نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۴۸۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی اسلامی» ثبت شده است

۰

پرسش و پاسخ احکام/دخترکلاس پنجم

احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ خاطرات مدرسه نماز

من دختری هستم که کلاس پنجم هستم . از وقتی به سن تکلیف رسیده ام نمازهایم را کامل نخوانده ام و الان که نمازهایم را می خوانم و به سوی خدا برگشته ام نمی دانم که خدا از من راضی است یا خیر . از کجا بفهمم که خدا از من راضی است ؟

من دختری هستم که کلاس پنجم هستم . از وقتی به سن تکلیف رسیده ام نمازهایم را کامل نخوانده ام و الان که نمازهایم را می خوانم و به سوی خدا برگشته ام نمی دانم که خدا از من راضی است یا خیر . از کجا بفهمم که خدا از من راضی است ؟
پاسخ – ما از این نوع پیام ها و تلفن ها زیاد داریم . این نشان می دهد که مردم ما حتی آنهایی که سی سال نماز نخوانده اند و ارتباط شان را در قالب نماز با خدا برقرار نکرده اند اما باز این استعداد و این عشق در درون شان هنوز سوسو می زند . و این نوزانیت در وجودشان خاموش نشده است . بینندگان عزیز ، این نور ها حتی اگر کم سو هم شده ، هوای آن را داشته باشید . ببینید سی سال فاصله ، اما باز بوی ایمان نورانیت در وجودش می شود ، متوجه خلافش می شود ، برمی گردد ، این اتفاق می تواند برای همه ی ما بیفتد . بزرگترین عنصر نابود کننده و خاموش کننده ی این نورانیت ها نا امیدی ها و یأس هاست . یعنی آن شیطان خبیثی که می خواهد در وجود ما بدمد که تمام شد و همه چیز از بین رفت و آب از سرت گذشت . شما از کجا می دانی که آب از سرت گذشته است . اگر آب از سرت گذشته بود خفه شده بودی ، اگر خفه شده باشی که نمی توانی نفس بزنی . این همه ابراز عشق و علاقه به خدای متعال ، توبه کردن و برگشتن ، احساس می کنم تا به الان که سی سال خلاف کرده ام ، اینها همه آثار حیات است . این آثار ممات نیست . این احساس ها ، احساس های یک انسان مرده نیست . کسی که می گوید آب از سرم گذشته و خفه شده ام ، او که دیگر احساس قشنگی ندارد . احساس بازگشت نمی کند . امکان اینکه می توانم نسبت به حرکتهای قبلی یک بازیابی در وجود خودم بکنم و برگردم ، اصلا این احساس ها را نمی کند. اگر شخصی دارای این احساسات است بداند که آب از سرش نگذشته است . و این شیطان خبیث است که علی الدوام ناامیدی را تزریق می کند. یکی از نشانه هایی که ما ببینیم خدا از ما راضی هست یا خیر ، این است که می بینیم همان اندازه که شما خدا را قبول کردی وامر و سخن او را پذیرفته اید ، وضوء گرفته اید و رو به قبله ایستاده اید ، اینها کم نشانه هایی نیست . اینها فریادی از طرف حقیقت است که بنده ی من قبولت کردم ، اگر تو را نپذیرفته بودم این حرکت از تو صادر نمی شد . این نماز را نمی خواندی . همین احساس شرمندگی که داری نشانه ی این است که من تو را پذیرفته ام . این رویکرد عابدانه و تائبانه که به سمت عبادت می آید حتی اگر سیصدسال هم گناه کرده ، توبه می کند .توبه یعنی چه ؟ یعنی اول خدا یک سیگنال به قلب طرف می فرستد چون مستعد است بعدطرف یک پژواکی در وجودش صورت می گیرد و یک پیامی از ناحیه ی حق به قلبش می رود ، وقتی به دلش خورد یک تکانی می خورد . آخر این چه کاری است که من می کنم ؟ چرا من باید نمازم را ترک کنم ؟ چرا باید حجابم را رعایت نکنم ؟ این چراها در وجودش فعال می شود ، این نشان می دهد که پژواک عنایتی است که به قلبش شده است ، برمی گردد و می گوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه . خدایا من از کارهای زشت خودم بدم می آید . توبه ای که این شخص می کند مسبوق به توبه ی الهی است . یعنی اول خدا به او رو کرده است و دل طرف را به سمت خودش می چرخاند ، بعد که به سمت او چرخید می بیند که از گناه بدش می آید و از عبادت خوشش می آید . بعد می گوید که خدایا از کارهایم پشیمان هستم و خدا هم می گوید که من قبول می کنم . هر توبه این سه مرحله را دارد . وقتی این اتفاق افتاد شیطان به سرعت فعال می شود . این نیروی کششی از طرف حق می آید و این نیروی دفعی از ناحیه ی شیطان فعال می شود . و می گوید که کجا می خواهی بروی ؟ با کدام سابقه ؟با این همه گناه می خواهی برگردی ؟ این همه آلودگی خجالت نمی کشی ؟ اصلا رویت می شود به خدا نگاه کنی ؟ کدام خدا ؟ بااین همه خلاف کجا می خواهی برگردی ؟ یا اصل عقیده به خدا ار از او می گیرد یا اینکه می گوید که امکان ندارد که تو برگردی .خدا تا این اندازه گناه را نمی بخشد . این نیروی بازدارنده در وجود طرف فعال می شود و طرف را مایوس می کند . باز از نیروی کششی الهی پیام می آید که بیا ، نا امید مباش ، ناراحت نباش . باز شیطان می گوید که این پیام ها برای تو نیست این برای کسانی است که پاک هستند و خلاف کوچکی کرده اند ، به آنها می گویند : برگردید. تو با این سابقه می خواهی چکار کنی ؟ این همه نمازها و روزه هایی که بدهکار هستی می خواهی چکار کنی ؟ شیطان بازگشت را سخت جلوه می دهد . سیاهی هیا وجودش را بزرگنمایی و سیاه نمایی می کند و روحیه اش را ضعیف می کند تا توان بازگشت را از او بگیرد . این حرکت شیطانی است . خدا مرتب پیام می دهد بیا . همه ی اینها نشان می دهد رضایت خداوند متعال است . در روایت داریم که وقتی شما اقرا به گناه می کنید این نشانه ی این است که خدا از شما راضی است . شما امید به پروردگار دارید. یعنی وقتی می گویید به خدا امید دارم این نشان می دهد که خدا از شما راضی است

سخنان حجت الاسلام والمسلمین مهندسی در برنامه سمت خدا مورخ 4 اردیبهشت 1390

۱

اقدام زیبای بانوی‎مسلمان در امریکا+عکس

حجاب سبک زندگی اسلامی من حضرت محمد (صلی الله علیه و آل

اقدام زیبای بانوی‎مسلمان در امریکا+عکس

بانوان مسلمان کالیفرنیای شمالی ده‌ها شاخه گل سرخ را که بر روی آن‌ها کارتی محتوی سخنی گهربار از حضرت محمد(ص) و امام علی(ع) الصاق شده بود، میان مردم توزیع کردند.
 


به گزارش پایگاه خبری «Daily Pilot»، این اقدام از سوی شبکه بانوان مسلمان کالیفرنیای شمالی با هدف ترویج صلح، وحدت و آزادی انجام گرفت.

نمایندگان بانوان مسلمان کالیفرنیای شمالی با حضور در مرکز خرید شهر «کوستا مسا» در کالیفرنیا با اهدای این شاخه‌های گل بر نشر پیام صلح اسلام تاکید کردند.


شالیزه آفتابی، یکی از اعضای شبکه بانوان مسلمان کالیفرنیا در این باره گفت: تصورات نادرست زیادی در مورد اسلام وجود دارد.


وی افزود: «متأسفانه، معمولاً رسانه‌ها زندگی مسلمانان واقعی را نشان نمی‌دهند و غالباً در مورد کسانی صحبت می‌کنند که به نام اسلام اقدامات ضداسلامی انجام می‌دهند.»

۱

چند منبع معتبر برای کودکان و نوجوانان در مورد پیامبران و امامان

کتابخانه اسلامی قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی پرسش وپاسخ

چند منبع معتبر برای کودکان و نوجوانان در مورد پیامبران و امامان

هر فرد مسلمان باید در طول زندگی، مطالعه برخی کتب را به عنوان برنامه دائمی خود داشته باشد. مانند مطالعه قرآن که کلام الهی و منبع بزرگ معارف و علوم اسلامی است. و مطالعه رهنمودهای معصومین و احادیث نقل شده از ایشان که حاوی ارزنده ترین مطالب و معارف است و دنیا و آخرت انسان را می سازد. و مطالعه دعاهای نقل شده از معصومین که در موارد و مناسبت های مختلف وارد شده است، و در کتاب هائی نظیر مفاتیح الجنان نقل گردیده است.

برخی از این کتاب ها که در خصوص پیامبران هستند، عبارتند از :
1. قصه های قرآن به قلم روان، نوشته: محمد محمدی اشتهاردی.
2. تاریخ انبیاء، نوشته: سید هاشم رسولی محلاّتی.
3. تاریخ انبیاء، نوشته: حسین عماد زاده.
4. شیخ الانبیاء (زندگی نامه حضرت ابراهیم از تولد تا وفات)، نوشته: علی نیک زاد.
5. ایمان درباره حضرت نوح، نوشته: حمید گروگان.
6. داستانهایی آموزنده از حضرت یوسف، نوشته: قاسم میر خلف زاده.
7. به خاطر محمد داستانهایی از زندگی پیامبر اسلام، نوشته: مجید ملا محمدی.
8. راز بزرگ (برای کودکان) انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
9 مجموعه داستانهای قرآن که به صورت مصور و با عکسهای رنگی از زندگی پیامبر، داستان هایی ذکر کرده است.
برخی از این کتاب ها در خصوص امامان و پیامبر اسلام که عمدتا برای بزرگ تر ها نوشته شده اند، عبارتند از :
1. سیره پیشوایان نوشته: مهدی پیشوایی.
2. پیشوایان معصوم، مؤسسه در راه حق که با قلم ساده نوشته شده.
3. زندگانی چهارده معصوم از گفتار نراقی، نوشته: علی محمد حیدری نراقی.
4. زندگانی چهارده معصوم، نوشته: محمد انور صادقی.
5. منتهی الآمال که به صورت ساده بازنویسی شده، و در جلدهای کوچک با عکسهای رنگی چاپ شده، نوشته: شیخ عباس قمی.
6. سیمای پیشوایان (زندگی اجتماعی سیاسی فرهنگی امامان)، نوشته: مهدی پیشوایی.
این کتابها زندگی امامان و معصومین ـ علیهم السّلام ـ را از تولد تا وفات مورد مطالعه قرار داده و فرازهای بلندی از زندگی ایشان و سیره آن بزرگواران نقل کرده اند. امّا برخی کتب اختصاصی مانند:
1. تاریخ اسلام (زندگی پیامبر اسلام)، نوشته: حسین عماد زاده.
2. زندگی امام علی ـ علیه السّلام ـ ، نوشته: سید جعفر شهیدی.
3. جاذبه و دافعه علی، نوشته: شهید مطهّری.
4. زندگانی امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ، نوشته: سید هاشم رسولی محلاّتی.
5. زندگی علی بن الحسین، نوشته: سید جعفر شهیدی.
6. امام سجاد الگوی زندگی، نوشته: حبیب الله احمدی.
7. آشنایی با زندگی پیشوایان، نوشته: یعقوب جعفری، انتشارات شفق.
8. زندگانی فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ، نوشته: سید جعفر شهیدی.
9. آشنایی با پیشوایان اسلام، نوشته: محمد حسین زندی ادیب.
10. زندگانی حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ، نوشته: سید هاشم رسولی محلاّتی.
11. زندگانی امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، نوشته: سید جعفر شهیدی.
12. اعجوبه اهل بیت (شرحی جامع بر زندگی امام جواد ـ علیه السّلام ـ)، نوشته: مهدی اسماعیلی و سید ابوالفضل طباطبایی.
13. زندگی امام حسن عسگری، نوشته: محمد جوداد طبسی.
14. خلاصه ای از زندگی پیشوایان بزرگ اسلام، نوشته: محمد علی انصاری اراکی.
15. راه و رسم پیشوایان شیعه، نوشته: فیض کاشانی، ترجمه: اسدالله ناصح.
16. مهدی موعود، نوشته: علی دوانی.
17. نشانه های ظهور او، نوشته: شیخ محمد خادمی شیرازی.
18. پیشوایان، نوشته: عبدالرحیم عقیقی بخشایشی.
19. چهارده معصوم، نوشته: حسین مظاهری.
برخی از این کتاب ها در خصوص امامان و برای کودکان نوشته شده اند که عبارتند از :1. مجموعه زندگی چهارده معصوم که در 14 جلد برای 14 معصوم نوشته شده و در هر جلد یکی از معصومین را معرفی کرده و داستانهایی از ایشان نقل می کند که توسط مهدی وحیدی صدر و انتشارات سیمای نور کوثر به چاپ رسیده است.
2. مهدی موعود کیه ـ که به زبان شعر امام زمان را معرّفی کرده و به مسائل ظهور امام عصر پرداخته است.
3. دویدم و دویدم به جمکران رسیدم ـ نوشته: حسین میرزایی (ملک) توسط انتشارات تکسوار حجاز در مشهد مقدس چاپ شده است. این کتاب با زبان شعر مسجد جمکران، مسجد سهله، مسجد نعمانیه و مسجد امام حسن عسگری قم را برای کودکان معرفی می کند.
4. مجموعه آسمان در مورد معصومین، قرآن، خدا، حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ، حضرت ابا الفضل ـ علیه السّلام ـ، و حضرت علی اصغر مطالب آموزنده و مفیدی را آورده است. نویسنده این کتابها مهدی وحیدی صدر است و هر جلد از آن نام جداگانه ای دارد و برای یک معصوم نوشته شده است. مثلاً: خنده پروانه ها (درباره خداوند)، همدم دریا (حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ)، مولود کعبه (حضرت علی ـ علیه السّلام ـ)، بارانی از ستاره (امام رضا ـ علیه السّلام ـ) و ....
5. لالایی معصومین: مجموعه ای از کتابهای کوچک برای کودکان 3 تا 7 سال که بصورت شعر لالایی معصومین را معرفی کرده و گاهی داستان هایی از زندگانی آنها را نقل می نماید. نویسنده و شاعر آن رضوان داستانپور است.
6. مجموعه حیات پاکان: نوشته مهدی محدّثی که در پنج جلد چاپ شده و داستانهایی از معصومین را برای کودکان ذکر کرده است.
7. مجموعه چهارده جلدی داستانهایی از زندگانی معصومین که توسط محمود پور وهاب و مجید ملا محمدی نوشته شده است و هر جلد نام جداگانه ای دارد و برای یکی از معصومین نوشته شده است. مثلاً: بهترین بابای دنیا (پیامبر اسلام)، پاره تن آفتاب (حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ)، چه شمشیر زیبایی (امام علی ـ علیه السّلام ـ)، آفتاب خانه ما (امام زمان ـ علیهم السّلام ـ) و ...
برخی از معتبر ترینکتاب هایی که در خصوص معاد و قیامت نوشته شده اند، عبارتند از :1. منازل الآخره، نوشته: شیخ عباس قمی.
2. دادگاه رستاخیر، نوشته: محمّد غفاری.
3. معاد، نوشته: محسن قرائتی.
4. معاد، نوشته: ناصر مکارم شیرازی.
5. معاد، نوشته: شهید مطهری.
6. معاد، نوشته: محمد تقی فلسفی.
7. معاد، نوشته: شهید دستغیب.

منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

۰

سیره عملی علمای اخلاق

علمای دین سبک زندگی اسلامی

سیره عملی علمای اخلاق

 نحوه رفتار امام خمینی(ره) با همسر

بنیانگذار جمهوری‌اسلامی که تا مرز عصمت پیش رفت و نمونه بارز و عینی انسانی الهی و ملکوتی بود و در تمامی شؤون زندگی، طبق احکام و دستورات دینی عمل می‌نمود، از جمله نوادر روزگار ما بود که چه در کل جامعه و فرآیند انقلاب و چه در زندگی خصوصی و خانوادگی خود برخوردی توأم با اکرام و احترام با زنان و دختران داشت که پرداختن به آن خود کتابی مستقل و مفصل خواهد شد. امّا در این اجمال اشاره‌ای مختصر به نحوه برخورد ایشان با همسر و دخترانش در کانون خانواده‌، ما را در تفهیم هر چه بهتر و بیشتر لزوم و ضرورت تکریم بانوان یاری خواهد نمود.

همسر امام می‌گوید: حضرت امام به من خیلی احترام می‌گذاشتند و خیلی اهمیت می‌دادند. هیچ حرف بد یا زشتی به من نمی‌زدند ... امام حتی در اوج عصبانیت هرگز بی‌احترامی و اسائه ادب نمی‌کردند.

همسر بزرگوار امام خمینی قدس‌سرّه در مورد نحوه برخورد حضرت امام(ره) با ایشان می‌گوید:

حضرت امام به من خیلی احترام می‌گذاشتند و خیلی اهمیت می‌دادند. هیچ حرف بد یا زشتی به من نمی‌زدند ... امام حتی در اوج عصبانیت هرگز بی‌احترامی و اسائه ادب نمی‌کردند. (امام در هنگام ناهار یا شام) غذا را شروع نمی‌کردند؛ به بچه‌ها هم می‌گفتند: صبر کنید تا خانم بیایند ... حضرت امام [کارهای خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتی شستن روسری بچه خودمان را هم وظیفه من نمی‌دانستند و اگر به جهت نیاز گاهی به این کارها دست می‌زدم، ناراحت می‌شدند و آن را به حساب نوعی اجحاف نسبت به من می‌گذاشتند. حتی وقتی وارد اتاق می‌شدم، به من نمی‌گفتند: «در را پشت سرتان ببندید» صبر می‌کردند تا بنشینم و بعد خودشان بلند می‌شدند و در راه می‌بستند... امام در مسایل خصوصی زندگی من دخالت نمی‌کردند... هر طوری که دوست داشتم، زندگی می‌کردم. به رفت و آمد با دوستانم کاری نداشتند...

حضرت امام [کارهای خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتی شستن روسری بچه خودمان را هم وظیفه من نمی‌دانستند و اگر به جهت نیاز گاهی به این کارها دست می‌زدم، ناراحت می‌شدند و آن را به حساب نوعی اجحاف نسبت به من می‌گذاشتند.

به احمدجان خیلی سفارش (مرا) کردند. به او گفتند: خیلی مواظب [مادرت] باش. من نتوانستم تلافی کنم و تو تلافی کن.»

خانم فریده مصطفوی، دختر امام تأکید می‌کند:«هیچ وقت ما ندیدیم ایشان[امام] به خانم بگویند «فلان کار را انجام بده» و یا حتی «یک چای برای من بریز»... خیلی به ایشان[مادرم] اظهار محبّت و علاقه می‌کردند و مقید بودند این اظهار محبّت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند. امام احترام فوق‌العاده برای خانم قائل بودند... در طول شصت سال زندگی، هیچ وقت یک لیوان آب از خانم نخواستند... در شرایط سخت روزهای آخر، هر وقت چشم باز می‌کردند، اگر قادر به صحبت بودند، می‌گفتند: خانم چطورند؟... اگر روزی خانم غذا را تهیه می‌کردند، هر چقدر هم که بد می‌شد، کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا تعریف می‌کردند. امام به ما می‌گفتند: هیچ کس مادر شما نمی‌شود.»(1)

خانم فریده مصطفوی، دختر امام تأکید می‌کند:«هیچ وقت ما ندیدیم ایشان[امام] به خانم بگویند «فلان کار را انجام بده» و یا حتی «یک چای برای من بریز»... خیلی به ایشان[مادرم] اظهار محبّت و علاقه می‌کردند و مقید بودند این اظهار محبّت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند. امام احترام فوق‌العاده برای خانم قائل بودند... در طول شصت سال زندگی، هیچ وقت یک لیوان آب از خانم نخواستند...

منبع:دفترامورتربیت اخلاقی حوزه علمیه

۰

گوشی تلفن، اینترنت، لاین، روزنامه، تلوزیون،...

احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ

گوشی تلفن، اینترنت، لاین، روزنامه، تلوزیون،...

رهروان ولایت ـ

گوشی تلفن، اینترنت، لاین، روزنامه، تلوزیون...

در دنیای امروز درون خانه ها، پدرخانه یکطرف مشغول نگاه کردن کلیپ ها یا مشغول جواب دادن به سوالات یا پست های درون شبکه‌های اجتماعی گوشی خود است، مادر همینطور یا مشغول ور رفتن با گوشی یا تبلت خود است، بچۀ خانواده نیز مشغول نگاه کردن شبکه‌های تلوزیونی یا بازی با تبلتی هست که پدر برای او خریده، هرکدام مشغول کار خود می‌باشند، بدون هیچگونه ارتباط وصمیمیت درون خانواده، ارتباط گفتاری بین پدر وفرزند یا زن با شوهر وبرعکس...    

همۀ اینها بخاطر نداشتن یک برنامۀ منسجم درون خانه می‌باشد وقتی به سبک زندگی سفارش شده در دین مبین اسلام نگاه می‌کنیم می‌بینیم بر روی برنامه ریزی در زندگی بسیار سفارش شده است تاجایی که پیامبر(ص) که قرآن از او به الگوی نیکو [احزاب/21] نام می‌برد برای زندگی روزمرۀ خود برنامه داشتند بالاخص برای زمانی که درون خانه بودند.

امام حسین (ع) می‌فرماید: ازپدرم علی (ع) که بیش از سی سال از عمر خود را با رسول‌خدا (ص) سپری کرده و از اخلاق داخلی وخارجی حضرتش اطلاع دقیق دارد، در مورد امور رسول خدا (ص) در داخل خانه سوال کردم، ایشان فرمودند:

وقتی به خانه اش می‌رفت، اوقاتش را سه قسمت می‌کرد: یک قسمت برای خدا و یک قسمت برای خانواده‌اش ویک قسمت برای خودش.

آنگاه قسمت خودش را نیز میان خود ومردم تقسیم می‌کرد وآن را برای بستگان وبزرگان صحابه (که در منزل به خدمت او می‌رسیدند) قرار می‌داد و ذره‌ای از امکانات خود را از آنان دریغ نمی‌نمود. بلکه آنچه امکان داشت درحقشان انجام می‌داد.[1]

این روش در سیرۀ علمای ما نیز دیده می شود علاوه بر اینکه در کارهای منزل به همسرانشان کمک می‌کردند وقت برای فرزندان نیز می گذاشتند:

درمورد حضرت امام خمینی نوشته اند: آن بزرگوار در زندگی خود نظم وبرنامه ریزی ویژه‌ای داشت. کارهایشان در ساعت مقرر انجام می‌شد. یعنی خیلی مقید بود در ساعت معین غذابخورد، در ساعت معین بخوابند، و راس ساعتی خاص بلند شوند.

خانم فاطمه طباطبایی (عروس حضرت امام(ره) ) نقل می کند: همسر امام می‌گفتند: چون بچه‌هایشان شب تا صبح گریه می‌کردند و ایشان مجبور بودند تا صبح بیدار بمانند، امام شب را تقسیم کرده بودند. یعنی مثلاً دو ساعت ایشان بچه را ساکت می‌کردند و خانم می خوابیدند و بعد دو ساعت خودشان می‌خوابیدند و خانم بچه را نگه می داشتند. البته روزها که مشغول درس و بحث بودند، فرصتی برای نگهداری بچه ها نداشتند.
فرزندانشان تعریف می کنند که ایشان با آن ها بازی می‌کردند یعنی بعد از تمام شدن درس، ساعتی را به بازی با بچه ها می‌پرداختند و به این ترتیب به خانم در کار تربیت بچه ها کمک می کردند.[2]

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت:

1] سنن النبی، ص14.

2] پا به پای آفتاب، ج1، ص173.

۰

الگوهای رفتاری پیامبر (ص)با کودکان

احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ

الگوهای رفتاری پیامبر (ص)با کودکان

رهروان ولایت ـ پرسش:چند نمونه از الگوهای رفتاری پیامبر با کودکان را بنویسید؟

پاسخ:

در آغاز بیان مقدمه‌ای را به عنوان چراغ راهنمای زندگی لازم می دانیم.

کودکان از یک سو مزرعه وسیع استعدادها و تپه‌های معادن طلا و نقره های ناب فطری و طبیعی هستند. از سویی دیگر نیازهای روحی، روانی و جسمی گوناگون و زیادی دارند. از این رو فرزندان نیازمند پدران و مادران، خانواده، معلمان و مربیانی هستند که آن استعدادها و معادن پُر قیمت و نفیس را بشناسند و هم راه رسیدن و دستیابی به آن را بَلَد باشند، و هم از چگونگی پَردازش و تحلیل و تخلیص و تربیت و رشد و تعالی آن ها سر در بیاورند،  هم از ارزش و بهای آن آگاهی لازم داشته باشند.

 قطعا تنها آفریدگار جهان و انسان است که از کم و کیف استعدادها و معادن به ودیعه نهاده شده در درون انسان آگاهی کامل دارد. راه صحیح رشد و تربیت هر چیزی را به گونه کامل می داند. بعد از خداوند جهان آفرین، خلفای او در زمین یعنی پیامبران و امامان علیهم السلام که آیینه جمال و زیبایی های خدا در جهان هستند و علوم آنان نشأت گرفته از علوم اوست، شناخت و آگاهی کاملی در مورد انسان و وسعت و تنوع استعدادهای او و چگونگی تربیت و تعالی کودکان دارند.

پس در علوم انسانی به ویژه در مسایل تربیتی تنها باید به مکتب وحی تکیه کرد. الگوهای تربیتی را باید تنها از جانشینان خدا و انبیا و ائمه(علیهم السلام) دریافت کرد.

همان گونه که قرآن کریم فرموده: لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة؛[1] همه حرف ها و خلق و خوی ها و رفتارهای پیامبر الگو و اسوه برای بشرند. ائمه اطهار (علیهم السلام) مظهر و تجلیگاه اخلاق و رفتار و سیره و سنت پیامبر اکرم هستند، زیرا آنان در واقع یک نورند در چهارده جسم مطهر. پس هر نکته ای از هر یک از آنان نقل می شود، سخن همه آنان است. الگوهایی که از پیامبر یا از هر امامی نقل می شود، همان شیوه و روش را معصوم دیگری نیز دارد.

البته در این جا تنها می توانیم به چند نمونه از آن ها اشاره کنیم.

الف- بوسیدن و محبت به فرزندان:

بی شک یکی از اساسی ترین نیازهای انسان پس از نیاز های زیستی، نیاز به محبت است به گونه ای که اگر این نیاز برآورده شود کودک تا حد بسیاری در برابر نیازهای زیستی مقاومت کرده آن را تحت تأثیر خود قرار می دهد.

«التلطف بالصبیان من عادة الرسول؛ [2] لطف و محبت کردن به کودکان یکی از عادات پسندیده پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) بود» زیرا نوازش و محبت به کودک به او اعتماد به نفس می بخشد. ریشه محبت را در درون شان استوار می گرداند.

ب- بازی کردن با کودکان: یکی از راه های اظهار محبت به کودکان، شرکت بزرگسالان در بازی آن ها با شیوه کودکانه است. این کار سبب فزونی شخصیت آنان می شود. رسول اکرم(صلی الله علیه واله و سلم) فرمود: آن کس که نزد او کودکی است، باید در پرورش وی کودکانه رفتار نماید. [3] حضرت نیز با نوه هایش یعنی امام حسن و امام حسین(علیه السلام)کودکانه بازی می کرد. [4]

ج- سلام کردن به کودکان:

پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) همیشه به کودکان سلام می کرد. در روایتی از انس آمده است: ما در حال بازی بودیم که پیامبر (صلی الله علیه واله و سلم) از کنار ما گذشت و گفت: « السلام علیکم یا صبیان؛[5] سلام بچه ها.»

د- با احترام صدا کردن کودک:

معصومان (علیهم السلام) همواره کودکان را با احترام و نام نیک صدا می کردند. هنگام صحبت با فرزندان خویش از لفظ«یا بُنِیَّ؛‌[6] فرزند عزیزم،» استفاده می کردند.

ه- پرهیز از خشونت با کودکان:

حضرات معصومین (علیهم السلام )علاوه بر اینکه خود با کودکان خشن نبودند، اگر کسی نیز با آنها با خشونت برخورد می کرد، او را از این کار نهی می کردند. [7]

______________

پی نوشت ها:

[1]. احزاب آیه 21.

[2]. مولی محسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، تهران: مکتبة الصدوق، 1340ش، ج3، ص366.

[3]. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت، 1409ق، ج15، ص203.

[4]. محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، قم: دار الحدیث، 1416ق، ج10، ص701 حدیث های 22331- 22333.

[5]. سید علی حسینی زاده، تربیت فرزند، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1391 ش، چ11، ص 107.

[6]. همان، ص 109.

[7]. همان، ص111.

منبع گردآوری: نرم افزار پیامبر مهربانی،‌ مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

۱

دختر 11 ساله‎ای که همه را مبهوت کرد

حجاب سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر نماز

دختر 11 ساله‎ای که همه را مبهوت کرد

به گزارش جهان، حاج آقا قرائتی تعریف می ‏کرد: در ستاد نماز گفتیم، آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید، برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله، ما ریش‌سفیدها را به تواضع و کرنش واداشت.

نوشت که ستاد اقامه نماز! شیرین‌ترین نمازی که خواندم این است که: در اتوبوس داشتم می‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌کند. یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم: نماز نخواندم، گفت: خوب باید بخوانی، اما حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت: برویم به راننده بگوییم نگه‌دار. پدر گفت: راننده که بخاطر یک دختر بچه نگه نمی‌دارد، گفتم: التماسش می‌کنیم. گفت: نگه نمی‌دارد. گفتم: تو به او بگو. گفت: گفتم که نگه نمی‌دارد، بنشین. حالا بعداً قضا می‌کنی. دختر دید خورشید غروب نکرده است و گفت بابا خواهش می‌کنم، پدر عصبانی شد، اما دختر گفت: پدر، امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم. می‌گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب درآورد. زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد بیرون. دستِ کوچولو، شیشه کوچولو، سطل کوچولو. شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت.

قرآن یک آیه دارد می‌گوید: کسانی که برای خدا حرکت کنند مهرش را در دلها می‌گذاریم به شرطی که اخلاص داشته باشد، نخواسته باشد خودنمایی کند، شیرین‌کاری کند، واقعا دلش برای نماز بسوزد، پُز نمی‌خواهد بدهد. «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» مریم/۹۶ یعنی کسی که ایمان دارد، «وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کارهایش هم صالح است، کسی که ایمان دارد، کارش هم شایسته است، «سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَانُ وُدًّا»، «وُدّ» یعنی مودت، مودتش را در دلها می‌گذاریم. لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد. منِ، بچه یازده ساله هم می‌توانم در فضای خودم امام باشم.

شاگرد شوفر نگاه کرد و دید که دختربچه وسط اتوبوس نشسته و دارد وضو می‌گیرد، پرسید: دختر چه می‌کنی؟ گفت: آقا من وضو می‌گیرم، ولی سعی می‌کنم آب به کف اتوبوس نچکد. بعدش هم می‌خواهم روی صندلی، نشسته نماز بخوانم. شاگرد شوفر یک کمی نگاهش کرد و چیزی به او نگفت. به راننده گفت: عباس آقا، ببین این دختر بچه دارد وضو می‌گیرد.

راننده هم همین‌طور که جاده را می‌دید، در آینه هم دختر را می‌دید. مدام جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، جاده را می‌دید، آینه را می‌دید. مهر دختر در دل راننده هم نشست. راننده گفت: دختر عزیزم، می‌خواهی نماز بخوانی؟ صبر کن، من می‌ایستم. ماشین را کشید کنار جاده و گفت: نمازت را بخوان دخترم، آفرین.

چه شوفرهای خوبی داریم، البته شوفر بد هم داریم که هرچه می‌گویی: وایسا، گوش نمی‏ دهد. او برای یک سیخ کباب می‌ایستد، اما برای نماز جامعه نمی‌ایستد. در هر قشری همه رقم آدمی هست.

دختر می‌گفت: وقتی اتوبوس ایستاد، من پیاده شدم و شروع کردم به نماز خواندن. یک مرتبه اتوبوسی‌ها نگاهش کردند. یکی گفت: من هم نخواندم، دیگری گفت: من هم نخواندم. شخص دیگری هم گفت: ببینید چه دختر باهمتی است، چه غیرتی، چه همتی، چه اراده‌ای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روز قیامت، حجت است. خواهند گفت: این دختر اراده کرد، ماشین ایستاد. یکی یکی آنهایی هم که نماز نخوانده بودند، ایستادند به نماز. دختر می‏ گفت: یک مرتبه دیدم پشت سرم یک عده دارند نماز می‌خوانند. می‏ گفت: شیرین‌ترین نماز من این بود که دیدم، لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد. منِ، بچه یازده ساله هم می‌توانم در فضای خودم امام باشم.

منبع: خبرگزاری جهان

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)