اند، به بنده‌ی حقیر و به شما میگویند که هرکدام زودتر رسیدید، بردارید؛ خب، چه کسی زودتر میرسد؟ معلوم است که شما جوانید، نیرو دارید، نشاط دارید، تا بنده بیایم به خودم بجنبم شما رسیدید و برداشتید. معنویّت هم عیناً همین‌جور است؛ این را بدانید. در معنویّات هم شماها زودتر، راحت‌تر، سریع‌تر، شیرین‌تر میتوانید به مقصود دست پیدا کنید. این کسانی که شما دیدید، انسانهای نورانی‌ای که در زمان ما بودند، مثل مرحوم آیت‌الله بهجت -مِن‌باب‌مثال- که یک انسان نورانی‌ای بود؛ پیرمرد و بسیار نورانی؛ اینها همان کسانی هستند که از جوانی، یعنی از همین سطح زندگی شما مراقب خودشان بودند. آنهایی که دیر به فکر می‌افتند، توفیقاتشان کمتر است. آنهایی که اصلاً به فکر نمی‌افتند، از آن نورانیّت و شفّافیّت و زلالی محروم میمانند؛ میشوند مثل خیلی از آدمهایی که در دنیا هستند؛ این حرف اوّل ما.

۰

خودتان را بسازید

بانک فیلم سبک زندگی اسلامی استکبار ستیزی از منظر رهبری انقلاب

خودتان را بسازید

خودتان را بسازید

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان:
« شما جوانها؛ فردا مال شما است. هم خودتان را به‌معنای واقعی کلمه بسازید، هم ثابت‌قدم بمانید». ۱۳۹۵/۰۲/۰۱
همچنین حضرت آیت الله خامنه‌‌ای ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۶۳ از اعضای انجمن‌های اسلامی دانش آموزان همین موضوع را مطالبه کرده بودند:
« خودتان را بسازید، همشاگردیهایتان را هم بسازید، خودتان را برای کشیدن بار سنگین مسئولیت این مملکت و این انقلاب در آینده آماده کنید».
پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR با بهره گیری از این دو قسمت از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «خودتان را بسازید» را منتشر می‌کند.

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)