نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۱۰۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علمای دین» ثبت شده است

۰

ترک امر به معروف موجب مستجاب نشدن دعا

علمای دین بانک فیلم امربه معروف نهی ازمنکر

ترک امر به معروف موجب مستجاب نشدن دعا

ترک امر به معروف موجب مستجاب نشدن دعا


دانلودفیلم

۱

ابن سیرین؛ شاگرد بزازی که مُعَبری بزرگ شد

علمای دین سبک زندگی اسلامی حکایت خوبان

ابن سیرین؛ شاگرد بزازی که مُعَبری بزرگ شد

ابن سیرین؛ شاگرد بزازی که مُعَبری بزرگ شد

آیت الله قرهی در درس اخلاق خود در رابطه با اخلاص بندگان فرمودند: «ابن‌سیرین شاگرد بزاز زیبارویی بود که زنی عاشق جمال و زیبایی او شد. آن‌ قدر شهوت بر آن زن غلبه کرده بود که هر روز می‌رفت، پارچه می‌خرید و هر بار شعله شهوت او زیادتر می‌شد. یک روز رفت، چند طاقه پارچه ‌خرید- شیطان هم حمایت و کمکش ‌کرد- گفت: من نمی‌توانم بیاورم، بده شاگردت بیاورد. خودش به منزل رفت تا خود را مهیا کند.
ابن‌سیرین آمد، درب را زد، زن ‌گفت: پارچه‌ها را داخل بیاور. همین که داخل آمد، زن درب را بست و تقاضای خود را مطرح کرد و اعلان کرد که اگر تن به خواسته من ندهی فریاد می‌زنم که این می‌خواست با من عمل منافی عفت انجام دهد.
ابن‌سیرین چه کند؟! گناه جلوی او ظاهر شده است. این‌جاست که «اجْتِنَابُ الْمَعَاصِی» معنا می‌دهد. او توکل به خدا کرد و از پروردگار عالم یاری ‌خواست و به ظاهر اعلان کرد که من می روم تا آماده شوم. به بیت‌الخلاء رفت، در آنجا از آن کثافات بر‌‌داشت – چون در قدیم چاهی نبود و آن‌ها را برای کود حیوانی بر می‌داشتند- و به سر و صورت و لباس خود مالید. وقتی بیرون ‌آمد، زن دید آن جمال زیبا به کثافات انسانی متعفن شده است، در را باز ‌کرد و گفت: برو گمشو بیرون!
ابن‌سیرین می‌توانست به دامن گناه برود و بگوید: «خدا! من دیگر چاره ای نداشتم، او می‌خواست داد بزند و بعد هم به ظاهر اظهار توبه کند، اما این کار را نکرد. اجتناب از معاصی یعنی این که جلوی او گناه آماده بود، اما او از آن دوری کرد.»
ایشان بیان داشتند آن مرد الهی و عظیم‌ الشأن، آیت‌الله العظمی ادیب فرموده بودند: «ایشان(ابن سیرین) از گناه اجتناب کرد و رفت با یک درهم یا دیناری خود را شست و تمام شد، اما در مقابل، پروردگار عالم به او چه‌ها که نداد! طوری شد که ابن‌سیرین هر‌جا می‌رفت بدون این که عطر بزند، بدنش بوی عطر می‌داد. تعبیر خواب پیدا کرد، ریاضی‌دان شد. یک شاگرد بزاز از گناه اجتناب کرد، خدا مقامی به او مرحمت کرد که همان مقام مخلصین است.»

منبع:سایت باحجاب

۲

میرداماد از سوزاندن انگشتان تا دامادی شاه عباس

علمای دین سبک زندگی اسلامی حکایت خوبان

میرداماد از سوزاندن انگشتان تا دامادی شاه عباس

میرداماد از سوزاندن انگشتان تا دامادی شاه عباس

شب، طلبه جوانی به نام محمد باقر در اتاق خود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود. به ناگاه دختری وارد اتاق او شد. در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد. دخترگفت: «شام چه داری؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ‏ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد. از طرفی چون این دختر شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان دیگر از حرمسرا خارج شده بود، لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند. صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد، ماموران، شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند. شاه عصبانی پرسید: «چرا شب به ما اطلاع ندادی و ….»
محمد باقر گفت: «شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید: چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمایی؟ محمد باقر ۱۰ انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و … لذا علت را پرسید طلبه گفت: «چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود. هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفسم مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند.»
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب «میرداماد» را داد. میر برهان الدین محمدباقر استرآبادی، مشهور به «میرداماد»، معلم ثالث و متخلص به اشراق، فیلسوف، متکلم و فقیه برجسته دوره صفویه و از ارکان مکتب فلسفی اصفهان بود و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد می کنند و از مهمترین شاگردان او می توان به ملا صدرا صاحب اسفار اشاره نمود.

منبع:سایت باحجاب

۰

شیخ رجبعلی خیاط و باز شدن چشم برزخی

علمای دین سبک زندگی اسلامی حکایت خوبان

شیخ رجبعلی خیاط و باز شدن چشم برزخی

شیخ رجبعلی خیاط و باز شدن چشم برزخی

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط در دیداری که با حضرت آیه الله سید محمدهادی میلانی داشت، تحول معنوی خود را چنین بازگو نموده است: «در ایام جوانی (حدود ۲۳ سالگی) دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانه‌ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می‌تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرامِ آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن.» سپس به خداوند عرضه داشتم:
«خدایا! من این گناه را برای تو ترک می‌کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن.»
آنگاه دلیرانه، همچون حضرت یوسف (علیه السلام) در برابر گناه مقاومت می‌کند و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب می‌ورزد و به سرعت از دام خطر می‌گریزد. این کف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت و بینایی او می‌گردد. دیده برزخی او باز می‌شود و آن چه را که دیگران نمی‌دیدند و نمی‌شنیدند، می‌بیند و می‌شنود. به طوری که چون از خانه خود بیرون می‌آید، بعضی از افراد را به ‌صورت واقعی خود می‌بیند و برخی اسرار برای او کشف می‌شود.
از جناب شیخ نقل شده است که فرمود:
«روزی از چهار راه “مولوی” و از مسیر خیابان “سیروس” به چهار راه “گلوبندک” رفتم و برگشتم، فقط یک چهره آدم دیدم.»
مشروح این داستان را شیخ برای کمتر کسی بیان کرده است، گاهی به مناسبتی بدان اشاره‌ای می‌کرد و می‌فرمود: «من استاد نداشتم، ولی گفتم: خدایا! این را برای رضایت خودت ترک می‌کنم و از آن چشم می‌پوشم، تو هم مرا برای خودت درست کن.»

منبع:سایت باحجاب

۰

لقمۀ حرام و پیامدهای آن

علمای دین بانک فیلم

لقمۀ حرام و پیامدهای آن

:کلیپ ویدئوی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی (ره)

عنوان کلیپ : لقمۀ حرام و پیامدهای آن


دانلودفیلم

۱

راز رسیدن به خوشبختی از زبان بانو نصرت بیگم امین

علمای دین سبک زندگی اسلامی

راز رسیدن به خوشبختی از زبان  بانو نصرت بیگم امین

راز رسیدن به خوشبختی از زبان  بانو نصرت بیگم امین

بانو نصرت بیگم امین، از زنان عالمه و فاضله و عارفه دوران ما است که هنوز قدر و قیمت او به خوبی شناخته نشده است؛ زنی که مراتب علم و دین‌شناسی را تا اعلاترین درجاتی که مردان در دوندگی‌های عالمانه‌شان به دنبال آن‌اند در حصن و حفاظ خانه‌اش کسب کرد و شد «بانو مجتهده امین». زنی که از مردان فقیه و مجتهد هم‌عصرش چیزی کم نداشت و نگین و فخر دوران است.

کتابی برای رسیدن به خوشبختی

کتاب «روش خوشبختی»، کتابی است که خود بانو امین در مقدمه آن می‌نویسند: «در نظر دارم به یاری خداوند متعال به‌طور ساده و مختصر پیامی مشتمل بر اندرزهای نیکو به خواهران ایمانی خود ابلاغ کنم. در افراد بشر مخصوصاً در جماعت بانوان کسی پیدا نمی‌شود که آرزوی خوشبختی و سعادت‌مندی در دل خود نپروراند، لکن چنین گمان می‌شود که سعادت و خوشبختی، یک سرنوشت ازلی است و حصول آن مافوق تدبیر بشر است، این است که در مقام تحصیل آن برنمی‌آید.
«ای خواهر محترم و ای دوشیزگان عزیز! اگر آرزوی خوش‌بختی و کامیابی دارید، گوش‌ دل باز کنید تا من راه و روش و طرز رفتار یک خانم خوشبخت و سعادت‌مند را برای شما شرح دهم. تا آن‌که بفهمید و تصدیق نمایید که خوش‌بختی و کام‌یابی در چیزهایی نیست که تصور می‌کنید و آرزو دارید. وقتی به آن برسید و در پس هر آرزویی صدها آرزوی دیگر همراه دارید و عمر عزیز خود را به همین‌طور می‌گذارنید. این‌ها آرزوهای بچه‌گانه است و عقلایی نیست. …ریشه خوش‌بختی و بدبختی را در باطن خود پیدا کن و پیش از آن‌که وسایل خوش‌بختی را فراهم کنیم، بایستی بدانیم خوش‌بختی چیست و بدبختی کدام است.»

قدم به قدم در مسیر خوشبختی

صفحات آغازین کتاب، درس دین‌شناسی است؛ قدم به قدم توحید و شناخت خدا، ادله اثبات او و صفات الهی؛ تا رسیدن به نبوت و اثبات و صفات و تعداد انبای الهی و پرداختن به خاتم انبیا و دین اسلام و احکام و تکالیف آن.
در قدم بعد، کتاب رنگی زنانه به خود گرفته و به تشریح تکالیف زنان پرداخته می‌شود: «وظایفی که اختصاص به زن دارد بسیار است، بعضی راجع به احکام و عبادات، از قبیل حیض و نفاس و استحاضه که آن راجع به رساله‌های عملیه است و بعضی راجع به حقوق و وظایف او نسبت به دیگران که آن بسیار است و در این‌جا اجمالاً سه وظیفه مهم او را می‌نگارم: اول وظیفه او نسبت به شوهر، دوم وظیفه زن نسبت به اولاد، سوم وظیفه او نسبت به اجانب.»

وظایف والدین نسبت به فرزندان

در ادامه حقوق زنانشویی هر یک از زوجین به طور مختصر بررسی می‌شود؛ اموری مانند پاکیزگی خانه و زینت زن و استقبال از همسر و حفظ مال و آبرو و عرض همسر و تمکین برای زن و خوش‌رفتاری و سخت‌نگرفتن و رعایت حال زن و نفقه و… برای مرد. تکلیف دیگری که عنوان شد، وظایف والدین در قبال فرزندان است: «چنان‌چه معلوم است اصلاً حکمت زناشویی و این همه تشریفات و وظایفی که شارع مقدس در امر ازدواج مقرر فرموده، روی اصل اولاد است که نسل بشر سالم و لایق کمالات و ترقیات شایسته و تربیت نیکو گردد.».
در این زمینه نیز به تشریح این وظایف از زمان انعقاد نطفه و مراقبت‌های زمان حمل و دوران شیردهی به نوزاد پرداخته می‌شود تا دوران مدرسه و بزرگ‌سالی او: «بایستی خیلی جدیت و کوشش کرد که معلمین و رؤسای آن مدرسه اشخاص دین‌دار و باایمان و تقوی باشند و نیز باید بسیار مراعات کرد که بچه‌های همکلاس او از خانواده‌های محترم و دین‌دار باشند؛ زیرا اخلاق بچه‌ها در هم تأثیر کلی دارد.»

اصل اول برای زنان

تکلیف دیگر به بررسی وظایف زن در جامعه اسلام در دو بعد شئون زن در جامعه و حجاب و ستر می‌پردازد. در این بررسی، اصل اولی برای زن حضور در خانه و فرزندآوری است و توضیح داده می‌شود: «اشتباه نشود، نمی‌گویم زن از کار و کسب بالمره (ناگهان) معاف است و باید تن‌پروری را شعار خود کند. تمام افراد بشر، بلکه تمام موجودات بایستی مشغول کار باشند. غرض این است که نخستین وظیفه او این است که به کارهای داخلی اختصاصی خود بپردازد، پس از آن به کاری که منافی با مقام عفت تستر او نباشد.»

مردان قدردان فرشته های معنوی خود باشند

در ادامه نیز مسأله حجاب از حیث امر الهی‌بودن و جهاد محسوب‌شدن و بیان آیات حجاب و نظرات موافقان و مخالفان و…، به تفصیل مورد بررسی قرار می‌گیرد: «ببین در نظر شارع چقدر امر حجاب اهمیت دارد که با این‌که به زن امر فرموده خود را بپوشانند، هم به زن و هم به مرد امر می فرماید نگاه به یکدیگر ننمایند». و در ادامه این بحث توصیه‌هایی خطاب به مردان آمده است: «به شما توصیه می‌کنم هر یک از شما زن عفیفه پرهیزکار دارید از او بسیار قدردانی کنید، او را عزیز محترم بدارید و از هیچ فداکاری درباره او خودداری نکنید و بدانید که او یک فرشته معنوی است در منزل شما که سعادت دنیوی رهین اوست». و توصیه‌هایی نیز خطاب به زنان: «خواهرم تو مسلمان و مسلمان‌زاده‌ای و مقدسات مذهب در تمام ملل محترم است؛ خود را هدف تیر چشم‌های ناپاک بعضی مردهای بی‌عفت قرار مده. در خانه خود بنشین و مشغول انجام وظیفه خداپسند خود باش و سعادت خود را تأمین نما...» توصیه‌هایی که موجب افزونی مهر و محبت میان زوجین خواهد شد.

مراقب خرافات باشید

در ادامه سایر اصول دین شامل معاد و عدل معرفی شده است و به بررسی دقیق امامت و مبانی و ادله اثبات آن و وظایف ما نسبت به آنان پرداخته می‌شود. سپس خرافات بین مردم مورد نقد قرار می‌گیرد و به زنان به طور خاص توصیه می‌شود: «روی سخن به بانوان محترم، ای خواهران عزیز! اگر طالب سعادت و خوشبختی هستید هرگز پیرامون خرافات نگردید، اگر دین‌دار هستید آن‌چه از دین نیست داخل در دین نکنید، در هر کاری موقعیت وظیفه دینی خود را بفهمید، هر چه سر انسان می‌آید از روی جهل و نادانی است…» بانو امین ریشه خرافات را در وجه غالب آن در وسواس می‌داند و به تخطئه این صفت با استدلالات دینی می‌پردازد.

امتیازات زنانه

بخش بعدی کتاب باز هم زنانه است و بیان امتیازات و خصوصیات زن می‌پردازد.

اول: «نخستین عامل خدادادی که در وجود زن است و راه او را به حق نزدیک می‌کند، همان رقت قلب است که جبلی زن (ذات) است، قلب رقیق و حساس و دل نازک و چشم گریان به خدا نزدیک است.»

دوم: «دوم امتیاز زن: عاطفه و محبت غریزی است که سرشته با خون اوست، ببین محبت مادر را نسبت به اولاد… و نیز محبت زن نسبت به شوهر و دختر نسبت به پدر و مادر و خواهر نسبت به برادر و نیز نسبت به خویشان و بستگان محبت زن چقدر غلو دارد و این‌که گفتیم عاطفه و محبت راه را به حق تعالی نزدیک می‌کند، برای این‌که در محبت اسراری نهفته شده…»

سوم: «سومین امتیاز زن از خودگذشتگی و تحمل مصائب و بردباری است که این صفت در زن نیز بیشتر ظهور دارد و با این‌که زن رقیق‌القلب است و زودتر از ناملایمات متأثر می‌شود و به جزغ و فزغ می‌افتد… با این حال چنان‌چه تجربه شده، حوصله و بردباری و تحمل او در مشقات زیادتر است».

چهارم: «زن در امور خیریه از مرد قوی‌تر و فعال‌تر و احساسات او زیادتر است».

پنجم: «خانه‌نشینی و انزوا که این یکی از اسباب و طریق سیر الی‌الله و وسیله قرب به حق تعالی می‌شود.

خانه نشینی فضیلت است!!!

بانو امین در ادامه فضیلت خانه‌نشینی را چنین توضیح می‌دهد: «اشتباه نشود، نمی‌گویم زن بایستی در خانه بنشیند و خود را از هر کمال و دانش و فضیلتی محروم گرداند و… خانه‌نشینی به تنهایی فضیلت‌آور نمی‌شود، خانه‌نشینی اگر با فضائل اخلاقی و علم و ایمان و تقوی و معنویت نباشد، هرگز سعادت و خوشبختی برای ما تأمین نخواهد کرد.»
در ادامه نیز توصیه‌هایی اخلاقی در مورد رابطه ایمان و خوشبختی بیان کرده و به اوصاف پنج‌گانه در تقویت قلب شامل: سکوت، کم‌خوری، عزلت و کناره‌گیری، دوام ذکر می‌پردازد و اصول ملکات حمیده: حکمت، عفت، شجاعت و عدالت را نام برده و کتاب را با این جمله به پایان می‌برد: «این‌که کتاب روش خوش‌بختی و توصیه به خواهران ایمانی به پایان رسید.»

۲

عبد صالح | آخرین ذکر

علمای دین رهبری انقلاب

عبد صالح | آخرین ذکر

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در آخرین قسمت از مجموعه چندرسانه‌ای عبدصالح با عنوان «آخرین ذکر»، خاطره‌ای از  آیت‌الله خامنه‌ای را در آخرین روزهای حیات حضرت امام خمینی رحمه‌الله منتشر میکند.
[دریافت صوت، فیلم]

با توجه به پهنای باند اینترنت خود، می‌توانید این فیلم را با کیفیت‌های مختلف زیر دریافت نمایید:

متن خاطره‌ی رهبر انقلاب:

ایشان تا آخرین لحظات حیاتشان، ذکر و نماز و دعا را از دست ندادند. حاج احمد آقا فرزند عزیز حضرت امام می‌گفتند: پیش از ظهر روز آخر حیات امام(رحمه‌الله)، ایشان روی تخت دایماً نماز می‌خواندند. مدتی گذشت، بعد پرسیدند: ظهر شده است؟ گفتم: بلی. آن وقت خواندنِ نماز ظهر و عصر با نوافلش را شروع کردند. بعد از اتمام نماز، مشغول ذکر گفتن شدند و تا لحظاتی که در حالت اغما بسر می‌بردند، مرتب پشت سر هم می‌گفتند: «سبحان‌الله و الحمدلله و لااله‌الّاالله والله‌اکبر، سبحان‌الله و الحمدلله ولااله‌الّاالله والله‌اکبر». این کار برای ما درس است. ما که رهبرمان را دوست داریم، باید به کارها و روحیات او توجه کنیم و از آن درس بگیریم.
بیانات در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیته‌های انقلاب اسلامی‌ ۱۳۶۸/۰۳/۱۸

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)

شبکه های اجتماعی