نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۱۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امربه معروف نهی ازمنکر» ثبت شده است

۰

امر به معروف و نهی از منکر یعنی آزادی بیان

بانک فیلم امربه معروف نهی ازمنکر

امر به معروف و نهی از منکر یعنی آزادی بیان

امر به معروف و نهی از منکر یعنی آزادی بیان

استاد رحیم پور ازغدی: امر به معروف و نهی از منکر یعنی آزادی بیان، یعنی آزادی قلم،یعنی آزادی نقد..آزادی بیان و آزادی نقد جزو مصلمات دین ماست، واجب شرعی ست ،باید پای آن ایستاد.پیامبر فرمود اگر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه انجام نگیرد باند های فاسد بر جامعه مصلت می شوند و دعا افراد آن جامعه دیگر مستجاب نمی شود....


دانلودفیلم

۰

آموزش احکام کاربردی امر به معروف- جلسه پنجم

احکام بانک فیلم امربه معروف نهی ازمنکر آموزش

آموزش احکام کاربردی امر به معروف- جلسه پنجم

با سخنرانی استاد تقوی مدرس حوزه و دانشگاه کارشناس معارف اسلامی مدیر مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده

۰

نهی از منکر به روش شهید ابراهیم هادی

امربه معروف نهی ازمنکر زندگی به سبک شهدا

نهی از منکر به روش شهید ابراهیم هادی

نهی از منکر به روش شهید ابراهیم هادی

به نقل از تسنیم، رضا هادی می گوید: عصر یکی از روزها بود. ابراهیم از سرکار به خانه می آمد وقتی وارد کوچه شد برای یک لحظه نگاهش به پسر همسایه افتاد با دختری جوان مشغول صحبت بود. پسر تا ابراهیم را دید بلافاصله از دختر خداحافظی کرد و رفت . می خواست نگاهش به نگاه ابراهیم نیفتد.
چند روز بعد دوباره این ماجرا تکرار شد. این بار تا می خواست از دختره خداحافظی کند. متوجه شد که ابراهیم در حال نزدیک شدن به آنهاست.
دختر سریع به طرف دیگر کوچه رفت وابراهیم در مقابل آن پسر قرار گرفت. ابراهیم شروع کرد به سلام و علیک کردن و دست دادن. پسر ترسیده بود اما ابراهیم مثل همیشه لبخندی بر لب داشت. قبل از اینکه دستش را از دست او جدا کند با آرامش خاصی شروع به صحبت کرد و گفت:
ببین، در کوچه و محله ما این چیزها سابقه نداشته، من تو خانواده ات رو کامل میشناسم، تو اگه واقعا این دختر رو میخوای من با پدرت صحبت میکنم که...
جوان پرید تو حرف ابراهیم و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چیزی نگو، من اشتباه کردم، غلط کردم، ببخشید و ...
ابراهیم گفت: نه! منظورم رو نفهمیدی، ببین، پدرت خونه بزرگی رو داره تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستی، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت می کنم انشاء الله بتونی با این دختر ازدواج کنی، دیگه چی می خوای؟
جوان که سرش رو پائین انداخته بود خیلی خجالت زده گفت: بابام اگه بفهمه خیلی عصبانی میشه
ابراهیم جواب داد: پدرت با من، حاجی رو من میشناسم. آدم منطقی و خوبیه.
جوان هم گفت نمی دونم چی بگم.بعد هم خداحافظی کرد و رفت.
شب بعد از نماز، ابراهیم در مسجد با پدر آن جوان شروع به صحبت کرد.
اول از ازدواج گفت و اینکه اگر کسی شرایط ازدواج را داشته باشد و همسر مناسبی پیدا کند باید ازدواج کند. در غیر اینصورت اگر به حرام بیفتد باید پیش خدا جوابگو باشد.
و حالا این بزرگتر ها هستند که باید جوان ها را در این زمینه کمک کنند.
حاجی حرفهای ابراهیم را تائید کرد اما وقتی حرف از پسرش زده شد اخم هایش رفت تو هم.
ابراهیم پرسید حاجی اگه پسرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو گناه نیفته، اون هم تو این شرایط جامعه، کار بدی کرده؟
حاجی بعد از چند لحظه سکوت گفت: نه!
فردای آن روز مادر ابراهیم با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد...
یک ماه از آن قضیه گذشت، ابراهیم وقتی از بازار بر می گشت شب بود.
آخر کوچه چراغانی شده بود لبخند رضایت بر لبان ابراهیم نقش بسته بود.
رضایت بخاطر اینکه یک دوستی شیطانی را به یک پیوند الهی تبدیل کرده بود. این ازدواج هنوز هم پا برجاست و این زوج زندگیشان را مدیون برخورد خوب ابراهیم با این ماجرا می دانند.
کتاب سلام بر ابراهیم – ص 47
زندگی‌نامه و خاطرات پهلوان بی‌مزار شهید ابراهیم هادی

۰

آموزش احکام کاربردی امر به معروف - جلسه سوم

بانک فیلم امربه معروف نهی ازمنکر

 آموزش احکام کاربردی امر به معروف - جلسه سوم

با سخنرانی استاد تقوی مدرس حوزه و دانشگاه کارشناس معارف اسلامی مدیر مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده 

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)