جستجو
بایگانی
- آذر ۱۴۰۳ (۱۹)
- آبان ۱۴۰۳ (۷)
- مهر ۱۴۰۳ (۹)
- شهریور ۱۴۰۳ (۸)
- مرداد ۱۴۰۳ (۴)
- تیر ۱۴۰۳ (۱۴)
- خرداد ۱۴۰۳ (۲۰)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۲۲)
- فروردين ۱۴۰۳ (۲۴)
- اسفند ۱۴۰۲ (۳۰)
- بهمن ۱۴۰۲ (۲۵)
- دی ۱۴۰۲ (۲۶)
- آذر ۱۴۰۲ (۸)
- آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
- مهر ۱۴۰۲ (۹)
- شهریور ۱۴۰۲ (۲)
- مرداد ۱۴۰۲ (۷)
- تیر ۱۴۰۲ (۴)
- خرداد ۱۴۰۲ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۱۲)
- فروردين ۱۴۰۲ (۱۴)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱۷)
- بهمن ۱۴۰۱ (۲۰)
- دی ۱۴۰۱ (۲۷)
- آذر ۱۴۰۱ (۱۶)
- آبان ۱۴۰۱ (۱۷)
- مهر ۱۴۰۱ (۱۵)
- شهریور ۱۴۰۱ (۱۷)
- مرداد ۱۴۰۱ (۱۰)
- تیر ۱۴۰۱ (۱۱)
- خرداد ۱۴۰۱ (۱۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱۹)
- فروردين ۱۴۰۱ (۹)
- اسفند ۱۴۰۰ (۴)
- بهمن ۱۴۰۰ (۱۰)
- دی ۱۴۰۰ (۱۱)
- آذر ۱۴۰۰ (۸)
- آبان ۱۴۰۰ (۱۰)
- مهر ۱۴۰۰ (۱۲)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱۰)
- مرداد ۱۴۰۰ (۹)
- تیر ۱۴۰۰ (۸)
- خرداد ۱۴۰۰ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۹)
- فروردين ۱۴۰۰ (۹)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۹ (۲۴)
- دی ۱۳۹۹ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۹ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۹ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۹ (۱۶)
- شهریور ۱۳۹۹ (۱۴)
- مرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۹)
- خرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۹ (۱۶)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۸ (۱۹)
- دی ۱۳۹۸ (۴۲)
- آذر ۱۳۹۸ (۱۴)
- آبان ۱۳۹۸ (۱۴)
- مهر ۱۳۹۸ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۱۷)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- خرداد ۱۳۹۸ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۲)
- دی ۱۳۹۷ (۲۱)
- آذر ۱۳۹۷ (۶)
- آبان ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۵)
- شهریور ۱۳۹۷ (۳)
- مرداد ۱۳۹۷ (۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۵)
- خرداد ۱۳۹۷ (۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۳)
- فروردين ۱۳۹۷ (۹)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۶ (۲۳)
- دی ۱۳۹۶ (۷)
- آذر ۱۳۹۶ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۶ (۱۶)
- مهر ۱۳۹۶ (۵)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۵)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱۶)
- تیر ۱۳۹۶ (۳۰)
- خرداد ۱۳۹۶ (۳۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۲۶)
- فروردين ۱۳۹۶ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶۰)
- بهمن ۱۳۹۵ (۵۱)
- دی ۱۳۹۵ (۵۸)
- آذر ۱۳۹۵ (۴۵)
- آبان ۱۳۹۵ (۵۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۹۳)
- شهریور ۱۳۹۵ (۷۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۷۵)
- تیر ۱۳۹۵ (۷۰)
- خرداد ۱۳۹۵ (۵۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۸۸)
- فروردين ۱۳۹۵ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۴ (۴۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۷۳)
- دی ۱۳۹۴ (۱۰)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۵)
- مهر ۱۳۹۴ (۲)
- شهریور ۱۳۹۴ (۴)
- مرداد ۱۳۹۴ (۶)
- تیر ۱۳۹۴ (۱۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۸)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲۸)
- دی ۱۳۹۳ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۳ (۵۶)
نويسندگان
- سرباز ولایت (2421)
پربحث ترين ها
-
-
کاریکاتور:: حجاب یا بی حجاب؟
۹۳/۰۹/۱۰ -
-
-
لطفا قیمت این تصاویر را مشخص کنید
۹۵/۰۱/۲۴ -
نـامـه ای بـرای خـواهـرم !
۹۵/۰۱/۱۶ -
عملی لذت بخش اما دردناک!
۹۵/۰۱/۱۴ -
-
-
آخرين نظرات
پيوندها
۶۹ مطلب با موضوع «پرسش وپاسخ» ثبت شده است
احکام مراسم عروسی و نهی از منکر در مجلس عروسی
سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ ازدواج
احکام مراسم عروسی و نهی از منکر در مجلس عروسی
هر روز در گوشه و کنار شهر شاهد برگزاری مراسم مختلف عروسی هستیم.
شاید خیلی از ما هم جزو مهمانان یا برگزارکنندگان این مراسم باشیم. متأسفانه برخی از این مجالس به بهانههایی مثل اینکه « یک شب ، هزار شب نمیشود » تبدیل به مجلس گناه میشود. خیلی از افراد هم بهدلیل ناآگاهی از مسائل شرعی، با حضور در این مجالس گرفتار گناه میشوند. اما گاهی « یک شب هزار شب می شود » و اعمال آن بر کل زندگی ما اثر می گذارد .
اینجا میتوانید با برخی از احکام مراسم عروسی آشنا شوید. همراه بنیانا باشید
مراسم عروسی برویم یا نه؟
حکم کلی: رفتن به مجالسی که انسان علم دارد در آنجا لهو و لعب برپا میشود جایز نیست مگر برای نهی از منکر و جلوگیری از ارتکاب گناه. بنابراین رفتن یا نرفتن به مجلس عروسی بستگی به شکل برگزاری آن دارد. اگر مجلس بهگونهای نباشد که عنوان مجلس لهو و حرام و معصیت بر آن صدق کند و حضور در آن مفسدهای نداشته باشد و درضمن حضور و نشستن در آن تأیید کار حرامی محسوب نشود، اشکال ندارد.
نکته: اگر دستزدن در مجالس عقد و عروسی به نحو لهوی باشد اشکال دارد و اگر بهطور متعارف باشد، اشکال ندارد. لهوی در اینجا یعنی حالتی از دستزدن و خواندن است که مثلا حالت رقص در انسان بهوجود میآورد.
سؤال: اگر رفتن به عروسی بهخاطر احترام به عادتهای اجتماعی باشد آیا بهعلت احتمال، انجام عمل حرام اشکال شرعی دارد؟
اصل شرکت در عروسیهایی که احتمال عمل حرام در آنها وجود دارد تا زمانی که بهعنوان تأیید انجامدهنده کار حرام محسوب نشود و موجب ابتلا به حرام هم نشود، اشکال ندارد.
حضور در مجالس مختلط عروسی
حکم کلی: مجالس مختلط عروسی مصداق واضح مجلس حرام است. شرکت در مجلس حرام اگر به نوعی تأیید کار حرام باشد، جایز نیست مگر اینکه شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود داشته باشد.
اما اگر میدانیم در فلان مجلس قرار است کار حرامی صورت بگیرد و ما نیز توان نهی نداریم، در حالت معمولی حضور جایز نیست، مگر اینکه عدمحضورمان مفسدههایی داشته باشد که بیشتر از مفسده حضور در آن مجلس باشد که در این صورت حضور به مقدار ضرورت اشکالی ندارد. فرض کنید عدمحضور شما در آن مجلس باعث درگیریهایی بین فامیل شود. در این حالت به حداقل حضور در محفل حرام اکتفا کنید.
گاهی نیز ممکن است حضور شما اگرچه مانع کامل ارتکاب حرام نمیشود، اما باعث شود گناه کمتری صورت گیرد و همین حضور شما باعث حیای آنها از ارتکاب حرامهای بیشتر شود؛ در این صورت نیز حضور شما اگر مفسده نداشته باشد، حتی ممکن است لازم نیز باشد.
سؤال: اگر مردی وارد عروسی شود و در آنجا زن بیحجابی باشد و مرد بداند که نهی از منکر تأثیری ندارد، آیا واجب است مجلس را ترک کند؟
اگر خروج از مجلس معصیت بهعنوان اعتراض، مصداق نهی از منکر باشد، واجب است.
حضور در مجلس رقص ( احکام مراسم عروسی )
حکم کلی: در مراسم عروسی، ممکن است افرادی اقدام به رقص کنند. قبل از بیان فتوای شرعی در این زمینه باید بهمعنای رقص از نظر شرعی توجه کنیم. رقص عبارت است از حرکاتی که براساس لعب به اندام میدهند. لذا اگر براساس لعب نباشد، بلکه براساس نظمِ دارای غایت و هدف باشد، رقص نیست؛ مثل اجرای کاتا در ورزشهای رزمی که اگرچه زیباست، اما رقص نیست. یا حرکات ژیمناستیک یا نرمشهای زورخانهای.
بنابراین نکته اصلی در تعریف رقص، لعببودن حرکات است. براساس فتوای شرعی، رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است و رقص زن برای زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق کند، مثل اینکه جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، محل اشکال است و احتیاط واجب در ترک آن است؛ در غیر اینصورت هم اگر بهگونهای باشد که باعث تحریک شهوت شده و یا مفسدهای ایجاد کند و یا همراه با فعل حرام (مانند موسیقی و آواز حرام) باشد یا مرد نامحرمی حضور داشته باشد، حرام است.
در این حکم شرعی، تفاوتی بین مجلس عروسی و غیرآن نیست. شرکت در مجالس رقص هم اگر بهعنوان تأیید کار حرام دیگران محسوب شود و یا مستلزم کار حرامی باشد، جایز نیست.
نکته ۱: درباره رقص در مجلس زنانه عروسی باید گفت که اگر تبدیلکردن این جلسه به جلسه رقص، بهگونهای باشد که یکی پس از دیگری بلند شود و مفصلا برقصد، این رقص محل اشکال است. بنابراین احتیاط واجب این است که این نوع رقص انجام نگیرد؛ حتی در مجالس زنانه. پس اگر در مجلس زنانه در رقصیدن زنان اغراق کنند؛ بهطوری که مجلس را به مجلس لهو تبدیل کنند، این محل اشکال است و به احتیاط واجب، حرام است.
نکته ۲: اگر مثلا در مجلس زنانه به خواهر داماد یا خواهر عروس اصرار میکنند که حرکتی کند و بنشیند، با اینکه رقص هم صدق میکند اما در صورت رعایت سایر شرایطی که عنوان شد این رقص حرام نیست.
نکته ۳: لهوی بودن رقصیدن مرد در مقابل مردان روشنتر است؛ چون رقص زن در مجالس زنانه متعارف است؛ بهخصوص در مجالس عروسی که خیلی جنبه لهویبودن آن محسوس نیست. اما رقصیدن مرد بین مردان، از مصادیق لهو است.
نکته ۴: اگر رقص زن برای شوهرش یا برعکس، همراه ارتکاب حرامی نباشد، اشکال ندارد.
سؤال: شرکت در جشنهای عروسی که زنان و مردان در آنها مبادرت به رقص بهطور جداگانه میکنند چه حکمی دارد؟
شرکت در مجلس معصیت اگر مستلزم ارتکاب حرام باشد یا حضور در آن تأیید گناه محسوب شود، جایز نیست.
سؤال: رقص زنان در برابر مردان در مجالس عروسی روستایی که آلات موسیقی در آنها بهکار میرود چه حکمی دارد؟ و تکلیف ما در برابر آن چیست؟
رقص زنان در برابر بیگانگان و همچنین هر رقصی که موجب مفسده و برانگیختهشدن شهوت شود، حرام است و بهکارگیری آلات موسیقی و گوشدادن به آنها هم اگر بهصورت لهوی و مطرب باشد، حرام است و وظیفه مکلفین در این موارد نهی از منکر است.
نهی از منکر کردن در عروسی
حکم کلی: نهی از منکر در مجلس عروسی هم باید با همان شرایط و احکام شرعی مربوط به امربهمعروف و نهی از منکر صورت گیرد؛ یعنی باید شرایط و مراحل و مراتب آن رعایت شود که قبلا در همین صفحه، احکام آن توضیح داده شده است. یک نکته مهم که در مجالس عروسی کاربردی بهنظر میرسد این است که تکلیف امر به معروف و نهی از منکر با عدماحتمال تأثیر ساقط است. اما اگر مثلا خروج از مجلس عروسی که تبدیل به مجلس معصیت شده بهعنوان اعتراض، مصداق نهی از منکر باشد، واجب است این کار انجام شود.
مسائل متفرقه مربوط به عروسی
سؤال: کراوات زدن در شب عروسی خود یا دیگران چه حکمی دارد؟
بهطور کلی پوشیدن کراوات و یا دیگر لباسهایی که پوشش و لباس غیرمسلمانان محسوب میشوند بهطوری که پوشیدن آنها منجر به ترویج فرهنگ منحط بیگانگان شود جایز نیست.
سؤال: در بعضی از مناطق بهخصوص روستاها مجلس عروسی را در مساجد برگزار میکنند، به این صورت که مجلس رقص و آواز در خانه بر پا میشود، ولی نهار یا شام را در مسجد تناول میکنند. آیا این کار شرعا جایز است یا خیر؟
غذا دادن به دعوتشدگان در مسجد فینفسه اشکال ندارد.
سؤال: هنگام جشن عروسی چند عکس از من گرفته شد که در آنها حجاب کامل نداشتم، این عکسها در حال حاضر نزد دوستان و اقوام من هستند. آیا جمعآوری آنها بر من واجب است؟
اگر وجود عکسها نزد دیگران مفسدهای ندارد و یا برفرض ترتب مفسده، شما در دادن عکسها به دیگران نقشی نداشتهاید یا جمعکردن آنها از دیگران برای شما مشقت دارد، تکلیفی در اینباره ندارید.
همیشه راهی هست
اگر مجبور هستید برای جلوگیری از یک مفسده بزرگتر در یک مجلس عروسی که در آن فعل حرام انجام میشود حضور یابید درصورت امکان باید از گوش دادن و توجه کردن به رقص و یا موسیقی حرام، اجتناب کنید.
لذا اگر شرایط نهی از منکر فراهم نیست و نیز نمیتوانید مجلس را ترک کنید، میتوانید خود را از محل فعل حرام دور کرده و مثلا در محل تهیه پذیرایی خود را بهکار دیگری مشغول کنید و یا به نوعی توجه خود را به جای دیگری معطوف دارید.
آن مقدار از موسیقی حرام هم که ناخودآگاه به گوش شما میرسد، در این حالت ضرورت، مشکلی ندارد زیرا «گوش کردن» به موسیقی حرام، حرام است، ولی به گوش رسیدن صدای آن بدون توجه شما اشکال ندارد.
منبع:مجله بنیانا
کتاب چرا با حجاب شدم”/ صد و ده دلیل برای انتخاب حجاب اسلامی
کتابخانه اسلامی حجاب سبک زندگی اسلامی پرسش وپاسخ
کتاب چرا با حجاب شدم”/ صد و ده دلیل برای انتخاب حجاب اسلامی
در این کتاب، صد و ده دلیل برای انتخاب حجاب اسلامی، انگیزه و دلایل انتخاب پوشش اسلامی از زبان دختری که زمانی بی حجاب بوده است جمع آوری شده است، که در چهار فصل شامل: «برهان گویا، دلائل عقلی ومنطقی برای انتخاب پوشش اسلامی»، «برساحل وحی، حجاب درقرآن»، «درمحضرنور، حجاب در روایات» و «چراغ راه، داستانها و مطالب عبرت آموز» تدوین یافته است.
در یکی از دلائل عقلی از فصل اول میخوانیم: «حجاب من به مردها میفهماند که من به آسانی پیدا نمی شوم و قابل دسترس نیستم. چون به هر زنی نگاه کند، او خود را پوشانده است. اگرچه در ظاهر به زنان گفته میشود که پوشیده بیرون بیایید، واقعیت آن است که به مرد گفته میشود، بهره جنسی در همه جا ممنوع! چون راه چشم که نافذترین کانال حسّی مردان است را نمی توان سدّ کرد.»
منبع:سایت باحجاب
آیا خوانندگی زنان حرام است؟+نظر مراجع تقلید
علمای دین احکام امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ
آیا خوانندگی زنان حرام است؟+نظر مراجع تقلید
آیا شنیدن صدای زنان به عنوان خواننده، از نظر شرعی دارای اشکال است؟ این پرسشی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. برای رسیدن به پاسخ برای این پرسش، باید دو فرض را مدنظر قرار داد.
فرض اول، هنگامی است که این خوانندگی موجب غنا شود. در تعریف غنا آمده که عبارت است از ترجیع صدا و گرداندن آن در حلق خواننده، به نحوى که طرب انگیز و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد. در چنین فرضی، نظر تمامی علما بر حرام بودن است.
اما در فرض دوم، یعنی غنا نداشتن صدای خواننده زن، میان علما اختلاف نظر وجود دارد.
با این توضیحات، پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:
حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای (مد ظله العالی):
اگر صداى زن (چه به صورت تک خوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان ) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسدهاى هم بر آن مترتّب نشود، اشکال ندارد، اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.
آیت الله سیستانی (مد ظله العالی):
آواز خواندن زن حرام نیست؛ مگر اینکه مشتمل بر ترقیق و تحسین که عادت مهیج شهوت شنونده باشد. در این صورت بر مردان هم حرام است و منظور از آن سخن باطلی است که با آوازی خوانده میشود که مناسب مجالس لهو و لعب باشد.
آیت الله مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
کلیه آهنگها و صداهایى که مناسب مجالس لهو و فساد است، حرام و غیر آن جایز است و فرقى در این قسمت میان مرد و زن نیست؛ ولى خوانندگى نوع مباح براى زنان در صورتى جایز است که مجلس مخصوص به جنس خودشان باشد، خواه دسته جمعى بخوانند یا به تنهایى.
آیات عظام امام خمینى (ره)، فاضل لنکرانی (ره)، بهجت (ره)، صافى گلپایگانی و وحید خراسانی (مد ظلهم العالی):
گوش دادن به صدای خوانندگی زن مطلقاً جایز نیست.
آیات عظام تبریزى (ره) و نورى همدانی (مدظله العالی):
گوش دادن به آواز زن اگر غنا نباشد و باعث التذاذ جنسى و تهییج شهوت نشود و مفسدهاى بر آن مترتب نگردد، اشکال ندارد.
منبع:فرهنگ نیوز
پیامبر چه کسانی را عفو نمیکرد؟
پرسش وپاسخ زندگی درمکتب اهل بیت ع
پیامبر چه کسانی را عفو نمیکرد؟
در مطلب پیشین، موضوع عفو را از منظر روایی و حدیثی مورد بررسی قرار دادیم. بخش دیگری از این موضوع، به نحوهی سیرهی اهل بیت علیهمالسلام مخصوصا پیامبر اکرم(ص) و حضرت امیرالمومنین(ع) در اینباره باز میگردد. برای این موضوع به سراغ دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام رفتیم. دکتر رجبی دوانی معتقدند که پیامبر(ص)، مجرمان جنگ سخت را معمولا مورد عفو قرار میداد اما مجرمان جنگ نرم را نه.
عفو بهلحاظ لغوی و اصطلاحی به چه معناست و در آموزههای دینی چه جایگاهی دارد؟
عفو و بخشش یکی از صفات برجستهی ایجابی است که بهعنوان یکی از ویژگیهای خداوند متعال نیز شناخته میشود. چنانکه میفرماید: «ان الله غفور رحیم». این بدان معناست که خداوند بخشنده است و انسانی هم که میخواهد متخلق به اخلاق الله بشود، باید در عرصههایی که خداوند دارای چنین صفاتی است، خود را نیز بدان بیاراید.
در دین مبین اسلام، عفو در برابر کسی که به شما ظلم روا داشته است، اگر در موقعیت پشیمانی قرار گرفت و شما بر آن غلبه پیدا کردید، توصیه شده است. برای نمونه، اگر در دادگاهی، ظلم طرف مقابل اثبات شود و شخص متهم نیز ابراز ندامت کند، چنین وضعی محل عفو است. اما اگر کسی قلدری کند و ما بهدلیل ترس عقبنشینی کنیم، چنین عفوی دارای ارزش نیست. عفو در مقام قدرت داشتن و از موضع قدرت، معنا پیدا میکند. در آموزههای دینی نیز عفو و بخشش دارای اهمیت فراوانی است؛ چنانکه امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «در عفو لذتی وجود دارد که در انتقام نیست.» این آموزه روح بزرگ اخلاقی و انسانی مدنظر در اسلام را نشان میدهد.
آیا در آموزههای دین اسلام عفو تحت هر شرایطی توصیه شده یا تابع شرایط خاص خود است؟
نباید از عفو برداشت غلطی صورت پذیرد. همانطور که گفتم، اولاً پشیمانی از عمل و ثانیاً غلبه داشتن، از جمله مهمترین شرایط عفو است. اسلام هم عفو و هم انتقام را در آموزههای اخلاقی خود مدنظر دارد. مثلا قصاص یک حق طبیعی است که خداوند متعال آن را قرار داده است تا هر زمان که فرد در معرض ظلم قرار میگیرد، بتواند از آن استفاده کند: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَاْ أُولِیْ الأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ».
علاوه بر این، در حالتی که جرم جنبهی اجتماعی داشته باشد، حتی در صورت عفو از سوی مظلوم نیز حکومت اسلامی نباید از جنبهی عمومی جرم بگذرد تا جرم کردن و پس از آن بخشیده شدن، به یک عادت بد اجتماعی تبدیل نشود. در اینجا برای اینکه بدعت صورت نگیرد، حاکم شرع نمیتواند از جنبهی عمومی جرم بگذرد. برای مثال، اگر کسی از طریق زورگیری مرتکب قتل شود، حتی اگر اولیای دم نیز از خون مقتول بگذرند، حاکم شرع مجازات دیگری را برای وی در نظر میگیرد تا این موضوع درس عبرتی برای سایرین شود. بنابراین براساس آموزههای دین اسلام، عفو تحت هر شرایطی و در همهی مواقع مورد قبول نیست.
در عهد امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز در زمانی که یک فرد زیر گوش فردی دیگر زده بود، پس از محاکمه امر بر آن شد که مضروب نیز عین آن کار را تکرار کند که مضروب (یا از سر ترس یا عفو) ضارب را بخشید. اما در مقابل حضرت فرمودند که اگر تو از حق خودت بگذری، من از حق جامعه نمیگذرم و ضارب را تعزیر کرد.
اگر بخواهیم وارد سیرهی پیامبر اسلام شویم، نحوهی برخورد ایشان با کسانی که مرتکب جرم و اشتباهی میشدند چگونه بود؟
در ابتدا باید در نظر داشته باشیم که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم «رحمة للعالمین» بودند و آنچه به حق شخصی ایشان بازمیگشت، گذشت میکردند. اما اگر شخصی به اصل دین، باورها و جایگاه رسالت خدشهای وارد میکرد، پیامبر اسلام گذشت نمیکردند. برای هر دوی این موارد میتوان مثالهایی ذکر کرد. بهطور کلی نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم، عاملان بهاصطلاح امروزی «جنگ سخت» (کسانی که پیکار میکردند و ضربههای جانی وارد مینمودند) را میبخشیدند. برای نمونه، ابوسفیان، وحشی (قاتل حمزه سیدالشهدا)، سفان بن امیه (از بزرگان قریش)، مروان بن حکم، عبدالله بن سعد بن سهل و... در زمان فتح مکه ابراز پشیمانی کردند و پیامبر نیز در موضع قدرت قرار داشتند و آنها را عفو کردند.
اما در نقطهی مقابل، پیامبر جنایتکاران عرصهی «جنگ نرم» را، از آنجایی که با باورهای مردم و جایگاه رسالت درافتاده بودند، عفو نمیکردند. دو نفر در این زمینه بسیار شاخصاند: یکی نذر بن حارث که دست بر قضا پسرخالهی پیامبر نیز بود و دیگری عقبه بن ابی معیط. این دو شخص از راههای تبلیغاتی و نرم سراغ اسلام آمدند. آنها به مدینه و سراغ یهودیان رفتند تا از آنها علیه اسلام کمک بگیرند. مسائلی از یهود آموختند تا به خیال خود، از پیامبر بپرسند و حضرت نتواند پاسخ آنها را دهد تا در نتیجه، رسالت ایشان ضایع شود. نذر بن حارث که به ایران آمده و با داستانهای ایرانی آشنا بود، زمانی که پیامبر در کنار دیوار کعبه از طریق بیان داستانهای اقوام سلف (هود، ثمود و...) مردم را به اسلام دعوت میکردند، یک چهارپایه در مقابل پیامبر میگذاشت و مردم را به گوش دادن داستانهای ایرانی فرامیخواند تا بدینوسیله مردم را از اطراف پیامبر پراکنده کند.
بعدتر این فرد در جنگ بدر حضور داشت و البته قطره خونی نیز از بینی مسلمانان نریخت، اما در این جنگ بههمراه هفتاد نفر از کفار اسیر شد. حال، علیرغم اینکه سیاست پیامبر کشتن اسرا نبود، در میان آن هفتاد نفر، با دریافت فدیه از ۶۸ نفر از اسرای جنگ بدر، تنها نذر بن حارث و عقبه بن ابیمعیط را نبخشید. در آن زمان وضع حکومت اسلامی (بهلحاظ مالی) خیلی مناسب نبود و پیامبر با دریافت فدیه از اسرا جذب سرمایه میکرد، اما با وجود آنکه آن دو نفر سرمایهدار نیز بودند و میتوانستند پول خوبی پرداخت کنند، بهدلیل آنکه از طریق ابزارهای تبلیغاتی و روانی بهسراغ اسلام آمده بودند، مورد عفو قرار نگرفتند و به دست امیرالمؤمنین علیهالسلام به هلاکت رسیدند.
جرم عقبه بن ابی معیط چه بود؟
عقبه بن ابی معیط علاوه بر آموزش گرفتن از یهودیان بههمراه نذر بن حارث، جسارت بزرگی به جایگاه رسالت کرده بود. او که در همسایگی پیامبر اسلام زندگی میکرد، علیرغم آنکه مسلمان نبود، آداب همسایگی را در قبال پیامبر رعایت میکرد. رعایت حال پیامبر توسط وی موجب شده بود که اراذل قریش به وی بگویند که به پیامبر علاقهمند شده است و قصد گرویدن به اسلام دارد. هراندازه که عقبه انکار میکرد نیز آنها نمیپذیرفتند و به او گفتند که باید اثبات کنی به پیامبر ارادتی نداری. عقبه برای اثبات همین موضوع روزی عبای خود را دور گردن پیامبر اسلام انداخت و میخواست ایشان را خفه کند که مردم جلوی او را گرفتند. حتی این کار نیز مورد پذیرش اراذل قریش قرار نگرفت و عقبه با انداختن آب دهان کثیف خود به صورت مبارک پیامبر اسلام، عدم ارادت خود را نشان داد.
پیامبر اسلام (اگرچه که حق طبیعی ایشان مجازات کردن عقبه بود)، بهدلیل توهین به جایگاه رسالت، خطاب به عقبه فرمودند روزی را میبینم که در جنگ به دست ما اسیر شدی و جزای کار خود را خواهی دید. سرانجام نیز عقبه در جنگ بدر اسیر شد.
شاهد مثال دیگری در رابطه با عدم عفو پیامبر اسلام وجود دارد؟
بله، در آن زمان شعر بزرگترین رسانهی عرب بود و پیامبر اسلام نیز در چند مورد دستور قتل شاعرانی را صادر کرد که علیه اسلام فعالیت داشتند. یکی از آنها کعب بن اشرف است که یهودی نیز بود. وی علیه مسلمانان شعر میسرود و زمانی که یک زن مسلمان پاسخ وی را دارد، اشعاری در وصف زنان مسلمان سرود و به نوامیس مسلمین توهین کرد. پیامبر اسلام نیز در مدینه و در زمان زمامداری، دستور قتل وی را صادر کرد.
عصما بنت مروان (همسر یزید بن حطمی) نیز شاعرهای بود که اشعاری در جهت بر هم زدن آرامش روانی جامعه میسرود و پیامبر اسلام دستور قتل وی را نیز صادر کرد. پیامبر یک تازهمسلمان از قبیلهی عصما را (که کسی از مسلمان شدن وی خبر نداشت) مأمور کرد تا این شاعره را به قتل برساند. حتی در روز فتح مکه نیز که پیامبر عفو عمومی صادر کردند، دستور قتل دو شاعر زن را دادند و فرمودند اگر بر دیوار کعبه هم آویزان شوند، آنها را میکشند. همینطور هم شد.
امثال ابوسفیان که هم در نبرد سخت و هم در نبرد نرم حضور داشتند، چرا کشته نشدند؟
حکم قتل ابوسفیان نیز صادر شده بود. پیامبر پس از جنگ احد، دستور قتل ایشان را صادر کرد، ولی فرستادهی پیامبر (عمر بن امیه زمری) شناسایی شد و امکان کار فراهم نیامد. علاوه بر این، جنبهی نبرد سخت ابوسفیان غلبه داشت و اینگونه نبود که از طریق مثلا شعر به جنگ با اسلام بیاید و تبلیغات خاصی علیه اسلام داشته باشد. اگر اقدامی هم میکرد، بیشتر بهانهای بود که مسلمانان دست وی میدادند. برای مثال، داماد وی ابتدا اسلام آورد و پس از مدتی مجدداً از اسلام روی برگرداند. به همین دلیل، ابوسفیان به جدایی دخترش اعتراضی نکرد. همچنین در موردی نیز مسلمانان در ماه حرام جلوی کاروان وی را گرفتند و حتی یکی از محافظان او را نیز کشتند و بدینوسیله بهانه به دستش دادند.
علاوه بر این، ابوسفیان پیش از فتح مکه علیالظاهر اسلام آورد و این موضوع را از طریق عباس (عموی پیامبر) به محضر پیامبر اسلام رساند و اگر در زمان فتح مکه اسلام میآورد، امکان عدم عفو وی نیز وجود داشت.
در مورد یهودیان مدینه چطور؟ چه شد که آنها مورد عفو قرار نگرفتند؟
به نکتهی خوبی اشاره کردید. پیامبر اسلام در بدو ورود به مدینه، در محلی به نام قبا توقف داشتند تا امیرالمؤمنین علیهالسلام همراه فواطم به ایشان ملحق شوند. در این هنگام، گروهی از علمای یهود به دیدار پیامبر آمدند تا ببینند آیا پیامبر اسلام همان موعود تورات است یا خیر. آنها که با دیدن نشانه مطمئن شدند نبی مکرم اسلام همان موعود است، میخواستند مسلمان شوند، اما درعینحال تقاضای باج هم کردند. در واقع آگاهانه مقابل اسلام ایستادند و بهجز عدهی اندکی، اسلام نیاوردند. اینجا بود که پیامبر اسلام از ناحیهی یهود احساس خطر کردند و به آنها پیشنهاد دادند که حدود روابط را تعریف کنند. یهودیان نیز از پیشنهاد منطقی پیامبر اسلام استقبال کردند و یک قرارداد همزیستی میان آنها منعقد شد. براساس آن قرارداد، مدینه حرم امن الهی شناخته شد و کسی (اعم از مسلمین و یهودیان) حق برهم زدن امنیت آن را نداشت. منتها در ادامه، هرکدام از سه قبیلهی یهودی بهنوعی مفاد قرارداد را نقض کردند و پیامبر نیز آنها را عفو نکردند.
برای نمونه، یهودیان بنیقینقاع با بیاحترامی نسبت به یک زن مسلمان و قتل مرد مسلمانی که به یاری آن زن برخاسته بود، این پیمان را زیر پا گذاشتند. پیامبر نیز دستور تبعید همهی افراد قبیله را صادر کردند، اما یهودیان مقاومت کردند و پیامبر با اتمام مهلت ایشان، بهطرف آنها لشکرکشی کردند. بنیقینقاع با دیدن لشکریان اسلام تصمیم گرفتند مفاد قرارداد را اجرا کنند. در این لحظه پیامبر اسلام بهدلیل مقاومت اولیهی آنها در مقابل نقض قرارداد، دستور مصادرهی اموال آنها را دادند.
بنینضیر نیز قصد جان پیامبر را کرده بودند که با اطلاعرسانی جبرئیل به پیامبر، این کار عملی نشد. پیامبر اسلام اینبار هم دستور تبعید همهی افراد قبیله را دادند. زمانی هم که آنها مقاومت کردند، پیامبر به لشکریان اسلام دستور دادند تا نخلهای این قبیله را (که خارج از محل زندگی آنها بود) قطع کنند تا قاطعیت پیامبر در مجازات افرادی که عهدشکنی میکنند، نشان داده شود. پس از این اقدام بود که بنینضیر حاضر شدند مدینه را ترک کنند و پیامبر اسلام اجازه دادند هر خانواده تنها یک بار شتر با خود ببرد.
بنیقریظه نیز با به وجود آمدن فتنهی جنگ احزاب و اتحاد همگان (کافر، مشرک، یهود و...) برای نابود کردن حکومت اسلامی در مدینه، یقین کردند که اسلام نابود خواهد شد. به همین دلیل نیز به احزاب پیوستند و بنا بود که از پشت سر به روی پیامبر جبهه باز کنند، ولی پیامبر با گماردن هفتصد نفر در مدینه، جلوی نقشهی آنها را گرفت. زمانی که احزاب نتوانستند از خندق عبور کنند، آنها نیز جنگ با مسلمانان را آغاز نکردند و تنها زمانی که احزاب ناکام بازگشتند، گیر افتادند. در اینجا براساس یک نقل تاریخی، پیامبر اسلام بههمراه سعد بن معاذ (رئیس قبیلهی اوس) با آنها مذاکره کرد و قرار شد مردان قبیله کشته شوند، زنان نیز به اسارت بروند و اموال مصادره شوند. اما برخی از مورخین معاصر مانند مرحوم آیتالله رجبی دوانی رضواناللهعلیه و مرحوم دکتر شهیدی، این موضوع را با ادلهای رد میکنند. آنها بر این باورند که این کار (قتلعام) با سیرهی پیامبر سازگار نیست. مواردی در تاریخ وجود دارد که حتی کفار و مشرکانی که به جنگ با پیامبر پرداختند نیز مورد عفو ایشان قرار گرفتند و حتی پیامبر قصد هدایت آنها را داشت. حال چطور امکان دارد که پیامبر افراد بنیقریظه را که حتی وارد جنگ نشده بودند، قتلعام کنند؟ پیامبر قاطعیت داشتند، اما به دنبال قتلعام نبودند. ضمن آنکه نوع رفتار پیامبر با یهودیان پیش از آن نیز چنین نبود. حتی یهودیان خیبر که آنجا را به پایگاهی علیه مسلمین تبدیل کرده بودند و ۲۹ نفر از مسلمانان را نیز به قتل رساندند، در نهایت کشته نشدند، بلکه قرار شد تنها نیمی از محصولات کشاورزی خیبر را بهعنوان جزیهی سالانه به حکومت بدهند. آنچنان رأفت عظیم بود که حتی یهودیان دیگر مناطق (مانند فدک) نیز بهسراغ پیامبر آمدند و تصمیم گرفتند با پیامبر صلح کنند.
از شیوهی حکومتداری پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم که بگذریم، به حکومتداری امیرالمؤمنین علیهالسلاممیرسیم. در زمان ایشان شکل و ماهیت فتنه تغییر کرد و مقابلهی حکومت اسلامی با مسلمانان بود، نه با غیرمسلمان. عفو و عدم عفو در زمان حکومتداری ایشان به چه ترتیبی بود؟
مولای متقیان نیز مانند پیامبر اسلام عمل میکردند. آنچه به شخص ایشان بازمیگشت را میبخشیدند، اما از آنچه به عموم مردم مربوط میشد نمیگذشتند. برای مثال، زمانی که فتنهی جمل برپا شود، جملیها به بصره ریختند و علاوه بر کشتار مسلمین، بیتالمال بصره را نیز غارت کردند. اقدامات جملیها در شرایطی صورت پذیرفت که آنها با حاکم بصره (عثمان بن حنیف) توافق کرده بودند تا قبل از ورود امیرالمؤمنین علیهالسلام، وارد دارالاماره و مسجد جامع نشوند، ولی هر دو مورد را نقض کردند. پس از آن، مخالفان عثمان را شناسایی کردند و آنان را نیز کشتند.
بااینحال ایشان خطاب به آنها گفتند که اگر عاملان جنایات بصره را تحویل دهند و باقی افراد نیز توبه کنند و مجدداً بیعت نمایند، میتوانند به زندگی عادی خود بازگردند و فقط امکان بخشش افرادی که جنایت کردهاند، وجود ندارد. اما آنها بهدلیل اینکه تعدادشان به سی هزار نفر میرسید و تعداد سپاهیان امیرالمؤمنین حدود دوازده هزار نفر بود، جنگ با مولای متقیان را آغاز کردند.
جالب آنجاست که حتی در این مواقع نیز امیرالمؤمنین آغازگر جنگ نبودهاند و سه بار از مسلمین خواستند که کسی داوطلب شود تا با بردن قرآن نزد آنها، از آنها بخواهد به قرآن عمل کنند و دست از فتنهگری بردارند، ولی آنها هربار حاملان قرآن را به قتل رساندند و قرآن را تکهتکه کردند. در اینجا بود که حضرت دستور آغاز جنگ را دادند.
اما در زمان درگرفتن جنگ دیگر نشانی از رحم و عطوفت و انعطاف نبود، مگر زمانی که شروعکنندگان جنگ از بین میرفتند. در جمل نیز هنگامی که رهبران اصلی کشته شدند و عایشه دستگیر شد، حضرت دیگر قصد نداشتند جنگ را ادامه دهند. ایشان دستور دادند زخمیها را رها کنند و بهدنبال فراریها نیز نروند. در این زمان، با وجود آنکه افراد بهجامانده توبه هم نکرده بودند، بهدلیل از بین رفتن سران فتنه و در هم شکسته شدن شاکلهی آنها، حضرت از باقی افراد میگذرند.
علاوه بر این مورد، حضرت در مورد فتنهگران و کسانی که با دشمنان همکاری داشتند نیز قائل به عفو و گذشت نبودند. برای نمونه، شخصی به نام واعل بن حجر حضرمی که پیش از اسلام شخص مطرحی در یمن بود، ولی آن زمان در کوفه اقامت داشت، در اواخر حکومت امیرالمؤمنین، با اجازهی ایشان تصمیم میگیرد به یمن سری بزند. حضور وی در یمن با حضور بصر بن ابیعرتاد (مأمور معاویه که مسئول کشتار هواداران امیرالمؤمنین در یمن بود) مصادف شد. واعل اقدام به همکاری با مأمور معاویه میکند و هواداران امیرالمؤمنین را به او معرفی مینماید. بدینترتیب تعداد زیادی از مردان به قتل میرسند و زنان و کودکان نیز به اسارت به شام برده میشوند. زمانی که خبر همکاری واعل به گوش امیرالمؤمنین رسید، چون به آن شخص دسترسی نداشتند، دستور دادند خانوادهی وی را بازداشت کنند تا واعل مجبور به بازگشت شود. البته همین موضوع موجب شد آنها از امیرالمؤمنین کینه به دل بگیرند و در زمان حادثهی عاشورا، یکی از فرزندان وی به نام مسروق بن واعل تصمیم گرفت به جنگ با امام حسین علیهالسلامبرود، اما با دیدن کرامتی از ایشان، از کار خود منصرف شد.
در کنار این موارد، حضرت از اختلاس از بیتالمال نیز بههیچعنوان گذشت نمیکردند. حتی در مورد بدهکاران به بیتالمال نیز گذشت به خرج نمیدادند و افراد بدهکار را زندانی میکردند. در برخی موارد نیز بدهکاران به معاویه پناه میبردند که در این موارد نیز حضرت از آنها نمیگذشتند.
باید و نبایدهای روابط خانوادگی
باید و نبایدهای روابط خانوادگی
به گزارش فرهنگ نیوز،گاهی زندگی خانودگی ما هیچ عیبی ندارد؛ هیچ عیبی غیر از این که خودمان بلد نیستیم در گفتار و رفتارمان محبت جاری کنیم و زندگی را تمام قد با خانواده به اشتراک بگذاریم. ما عادت کردهایم، بیش از هر چیز دیگر، خشم و حسرت را به اشتراک بگذاریم؛ مثل حمید که بلد نیست محبت کند، بلد نیست به روی همسرش لبخند بزند و بچههایش را در آغوش بگیرد. یاد نگرفته که میتوان گاه دست برشانه همسر گذاشت به محبت و گاه میشود نگاه مهربان و تحسینبرانگیز به او انداخت، حتی در حضور کودکان. کودکان از کجا باید یاد بگیرند با همسر آینده خود مهربانی کنند؟ حمید خودش هم نمیداند. او هم یاد نگرفته است.
حمید درباره خاطرات کودکیاش میگوید: پدرم، مغازهدار و سنتی بود. او سبیل از بنا گوش در رفته و تهریش میگذاشت و وقتی شب به خانه میآمد، یا خواب بودیم یا باید میرفتیم و میخوابیدیم. خیلی زود فهمیده بودم، بغل بابا قدغن است.
مریض شدن را فقط به یک دلیل دوست داشتم، آن هم به خاطر این که وقتی مریض میشدم، پدرم مرا گرم در آغوش میگرفت، میبوسید و دکتر میبرد. آن موقع حتی به خاطر زبری ریشش اعتراض نمیکردم.
وقتهای دیگر، اگر به سمتش میدویدم که مثل مادر، بغل او هم بپرم، جوابم یک چشم غره وحشتناک بود.
مادرم همیشه میگفت: بابا خسته است. مزاحمش نشوید.
آنچه از خانواده میآموزیم
حمید از رفتار پدرش با مادرشان تعریف میکند که سرد و رسمی بود و اثری از نرمش زن و شوهری و رفاقت و صمیمیت در آن نبود. هرگز جانم و عزیزم و عشقم و این حرفها رد و بدل نمیشد.
او میگوید: مادرم درخواست میداد، پدرم بررسی میکرد و اگر صلاح میدید، پولی را توی کمد میگذاشت که مادرم در طول روز خرج کند.
گاهی هم صلاح نمیدید و میگفت لازم نیست. رابطهای که میدیدم، صرفا یک رابطه کاری و گاه حتی مثل رابطه ارباب و رعیتی بود. بابا میپرسید، این کارها انجام شده؟ آن کارها انجام شده؟ اگر انجام نشده بود، گاه همه را توبیخ میکرد. من، خواهرم و مادر، همه را با یک لحن توبیخ میکرد، اما اگر انجام شده بود، معمولا پاداش یک لبخند کوچک بود.
بزرگتر که شدم، از مادر پرسیدم چرا ازدواج کردهای. او میگفت: ازدواج خوب است، پدرتان مهربان است، شما را دارم، اما نمیفهمیدم ازدواج آنها پشت صحنهای هم دارد. فکر میکردم منظور مادرم از مهربانی، همان رفتارهایی است که میبینم.
پدرم همیشه اخمی بین ابروهایش بود. مادرم همیشه چهرهای نگران داشت. اگر بخواهم توصیفشان کنم، باید بگویم مادرم همیشه ترسو و پدرم همیشه ترسناک بود.
حمید امروز 35ساله است و خیلی چیزها را از مطالعه، شبکههای اجتماعی و سایتهای اطلاعرسانی و رادیو و تلویزیون شنیده و آموخته است، اما به زبان راندن کلمات محبتآمیز و مهمتر از آن، رفتار نرم و منعطف در خانواده، برایش دشوار و مثل شنا کردن برخلاف جریان آب است.
او میگوید: اگر آن روزهای کودکی، رفتار محبتآمیز در برخورد والدینم میدیدم، امروز کار اینقدر برایم سخت نبود.
صدای بلند حرکات
ارتباط غیرکلامی، تاکیدی بر وضعیت شماست و مکمل پیام و لحن کلامی است یا نادرستی کلام را به اثبات میرساند. وقتی نگاهمان به موبایل است و همسرمان سخن میگوید و سر تکان میدهیم و میگوییم، دارم میشنوم و گاهی به آنچه میخوانیم لبخند میزنیم، یعنی حواسم به شما نیست، گرچه میگوییم دارم میشنوم.
از نظر تحلیل رفتاری، مخاطب ما کسی یا چیزی است که چشمانمان به سمت آن است. اگر چشم از حالت پویا و فعال خارج شود و هنگام نگاه کردن از حرکت باز ایستد و خیره بماند و نگاه بماسد، یعنی حواس جای دیگری است.
صدرالدین، متخصص علم ارتباطات، انسان را دارای زبان گویایی به نام زبان بدن میداند که شامل حالتهای کلی بدن است؛ مثل ایستادن، راه رفتن، نشستن یا کج و راست بودن، علائم قراردادی که با بدن نشان میدهیم؛ مثل علامت سکوت، اشاره دست به معنی گردش به راست و چپ و چیزهای دیگر، و حالات طبیعی صورت از قبیل لبخند، اخم، جمع کردن پیشانی، حالتهای لب، دهان، ابرو و... او این زبان را قویتر از زبان معمولی میداند و معتقد است، استفاده از این زبان حتی نیازی به زبان مشترک ندارد و کودکانی که هنوز تکلم ندارند، میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و به همین دلیل است که این یک شیوه بسیار موثر در آموزش و تعلیم و تربیت به شمار میرود.
وی میگوید: نتایج تحقیقات مختلف نشان داده است که اثرگذاری زبان بدن، از انواع دیگر ارتباطات فردی بیشتر است و 55 درصد یک ارتباط موثر به آن بستگی دارد.
هفت درصد تاثیر ارتباطات میان فردی، مربوط به کلام و 38 درصد بقیه به لحن صدا بستگی دارد.
این نشان میدهد در ارتباط با خانواده و زندگی اجتماعی بسیار مهم است که چطور برخورد کنیم و با چه لحنی سخن بگوییم.
رنگ رخسار و سرّ درون
سمیرا با شوهرش اختلاف دارد. آنها سعی میکنند، متمدنانه و طبق آموزههای تربیتی مقابل فرزندشان دعوا نکنند. وقتی میخواهند دعوا کنند، این به آن چشم غره میرود و آن به این و بعد، یکی تشر میزند که مریم جان! زود وسایلت را بردار و برو توی اتاقت!
بعد دعوایشان زیر گوش هم شدت میگیرد؛ موشک جواب موشک. بعد از آن یک هفته، نه به چشم هم نگاه میکنند و نه تماس هم را پاسخ میدهند و نه اصلا به هم تلفن میزنند. سر سفره ناهار و شام، همدیگر را صدا نمیکنند و حتی موقع خواب، جایشان را جدا میکنند.
مریم تنها چهار سال دارد، ولی وقتی از او میپرسم مامان و بابا خوب هستند، اولین چیزی که میگوید، این است: همیشه دعوا میکنند و با هم قهرند.
سهیلا صدرالدین، کارشناس ارشد ارتباطات و پژوهشگر ارتباطات غیرکلامی میگوید: گاهی حرف نزدن و سکوت، بلند ترین صداها را دارد و بیننده بیش از این که به کلام ما اعتبار بدهد، بر رفتارها و دامنه گسترده نشانههای غیرکلامی تکیه میکند و بچهها نیز این نشانهها را بخوبی میشناسند. کودکان بیش از کلام با نشانهها مانوس هستند.
لبخند، اخم، بوی بدن، نگاه کردن یا نکردن، سکوت طولانی دست به کمر یا دست در جیب و دست به سینه ایستادن مقابل هم، تکان دادن انگشت و دست موقع سخن گفتن، همه و همه ازجمله رفتارهایی است که برای دیگران مفهوم دارد و با یک عبارت همه چیز مرتب است یا ما مشکلی نداریم، نمیتوان روی این حرکات سرپوش گذاشت.
صادق باشید
هما تروند، مشاور تربیتی اعتقاد دارد، بیشترین لطمهای که فرزندان ما در وادی تربیت خانواده میخورند، به خاطر نداشتن صداقت است. والدین نه با خود، نه با یکدیگر و نه با فرزندان و حتی اولیا و مربیان مدرسه، چندان صادق نیستند.
کودک این نبود صداقت را میفهمد و آن را نوعی زرنگی تلقی میکند. از سوی دیگر، عادت میکند گفتار و رفتارش یکی نباشد، ضمن این که دیگر چیزی را آنقدر جدی و صادقانه تلقی نمیکند که آن را بپذیرد.
وی میگوید: صداقت و نشان دادن اعتقادات با رفتار، مهمترین چیزی است که در تربیت فرزندان موثر است و اگر حرف و عملمان یکی نباشد، باید منتظر باشیم که فرزندان از عمل ما پیروی کنند، نه حرف ما.
تروند به والدین توصیه میکند، اگر مشکلی در خانواده دارند، به جای رفتار دوگانه، آن را هر چه سریعتر به کمک مهارتهای حل مساله و مراجعه به مشاور حل کنند، زیرا بچهها همیشه مشکلات شما را از لابهلای برخوردهایتان میفهمند و اگر دائم بگویید، هیچ مشکلی نیست، تصور میکنند زندگی عادی و طبیعی یک زن و شوهر به این شکل است و این، بزرگترین لطمه را به آینده آنها میزند. کودکان باید محبت را در خانواده ببینند و بیاموزند و رفتار صادقانه را در همین مکتب تمرین کنند. وی تاکید میکند: تا جایی که رفتار والدین در مقابل کودکان، تحریک آمیزو مبین رفتارهای جنسی نباشد، نرم رفتار کردن و عاشقانه سخن گفتن و ابراز محبت هیچ منعی ندارد. خانواده، کلاس درس خانواده داری است و فرزندان باید الفبای یک خانواده صادق را که حرف و عملش یکی است، از همان جا بیاموزند.
یاد وخاطره ارتباط ناسالم وپیامدهای منفی آن بعداز ازدواج
یاد وخاطره ارتباط ناسالم وپیامدهای منفی آن بعداز ازدواج
سوال- برای کسانی که قبلاً با افرادی رابطه داشته اند و الان هنوز یاد و خاطره آنها در ذهنشان است و اکنون ازدواج کرده اند ، راه کارهایی بفرمایید .
💠 اولا به پیامدهای منفی این فکر توجه داشته باشید . این فکر ، کم کم روی زندگی شما اثر می گذارد. محبت شما رانسبت به همسرتان کم می شود و به زندگی شما لطمه وارد می کند . گذشته از این فکرها و یادها ، ممکن است انسان را وسوسه کند که برود و رابطه برقرارکند و این چیز خطرناکی است . زمینه ملاقاتها را ، با آن شخص از بین ببرید .یک موقع دیدار است ، مثلا طرف را در تلویزیون می بینید ، مثلا عاشق فوتبالیست یا مجری شده اید ، زمینه همه این ها باید از بین برود . به فردی که گفتند عاشق یک فوتبالیستی شده ام ، توصیه کردم همه عکس های فوتبالیست ها را جمع کند و تا شش ماه فوتبال نبیند.حتی ایشان را هم ، در تلویزیون نبینند . اگر اثری از او دارید باید از بین ببرید . حتی اگر کتاب است آنرا به کتابخانه هدیه کنید .اگر خاطراتی دارید ، آنرا پاک کنید.شما باید فراموش کنید . معلوم نیست ما فرصتی داشته باشیم .حالا اگر شما در دفتر خاطراتتان یادداشتی دارید ، آنرا پاک کنید.احتمال بدهید هر لحظه ممکن است ، دفتر خاطراتتان دست همسرتان بیفتد.خیلی ما این جوری داشتیم که متاسفانه دختر خانم ، به دروغ و تخیلی ، خاطراتی را درباره دوست پسر خود نوشته اند ، بخاطر اینکه از دوستانشان کم نیاورند . بعد یادشان رفته و بعد یک روز همسرشان آنرا پیدا می کند و زندگیشان خراب میشود . هرچه دختر خانم بگوید این تخیلی است ، آقا باور نمی کند.رابطه عاطفی با همسرتان را بیشتر کنید.چالش داشته باشید .یعنی مقابله با فکر طرف.انسان قوی است ، می تواند جلوی فکرش را بگیرد.شما می توانید با شماره معکوس ۱۰۰ چالش داشته باشید تا میخواهید بطرف آن فکر بروید ، از ۹۹ معکوس بشمارید ، ذهنتان را درگیر می کنید ، فکر نمی آید.یا جمع اعداد دو رقمی و هنگام مطالعه تا فکر طرف به مغزتان می آید ، یکی از حروف کلمه های کتاب را بشمارید یا می توانید یک کش و یک پول را بهم وصل کنید و به مچ خود ببیندید.هروقت فکر این طرف ، به ذهن شما می آید، این کش را از روی مچ بکشید و یک شوکی به شما وارد میشود.با فکرشان چالش داشته باشید.به ائمه معصومین توسل داشته باشید.بخصوص حضرت معصومه (س) که در این مورد مجرب است . از قرآن استمداد بجویید و قرآن بخوانید.سوره طه ، یس و چهارقل بخوانید و آیه الکرسی که چقدر تاکید شده ، ذکر لاالله الاالله و اعوذبالله من الشیطان الرجیم ، از این ذکر ها استفاده کنید.و بدانید این ذکرها ذهن را پاک میکند . ذهن ما ظرف است.اگر با افکار مثبت پرشد ، جایی برای افکار منفی باقی نمی ماند.نذر کنید . نذر صلوات چهارده هزار صلوات برای آقا امام زمان . این خیلی مجرب است .اگر این نسخه ای که به شما میدهم عمل کنید ، پنج هفته دیگر ، شما یادتان میرود و این تضمینی است . البته ۸۰ درصد را فراموش می کنید و معظل باقی میماند ولی درصدی که میماند ، خیلی مهم نیست و دیر به دیر به یادشان می افتید .
استاد دهنوی-برنامه گلبرگ ۸۸/۲/۳
منبع:جبهه سایبری امیرالمومنین ع
بفر مایید عکس و فیلم مستهجن
بفر مایید عکس و فیلم مستهجن
از نظر علم و تجربه ثابت شده است که یکی از عوامل اصلی و ناخودآگاه تحریک و ترشح غدد و هورمونهای جنسی، نگاه است. نگاه به نامحرم هر چند اگر بدون قصد تلذّذ باشد عمل طبیعی و غریزی خود را انجام می دهد و زمینه تحریک شهوت انسان را در زمان نگاه یا بعد از آن ایجاد می کند. تحریک غریزه جنسی به گونه نامشروع نیز آثار شوم و نکبت بار فراوانی بر ابعاد مختلف انسان و جامعه بشری ایجاد می نماید. اسراف، انحراف و هدر رفتن نیروهای فکری ، اجتماعی و معنوی انسان، زمینه سازی سردی روابط خانوادگی (شخصی که نگاه خود را کنترل نمی کند با یک همسر ارضا نمی شود)، حالت حسرت و ناکامی، از دست دادن آرامش روانی، میل به گناه (لواط، زنا ، استمناء و….) و بالاخره گرایش به گناهان مختلف از جمله آثار سوء نگاه حرام است که در عرصه زندگی فردی، خانوادگی و اجتماع ظاهر می گردد. امام علی علیه السلام می فرماید چشم، پیش قراول دل، جلودار فتنه، دام شیطان و نگاه حرام سبب کاشتن بذر شهوت و نهال گناه (زنا و لواط و استمناء و …) است.[۱] نگاه به نامحرم باعث سختی زندگی و زیادی حسرت و افسوس است. قران کریم در این مورد می فرماید: « قُلْ لِلْمُۆْمِنینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِک أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یصْنَعُونَ [۲] به مۆمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این براى آنان پاکیزهتر است خداوند از آنچه انجام مىدهید آگاه است! »
برخی آثار فاجعه آمیز نگاه کردن به فیلم های غیراخلاقی را میتوان اینگونه برشمرد:
۱- کاهش شدید عشق:
چنین افرادی از توان عاطفی کمتری برخوردارند و در روابط عاشقانه توفیق کمتری کسب میکنند.
۲- تاثیرات فیزیولوژیک:
سلامت جنسی انسان که تأثیر عمیقی در سلامت جسمی و روانی او دارد، حاصل ارضاء معقولی است که در پی تحریک واقعی و نیاز حقیقی فیزیولوژی بدن اتفاق افتاده باشد. عدم حفظ این عدم تعادل، از عقلانیت انسان میکاهد و او را وادار به گناه میکند.
۳- تضعیف انسانیت:
جنبه جنسی بسیاری این افراد، عاری از ویژگیهای انسانی میشود. آنها یک حالت «من غریبه» (جنبه تاریک) را توسعه میدهند که محور آن، شهوت جامعه ستیز و عاری از اکثر ارزشها است.
مشاهده مکرر و زیاد آن و در دسترس همه بودن این نوع فیلمها (حتی به عنوان آموزش) باعث شکستن قبح و زشتی اموری است که اسلام، عقلاء و عرف جامعه آنها را زشت و قبیح میشمارند. حتی انسانهای مۆدب و با نزاکت از بیان و ذکر برخی الفاظ که مستقیما اشاره به یکی از اعضاء بدن انسان میکند، اکراه دارند و آن را زشت و ناپسند و قبیح میدانند چه رسد به این که به مشاهده و تجزیه و تحلیل آن بپردازند.
۴- از بین رفتن عفت عمومی و اجتماعی در درازمدت:
کسانی که اینگونه فیلم ها را تماشا می کنند در برخورد با افراد دیگر در اجتماع نگاه جنسی دارند و شیطان همیشه برای گمراه کردن آنها امید دارد. زیرا آنها برای گمراهی و انحراف از مسیر الهی آمادگی لازم را دارند.
۵- نقش بستن تصاویر جنسی در مغز:
در این جا بهتر است که به تجربه دکتر روان شناس، «مک گاف» در دانشگاه کالیفرنیا بپردازیم. یافتههای او (که بسیار ساده شده اند) نشان میدهند که خاطرات تجربههایی که به هنگام تحریکات احساسی (مثل تحریک جنسی) رخ میدهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز مینشینند و پاک کردن آنها دشوار است. این فرض میتواند تا حدودی اثر اعتیاد به هرزهنگاری و هرزهبینی را توصیف کند. خاطرات نیرومند تحریکات جنسی از تجربههای گذشته، خودشان را در صحنه مغز حفظ میکنند و مرتباً به ذهن خطور میکنند و فرد را از لحاظ شهوانی تحریک میکنند. اگر او به هنگام این تخیلات، استمنا کند، باعث تقویت پیوند بین تحریک جنسی و اوج لذت جنسی میشود که همراه با منظره ویژه یا تکرار پیدرپی آن صحنه در ذهن خواهد بود.
۶- تأثیر بر رفتار جنسی:
برخی از جامعهشناسان آلمانی ادعا میکنند که «عادت بیمارگونه دیدن عکس یا فیلمهای پورنو (سکسی)» بر رفتارها و برخوردهای جنسی «معتادان پورنو» تأثیر منفی دارد. تا جایی که این بیماران، از انجام سکس عادی و عشقورزی لذتی نمیبرند. کاربرانی که داوطلبانه برای ترک اعتیاد خود به روانکاو مراجعه کردهاند، اعتراف میکنند که «دیدن پورنو، به بخش جداییناپذیر ارضای جنسی آنان تبدیل شده است» و آنان نمیتوانند بر «وسوسه و نیاز» دیدن این تصاویر غلبه کنند.
۷- انزوا و کاهش روابط اجتماعی:
پژوهشگران آلمانی معتقدند که اعتیاد به دیدن فیلم ها و تصاویر پورنو، همچنین سبب انزوا و دوری فرد از اجتماع و کاهش روابط اجتماعی او میشود.
۸- تحلیل توان عقل:
هر قدر که اطلاعات موجود در ذهن، منظمتر و دارای عناوین کمتری باشد، دسترسی عقل به آنها برای پردازشهای جدید، مهیاتر خواهد بود. اما وجود دادههای فراوان و متعدد که فضای ذهن را بی جهت پر کرده باشند و با تکرار درگیری ذهنی و رفتار بیرونی، تقویت شده باشند، باعث میشود توان عقل را به مقدار چشمگیری کاهش دهند، چه رسد جایی که این دادهها، دارای تاثیر بر هورمونهای مختلف نیز باشد که تأثیرات ارگانیک را نیز درپی داشته باشد.
۹- سقوط شخصیت زن و مرد و تبدیل شدن به وسیلهای برای اشباع هوسهای سرکش:
با پرداختن افراطی فرد به مسائل جنسی، شخصیت او به شخصیتی شهوانی تبدیل خواهد شد که تداعیها و برداشتهای وی با کوچکترین ارتباطی (حتی توهمی) رنگ جنسی به خود میگیرد. کارکرد افراد برای چنین فردی تنها ارضاء غریزه جنسی است و اهتمام خود او نیز صرفا بر ارضاء همین بعد وجودی خویش است.
۱۰- آسیب جسمی:
علم پزشکی هنوز تا مرز شناخت بسیاری از بیماریها فاصله ای طولانی دارد و چه بسا اموری که در زندگی روزمره ما وجود داشته باشد و ما به عنوان امور مفید از آنها استفاده کنیم، در آینده ای نزدیک ضرر آنها از نظر پزشکی ثابت شود. بنابراین اگرچه تاکنون برای هرزهبینی، اثر جسمانی مستقیم تشخیص داده نشده است (و احتمال این وجود دارد که با پیشرفت علم مشخص گردد) ولی قطعا اثر غیرمستقیم دارد. یعنی نگاه به عکس و فیلمهای مبتذل غالبا موجب تحریک سیستم عصبی خودکار (سمپاتیک و پاراسمپاتیک) و تحریک شهوت میگردد؛ هم زمان ضربان قلب و تعداد تنفس افزایش پیدا میکند؛ ترشح برخی از هورمونها در خون بالا رفته و تعادل هورمونی و روانی شخص برای دقایقی و گاه ساعت ها و گاه روزها به مخاطره میافتد. اگر این رفتار به مدت طولانی ادامه یابد آثار آن همه عمر فرد را در بر خواهد گرفت.
۱۱- پرخاشگری:
هرزهبینی نه تنها بر ذهن فرد تاثیر مخرب میگذارد بلکه افراد را تشویق میکند تا از نظر جنسی بیشتر حالت سلطه جو و پرخاشگر داشته باشند.
با پرداختن افراطی فرد به مسائل جنسی، شخصیت او به شخصیتی شهوانی تبدیل خواهد شد که تداعیها و برداشتهای وی با کوچکترین ارتباطی (حتی توهمی) رنگ جنسی به خود میگیرد. کارکرد افراد برای چنین فردی تنها ارضاء غریزه جنسی است و اهتمام خود او نیز صرفا بر ارضاء همین بعد وجودی خویش است.
۱۲- مقایسه:
به دنبال مشاهده اینگونه فیلمها، افراد مجرد در آینده به مقایسه آنچه در فیلم دیدهاند و آنچه از همسر خود سراغ دارند میپردازند و در نتیجه نقایص و کمبودها و ضعفهای احتمالی خود و همسر خویش در ذهن فرد برجسته شده و چه بسا باعث کاهش تمایل و علاقه به همسر انتخاب شده خود میشود و به تدریج کانون خانواده را دچار اختلال و فروپاشی میکند.
۱۳- دیدن عکسها و فیلمهای مبتذل:
به ویژه جوانان را، در یک حال تحریک دائم قرار میدهد، تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنان و ایجاد هیجان های بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی میگردد.
۱۴- سستی ایمان:
این گناه، پیوند انسان با خدا را سست و در صورت استمرار، این پیوند را قطع و ایمان او را زایل میگرداند؛ غریزه جنسی انسان را به طور افراطی تحریک کرده؛ او را از فعالیتهای مثبت انسانی بازداشته؛ به سمت ارتکاب فحشا و منکرات سوق میدهد. بدین وسیله انسانیت انسان که سرمایه وجودی انسان است را از او سلب میکند.
۱۵- محروم شدن از شیرینی و لذت انس با خدا:
هشیار بودن این تصاویر در ذهن و مرور دائمی و ناخودآگاه آن، حضور قلب را در عبادات به خطر میاندازد و تکرار نافرمانی خدا، بهره رابطه با او را از لذت میاندازد.
۱۶- مردن دلها و افسردگی:
همانگونه که روایات نیز بر این امر تصریح دارند، ولنگاری جنسی و ارتباطی، باعث بروز قساوت قلب میشود و مرگ معنوی و روانی قلب را درپی دارد.
۱۷- تاثیرات منفی در زندگی زناشویی:
مشاهده مکرر و زیاد آن و در دسترس همه بودن این نوع فیلمها (حتی به عنوان آموزش) باعث شکستن قبح و زشتی اموری است که اسلام، عقلاء و عرف جامعه آنها را زشت و قبیح میشمارند. حتی انسانهای مۆدب و با نزاکت از بیان و ذکر برخی الفاظ که مستقیما اشاره به یکی از اعضاء بدن انسان میکند، اکراه دارند و آن را زشت و ناپسند و قبیح میدانند چه رسد به این که به مشاهده و تجزیه و تحلیل آن بپردازند.
پی نوشت ها :
[۱] . میزان الحکمه، محمدمحمدی ری شهری. ماده النظر.
[۲] . سوره مبارکه نور،آیه شریفه ۳۰
منبع: سایت پرسمان
درمان گناه با نسخه امیرالمؤمنین علیه السلام
قرآن وحدیث پرسش وپاسخ زندگی درمکتب اهل بیت ع
درمان گناه با نسخه امیرالمؤمنین علیه السلام
کمیل یکى از یاران مخلص امیرالمؤمنین است ، مى گوید:
از امیرالمؤمنین (ع ) پرسیدم ، انسان گاهى گرفتار گناه مى شود و به دنبال آن از خدا آمرزش مى خواهد، حد آمرزش خواستن چیست ؟
فرمود:
حد آن توبه کردن است .
کمیل : همین مقدار؟
امام (علیه السلام ) نه !
کمیل : پس چگونه است ؟
امام : هرگاه بنده گناه کرد، با حرکت دادن بگوید استغفرالله .
کمیل : منظور از حرکت دادن چیست ؟
امام : حرکت دادن دو لب و زبان ، به شرط این که دنبال آن حقیقت نیز باشد.
کمیل : حقیقت چیست ؟
امام : دل او پاک باشد و در باطن تصمیم بگیرد و به گناهى که از آن استغفار کرده باز نگردد.
کمیل : اگر این کارها را انجام دادم از استغفار کنندگان هستم ؟
امام : نه !
کمیل چرا؟
امام : براى این که تو هنوز به اصل آن نرسیده اى .
کمیل : پس اصل و ریشه استغفار چیست ؟
امام : انجام دادن توبه از گناهى که از آن استغفار کردى و ترک گناه . این مرحله ، اولین درجه عبادت کنندگان است .
به عبارت دیگر، استغفار اسمى است که شش معنى دارد؛
1- پشیمانى از گذشته .
2- تصمیم بر بازنگشتن بدان گناه به هیچ وجه . (تصمیم بر این که گناهان گذشته را هیچ وقت تکرار نکنى ).
3- پرداخت حق همه انسانها که به او بدهکارى .
4- اداى حق خداوند در تمام واجبات .
5- از بین بردن (آب کردن ) هر گونه گوشتى که از حرام بر بدنت روییده است ، به طورى که پوستت به استخوان بچسبد سپس گوشت تازه میان آنها بروید.
6- به تنت بچشانى رنج طاعت را، چنانچه به او چشانیده اى لذت گناه را.
در این صورت توبه حقیقى تحقق یافته و انسان از توبه کنندگان به شمار مى رود.
بحار: ج 6، ص 27؛ داستانهاى بحارالاءنوار، ج 3، ص 59.
منبع: گناه شناسی
زمان بسته شدن پرونده اعمال انسان
زمان بسته شدن پرونده اعمال انسان
سؤال: پرونده عمل انسان، چه زمانى بسته مىشود؟
پاسخ: شخصى برق سالن و تالار عروسى را خاموش و فرار مىکند. اگر او را براى مجازات دستگیر کنند، کیفر عادلانه زمانى است که تمام حوادثِ پیش آمده را به حساب آورند. مثلًا:
به خاطر تاریکى ظرفهایى شکسته شد. دو نفر از پلهها افتادند. سر چند نفر به ستون خورد. شیرینىها ریخت.
اطفالى ترسیدند و گریه کردند. براى خارج شدن از سالن تاریک، زمان زیادى تلف شد. خانوادههاى عروس و داماد از مهمانها خجالت کشیدند.
آرى، تمام آثار خاموش شدن سالن، باید محاسبه و بر اساس آن، جریمه تعیین شود.
قرآن در این زمینه مىفرماید: «نَکتُبُ ما قَدّموا و آثارهم» (یس 12)
هم خود اعمال را مىنویسیم و هم آثار آنها را.
در حدیث مىخوانیم: هر کس کار خوبى را بنا نهد، پاداش تمام کسانى که به آن کار عمل کنند، بدون آنکه از عامل کم شود، به او داده مىشود. همان گونه که اگر کسى راه بدى را به روى مردم باز کند، در گناه تمام کسانى که در آن راه پا نهند شریک است.
«مَن سَنّ سُنَّة حَسنةً عُمِل بها من بَعده کان له أجره و مثل اجورهم من غیر أن ینقصّ من اجورهم شیئا و مَن سَنّ سُنَّة سَیّئة فَعُمل بها بعده کان علیه وزره و مثل أوزارهم من غیر أن یَنقصّ من أوزارهم شیئاً» (کنزالعمّال، حدیث 43079)
گاهى یک نفر دیگرى را سیگارى یا معتاد مىکن
د و دومّى نفر سوم را و او نفر چهارم را، نفر اول در گناه نفرات بعدى شریک است.
در حدیث مىخوانیم: والدین در تمام کارهاى خیر فرزندان شریکند و معلّم کلاس اول، در پاداش تحصیل دورههاى بعد شریک است.
پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 78
منبع:گناه شناسی
همکلاسی که از حکم موسیقی و دوست دختر داشتن اطلاعی نداشت
احکام امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ
همکلاسی که از حکم موسیقی و دوست دختر داشتن اطلاعی نداشت
یه همکلاسی داشتم بچه خوب و با غیرتی بود ولی بچه مذهبی و مسجدی نبود. سر و گوشش می جنبید تو مدرسه. من و این خیلی با هم چِفت بودیم. یه روز سر کلاس به خودم گفتم رفیقت که داره از دست میره رو نمیحوای براش کاری بکنی، راهنمایی چیزی.
شروع کردم به امر به معروف و نهی از منکر، بهش گفتم نیما تو چرا از مدرسه که میریم بیرون اینقد پیگیر دختر های مردمی؟ گفت خوب تنهام دوست دارم یکی رو داشته باشم که با هم باشیم که از تنهایی در بیام. بهش گفتم اینه دلیلت؟ گفت آره. گفتم مگه من تنها نیستم؟ مگه من دلم نمی خواد که دوست دختر داشته باشم؟ پس چرا ندارم، یه خورده فکر کرد گفت چون تو حاجی هستی؟ (از اونجایی که یه خورده چهره مثبتی داریم به من می گفت حاجی) گفتم مگه حاجی ها دل ندارن؟ گفت خوب چیه پس گفتم میدونی چرا چون حضرت علی میگه هر چی رو برای خودتون می پسندید برای دیگران هم بپسندید. من دوست ندارم کسی به خواهرم چپ نگاه کنه خودمم به کسی نگاه نمی کنم، چون خدا وعده داده تو قرآن و خدا خلف وعده نمی کنه. گفتم تو که اینقدر بچه غیرتی هستی رو خواهرت پس چرا میافتی دنبال خواهر هم سن و سال های خودت؟ تو دوست داری من با خواهرت دوست بشم؟ رنگش قرمز شد سریع گفتم مثال زدم...
گفت گردنش و میزنم هر کی....
مثال شهید برونسی رو زدم، گفتم شهید برونسی رو میشناسی؟ گفت نه. گفتم فرمانده محور بوده زمان جنگ یه روز میاد خونه و داستان خراب کردن دیوار خونه و....رو گفتم.
گفتم خانمش بهش میگه مگه تو غیرت نداری ما رو ول کنی بری بدون دیوار، شهید برونسی میگه من برم تا زمانی که برگردم جنبده ای به شما تعرضی نمیکنه، خانمش میگه رفت منطقه و برگشت حتی یک نفر نا محرم هم بهمون نگاه نکرد چه برسه به تعرض. گفتم شهید برونسی کسی بود که از نامحرم فرار میکرد تو بچگیش، تا عمر کرده به یه نامحرم نگاه نکرده بود، اینجوری میشه که خانمش رو می سپاره به خدا و میره با خیال راحت هیچ کس هم به خانمش نگاه نمی کنه.
اینارو که گفتم حال کرد گفتم حالا من اگه بیافتم دنبال دختر مردم دور از چشم من یه نفر هم میافته دنبال خواهر من، غیر از اینه؟ حالا اگه من می خوام خواهرم در امان باشه خودم باید چشمم پاک باشه، سریع موضع نشون داد و گفت آره راست میگی منم که دیدم تاثیر داشته حرفام ادامه دادم .
موسیقی
قضیه موسیقی رو بهش گفتم. گفتم تو اینهمه غیرت داری رو ناموست، دوست داری خواهرت مثلا یه شعری رو بخونه بعد این شعر بره دست تموم بچه های این مدرسه بیافته همه تو ماشین و تو گوشیشون گوش بدن و عشق بکنن؟ این و که گفتم داغ کردT گفت بفهم چی داری میگی احساننننن...
گفتم آهان تو داری واسه صدای ناموست که اگه من گوش بدم رگ گردن پاره میکنی اونوقت تو ماشینتان و تو گوشیت تموم پره صدای خانوم هایی که یا معروفن یا غیر!چطور تو راضی نمیشی من صدای خواهر یا مادرت رو گوش بدم و حال کنم ولی تو راضی هستی صدای ناموس یکی دیگه رو گوش بدی؟ این انصاف؟ سرش رو انداخت پایین و معلوم بود کلی شرمنده شده و تاثیر داشته حرف هایی که بهش زدم. گفت امیر دیگه بس کن چیزی نگو...
آهنگی که داشت گوش میکرد رو قطع کرد و گفت واقعا نمی دونستم اینایی رو که گفتی رو!
نماز و روزه
بعد در مورد نماز و روزه سوال کردم، گفتم میخونی، میگیری چجوریه؟ گفت نماز و که... (منّو من) کرد فهمیدم نمیخونه سریع گفتم روزه چی، گفت ماه رمضون اگه سر کار نرم میگیرم. گفتم نماز واجبه میدونی که من و تو هم الآن به سن تکلیف رسیدیم واجبه باید بخونیم، حالا روزه رو چرا نمیگیری اون روزایی رو که میری سر کار؟ گفت آخه کار میکنم سخته تشنه ام میشه. گفتم میدونی روزه رو خدا واجب کرده که طعم سختی رو بچشی؟ میدونی روزه آدم و مرد روزای سخت میکنه؟ میشه مردمان فلسطین که با سنگ جلوی قوی ترین ارتش دنیا یعنی اسراییل واستادن و خاک نمیدن؟ وگرنه اگه قرار به سختی نبود که خدا میگفت اونایی که بیکارن و تا ظهر میخوابن روزه بگیرن و برای اونا واجبه و برای اونایی که سر کار میرن چون گشنه و تشنه میشن نگیرن! مثال حضرت علی (ع)رو زدم، گفتم میدونی حضرت علی (ع) تو عراق با اون دمای بالای هوا و شرجی بودنش تو نخلستان با زبون روزه کار میکرد، یعنی یه چی مثل جهنم میمونه هوای اونجا؟ حالا کار ما سخته یا کاری که صبح تا غروب زیر آفتاب با هوای 40 درجه کارگری کردن؟ ایشون با اون شرایط روزه میگیره حالا ما بر فرض 4 ساعت 5 ساعت هم تو گرما باشیم نگیریم که هیچی دیگه....
گفتم عیبی نداره تا الآن نمی دونستی ولی از الآن که میدونی تموم این چیزایی رو که بهت گفتم از این به بعد مکلفی یعنی واجبه که انجام ندی ولی اگه انجام بدی مرتکب گناه کبیره میشی....
خلاصه از اون به بعد آهنگ هایی که خواننده زن بودن رو حذف کرد و دنبال دختر نمیرفت و اون دو سه تا دوست دختری هم که داشت رو بهم زد باهاشون...
منبع:جنبش حیا
لینک های تصویری
طبقه بندی موضوعی
- کتابخانه اسلامی (۸۶)
- بانک تصاویر (۲۴۸)
- علمای دین (۱۰۳)
- قرآن وحدیث (۹۸)
- حجاب (۳۶۴)
- احکام (۸۳)
- نرم افزارهای مذهبی (۴۴)
- بازی های مذهبی (۲)
- قرآن (۲)
- بانک فیلم (۴۱۸)
- سبک زندگی اسلامی (۴۸۶)
- امربه معروف نهی ازمنکر (۱۶۱)
- پرسش وپاسخ (۶۹)
- زندگی به سبک شهدا (۱۹۹)
- من حضرت محمد (صلی الله علیه و آل (۱۴)
- خاطرات مدرسه (۱۶)
- زندگی درمکتب اهل بیت ع (۲۵۰)
- معروف نیوز (۸۹۸)
- رهبری انقلاب (۸۴۴)
- استکبار ستیزی از منظر رهبری انقلاب (۳۵)
- نماز (۳۱)
- بشقاب های توخالی (۲۹)
- فضای مجازی (۳۴)
- تربیت ازدیدگاه اسلام (۶۶)
- نرم افزاراندرویدی (۱۲)
- قرآن (۲)
- ویژه نامه مذهبی (۱۶۲)
- ماه مبارک رمضان (۳۲)
- ماه محرم (۲۶)
- ماه شعبان (۱۲)
- ماه صفر (۸)
- ماه رجب (۹)
- ماه ذی الحجه (۳)
- بسیج (۲۹)
- بانک صوت (۱۰۴)
- سخن نگاشت (۴۱)
- محرم وامام حسین ع (۱۰۵)
- حاج محمودکریمی (۲۷)
- حاج منصورارضی (۱۴)
- نزار قطری (۲)
- دهه فاطمیه (۷۷)
- سرِّ قَدر (۶)
- شرح خطبه فدکیه (۶)
- آموزش (۱۵)
- معرفی سایت های مذهبی (۸)
- سبک زندگی غربی (۳۸)
- حکایت خوبان (۴۱)
- مدافعان حرم (۴۴)
- نیاک از نگاه دوربین (۸)
- داستان های صوتی (۱۰)
- درمسیر بهشت (۳)
- ازدواج (۲۲)
- دانستنی های حقوقی وقضایی (۲)
- گناه (۶)
- مجموعه دروس عرفان دروادی عمل (۲۲)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- رسالة الولایة (۲)
- لغت موران شیخ اشراق (۲)
- اسرارنماز (۴)
- اشارات بوعلی(نمط8) (۲)
- دهه فاطمیه (۱۰)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- نمآهنگ (۱۰۷)
- کودکانه (۷)
- سیاسی (۲۶)
- ماه مبارک رمضان (۸)
- غدیرخم (۶)
- حدیث (۲)
- معرفی سایت (۳)
- امام خمینی ره (۲۰)
- جنگ ودفاع مقدس (۴۰)
- شهیدسلیمانی (۲۱)
کلمات کلیدی
يادداشت ویژه
-
ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
يكشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
ایران همدل
حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلیاش برگردانند. و کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب آنان را یاری کنند.
رهبر انقلاب اسلامی | ۱۴۰۳/۷/۷ و ۱۴۰۳/۷/۴
آخرين مطالب
-
امام خامنهای: راه سید حسن نصرالله و سنوار ادامه دارد/ اسرائیل ریشهکن میشود
سه شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ -
مجموعه مستند «این ستارهها» مستند «جاذبه»
دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ -
-
خط حزبالله ۴۷۳ | نهرهای جاری مقاومت در غرب آسیا
سه شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ -
اولین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها فاطمیه ۱۴۴۶
سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ -
شرح آیات قرآن درخطبه فدکیه به همراه فایل صوتی، حجتالاسلام رفیعی: جلسه ششم
يكشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳ -
شرح آیات قرآن درخطبه فدکیه به همراه فایل صوتی، حجتالاسلام رفیعی: جلسه پنجم
يكشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳ -
-
-
خط حزبالله ۴۷۲ | بنبستشکنان بیادعا
شنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۳
پیوندهای روزانه
خلاصه آمار
بانک فیلم
-
مجموعه مستند «این ستارهها» مستند «جاذبه»
دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ -
نماهنگ | وداع با ودیعه پیغمبر (ص)
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ -
نماهنگ | مثل خورشید
يكشنبه ۸ مهر ۱۴۰۳ -
نماهنگ | مقاومت فلسطین پیروز است؛ حزبالله پیروز است
شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳ -
نماهنگ | صد جوان امروز صد مدیر فردا
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | بر عمق هوش مصنوعی مسلط شوید
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | پرچمدار نجات منطقه
سه شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳ -
مقام معظم رهبری:اول افزایش مشارکت،بعدانتخاب خوب
يكشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ -
اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر رئیسجمهور شهید و همراهان گرامی ایشان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ -
نماهنگ | پیام رهبر انقلاب در پی شهادت رئیسجمهور و همراهان گرامی ایشان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ -
نماهنگ | ایران، ایران امام رضاست
دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ | کربلای ری
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
فرمانده معظم کل قوا: نیروهای مسلح چهرهای ستودنی از قدرت ملت ایران به نمایش گذاشتند
يكشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین (ع)
دوشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۳ -
-
گفتوگوی قرآنی رهبر انقلاب با دو دختر خردسال حافظ کل قرآن برنامه محفل
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای افتتاح
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای سحر
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ مناجات اگر چه در بدر کوچه ی خطا شده ام/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲
نرم افزارهای مذهبی موبایل
-
نرم افزار خواص بی خواص/محرم 1399
پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ -
مسابقه فرهنگی بچه های عاشورا
شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۷ -
نرم افزارقرآنی کوثرتشنه کامان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ -
نرم افزارختم جزءسی قرآن مجید همراه با زندگینامه سرداران دفاع مقدس وشهدای نیاک
شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ -
ویژه نامه شورعشق
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
ویژه نامه خون خدا
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
نرم افزارتقویم سرداران دفاع مقدس1396
سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶ -
نرم افزارتحت وب خط امام خمینی(ره)
يكشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ -
مجموعه چندرسانهای «عبد صالح
جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ -
کلیدسعادت
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
ویژه نامه ماه مبارک رمضان (نرم افزارتحت وب)
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارادعیه های ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارصوتی تصویری دعای روزهای ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزار جامع راهیان نور رونمایی شد +لینک دانلود
دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ -
بازی محرم ونامحرم(احکام ویژه پسران)
يكشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی زیارت عاشورا
يكشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی کاروان عشق 3 ( حاج محمودکریمی )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارکاروان عشق 2 ( ویژه محرم )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای تحت وب خون خدا(ویژه محرم)
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای غدیرخم
يكشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵