نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۶۹ مطلب با موضوع «پرسش وپاسخ» ثبت شده است

۱

چند منبع معتبر برای کودکان و نوجوانان در مورد پیامبران و امامان

کتابخانه اسلامی قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی پرسش وپاسخ

چند منبع معتبر برای کودکان و نوجوانان در مورد پیامبران و امامان

هر فرد مسلمان باید در طول زندگی، مطالعه برخی کتب را به عنوان برنامه دائمی خود داشته باشد. مانند مطالعه قرآن که کلام الهی و منبع بزرگ معارف و علوم اسلامی است. و مطالعه رهنمودهای معصومین و احادیث نقل شده از ایشان که حاوی ارزنده ترین مطالب و معارف است و دنیا و آخرت انسان را می سازد. و مطالعه دعاهای نقل شده از معصومین که در موارد و مناسبت های مختلف وارد شده است، و در کتاب هائی نظیر مفاتیح الجنان نقل گردیده است.

برخی از این کتاب ها که در خصوص پیامبران هستند، عبارتند از :
1. قصه های قرآن به قلم روان، نوشته: محمد محمدی اشتهاردی.
2. تاریخ انبیاء، نوشته: سید هاشم رسولی محلاّتی.
3. تاریخ انبیاء، نوشته: حسین عماد زاده.
4. شیخ الانبیاء (زندگی نامه حضرت ابراهیم از تولد تا وفات)، نوشته: علی نیک زاد.
5. ایمان درباره حضرت نوح، نوشته: حمید گروگان.
6. داستانهایی آموزنده از حضرت یوسف، نوشته: قاسم میر خلف زاده.
7. به خاطر محمد داستانهایی از زندگی پیامبر اسلام، نوشته: مجید ملا محمدی.
8. راز بزرگ (برای کودکان) انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
9 مجموعه داستانهای قرآن که به صورت مصور و با عکسهای رنگی از زندگی پیامبر، داستان هایی ذکر کرده است.
برخی از این کتاب ها در خصوص امامان و پیامبر اسلام که عمدتا برای بزرگ تر ها نوشته شده اند، عبارتند از :
1. سیره پیشوایان نوشته: مهدی پیشوایی.
2. پیشوایان معصوم، مؤسسه در راه حق که با قلم ساده نوشته شده.
3. زندگانی چهارده معصوم از گفتار نراقی، نوشته: علی محمد حیدری نراقی.
4. زندگانی چهارده معصوم، نوشته: محمد انور صادقی.
5. منتهی الآمال که به صورت ساده بازنویسی شده، و در جلدهای کوچک با عکسهای رنگی چاپ شده، نوشته: شیخ عباس قمی.
6. سیمای پیشوایان (زندگی اجتماعی سیاسی فرهنگی امامان)، نوشته: مهدی پیشوایی.
این کتابها زندگی امامان و معصومین ـ علیهم السّلام ـ را از تولد تا وفات مورد مطالعه قرار داده و فرازهای بلندی از زندگی ایشان و سیره آن بزرگواران نقل کرده اند. امّا برخی کتب اختصاصی مانند:
1. تاریخ اسلام (زندگی پیامبر اسلام)، نوشته: حسین عماد زاده.
2. زندگی امام علی ـ علیه السّلام ـ ، نوشته: سید جعفر شهیدی.
3. جاذبه و دافعه علی، نوشته: شهید مطهّری.
4. زندگانی امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ، نوشته: سید هاشم رسولی محلاّتی.
5. زندگی علی بن الحسین، نوشته: سید جعفر شهیدی.
6. امام سجاد الگوی زندگی، نوشته: حبیب الله احمدی.
7. آشنایی با زندگی پیشوایان، نوشته: یعقوب جعفری، انتشارات شفق.
8. زندگانی فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ، نوشته: سید جعفر شهیدی.
9. آشنایی با پیشوایان اسلام، نوشته: محمد حسین زندی ادیب.
10. زندگانی حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ، نوشته: سید هاشم رسولی محلاّتی.
11. زندگانی امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، نوشته: سید جعفر شهیدی.
12. اعجوبه اهل بیت (شرحی جامع بر زندگی امام جواد ـ علیه السّلام ـ)، نوشته: مهدی اسماعیلی و سید ابوالفضل طباطبایی.
13. زندگی امام حسن عسگری، نوشته: محمد جوداد طبسی.
14. خلاصه ای از زندگی پیشوایان بزرگ اسلام، نوشته: محمد علی انصاری اراکی.
15. راه و رسم پیشوایان شیعه، نوشته: فیض کاشانی، ترجمه: اسدالله ناصح.
16. مهدی موعود، نوشته: علی دوانی.
17. نشانه های ظهور او، نوشته: شیخ محمد خادمی شیرازی.
18. پیشوایان، نوشته: عبدالرحیم عقیقی بخشایشی.
19. چهارده معصوم، نوشته: حسین مظاهری.
برخی از این کتاب ها در خصوص امامان و برای کودکان نوشته شده اند که عبارتند از :1. مجموعه زندگی چهارده معصوم که در 14 جلد برای 14 معصوم نوشته شده و در هر جلد یکی از معصومین را معرفی کرده و داستانهایی از ایشان نقل می کند که توسط مهدی وحیدی صدر و انتشارات سیمای نور کوثر به چاپ رسیده است.
2. مهدی موعود کیه ـ که به زبان شعر امام زمان را معرّفی کرده و به مسائل ظهور امام عصر پرداخته است.
3. دویدم و دویدم به جمکران رسیدم ـ نوشته: حسین میرزایی (ملک) توسط انتشارات تکسوار حجاز در مشهد مقدس چاپ شده است. این کتاب با زبان شعر مسجد جمکران، مسجد سهله، مسجد نعمانیه و مسجد امام حسن عسگری قم را برای کودکان معرفی می کند.
4. مجموعه آسمان در مورد معصومین، قرآن، خدا، حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ، حضرت ابا الفضل ـ علیه السّلام ـ، و حضرت علی اصغر مطالب آموزنده و مفیدی را آورده است. نویسنده این کتابها مهدی وحیدی صدر است و هر جلد از آن نام جداگانه ای دارد و برای یک معصوم نوشته شده است. مثلاً: خنده پروانه ها (درباره خداوند)، همدم دریا (حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ)، مولود کعبه (حضرت علی ـ علیه السّلام ـ)، بارانی از ستاره (امام رضا ـ علیه السّلام ـ) و ....
5. لالایی معصومین: مجموعه ای از کتابهای کوچک برای کودکان 3 تا 7 سال که بصورت شعر لالایی معصومین را معرفی کرده و گاهی داستان هایی از زندگانی آنها را نقل می نماید. نویسنده و شاعر آن رضوان داستانپور است.
6. مجموعه حیات پاکان: نوشته مهدی محدّثی که در پنج جلد چاپ شده و داستانهایی از معصومین را برای کودکان ذکر کرده است.
7. مجموعه چهارده جلدی داستانهایی از زندگانی معصومین که توسط محمود پور وهاب و مجید ملا محمدی نوشته شده است و هر جلد نام جداگانه ای دارد و برای یکی از معصومین نوشته شده است. مثلاً: بهترین بابای دنیا (پیامبر اسلام)، پاره تن آفتاب (حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ)، چه شمشیر زیبایی (امام علی ـ علیه السّلام ـ)، آفتاب خانه ما (امام زمان ـ علیهم السّلام ـ) و ...
برخی از معتبر ترینکتاب هایی که در خصوص معاد و قیامت نوشته شده اند، عبارتند از :1. منازل الآخره، نوشته: شیخ عباس قمی.
2. دادگاه رستاخیر، نوشته: محمّد غفاری.
3. معاد، نوشته: محسن قرائتی.
4. معاد، نوشته: ناصر مکارم شیرازی.
5. معاد، نوشته: شهید مطهری.
6. معاد، نوشته: محمد تقی فلسفی.
7. معاد، نوشته: شهید دستغیب.

منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

۰

گوشی تلفن، اینترنت، لاین، روزنامه، تلوزیون،...

احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ

گوشی تلفن، اینترنت، لاین، روزنامه، تلوزیون،...

رهروان ولایت ـ

گوشی تلفن، اینترنت، لاین، روزنامه، تلوزیون...

در دنیای امروز درون خانه ها، پدرخانه یکطرف مشغول نگاه کردن کلیپ ها یا مشغول جواب دادن به سوالات یا پست های درون شبکه‌های اجتماعی گوشی خود است، مادر همینطور یا مشغول ور رفتن با گوشی یا تبلت خود است، بچۀ خانواده نیز مشغول نگاه کردن شبکه‌های تلوزیونی یا بازی با تبلتی هست که پدر برای او خریده، هرکدام مشغول کار خود می‌باشند، بدون هیچگونه ارتباط وصمیمیت درون خانواده، ارتباط گفتاری بین پدر وفرزند یا زن با شوهر وبرعکس...    

همۀ اینها بخاطر نداشتن یک برنامۀ منسجم درون خانه می‌باشد وقتی به سبک زندگی سفارش شده در دین مبین اسلام نگاه می‌کنیم می‌بینیم بر روی برنامه ریزی در زندگی بسیار سفارش شده است تاجایی که پیامبر(ص) که قرآن از او به الگوی نیکو [احزاب/21] نام می‌برد برای زندگی روزمرۀ خود برنامه داشتند بالاخص برای زمانی که درون خانه بودند.

امام حسین (ع) می‌فرماید: ازپدرم علی (ع) که بیش از سی سال از عمر خود را با رسول‌خدا (ص) سپری کرده و از اخلاق داخلی وخارجی حضرتش اطلاع دقیق دارد، در مورد امور رسول خدا (ص) در داخل خانه سوال کردم، ایشان فرمودند:

وقتی به خانه اش می‌رفت، اوقاتش را سه قسمت می‌کرد: یک قسمت برای خدا و یک قسمت برای خانواده‌اش ویک قسمت برای خودش.

آنگاه قسمت خودش را نیز میان خود ومردم تقسیم می‌کرد وآن را برای بستگان وبزرگان صحابه (که در منزل به خدمت او می‌رسیدند) قرار می‌داد و ذره‌ای از امکانات خود را از آنان دریغ نمی‌نمود. بلکه آنچه امکان داشت درحقشان انجام می‌داد.[1]

این روش در سیرۀ علمای ما نیز دیده می شود علاوه بر اینکه در کارهای منزل به همسرانشان کمک می‌کردند وقت برای فرزندان نیز می گذاشتند:

درمورد حضرت امام خمینی نوشته اند: آن بزرگوار در زندگی خود نظم وبرنامه ریزی ویژه‌ای داشت. کارهایشان در ساعت مقرر انجام می‌شد. یعنی خیلی مقید بود در ساعت معین غذابخورد، در ساعت معین بخوابند، و راس ساعتی خاص بلند شوند.

خانم فاطمه طباطبایی (عروس حضرت امام(ره) ) نقل می کند: همسر امام می‌گفتند: چون بچه‌هایشان شب تا صبح گریه می‌کردند و ایشان مجبور بودند تا صبح بیدار بمانند، امام شب را تقسیم کرده بودند. یعنی مثلاً دو ساعت ایشان بچه را ساکت می‌کردند و خانم می خوابیدند و بعد دو ساعت خودشان می‌خوابیدند و خانم بچه را نگه می داشتند. البته روزها که مشغول درس و بحث بودند، فرصتی برای نگهداری بچه ها نداشتند.
فرزندانشان تعریف می کنند که ایشان با آن ها بازی می‌کردند یعنی بعد از تمام شدن درس، ساعتی را به بازی با بچه ها می‌پرداختند و به این ترتیب به خانم در کار تربیت بچه ها کمک می کردند.[2]

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت:

1] سنن النبی، ص14.

2] پا به پای آفتاب، ج1، ص173.

۰

چت و گناهانی که او را همراهی می‌کنند

علمای دین احکام امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ

چت و گناهانی که او را همراهی می‌کنند

پسر: سلام عزیزم، خوبی؟ می تونم چندلحظه وقتتون را بگیرم ؟

دختر: سلام، خواهش می کن، asl plz

پسر: اصفهان، حمید، ۲۶ سال،  شما چطور؟

دختر‌: اصفهان، نازنین، ۲۲

پسر: وای چه اسم قشنگی داری، من این اسم رو خیلی دوست دارم.

دختر: مرسی! اسم شما هم قشنگه، ببخشید شما مجردین؟

پسر: بله. شما چی؟ ازدواج کردین؟

دختر: نه، مجردم، راستی تحصیلاتتون چیه؟

پسر: من فارغ التحصیل رشته مدیریت از دانشگاه MIT اَمِریکا هستم، شما چی؟

دختر: من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سُربن فرانسه هستم.

پسر: چه عالی! واقعا از آشناییتون خوشحالم.

دختر: مرسی، من هم همین طور، راستی شما کجای  اصفهان هستین؟

پسر: من بچه ارغوانیه، خیابان…… کوچه……پلاک….شما چی؟

دختر: ما هم همون خیابون هستیم و همسایه کناری، شما حمید ....نیستی؟

پسر: بله...

دختر : جدی؟ حمید تویی؟ خجالت نمی‌کشی چت می‌کنی؟ تو که امروز با زنت تو نوبت پرداخت اقساط عقب مونده خانه بودی و داشتی از بانک التماس می‌کردی برات مهلت بده.! مکانیکی را کنار گذاشتی داری چت می‌کنی؟

پسر : اِه، صغرا خانم شمائین؟ چرا از اول نگفتین؟ امروز شوهرت آمده بود می‌گفت با زنم خوشبختم!!!!

.....

این نمونه‌ای از چت بین دو جنس مخالف در اینترنت است، که البته بسیار خلاصه و با حذف کلمات زننده است، از این مدل چت‌ها و آشنایی‌ها در اینترنت فراوان است.

در این چت سه گناه بسیار مهم به چشم می‌خورد:

اولین گناه خلوت کردن با نامحرم است، که قطعا اولین گام برای انحراف است همان گونه که از امام باقر علیه السلام این گونه روایت شده که حضرت فرمودند: «وقتى نوح علیه السلام قوم خود را به درگاه خداوند عزّ و جلّ نفرین کرد، ابلیس، که لعنت خدا بر او باد، نزد وى آمد و گفت: اى نوح! ... در سه جا به یاد من باش؛ زیرا، من در یکى از این سه جا، بیش از هر زمانى به انسان نزدیکم: هر گاه خشمگین شدى به یاد من باش، هر گاه میان دو نفر داورى کردى به یاد من باش، و هر گاه با زنى «نا محرم» تنها بودى و هیچ کس با شما نبود به یاد من باش.». [1]

دومین گناهی که در این چت به چشم می‌خورد، گفتگوی با نامحرم است؛ البته صرف گفتگوی با نامحرم حرام نیست بلکه مراجع بزرگوار تقلید در این خصوص فرموده‌اند:  «حرف زدن با نامحرم به مقداری که ضرورت باشد و مفسده نداشته باشد و با قصد لذت هم نباشد، اشکال ندارد ،ولی با قصد لذت حرام است». [2]
«چت کردن با جنس مخالف اشکال دارد، و غالبا پیامدهای منفی به همراه دارد، مگر اینکه مقدمه ازدواج باشد یا ضرورت دیگری در بین باشد که در این صورت به مقداری که جهت ازدواج لازم است، و به مقداری که ضرورت باشد و مفسده نداشته باشد ،اشکالی ندارد».[3]

وقتی پسر می‌تواند با هم جنس خودش چت کند، اما باز به دنبال جنس مخالف است هدفش چه می‌تواند باشد؟ آیا هدف ازدواج است؟ آیا هدف تحصیل علم است؟ یا این که هدف شهوت‎رانی و هوس‎بازی و لذت بی‎قید و شرط است؟

با توجه به این که وقتی دو نامحرم با هم خلوت می‌کنند و مشغول گفتگو می‌شود نفر سومی که شیطان باشد نیز خودش را با عجله می‌رساند، می‌شود فهمید که احتمال این که هدف شهوت و هوس رانی باشد دور از انتظار نیست؛ چرا که شیطان برای رخنه کردن در وجود انسان از راه‌های مختلفی وارد می‌شود و برای این که دختر و پسری را به گناه بکشد اول این گونه وسوسه می‌کند که روابط فقط در حد احوال پرسی و بدون کلمات عاشقانه و شهوت رانی و هوس بازی باشد.

همان گونه که از معصوم نقل شده که فرمودند: «ابلیس به موسى علیه السلام گفت: اى موسى! با زنى که به تو حلال و محرم نیست خلوت مکن؛ زیرا هیچ مردى با زنِ نا محرم، تنها نشد، جز این که من شخصاً، و نه یارانم، با او باشم».[4]

البته ممکن است روزهای اول، چت رنگ و بوی لذت و شهوت نداشته باشد اما به مرور زمان این روابط به انحراف می‌رسد چرا که  همان گونه که حضرت علی علیه‎السلام در این خصوص می‌فرماید: «اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد و دل‌ها را منحرف می‌سازد .»[5]

سومین گناهی که در این چت وجود دارد دروغ گویی طرفین است، هم دختر و هم پسر...

بسیاری از انحرافات، به خصوص انحرافات جنسی و آلوده شدن دختران و پسران و تباه شدن زندگی‌ها ریشه در دروغ دارد، چرا که اگر همه رذائل را در اتاقی زندانی کنند، کلیدی که همه را آزاد کرده و در صحنه احتماع و مردم پخش می‌کند دروغ گویی است همان گونه که در روایتی از وجود نازنین امام عسکری علیه السلام نقل شده که حضرت فرمودند: «زشتى‏‌ها را در خانه‌‏اى گذاشته‏‌اند و دروغ را کلید آن خانه قرار داده‌‏اند.».[6]

اگر دختر و پسری که با هم چت می‌کنند واقعیت را بیان کنند و بگویند هدف اصلی در این چت چیست، قطعا به گناه و انحراف کشیده نمی‌شود؛ اصلا سراغ چت نمی‌روند، آدمی زمانی سراغ چت می‌رود که به دروغ از شهوت به عشق تعبیر می‌کند و کلمه «دوست دارم» را وسیله‌ای جهت رسیدن به شهوت و هوس‌رانی قرار می‌دهد و در این صورت است که گناهانی مانند زنا و خیانت، و...سر و کله‌شان پیدا می‌شود.

با توجه به مطالب قوق می شود به این نتیجه رسید که انسانی که در فضای مجازی مشغول به فعالیت است باید مواظب باشد که با نامحرم وارد چت نشود مگر آن حد و اندازه حلالی که مراجع عظام تقلید بیان کرده‌اند و مواظب باشد که به دروغ و فریب کاری مبتلا نشود.

-------------------------------

منابع:

[1]. «الإمامُ الباقرُ علیه السلام : لَمّا دَعا نوحٌ علیه السلام رَبَّهُ عَزَّ و جلَّ على قَومِهِ أتاهُ إبلیسُ لَعَنَهُ اللّه ُ فقالَ : یا نوحُ... اذکُرْنی فی ثلاثةِ مَواطِنَ ، فإنّی أقرَبُ ما أکُونُ إلى العَبدِ إذا کانَ فی إحداهُنَّ : اُذکُرْنی إذا غَضِبتَ ، و اذکُرْنی إذا حَکَمتَ بینَ اثنَینِ ، و اذکُرْنی إذا کُنتَ مَع امرأةٍ خالیا لَیسَ مَعَکُما أحَدٌ.» [میزان الحمه حدیث شماره ۹۵۷۱]
[2]. .آیت الله مکارم، استفتائات جدید، ج2،سؤال 1387.
[3].  آیت الله مکارم شیرازی، بخشی از مسائل کثیر الابتلاء، مسئله 89.
[4]. «قال رسول الله قال:مَن کانَ یُؤمِنُ باللّه ِ و الیَومِ الآخِرِ فلا یَبیتُ فی مَوضِعٍ یَسمَعُ نَفَسَهُ امرأةٌ لَیست لَهُ بمَحرَمَةٍ ». [میزان الحکمه روایت شماره ۱۸۷۵۷]
[5].  وسائل الشیعه، ج 7، ص 76.
[6]. «جعلت الخبائث کلها فی بیت واحد و جعل مفتاح‌ها الکذب» [جامع الاخبار، ص 418، فصل فى الکذب و الصدق، ح 1162]

۰

الگوهای رفتاری پیامبر (ص)با کودکان

احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ

الگوهای رفتاری پیامبر (ص)با کودکان

رهروان ولایت ـ پرسش:چند نمونه از الگوهای رفتاری پیامبر با کودکان را بنویسید؟

پاسخ:

در آغاز بیان مقدمه‌ای را به عنوان چراغ راهنمای زندگی لازم می دانیم.

کودکان از یک سو مزرعه وسیع استعدادها و تپه‌های معادن طلا و نقره های ناب فطری و طبیعی هستند. از سویی دیگر نیازهای روحی، روانی و جسمی گوناگون و زیادی دارند. از این رو فرزندان نیازمند پدران و مادران، خانواده، معلمان و مربیانی هستند که آن استعدادها و معادن پُر قیمت و نفیس را بشناسند و هم راه رسیدن و دستیابی به آن را بَلَد باشند، و هم از چگونگی پَردازش و تحلیل و تخلیص و تربیت و رشد و تعالی آن ها سر در بیاورند،  هم از ارزش و بهای آن آگاهی لازم داشته باشند.

 قطعا تنها آفریدگار جهان و انسان است که از کم و کیف استعدادها و معادن به ودیعه نهاده شده در درون انسان آگاهی کامل دارد. راه صحیح رشد و تربیت هر چیزی را به گونه کامل می داند. بعد از خداوند جهان آفرین، خلفای او در زمین یعنی پیامبران و امامان علیهم السلام که آیینه جمال و زیبایی های خدا در جهان هستند و علوم آنان نشأت گرفته از علوم اوست، شناخت و آگاهی کاملی در مورد انسان و وسعت و تنوع استعدادهای او و چگونگی تربیت و تعالی کودکان دارند.

پس در علوم انسانی به ویژه در مسایل تربیتی تنها باید به مکتب وحی تکیه کرد. الگوهای تربیتی را باید تنها از جانشینان خدا و انبیا و ائمه(علیهم السلام) دریافت کرد.

همان گونه که قرآن کریم فرموده: لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة؛[1] همه حرف ها و خلق و خوی ها و رفتارهای پیامبر الگو و اسوه برای بشرند. ائمه اطهار (علیهم السلام) مظهر و تجلیگاه اخلاق و رفتار و سیره و سنت پیامبر اکرم هستند، زیرا آنان در واقع یک نورند در چهارده جسم مطهر. پس هر نکته ای از هر یک از آنان نقل می شود، سخن همه آنان است. الگوهایی که از پیامبر یا از هر امامی نقل می شود، همان شیوه و روش را معصوم دیگری نیز دارد.

البته در این جا تنها می توانیم به چند نمونه از آن ها اشاره کنیم.

الف- بوسیدن و محبت به فرزندان:

بی شک یکی از اساسی ترین نیازهای انسان پس از نیاز های زیستی، نیاز به محبت است به گونه ای که اگر این نیاز برآورده شود کودک تا حد بسیاری در برابر نیازهای زیستی مقاومت کرده آن را تحت تأثیر خود قرار می دهد.

«التلطف بالصبیان من عادة الرسول؛ [2] لطف و محبت کردن به کودکان یکی از عادات پسندیده پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) بود» زیرا نوازش و محبت به کودک به او اعتماد به نفس می بخشد. ریشه محبت را در درون شان استوار می گرداند.

ب- بازی کردن با کودکان: یکی از راه های اظهار محبت به کودکان، شرکت بزرگسالان در بازی آن ها با شیوه کودکانه است. این کار سبب فزونی شخصیت آنان می شود. رسول اکرم(صلی الله علیه واله و سلم) فرمود: آن کس که نزد او کودکی است، باید در پرورش وی کودکانه رفتار نماید. [3] حضرت نیز با نوه هایش یعنی امام حسن و امام حسین(علیه السلام)کودکانه بازی می کرد. [4]

ج- سلام کردن به کودکان:

پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) همیشه به کودکان سلام می کرد. در روایتی از انس آمده است: ما در حال بازی بودیم که پیامبر (صلی الله علیه واله و سلم) از کنار ما گذشت و گفت: « السلام علیکم یا صبیان؛[5] سلام بچه ها.»

د- با احترام صدا کردن کودک:

معصومان (علیهم السلام) همواره کودکان را با احترام و نام نیک صدا می کردند. هنگام صحبت با فرزندان خویش از لفظ«یا بُنِیَّ؛‌[6] فرزند عزیزم،» استفاده می کردند.

ه- پرهیز از خشونت با کودکان:

حضرات معصومین (علیهم السلام )علاوه بر اینکه خود با کودکان خشن نبودند، اگر کسی نیز با آنها با خشونت برخورد می کرد، او را از این کار نهی می کردند. [7]

______________

پی نوشت ها:

[1]. احزاب آیه 21.

[2]. مولی محسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، تهران: مکتبة الصدوق، 1340ش، ج3، ص366.

[3]. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت، 1409ق، ج15، ص203.

[4]. محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، قم: دار الحدیث، 1416ق، ج10، ص701 حدیث های 22331- 22333.

[5]. سید علی حسینی زاده، تربیت فرزند، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1391 ش، چ11، ص 107.

[6]. همان، ص 109.

[7]. همان، ص111.

منبع گردآوری: نرم افزار پیامبر مهربانی،‌ مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

۰

فتاوی رهبر انقلاب درباره امر به معروف

علمای دین احکام امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ رهبری انقلاب

فتاوی رهبر انقلاب درباره امر به معروف

امام حسین(ع) قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است، انجام دهد. این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است.

به گزارش فرهنگ نیوز، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (KHAMENEI.IR) همزمان با ایام محرم و صفر طی فراخوانی اعلام کرد به پرسش‌های شرعی مخاطبان که مربوط به احکام امر به معروف و نهی از منکر است، پاسخ می‌دهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین فلاح‌زاده عضو دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای و رئیس مرکز موضوع‌شناسی احکام فقهی- به پرتکرارترین سؤالات مطابق با فتاوای ایشان پاسخ داده‌است که در ادامه آن را می‌خوانید:

* معنای امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ شرایط و مراحل آن کدام است؟ و چه روش‌هایی دارد؟

معروف یعنی شناخته‌شده و منکر یعنی ناشناس؛ آنچه را که دین به رسمیت می‌شناسد و قبول دارد، اینها معروف است؛ آنچه را که دین به رسمیت نمی‌شناسد و انکار می‌کند و نهی می‌کند، اینها منکر است؛ یا به تعبیر خیلی ساده‌تر، همه‌ی خوبی‌ها در حوزه‌ی دین، اینها معروف است و تمام زشتی‌ها و بدی‌ها منکر است؛ و در اصطلاح فقهی به مجموعه‌ی واجبات و مستحبات، معروف گفته می‌شود و محرمات و مکروهات، منکر است. گرچه در مرحله‌ی اول، امر به واجبات و نهی از محرمات و معاصی و گناهان مطرح است؛ اما امر به مستحبات و نهی از اعمال مکروه، آن هم مستحب و خوب است.

اما امر به معروف و نهی از منکر شرایط و مراحلی دارد؛ شرط اول این‌ است که باید معروف‌ها و منکرها را بشناسد؛ نیاز نیست این شناخت به تفصیل و با جزئیات باشد؛ بلکه باید قبل از آنکه کسی را امر به معروف و نهی از منکر کنیم، اجمالاً بدانیم کاری که این شخص ترک کرده است، واجب و معروف بوده که بر ما واجب و لازم می‌شود تا او را امر کنیم به انجام آن؛ یا اینکه باید بدانیم کاری را شخص قصد دارد انجام دهد حرام است تا بتوانیم او را نهی کنیم.

بنابراین باید هم معروف‌ها و هم منکرها را بشناسیم تا زمانی که نهی می‌کنیم دچار اشتباه نشویم. گاهی وقت‌ها انسان خیال می‌کند کاری که شخصی انجام می‌دهد حرام است، درصورتی‌که حرام نیست.

بنابراین مرحله‌ی اول، آگاهی اجمالی خود شخص به معروف‌ها و منکرها است. یعنی از نظر دینی باید بداند که چه کارهایی معروف و چه کارهایی منکر است.

شرط دوم این است که احتمال تأثیر در طرف مقابل وجود داشته باشد؛ امر به معروف و نهی از منکر برای این است که به معروف عمل شود و معروف اقامه شود، منکر برچیده شده و ترک شود. بنابراین ما وقتی امر به معروف می‌کنیم باید احتمال بدهیم که این کار تأثیر دارد، از نظر احکام دینی فرد آمر یا ناهی یا باید بداند که امر و نهی‌اش مؤثر است یا لااقل احتمال بدهد که تأثیر می‌گذارد.

اما اگر می‌دانیم که امر و نهی ما اثر ندارد یا نمی‌دانیم اثر دارد یا نه، واجب نیست که امر به معروف و نهی از منکر کنیم.

شرط سوم این است که امر و نهی مفسده‌ای نداشته باشد؛ مفسده به این معنا که ضرر جانی، مالی و آبرویی نداشته باشد؛ اگرچه فرموده‌اند که منظور از ضرر مالی در اینجا، ضرر جزئی نیست، بلکه ضرر معتنابه است.

شرط چهارم اینکه شخص گناهکار بر استمرار گناه، اصرار و سماجت داشته باشد.

اما مراحل امر به معروف و نهی از منکر:

۰

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری اول)

بانک تصاویر علمای دین احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ نماز

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری اول)

منظور از اقامه نماز چیست؟

اقامه نماز
اقامه به معنای پابرجایی و دوام بخشیدن و ادای حق هر چیز به تمام و کمال است.
معنای اقامه نماز:
معنای اقامه نماز عبارت است از حضور دائمی و فعال نماز و استمرار آثار و برکات آن در زندگی فردی و اجتماعی

بدان که تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود.

حضرت علی علیه السلام در نامه حکومتی خود به محمدبن ابوبکر فرمودند:
بدان که تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود.

“واعْلَمْ أنَّ کُلّ شی ءٍ مِنْ عملک تبعٌ لِصَلاتِک”

خوشا به حال مومنانی که نمازشان را با خشوع می خوانند

خوشا به حال مومنانی که نمازشان را با خشوع می خوانند

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ

خشوع در نماز این است که چشم خود به زیر بیاندازی وهمه توجهت به نماز باشد

منبع:سایت گروه اینترنتی رهروان ولایت

۱

توبه در آخرین لحظه

قرآن وحدیث احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ

توبه در آخرین لحظه

توبه در آخرین لحظه

رهروان ولایت ـ توبه‎ی خلاف‎کارانی که درآستانه‎ی مرگ توبه و اظهار پشیمانی می‎کنند، پذیرفته نیست.وقتی فرعون در غرقاب آب قرار گرفت، به فکر توبه افتاد و در آخرین لحظه فایده ندارد وقتی انسان مرگ را نزدیک می‎بیند.
توبه

سوالی که برای بعضی از ما ممکن است پیش بیاید، این هست که: آیا در آخرین لحظه توبه پذیرفته خواهد شد؟

جواب این سوال را در یکی از آیات مبارکه قرآن بدست می‎آوریم:

درآیه «وَ جاوَزْنا بِبَنی‏ إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْیاً وَ عَدْواً حَتَّى إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ*آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدینَ»[یونس/90 و91]

و بنی اسرائیل را از دریا (رود نیل) گذراندیم، پس فرعون و لشکریانش آنها را از سر ظلم و عدوان دنبال نمودند، تا آن گاه که او را حالت غرق شدن در رسید، گفت: ایمان آوردم که خدایی جز همان که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند نیست و من از تسلیم شدگانم. (به او گفته شد) الآن (که وقت توبه گذشته)؟! در حالی که پیش از این نافرمانی کردی و از تبهکاران بودی.

قبل از وارد شدن به پاسخ اصلی، درمورد کلمه (بحر) نکته‎ای را یادآور شویم و اینکه منظور از بحر، همان رودخانه دریاگونه نیل است. عبور از آن به فرمان الهی بود که به حضرت موسی علیه‎السلام فرمان داد عصایش را به رود نیل بزند، آب شکافته وکف آن خشک شد و حضرت موسی علیه‎السلام و همراهانش از آن عبور کردند.

توبه کردن وایمان آوردن هنگام مرگ، بی اثر است. همانطور که خدای متعال درسوره نساء می‎فرماید: «ولَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلیماً»[نساء/18]
و برای کسانی که همواره گناهان را مرتکب می‎شوند تا چون مرگ یکی از آنان فرا رسد (یقین به مرگ پیدا کند یا حواس ظاهرشان آثار عالم برزخ را درک نماید) گوید: من الآن توبه کردم و نیز برای آنان که در حال کفر می‎میرند ( پذیرش) توبه نیست آن‎هایند که برایشان عذابی دردناک آماده کرده‎ایم.

توبه‎ی خلاف‎کارانی که درآستانه‎ی مرگ توبه و اظهار پشیمانی می‎کنند، پذیرفته نیست. وقتی فرعون در غرقاب آب قرار گرفت، به فکر توبه افتاد و در آخرین لحظه فایده ندارد وقتی انسان مرگ را نزدیک می‎بیند.

متاسفانه بعضی هم این‎گونه هستند و می‎گویند: جوانیم، بگذارید جوانی کنیم، هرکار خواستیم انجام دهیم، بعد که پیر شدیم، تویه می‎کنیم و نماز می‎خوانیم و روزه می‎گیریم.

از کجا معلوم که به پیری برسند و از کجا معلوم که موفق به توبه شوند؟ ضمن این‎که کسی که عمری دنبال خدا نبوده و عادت به معصیت پیدا کرده است، بسیار سخت است که در پیری برگشته و توبه کند.

در همین مورد سوالی را علامه طباطبایی جواب می دهند:

توبه چه کسانی پذیرفته نیست؟

پاسخ:

توبه همه توبه‏‎کاران قبول است، مگر دو نفر: یکی توبه گنه‎کاری که در توبه کردن امروز و فردا می‏‎کند، تا لحظه مرگش فرا رسد و دوم توبه کافر بعد از مردنش.[1]

روایتی از امام رضا علیه‎السلام نقل شده است که فرمودند: سرتا پای فرعون غرق در زره و سلاح بود و طبق قاعده می‎بایست پس از غرق شدن به قعر دریا برود، ولی امواج، آن بدن سنگین را (برای عبرت آینده‎گان) به ساحل بلندی افکند. که این خود یک معجزه بود.[2]

-----------------------------

پی نوشت:

[1]. ترجمة المیزان :ج4/ص383
[2]. تفسیرصافی:ج2/ص175

منبع:سایت گروه اینترنتی رهروان ولایت

۰

دوباره به دام زلیخا می افتاد، می توانست رهایی یابد؟

سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ

دوباره به دام زلیخا می افتاد، می توانست رهایی یابد؟

در قرآن کریم آمده است که خداوند پیامبران را به انواع امتحانات آزمایش کرده است، آیا اگر حضرت یوسف دوباره به دام زلیخا می افتاد، می توانست رهایی یابد؟ خدا فقط یکبار او را آزمود، در صورتی که اکنون می بینیم خدا این امتحان را چندین بار بر روی انسان هایی که ظرفیت آنها مثل پیامبران نیست گذاشته است؟

پاسخ:

برترین جهاد، در اسلام جهاد با نفس است، که در حدیث معروف پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ «جهاد اکبر» خوانده شده، یعنی برتر از جهاد با دشمن که «جهاد اصغر» نام دارد، اصولاً تا جهاد اکبر به معنی واقعی در انسان پیاده نشود، در جهاد با دشمن پیروز نخواهد شد. در قرآن مجید صحنه های مختلفی از میدان جهاد اکبر در رابطة‌ با پیامبران و سایر اولیای خدا ترسیم شده است. که سرگذشت یوسف و داستان عشق آتشین همسر عزیز مصر، یکی از مهمترین آنها است، گر چه قرآن مجید تمام زوایای آن را به خاطر اختصار تشریح نکرده است. یوسف از میدان این مبارزه رو سفید درآمد به سه دلیل: نخست این که خود را به خدا سپرد و پناه به لطف او برد، «قال معاذ الله». و دیگر این که قدر شناسی و خیانت نکردن نسبت به عزیز مصر که در خانة‌ او زندگی می کرد. همچنین شکر گذاری نسبت به نعمت های بی پایان خداوند که او را از قعر چاه به محیط امن و آرامی رسانید، از این روی وی را بر آن داشت که به گذشته و آیندة خویش بیشتر بیندیشد و تسلیم طوفانهای زودگذر نشود. سوم اینکه خودسازی یوسف و بندگی توام با اخلاص او به او قوت و قدرت بخشید که در این میدان بزرگ در برابر وسوسه های مضاعفی که از درون و برون به او حمله ور بود زانو نزند.(1)
این خود درسی است برای همة انسان های آزاده ای که می خواهند در میدان جهاد نفس بر این دشمن خطرناک پیروز شوند. یقینا اگر بارها و بارها حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ به چنین ابتلائات و امتحاناتی می افتاد، سربلند و سرافراز بیرون می آمد، چرا که علم و ایمان و تربیت انسانی و ملکات فاضلة اخلاقی و همچنین مقام نبوت و معصوم بودن حضرتش از گناه و امداد غیبی و کمک معنوی که به دنبال غلبه بر هوای نفس خویشتن، همراه انسان می شود، مانع ارتکاب چنین گناهی می شود.
ما نیز اولا هیچ گاه نباید خود را در معرض چنین ابتلائات و امتحاناتی قرار دهیم. چنانکه در احادیث و روایاتی که از ائمة طاهرین ـ علیهم السلام ـ صادر شده است، به شدت از خلوت کردن با نامحرم نهی شده ایم. ثانیاً با تقوی پیشه کردن و دوری از محرمات و انجام فرائض و واجبات نیروی ایمان الهی را در خود تقویت کنیم. ثالثاً همیشه و در همه جا توکلّ مان به خدا باشد و خود را به خدا بسپاریم و به لطف او پناه آوریم. چنانکه قرآن مجید نجات یوسف را از این گرداب خطرناک که همسر عزیز مصر بر سر راه او ایجاد کرده بود، به خدا نسبت می دهد و می گوید ما سوء و فحشاء را از یوسف برطرف ساختیم.
ولی با توجه به آیات بعد که می گوید او از بندگان مخلص ما بود، این حقیقت روشن می شود که خداوند بندگان مخلص خود را هرگز در این لحظات بحرانی، تنها نمی گذارد و کمک های معنوی خود را از آنان دریغ نمی دارد، بلکه با الطاف خفیة خود و مددهاهی غیبی که توصیف آن با هیچ بیانی ممکن نیست،‌ بندگان خود را حفظ می کند و این در واقع، پاداشی است که خدای بزرگ به این گونه بندگان می بخشد، پاداش پاکی و تقوی و اخلاص.(2)
انسان باید به این نکته توجه داشته باشد،‌که وقتی به چنین ابتلاء و امتحانی گرفتار شد و به خاطر خدا چشم بر این گناه بست، خداوند آن چنان نور علم و ایمان و یقین را در دل او روشن و منور می سازد و آن چنان شیرینی و لذت و زیبایی ترک گناه بر دل او می نشیند، که از گناه فرار می کند و مواهبی عظیم که ثمرة روشن بینی های قلبی است،‌جایزه ای است که خداوند به این گونه اشخاص می بخشد.
چنانکه در احوالات شیخ رجبعلی خیّاط از بزرگ مردان عرصة‌ معنوی معاصر ما نقل شده است که به چنین ابتلائی و امتحانی گرفتار می شود، ولی با رهیدن از آن، خداوند سرچشمة جوشان معرفت ربوبی را در درون او به غلیان در می آورد و چشم بصیرت او باز می شود و ره صد ساله را یک روزه می پیماید، و به مقامات بلندی دست می یابد و ما نیز باید با توکل بر خدا و پیشه کردن تقوی ره چنین بپیماییم. و آنچه را که مرضیّ خداوند است انجام دهیم.
کسی که در مقام ابتلاء و امتحان الهی قرار بگیرد، و تقوی پیشه کند، خداوند متعال نور حقیقت را در دل او روشن و منور می فرماید و به برکت آن دیگر مرتکب گناه نمی شود و دید و درک نیرومندی می خواهد و نورانیت و روشن بینی فوق العاده ای می خواهد که ثمرة درخت تقوی است. و این آیة‌ مبارکه یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقاناً(3) ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر تقوی الهی پیشه کنید، خداوند برای شما وسیله ای برای جدایی حق از باطل قرا می دهد.
و اگر انسان این نیروی عظیم حقیقت یابی را در اثر پرهیزگاری و تقوی به دست آورد، دیگر در دام هوی و هوس ها نمی افتد و از ابتلائات و امتحانات الهی سربلند بیرون می آید، و حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ هم در چنین ابتلائی چشم بر گناه فرو بست، و خداوند این روشن بینی را به او اعطاء کرد که دیگر در دام هوی و هوس هیچگاه نیفتد، و چون در چنین امتحان و ابتلایی حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ سربلند بیرون آمد، دیگر لزومی ندارد، خداوند بار دیگر او را به چنین امتحانی ابتلاء سازد.‌ چرا که با سربلند بیرون آمدن از امتحان، بار دیگر انسان را به همان ابتلاء امتحان نمی کنند، مگر اینکه حکمت های دیگری در کار باشد. چنانکه در مدرسه یا دانشگاه وقتی از کسی امتحان گرفتند، و او سربلند از این امتحان بیرون آمد دیگر بار، مورد آزمون قرار نمی گیرد. امتحانات الهی نیز به گونه ای است که وقتی انسان آن را با موفقیت سپری کرد، به مقام معنوی و انسانی بالاتری دست خواهد یافت که در آن مرتبه امتحان او شکل دیگری خواهد داشت و نیازی به تکرار امتحان گذشته نیست، چون امتحان گذشته مربوط به مرتبه و مقام معنوی پائین تر بود.
در آخر ذکر این نکته مهم ضروری است که به نظر اکثر علمای شیعه، همه انبیاء چه قبل از مقام نبوت و چه بعد از آن، دارای مقام عصمت از گناه و لغزش هستند چه کبیره و چه صغیره، چه سهوی و چه عمدی. از این روی حضرت یوسف هم، همیشه و همواره اگر در چنین امتحانی قرار می گرفت مقام عصمتش هرگز چنین اجازه ای به او نمی داد که چنین گناه و معصیتی انجام دهد چرا که آن ها با اختیار و علم لدنی خویش، حقیقت زشتی گناه را می بینند و از آن دوری می گزینند.

پاورقی:

1. مکارم شیرازی، ناصر با همکاری جمعی از دانشمندان، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج 9، ص 375.
2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 9، ص 277.
3. انفال: 29.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

منبع:سایت گروه اینترنتی رهروان ولایت

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)