نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۳۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجاب» ثبت شده است

۰

به نظرم حجابم مناسب ماه رمضان نیست

حجاب امربه معروف نهی ازمنکر

به نظرم حجابم مناسب ماه رمضان نیست

با شروع ماه رمضان بسیاری از مردم به انجام فرائض الهی پایبندتر می شوند. بطوریکه اگر یک امر الهی را در ماه های دیگر انجام ندهند در این ماه سعی می کنند آن را بخوبی انجام دهند. کسانی که گاهی نماز نمی خوانند و اصطلاحاً کاهل نماز هستند در ماه رمضان مقید هستند که نمازشان را سر وقت بخوانند. بسیاری از زنان و دختران نیز در ماه رمضان سعی می کنند حجاب را بیشتر رعایت کنند.

درباره تأثیر فضای معنوی ماه مبارک رمضان، با دو تن از بانوان مصاحبه ای داشتیم که نتیجه آن را در زیر مشاهده می کنید:

* از یک مادر که خود با مانتو و روسری پوشش کاملی داشت درباره پوشش دختر جوانش در ماه رمضان پرسیدیم و او این طور توضیح داد: «آرزو ۲۰ ساله است و در این ماه سعی می کند حجاب کامل تری داشته باشد چون برای این ماه حرمت قایل می شود ولی در ماه های دیگر این طور نیست. می‌گوید در ماه رمضان روزه‌ می گیرم و نباید نامحرم موهای مرا ببیند و تن من هم باید روزه باشد. البته در سایر ماه‌ها هم خیلی از مسایل را رعایت می کند. او خیلی بد حجاب نیست، در ظاهرش خیلی تغییر ایجاد نمی‌کند و فقط شالش به مقنعه تبدیل می‌شود و موهایش را می‌پوشاند.»

* تکتم دختری ۳۳ ساله و دانشجو است، پوشش او مانتو و شال همراه با آرایش است او درباره تفاوت ماه رمضان با ماه های دیگر می گوید: «به نظرم ماه رمضان با ماه های دیگر خیلی متفاوت است، این ماه برکت است و هر فردی میهمان خداست به صورت ویژه و تنها. (تکتم بغض می کند و اشک در چشمانش حلقه می زند) چون تو هستی و خدایت و این فرصت ویژه که برای بنده اش مهیا کرده است، تو هستی و داشته هایی که به تو عطا کرده و منتظر هست تا ببیند چه طور داشته‌هایت را در این ماه به او ارائه می‌دهی.»
او درباره این که در فضای شهر چقدر معنویت ماه رمضان را احساس می کند می گوید:
«افسوس که من هیچ حسی از ورود این ماه عزیز در جامعه و در سطح شهر نکردم، افسوس که قدر این میهمانی را خیلی‌ها ندانستند و آن را زیرپا گذاشتند، از این حس معنوی زدایی شکستم، با خودم گفتم که بوی ماه رمضان مانند ۱۰ سال پیش نمی‌آید، در این ماه حتی تسبیح درختان هم فرق می کند اگر انسان ها بگذارند شنیده می‌شود، این ماه را فقط در نگاه پدر و مادرم حس کردم و در خانه وقتی کنار هم جمع هستیم.»
تکتم ادامه می دهد: «باورمان لنگ می زند، آنقدر این باور کمرنگ شده که برخی در تیپ روشنفکران (البته به اصطلاح خودشان نه بر پایه باور بزرگان و حتی جامعه)، شیشه آب خنک در دست می‌گیرند و در ملأ عام راه می‌روند و در نهایت به این فکر می کنند که روشنفکرند. اما به نظرم در عصر حاضر حجاب و تدین، تک بودن و روشنفکری حقیقی هست. چون اکثریت دیگر شالوده و باوری ندارند، پس این افتخار بیشتری دارد. باور داشتن الان خاص‌تر هست تا همرنگ جماعت شدن. اما ای کاش این جماعت هم حداقل بنا بر قانون و اخلاق اجتماعی حرمت نگه می‌داشتند. به همه دوستانم سفارش می‌کنم که ماه رمضان امسال را خیلی محکم دریابیم.»
او درباره فلسفه روزه داری می گوید: «به نظرم فلسفه روزه صرفاً دریافتن نیازمندان نیست. چون خیلی از ما امید به افطار داریم و می‌دانیم دقیقاً در چه زمانی بالاخره سیر می‌شویم، درست هست که حداقل این رنج را چشیده ایم و اندکی از حال مستمندان را درک می‌کنیم اما فراموش نکنیم که افرادی هم هستند که امید به افطار ندارند. اما اگر واقعاً بخواهیم درک کنیم عرفان حقیقی را و رشد کنیم، حتما باید روزه نگاه، زبان و رفتار را هم داشته باشیم و گناه را ترک کنیم! به نظرم کار من الان اشتباه هست که با پوشش مناسبی نیستم در حالی که همه این رفتارها جزوی از روزه است.»

اما آنچه در روزهای ماه مبارک مشاهده می شود این است که بطور کلی تمایل افراد به سمت زشتی ها و انجام خطا و گناه کاهش یافته و در مقابل گرایش به خوبی ها و پاکی ها افزایش می یابد. مطالعات و تحقیقات علمی نیز نشان می دهد که میزان جرائم و ناهنجاری های خانوادگی و اجتماعی تا حد زیادی کاهش پیدا می کند.
در ماه رمضان به واسطه روزه گرفتن، نفس و خواهش های آن در کنترل بیشتر انسان است. زیرا روزه صبر را افزایش می دهد و زمینه ای را که شیطان بر اساس آن انسان را به گمراهی می کشاند از بین می برد. از طرف دیگر احترام و تقدسی که افراد برای این ماه قایل هستند مانع از انجام بسیاری گناهان می شود.
تحت تأثیر برکات ویژه ای که خداوند در این ماه قرار داده است برخی افراد در این ماه مسیر دین داری را بطور جدی در پیش می گیرند و آن را برای همیشه ادامه می دهند که یکی از جلوه های دین داری رعایت پوشش اسلامی است.

۰

از شب های قدر تصمیم گرفتم چادر سر کنم

حجاب امربه معروف نهی ازمنکر

از شب های قدر تصمیم گرفتم چادر سر کنم

درسته که من  بی حجاب بودم ولی نماز می خوندم و به شهدا علاقه ی زیادی داشتم. مادرم به من توصیه می کرد که وصیت نامه های شهدا رو بخونم و من وقتی این چند سطر رو می خوندم به گریه افتادم…

قبل از هر چیز با نهایت تأسف میگم که قبلا” بی حجاب بودم. بازم میگم با نهایت تاسف، با یادآوری اون روزها احساس شرمندگی می کنم از این که بعضی پسرا من رو با چشمای ناپاک نگاه می کردند …
ماه رمضان بود تو حال و هوای شب های قدر و سخنرانی هایی در مورد حجاب که روی من خیلی تأثیر گذاشت.
سخنرانی ها مرا متوجه عقوبت گناه کردند، عقوبتی که از آن غافل شده بودم. وقتی سخنران می گفت که خانم هایی که بی حجاب هستن و تو خیابون راه میرن و ناز می کنن، حقیقت کارشون مثل این می مونه که به مردم التماس می کنن که منو نگاه کنید. حتی اگه اون خانم در دلش چنین نیتی نداشته باشه. درحالی که من هیچ وقت دوست نداشتم که افراد نسبت به من این دید رو داشته باشن.
با این که قبلا” هم این حرف هارو شنیده بودم اما توجه نمی کردم ولی این بار طور دیگه ای به این صحبت ها گوش می کردم و دیدم درست می گن.
درسته که من  بی حجاب بودم ولی نماز می خوندم و به شهدا علاقه ی زیادی داشتم. مادرم به من توصیه می کرد که وصیت نامه های شهدا رو بخونم و من وقتی این چند سطر رو می خوندم به گریه افتادم.
یکی از اون وصیت نامه ها مال شهید منصور رنجبران بود: «این دنیا زود گذر است و به زودی همگی ما برای پاسخ در میز محاکمه ی الهی حاضر می شویم.. و آن موقع است که از شما سؤال می کنند؛ ای زنان آیا پیرو حضرت زهرا بودید یا نه……آن وقت چه جوابی دارید بدهید…….؟؟؟؟!!!! »
و دیگری شهید محمد محمودی: «حجاب شما از خون ما که در جبهه ها می ریزد برای دشمن کوبنده تر است….»
و دیگری که منو خیلی تکون داد از شهید احمد پناهی: «حجاب شما سنگری است آغشته به خون من….اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید…»
همه ی اینها باعث شد کم کم با حجاب آشتی کنم و مانتوی مناسب بپوشم و موهام رو بیرون نزارم تا اینکه بالاخره بعد از شب های قدر تصمیم گرفتم چادر سرم کنم.



روز اول که چادری شدم واقعا با چادر احساس امنیت و آرامش داشتم و این احساس همیشه با منه و از این که پسرا تو خیابون منو دیگه با چشم ناپاک نگاه نمی کنن خوشحالم. چون از یه خانواده مذهبی هستم و تمام اقوام چه پدری و چه مادری همه چادری هستن یا اگه نباشن با حجاب و مانتوی مناسب بیرون میان، خیلی به من احترام میزارن و منو تشویق می کنن. امیدوارم که خدا به خاطر این که در گذشته بی حجاب بودم منو ببخشه من واقعا توبه کردم ……..

منبع:سایت باحجاب

۰

شهیده حجاب، مروه الشربینی که بود؟

حجاب سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر زندگی به سبک شهدا

شهیده حجاب، مروه الشربینی که بود؟

شهیده حجاب، مروه الشربینی که بود؟

مروه الشربینی زن مسلمان باردار ۳۲ ساله مصری ساکن آلمان، به دلیل پوشش اسلامی مورد توهین مرد جوانی قرار می‌گیرد و در دادگاه شهر درسدن در حالی‌که به پرونده شکایت وی رسیدگی می‌شد، جلوی چشم همسر، فرزند خردسالش و قاضی به طرز فجیعی با ۱۸ ضربه چاقو به قتل رسیده و شهیده حجاب لقب می‌گیرد.
جبهه جهانی مستضعفین: اول ژانویه سال ۲۰۰۹  "مروه الشربینی" زن ۳۳ ساله تبعه مصر به جرم پایبندی به اصول دین خود و اعتقاد قلبی بر پوشش اسلامی و اصرار برای حفظ آن، به دست یک فرد نژاد پرست آلمانی در شهر "درسدن" به شهادت رسید تا سرمشق پایداری، نماد اسلام‌ستیزی در غرب و شهیده حجاب لقب گیرد.

در ادامه به بررسی زندگی مروه الشربینی می‌پردازیم:

مروه الشربینی که بود؟
در سال ۱۹۷۷ میلادی در شهر اسکندریه مصر در خانواده‌ای علمی و تحصیل‌کرده متولد شد. 

پدر وی علی شربینی و مادرش لیلا شمس هر دو شیمی‌دان بودند.

مروه در سال ۱۹۹۵ از کالج انگیسی دختران فارغ التحصیل شد و سپس در دانشگاه اسکندریه داروسازی خواند و در سال ۲۰۰۰ در رشته علوم دارویی مدرک کارشناسی دریافت کرد.

وی غیر از موفقیت در زمینه علمی در فعالیت‌های ورزشی نیز مشارکت داشت و از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹ عضو تیم ملی هندبال مصر بود.


همسرش "علوی علی اکاز" وابسته فرهنگی مصر در یکی از دانشگاه‌های آلمان بود و با استفاده از بورسیه تحصیلی که از موسسه ماکس پلانک شهر درسدن گرفته بود در رشته مهندسی ژنتیک مشغول به تحصیل بود.

مروه در سال ۲۰۰۵ با شوهرش، علی اکاز به برمن در آلمان نقل مکان کرد و سه سال بعد، این زن و شوهر به همراه پسر دو ساله‌شان مصطفی به درسدن رفتند؛ زیرا اکاز یک فرصت پژوهش دکترا در موسسه ماکس پلانک به دست آورده بود وقرار بود تا چند روز پیش از شهادت مروه از تز دکتری خود دفاع کند.

مروه نیز در بیمارستان دانشگاه درسدن و در یک داروخانه محلی کار می‌کرد تا بتواند طرح کارآموزی خود را در آلمان به پایان برساند.(+)

شهادت مروه الشربینی 
چندی پیش از شهادتش، مروه الشربینی به دادگاه مراجعه و آلکس دبلیو ۲۸ ساله و مهاجر روسی آلمانی تبار را متهم کرد که « زمانی‌که در پارک با پسرش بازی می‌کرده، آلکس او را مورد توهین قرار داده و بخاطر حجاب مروه او را تروریست و فاحشه اسلامی خطاب کرده‌ است».

دادگاه شکایت شربینی را پذیرفته و آلکس را محکوم به پرداخت ۷۵۰ یورو کرد؛ آلکس دبلیو این حکم را نپذیرفت و تقاضای تجید نظر نمود.

در حین برگزاری جلسه تجدید نظر در دادگاه "لوندس کریچ " شهر درسدن در شرق آلمان، مروه در حال پاسخگویی به سوالات قاضی بود که آلکس جلوی چشمان فرزند و همسر مروه، قاضی و سایر حاضران به وی حمله کرد و با ضربات چاقو وی را که سه ماهه باردار بود، از پا در آورد.

هنگامی‌که آلکس ضربات چاقو را به شربینی وارد می‌کرد، شوهر مروه برای نجات همسرش به طرف وی شتافت که توسط پلیس آلمان مورد تیراندازی قرار گرفت و در حالی‌که وضعیتش وخیم بود به بیمارستان منتقل شد؛ که بعد از این اتفاق پلیس ادعا کرد که از روی اشتباه به وی تیراندازی کرده است.

فرزند سه ساله شربینی به دلیل مشاهده مادرش که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید بود تا مدتی برای معالجه تحت نظر روانشناس بود.

این متهم ۲۸ساله در حین دادگاه د رپی تلاش برای روانی جلوه دادن خود بود و در همین راستا ناگهان شروع به زدن پاهای خود بر زمین و سرخود به میز و دیوار کرد که مأموران مجبور به جلوگیری از انجام این اقدامات از سوی وی شدند و تعداد پلیس‌های محافظ او از ۴ نفر به ۹نفر افزایش یافت.

آلکس در دادگاه با"ماسک"، "کلاه" و "عینک آفتابی حضور پیدا می‌کرد و هیچ واکنشی نیز به اتهامش نشان نمی‌داد؛ در ادامه این اقدامات آلکس؛  وی تحت معاینه پزشکی قرار گرفت و براساس گزارش روانپزشکی که از سوی مأموران تحقیقات پزشکی در مورد وضعیت روانی متهم منتشر شد، آلکس هیچ مشکل روانی نداشت.(+


دادگاه قاتل مروه شربینی در سه جلسه برگزار شد و در نهایت قاتل وی به دلیل اقدام به قتل، به حبس ابد محکوم شد.

وکیل مدافع این قاتل آلمانی پس از صدور حکم حبس ابد از سوی دادگاه درسدن، اعلام کرده بود که نسبت به صدور آن در دادگاه قانون اساسی و دادگاه اروپایی حقوق بشر اعتراض و خواستار تجدیدنظر خواهد شد؛ اما قاتل به شدیدترین مجازات ممکنه، حبس ابد، محکوم شد و درخواست تجدید نظر وی نیز رد شد.(+)

بعد از این ماجرا مجله « فوکوس» آلمان فاش کرد که آلکس نژاد‌پرست ۲۸ ساله آلمانی، قبل از ورود به دادگاه از تصمیمش به قتل « مروه الشربینی » خبر داده بود.(+)

مصر در سوگ شهادت مروه 
در مصر واکنش نسبت به کشته شدن مروه متفاوت بود، الشربینی را رسانه‌های مصر "شهید حجاب" خواندند و از آن پس وی به نمادی برای تظاهرات‌کنندگان در اعتراض به اسلام‌ستیزی در غرب تبدیل شد.

روز دوشنبه پانزدهم تیرماه جسد مروه به قاهره رسید و تشییع جنازه باشکوهی برای او برگزار شد.

مراسم تشییع مروه با حضور هزاران نفر از مردم مصر و چند تن از وزیران دولت در قاهره تبدیل به تظاهرات سیاسی علیه آلمان شد؛ مردم شعارهای مرگ بر آلمان سر دادند که با دخالت پلیس، تشییع کنندگان پراکنده شدند.

پیکر "مروه الشربینی " سپس به اسکندریه منتقل شد و پس از اقامه نماز بر پیکر او در مسجد " قائد ابراهیم " در منطقه الرمل مردم این شهر در فضایی مملو از حزن و اندوه این شهیده را تشییع کرده و به خاک سپردند.

مردم اسکندریه در جریان تشییع مروه در حالی‌که شعارهای " الله اکبر" و " حسبنا الله و نعم الوکیل"سر می‌دادند، خواستار قصاص قاتل آلمانی وی شدند.


مصری‌های شرکت‌کننده در تشییع جنازه مروه با حزن و اندوه فراوان علاوه بر اینکه شعارهایی چون  "آلمانی‌ها دشمنان خدا هستند و ما انتقام قتل او را خواهیم گرفت" سر می‌دادند، خواهان واکنش شدید از سوی حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر درباره این حادثه شدند.

مروه از زبان پدرش
" على الشربینى " پدر اندوهگین مروه در مورد وی گفت: پایبندى دخترم به حجاب در آلمان باعث شده بود که به رغم تحصیلات عالیه، نتواند شغلى پیدا کند. 

هر وقت که سوابق تحصیلاتى و کارى خود را براى تصدى شغلى به داروخانه یا یک مؤسسه پزشکى ارسال می‌کرد، سوابق او را پس مى‌فرستادند و از وى مى‌خواستند که عکس خود را بدون حجاب ارسال کند و بالطبع چون دخترم به حجاب متعهد بود شغل مورد نظر را از دست مى‌داد، زیرا او یک مسلمان با حجاب و از نظر آنان یک تروریست بود.

یک سال و نیم بود که دخترم از طریق تلفن مزاحمت‌هاى همسایه نژادپرست خود را با من در میان مى‌گذاشت.

بارها این فرد اقدام به برداشتن حجاب از سر دخترم کرده و او را تروریست خوانده بود تا اینکه دخترم از او در دادگاه شکایت کرد و ما هرگز تصور نمى‌کردیم این شکایت تعصب فرد نژاد‌پرست را تا حدى تحریک کند که دختر و نوه‌ام را که هنوز متولد نشده بود با هم به شهادت برساند.(+

واکنش‌های جهانی به شهادت مروه الشربینی
پس از این اقدام اسلام‌ستیزانه و شهادت مروه موجی از واکنش‌های متفاوت نسبت به این اقدام به راه افتاد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: 

* آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در حاشیه نشست گروه ۸ در لاکوئیلای ایتالیا که با حضور حسنی‌ مبارک، رئیس‌جمهور مصر برگزار شد، تنها به اعلام همدردی با خانواده شربینی بسنده کرد.

* دادستانی کل آلمان نیز به رسانه‌های این کشور دستور داد تا پیش از بررسی پرونده دبلیو در دادگاه و صدور حکم، از پرداختن به این مسأله خودداری کنند تا این جنایت در داخل آلمان تقریبا هیچ انعکاسی نداشته باشد.(+)

* "میکاییل بوج" معاون شهردار شهر "نویاکلن" و دبیر سیاست‌های داخلی پارلمان آلمان تمامی انواع نژادپرستی و افراط گرایی از جمله کشته شدن یک زن محجبه مصری به دست یک تندرو آلمانی در این کشور را محکوم کرد.

* " نادر خلیل" مسئول کمیته تلفیق حزب مسیحی دموکرات آلمان با اشاره به اینکه این حادثه اولین مورد از این اتفاقات در دادگاه‌های آلمان نبوده است بر حمایت سازمان‌های رسمی این کشور از ( تأمین جانی) شاهدان حاضر در دادگاه‌ها تأکید کرد.

* سخنگوی دولت آلمان نیز در این رابطه گفت: "اگر این حمله، حادثه‌ای نژادپرستانه بوده دولت طبیعتاً به شدیدترین وجهی آن را محکوم می‌کند."

* رمزى عزالدین سفیر مصر در برلین مدعی شد که قتل مروه یک مشاجره عادى بوده که مى‌تواند در هر جایى از دنیا اتفاق بیفتد! و هیچ ارتباطى به مسلمان و باحجاب بودن وى ندارد!!!! و این در حالى است که روزنامه‌هاى آلمانى نیز به نژادپرست و اسلام‌ستیز بودن الکس (قاتل) اشاره کرده و گفته بودند او به شدت از حجاب متنفر بوده است.

* احمد رزق معاون وزیر خارجه در امور کنسولى و مصریان خارج نیز گفت: این اتفاق صرفاً ریشه نژاد‌پرستانه دارد و وزیر دادگسترى آلمان هم در تماس با سفیر مصر از این واقعه اظهار تأسف کرده است!

* محمد حلمى فرستاده وزیر خارجه مصر به مراسم تشییع جنازه "مروه" گفت: این اتفاق به خاطر حجاب مقتول نبوده و هیچ گزارش رسمى در این خصوص هنوز منتشر نشده و حتى تحقیقات دولت آلمان هم به جایى نرسیده است!

* توماس اشتیگ سخنگوى رسمى آلمان در مصاحبه با دویچه وله گفت: ما هنوز اطلاعات مستقیمى درباره انگیزه‌هاى قتل نداریم اما مطمئناً مسائل نژادى در آن بسیار تعیین کننده بوده است.

* شیخ "محمد سید طنطاوی" مفتی اعظم مصر نیز در این‌باره گفت: "قاتل این شهروند مصری در آلمان که شوهر او را نیز مجروح کرده باید به اشد مجازات برسد و ابراز امیدواری که قتل این زن که از او به عنوان شهید یاد شده است، تأثیر منفی بر روابط غرب و اسلام نداشته باشد.

سخنگوى دولت آلمان افزود: ما از همکارى شوراهاى یهود و مسلمان استقبال مى کنیم، این اتفاق (همکارى دو شورا) در گذشته اتفاق نیفتاده بود. امرى که به نفع مسلمانان است.

رسانه‌های آلمان که ادعا دارند شهادت شربینی در واقع مساله‌ای شخصی است، توجه چندانی به آن نشان ندادند و این حادثه تقریبا هیچ انعکاسی در این کشور نداشت.

* رئیس مجلس مصر،"فتحی سرور " در واکنش به شهادت "مروه الشربینی " در دادگاه آلمان گفت: دولت آلمان به خاطر اینکه نتواسته امنیت صحن دادگاه در کشورش را حفظ کند مسئول این فاجعه انسانی است و کوتاهی دولت آلمان بوده که مروه الشربینی در مقابل چشمان قضات دادگاه کشته شده است.


* رییس مرکز مطالعات قانونی "حمورابی" در لبنان ، کشته شدن "مروه الشربینی" درسالن دادگاه آلمان را برخاسته از ماهیت نژادپرستانه اروپایی علیه مسلمانان دانست.

*پس از به شهادت رسیدن مروه، «کنسول مرکزی مسلمانان» و «کنسول مرکزی یهودیان» شدیداً نسبت به واکنش‌های غیرقابل توضیح سیاست‌مداران و دستگاه‌های ارتباط جمعی واکنش نشان دادند؛ اما دولت آلمان در پاسخ به این اعتراض گفت که جزئیات ماجرا مشخص نشده‌است و اینکه اگر معلوم شود که واقعاً انگیزه نژادپرستانه در میان بوده نسبت به آن واکنش مناسب نشان خواهد داد.

* وکلای مصر قتل الشربینی را جنایت علیه صلح جهانی نامیده و بر محاکمه قاتل وی در دادگاه بین‌المللی تأکید کردند.

* اتحادیه داروسازان مصری خواستار تحریم داروهای آلمانی شدند.

* جمعی از مردم مصری با گرایش‌های متفاوت سیاسی با تجمع در مقابل سفارت آلمان در مصر ضمن اعتراض به موضع‌گیری تلخ آلمان در رابطه با این ماجرا قصاص فوری قاتل مروه را خواستار شدند.


* راینا زول‌ایش سردبیر بخش عربی دویچه‌وله، به بیان اینکه رسانه‌ها و مردم خشمگین مصر اتهاماتی از قبیل «مسلمان‌ستیز بودن افکار عمومی آلمان» و «عدم توجه دادگاه به رفتار خشنونت‌بار علیه مسلمانان» را مطرح کرده‌اند را نقد کرد و گفت: این قبیل اتهامات زیاده‌روی است، ا زجمله استدلالهای وی در رد این دیدگاه‌ها این بود که در آلمان نه افکار عمومی مسلمان‌ستیز است و نه می‌توان دادگاه را متهم کرد که رفتار خشنونت‌بار علیه مسلمانان را مورد توجه قرار نمی‌دهد.

به نظر راینا، آلمان کشوری نیست که سیاست‌مداران و رسانه‌های آن، هر کس که روسری سر می‌کند را تروریست احتمالی قلمداد کنند. در آلمان کم نیستند نهادهای خودجوشی که برای گسترش روابط مسلمانان و غیر مسلمانان تلاش می‌کنند...».

* استفان جی کرمر دبیر کل شورای مرکزی یهودیان همراه ایمان مازیک دبیر کل شورای مرکزی مسلمانان آلمان در دیداری که از همسر مجروح مروه در بیمارستان داشت، اظهار کرد: «من به عنوان یک یهودی می‌دانم آنکس که به انسانی به دلیل نژاد، اصلیت و یا مذهب او حمله می‌کند، تنها به یک فرد حمله نکرده‌است، بلکه به ریشه دمکراسی جامعه حمله‌ور شده‌است.»

* عبدالعزیز حامد سردبیر روزنامه مستقل مصری الشروق نیز در سرمقاله‌ای نوشت: «اگر قربانی حادثه اخیر در آلمان یک یهودی بود در جهان غوغایی به پا می‌شد.»

* روزنامه گاردین نیز نوشت، این حادثه در اروپا پوشش کمی داشته ولی در کشور آلمان باعث ایجاد بحث‌هایی در مورد تأمین امنیت در دادگاه شده‌ و بصورت نسبی توجه کمتری به آنچه این روزنامه «انگیزه‌های نژادپرستانه انجام قتل» می‌خواند شده‌ است.(+)

* در پی شهادت مظلومانه مروه شربینی، هربرت هونزوویتس، سفیر جمهوری فدرال آلمان در تهران، به وزارت امور خارجه ایران فراخوانده شد و مراتب اعتراض دولت جمهوری اسلامی ایران به این اقدام غیر انسانی به وی ابلاغ شد.

* حسن قشقاوی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، اقدام تروریستی عناصر نژاد پرست آلمانی در به شهادت رساندن ناجوانمردانه خانم مروه شربینی در محل دادگاه را یک اقدام شنیع و مغایر با کلیه اصول و ارزش‌های حقوق بشر دانست و آن را شدیداً محکوم کرد.

* دکتر احمدی‏‌نژاد، رئیس جمهور وقت ایران در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل با اظهار تعجب از عدم موضع گیری وی در خصوص قتل بی‌رحمانه مروه شربینی تصریح کرد: «آیا وقت آن نیست که با محکوم کردن قاطع جنایت اخیر خواستار رسیدگی و مجازات عاملان این رسوایی بزرگ شوید؟!»(+)

بورسیه بین المللی مروه الشربینی
دانشگاه تهران در سالگرد شهادت الشربینی در تیر ۱۳۹۰ اعلام کرد، بورسیه بین‌المللی "مروه شربینی" را به زنان مسلمانی که به دلیل رعایت حجاب اسلامی مورد اذیت و آزار دولت‌های مختلف قرار می‌گیرند، اعطا می‌‌کند.

اهداف دانشگاه تهران در ارائه این بورسیه، تشویق دانش پژوهانی که به دلیل رعایت اصول دینی مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند، ایجاد بستر مناسب برای جذب دانشجویان و محققان اسلامی، تعامل و گفت‌وگو میان دانش‌پژوهان اسلامی جهت رفع تبعیض‌های اعتقادی و حمایت از قربانیان تبعیض‌های نژادپرستی عنوان شده است.

دانشگاه تهران اعلام کرد که این اقدام را بر اثر محدودیت‌های اعمال شده توسط برخی دولت‌های غربی بر پوشش اسلامی و درافتادنشان با اقلیت‌ها و نقض آزادی‌های دینی انجام داده‌است و ایجاد بستر برای جذب دانشجویان و محققان اسلامی جهت گفتگو برای رفع تبعیض‌های اعتقادی و حمایت از تبعیض‌های نژادپرستی را از اهداف آن برشمرد.

این بورسیه به بانوان مسلمان مهاجر و ساکن خارج از کشور و افرادی در سطح جهان که به دلیل رعایت ارزش‌های اسلامی و مذهبی دچار محرومیت از تحصیل شده‌اند تعلق می‌گیرد؛ دبیرخانه بورسیه همه ساله بر اساس بررسی‌ها به شناسایی افراد در سطح جهان اقدام می‌کند.(+)

رونمایی از تمبر شهیده حجاب، مروه شربینی در تهران 
به منظور گرامی‌داشت یاد و خاطره شهیده حجاب، مروه الشربینی، مراسم رونمایی و انتشار تمبر یادبود آن شهیده، ۲۸ تیر ماه ۱۳۸۹ از سوی مرکز مقاومت بسیج امور بانوان و روابط عمومی وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات با حضور دکتر علی اکبر ولایتی، مشاور رهبری در امور بین‌الملل، برگزار و از تمبر این شهیده حجاب رونمایی شد.


نامگذاری خیابان و مدرسه‌ای در اسکندریه مصر به نام "مروه الشربینی"
مقامات شهر اسکندریه مصر به مناسبت تکریم "مروه الشربینی"، شهیده حجاب، یکی از خیابان‌های اصلی و یک مدرسه دخترانه این شهر را به نام وی نامگذاری کردند.

رونمایی از سردیس مروه شربینی در تهران
در تاریخ ۲۲ تیر ماه سال ۹۱، ازسردیس مروه الشربینی با حضور میهمانان و دست اندرکاران نخستین اجلاس جهانی زنان و بیداری اسلامی در پارک لاله تهران رونمایی شد.

در آیین رونمایی از سردیس شهیده حجاب، ۱۸ نفر از بانوان مصری که برای حضور در نخستین اجلاس جهانی زنان و بیداری اسلامی به تهران سفر کرده‏ بودند، حضور داشتند. 

سردیس این بانوی مسلمان با حضور امینه مصطفی، خواهر شهید و عزیزه محمد، مادر شهید از کشور مصر به همراه مینو اصلانی، رییس بسیج جامعه زنان کشور و مهری سویزی، قائم مقام وزیر آموزش و پرورش رونمایی شد.(+)

تشییع نمادین پیکر الشربینی در تهران
در تهران پس از برگزاری نماز جمعه مردم طی تظاهراتی، بطور نمادین پیکر شربینی را تشییع کردند.


دانشجویان نیز با برپایی تجمعی اعتراضی مقابل سفارت آلمان ضمن محکوم کردن نقض حقوق بشر، آزادی‌های مذهبی و حقوق شهروندی در این کشور، قتل مسلمانان را ادامه پروژه اسلام‌ستیزی در غرب دانسته و از مسئولان دولت آلمان خواستند تا به نقض آزادی‌های مذهبی پایان داده و عاملان قتل شهیده حجاب را محاکمه و مجازات کنند.(+)

در دنیای کنونی که با افزایش چشمگیر اقدامات اسلام‌هراسانه در کشورهای اروپایی مواجه هستیم، مروه الشربینی الگوی بزرگی است برای آنان که از نقض آزادی‌های دینی و محدودیت‌های دولت‌های غربی برای پوشش اسلامی رنج می‌برند تا در سایه تعالیم بلند این دین الهی بر این مشکلات فائق آیند. 
منبع:mwfpress.com
۰

چیزی را از دست نداده ام/موج حجاب(۲)

حجاب سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر

چیزی را از دست نداده ام/موج حجاب(۲)

شاید بسیاری از ما فکرکنیم که با حجاب چیزهای زیادی را از دست می دهیم. مثلا آزادی هایمان کم می شود، دیگر زیبا نیستیم و یا دیگردر بین اطرافیانمان محبوبیت نخواهیم داشت. آیا واقعا حجاب در زندگی ما این کار را می کند؟ آنا در نوشته زیر پاسخ این سوال را می دهد.

 

I am a born Muslim who never practiced Islam before even though I still loved Allah more than anything! I always had an urge to wear the hijab but was never strong enough to go with it. Alhamdulillah, I started reading the Quran and started to question my life style. It came to a point where I was listening to a lecture and this Sheikh (scholar of Islam) said if you were to die today and face Allah, what you got to present in front of Him saying here I did this for you? I took a moment to think what I had to offer and honestly, I couldn’t think of one thing

Yes, I’m a loving, caring, helpful person with a huge heart but I felt like this question had a deeper meaning. So I said if I didn’t have anything ’till today to offer Allah, I’ll start by this, and I wore my hijab  on January 26, 2015. And I have never been happier in my life. My life makes sense now. I don’t feel lost anymore. I have a purpose now. I see how different I get treated by the brothers -with so much more respect, even from strangers. If someone offered me 50 million dollars to remove my hijab, I would never in a million years take it off. My hijab, my pride

 

من یک مسلمان زاده هستم. کسی که اسلام را تا قبل ازاین تجربه نکرده بود. با این که بیش از هرچیزی عاشق خدا بود.

من همیشه به پوشیدن حجاب اصرار داشتم اما هیچ وقت قدرت کافی برای انجام این کار را نداشتم. خداروشکر شروع به خواندن قرآن و جست و جو درباره سبک زندگی ام کردم. این مسأله فرصتی را فراهم کرد تا به صحبت های یک محقق مسلمان(شیخ) گوش کنم. که می گفت اگر شما امروز بمیرید و خدا را ملاقات کنید چه چیزی را می توانید به او بدهید و بگویید من این کار را فقط به خاطر تو انجام دادم. چند لحظه ایی فکر کردم تا ببینم چه چیزی را صادقانه می توانم بگویم اما به جز یک کار به چیز دیگر نمی توانستم فکر کنم.

بله! من خدا را دوست داشتم و به خاطرش گریه می کردم، فرد مفیدی بودم و قلب بزرگی داشتم اما احساس می کردم این سوال معنای عمیق تری داشت.

بنابراین با خودم گفتم که اگر چیزی ندارم که به خدا بدهم با حجاب شروع می کنم. در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۵ حجابم را سر کردم.

هیچ وقت تا این اندازه در زندگی ام خوشحال نبودم. زندگی من الان معنا گرفته است. من احساس نمی کنم چیزی را از دست داده ام و الان در زندگی ام هدف دارم.

الان میفهمم که چقدر با دیگران تفاوت دارم و چقدر مورد احترام برادرانم و حتی افراد غریبه هستم. اگر یک نفر ۵۰ میلیون دلار به من بدهد که حجابم را بردارم هیچ وقت این کار را نمی کنم. حجاب، افتخار من و باعث سرافرازی من است.

 

کاری ازگروه بین الملل باحجاب

۰

حجاب به من احساس قدرت می دهد/موج حجاب(۱)

حجاب سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر

حجاب به من احساس قدرت می دهد/موج حجاب(۱)

I am a Christian -Catholic and today June 7, 2015 was my first time ever using the Hijab. I went to the gym and a man came whom I have been assisting for 2 months told me, in a challenging and angry tone, that he was waiting for the machine. However, right next to me was a male using an identical machine for a longer period of time. I could not believe my ears because I know two reasons made him mistake me for an easier target: one that I was a woman and 2 he thought I was Muslim and therefore he could speak to me in anyway. I of course responded with lots of character and he left even more upset, I learned that in NYC where I live for more than half of my life almost 6 out of ten people are afraid of Muslims but I think deep inside they are afraid because they know Muslims are very brave and strong people, I admire Muslims now more than ever, because I felt on my own skin how much people discriminate against them, you have to be brave to wear the Hijab, but I have to confess I felt stronger and more powerful with the Hijab, even Virgin Mary wore the Hijab I will put it on more often and God knows if permanently, my daughter who is 9 said to me, mami I want to wear it tomorrow to school I want to pay my respect and support to all the women in the world. I want to say specifically to those that people make the big mistake to discriminate against, GOD BLESS YOU ALL.”

 

تجربه حجاب خانم مسیحی

 

من یک مسیحی کاتولیک هستم و امروز ۷ ژوئن ۲۰۱۵ اولین باری بود که از حجاب استفاده کردم. من با این حجاب به باشگاه رفتم و در حال استفاده از دستگاه بودم. مردی که دو ماه به او کمک کرده بودم؛ با حالتی عصبانی و پرخاشگرانه به من گفت که منتظر است با دستگاه کار کند. در حالی که درست در کنار من مردی بود که از دستگاه مشابه به مدت طولانی استفاده می کرد. نمی توانستم حرف هایی را که آن مرد می زند، باور کنم. چرا که می دانستم دو دلیل برای حرف هایش وجود دارد: اول این که من زن هستم و دوم این که او فکر می کرد من مسلمان هستم. به همین دلیل به خودش اجازه داده بود هر طور که می خواهد با من صحبت کند. البته من خیلی با شخصیت جواب او را دادم و او خیلی ناراحت شد.

من یاد گرفته ام که در نیویورک سیتی، جایی که من بیش از نیمی از عمر خودم را در آن زندگی کرده ام، از هر ۱۰ نفر ۶ نفر، از مسلمانان می ترسند. اما من فکر می کنم مسلمانان مردمی شجاع و قوی هستند. من امروز بیشتر از همیشه به مسلمانان افتخار می کنم. چرا که من خودم با همه وجود، تبعیض نژادی را نسبت به آن ها احساس می کنم. شما باید حجاب را با شجاعت بپوشید. باید اعتراف کنم با پوشیدن حجاب بسیار احساس قوی بودن می کنم. حتی مریم مقدس هم حجاب می پوشید. من هم می خواهم بیشتر اوقات و حتی اگر خدا بخواهد به طور دائم حجاب داشته باشم.

دختر ۹ ساله ام به من می گوید: مامان من می خواهم فردا با حجاب به مدرسه بروم. من می خواهم احترام و حمایتم را از همه زنان در تمام دنیا اعلام کنم و می خواهم چیزی را مخصوصا به کسانی بگویم که مرتکب اشتباه بزرگ تبعیض نژادی شدند: خدا شما را بیامرزد.

 

کاری از گروه بین الملل باحجاب

۰

امام خمینی(ره) و غیرت داشتن برای خانواده در برابر نامحرم

علمای دین حجاب احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر تربیت ازدیدگاه اسلام

امام خمینی(ره) و غیرت داشتن برای خانواده در برابر نامحرم

گروه دین و فرهنگ باحجاب/ ۱۴خرداد سالروز ارتحال بزرگ مردی است که با انقلاب عظیم اسلامی پیام آور آزادی و امنیت برای زنان جامعه اش بود. مردی که زنان را دارای مقام والا و عالى رتبه می دانست و از آنان به عنوان مربیان جامعه و انسان ساز یاد می کرد.(۱) مردی که به فرموده مقام معظم رهبری (حفظه الله)، تنها بانی بازگرداندن حجاب پس از کشف حجاب به ایران بودند. چنانچه ایشان در این باره فرمودند: «امام (ره) آن مرد شجاع و بی نظیری بود که مسأله حجاب را به این مملکت برگرداند. هیچ کس دیگری غیر از امام نمی توانست این کار را بکند، این هم یکی از اختصاصات امام است. اگر غیر از امام هر کس دیگر بود از همین آقایان، بزرگان، عرض می کنم که مقدسین علماء، چه و چه و چه، هیچ کس جرأت نمی کرد که بگوید مردم با حجاب بیایند بیرون، امام همان ماه های اول پیروزی انقلاب گفتند باید مردم با حجاب بیایند.»(۲)

 

بازار گرم خاطرات و معرفی امامی متجدد

 

اخیرا نقل برخی خاطرات و اظهار نظرهای از جانب بعضی از افراد، به ویژه برخی از وابستگان ایشان در ارتباط با نظر امام راحل نسبت به مسئله حجاب، سبب ایجاد شبهاتی به ویژه در مورد مسئله اجبار یا غیر اجباری بودن حجاب اسلامی در ایران در اذهان شده است. چنانچه چندی پیش وقتی خبرنگاری در ارتباط با اجباری و یا عدم اجباری شدن حجاب در کشور و نقش امام راحل درباره این مسئله، از نزدیکان امام سوال پرسیدند ایشان در پاسخی تامل برانگیز گفتند: «این بسیار ظالمانه است که چنین نسبتی را به امام بدهیم.»(۳) این در حالی است که کلیه مصوباتی که در آن زمان توسط دادگستری، مجلس و ارگان های دیگر در موردحجاب صادر شد، بر اساس فرمان حضرت امام در ۸ تیر ماه سال ۱۳۵۹بوده است. در واقع نقل خاطرات شفاهی و اظهار نظرهای این افراد سبب معرفی شدن امامی بسیار متجدد و متفاوت (در تعریف خودشان) با چهره شناخته شده در میان عموم مردم داشته و سعی در معرفی ایشان به عنوان مرجعی آسان گیر در زندگی دینی و رعایت احکام و به اصطلاح خودشان به روز دارد. گویی امامی که تاکنون می شناختیم با امام این خاطرات در تضاد بوده است. در این نوشتار با بازخوانی برخی از خاطرات مکتوب و منقول معتبر از خانواده و نزدیکانی که مانوس با ایشان بودند؛ به بررسی غیرت امام نسبت به حجاب و عفاف خانواده شان و هم چنین اهمیت ایشان به مسئله حجاب می پردازیم. این نگاه اگر چه به طور اجمالی به بررسی این مسئله می پردازد ؛ اما نقل همین چند خاطره به روشنی گویای میزان اهمیت ایشان به مسئله حجاب خواهد بود.

 

خاطرات امام خمینی

 

امام (ره) و غیرت داشتن برای خانواده در برابر نامحرم

 

آن بزرگوار که الگویش در تمام مراحل قرآن کریم و زندگی ائمه اطهار بود؛ در مورد حجاب و رعایت موازین شرعی و برخورد دختر و پسر نامحرم در خانواده خویش و نوه هایش هم طبق موازین شرعی عمل می نمود. دختر گرامی ایشان در این مورد در همان زمان حیات امام نقل کردند که:

 

جدا بودن سفره های نوه ها از هم

امام در مقابل بیرونی و نامحرم خیلی سختگیرند. الان پسرهای من و احمد آقا (سال ۶۷)  ۱۵ و ۱۶ ساله اند و ما اگر یک روز منزل آقا برای ناهار دعوت شویم، پسرها حق آمدن ندارند. یا اگر هم بیابند ما خانه خانم (همسر حضرت امام(ره)) می نشینیم و سفره می اندازیم و آن ها منزل احمد آقا، آن هم برای این که پسرها و دخترهای اهل فامیل و خانه با هم غذا نخورند؛ نه فقط سر سفره بلکه حتی سلام هم به هم نمی کنند، چون سلام واجب نیست.(۴)

 

سلام کردن به داماد واجب نیست

من خودم پانزده ساله بودم که آقای اشراقی با خواهرم ازدواج کرد و داماد ما شده بود. یک روز ما دعوت داشتیم منزل ایشان، همینجور که من و آقا با هم وارد شدیم دیدم آقای اشراقی می آیند استقبال، در یک باغچه بود که ما داشتیم جلو می رفتیم من گفتم سلام بکنم؟

امام (ره) گفتند (واجب نیست) رویم نشد که سلام نکنم، زدم و از تو باغچه رد شدم که با آقای اشراقی رو به رو نشوم.(۵)

 

خاطرات امام خمینی

 

سلام کردن به برادر امام بعد از چهل سال

گروه دین و فرهنگ باحجاب/ مادر من، وقتی آقا را گرفتند و بردند ترکیه یعنی چهل سال بعد از زندگیشان اولین سلام را به برادرشوهرشان کردند. ماجرا هم این بود که وقتی عمویم می خواستند بروند ترکیه خدمت آقا، آمدند از پشت در گفتند: من می خواهم خودم با خود خانم صحبت کنم. اگر بخواهند پیغامی بدون واسطه برای آقا داشته باشند. که مادرم ناچار شدند سلام کنند و گفتند ناراحتند، چون که اولین سلام را در نبودن آقا کردند. آن هم با این لفظ که اگر راضی نباشد چه؟ من هم گفتم نه حالا شما سنی ازتان گذشته و مجبور بودید.(۶)

 

چادر سر کردن همراه با سه پایه تیر بار و اسلحه

خانم طاهره حدیده چی تنها محافظ زن، از امام خمینی در بخشی از خاطراتشان در مورد شخصیت والای امام این چنین گفتند: امام خمینی (ره) چادر را حجاب برتر می دانست، وقتی از فرانسه آمدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج آقا! چون به کوه می‌رفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و گاهی هم باید سه‌پایه تیربار را روی دوش می‌گرفتم، چادر سرکردن برایم دشوار بود. فرمودند: چادر برای زن بهتر است. من از آن روز چادر سر کردم.(۷)

 

یا الله یا الله نامحرم داخل اتاق است

یکى از محافظین بیت امام(ره) در خاطرات خود، در ارتباط با حساسیت امام نسبت به حجاب خانواده شان این طور نقل کرده اند: یکی از خاطرات من مسأله دقّت در رعایت حجاب نزدیکان امام(ره) از جانب ایشان است. بعضا لازم مى شد که ما به طور سر زده به خدمت ایشان برسیم و مطلبى را عرض نماییم. بلافاصله بعد از زدن درب و تقاضاى ورود از جانب ما، اگر از بستگان امام نزد ایشان بودند، خیلى سریع مى گفتند: که کمى صبر کنید و بعد به بستگان خویش تذکر مى دادند چادر خود را بر سر گذارند، تا وارد شویم و بالعکس اگر ما در داخل خانه بودیم و یکى از بستگان امام(ره) قصد دخول داشتند، بلافاصله امام خمینی(ره) مى فرمودند که: یا الله یا الله نامحرم داخل اتاق است.» البته امام برای تذکر اعلام کرد و گرنه بستگان امام همیشه رعایت حجاب خویش را می نمودند.

 

خاطرات امام خمینی

 

مراجعه به همین خاطراتی که مشتی نمونه خروار است نشان از این دارد که هر چند امام (ره) حد اعلا و مطلوب مراعات در برخورد با نامحرم را می کردند که شاید پیاده سازی آن در زندگی های الان ما به خاطر عادت نداشتن و توجیهات مختلف سخت باشد؛ ولی نمایی کامل از سبک زندگی و عقاید ایشان است که در عین محبت، عشق، اهمیت به زن، تاکید بر حضور اجتماعی اعضای خانواده، کمال احتیاط را در ارتباط با نامحرم حتی در محیط خانوادگی انجام می دادند.

حال اگر افراد، گروه ها و جریان های خاص می خواهند جور دیگری زندگی کنند؛ بهتر است برای توجیه عملکرد خود از امام و سیره ایشان هزینه نکنند. چرا که هم خاطرات معتبر و هم مرور سخنان خود ایشان به روشنی نشان دهنده غیرت و اعتقاد راسخ امام بر برپایی حجاب در جامعه اسلامی است و با وجود خورشید پر نور سیره ایشان، چراغ های کم سوی برخی اطرافیان نمی تواند روشن کننده و ترسیم کننده اعتقادات این بزرگ مردی باشد که تاریخ نظیرش را کم دیده است.

 

کاری از گروه دین و فرهنگ باحجاب

 منابع

۱- صحیفه امام، ج ۶، ص ۳۰۱ – ۳۰۰

۲- سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه – ۱۴/ ۱۲/ ۷۶

۳- مصاحبه نعیمه اشراقی

۴،۵،۶- خانم زهرا مصطفوی دختر امام خمینی(ره) در جمع دانش آموزان دختر دبیرستان رشد، مجله شاهد تیرماه ۶۷، شماره ۱۵۹

۷- مصاحبه ی سایت ساجد با طاهره حدیده چی

۰

نظرات شنیدنی خانم آمریکایی درباره حجاب

حجاب سبک زندگی اسلامی معروف نیوز

نظرات شنیدنی خانم آمریکایی درباره حجاب

"سالی البیلی" بانوی محجبه‌ای است که با وجود تمام محدودیت‌های جامعه آمریکا علیه زنان مسلمان، ارزش‌های اسلامی خود را حفظ کرده و حجاب او را از رسیدن به مدارج بالای علمی و پیشرفت در رشته مهندسی برق و حفاری باز نداشته است.

به گزارش فرهنگ نیوز، "سالی البیلی" نخستین مهندس زن محجبه در آمریکا در رشته حفاری چاه‌های نفت است که تجربیاتش را از محجبه بودن در کمپین "روز جهانی حجاب" چنین شرح می‌هد:

"من اصالتاً اهل سودان هستم و از ۱۵ سالگی محجبه شدم، مدرک مهندسی برق را در سودان گرفتم و برای ادامه تحصیل به آمریکا آمدم.

با توجه به سختی رشته‌ای که در آن تحصیل می‌کردم برخی از دوستان و حتی اعضای خانواده‌ام مرا تشویق می‌کردند تا برای رفاه و امنیت بیشتر حجاب خود را بردارم و همواره به دلیل داشتن پوشش اسلامی مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتم.

من معتقدم با عبادت خدا در امنیت کامل هستم و اگر امروز زمان مرگ من باشد چه حجاب داشته باشم و چه نداشته باشم مرگم فرا خواهد رسید.

پس از آن که کارشناسی ارشد خود را در رشته مهندسی برق گرفتم، در زمینه مهندسی میدانی نفت مشغول به کار شدم.

کار در دریا و حفظ کامل حجاب خیلی سخت بود؛ اما در آن جا یاد گرفتم که انسان در واقع همان چیزی است که خود را معرفی می‌کند و اگر با اعتماد به‌نفس باشید مردم هم با احترام با شما برخورد خواهند کرد.

حجاب تأثیر فراوانی در زندگی من داشته است، هرگز به دیگران بی‌ادبی و گستاخی نکرده‌ام؛ زیرا دیگران به خاطر این رفتار من برداشت نادرستی از اسلام و سایر مسلمانان خواهند داشت.

هم‌چنین آموخته‌ام که از دیگران سخت‌کوش‌تر باشم، چون من به دلیل پوشیدن حجاب معرف اسلام و زن مسلمان هستم.

پس از سال‌ها از سوی شرکت هالیبرتون (بزرگ‌ترین شرکت خدمات نفتی جهان) برای مهندسی میدانی انتخاب شدم.

من دومین زنی هستم که این شرکت برای این پست انتخاب کرده و هم‌چنین اولین زن مسلمان و محجبه در آمریکا هستم که به عنوان حفار چاه‌های نفت در سراسر ایالت متحده مشغول به کار هستم.

به دلایل شغلی همواره مجبور به کار در مناطق دور دست بوده‌ام و البته به دور از قضاوت‌ها و برخوردهای ناشایست افراد ناآگاه به کار خود ادامه داده‌ام.

پس از یک سال کار در این شرکت و به دلیل صلاحیت‌های کاری و اخلاقی‌ام این شرکت برای اولین برنامه بزرگ طراحی خود از من دعوت کرد.

اکنون پیام من به تمام زنان محجبه این است که حجاب شما را بی‌ارزش نخواهد کرد، این شما هستید که با این تفکر که حجاب تنها تکه پارچه‌ای بر سرتان خواهد بود شخصیت خود را زیر سؤال می‌برید.

سخن من با مسلمانانی که تنها راه برای ذوب شدن در جامعه غربی را الگو‌گیری در مد و لباس می‌دانند این است که چنین فکری بسیار کوته‌نظرانه است. راهنما و رهبر کسی است که در میان جمع متفاوت از دیگران باشد.
 
*جبهه جهانی مستضعفین
۰

فرهنگ قرآنی عفاف

قرآن وحدیث حجاب سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع تربیت ازدیدگاه اسلام

فرهنگ قرآنی عفاف

عفاف به معنای نگهداری نفس از انجام محرمات و خودداری از گرفتن چیزی از مردم است، در اصل به معنای بسنده کردن در گرفتن چیزی اندک است.کسی را که حالتی از عفت را در اثر تمرین و ممارست حاصل کند متعفف می گویند و استعفاف نیز از همین خانواده است...
نویسندگان : سعیده سادات موسوی نیا (1)، سید علی رضا میرانوری (2)
 
چکیده
عفاف به معنای نگهداری نفس از انجام محرمات و خودداری از گرفتن چیزی از مردم است، در اصل به معنای بسنده کردن در گرفتن چیزی اندک است.
کسی را که حالتی از عفت را در اثر تمرین و ممارست حاصل کند متعفف می گویند و استعفاف نیز از همین خانواده است. فرهنگ عفاف نقش بسیار عمده ای در سالم سازی اجتماع و رهنمون کردن آن به سوی جامعه ای ایده آل دارد. و به عبارت دیگر می توان از رابطه بین این دو با عنوان فواید عفاف نام برد.
عفت ابعاد گوناگونی دارد، عفت نفس، عفت کلام، عفت دامن، عفت در پوشش، عفت چشم، عفت در معاشرت و...و فرد عفیف کسی است که عفاف را در همه ابعاد آن رعایت کند، و خود را با این فرهنگ فرآنی تطبیق دهد. مهمترین بعد عفاف حجاب است و به عبارت دیگر می توان گفت، حجاب میوه ی عفاف است و از سوی دیگر عفاف ریشه حجاب است، برخی افراد ممکن است که حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی در خویش ایجاد نکرده باشند، که این حجاب فقط حفظ پوسته ظاهری می باشد.
 
مقدمه
فرد عفیف کسی است که عفاف را در همه ابعاد آن رعایت کند و خود را با این فرهنگ قرآنی تطبیق دهد، قرآن کریم در معرفی ملکه عفاف هم تمثیل از مرد - یوسف علیه السلام - و هم تمثیل از زن -مریم علیه السلام - آورده است که با تکیه بر ملکه عفاف نجات پیدا کرده اند. فرد و خانواده و اجتماع این سه به کمک یکدیگر می توانند ما را به فرهنگ عفاف نزدیک کنند، از این رو نقش هر یک در گسترش فرهنگ عفاف قابل توجه می باشد.
از سوی دیگر اجتماع نیز باید از هر گونه تحریکات عاری باشد تا عفاف شکل حقیقی خود را بگیرد که تشویق و معرفی الگوهای برتر، ازدواج، امر به معروف و نهی از منکر و... می تواند ما را به این فرهنگ نزدیک تر کند.
ایمان به خدا، بالا بردن سطح آگاهی، کنترل نگاه و فکر، شرم و حیا و غیرت از جمله عوامل گسترش عفاف فردی است که فرد باید در جهت کسب آنها بکوشد. پاکدامنی مادر، پاکسازی خانواده از تحریکات جنسی و تربیت صحیح دینی در خانواده زمینه ساز عفاف در خانواده می باشد. از سوی دیگر اجتماع نیز بایسته است از هرگونه تحریکات عاری باشد تا عفاف شکل حقیقی خود را بگیرد که تشویق و معرفی الگوهای برتر، ازدواج، امر به معروف و نهی از منکر، و... می تواند ما را به این فرهنگ نزدیکتر نماید.
 
تعریف عفاف
در لسان العرب ذیل واژه عفّت چنین آمده است:« الکفّ عمّا لا یحلّ و لا یجمل؛ عفّ عن المحارم و الاطماع الدنّیه» (3)؛ خودداری از آنچه زیبا و شایسته نیست، خودداری از حرامها و طمع های پست.
در قاموس المحیط می خوانیم: « عفّ: کفّ عمّا لا یحلّ و لا یجمل کاستعفّ و تعفّف» (4)؛ خودداری از آنچه زیبا و شایسته نیست و مانند استعفّ و تعفف.
آنچه در مجموع از تتبّع در سایر کتب لغت می توان فهمید این است که عفّت به معنای نگهداشتن نفس از ارتکاب معاصی و کارهای حرام می باشد.
خواجه نصیرالدین طوسی هنگامی که از فضایل چهارگانه اخلاقی سخن به میان می آورد، جایگاه عفّت را چنین تبیین می کند؛ فضایل چهار بود، اول تهذیب قوت نظری و آن «حکمت » بود، دوّم تهذیب قوت عملی و آن «عدالت» بود و سوم تهذیب قوت غضبی و آن «شجاعت» بود و چهارم تهذیب قوت شهوی و آن «عفّت» بود. (5)
برخی از عالمان اخلاق گفته اند: عفّت دارای مفهومی عام و خاص است؛ مفهوم عام آن خویشتن داری در برابر هرگونه تمایل افراطی و نفسانی است و مفهوم خاص آن خویشتن داری در برابر تمایلات بی بند و باری جنسی است. (6)
حاج ملا احمد نراقی در کتاب ارزشمند خود برای قوه شهویه سا حالت در نظر می گیرد، «افراط» که از آن به «شره» و «تفریط» که از آن به «خمود» و«اعتدال» که از آن به «عفّت» تعبیر می نمایند و عفّت را مطیع و منقاد شدن قوه شهویه از برای قوه عاقله می داند. (7)
در نتیجه آنچه از خمیر مایه غالب تعریف ها بر می آید؛ عفت به معنای رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل است البته با رعایت شرط اعتدال، یعنی نه غرق در شهوات شویم که به افراط گراییم و نه ترک غرایز کنیم که به تفریط دچار آییم بلکه استفاده صحیح و مشروع نماییم زیرا خدای تعالی همه غرایز را به حکمت در وجود آدمی به ودیعت نهاده است.
 
واژه عفاف در قرآن کریم
عفاف در قرآن کریم به دو صورت «یستعفف» و «تعفّف» و در چهار آیه آمده است. عفاف با توجه به متن آیه معانی گوناگونی متحمل می شود، که می توان از آن به ابعاد عفاف یاد نمود.
 
1- عفّت به معنای خویشتن داری و عدم اظهار نیاز
(لِلْفُقَرَاءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیمَاهُمْ لاَ یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافاً وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ‌) (8)
و (اتفاق شما مخصوصا باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا، قرار گرفته اند؛ (و توجه به آیین خدا آنان را از وطن های خویش آواره ساخته، و شرکت در میدان جهاد به آنها اجازه نمی دهد تا برای تامین هزینه زندگی، دست به کسب و تجارتی بزنند) نمی توانند مسافرتی بکند ( و سرمایه ای بدست آورند) و از شدت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بی نیاز می پندارد؛ اما آنها از چهره هایشان می شناسی، و هرگز با اصرار از مردم چیزی نمی خواهند (این است مشخصات آنها) و هر چیز خوبی که در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.
کلمه «تعفّف» به معنای آن است که عفّت صفت آدمی شده باشد و « یحسبهم الجاهل اغنیاء» یعنی کسی که از حال ایشان اطلاع ندارد، از شدت عفّتی که دارند آنان را توانگر می پندارند، چون با اینکه فقیرند ولی تظاهر به فقر نمی کنند و مردم پی به حال آنان نمی برند، مگر اینکه شدت فقر رنگ و رویشان را زرد کند. (9)
گفتنی است که «الحاف» به معنای اصرار است و جمله «لا یسالون» به قرینه «یحسبهم الجاهل اغنیاء) و نیز به قرینه «تعفّف» باید به این معنا باشد که تقاضا نمی کنند تا به اصرار منجر شود. (10)
فقرا دو دسته اند، دسته ای که برای حفظ آبرو اظهار فقر و نیاز نمی کنند و دسته ای دیگر که تا برآورده شدن حاجت دست از آدمی نمی کشند.
در اینجا عفاف به معنای عدم اظهار فقر به عنوان یک ارزش اخلاقی برای مسلمین مطرح شده است، بنابراین خداوند برای حفظ عزّت و کرامت ایشان، بهترین مصرف انفاق را در حق ایشان عنوان می فرماید. از این رو است که روایات کثیری در باب استحباب انفاق و کمک پنهانی به فقرا وارد شده است.
عفاف به همین معنا در حدیثی از معصوم علیهم السلام نقل شده که می فرمایند: « العفاف زینته الفقر و الشکر زینته الغنی»؛ (11) عفاف زینت فقر و شکرگزاری زینت بی نیازی است.
 
2- عفّت به معنای قناعت
(وَ ابْتَلُوا الْیَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَ لاَ تَأْکُلُوهَا إِسْرَافاً وَ بِدَاراً أَنْ یَکْبَرُوا وَ مَنْ کَانَ غَنِیّاً فَلْیَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ کَانَ فَقِیراً فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ ...) (12) و یتیمان را چون به حد بلوغ برسند، بیازمایید و اگر در آنها رشد (کافی) یافتید، اموالشان را نخورید و هرکس که بی نیاز است، (از برداشتن حق الزحمه) خودداری کند و آن کس که نیازمند است، به طور شایسته (مطابق زحمتی که می کشد) از آن بخورد.
صاحب المیزان در تفسیر این آیه می فرماید:
گاهی سرپرست یتیم فقیر است و چاره ای ندارد، جز اینکه برای رفع حوائجش برای یتیم کار کند، و از اجرت کارش حوائج ضروریش را برآورد ولی گاهی سرپرست یتیم ثروتمند است، در این صورت خدای تعالی می فرماید: هرکس که ثروتمند است طریق عفت در پیش گیرد و از مال یتیم چیزی را نگیرد و اگر فقیر است به طور شایسته از آن بخورد. (13)
و ثروتمندان به منظور مهرورزی به یتیم و باقی گذاردن مالش به ثروتی که خداوند روزی آنان کرده قناعت کنند. (14) همچنین امام باقر علیه السلام روایتی به همین مضمون دارند. (15)
با توجه به سیاق آیه که درباره احکام حقوقی و قوانین ارث است، از این رو خدای تعالی در آیات بعدی با لحن شدیدتری خورندگان مال یتیم را مورد خطاب قرار داده و می فرماید: (إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَاراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً)؛ آتش جهنم را در شکم خود فرو می برند و به زودی در آتش فروزان دوزخ خواهند افتاد.»
در این آیه شریفه عفاف به معنای قناعت می باشد که به همین مضمون حدیثی از معصوم علیه السلام نقل شده که می فرمایند:«ثمره العفّه القناعه» (16)؛ میوه عفت قناعت است.
 
3- عفت به معنای پاکدامنی
(وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لاَ یَجِدُونَ نِکَاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ...) (17) و کسانیکه امکانی برای ازدواج نمی یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا از فضل خود آنان را بی نیاز سازد و مراد از «لا یجدون نکاحا» قدرت نداشتن به دادن مهریه و نفقه است. (18)
از آنجا که در آیه قبل ترغیب به ازدواج می باشد، گاهی با تمام تلاش و کوشش وسیله ازدواج فراهم نمی گردد و خواه یا ناخواه انسان مجبور است مدتی را با محرومیت بگذراند، مبادا کسانی که در این مرحله قرار دارند، گمان کنند که آلودگی جنسی برای آنان مجاز است و ضرورت چنین ایجاب می کند، لذا بلافاصله در آیه بعد دستور پارسایی می دهد. (19)
بر طبق یک قاعده کلی و فطری حساسیت روحی مرد نسبت به زن امری ثابت شده و بدیهی است و شاهد قرآنی این مدعا می تواند آیه ذیل باشد که می فرماید: (زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ...)(20) محبت زنان و... در نظر مردم جلوه داده شده است.
بنابراین باید در طلب عفت کوشید تا اینکه لذایذ باطنی و ملکوتی را بر لذایذ جسمانی ترجیح داده و بر شهوات غلبه کرد.
از این روست که معصوم علیه السلام در پاداش شخص عفیف می فرمایند: « ما المجاهد الشهید فی سبیل الله باعظم اجرا ممن قدر فعف، لکاد العفیف ان یکون ملکا من الملائکه» (21) کسی که در راه خدا جهاد کند و شهید شود، اجرش بزرگتر از کسی نیست که بتواند گناه کند و عفّت بورزد، انسان پاکدامن نزدیک است فرشته ای از فرشتگان خدا شود.
 
4- عفاف به معنای رعایت چادر
(وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللاَّتِی لاَ یَرْجُونَ نِکَاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ‌) (22)؛ و زنان از کار افتاده ای که امید ازدواج ندارند، گناهی بر آنان نیست که لباس های (رویین) خود را بر زمین بگذارند ، به شرط اینکه در برابر مردم خودآرایی نکنند و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است، و خداوند شنوا و داناست.
قواعد جمع «قاعد» به معنای زنی است که از نکاح باز نشسته یعنی کسی به خاطر پیری اش به او میل نمی کند. (23) و ثیاب منظور جلبابی است که بالای خمار می پوشند. (24)
همان طور که از آیه بر می آید، زنان سالخورده ای که امیدی به زناشویی ندارند، می توانند روسری خود را بردارند و این برداشتن روسری بدان شرط است که در اندیشه جلوه گری و دلربایی نباشند، زیرا این کار هم بر زنان سالخورده حرام است و هم بر زنان جوان، پاکدامنی و عفت ورزیدن زنان سالخورده نیز به وسیله پوشیدن چادر بهتر از کنار گذاشتن آن است، اگرچه کنار گذاشتن روسری بر آنان گناهی ندارد. (25)
در روایتی از امام صادق علیه السلام چنین آمده است: عن ابی عبدالله علیه السلام قال: « القواعد لیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن قال تضع الجلباب وحده» (26)؛ پیرزنان بر آنان حرجی نیست که فقط چادر خویش را نپوشند.
امّا با وجود همه اینها این یک حکم الزامی نیست، بلکه اگر آنها مانند زنان دیگر پوشش را رعایت کنند ترجیح دارد.(27)
زن به علت جاذبه هایی که خدای تعالی در وجود او نهاده است، حکم پوشش به او اختصاص یافته تا زیبایی های او منحصر به محارم خویش باشد و از تحریک مردان بیگانه پیشگیری کند، امّا هنگامی که آن جاذبه ها از بین رود، می تواند چادر خویش را به خاطر حرج و سختی که برای وی دارد، کنار بگذارد.
در این آیه شریفه به خوبی رابطه عفاف و حجاب نمایان است و این تنها آیه ای است که به طور مستقیم به این رابطه اشاره می کند و صریحاً می فرماید: « حجاب را برای حفظ عفت رعایت کنند» برای درک بهتر این رابطه به بررسی معنای حجاب می پردازیم.
حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از دخول است، حجاب به معنای پرده نیز هست. (28)
در لسان العرب چنین آمده است: « الحجاب: الستر و امراه المحجوبه: قد سترت بستر» (29)؛ حجاب یعنی پوش و زن محجوب یعنی با پوششی شده باشد.
واژه حجاب پنج بار در قرآن کریم ذکر شده است و تنها در یک مورد به پوشش زن از نامحرم اشاره دارد.
(وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ ...) (30)
هنگامیکه چیزی از وسایل زندگی را (به عنوان عاریت) از آنان (همسران پیامبر) می خواهید از پشت پرده بخواهید، اینکار برای پاکی دلهای شما و آنان بهتر است.
در این آیه شریفه ضمیر (هنّ) به همسران رسول خدا برمی گردد و در خواست متاع از ایشان کنایه است و معنایش این است که با همسران پیامبر از پس پرده صحبت کنید، به دلیل اینکه دلهایتان دچار وسوسه نشود. (31)
در واقع خطاب آیه متوجه مردان است که با زنان اختلاط نیابند و در صحبت کردن با زنان حریمی را رعایت کنند تا موجبات تحریک دل را فراهم نیاورند.
در واقع می توان گفت این امر یعنی پشت پرده قرار گرفتن که دستاویزی برای مخالفان حجاب شده است و آن را عدم آزادی زن می دانند، یک امر ترجیحی و برتر است و قرآن کریم هر چیزی که به عفاف نزدیکتر باشد، مورد توجه قرار می دهد و مادامیکه که ضرورت ایجاب نمی کند، بهتر و مطلوب تر است و هیچ منافاتی با آزادی و حضور زن در اجتماع ندارد.
سیره حضرت زهرا سلام الله علیها نیز مؤید همین معنا می باشد. ایشان هنگامی که ضرورت ایجاب می کند برای دفاع از حق به سوی مسجد می شتابد و در حضور جمع کثیری از مهاجرین و انصار خطابه ای ایراد کرده و غاصبان حکومت را به زیر سؤال می برد.
 
حجاب اسلامی
دو واژه «خمار» و«جلباب» نقش کلیدی در حجاب اسلامی به عهده دارند، و از این دو با عناوین «مقنعه» و «چادر» در جامعه ما یاد می شود.
ضرورت پوشیدن خمار از آیه شریفه سوره مبارکه نور استنباط می شود که می فرماید: (لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ ...) (32) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود)
راغب ذیل واژه خمار می نویسد: « اصل الخمر ستر الشی و یقال لما یستر به خمار و لکن الخمار و صار فی التعارف اسما لما تغطی الامراه راسها»؛ خمار در اصل به معنای پوشاندن چیزی است و در اصطلاح پارچه ای که زن سرش را با آن می پوشاند. (33)
در لسان العرب می خوانیم: « و الخمار للمراه ، و هو النصیف و قیل: الخمار ما تغطی به المراه راسها» (34)؛ خمار برای زن است و آن دستاری است که زن سرش را با آن می پوشاند. بنابراین می توان گفت که خمار به معنای چارقد و مقنعه است و از آن جهت به آن خمار می گویند که سر را می پوشاند، امّا نکته ای که قابل توجه است این است که مسئولیت مقنعه فقط پوشاندن سر نیست، بلکه باید گریبان را نیز بپوشاند و این معنا از کلمه جیوب فهمیده می شود.
صاحب التحقیق در تعریف «جیوب» آورده است: « ما ینفتح علی النحر و الجمع اجیاب و جیوب و جابه یجوبه» (35)؛ یعنی قسمتی از پیراهن که برای داخل شدن سر به آن باز می باشد، پس جیب به معنای گریبان است.
در این آیه شریفه خدای متعال طرز پوشیدن خمار را به زنان آموزش می دهد و به زنان مؤمن دستور می دهد که از پوششی استفاده کنند که علاوه بر سر، گریبان آنها را هم بپوشاند، چون تا آن زمان خانم ها از روسری استفاده می کردند و غالبا پست گوش می انداختند و چون یقه لباس آنها باز بود، پوشش کافی نداشتند و گردن و گریبان آنها در معرض دید بود تا وقتی که این آیه نازل شد و امر به پوشاندن این اعضا داد. (36)
آیه ای دیگر چگونگی پوشیدن چادر را به زنان آموزش می دهد و می فرماید:
(یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً) (37)؛ ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو چادرهای خود را ب خویش نزدیک کنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند بهتر است، (اگر خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و رحیم است.
کلمه «یدنین» از ریشه «دنو» به معنای نزدیک است. (38) جلباب جامه ای است سرتاسری که تمامی بدن را می پوشاند. (39)
ابن منظور ذیل جلباب چنین می آورد: « ثوب اوسع من الخمار، دون الرداء ، تغطی به المراه راسها و صدرها» (40)، لباسی بزرگتر از خمار (روسری) که غیر از رداء است و زن سر و سینه اش را با آن می پوشاند.
در قاموس المحیط آمده است: « جلباب کسرداب و ثوب واسع المراه دون الملحفه او ما تغطی به ثیابها من فوق کالملحفه او هو خمار» (41)؛ جلباب به غیر از ملحفه بلکه مثل آن است و مانند خمار روی لباسهای دیگر پوشیده می شود.
عده ای گویند منظور از «یدنین علیهن جلابیبهن» یعنی اینکه جلبابها را بر روی خویش بیافکنند و صورت خویش را بپوشانند، در صورتیکه روایات وارده از ائمه اطهار علیه السلام بر عدم ضرورت پوشش وجه و کفّین دلالت دارد و لیکن هرگاه زن احساس کند که مورد نگاه شهوانی مردان قرار دارد واجب است که وجه و کفین را نیز بپوشاند.
جلباب در ملل و نحل مختلف مصادیق گوناگونی پیدا می کند، اما آن چیزی که در همه مشترک است، پوشش اندام و برجستگی های بدن است و بیانگر یک نوع پوشش سرتاسری است که در ایران به آن چادر گفته می شود و به عنوان حجاب برتر یاد می شود.
 
فوائد عفاف
قرآن کریم در قالب آیات نورانی اش فرهنگ عفاف را تبیین می کند تا بوسیله آن، آدمی به سعادتمند شدن زندگی دنیوی و اخروی خویش اهتمام ورزد؛ عمل کردن به دستورات الهی نه تنها باعث سعادتمندی در آخرت می شود بلکه در سعادت زندگی دنیوی نیز نقش بسزایی دارد.
هر دستگاه پیشرفته الکترونیکی دستور عملی دارد که سازنده آن در دفترچه ای روش استفاده از آن را داده است و موارد استفاده صحیح و ناصحیح آن را بیان نموده است، انسان این اشرف مخلوقات نیز دستور عملی دارد که خالق او (خداوند) در کتاب مقدس قرآن کریم آورده است.
خداوندی که آدمی را آفرید، خود در او غرایز گوناگون از جمله زیبا پرستی، شهوت، و... را قرار داد و از سوی دیگر راه های استفاده مشروع آن را نیز بیان کرد، تا آدمی را در بوته آزمایش قرار دهد و جوهره اصلی او را هویدا سازد، همه این دستورات فوایدی دارد که به قدر توان به تبیین آن می پردازیم.
 
استحکام پیوند خانوادگی
بی شک هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی می شود، در ایجاد آن باید حداکثر کوشش را مبذول داشت و هرچیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد با آن مبارزه کرد.
قرآن کریم در آیات گوناگونی به مردان و زنان دستورات جداگانه ای می فرماید، مثلاً به زنان می گوید، چشم های خویش را از نامحرم فرو گیرند و زینت های خویش را بر نامحرمان آشکار نسازند و هنگامی راه می روند زینت هایشان آشکار نباشد (42)، و در کلامشان نرمش زنانه به کار نبرند تا مردان هوسران تحریک شوند (43) و مانند زمان جاهلیت تبرّج و خود آرایی نکنند، (44) و چادرهای خود را به خویشتن نزدیک کنند تا به عفت شناخته شده و مورد آزاد و اذیت قرار نگیرند. (45)
علاوه بر آنها در احادیث وارده از ائمه اطهار آمده است که زن نباید خود را برای غیر شوهر خویش خوشبو سازد و دستورات ارزشمند دیگری نیز که همگی به نوبه خود سهم بسیار زیادی در تحکیم روابط زناشویی دارد، هرگاه هر زنی به این دستورات عمل نماید و زیبایی های خود را برای محارم خویش آشکار نماید، جلو انحرافات و اختلافات خانوادگی زیادی گرفته خواهد شد، چه بسا مردانی به غلط ضعف ایمان با دیدن چنین زنان و دختران آرایش کرده از همسران خود دلسرد شده و بنیان خانوادگی آنها از هم می پاشد. از سوی دیگر قرآن مردان را به چشم پوشی از نامحرم فراخواند (46)؛ زیرا چشم روزنه دل است و گاهی نگاهی هر چند اندک حسرت طولانی به بار می آورد.
منع کامیابی از همسر غیر مشروع از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار رود (47)، در غیر این صورت مرد یا زن اگر با جنس مخالف روابط آزاد داشته باشد همسر قانونی وی نقش زندانبان او را دارد و در نتیجه آمار طلاق روزافزون شده و جوانان کمتر رو به ازدواج آورده و آفت های آن از قبیل افزایش بیماری های جنسی، ایدز، تولّد فرزندان بی سرپرست، آمار روزافزون طلاق و... افزایش می یابد.
 
سلامت اجتماع
یکی دیگر از فواید عفاف سلامت و استواری اجتماع می باشد که از سلامت فرد ناشی می شود، هر گاه زنان و مردان در روابط و معاشرت های خود دستورات اسلامی را رعایت کنند، دیگر هر روز شاهد هزاران تجاوز به عنف در اجتماع نخواهیم بود.
امیر مؤمنان علی علیه السلام در بیان گهرباری می فرمایند: «العفه تضعیف الشهوه»؛ (48) عفت شهوت را تضعیف می کند»، فرهنگ عفاف باعث امنیت و سلامت فرزندان اجتماع خواهد شد و قوای بشر را در جهت صحیح راهنمایی و هدایت خواهد کرد.
واضح است که فعالیت های اجتماعی زنان و حضور آنان در عرصه های مختلف زمینه تعادل و ارتباط میان زن و مرد را بیشتر کرده است. در پرتو حضور اجتماعی، بسیاری از استعدادها و قابلیت های زنان به فعلیت می رسد و از این رو یکی از انگیزه های دعوت به مشارکت اجتماعی زنان، بالا رفتن شخصیت علمی و معنوی و اجتماعی آنان است، که بدون این حضور این مهم دست یافتنی نیست.
در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله، زنان پرسش های خود را از ایشان می پرسیدند و هیچ گاه رسول خدا آنها را منع نمی فرمود، آنچه مسلم است و از قرآن و سیره پیامبر دریافت می شود، این است که زنان با رسول اکرم و امامان بزرگوار معاشرت داشتند و این یک امر طبیعی بوده است. از دیدگاه اسلام مشارکت اجتماعی زنان و تعامل ارتباطی که در این زمینه پیش می آید، تجویز شده است، اما این روابط همواره دارای آداب و شرایطی است که از آن به عنوان عفت در روابط اجتماعی یاد می شود.
عفت در معاشرت آن قدر مهم و دقیق است که شامل دستوراتی از قبیل طرز راه رفتن، خوشبو نکردن برای نامحرم، پرهیز از شوخی با نامحرم، پرهیز از خلوت کردن با نامحرم و ... می شود.
خداوند متعال از دخیر شعیب به عنوان یک الگوی رفتاری چنین ستایش می کند: (فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ) (49) « یکی از دختران شعیب که با شرم و حیا حرکت می کرد نزد[موسی] آمد.»
در این آیه شریفه شرم و حیای دختر شعیب ستایش شده است و به عنوان یک الگوی رفتاری می تواند مورد عمل قرار گیرد، و در جای دیگر در مورد راه رفتن به زنان چنین سفارش می فرماید:«وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ »؛ (50) و [زنان مؤمن] هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت های پنهانیشان به گوش برسد.»
زنان در رعایت عفت و دوری از اموری که آتش شهوت را در دل مردان شعله ور می کند و ممکن است منتهی به انحراف از جاده عفت شود، آنچنان باید دقیق و سختگیر باشند که حتی از رساندن صدای خلخالی که در پای دارند به گوش مردان بیگانه خودداری کند، و این گواه باریک بینی اسلام در این زمینه است. (51)
یکی دیگر از موارد عفت در معاشرت اذن طلبیدن قبل از ورود به خانه است، آنجا که می فرماید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ‌)؛ ای مومنان در خانه هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا وقتی که اجازه بگیرید و بر اهل خانه سلام کنید، این برای شما بهتر است، شاید متذکر شوید. (52)
در این آیه بخشی از آداب معاشرت و دستورهای اجتماعی اسلام که ارتباط نزدیکی با مسائل عفت عمومی دارد بیان شده است و آن طرز ورود به خانه های مردم و چگونگی اجازه گرفتن است، ابو ایوب انصاری گوید، پرسیدیم: یا رسول الله، مقصود از استیناس چیست؟ فرمود: اینکه انسان تسبیح و حمد و تکبیر بگوید و تنحنح کند که اهل خانه متوجه او شوند. (53)
وقتی شخص داخل شونده هنگام دخولش به خانه غیر استیناس کند و صاحب خانه را به استیناس خود آگاه سازد، در حقیقت او را در پوشاندن آنچه باید بپوشاند کمک کرده است و نسبت به خود ایمنی داده است و معلوم است که استمرار این شیوه پسندیده مایه استحکام اخوت و الفت و تعاون عمومی بر اظهار جمیل و ستر قبیح دارد. (54)
یکی دیگر از موارد عفت در معاشرت پرهیز از خلوت کردن با نامحرم است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرمایند: « بدانید که هیچ مردی با زنی خلوت نمی کند مگر سومی آنها شیطان است. (55) و در جای دیگر زنان را از آرایش برای غیر شوهر منع کرده زیرا باعث ایجاد بی بند و باری و گناه در جامعه می گردد و چه بسا کاشانه هایی که بدین سبب از هم پاشیده اند.
پیامبر اکرم در این باره می فرمایند: « امرأة استعطرت و خرجت لیوجد ریحها فهی زانیة و کل عین زانیة (56)؛ اگر زنی عطر بزند و بیرون رود و بر گروهی بگذرد که بوی او را دریابند زناکار است.»
هرچند بیشترین امر و نواهی در باب معاشرت متوجه زنان است، اما از این نکته غافل نشویم که مردان نیز باید خود را به سلاح ایمان مجهز کرده و از چشم چرانی و شوخی های بی مورد و... بپرهیزید تا شاهد یک اجتماع سالم باشیم.
نکته ظریف دیگری که قرآن کریم به آن اشاره کرده است، این است که باید خدمه منزل و کودکانی که به سن بلوغ نرسیده اند، گوشزد کرد که در سه موقع شبانه روز بدون اجازه وارد اتاقی که زن و شوهر در آن هستند نشوند، و این سه وقت عبارت است از: پیش از نماز صبح، هنگان قیقوله در ظهر، و پس از نماز عشاء، وقتی که انسان برای استراحت و خواب آماده می شود.
خدای متعال در این باره می فرماید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَ الَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاَةِ الْفَجْرِ وَ حِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِنَ الظَّهِیرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاَةِ الْعِشَاءِ ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَ لاَ عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ‌ (57))؛ ای کسانیکه ایمان آورده اید [بدانید که] باید بندگان ملکی شما و کودکانی که به وقت احتلام و بلوغ نرسیده اند، شبانه روزی سه مرتبه از شما اجازه بخواهند، یک بار پیش از نماز صبح دیگر هنگام ظهر که جامه ها از تن برمی گیرند و سوم پیش از نماز خفتن، که این سه وقت هنگام خلوت شماست [اغلب برهنه و یا در لباس کوتاهید] بعد از این سه بار اجازه بر شما و آنه باکی نیست که بی دستور با بندگان و اطفال خود جمع شده و هر ساعت در کارها بر شما مراجعه کنند، خداوند اینچنین آیاتش را بر شما روشن می سازد و او به کار خلق دانا و محکم کار است.»
چون در این اوقات سه گانه مزبور، انسان غالبا لباس هایی را که معمولاً در اجتماعی با آنها است را از تن خارج می کنند و لباس استراحت و خواب می پوشد و در چنین لباس هایی احتمال ظاهر شدن قسمت هایی از بدن - که شایسته مشاهده نیست، می رود.
 
آرامش روانی و تمرکز حواس
در جامعه امروزین که امار تحصیل دختران و ورود آنها به دانشگاه افزایش یافته است و حضور آنها در اجتماع و مشاغل اداری خصوصی چشم گیر است، لزوم گسترش فرهنگ عفاف بیش از پیش احساس می شود.
پوشانیدن بدن، به استثنای وجه و کفین نه تنها مانع تحصیل و فعالیت اقتصادی نمی شود، بلکه باعث آرامش روانی و تمرکز حواس بیش تر می شود؛ در این صورت مردان و زنان بیش از آنکه به آرایش و پوشش خود اهمیت بدهند و ساعت ها پای میز توالت بنشینند، مشغول کار و فعالیت شغلی خود می شوند.
 
پاکدامنی
آدمی در سایه عفاف عزت دنیوی و اخروی پیدا می کند، تمام اعضای بدن را باید از گناه باز داشت، اما نسبت به حفظ شکم و شهوت جنسی از گناه تأکید زیادی شده است، زیرا انسان بیش از دیگر اعضا به گناهان مربوط به آن دچار می شود، مخصوصاً در ابتدای جوانی و زمان به جوش آمدن شهوت که شناخت انسان از خدا و ایمان و عبادات که ثمره آن عفت است می تواند مانع هوای نفس شود و جلو گمراهی را بگیرد و چنین است که در قرآن کریم می خوانیم: (وَ الْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَافِظَاتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً)؛ «مردان و زنان پاکدامن... خداوند برای آنان مغفرت و پاداش عظیمی را فراهم ساخته است.» (58)
 
جمع بندی و نتیجه گیری
عفاف به عنوان یک فرهنگ که تعادل شعار آن می باشد، روش و منش مسلمانان را تعیین می کند.
از آنجا که در بیشتر مواقع، واژه عفاف و حجاب با یکدیگر به کار می روند، بعضا گمان می رود که به یک معنا می باشند، در حالیکه حجاب یکی از نمودهای بارز آن می باشند و عفت ابعاد گوناگونی دارد همچون عفت نفس، عفت در معاشرت، عفت کلام، عفت چشم، عفت در پوشش و...
سیمای عفاف در قرآن به عنوان یک فرهنگ قرآنی مطرح شده است که مومنان باید همواره خود را با این فرهنگ تطبیق دهند تا از سلامت فردی و اجتماعی همه جانبه ای برخوردار شوند.
آنچه در این فرهنگ قابل توجه است، ظریف بینی و نکته بینی آن در مسائل مربوط به مرد و زن می باشد و تا آنجا که می تواند سعی در کم کردن تحریکات فیما بین دارد.
به عنوان مثال زنان را از اینکه حتی راه رفتن آنها مردان را به سویشان جلب کند منع فرموده و دستور به پوشیدن زینتهای پنهانی می دهد و از سوی دیگر به مردان امر به چشم پوشی می دهد.
آنچه از این فرهنگ قرآنی می توان فهمید این است که همه این دستورات الهی در جهت منافع خود شخص و تامین سعادت دنیوی و اخروی او می باشد، از آنجا که به شهادت خود قرآن «این کتابی است که بر تو نازل نمودیم تا مردم را به فرمان پروردگارشان از تاریکی ها به روشنایی ها ببری».
نمونه بارز عفت خود قرآن کریم می باشد که از هر نوع تعبیر زننده پرهیز کرده و مسائل جنسی را به طور کنایه آورده است.
این فرهنگ چگونه حرف زدن، چگونه راه رفتن، چگونه پوشیدن، و چگونه نگاه کردن و... را به مسلمین آموزش می دهد.
همان طور که گفتیم یکی از بارزترین ابعاد عفاف حجاب است و دستور به پوشیدن چادر و مقنعه به طور صریح در قرآن کریم آمده است و این نکته را باید مورد توجه قرار داد که حجابی مورد تأیید اسلام است که همراه با عفت باشد یعنی اگر زنی حجاب مناسبی داشته باشد ولی دارای آرایش زننده و حرکات و اعمال جلب توجه کننده داشته باشد این حجاب او اسلامی به شمار نمی رود زیرا قرآن او را از کمترین تحریک در دل مردان منع فرموده است.
دین اسلام که دین سهل و آسانی می باشد به زنان سالخورده که امیدی به زناشویی ندارند اجازه داده است که لباس روئین خود را کنار بگذارند هر چند که رعایت کردن حجاب برایشان بهتر است.
در هر حال در جهان امروزین آنچه نجات بخش انسان از ورطه نابودی است عمل به فرامین و دستورات الهی است.
 
پی نوشت ها :
1- دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد.
2- دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد.
3- ابن منظور، ابوالفضل جمال الدین محمد بن مکرم، الطبعه الاولی، دار صادر بیروت، 1997، المجلد التاسع، ص252.
4- فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، الطبعه الاولی، دارالجیل بیروت، بی تا، الجزء الثالث، ص177.
5- طوسی، نصیرالدین، اخلاق ناصری، انتشارات خورشید، بی تا، تهران، ص123.
6- مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، چاپ دوم، قم، 1381،ج2، ص283.
7- نراقی، احمد، معراج السعاده، چاپ اول، قم، 1371، ص321.
8- بقره/273.
9- طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی التفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، قم، 1366، ج2،ص613.
10- هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، قم،1374، ج3، ص288.
11- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، چاپ اول، ج8، ص3828.
12- نساء/6.
13- المیزان،ج4، ص276.
14- طبرسی، ابوعلی الفضل، جوامع الجامع، ترجمه احمد امیری، مشهد، 1374، ج1، ص555.
15----------------------- ، مجمع البیان، ترجمه علی کرمی،؛ تهران،1380، ج2، ص718.
16- میزان الحکمه، ج8، ص3828.
17- نور/33.
18-المیزان، ج15، ص227.
19- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، با همکاری عذهه ای از فضلا قم، چاپ بیست و پنج، تهران، 1376، ج14، ص459.
20- آل عمران/14.
21- آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه محمد خوانساری، تهران، 1366، ج1، ص36.
22- نور/60.
23- المیزان، ج15، ص227.
24- مجمع البیان، ج7، ص155.
25- همان.
26- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی التحصیل مسائل الشریعه، تحقیق شیخ محمد شیرازی، موسسه آل بیت، قم، الطبعه الاولی، 1412، ج20، ص230.
27- تفسیر نمونه، ج14، ص547.
28- قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، الکتب الاسلامیه، تهران، 1354، ج2، ص180.
29- لسان العرب، مجلد الاول، ص298.
30- احزاب/53.
31- المیزان، ج16، ص506.
32- نور/31.
33- راغب اصفهانی، ابوالقاسم، معجم مفردات الفاظ قرآن، الدار الشامیه بیروت، 1412، ص210.
34- لسان العرب، مجلد الرابع، ص257.
35- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، الطبعه ی الاولی، وزاره ی الثقافه و الارشاد الاسلامی، 1368، المجلد الثانی، ص157.
36- زمخشری، محمود بی عمر، الکشاف عن حقائق التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل، دار احیا التراث العربی، بیروت، 1427، ج3، ص235.
37- احزاب/59.
38- مفردات راغب، ص172.
39- المیزان، ج16، ص364.
40- لسان العرب، مجلد الاول، ص272.
41- قاموس المحیط، جزء الاول، ص41.
42-نور/31.
43- همان.
44- احزاب/34.
45- احزاب/59.
46- نور/30.
47- مساله حجاب، مرتضی مطهری، ص48.
48- غرر الحکم و دررالکلم، ج3، ص167.
49- قصص/25، نور/31، تفسیر نمونه، ج14، ص438، نور/37، مجمع البیان، ج17، ص122، المیزان، ج15، ص152، پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، بهمن، 1361، چاپ شانزدهم، ص478، همان، ص205، نور/58.
50- نور/31.
51- تفسیر نمونه، ج14، ص438.
52- نور/27.
53- مجمع البیان، ج17، ص122.
54- المیزان، ج15، ص152.
55- پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، بهمن، 1361، چاپ شانزدهم، ص478.
56- همان، ص205.
57- نور/58.
58- احزاب/35.
 
برگرفته شده از: (1388)، مجموعه مقالات قرآن و جامعه شناسی(2)، تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مؤسسه نشر شهر، چاپ اول.
منبع : noorportal.net
 

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)