نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۷۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

۰

تازه مسلمان امریکایی: بخاطر چادر برسرکردن٬ هزینه زیادی پرداخت کردم

حجاب سبک زندگی اسلامی

تازه مسلمان امریکایی: بخاطر چادر برسرکردن٬ هزینه زیادی پرداخت کردم

تازه مسلمان امریکایی: بخاطر چادر برسرکردن٬ هزینه زیادی پرداخت کردم

تا۱۶سالگی که در کلیسا بزرگ شدم٬ نه پدرم و نه کشیشان کلیسا هیچ کدام حرفی از اینکه در انجیل نامی از پیامبر اخرالزمان که نامش احمد است به زبان نیاوردند. در انجیل از اسلام نام برده شده است و این باعث کنجکاوی من در مورد دین اسلام و مباحثی بین من و خانواده ام شد.

اقای رنجبر شوهر خانم گلیندا که هم دانشگاهی ایشان میباشد در ادامه اینچنین میگوید:

این کنجکاوی در مورد شناخت اسلام باعت شد که ایشان به سمت من که یک مسلمان معتقد بودم کشیده شود تا در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب نماید.

خانم گلیندا میگوید : بعد از ان کتابهای زیادی در مورد اسلام و بخصوص حجاب خواندم. کتابهایی از امام خمینی که اقای رنجبر در اختیار من میگذاشتند. در کتابخانه دانشگاه ساعت ها باهم بحث میکردیم بعد اسلام را قلبا پذیرفتم. با اقای رنجبر ازدواج کردم و توأم بااین ازدواج٬ شهادتین را نیز گفتم. تاچند ماه بعد ازادواج باز هم درمورد ازدواج مطالعه میکردم. زمانیکه برای اولین بار باحجاب میخواستم به خانه پدری خود بروم ترس عجیبی داشتم. راستش مادرم خیلی مذهبی است و پدرم هم از اعضای کلیسا بود. وقتی وارد خانه شدم مادرم برخورد خیلی خوبی با من داشت و به من گفت تو قشنگترین دختر دنیا شده ای!

این حرف مادرم به من روحیه داد و کم کم باعث شد چادر هم برسر کنم. بعد ازاین که چادر رابعنوان حجاب برای خود انتخاب کردم چندین جا باتبعیض بامن برخورد شد. یکی کار به نمیداد. به من میگفتند شما بااین پوشش پرسنل و مشتری و هرکسی که دور و بر شما باشد را ناراحت میکنید و جای دیگر دردانشکده پرستاری خواستم پذیرش بگیرم که مخالفت کردند و گفتند حجاب تو مانع کارت میشود. من جزء اولین زنان در آمریکا بودم که از چادر بعنوان حجاب استفاده میکردم و بخاطر این مسئله هزینه های زیادی پرداختم. به همراه اقای رنجبر به زندگی خود ادامه دادم.زمانی که برای دیدن خانواده ام به امریکا امدم بمن گفتند میتوانی اینجاچادر خود را برداری و دیگر نیازی به چادر نیست. من درجواب گفتم برای این چادر بهای زیادی را از دست دادم٬ به هیچ وجه نمیخواهم آن را بردارم حتی در کشورخودم. اوائل مسلمانیم یک شب در انجمن دانشجویان آمریکا و کانادا فیلم محمد رسول الله(ص) را برای اولین باردیدم. بانویی به نام سمیه رادیدم و استقامت ایشان در برابراختلاف طبقاتی وطاغوت زمان خود برایم جالب و عجیب بود و در اخر هم شهید شدند. به همین دلیل نام سمیه را برای خود انتخاب کردم تا الگویی برای خود داشته باشم. سال ۷۰به زیارت امام رضا(ع)رفتم و در انجا آرزو کردم خدایا فقط به من۱ثانیه اجازه بده تاخادم افتخاری امام رضا بشوم و خدا این خواسته من را ۳سال پیش برآورده کرد و من مفتخرم که از سال۱۳۹۲خادم افتخاری امام رضا(ع) هستم.

منبع:سایت باحجاب

۰

ماجرای مانکن آمریکایی که مسلمان شد

حجاب سبک زندگی اسلامی

ماجرای مانکن آمریکایی که مسلمان شد

ماجرای مانکن آمریکایی که مسلمان شد

«جیمی» یک مانکن آمریکایی است که به اسلام روی آورده است. او پیش از تشرف به عنوان مدل و مانکن مشغول به کار بود و به گفته خودش، برای حفظ ظاهر و اندامش مجبور به مصرف مواد مخدر شده و در نتیجه به مدت پنج سال به آن اعتیاد شدید داشته است.

جیمی دلیل اصلی مسلمان شدنش را احترام اسلام به زنان عنوان کرد و گفت: "من در یک خانواده مسیحی به دنیا آمدم؛ ولی هیچ وقت جوابی برای سؤالاتم درباره خداوند پیدا نکردم و تا سن 31 سالگی نتوانستم خدا را احساس کنم.

هر چه بیشتر درباره اسلام تحقیق می کردم، بیشتر به آن علاقه مند می شدم و دلیل اصلی این علاقه، احترامی بود که اسلام برای زنان قائل می شد".

وی ادامه داد: "قبل از این که مسلمان شوم، رویای هالیوود را در سر داشتم؛ اما وقتی شهادتین را گفتم تمام این رویاها برایم رنگ باخت. اما حالا اصلاً نمی خواهم که هیچ کدام از کارهای بدم را انجام دهم. از این که مسلمانم در قلبم احساس آرامش می‌کنم. قبل از این که مسلمان شوم هیچ هدفی در زندگی‌ام نداشتم. زنده بودن و ادامه زندگی برایم هیچ معنا و مفهومی نداشت. اما اسلام به من حس آرامش و امنیت داد و به زندگی‌ام رنگ و بوی تازه ای بخشید".

منبع:فرهنگ نیوز

۱

پوتین های خالی

زندگی به سبک شهدا

پوتین های خالی

نصف شب رفتم آسایشگاه تا وضعیت انضباطی سربازها رو چک کنم؛ همین طور که داشتم تو تاریکی قدم می زدم چشمم به پوتین های یک سرباز افتاد که واکس نزده و خاکی کنار تختش افتاده بود.

با عصبانیت رفتم جلو و محکم پتو رو از روش زدم کنار و داد زدم: «چرا پوتین هاتو واکس نزدی؟» بنده خدا از شدت صدای من از جا پرید و روی تخت نشست.

بعد همین طور که سرش پایین بود گفت: «ببخشید برادر. دیر وقت بود که از منطقه جنوب رسیدم. خانوادم رفته بودن شهرستان و منم چون نمی خواستم مزاحم کس دیگه ای بشم، اومدم آسایشگاه. وقتی رسیدم همه خواب بودن و نتونستم واکس پیدا کنم...»

صداش برام خیلی آشنا بود. وقتی سرش رو بلند کرد، دیدم جناب سرهنگ بابایی، فرمانده پایگاهه! بدجوری شرمنده شدم. نمی دونستم چی بگم. واسه همین فقط به خاطر جسارتم ازشون عذرخواهی کردم.

اما ایشون اصلا ناراحت نشده بود و با لحن مهربونی گفت: «برادر جان! شما به وظیفه ات عمل کردی، من بیشتر از هرکسی خودم رو موظف به رعایت مقررات و امور انضباطی می دونم.»

شهید عباس بابایی

منبع:گروه اینترنتی رهروان ولایت

۰

دانشجوی نمونه

زندگی به سبک شهدا

دانشجوی نمونه

جوون ترین استاد خلبان نیروی هوایی ارتش بود، در 25 سالگی استاد خلبان جنگنده اف 5 شد و در 27 سالگی به درجه سرگردی رسید و جزو افسران ارشد نیروی هوایی شد.

شهید بابایی و شهید اردستانی جزو شاگرداش بودند. در سال 1347 برای تکمیل دوره خلبانی به آمریکا رفت و بین 400 دانشجوی خلبانی از کشورهای مختلف، رتبه اول رو کسب کرد و دانشجوی نمونه شد.

با شروع جنگ به کابوس صدام تبدیل شده بود و بیشتر تلمبه خونه ها و نیروگاه های برق عراق رو از کار انداخته بود.

طرح های عملیاتیش باعث شده بود صادرات روزانه بیش از 3 میلیون بشکه نفت عراق به صفر برسه؛ واسه همین وقتی بعد از بمبارون پادگان «العقره» عراق، اسیر گرفتنش، به دستور صدام برای ایجاد رعب و وحشت تو دل خلبان های ما، به فجیع ترین وضع شهیدش کردن و بعد بدنش رو دو نیم کردن و یک نیمه اش رو در نینوا و نیمه دیگرش رو در موصل دفن کردن.

بعدها روی این جنایت سرپوش گذاشتن و تا چند سال از اعلام سرنوشتش خودداری کردن تا این که بالاخره بعد از سال ها دوری از وطن، در سال 1381 پیکر پاکش به میهن بازگشت و به شکل باشکوهی تشییع و تدفین شد.

شهید سید علی اقبالی دوگاهه

منبع:گروه اینترنتی رهروان ولایت

۱

ارکان و شرائط توبه

قرآن وحدیث احکام

ارکان و شرائط توبه

ارکان و شرائط توبه

«بدان که از برای توبه کامله، ارکان و شرائطی است که تا آنها محقّق نشود، توبه صحیحه، حاصل نشود.
و ما به ذکر عمده آنها که لازم است، می‌پردازیم:
یکی از آنها که رکنِ رکینِ[1] او است، ندامت و پشیمانی است از گناهان و تقصیرات گذشته و دیگر، عزمِ به برگشت ننمودن بر آن است برای همیشه. و این دو در حقیقت، محقِّق اصل حقیقتِ توبه و به منزله مقوِّماتِ ذاتیه[2] آن است.»
آنچه خواندید ارکان توبه از نظر حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ است که در کتاب چهل حدیث بیان فرموده‌اند.[3]
همان‌گونه که هیچ بنائی بدون پایه و رکن وجود پیدا نمی‌کند، توبه نیز دارای ارکانی است که وجود و تحقّق آن، بدون آن ارکان ممکن نیست. و نیز همان‌گونه که بدون وجود دو عنصر اکسیژن و ئیدروژن، آب وجود پیدا نمی‌کند، و همانگونه که بدون تار و پود، پارچه‌ای بافته نمی شود، توبه نیز بدون وجود این دو رکن که به عنوان مقوِّمات ذاتیه و تشکیل دهندگان اصلی آن است حاصل نمی‌شود. تحققّ توبه بدون وجود هر یک از این دو رکن یعنی «ندامت و پشیمانی از گناهان و تقصیرات گذشته» و «عزمِ برگشت ننمودن به آن، برای همیشه» غیر ممکن است.
بنابراین جاری کردن لفظ استغفرالله و امثال آن بر زبان ـ اگر پشیمانی قلبی نباشد، و یا حتّی در صورتی که پشیمانی قلبی باشد ولی عزم بر ترکِ دائمی آن معصیت نباشد ـ توبه نیست.
در نهج البلاغه می‌خوانیم که:[4]
شخصی در حضور حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ گفت: استغفرالله.[5]
پس حضرت به او فرمود: «مادرت در عزایت گریه کند، آیا می‌دانی استغفار و طلب آمرزش چیست؟»
و پس از آن، حضرت به بیان ارکان و شرایط توبه و استغفار می‌پردازند که:
«آن (استغفار) اسمی است که واقع می‌شود بر شش معنی.
اول: آن پشیمانی برگذشته است.
دوم: عزم بر بازگشت نکردن به سوی آن است برای همیشه.
سوم: اداکنی به سوی مخلوق حق آنها را، تا هنگامی که خدا را ملاقات می‌کنی پاک باشی، و حقّی از کسی بر عهده تو نباشد.
چهارم: روی آوری به سوی هر فریضه و واجبی که بر تو است، که آنرا ضایع کرده‌ای. پس حق آن فریضه را بجای آر. پنجم: ... و ششم ...»
حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ در ارتباط با این روایت می‌فرمایند:[6]
این حدیث شریف مشتمل است اولاً: بر دو رکن توبه که پشیمانی و عزم بر عدمِ عود[7] است.
و پس از آن: بر دو شرطِ مهمّ قبول آن که ردِّ حقوقِ مخلوق، و ردِّ حقوقِ خالق است.
انسان به مجرّد آنکه گفت توبه کردم از او پذیرفته نمی‌شود. انسان تائب آنست که هرچه از مردم به ناحق برده، ردّ به آنها کند و اگر حقوق دیگری از آنها در عهده اوست، و ممکن است تأدیه[8]، یا صاحبش را راضی نماید، قیام به آن کند. و هر چه از فرائض الهیه ترک کرده، قضا نماید یا تأدیه نماید، و اگر تمام آنها را ممکنش نیست، قیام به مقدار امکان کند.

بداند که اینها حقوقی است که از برای آنها مُطالِبی[9] است و در نشأة دیگر[10] از او به اشقّ احوال[11] مُطالبه می‌کنند، و در آن عالم، راهی برای تأدیه آنها ندارد، جز آنکه حمل بار گناهان دیگران را کند و ردّ اعمال حسنه خود را نماید. پس در آن وقت بیچاره و بدبخت می‌شود، و راهی برای خلاص و چاره‌ای برای استخلاص ندارد.
ای عزیز! مبادا شیطان و نفس امّاره وارد شوند برتو و وسوسه نمایند و مطلب را بزرگ نمایش دهند و تو را از توبه منصرف کنند و کار تو را یکسره نمایند. بدان که در این امور هر قدر ولو به مقدار کمی نیز باشد، اقدام بهتر است. اگر نمازهای فوت شده و روزه‌ها و کفّارات و حقوق خدائی بسیار است و حقوق مردم بیشمار است، گناهان متراکم است و خطایا متزاحم، از لطف خداوند مأیوس مشو، و از رحمت حق نا امید مباش، که حق تعالی اگر تو، به مقدار مقدور اقدام کنی راه را بر تو سهل می‌کند، و راه نجات را به تو نشان می‌دهد.
بدان که یأس از رحمت حق بزرگترین گناه است که در نفس گمان نمی‌کنم هیچ گناهی بدتر و بیشتر از آن تأثیر نماید. انسانِ مأیوسِ از رحمت حق، چنان ظلمتی قلبش را فرا بگیرد، و چنان افسارش گسیخته شود که با هیچ چیز، اصلاحش نمی‌توان نمود. مبادا از رحمت حق غافل شوی و گناهان و تَبَعاتِ[12] آن در نظرت بزرگ آید. رحمتِ حق از همه چیز بزرگتر و برهر چیز شامل است. دادِ حق را قابلیت شرط نیست... تو یک قدم پیش بیا و به سوی درگاه قدس او قدم بگذار، او خود با تو به هر وسیله‌ای هست دستگیری می‌فرماید. و اگر نتوانستی تأدیه حقوق او کنی، از حقوق خود می‌گذرد و حقوق دیگران را اگر نتوانستی تأدیه نمائی، جبران می‌فرماید...
ای عزیز! راه حق سهل است، ولی قدری توجّه می‌خواهد، اقدام باید کرد. با تسویف[13] و تأخیر امر را گذراندن و بار گناهان را هر روز زیاد کردن، کار را سخت می‌کند. ولی اقدام در امر، و عزم بر اصلاح امر و نفس، راه را نزدیک و کار را سهل می‌کند. تو تجربه کن و چندی اقدام کن اگر نتیجه گرفتی، صحّت مطلب بر تو ثابت می‌شود، والاّ راه فساد باز است و دست گنهکار تو دراز. و امّا آن دو امر دیگر که جناب امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرموده است. (امر پنجم و ششم)، از شرایط کمال توبه و توبه کامله است، نه آنکه توبه بدون آنها تحقق پیدا نمی‌کند یا قبول نمی‌شود. بلکه توبه بدون آنها کامل نیست.
[1]. پایة محکم و استوار.
[2]. اجزای سازندة اصلی، تشکیل دهندگان اصلی.
[3]. کتاب چهل حدیث حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ، ص 234.
[4]. نهج البلاغه، تحقیق دکتر صبحی صالح، حکمت 417، این روایت در کتاب چهل حدیث حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ، ص 237 نیز ذکر شده است.
[5]. از خداوند طلب مغفرت و آمرزش می‌کنم.
[6]. چهل حدیث حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ، ص 237.
[7]. عود: بازگشت، عدم عود: بازگشت نکردن.
[8]. تادیه: ادا کردن: رسانیدن (حقوق دیگران به آنها).
[9]. مُطالِب: طلب کننده.
[10]. نشأه: آفرینش، نشأة دیگر: عالم آخرت، قیامت.
[11]. اشقّ: سخت ترین، اشقّ احوال: سخت‌ترین حالتها.
[12]. تَبَعات: پیامدها.
[13]. تسویف: به تأخیر انداختن توبه، اینکه اسنان با خود بگوید بعدها توبه می‌کنم.

منبع:گناه شناسی

۰

یک بام و دو هوا در موضوع حجاب

حجاب

یک بام و دو هوا در موضوع حجاب

یک بام و دو هوا در موضوع حجاب

چرا بعضیها به محجبه هایی که هیچ گناهی ازشون ندیدن،تهمت میزنند در حالیکه بدحجاب ها علنی گناه میکنن و اینها خودشون رو به نفهمی میزنن؟؟!!
اصلا چرا این قدر به چادر بدبین هستند؟
شاید هم چادر مانع هوس بازی بعضیها میشه!

منبع:گناه شناسی

۰

چهل حدیث گهربار از امام صادق علیه السلام

زندگی درمکتب اهل بیت ع

چهل حدیث گهربار از امام صادق علیه السلام

چهل حدیث گهربار از امام صادق علیه السلام

قالَ الإمامُ جَعْفَرُ بنُ محمّد الصَّادقُ علیه السلام:

1- حَدیثی حَدیثُ أبی، وَ حَدیثُ أبی حَدیثُ جَدی، وَ حَدیثُ جَدّی حَدیثُ الْحُسَیْنِ، وَ حَدیثُ الْحُسَیْنِ حَدیثُ الْحَسَنِ، وَ حَدیثُ الْحَسَنِ حَدیثُ أمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَ حَدیثُ أمیرَالْمُؤْمِنینَ حَدیثُ رَسُولِ اللَّهِ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، وَ حَدیثُ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[1]

 سخن و حدیث من همانند سخن پدرم می باشد و سخن پدرم همچون سخن جدّم و سخن جدّم نیز مانند سخن حسین و نیز سخن او با سخن حسن یکی است و سخن حسن همانند سخن امیرالمؤمنین علیّ و کلام او از کلام رسول خدا می باشد که سخن رسول اللَّه به نقل از سخن خداوند متعال خواهد بود.

2- مَنْ حَفِظَ مِنْ شیعَتِنا أرْبَعینَ حَدیثاً بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقیامَةِ عالِماً فَقیهاً وَلَمْ یُعَذِّبْهُ.[2]

 هرکس از شیعیان ما چهل حدیث را حفظ کند و به آن ها عمل نماید، خداوند او را دانشمندی فقیه در قیامت محشور می گرداند و عذاب نمی شود.

3- قَضاءُ حاجَةِالْمُؤْمِنِ أفْضَلُ مِنْ ألْفِ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلةٍ بِمَناسِکِها، وَ عِتْقِ ألْفِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللَّهِ، وَ حِمْلانِ ألْفِ فَرَسٍ فی سَبیلِ اللَّهِ بِسَرْجِها وَ لَحْمِها.[3]

 برآوردن حوائج و نیازمندی های مؤمن از هزار حجّ مقبول و آزادی هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است.

4- أَوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُالصَّلاةُ، فَإنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَیْهِ سائِرُ عَمَلِهِ.[4]

 اوّلین محاسبه انسان در پیشگاه خداوند پیرامون نماز است، پس اگر نمازش قبول شود بقیه عبادات و اعمالش نیز پذیرفته می گردد وگرنه مردود خواهد شد.

5- إذا فَشَتْ أرْبَعَةٌ ظَهَرَتْ أرْبَعَةٌ: إذا فَشا الزِّنا کَثُرَتِ الزَّلازِلُ، وَ إذا اُمْسِکَتِ الزَّکاةُ هَلَکَتِ الْماشِیَةُ، وَ إذا جارَ الْحُکَّامُ فِی الْقَضاءِ اُمْسِکَ الْمَطَرُ مِنَ السَّماءِ، وَ إذا ظَفَرَتِ الذِّمَةُ نُصِرُ الْمُشْرِکُونَ عَلَی الْمُسْلِمینَ.[5]

 هنگامی که چهار چیز در جامعه شایع و رایج گردد چهار نوع بلا و گرفتاری پدید آید:

چنانچه زنا رایج گردد زلزله و مرگ ناگهانی فراوان شود.

چنانچه زکات و خمسِ اموال پرداخت نشود حیوانات اهلی نابود شود.

اگر حاکمان جامعه و قُضات ستم و بی عدالتی نمایند باران رحمت خداوند نمی بارد.

و اگر اهل ذمّه تقویت شوند مشرکین بر مسلمین پیروز آیند.

6- مَنْ عابَ أخاهُ بِعَیْبٍ فَهُوَ مِنْ أهْلِ النَّارِ.[6]

 هرکس برادر ایمانی خود را برچسبی بزند و او را متّهم کند از اهل آتش خواهد بود.

7- الصَّمْتُ کَنْزٌ وافِرٌ، وَ زَیْنُ الْحِلْمِ، وَ سَتْرُالْجاهِلِ[7]

 سکوت همانند گنجی پربهاء، زینت بخش حلم و بردباری است؛ و نیز سکوت، سرپوشی بر آبروی شخص نادان و جاهل می باشد.

8- إصْحَبْ مَنْ تَتَزَیَّنُ بِهِ، وَلاتَصْحَبْ مَنْ یَتَزَّیَنُ لَکَ.[8]

 با کسی دوستی و رفت و آمد کن که موجب عزّت و سربلندی تو باشد و با کسی که می خواهد از تو بهره ببرد و خودنمائی می کند همدم مباش.

9- کَمالُ الْمُؤْمِنِ فی ثَلاثِ خِصالٍ: الْفِقْهُ فی دینِهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَی النَّائِبَةِ، وَالتَّقْدیرُ فِی الْمَعیشَةِ.[9]

 شخصیّت و کمال مؤمن در سه خصلت است: آشنا بودن به مسائل و احکام دین، صبر در مقابل شداید و ناملایمات، زندگی او همراه با حساب و کتاب و برنامه ریزی دقیق باشد.

10- عَلَیْکُمْ بِإتْیانِ الْمَساجِدِ، فَإنَّها بُیُوتُ اللَّهِ فِی الْاءرْضِ و مَنْ أتاها مُتَطِّهِراً طَهَّرَهُ اللَّهُ مِنْ ذُنُوبِهِ، وَ کَتَبَ مِنْ زُوَّارِهِ[10]

 بر شما باد به دخول در مساجد، چون که آن ها خانه خداوند بر روی زمین است؛ و هر کسی که با طهارت وارد آن شود خداوند متعال او را از گناهان تطهیر می نماید و در زمره زیارت کنندگانش محسوب می شوند.

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)

شبکه های اجتماعی