نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۴۸۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی اسلامی» ثبت شده است

۰

روایت یک شهید زنده را بخوانید

سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع

روایت یک شهید زنده را بخوانید

«آقا گفتند ما یک قفسه‌ی کتاب داریم در کنار اتاق خودمان که در آن چند صد جلد کتاب وجود دارد، من بعضی وقت‌ها آن‌قدر مشغله‌ام زیاد است که رویم را از کتاب‌ها برمی‌گردانم تا آن‌ها را نبینم و به کار‌های اجرایی برسم. چند هفته قبل به صورت اتفاقی کتاب شما را دیدم و آن را خواندم.»
این جملات شرح نخستین آشنایی رهبر انقلاب با کتاب «وقتی مهتاب گم شد» است که به نقل از علی خوش لفظ راوی کتاب بیان شده است، او برای نخستین بار در تاریخ ۹۵/۱۰/۱۶ همراه با جمعی از نویسندگان دفاع مقدس میهمان رهبر انقلاب می‌شود. دو روز پس از این دیدار بود که رهبر انقلاب دو یادداشت را به عنوان تقریظ بر کتاب وقتی مهتاب گم شد مرقوم فرمودند. پس از نگارش تقریظ هم رهبر انقلاب در دیداری جداگانه میزبان علی خوش لفظ و خانواده‌ی محترم‌شان بودند. همچنین در بهمن ماه ۹۵ بود که حضرت آقا در تقریظ بر کتاب «آب هرگر نمی‌میرد» از علی خوش لفظ و حمید حسام نام بردند تا اشاره‌ای مجدد به کتاب وقتی مهتاب گم شد داشته باشند. با این همه اما گویی تاثیر کتاب و شخصیت راوی آن اندازه زیاد بود که در دیدار رهبر انقلاب با شاعران مذهبی‌سرا و همچنین دیدار با دست‌اندرکاران راهیان نور نامی از علی خوش لفظ و کتاب‌شان، به میان آمد و حتی لحظاتی رهبر انقلاب را تحت تاثیر قرار داد. مجموعه‌ی این توجهات از سوی رهبر انقلاب بود که کتاب وقتی مهتاب گم شد را از سایر آثار دفاع مقدس و حتی آثاری که ایشان بر آن‌ها تقریظ نوشته‌اند، متمایز کرد. این کتاب را باید خواند، زیرا:


 روایت زندگی یک بسیجی
راوی یک نیروی اطلاعات و عملیات است. جدا از آنکه راوی صادقانه از ‌‌‌‌‌‌زندگی خود، شیطنت‌های کودکانه‌‌ی قبل از انقلاب، غرور جوانی‌ و حوادث طاقت فرسای جنگ تحمیلی سخن می‌گوید؛ توصیف شبهای شناسایی، التهاب عبور از میدان مین، جستجوهای مخفیانه برای یافتن راه‌هایی که بشود رزمندگان را تا پشت سر بعثی‌ها برد، گرفتار شدن در تله‌ها و کمین‌ها و شهادت دوستان در برابر چشم، از بخش‌های برجسته این کتاب است.
اگر «وقتی مهتاب گم شد» را به عنوان یک روایت از دفاع مقدس بدانیم، می‌توان آن را مصداق اعلای مکتوبی از سفارش رهبر انقلاب در دیدار راهیان نور دانست: «محتوای گزارش بایستی پُر از تبیین، پُر از معرفت، پُر از بیان حقایق، پُر از نقاط برجسته و مثبت دوران دفاع مقدّس و ارزش‌های دفاع مقدّس باشد؛ ... البتّه من نمیگویم اغراق کنید. ... هیچ لزومی ندارد مبالغه کنیم. ... نخیر، از همین جنس ماها بودند، منتها بهتر از ما راه را شناختند، بهتر از ما زندگی را فهمیدند، اقبال بیشتری داشتند، توسّل بیشتری داشتند، خدای متعال هم به آنها توجّه بیشتری کرد و آنها را از سرچشمه‌ی لطف و فضل خودش سیراب کرد. ۹۵/۱۲/۱۶»

 انقلاب قلب‌ها
وقتی مهتاب گم شد، زندگی یک انسان معمولی را روایت می‌کند. فردی که با وقوع انقلاب، دچار یک تحول درونی می‌گردد و به یکباره راهی جبهه‌ می‌شود. با ورود به جبهه است که علی خوش لفظ نوجوان به دلیل شجاعت و جسارتش مشهور می‌شود و نامش بر سر زبان‌ها می‌پیچد تا در شانزده سالگی‌ نیروی اطلاعات عملیات حاج احمد متوسلیان ‌شود.
روایت زندگی او، روایت چگونگی تاثیر انقلاب بر قلب‌ها و چگونگی شکوفایی استعداد‌ها در دفاع مقدس است. امری که رهبر انقلاب درباره‌ی آن فرمودند: «در مورد استعداد اشخاص به نظر من این نکته‌ی مهم و قابل توجهی است که به آن توجه نمیشود؛ ... آن این است که دفاع مقدس وسیله‌ای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسانها، به شکل عجیبی بروز کند. ... این خیلی مهم است. ۹۲/۹/۲۵»

سفر من الخلق الی الحق
وقتی مهتاب گم شد را می‌توان شرح عملی یک حرکت عارفانه دانست. در حقیقت بیش از آنکه این کتاب به ویژگی‌های جنگ بپردازد، شرح سفر عارفانه‌ی من الخلق الی الحق، علی خوش لفظ است. هنگامی که او از رفیق و مرادش شهید چیت سازیان درس می‌گیرد که برای عبور از سیم‌خاردارهای دشمن باید از سیم‌خاردارهای نفس خود عبور کند و راه صبر و گمنامی را در پیش ‌گیرد؛ همین صبر بر مصائب و آلام است که باعث شد رهبر انقلاب او را شهید زنده خطاب کنند. در حقیقت دلیل سفارش و تاکید رهبر انقلاب بر خواندن این کتاب را نیز باید در همین نقطه جستجو کرد: «شهیدان حامل بشارتند. ... شهیدان به ما می‌گویند شما خوف و حزن نداشته باشید. دلسردی و نومیدی نداشته باشید. ... برکات الهی را در مقابل چشم ما نگه می‌دارند و این آن چیزی است که ما امروز به آن احتیاج داریم . ۹۵/۷/۵»
وقتی مهتاب گم شد شرح بشارت یک شهید زنده است به جامعه، تا مبادا از یاد خدا و نصرت الهی غافل شود، کتابی که اگر یک نفر آن را بخواند، متحول می‌شود و اگر هزاران نفر آن را بخوانند، هزاران نفر متحول خواهند شد. بنظر می‌رسد ایام فراغت نوروز، فرصتی مناسب برای عمل به توصیه رهبر انقلاب برای مطالعه  وقتی مهتاب گم شد، باشد.

۰

بهشت زیر پای مادران است

سبک زندگی اسلامی

بهشت زیر پای مادران است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای :«بهشت زیر پای مادران است همه تحت تأثیر مادران هستند. آن که بهشتی میشود پایه ی بهشتی شدنش از مادر است؛ که ألجنة تحت أقدام الأمهات.» ۸۴/۵/۵
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت روز ولادت حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) و روز مادر، پوستر «بهشت زیر پای مادران است» را منتشر می‌کند.

۰

انسان ۲۵۰ ساله | حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، دریای پهناور تلاش و مبارزه

سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع

انسان ۲۵۰ ساله | حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، دریای پهناور تلاش و مبارزه

فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللّه‌علیها که الگوست، در دوران کودکی، در بعد از هجرت پیغمبر به مدینه، در داخل مدینه و در ‌همه‌ی ‌حوادث سیاسی اجتماعی حضور داشت، این نشان‌دهنده نقش ‌زن در نظام اسلامی است.

این زندگی، از جهت ‌ «جهاد و ‌مبارزه و کار انقلابی» ‌، «صبر انقلابی» ‌، «درس و فراگیری و آموزش» ‌ و «سخنرانی و دفاع از نبوّت و امامت ‌و نظام اسلامی» ‌ دریای پهناوری از تلاش و مبارزه و کار و در ‌‌نهایت هم شهادت است.
۱۳۷۹/۶/۳۰‌ و ‌۲۶/۱۰/‌۱۳۶۸a

۱

دو قلوهای با حجاب ایرانی در چین از خاطرات خود می‌گویند

حجاب سبک زندگی اسلامی

دو قلوهای با حجاب ایرانی در چین از خاطرات خود می‌گویند

دو قلوهای با حجاب ایرانی در چین از خاطرات خود می‌گویند

زیبا و زهرا فضلى محمدآبادى خواهر دوقلوی ایرانی هستند که بیش از شش سال برای تحصیل در شهر پکن چین زندگی کرده‌اند؛ دو خواهری که دست سرنوشت و سیستم دانشگاهی کشور آنها را از ورامین تهران به چین کشوری با مردم، فرهنگ و زبان متفاوت کشاند. حالا مدت کوتاهی است که آنها در دانشگاه‌های داخلی درحال تدریس زبان چینی هستند ولی برای ادامه تحصیلات در مقطع دکتری به پکن بازخواهند گشت. این دو خواهر اما بسیار معتقد و متعهد هستند؛ چنان‌چه در چین نیز با حجاب اسلامی‌شان خواه‌ناخواه مبلغ و معرف ایران اسلامی بوده‌اند.

دوقلو بودن در پذیرش شما یا رفتار دانشگاه‌های چین با شما چه تأثیری داشت؟

دوقلو بودن ما باعث شده بود که استادها و همکلاسی‌ها خیلى بیشتر به ما توجه کنند و کنجکاو بودند تا درباره خصوصیات اخلاقى و رفتارى ما بیشتر بدانند و برایشان جالب بود که ما دوقلو هستیم. اتفاق جالبى که بیشتر وقت‌ها رخ مى‌‌داد این بود که همیشه ما را با هم اشتباه می‌گرفتند و حتى بعضى از آنها نمى‌دانستند که ما دوقلو هستیم و بعد از این‌که ما را در محوطه دانشگاه با هم می‌دیدند یا اینکه متوجه می‌شدند اشتباه ما را تشخیص دادند، می‌خندیدند و برایشان جالب بود. این موضوع باعث می‌شد که دوستى و صمیمیت ما با آنها بیشتر بشود.

مطمئناً زندگی در خارج از ایران خصوصاً برای خانم‌ها سختی‌های زیادی دارد شرایط زندگی شما در چین چطور بود؟

بله، زندگى در یک کشور خارجى از نظر فرهنگ متفاوتى که با ما دارند یک کم سخت است اما من و زهرا خیلى زود عادت کردیم. هم دوستان خارجى و ایرانى خوبى پیدا کردیم و هم به زندگى کردن و تحصیل در چین عادت کردیم؛ البته لطف خداوند همه جا و همیشه با ما بود و این را خیلى خوب حس می‌کردیم. همانطور که اطلاع دارید، چین یک کشور کمونیست است و بیشتر آنها بودایى هستند، البته مسلمان و مسیحى هم هستند، اما خیلى کم. داشتن حجاب براى چینى‌ها چیز خیلى عجیبى است. زمانى‌که براى اولین بار رسیدیم فرودگاه چین و مردم را دیدیم، تصور می‌کردیم که خیلى سخت بتوانیم با شرایط آنجا کنار بیاییم و فکر می‌کردیم داشتن حجاب باعث بشود مردم چین ما را اذیت کنند؛ حتى زمانى که براى اولین بار رفتیم دانشگاه هم همین تصور و نگرانى را داشتیم، اما بعداً متوجه شدیم که کاملاً اشتباه می‌کردیم. چینى‌ها اصلاً ما را به دلیل داشتن حجاب اذیت نکردند، فقط وقتى ما را در خیابان با حجاب می‌دیدند، برایشان عجیب بود و ما را مدت‌ها نگاه می‌کردند. بعضى‌ها از ما می‌پرسیدند چی روى سرمان گذاشتیم. به هرحال ما توانستیم با داشتن حجاب در چین زندگى و تحصیل کنیم و مشکلى هم نداشتیم. دوستان مسلمان چینى زیادى هم پیدا کردیم که دوستان صمیمى ما هستند.

خاطره خاصی از حجابتان در چین دارید؟

با اینکه حجاب داشتیم و سر کلاس‌ها هم با حجاب حاضر می‌شدیم، هیچ‌وقت استادها یا دوستان ما را تحقیر یا تمسخر نمى‌کردند، برعکس خیلى هم کنجکاو بودند و دوست داشتند بیشتر درباره اسلام و مسلمان‌ها و پوشش اسلامى بدانند. چندین بار دوستان خارجى از ما خواستند که روش سرکردن و بستن روسرى را به آنها یاد بدهیم و وقتى روسرى سر می‌کردند خیلى خوششان می‌آمد و خوشحال می‌شدند و با حجاب عکس می‌گرفتند، حتى یک بار در فرودگاه وقتى داشتیم برمی‌گشتیم ایران، به تعداد زیادى چینى برخوردیم که قصد سفر کردن به ایران را داشتند. چون شنیده بودند زنان خارجى که به ایران سفر می‌کنند باید حجاب داشته باشند، از همانجا در فرودگاه چین مشغول آماده کردن روسرى و سرکردن روسرى بودند (متأسفانه برعکس بعضى از زنان ایرانى که وقتى به خارج از ایران سفر می‌کنند، همین که سوار هواپیما می‌شوند روسرى‌ها را برمی‌دارند و آرایش می‌کنند) وقتى من و زهرا را دیدند که روسرى داریم، خوشحال شدند و آمدند طرف ما که روش سرکردن و بستن روسرى را یادشان بدهیم، من هم کمکشان کردم تا روسرى سر کنند. بقیه هم ایستاده بودند و با دقت نگاه می‌کردند و یاد مى‌گرفتند.

برخی از ایرانی‌ها مطمئناً در چین بودند که حجاب را رعایت نمی‌کردند با آنها مشکلی نداشتید؟

بله متأسفانه خیلی از ایرانى‌هایى که در چین زندگى و تحصیل می‌کنند بى‌حجاب هستند. ما مشکل خاصى با آنها نداشتیم، حتى با بعضى از آنها دوست هم هستیم و سعى مى‌کردیم با پوشش و حجاب خودمان الگویى باشیم تا شاید تأثیر مثبتى روی آنها داشته باشیم.

به عنوان خواهران مسلمان و معتقد برای معرفی اسلام هم در چین فعالیتی داشتید؟

در واقع در چین به طور علنى اجازه تبلیغ اسلام داده نمی‌شود. اما هستند افرادى که اسلام را به دوستانشان معرفى می‌کنند. من و زهرا هم از وقتى با اولین دوست مسلمان چینى آشنا شدیم، از طریق دوستمان، مسلمان‌هاى بیشترى را شناختیم و با هم رفت و آمد می‌کردیم. در مراسم عروسى سه تا از دوستان مسلمان چینى هم شرکت کردیم که خیلى تجربه جالب و مفیدى بود. همانطور که می‌دانید، زنان و دختران مسلمان چینى حجاب ندارند، فقط روزهاى جمعه که براى نماز خواندن به مسجد مى‌روند، روسرى سر مى‌کنند و بعد از نماز دوباره حجابشان را برمی‌دارند؛ البته زنان و دخترانى هم هستند که مسلمان هستند و حجاب دارند و ما هم با چند تا از آنها دوست هستیم اما چند تا از دوستان مسلمان چینى که حجاب ندارند، با دیدن حجاب من و زهرا و بعد از آشنا شدن با ما تصمیم گرفتند روسرى بپوشند. من و زهرا چند بار براى برخى از دروس که استادها تکلیف گروهى تعیین می‌کردند و مى‌گفتند باید کنفرانس بدهیم، سعى کردیم درباره اسلام و مسلمان‌ها و روش زندگى و نوع پوشش مسلمانان مطالبى ارائه بدهیم تا دوستان خارجى و چینى غیر‌مسلمان متوجه شوند.

در این مدت که به ایران برگشتید چه می‌کنید؟

حدود شش ماه است به ایران برگشتیم، در این مدت مشغول تدریس زبان چینى در دانشگاه بودیم و کار ترجمه کتبى و شفاهى هم انجام مى‌دهیم.

شباهت‌های فرهنگی ایران و چین را چگونه دیدید؟

ایران و چین کشورهاى آسیایى هستند و طبیعتاً شباهت‌هایى از نظر فرهنگى دارند. به عنوان مثال، چینى‌ها مانند ما ایرانى‌ها سال نو دارند و زمان آن هرسال متغیر است، اما حدوداً در ماه فوریه میلادى است. به چینى chunjie یا عید بهاره نامیده مى‌شود. آنها عادت دارند هرسال قبل از سال جدید، خانه‌تکانى مى‌کنند و لباس نو تهیه مى‌کنند و با خریدن شیرینى و میوه و تنقلات براى سال نو آماده مى‌شوند. تعطیلات سال نوى چینى‌ها تقریباً ۱۰ روز است و سعى مى‌کنند شب سال نو حتماً کنار خانواده باشند و با آنها شب سال نو را بگذرانند. همچنین رسم دارند که بزرگ‌ترهاى خانواده یا فامیل به کوچک‌ترها عیدى بدهند.

می‌گویند چینی‌ها از قدیم خرافاتی بودند آیا هنوز هم همین‌طور است؟

در واقع اعتقاداتى دارند که هنوز هم به آنها معتقد هستند همچنین افسانه‌هاى زیادى هم دارند که خرافاتى بودنشان هم به دلیل وجود افسانه‌هایى است که در تاریخ و فرهنگشان وجود داشته است. به عنوان مثال، در شب سال نو ترقه مى‌زنند، چون معتقد هستند با این کار باعث دور شدن دیو پلید مى‌شوند و دیو از صداى ترقه وحشت دارد و با شنیدن آن از آنجا دور مى‌شود. چینى‌ها از عدد چهار متنفر هستند و اعتقاد دارند عددى شوم است، چون تلفظ عدد چهار با تلفظ کلمه مرگ یکسان است و به همین دلیل این عدد را دوست ندارند.

در چین با تهیه غذای اسلامی و مناسب که طعم مناسب داشته باشد مشکل نداشتید؟

ما هر بار از ایران مواد خوراکى و حبوبات با خودمان مى‌بردیم اما به طورکلى اغلب مواد خوراکى و حبوبات براى تهیه غذاى ایرانى در چین وجود دارد. رستوران‌هاى حلال در پکن زیاد است، رستوران ایرانى هم خوشبختانه وجود دارد. با این وجود، من و زهرا خیلى طعم غذاهاى چینى را دوست داریم و بیشتر از غذاهاى چینى استفاده مى‌کردیم و این مدت که در چین بودیم، روش تهیه چند غذاى چینى را هم یاد گرفتیم.

وضعیت مالی چینی‌ها الان به شکلی هست که به عنوان توریست بتوان روی ورود جدی چینی‌ها به ایران حساب کرد؟

به نظر من بیشتر چینى‌ها در حال حاضر وضع مالى خوبى دارند و زمان تعطیلاتشان بیشتر به سفرهاى خارجى مى‌روند. بله، مى‌توان روى چینى‌ها به طور جدى به عنوان توریست حساب کرد. اتفاقاً آنها در سال‌هاى اخیر به سفر به ایران و آشنایى با فرهنگ و تاریخ و زبان ایرانى علاقه زیادى نشان داده‌اند. البته الان چینى‌ها براى سفر به ایران به راحتى مى‌توانند ویزاى فرودگاهى تهیه کنند.

خاطره خاصی از حضور در چین دارید؟

خاطره که زیاد داریم. شش سال و نیم از زندگى‌مان را در کشور چین گذراندیم، خاطره‌هاى بد و خوب داریم و جاهاى زیادى با بهترین دوستان چینى رفتیم و همه را به صورت عکس ذخیره کردیم و هر وقت این عکس‌ها را نگاه مى‌کنیم، برمی‌گردیم به آن روزها. درست است که این مدت هم خانواده دلتنگ و نگران ما بودند و هم من و زهرا دلتنگ آنها بودیم، اما از زندگى و تحصیل در خارج کلى تجربه کسب کردیم و یاد گرفتیم چطور کارهایمان را خودمان انجام بدهیم. بهترین چیزى که یاد گرفتیم این بود که چطور در زندگى قناعت کنیم و چیزى که به ما آرامش مى‌داد این بود که خداوند همیشه با ما و مراقب ما بود. بهترین خاطره ما زمانى بود که هردو در مقطع فوق لیسانس فارغ‌التحصیل شدیم و روز جشن فارغ‌التحصیلى وقتى براى گرفتن مدرک به بالاى سکو رفتیم و مدرکمان را از رئیس دانشگاه گرفتیم، از ته قلب خوشحال بودیم و به ایرانى بودن و مسلمان بودنمان افتخار مى‌کردیم.

چرا گفته می‌شود چین ماهواره را ممنوع کرده است؟

تا حدى که من اطلاع دارم، چینى‌ها و در واقع دولت چین تأکید زیادى به نگهدارى از فرهنگ و تاریخ چین دارند، به همین دلیل استفاده از ماهواره ممنوع است، تا از ترویج فرهنگ خارجى در چین جلوگیرى شود.

شما شبکه‌های ایرانی را چطور دریافت می‌کردید؟

از طریق اینترنت.

فیلم یا سریال ایرانی هم از شبکه‌های چینی پخش می‌شد؟

مدتى که چین بودیم، فیلم سینمایى «جدایى نادر از سیمین» از تلویزیون چین پخش شد و دوبله چینى هم شده بود اما آنها کشور ایران و ایرانی‌ها را از طریق فیلم «بچه‌هاى آسمان» و «به رنگ خدا» مى‌شناسند و این دو فیلم سینمایى که به چینى هم ترجمه شده تقریباً بین بیشتر چینى‌ها شناخته شده است و این فیلم‌ها را خیلى دوست دارند.

یعنی سریال‌هایی مانند سریال حضرت یوسف (ع) در چین جایی ندارد؟

از تلویزیون چین بیشتر سریال‌هاى چینى پخش مى‌شود. سریال‌هاى خارجى را بیشتر از طریق اینترنت تماشا مى‌کنند. در تلویزیون چین فیلم و سریال مذهبى پخش نمى‌شود اما ما سریال حضرت یوسف (ع) را به چند تا از دوستان مسلمان چینى معرفى کردیم و حتى با هم تماشا کردیم و همزمان براى آنها ترجمه مى‌کردیم و خیلى این سریال را دوست داشتند.

نگاه چینی‌ها به ایران چگونه بود؟

چینى‌هایى که کشور ایران را نمى‌شناسند، فکر مى‌کنند که ما کشوری عربى هستیم و به عربى صحبت مى‌کنیم یا اینکه برخى از آنها ما را با کشور عراق اشتباه مى‌گیرند، چون تلفظ چینى کلمه ایران با عراق تقریباً شبیه است و فکر مى‌کنند در کشور ما جنگ است و ما کشور ناامنى داریم، اما چینى‌هایى که فارسى بلد هستند و با کشور و فرهنگ ایران آشنا هستند، علاقه زیادى به فرهنگ و تاریخ ایران و شاعران بزرگ ایرانى دارند.

از تأثیرات و نگاه مردم آنجا به انقلاب اسلامی و امام خمینی چیزی خاطرتان هست؟

معمولاً مسلمانان چینى امام خمینى را مى‌شناسند و همیشه ایشان را رهبر بزرگ و قدرتمندى خطاب مى‌کردند؛ البته سفارت ایران در پکن هرسال براى رحلت امام مراسم برگزار مى‌کرد، همچنین براى مراسم ۲۲ بهمن هم جشن مى‌گرفت و به طور جداگانه یک روز ایرانیان مقیم پکن و دانشجویان ایرانى را دعوت مى‌کردند، و یک روز دیگر هم مراسم مخصوص براى چینى‌هاى مسلمان و حتى غیرمسلمان برگزار مى‌کردند و درباره امام خمینى و انقلاب اسلامى سخنرانى مى‌کردند و مهمان‌هاى چینى اغلب دانشجویانى بودند که زبان فارسى مى‌خواندند همچنین مسلمانان چینى که درباره ایران و امام اطلاعاتى داشتند با برگزارى این مراسم اطلاعات چینى‌ها بیشتر مى‌شد و دوستان مسلمان هم که شرکت مى‌کردند در شبکه‌هاى اجتماعى عکس و مطالب مربوط را نشر مى‌دادند.

منبع:سایت باحجاب

۱

سبک زندگی خانوادگی حضرت زهرا(س)

سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع دهه فاطمیه

سبک زندگی خانوادگی حضرت زهرا(س)

سبک زندگی خانوادگی حضرت زهرا(س)

رفتار اجتماعی فاطمه (س) درجامعه اسلامی،گویای آن است که آن حضرت در سیره اجتماعی خود بر آن بودند تا الگوی زیست خود را همسان با توده‌های مردم ارائه نمایند. حضرت به‌گونه‌ای می‌زیست که هیچ‌گاه فاصله‌ای بازندگی عامه مردم نداشته باشد.
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز؛بررسی و شناخت سیره معصومین (ع) به‌عنوان برگزیدگان خداوند و الگوهای شایسته برای پیروی مؤمنان، اهمیت بسیاری دارد. از آن میان، حیات و رفتار اجتماعی آنان به دلیل، اهمیت و نقش امور اجتماع بر رفتارهای جمعی و هدایت بخشی جوامع، از اهمیت بیشتری برخوردار است.

رویکرد کلی حاکم بر سیره اجتماعی حضرت زهرا(س)، نقش هدایتگری است. گرچه هدایتگری را هم می‌توان به‌عنوان یک نقش مستقل در نظر گرفت، ولی با توجه به اینکه همه نقش‌های دیگر به شکلی زیرمجموعه هدایتگری هم قرار می‌گیرند، هدایتگری به‌مثابه یک فرانقش یا رویکرد در نظر گرفته‌شده است. بدیهی است فرانقش هدایتگری را برای همه سیره‌ها هم می‌توان در نظر گرفت و این فرا نقش، منحصر به سیره اجتماعی نیست.

حضرت فاطمه(س) و کرامت زن در جامعه:

بر اساس گزاره‌های تاریخی و تأکیدات قرآن، پیش از بعثت و در آستانه صدر اسلام، زن در جامعه شبه‌جزیره، از حقوق فردی و اجتماعی برابر و عادلانه برخوردار نبود. او جزو دارایی پدر، شوهر یا پسر خود به شمار می‌رفت. وظیفه زن به دنیا آوردن فرزندان بسیار، به‌ویژه پسران جنگجو بود. همچنین، رفتارهای جاهلانه و تبعیض‌آمیز با دختران وزنان درمواردی به قتل آنان می‌انجامید. حضور فعال زنان خانواده پیامبر(ص) به‌ویژه دختر گرامی‌شان، حضرت فاطمه (ع) در فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در اوج تضاد با نگرش جاهلی به زنان و باهدف ایجاد تحول و کرامت برای زنان و ارتقای جایگاه فردی و اجتماعی آنان بود.

رفتار اجتماعی حضرت در جامعه اسلامی مدینه، گویای آن است که آن حضرت در سیره اجتماعی خود بر آن بودند تا الگوی زیست خود را همسان با توده‌های مردم ارائه نمایند.حضرت به‌گونه‌ای می‌زیست که هیچ‌گاه فاصله‌ای با زندگی عامه مردم نداشته باشد و همه این‌ها گویا سه نکته بود. سه نکته‌ای که  نشان می‌دهد حضرت در جامعه اسلامی از سه منزلت خاص برخوردار بودند:

1.برخورداری از نوعی عصمت و سرشت پاک

2.وابستگی به خاندان رسالت و مادر امامان که مقدارت عالم بعد از آخرین فرستاده خود بر عهده آن‌ها و فرزندانشان قرارگرفته بود

3.شهروند جامعه اسلامی که این مورد خواه یا ناخواه منجر به رفتارهای فردی و جمعی خاصی در جامعه اسلامی می‌گردید.

ساده زیستی حضرت فاطمه(س):

درمجموع گزارش‌های تاریخی آنچه از سیره حضرت فاطمه(س)مشخص می‌شود، این است که حضرت به‌مانند پیامبر(ص) نه دنبال تجمل‌گرایی و اشرافیت بود و نه به دنبال زهد فروشی و دوری از هر آنچه بوی آسایش و زیبا گرایی می‌دهد. برخلاف ادعای برخی از کسان که کم بودن عمر حضرت را دلیل بر تحقیق ناپذیری سیره اجتماعی حضرت می‌دانند، باید گفت باوجود کم بودن عمر حضرت، گزاره‌های معنی‌دار و توجیه‌پذیری وجود دارد، زیرا ایشان به باور ما شیعیان برخوردار از جوهره عصمت‌اند و لذا رفتارهای ایشان فراتر از زمان و زمین و زیست شان شایسته بازخوانی و الگوبرداری است و از سوی دیگر، فراوانی آثاری که در طول تاریخ به‌صورت فزاینده درباره ایشان پدید آمده است، نشاند دهنده این است که زندگی ایشان سرشار از نکاتی است که همواره فهم‌هایی نو متناسب با بایستگی‌های زمانه را برمی‌تابد.نوشتار پیش رو، به بخش‌های کمتر توجه شده از زندگی و سیره اجتماعی حضرت می‌پردازد و همه سیره اجتماعی ایشان را در برنمی‌گیرد.

حجاب و پوشش حضرت زهرا(س):

مراسم ازدواج و عروسی حضرت با حداقل امکانات و بدون تشریفات انجام شد. رعایت ساده زیستی و همسان‌سازی زندگی خود را با توده مردم در ایام زندگی فاطمه با امیرالمومینن علی(ع) هم ادامه یافت. فاطمه یک‌بار دو دستنبد از طلا و گردنبند و دو گوشواره و پرده‌ای برای خانه(مسکتین من ورق و قلاده و قرطین و سترا لباب البیت) به‌منظور استقبال از پدر و همسرش که از سفر برمی‌گشتند، مهیا ساخت و پیامبر(ص)که به عادت مألوف و معهود به هنگام بازگشت از سفر، نخست به منزل حضرت فاطمه(س) می‌رفت، بر در خانه مکثی طولانی کرد و وارد منزل نشد و فاطمه(س) پی برد که  پیامبر(ص) به چه علتی وارد خانه نمی‌شود، پس گردنبند و گوشواره‌ها و دستنبد را گشود و پرده را نیز برگرفت و آن‌ها را نزد پیامبر فرستاد(صدوق، الامالی، ص234) در گزارش دیگر با اندکی تفاوتی این نقل‌شده که حضرت رسول فرمودند:«آیا مردم نمی‌گویند دختر محمد لباس جباران پوشیده است؟»(صحیفه الرضا، 1406، ص82).

تن‌پوش آن حضرت نیز در سطح عامه مردم آن روزگار و متناسب با پایین‌ترین مردمان بود.نوع لباس‌هایی که حضرت به‌ویژه در ایام تنگ‌دستی مهاجران در مدینه و در سال‌های اول هجرت به تن می‌کرد بسیار محقرانه بود. گاه لباس روی ایشان از جنس روانداز شتران «علیها کساء من اجله الابل»(ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر، ج2، ص230)و گاه چادری ژنده که در دوازده نقطه با ریزشاخه های نخل دوخته‌شده بود«بشمله لها خلقه قد خیطت فی اثنی عشر مکانا بسعف النخل»(مجلسی، بحارالانوار، 86) و گاه ساده و وصله دار«علیها کساء بسیط و مرقع» (دشتی الطبرانی، نهج الحیاءص32).

پوشاک دیگر حضرت، مقنعه(قناع) بود که برای پوشاندن سر مورداستفاده قرار می‌گرفت(کلینی، الکافی، ج5، 528)حسب ضرورت از مازاد ملحفه برای پوشاندن سر استفاده می‌کرد و دست‌کم به توصیه پیامبر(ص) چنین می‌کرد (طبرسی، مشکاه الانوار فی غرر الاخبار، ص195) آن حضرت همچنین از روبند و روسری هم استفاده می‌کرد«فتبر قعت برقعها و وضعت خمارها علی راسها»( طبری، بشاره المصطفی، 101)

جلباب نام پوششی است که در منابع به آن اشاره‌شده است ازجمله وقتی پیامبر(ص) به ساعات پایانی عمر خود نزدیک می‌شد، دخترش را فراخواند و فاطمه(س) جلباب بر تن کرد و به نزد پیامبر(ص) رفت(مجلسی، بحارالانوار،ج36،ص288) عباء که لباسی کیسه‌مانند و بلند بود، هم در زمره تن‌پوش‌های آن حضرت در منابع مورداشاره قرارگرفته است(طبری،بشاره المصطفی،ص29) فاطمه(س) از چادر یا ملحفه‌ای از جنس پشم نیز استفاده می‌کرد(راوندی، الخرائج و الجرائح، ج2، ص537)

آن حضرت در سال‌های پایانی عمر رسول خدا(ص) که وضع اقتصادی مدینه بهبودیافته بود، گاه لباس رنگی  هم بر تن می‌کرد هرچند همین مقدار نیز گاه با مخالفت همسرش امیرالمؤمنین روبرو می‌شد«لبست لباسا صبیغا و اکتحلت و انکر علی ذلک علیها» (طوسی، الامالی،ص401)فاطمه(س) درجایی نیز سوگند خورد که «من و علی پنج سال است که جز پوست گوسفندی که روزها روی آن شترمان را علف می‌دهیم و شب‌ها آن را بستر خود قرار می‌دهیم نداریم و پشتی‌های(بالشت‌های) ما از پوستی است که با لیف خرما پرشده است»(مجلسی،بحارالانوار، ج8، ص303)4 زیرانداز خواب حسنین هم وقتی کودک بودند، پوست گوسفندی بود که با برگ گیاهی به نام «سلم» دباغی‌شده بود«جلد کیش مدبوغ بالقرط کان بنام علیه الحسن و الحسین» (مجلسی،بحارالانوار، ج3، 27).

آن حضرت بر پوشش خود در مواجهه با نامحرمان توجه خاص داشت افزون بر گزارش مشهوری که درباره دور شدن ایشان از مرد نامحرم نابینا(ابن اشعث کوفی،الجعفریات، ص 95) و حجاب بر تن کردن به هنگام ورود پیامبر(ص) و همراه نامحرمش به‌منزله فاطمه، گزارش‌های دیگری نیز در این خصوص وجود دارد که حضرت چقدر برای پوشش خود در برابر نامحرمان حساس بودند.کلینی،الکافی، ج5، ص528) . فاطمه(س) از زیورآلات نیز استفاده می‌کردند،این‌گونه نبود که تصور کنیم که حضرت از هرگونه زینت و آرایش دوری می‌کردند؛ یک‌بار گدایی به در منزل ایشان آمد،گردنبندی را که در گردن داشت(عقد کان فی عنقها) و دخترعمویش فاطمه بنت حمزه بن عبدالمطلب به آن هدیه داده به فقیر داد(طبری،بشاره المصطفی، ص38).

خوراک منزل حضرت فاطمه(س):

خوراک حضرت هم همسان و بل پایین‌تر از خوراک توده مردم بود در برخی از گزارش‌ها به رنگ‌پریدگی فاطمه (س)از سر گرسنگی اشاره‌شده است(راوندی، الخرائج و الجرائح، ج1، 51) اما به این نکته باید توجه داشت که این وضعیت مربوط به سال‌های اول هجرت است که مسلمانان در شرایط اقتصادی نامطلوبی به سر می‌بردند، چراکه هر چه جلوتر می‌رویم اوضاع بهتر می‌شود.آیه تطهیر(احزاب:33)در سال پنجم هجرت نازل‌شده است. در مقدمه اغلب گزارش‌های مختلفی که در منابع شیعی و سنی ذیل این آیه شریفه و یا درباره حدیث کساء وجود دارد، چنین آمده است که فاطمه دیگی سنگی(برمه) را که در آن فرنی(عصیده)(سیاح،فرهنگ بزرگ جامعه نوین،ج2،ص2005 ساخته بود و بر طبقی حمل می‌کرد، نزد پیامبر(ص) آورد و در مقابل ایشان به زمین نهاد(حاکم الحسکانی،ج2،ص104)ابن طاووس،14400،ج1، ص126) و درجایی از سبزی موردعلاقه فاطمه یعنی خُرفه(الفرفح) نام‌برده شده است(کلینی، الکافی، چ6،ص368)

آداب غذا خوردن:

در سیره اجتماعی حضرت فاطمه(س)، همچنین درباره آداب غذا خوردن به مواردی به‌عنوان استحباب اشاره‌کرده‌اند که ازجمله آن‌ها وضو ساختن پیش از غذا و نشستن بر جانب چپ است و مواردی را هم که به‌عنوان ادب نشستن بر سر سفره ذکر کرده‌اند. شامل این موارد است: خوردن غذا از قسمتی که به‌جانب توست، کوچک گرفتن لقمه، نیکو جویدن و کم نگاه کردن به چهره دیگرانی که بر سفره هستند(صدوق، 1403، ج2، 485)

حضور در اجتماع:

حضرت به‌واسطه اینکه دختر پیامبر(ص) است،هرگز خود را از فعالیت‌های اجتماعی بازنمی‌داشت، بلکه تا جایی که برایشان مقدور بود مشارکت می‌کردند و نمونه‌های بی‌شماری در این خصوص وجود دارد، ازجمله اینکه حضرت در عروسی دیگران ازجمله یهودیان شرکت می‌کرد(راوندی، الخرائج و الجرائح، ج2، ص537) و رفتار و برخورد ایشان در این‌گونه مراسم‌ها، الگوی برای دیگران زنان مدینه محسوب می‌شد.

آنچه گذشت تنها درآمدی بر روش شناخت سیره اجتماعی حضرت فاطمه و واکاوی هدف و کارکرد زیست و سیره اجتماعی ایشان بود تا الگوی برای زنان در فعالیت فردی و اجتماعی باشد.

۰

«گوشه‌هایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها»

رهبری انقلاب دهه فاطمیه

«گوشه‌هایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها»

«گوشه‌هایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها

به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت حضرت صدیقه‌ی کبری فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IRمجموعه‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی سبک زندگی دخت گرامی پیامبر اسلام را در پنج سرفصلِ «رابطه با خدا؛مدافع ولایت؛ همسر امیرالمؤمنین علیه‌السلام؛ ام‌ابیها و الگوی زن مسلمان ایرانی» تدوین و منتشر کرده است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif فصل اول: رابطه با خدا 
حضرت زهرا سلام‌الله علیها در نقش بندگی خدا

* درس زندگی حضرت زهرا برای ما
عزیزان من، جوانان عزیز! امروز در دوران جمهوری اسلامی این فرصت برای آحاد جامعه هست که درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفّت زندگی کنند. درس زندگی صدّیقه‌ی طاهره، فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن؛ همچنان‌که آن بزرگوار یکپارچه معنویّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ [الرَّضیَّة] الزَّکیَة؛ پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایه‌افکن بوده است.   
بیانات در دیدار جمعی از مداحان اهل بیت علیهم‌السلام ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
 
* اساس زندگی مؤمنانه صداقت در بندگی است
میخواهم عرض کنم که ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه‌ی زهرا(سلام‌اللَّه‌علیها) نبود، او صدیقه‌ی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند.
 این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقه‌ی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست. 
برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمه‌ی زهرا نتیجه‌اش باید این باشد.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۴/۰۵/۰۵
 
* حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اسوه عبادت و حق‌طلبی
ما باید راه فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمی‌گوییم که «حتّی تورّم قدماها« این‌قدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبه‌روز زیاد کنیم. مگر نمی‌گوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همه‌ی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمی‌گوییم که یک‌تنه در مقابل جامعه‌ی بزرگ زمان خود ایستاد؟
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵

* ایثار و از خودگذشتگی در زندگی
مگر نمی‌گوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سوره‌ی دهر درباره‌ی او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه»(حشر: ۹) ما هم باید همین کارها را بکنیم.
این نمی‌شود که ما دم از محبت فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها) بزنیم، در حالی که آن بزرگوار برای خاطر گرسنگان، نان را از گلوی خود و عزیزانش - مثل حسن و حسین(علیهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان(علیه‌السّلام) - برید و به آن فقیر داد؛ نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز!  
ما میگوییم پیرو چنین کسی هستیم؛ ولی ما نه فقط نان را از گلوی خود نمیبُریم که به فقرا بدهیم، اگر بتوانیم، نان را از گلوی فقرا هم میبُریم! این روایاتی که در باب علامات شیعه هست، ناظر به همین است؛ یعنی شیعه بایستی آن‌طوری عمل کند. ما باید زندگی آنها را در زندگی خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif فصل دوم: مدافع ولایت
حضرت زهرا سلام‌الله علیها به‌عنوان عضوی از جامعه ولایی

* ایستادگی و موقع‌شناسی در سن جوانی
در قضیه‌ی حضرت صدّیقه‌ی طاهره سلام‌الله‌علیها، نکات خیلی مهمّی وجود دارد؛ لیکن یک نکته که با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابی تطبیق می‌کند، این است که همه‌ی این افتخارات و کارهای بزرگ و مقامات عالیِ معنوی و دست‌نیافتنیِ آن انسان والا و آن زنِ بی‌نظیر تاریخ بشر و سیّده‌ی زنان عالم، و ضمناً همه‌ی آن صبرها و ایستادگیها و موقع‌شناسیها و کلمات پرباری که در این زمانها از ایشان صادر شده است - همه‌ی این حوادث بزرگ - در دوران کوتاه جوانی این بزرگوار اتّفاق افتاده است. یک وقت این قضیه را به عنوان یک موضوع مرثیه‌سرایی مطرح می‌کنیم و می‌گوییم که این بزرگوار سنّ کمی داشتند یا جوان بودند، که این، موضوعِ مصیبت‌خوانی و مرثیه‌سرایی می‌شود. یک وقت این را به عنوان یک امر قابل تدبّر و حاوی درسها می‌دانیم و با این چشم نگاه می‌کنیم؛ آن وقت اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. 
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه ۱۳۷۶/۰۶/۲۶
 
* شبیه‌ترین شخص به رسول خدا
درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها، هرچه بگوییم، کم گفته‌ایم و حقیقتاً نمی‌دانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّه‌ی حوراء، این روح مجرّد و این خلاصه‌ی نبوّت و ولایت برای ما پهناور و بی‌پایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر می‌مانیم. اگر به کتابهایی که درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها به‌وسیله‌ی محدّثین اهل سنّت نوشته  شده است، نگاه کنید، روایات بسیاری را می‌بینید که از زبان پیغمبر صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم در ستایش صدّیقه‌ی طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل می‌کنند. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «والله ما رأیت فی سمته و هدیه اشبه برسول‌الله صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم من فاطمة»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیه‌تر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم.»
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳
 
* اول دیگران بعد خودمان!
امام حسن مجتبی علیه‌الصّلاةوالسّلام می‌گوید: شبی - شب جمعه‌ای - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن، علیه‌الصّلاةوالسّلام، می‌گوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنی، الجار ثم الدار» «اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیه‌ی والاست.
 بیانات در دیدار جمعی از زنان  ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* دفاع عالمانه از ولایت
ایشان در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبه‌ای که فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده است، خطبه‌ای است که به گفته‌ی علامه‌ی مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» این‌قدر پرمغز است! از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهج‌البلاغه است. فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها می‌رود در مسجد مدینه، در مقابل مردم می‌ایستد و ارتجالاً حرف می‌زند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبده‌ترین و گزیده‌ترین معانی صحبت کرده است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif  فصل سوم. همسر امیرالمؤمنین علیه‌السلام
حضرت زهرا سلام‌الله علیها به‌عنوان همسر
 
* مهریه و جهیزیه ساده
در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتی فاطمه‌ی زهرا سلام اللَّه علیها، با علی‌بن‌ابیطالب علیه‌الصّلاةوالسّلام، ازدواج می‌کند، آن مهریه و آن جهیزیه‌ی اوست؛ که همه شاید می‌دانید که با چه سادگی و وضع فقیرانه‌ای، دختر اول شخص دنیای اسلام، ازدواج خود را برگزار می‌کند. زندگی فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها از همه‌ی ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان  ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
ما باید شایستگی خود را ثابت کنیم. مگر نمیگوییم که جهیزیه‌ی آن بزرگوار چیزهایی بود که انسان با شنیدن آنها اشکش جاری میشود؟ مگر نمیگوییم که این زن والامقام، برای دنیا و زیور دنیا هیچ ارزشی قائل نبود؟ مگر میشود که روزبه‌روز تشریفات و تجمل‌گرایی و زر و زیور و چیزهای پوچ زندگی را بیشتر کنیم و مهریه‌ی دخترانمان را زیادتر نماییم؟!
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
 
* الگوی تعامل زن و شوهر
مگر هر کسی می‌تواند همسر امیرالمؤمنین باشد؟ عظمت علی آن‌گونه است که کوههای عظیم را در مقابل خود آب می‌کند. نَفْس همسری امیرالمؤمنین، یک نشانه‌ی بزرگ عظمت است؛ لیکن شما ببینید تعامل این زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف می‌زنند؛ چگونه زندگی می‌کنند؛ چگونه این زندگیِ الگو و نمونه‌ی تاریخ را اداره می‌کنند و چگونه هرکدام نقشی به عهده می‌گیرند!
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۷/۰۷/۱۹ 
 
* همسر رزمنده‌ای که دائما در جبهه است ... 
یک وقت انسان فکر می‌کند که شوهرداری، یعنی انسان در آشپزخانه غذا را بپزد، اتاق را تر و تمیز و پتو را پهن کند و مثل قدیمیها تشکچه بگذارد که آقا از اداره یا از دکان بیاید! شوهرداری که فقط این نیست. شما ببینید شوهرداری فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها چگونه بود. در طول ده سالی که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین علیهماالسّلام با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگهای کوچک و بزرگی ذکر کرده‌اند - حدود شصت جنگ اتّفاق افتاده - که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین علیه‌السّلام بوده است. حالا شما ببینید، او خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتّب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ می‌ماند - این قدر جبهه وابسته‌ی به اوست - از لحاظ زندگی هم وضع روبه‌راهی ندارند؛ همان چیزهایی که شنیده‌ایم... حقیقتاً زندگی فقیرانه‌ی محض داشتند؛ در حالی که دختر رهبری هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسؤولیت هم می‌کند.
ببینید انسان چقدر روحیه قوی می‌خواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاریهای زندگی خالی کند؛ به او دلگرمی دهد؛ بچه‌ها را به آن خوبی که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین علیهما السّلام، امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب علیهاسلام که امام نبود. فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدّت زیادی زنده نماند.
بیانات در دیدار جمعی از جوانان ۱۳۷۷/۰۲/۰۷
 
* زنی که شوهرش حتی یکبار از او نرنجید ...
جهاد آن بزرگوار در میدانهای مختلف، یک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولایت؛ در حمایت از پیغمبر؛ در نگهداری بزرگترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود.
امیرالمؤمنین درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا سلام اللَّه علیها فرمود: «ما اغضبنی و لا خرج من امری.» یک‌بار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یک‌بار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمه‌ی زهرا سلام اللَّه علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آن‌گونه که اسلام می‌گوید.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* ازدواج در جامعه ما باید مثل ازدواج فاطمه‌ زهرا (سلام‌الله‌علیها) باشد
ازدواجها در دوران انقلاب و به برکت آن آسان شد؛ چون تشریفات و سخت‌گیریها کم شد. نگذارید دوباره به خانه‌ی اول برگردیم.پدران و مادران، نسبت به مقدّمات غیر لازمِ ازدواج سخت‌گیری نکنند؛ جوانان که سخت‌گیری‌یی ندارند. بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگیرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمه‌ی زهرا (س) باشد؛ ازدواجی با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بی‌نظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاری و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همه‌ی تشریفات و زروزیورهای پوچ و بی‌محتوای ظاهری. این است ازدواج درست زن مسلمان و تربیت فرزند و اداره‌ی محیط خانه و البته اندیشیدن و پرداختن به همه چیز جامعه و دین و دانش و فعالیت اجتماعی و سیاسی. اسلام، این است.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif فصل چهارم. ام ابیها
حضرت زهرا سلام‌الله علیها به‌عنوان دختر و مادر

* خدمت به پدر راهی برای کمال انسانی
مسائل معنوی تا حدود زیادی به فضایل عملی ارتباط پیدا می‌کند. یعنی به آنچه که از تلاش فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها ناشی می‌شود. مفت نمی‌دهند و بدون دلیل نمی‌بخشند. عمل انسان - در حد بالایی - در احراز فضایل و مناقب تأثیر می‌کند. دختری که در کوره‌ی گداخته‌ی مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولد شد و در شعب ابی‌طالب یار و غمگسار پدر بود.این دختر مثل یک فرشته‌ی نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمل کرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بر دوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نور الهی را به قلب خود باز کرد. اینهاست آن ویژگیهایی که آدمی را به کمال می‌رساند.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* تسلی‌بخش پیغمبر
شما ببینیدحضرت[فاطمه(سلام‌الله‌علیها)] چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدرِ به این عظمت کاری کرد که کنیه‌اش را امّ‌ابیها - مادرِ پدر – گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورنده‌ی دنیای نو و رهبر و فرمانده‌ی عظیم آن انقلاب جهانی - انقلابی که باید تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بی‌خود که نمی‌گویند امّ‌ابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعب‌ابیطالب - با آن‌همه سختیهاکه داشت - و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهی با دو حادثه‌ی وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. به فاصله‌ی کمی این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها در آن روزها قدبرافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهره‌ی پیغمبر زدود. امّ‌ابیها؛ تسلّی‌بخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳
 
* تربیت فرزندانی که الگوی بشریتند
زندگی فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها از همه‌ی ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدانهای جنگ است؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگی، فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها، مثل کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است. او دختر کارگشای پیغمبر است و در این شرایط، زندگی را با کمال سرافرازی به پیش می‌برد: فرزندانی تربیت می‌کند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهری را نگهداری می‌کند مثل علی و رضایت پدری را جلب می‌کند مثل پیغمبر! راه فتوحات و غنایم که باز می‌شود، دختر پیغمبر ذره‌ای از لذتهای دنیا و تشریفات و تجملات و چیزهایی را که دل دختران جوان و زنها متوجه آنهاست، به خود راه نمی‌دهد. عبادت فاطمه‌ی زهرا، سلام اللَّه علیها، یک عبادت نمونه است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
 
* تربیت نسل معرفت و معنویت
تطبیق سوره‌ی کوثر با فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) یک تطبیق مصداقی درست است؛ این همه برکات بر خاندان پیغمبر، بر یکایک ائمه‌ی هدی (علیهم‌السّلام)! عالم پُر است از نغمه‌های دلنواز فردی و اجتماعی و دنیائی و اخروی که از این حنجره‌های پاک برخاسته؛ حسین‌بن علی، زینب کبری، امام حسن مجتبی، امام صادق، امام سجاد؛ هر کدام از ائمه. ببینید چه غوغائی است در عالم معرفت، در عالم معنویت، در بزرگراه هدایت از کلمات این بزرگواران و درسهای آنها و معارف آنها! این نسل فاطمه‌ی زهراست.
بیانات‌ در دیدار مداحان اهل بیت(ع) به مناسبت میلاد حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) ۱۳۸۶/۰۴/۱۴
 

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif فصل پنجم. الگوی زن مسلمان ایرانی

* زنی که اسلام میخواهد بسازد
اسلام، فاطمه - آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی - را به عنوان نمونه و اسوه‌ی زن معرفی میکند. آن، زندگی ظاهری و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوری و فداکاری و شوهرداری و مادری و همسری و مهاجرت و حضور در همه‌ی میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبه‌ی او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار میکرد، این هم مقام معنوی و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرّع و ذات ملکوتی و درخشندگی عنصر معنوی و همپایه و هموزن و همسنگ امیرالمؤمنین و پیامبر بودن اوست. زن، این است. الگوی زنی که اسلام میخواهد بسازد، این است.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
 
* الگویی برای فهم درست و هوشیاری در موقعیت‌ها
فاطمه‌‌ی زهرا و زینب کبری (سلام‌‌الله‌‌علیهما)  زنان الگو و نمونه‌‌ی اسلامند. زن امروز دنیا الگو می‌خواهد. اگر الگوی او زینب و فاطمه‌‌ی زهرا باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ و لو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز برای انجام تکلیف بزرگی که خدا بر دوش انسانها گذاشته است، همراه باشد. زن مسلمانی که الگویش فاطمه‌‌ی زهرا یا زینب کبری (علیهماالسّلام) باشد، این است.
اگر زن به فکر تجملات و خوش‌گذرانی‌ها و هوسهای زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بی‌بنیاد و بی‌ریشه باشد، نمی‌تواند آن راه را برود؛ باید این وابستگیها را که مثل تار عنکبوت بر پای یک انسان رهروست، از خود دور کند، تا بتواند آن راه را برود؛ کمااینکه زن ایرانی در دوران انقلاب و در دوران جنگ همین کار را کرد، و انتظار این است که در همه‌ی دوران انقلاب همین کار را بکند.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۰/۰۸/۲۲ 

* الگوی زن مسلمان ایرانی
زنهای مؤمن در جامعه‌ی ما سعی کنند قدر زن ایرانیِ مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامی و مسلمان را بدانید. زنی که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطی نمی‌شود و خود را وسیله‌یی برای جلب چشم مرد نمی‌داند و خود را بالاتر از این می‌داند؛ زنی که شأنش را عزیزتر از این می‌شمارد که خود را عریان کند و با صورت و موی و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خویش جلب کند و هوس آنها را اشباع نماید؛ زنی که خود را در دامنه‌ی قله‌یی می‌داند که در اوج آن، فاطمه‌ی‌زهرا(س) - بزرگترین زن تاریخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید دیگر از این بازیچه‌های فراهم آمده‌ی تمدن غربی و روشهای توطئه‌آمیز آن، رو بگرداند و به آن بی‌اعتنایی کند.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶

* الگویی برای درس گرفتن و گرایش قلبها
فاطمه‌ی زهرا (سلام‌‌الله‌‌علیها) را که می‌خواهید معرفی کنید، آن‌چنان معرفی کنید که یک انسان مسلمان، یک زن مسلمان، یک جوان مسلمان از آن زندگی درس بگیرد؛ در دل خود نسبت به آن مجسمه‌ی قداست و طهارت و حکمت و معنویت و جهاد، احساس خشوع و خضوع و وابستگی کند. این، طبیعت انسان است. ما انسانها تابع و متمایل به کمالیم. اگر بتوانیم کمال را در خودمان ایجاد کنیم، می‌کنیم؛ اگرنه، آن کسی که صاحب کمال است، به طور طبیعی انسان به او گرایش دارد.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۹/۰۳/۱۳
 
* رمز «یازهرا»
هیچ کس - نه امام بزرگوار، نه بزرگان انقلاب - در دوران دفاع مقدس به رزمندگان نگفت که رمز «یا زهرا» براى حملاتتان بگذارید، یا سربند «یا زهرا» ببندید؛ اما هرچه که شما نگاه میکنید، در طول دوران دفاع مقدس، اسم مبارک حضرت زهرا از همه‌ى نامهاى مطهر و مبارک دیگر بیشتر مطرح است، بیشتر آورده میشود؛ همچنین نام مبارک حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه). این دو نام در انقلاب، به طور طبیعى، بدون دستور، بدون یک مطالعه‌ى قبلى، همین طور از دلها و از ایمانها و از عواطف روئیده است؛ این نشانه‌ى مبارکى است؛ نشانه‌ى توجه آن بانوى دو عالم، آن عنصر ملکوتىِ الهىِ بى‌نظیر در عرصه‌ى وجود از لحاظ نورانیت - بعد از پدر بزرگوار و امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) - است.
بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت(ع) ۱۳۹۰/۰۳/۰۳

۰

برای دوری از گناه چه دعاهایی بخوانیم؟

قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی گناه

برای دوری از گناه چه دعاهایی بخوانیم؟

برای دوری از گناه چه دعاهایی بخوانیم؟

هر انسانی به طور طبیعی ممکن است در مواقعی از زندگی خود و در رویارویی با برخی از رویدادها دچار لغزش شود.

وجود غرایز در انسان که باعث کشش او به سمت برخی از مسائل می شود، طبیعی و در عین حال تا میزانی قابل کنترل است همانگونه که بزرگان دینی ما تا حد قابل توجهی توانستند نفس خود را کنترل کنند و به گناه آلوده نشوند.

در عین حال راهکارها، دعاها و ذکرهایی نیز وجود دارند که با خواندن آن ها انسان تا میزان زیادی، از کشیده شدن به ورطه گناه دور می ماند.

آیات قرانی برای دوری از گناه وبهترین ذکر برای دوری شیطان

إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا :در حقیقت، شیطان دشمن شماست، شما [نیز] او را دشمن گیرید.(فاطر، 6)

أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ :شیطان را مپرستید، زیرا وی دشمن آشکار شماست؟ (یس، 60)

إِنَّ الشَّیْطَآنَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ :در حقیقت شیطان برای شما دشمنی آشکار است. (اعراف، 22)

نکته این جاست که باید دشمن بودن شیطان را حقیقتاً باور کنیم و او را به راستی دشمن خودمان بدانیم. وقتی این نگاه و دیدگاه در مورد شیطان برای ما مسجّل شود، افکاری که بر قلب ما وارد می شود را حق نمی بینیم چرا که می دانیم این ها پیام های دشمن است و او می خواهد ما را به راه خودش بکشاند نه راه حقیقت ...

در سوره یوسف آمده است:

وَ مَا أُبَرِّیءُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ:هرگز نفس خویش را تبرئه نمی کنم؛ نفس، بسیار انسان را به بدی ها فرمان می دهد، مگر این که لطف و رحمتی از جانب خداوند، نصیب انسان گردد. (یوسف، آیه 53)

همچنین آیاتی دیگر از پیروی هوای نفس نهی می کند:وَ لاَ تَتَّبِعِ الْهَوَیَ فَیضِلَّک؛ (ص، آیه 26) هرگز متابعت هوا مکن که تو را از راه خدا گمراه می کند.

وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّه وَنَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوَیَ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَی؛ (نازعات، آیه 40 ـ 41)

اما کسی که بترسد از مقام پروردگار خویش، و باز دارد نفس را از پرستش هوا، بهشت، جایگاه او خواهد بود.

وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ؛ (ق، آیه 16)

ما انسان را آفریده‏ایم و می‏دانیم که نفس او چه وسوسه‏ای به او می‏کند، و ما از شاهرگ [ او ] به او نزدیک تریم.

اصولا از دیدگاه قرآن بزرگ ترین خطری که انسان را تهدید می کند، نفس اماره است، تا آن جا که ممکن است انسان آن را معبود و خدای خود قرار دهد.

أَفَرَءَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـَهَهُ هَوَیه؛ (جاثیه، آیه 23) آیا دیدی کسی که معبود خود را هوی و هوس خویش قرار داده بود.

امام علی (علیه السلام) در این باره فرمود:« نفس، بسیار انسان را به بدی فرمان می دهد، پس کسی که به او اعتماد کند، به او خیانت می کند، و کسی که به او اتکا کند، او را هلاک می کند.» (محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 10، ص 1300)

وسوسه شیطان

قرآن کریم تصریح می کندکه قلمرو نفوذ شیطان در انسان فقط در حد وسوسه و جلوه دادن و زینت دادن خیالی یک امر باطل است، که با عناوین وسوسه، تزیین و تسویل بیان شده است .

او هیچ‏ گونه اکراه و اجباری بر انسان ندارد. این حقیقت را قرآن کریم از زبان شیطان چنین نقل می ‏کند:

وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی‏ فَلا تَلُومُونی‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ (ابراهیم، آیه 22)؛

شیطان در قیامت خطاب به گمراهان می ‏گوید:در دنیا هیچ گونه قدرت و تسلطی بر شما نداشتم جز اینکه شما را به سوی باطل فرا خواندم و اجابت کردید. پس مرا بر گمراهی خویش ملامت نکنید، بلکه خود سزاوار سرزنش هستید.

به ما گفته شده وقتی دیدید که از هر نظر تحت فشار و سلطه شیطان و حمله شیاطین قرار گرفتید ذکر لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم را زیاد بگویید و بعد که آرامش پیدا کردید صلوات بفرستید که نورانیت وارد قلبتان شود ...

بله در موقعیت گناه و معصیت و وسوسه ها بلافاصله باید به خدا پناه ببریم؛

إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ (اعراف، 201)

اهل تقوا هرگاه شیطانی به سراغ آن ها می آید، بر گرد آنها می چرخد القائاتی را به او وارد می کند یک دفعه به یاد خدا می افتند، بعد مبصر می شود و می فهد این فکر مال خودش نیست در نتیجه آن را کنار می زند و همین که کنار می زند آرام می شود ...

نکته مهمی که درباره ذکر خدا باید مراعات شود استمرار آن است. شیطان هرگز از تعدی نسبت به انسان صرف نظر نمی کند، بنابراین باید عامل دفع یا رفع آن نیز استمرار داشته باشد.

از این رو به «ذکر کثیر» امر شده است. «یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا»(احزاب، آیه 41)

یکی از مهمترین نمونه های ذکر، تلاوت قرآن است. سعی کنید از هر فرصتی برای این منظور استفاده کرده، آیات قرآن را با توجه به معانی و مفاهیم آن قرائت نمائید. مخصوصا شب ها سوره واقعه را بخوانید. درباره فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر عظیم الشأن اسلام نقل شده که فرمود: کسی که سوره واقعه را بخواند، نوشته می شود که این فرد از غافلان نیست.

(تفسیر مجمع البیان، ج9 ص212، به نقل از تفسیر نمونه، ج23 ص194)

منبع:فرهنگ نیوز

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)