نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۴۸۶ مطلب با موضوع «سبک زندگی اسلامی» ثبت شده است

۰

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری اول)

بانک تصاویر علمای دین احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ نماز

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری اول)

منظور از اقامه نماز چیست؟

اقامه نماز
اقامه به معنای پابرجایی و دوام بخشیدن و ادای حق هر چیز به تمام و کمال است.
معنای اقامه نماز:
معنای اقامه نماز عبارت است از حضور دائمی و فعال نماز و استمرار آثار و برکات آن در زندگی فردی و اجتماعی

بدان که تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود.

حضرت علی علیه السلام در نامه حکومتی خود به محمدبن ابوبکر فرمودند:
بدان که تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود.

“واعْلَمْ أنَّ کُلّ شی ءٍ مِنْ عملک تبعٌ لِصَلاتِک”

خوشا به حال مومنانی که نمازشان را با خشوع می خوانند

خوشا به حال مومنانی که نمازشان را با خشوع می خوانند

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ

خشوع در نماز این است که چشم خود به زیر بیاندازی وهمه توجهت به نماز باشد

منبع:سایت گروه اینترنتی رهروان ولایت

۰

ماراتون بی حجابی

حجاب احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر

ماراتون بی حجابی

با سلام امروزه با یک ماراتون بی حجابی در جامعه روبه رو هستیم دخترانی که برای پپیشی گرفتن از دختران دورو اطراف خود هرکاری را برای بی حجاب تر نشان دادن خود انجام می دهند تا نکند از این ماراتون عقب بمانند و متهم به امل بودن بشوند بعضی هم به همین خاطر کورکورانه شروع به تقلید از نمونه های داخلی و خارجی می کنند هر نوع تقلید و پیروی از دیگران که مانع رشد و پیشرفت انسان شود، در اسلام فاقد ارزش و اعتبار است؛ چون انسان را به سوی مسائل دنیایی و مادّی پیش می برد. «و لا تمدنَّ عینیک الی ما متّعنا به ازواجاً منهم زهرة الحیوة الدنیا لنفتنهم فیه و رزقُ ربّک خیرٌ و ابقی»(1) «هرگز چشم خود را به نعمت های مادی که به گروه هایی از آنها داده ایم، میفکن که این ها شکوفه های زندگی دنیاست و برای آن است که آنان را با آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است.» «لا تمدن عینیک الی ما متعنا به ازواجاً منهم و لا تحزن علیهم»(2) «هرگز چشم خود را به نعمت های مادی که به گروه هایی از آنها دادیم، میفکن و به خاطر آنچه آنها دارند، غمگین مباش.» و پیامبر اسلام به اباذر غفاری می فرمایند: «او صانی ان انظُرَ الی من هو دونی و لا انظرَ الی من هو فوقی»(3) «تو را سفارش می کنم که به زیردستان خود نگاه کن نه به بالادست خود.» و نیز آن حضرت می فرمایند: «من رمی ببصره ما فی ید غیره کثُرَ همّه و لم یشف غیضه»(4) «کسی که چشم خود را به آنچه در دست دیگران است بدوزد، همیشه اندوهگین و غمناک خواهد بود و هرگز آتش خشم در دل او فرو نمی نشیند.» بسیار شرم آور است اگر بگویم در جامعه ی امروز زنان و دختران فراوانی به چنین بیماری مبتلا شده اند و در بسیاری از مسائل از جمله مادیات با یکدیگر چشم و هم چشمی می کنند. فراوانند زنان و دخترانی که می خواهند با دختر همسایه، هم کلاسی، همکار، دوستان و اقوام خود برابر باشند؛ چون از وضعیت آنها کورکورانه پیروی می کنند و شرایط خویش و خانواده ی خویش را در نظر نمی گیرند. برای اینکه مثل فلان زن یا دختر باشند، بلندپروازی می کنند، بهانه می گیرند، چون نمی توانند همانند الگوی غلط خویش باشند، در هاله ای از غم و اندوه فرو می روند و خانواده را در یک جنگ عصبی و روانی می اندازند. جملاتی که در زیر آمده، همگی بیانگر نوعی تقلید جاهلانه است. چرا فلان دختر لباس آن چنانی می پوشد و من نمی پوشم؟ چرا فلان دختر طلا و جواهرات آن چنانی دارد و من ندارم؟ چرا جهیزیه ی فلان دختر کامل تر و بهتر است؟ چرا مهریه ی فلان دختر بیشتر از من است؟ چرا جشن عروسی فلان دختر با تشریفات کامل تر از من برگزار شد؟ زیاد دیده شده است که دختران و زنان حتی در مواردی از قبیل انتخاب لباس، انتخاب کفش و جوراب، وسایل آرایش، قاب و شیشه ی عینک و چگونگی حالت موی سر دچار تقلید جاهلانه می شوند. این نوع تقلید نه تنها باعث وابستگی به مستکبران می شود، چون روحیه ی اسراف گرایی را پرورش می دهد، بلکه باعث می شود زنان و دختران جامعه به منجلاب فساد و تباهی بیفتند که پیامد آن انحراف مردان و به ویژه نسل جوان است.

۰

در کمال سادگی/دکتر غلامعلی حداد عادل

علمای دین سبک زندگی اسلامی خاطرات مدرسه رهبری انقلاب

در کمال سادگی/دکتر غلامعلی حداد عادل

در سال 1377 خانمی به منزل ما زنگ زده بود که می‌خواهیم برای خواستگاری بیاییم منزل شما. خانم ما گفته بود: بچة ما فعلاً سال چهارم دبیرستان است و می‌خواهد کنکور بدهد. آن خانم گفته بود: حالا نمی‌شود ما بیاییم و دخترتان را ببینیم؟ خانم ما گفته بود: اصلاً شما خودتان را معرفی نکردید. من نمی‌دانم چه کسی می‌خواهد بیاید؟ آن خانم گفته بود: من همسر مقام رهبری هستم. خانم ما از هولش دوباره سلام علیک می‌کند و می‌گوید: ما تا حالا هر کسی آمده، رد کردیم، صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می‌کنم.
بعداً تماس گرفتند که ما حرفی نداریم. البته از آن جا که ممکن بود نپسندند، برای این که دختر هوایی نشود، هماهنگ کردیم بیایند در دبیرستان، او را ببینند؛ به طوری که او هم متوجه نشود چه کسی آمده است. در دفتر دبیرستان قرار گذاشتیم ( که خانم من هم مدیر آن بود ). همسر آقا (رهبر معظم انقلاب) تشریف آورده و در دفتر نشسته بودند. خانمم گفته بود که من با دخترم صحبت می‌کنم، وقتی صدایش کردند، شما او را ببینید. او را دیدند و دختر هم رفت سر کلاس.
چند روز گذشت که من برای کاری خدمت آقا رفتم، ایشان گفتند: خانم ما خیلی به استخاره اعتقاد دارند، خوب نیامده. بعداً گفتم که خدا را شکر دخترمان نفهمید که به روحیه‌اش لطمه بخورد.
یک سال از این قضیه گذشت و بازهم خانواده آقا زنگ زدند که دوباره می‌خواهیم بیاییم. خانم ما گفته بود: خانم چی‌شده دوباره می‌خواهید بیایید؟ همسر آقا گفته بود: چون دخترتان، دختر محجـّبه و فرهیخته و خوبی است، نمی‌توانستیم بگذریم و دوباره استخاره کردم و خوب آمد. اگر اجازه بدهید، بیاییم. در آن موقع، دیپلم گرفته بود و کنکور شرکت کرده بود. آمدند و وقتی مقدمات کار فراهم شد، قرار گذاشتیم پسر آقا و مادرش بیایند منزل ما. با یک قواره پارچه به عنوان هدیه که عروس را ببینند و گفتگو کنند.
آمدند و نشستند و صحبت کردند. وقتی آقا مجتبی (فرزند رهبر انقلاب) رفتند، از دخترم پرسیدم: نظرتان چیست؟ موافق بود. به او گفتم: خوب فکرهایت را بکن. بعد از چند روز، رفتیم پیش آقا، فرمودند: داریم خویش و قوم می شویم. گفتم: چطور؟ گفتند: اینها آمدند و پسندیدند و در گفتگو به نتیجه رسیدند، نظر شما چیست؟ گفتم: آقا، اختیار ما دست شماست. گفتند: نه، بالاخره شما دکتر و استاد دانشگاهید و خانمتان هم همین طور. وضع زندگی شما وضع مناسبی است، ولی وضع ما این طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی‌ام را بار کنم، غیر از کتابهایم یک وانت بار می‌شود. اینجا هم دو اتاق اندرونی داریم و یک اتاق بیرونی که آقایان و مسئولان می آیند و با من دیدار می کنند. من پول ندارم که خانه بخرم. یک خانه اجاره کرده‌ایم. در یک طبقه مصطفی و در یک طبقه مجتبی زندگی می‌کنند. شما با دخترت صحبت کن که چیزهایی در ذهنش نباشد. زندگی ما این طوری است، شما این طور زندگی نکرده‌اید. نسبتاً زندگی خوبی دارید، خانه دارید، زندگی دارید، حالا بخواهد وارد یک زندگی این چنینی شود، مشکل است. مجتبی الآن معمم نیست، اما می‌خواهد روحانی شود، برود قم درس بخواند و زندگی کند. همه را بگو تا بداند.
من آمدم با دخترم صحبت کردم و او هم قبول کرد. برگشتیم و وارد مرحله بعدی شدیم. آقا یک خانه‌ای قبل از ریاست جمهوری‌شان در جنوب تهران داشتند، آن را اجاره داده بودند و خرج زندگی‌شان را از آن در می‌آوردند. (ایشان حقوقی بابت رهبری نمی‌گیرند و از وجوهات هم استفاده نمی‌کنند).
خلاصه برای مراسم عقد و مهریه صحبت شد. آقا فرمودند: اولاً، مهریه هر چه اختیار دختر شما باشد، همان را مهریه قرار دهید، ولی من چون برای مردم خطبه می‌خوانم و این سنت من بوده است که بیش از چهارده سکه عقد نمی‌خوانم و تا حالا هم نخوانده‌ام. اگر بخواهید می‌توانید بیشتر از چهارده سکه هم بگذارید، ولی من عقد را نمی‌توانم بخوانم؛ چون تا حالا برای مردم نخوانده‌ام، برای عروسم هم نمی‌خوانم. بروید یک آقای دیگر عقد را بخواند. از نظر من اشکالی ندارد. ما گفتیم: نه آقا این که نمی‌شود، ولی حالا من با مادرش صحبت می‌کنم. فکر نمی‌کنم مخالفتی داشته باشد. گفتند: می‌توانید مراسم عقد را در تالار بگیرید، ولی من نمی‌توانم شرکت کنم. گفتم: آقا هر طور شما صلاح می‌دانید. فرمودند: می‌خواهید این دو اتاق را با هم حساب کنید چند نفر مرد و زن جا می‌شود. به اندازة نصف آن از خانوادة ما و نصف آن را از خانواده شما دعوت کنیم؟ گفتیم: باشد.

۰

چه کسانی صلاحیت امر به معروف را دارند؟/آیا برای امر به معروف، وکالت شرعی وجود دارد؟

قرآن وحدیث حجاب احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر

چه کسانی صلاحیت امر به معروف را دارند؟/آیا برای امر به معروف، وکالت شرعی وجود دارد؟

همگانی بودن امر به معروف و نهی از منکر به این معناست که باید همه در این باب خود را مسئول دانسته و نسبت به آن بخش از این وظیفه همگانه که بر عهده آنها نهاده شده است دغدغه داشته باشند .
به گزارش گروه فرهنگی فرهنگ نیوز، کلمات بار مفهومی خاص خود را دارند  که باید به  آن توجه شود. گاه گفتن یا نگفتن یک جمله و یا یک کلمه و یا به کار بردن یا نبردن یک اسلوب ادبی، کلام را تبدیل به سخنی می‌کند که به چند وجه قابل برداشت است و در صورتی که متکلم به وجوه آن توجه نداشته باشد، می‌تواند بستری شود برای سوء استفاده کسانی که در پی چهره به ظاهر حق خود در پی اهدافی هستند که گاه شاید با هدف اصلی گوینده در تضاد است .
 
چند روز گذشته پیامی از حجت الاسلام سید حسن خمینی خطاب به همایش دانشجویان و تشکل‌ها و انجمن‌های اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی  منتشر شد که نکات خوبی در آن بیان شده بود. ترغیب دانشجویان به تهذیب نفس و آشنایی با معارف قرآن، تشویق به بهره گیری از آرمان‌های انقلاب و نیز فعالیت تشکیلاتی از جمله نکات خوب گنجانده شده در این پیام بود . اما با توجه به این محسنات نقدهایی نیز به محتوای پیام ایشان وارد است که انتظار می‌رفت پیام از این ایرادات پیراسته باشد چرا که از جایگاهی صادر می‌شود که منتسب به علم است .
 
توجه دائم به هدایت رهبری در نهان و آشکار
اولین نکته ای که در پیام ایشان مغفول مانده است همان نکته ایست که امام راحل(ره) در اکثر دیدارها و توصیه های سیاسی الهی خود به آن اشاره می‌فرمودند . از آنجا که خط سیر یک جامعه را رهبریش مشخص می‌کند و تشکل های سیاسی و دینی داعیه دار تبیین این خط سیر هستند، لازم است زمانی که شخصی برای یک تشکل با دغدغه های سیاسی و دینی پیامی صادر می‌کند آن تشکل را به رأس هرم و رهبری آن جریان رهنمون گردد. چیزی که در سطور مرقومه ی ایشان مفقود است. پیروی از ولایت فقیه و نیز پیروی از شخص ولی باید دائما مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که ولایت رکن جریان سیاسی اسلام است و ولایت فقیه که تجسم آن در ولی فقیه است به فرموده امام راحل(ره) همان ولایت رسول الله(صلی الله علیه و آله) است.البته این مساله را باید ناشی از غفلت در نگارش دانست وگرنه ایشان که علی الدوام داعیه ترویج تفکر امام(ره) را دارند و یقینا با توجه به اهتمام امام(ره) به جریان ولایت فقیه به به این رکن اساسی  علما و عملا التزام دارند.
 
امر به معروف و نهی از منکر، از وظائف آحاد ملت است 
مسئله دیگر در مورد نظر ایشان در خصوص امر به معروف و نهی از منکر است. ایشان در بند چهارم پیام خود با توصیه به امر به معروف و نهی از منکر حاکمان  می‌نویسند:" مهمترین وظیفه ی دانشگاهی شما عزیزان، اصلاح انحرافات و نیز اعتقاد و التزام به امر به معروف و نهی از منکرِ حاکمان است وظیفه ای که به هیچ فرد یا گروهی نمی توان برای انجام آن وکالت داد."
امر به معروف و نهی از منکر یقینا از وظائف آحاد ملت است و بنا به فرموده امام راحل(ره) "امر به معروف و نهی از منکر دو اصلی است در اسلام که می خواهد همه چیز را اصلاح کند .
 
یعنی با این دو اصل می خواهد تمام اقشار مسلمین را اصلاح کند . به همه مأموریت داده ، به همه ی ما ، به تمام افراد زیر پرچم مأموریت داده که باید وادار کنید همه را به کارهای صحیح و جلوگیری از کارهای فاسد.(1)"  و این به این معناست که این وظیفه بر دوش آحاد ملت نهاده شده است و بر همگان لازم است نسبت به آن اقدام نمایند . قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به صراحت به این نکته اشاره نموده و میگوید "در جمهوری اسلامی ایران، دعوت به خیر،‌امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت،‌ شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می‌کند. والمومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض،‌یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر(2)" 
 
امر به معروف و نهی از منکر و رابطه آن با  امر و نهی حاکمان
 یکی از مصادیق مهم امر به معروف و نهی از منکر امر و نهی حاکمان است؛  که در لسان روایات از آن به النصیحه لائمة المسلمین یاد شده است. امام صادق(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل می‌فرماید: که حضرت در مسجد خیف خطبه ای خواندند و در آن خطبه فرمودند: "سه چیز است که قلب مرد مؤمن نسبت به آنها رغبت دارد و از آن روی گردان نیست.  عمل خالص برای خدا و نصیحت پیشگامامن و حاکمان مسلمان و اهتمام نسبت به امور جماعت مسلمین(3) ."
 
این روایت با بیان‌های مختلف بیش از 65 مرتبه در کتب روایی آمده است و نکته جالب این است که سه چیز یعنی اخلاص در عمل و نصیحت حاکمان و اهتمام به امور مسلمین همراه هم آمده است و این خط، سیر نصیحت را مشخص می‌نماید  و شاید بتوان با نگاه فقاهتی چنین برداشتی نمود که نصیحت نسبت به ائمه مسلمین باید محفوف و پیچیده شده در اخلاص در عمل و نیز توجه به مصالح عامه مسلمین(4) باید باشد و نه اغراض فردی و یا حزبی و گروهی.
 
گستره تکرار این جمله نشان می‌دهد که از اصول مهم در ادبیات سیاسی اسلام است و  و برزگانی چون ثقة الاسلام کلینى در کتاب الحجة از کتاب کافى شریف ، بابی با نام باب ما امر النبى(ص )بالنصیحة لائمة المسلمین  گشوده و به احادیث مرتبط با این باب پرداخته است.
امام راحل در این خصوص می‌فرمایند :اگر من پایم را کج گذاشتم شما مسؤلید اگر نگویید چرا پایت را کج گذاشتی ؟(5)
 
با نگاهی به مراتب امر به معروف و نهی از منکر و نیز شرایط آن به نکات قابل توجیه ی می‌رسیم که به واسطه آن نکات نقدی جدی بر  این جمله حجت الاسلام خمینی که فرموده اند وظیفه ای که به هیچ فرد یا گروهی نمی توان برای انجام آن وکالت داد. وارد می‌شود که  از دریچه انصاف این بیان از کسی که داعیه دار فهم بار اجتهادی کلمات است بعید است.
 
وظیفه ای که توسط شارع مقدس برای آن قانون گذاشته شود، واجب الاجراست
نکته قابل توجه که در امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد این است که امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه است و هر چیزی که وظیفه شد قطعا از طرف شارع مقدس برای آن قواعدی مشخص شده است تا با توجه به آن قواعد ثمره مطلوب از آن تکلیف به دست آید که امر به معروف و نهی از منکر نیز از این قاعده مسنثنی نیست.
 
یکی از قواعد مهم در امر به معروف و نهی از منکر توجه به مراتب امر به معروف و نهی از منکر است که برای آن سه مرتبه ذکر نموده اند. مرتبه قلبی که در آن فرد مسلمان قلبا از منکر انجام شده منزجر است، مرتبه زبانی که انسان مؤمن در مقابل منکرات سکوت نمی‌کند و با زبان تذکر می‌دهد و مرتبه عملی که در این مرحله در برابر منکر به صورت عملی اقدام می‌شود.امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند: کسى که منکَر را با قلب و زبان و دستش و انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان. (6)
 
 
با توجه به ظرافت مسئله امر به معروف و نهی از منکر شارع مقدس پس از آن‌که امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه همگانی دانسته مسئولیت هر بخش از مراتب مذکور را با توجه به توانمندی و پیش‌نیازهای یک امر به معروف و نهی از منکر موفق به عهده گروهی نهاده است و یا به تعبیر حجت الاسلام خمینی گروهی را وکیل بر انجام این کار نموده است . 
 
به عنوان مثال در امر و نهی حاکمان با توجه به ظرافت کار، مسئولیت انجام این وظیفه به عهده گروهی از عالمان و سیاست‌مداران و خبرگان جامعه نهاده شده است. چرا که از شرایط امر به معروف و نهی از منکر علم به معروف و منکر است یعنی کسی که می‌خواهد به این فریضه عمل نماید باید ابتدا معروف و منکر را بشناسد(7)  و با توجه به اینکه امر حکومت، امری خطیر است و هرکسی توان تحلیل شرایط و فهم وظیفه ملوک را ندارد، لذا این مسئولیت به دوش طایفه ای از خواص نهاده شده است که آن‌ها نیز با توجه به شرایط مندرج در فقه موظف به این امر و نهی هستند و یا در خصوص امر به معروف و نهی از منکر عملی در خصوص حدود و احقاق حقوق و یا جلو گیری از افساد جامعه، که مرتبه سوم از امر به معروف و نهی از منکر است، مردم حق دخالت ندارند چرا که زمینه ساز هرج و مرج اجتماعی می‌شود و این وظیفه. طبق اصل ۱۵۹(8)  قانون اساسی  بر عهده دستگاه قضایی کشور نهاده شده و در واقع آن‌ها وکیل این بخش از امر به معروف و نهی از منکر شده اند.
 
مقام معظم رهبری در این باره فرمودند : تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونى براى مقابله با هر چیزى که به نظر انسان منکر مى‌آید - بدون اجازه حکومت - خودش یک جرم است؛ مگر نهى از منکر زبانى، که بارها گفتیم نهى از منکر زبانى جایز و واجب و وظیفه همه است و در هیچ شرایطى هم ساقط نمى‌شود؛ اما آن‌جایى که نوبت اجرا و عمل برسد، همه باید طبق قوانین عمل کنند. هیچ چیزى مجوّز این نیست که بگویند چون نیروى انتظامى و قوّه قضایّیه عمل نکردند، خودمان وارد میدان شدیم؛ نخیر، آن روزى که لازم باشد مردم براى حادثه‌اى خودشان وارد عمل شوند، رهبرى صریحاً به آنها خواهد گفت.(9)
 
از آنجا که امر به معروف و نهی از منکر یک واجب کفائیست و در صورتی که کسی به آن اقدام ننماید بر همگان واجب است که نسبت به آن اقدام نمایند؛ در ماده 19 قانون امر به معروف و نهی از منکر بسیج مستضعفین موظف به امر به معروف و نهی از منکر گردیده است. البته این معنا نیست که امر به معروف و نهی از منکر از بقیه ساقط است بلکه این نهاد مردمی به عنوان وظیفه باید به این فریضه اقدام نماید. 
 
وکالت به گروهی برای احیای امر به معروف شرعی و قانونی است، اما منافاتی با امر به معروف همگانی ندارد
با توجه به ظرافت مسئله امر به معروف و نهی از منکر شارع مقدس پس از آنکه امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه همگانی دانسته مسئولیت هر بخش را با توجه به توانمندی و پیشنیازهای یک امر به معروف و نهی از منکر موفق به عهده گروهی نهاده است و یا به تعبیر حجت الاسلام خمینی گروهی را وکیل بر انجام این کار نموده است .
 
جا دارد ایشان قبل از صدور این پیام با مراجعه به باب امر به معروف و نهی از منکر در کتب مختلف فقهی و روایی جمله ای را انتخاب می‌نمودند که جلوی هر گونه سوء استفاده ای را بگیرد و مستمسک دست عده ای که با گرفتن این خط به دنبال ایجاد شک در سطوح عالی نظام هستند قرار نگیرد.
 
نکته دیگر در امر به معروف و نهی از منکر لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که باید به گونه ای باشد که احتمال تاثیر در آن برود و لذا ایجاد جو سیاسی در امر به معروف و یا نهی از منکر حاکمان، که غالبا مانع پذیرش است خلاف هدف این دو فریضه الهیست؛ لذا شیوه این امر و نهی نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.
 
نکته قابل توجه این است که همگانی بودن امر به معروف و نهی از منکر به معنای بی قانونی در این وادی نیست بلکه به این معناست که باید همه در این باب خود را مسئول دانسته و نسبت به آن بخش از این وظیفه همگانه که بر عهده آنها نهاده شده است دغدغه داشته باشند .  
 
 1) صحیفه نور جلد 9 ص 195
2)  اصل هشتم قانون اساسی 
3)  بحار الانوار ج 21 ص 138 ح 33
4)  اصول کافى، ج1، ص403/ بابی در نصیحت و نهی از منکر حاکمان
5) صحیفه نور ج 8 ص 44 
6) تهذیب الأحکام(تحقیق خرسان) ج 6، ص 181 ، ح 374
7)  تحریر الوسیله امام خمینی (ره)،ج1، ص442.
8) مرجع رسمی تظلمات و شکایات، دادگستری است. تشکیل دادگاه‏ها و تعیین صلاحیت آنها منوط به حکم قانون است
9) بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ حکم رییس‌جمهوری وقت، ۱۱ مرداد ۱۳۸۰.
منبع:فرهنگ نیوز
۰

کسی که نفس خودراگرامی بدارد،شهوات وخواستهای نفسانی درپیش اوحقیروبی ارزش خواهدبود

بانک تصاویر قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر

کسی که نفس خودراگرامی بدارد،شهوات وخواستهای نفسانی درپیش اوحقیروبی ارزش خواهدبود

منبع:سایت گروه اینترنتی رهروان ولایت

۰

داستانی زیبا در مورد امر به معروف ونهی از منکر

کتابخانه اسلامی قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر

داستانی زیبا در مورد امر به معروف ونهی از منکر

داستان برزگر

روزی عیسی علیه السلام از خانه خارج شد و به کنار دریا رفت، که چیزی نگذشت که مردم زیادی دور او جمع شدند او هم سوار قایق شد و شروع کرد به تعلیم دادن مردمی که در ساحل جمع شده بودند، در حین صحبت حکایت های زیادی برای آنها تعریف کرد که یکی از آنها چنین بود:

یک کشاورز در مزرعه اش تخم می کاشت،همینطور که تخم ها را به اطراف می پاشید؛بعضی در گذرگاه کشتزار می افتادند و پرنده ها می آمدند و آنها را می خوردند،بعضی نیز روی خاکی افتاد که زیرش سنگ بود، که تخم ها روی آن خاک کم، خیلی زود سبز می شدند،ولی وقتی  خورشید سوزان روی آنها می تابید همه می سوختند و از بین می رفتند،زیرا ریشه عمیقی نداشتند.بعضی از تخم ها لابه لای خارها افتاده و خارها و تخم ها با هم رشد می کردند و ساقه های جوان گیاه زیر فشار خارها خفه می شدند،ولی مقداری از این تخم ها روی خاک خوب افتاده و از هر تخم ،سی، شصت و حتی صد تخم دیگر بدست می آمد.در این موقع شاگردانش پیش عیسی علیه السلام آمدند و پرسیدند،چرا همیشه حکایت هایی تعریف می کنید که فهمیدنش سخت است؟بعد به آنها گفت:گذرگاه کشتزار که تخم ها روی آن افتاده،دل سخت ِ کسی را نشان می دهد، که گرچه مژده ی سلطنت خداوند را می شنود ولی آن را نمی فهمد، بعد شیطان سر می رسد و تخم ها را از قلب او می دزدد.خاکی که زیرش سنگ بود، دل کسی را نشان می دهد که تا پیغام خدا را می شنود فوری با خوشحالی آن را قبول می کند،ولی چون آن را سرسری می گیرد،این پیغام در دل او ریشه ای نمی دواند و تا آزار و اذیتی بخاطر ایمانش می بیند شور و حرارتش را از دست می دهد و از ایمان بر می گردد.زمینی که از خارها پوشیده شده بود حالت کسی را نشان می دهد که پیغام خدا را می شنود ولی نگرانی های زندگی و عشق به پول، کلام خدا را در او خفه می کنند و او خدمت موثری برای خدا نمی کند.و اما زمین خوب دل ِ کسی را نشان می دهد که به پیغام خدا گوش می دهد و آن را می فهمد و این پیغام را به دیگران نیز می رساند،و سی، شصت و حتی صد نفر به آن ایمان می آورند.

 نتیجه گیری:

  ملاحظه می فرمائید که از راه مثل و حکایت، چگونه مردم را از «آنچه درست نیست» بر حذر می دارد، و روشن می کند که این ایمان قوی و ریشه دار است که کار ساز است و انسانی که چنین ایمانی دارد می تواند با دعوت و تبلیغ خود، با امر به معروف و نهی از منکر خود، دیگران را نیز به سَمت ایمان واقعه ای هدایت و راهنمایی کند.

«ایمان واقعی داشته باشید»

منبع:وبلاگتوشه آخرت

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)