احیاگر معروف

زوج جوانی که برای ظهور امام زمان (عج) تلاش می کنند + فیلم 

نمایش فیلم

چگونه پنج نوع مقنعه با حجاب مناسب را خودمان بدوزیم؟

صفحه ی آموزش

آموزش دوخت روسری پروانه

صفحه ی آموزش

آموزش برش و دوخت چادر ملی

صفحه ی آموزش

دوخت چادر ساده همراه با تصویر

صفحه ی آموزش

از این چادرها برای بزرگترها هم ایده بگیرید

مدل چادر

مدل چادر

مدل چادر

پنجشنبه فیروزه‌­ای

مؤلف: سارا عرفانی
ناشر: کتاب نیستان

رویدادهای داستانی «پنجشنبه فیروزه‌­ای» به شدت امروزی است. اگرچه یک رمان دینی است اما از آنجا که روایت دینی این رمان در ساختارهای عادی و روزمره و قابل دسترسی زندگی امروزین همه ماست می توان گفت در زمره آثار آپارتمانی و لوکس و شبه ­‌روشن فکرانه است و نه آثاری که به تمامی در مسجد و مکان­‌های مذهبی می‌گذرد. شخصیت غزاله در «پنجشنبه فیروزه‌ای» بسیار چشمگیر و جلب توجه کننده است. او دختری دانشجو و دم بخت است و در عین حال باورهای مذهبی عمیقی دارد اما از افعال دخترانه نیز دور نیست. این شخصیت به شدت رئال و واقعی تصویر شده و خواننده احساس نمی‌کند که وصله‌ای نچسب به بدنه رمان است و آن را در بستر جامعه پیدا می‌کند.
در بخشی از رمان می ­خوانیم:
یکی از دختر‌ها به طرفش آمد و گفت: «صبر کن!» جلوتر آمد. به جزوه‌ای که دستش بود اشاره کرد و گفت: «بابا چقدر همه چی رو می‌نویسی! هر چی نگاه کردم دیدم کم مونده سرفه‌های استادم بنویسی.» خندید.
پسر هم خندید. نفس عمیقی کشید و گذاشت بوی گرم و شیرین ادکلن تمام ریه‌ا‌ش را پر کند. گفت: «مگه یادت نیست؟ جلسه اول گفت توی امتحان از حرفای کلاس سؤال می‌ده.»

کتاب چی شد چادری شدم

تالیف و گرد آوری: عالیا نراقی عراقی
ناشر: انتشارات نوای دانش

خانم عالیا نراقی با راه انداختن یک وبلاگ خاطرات افراد مختلف درباره چرایی چادری شدنشان را جمع و منتشر کرده است. این خاطرات علاوه بر اینکه تبدیل به نمایشگاه پوستر شده، به صورت کتاب هم به دست مخاطبان رسیده است. فراخوانی نیز در این زمینه در وبلاگ “چی شد چادری شدم” صورت گرفته با عنوان:
فراخوان وبلاگی من و چادرم: «چی شد چادری شدم؟»
عالیا نراقی در مقدمه کتاب آورده است:
«همیشه با خود فکر می‌کردم‌ ای کاش همه آن‌ها که قدر چادر خود را می‌دانند و عاشقانه دوستش دارند از خاطره انتخاب خود بگویند تا هر کس در هر شرایطی که هست، یک نفر را هم شرایط خود ببیند که در این مسیر و برای این انتخاب حرکت کرده و به جوابی که برای او قانع کننده بوده، رسیده است. آرزو داشتم این دلایل را همه بشنوند: افرادی که قدر چادر خود را نمی‌دانند، افرادی که در انتخاب حجاب بر‌تر مرددند، افرادی که در این باره دچار سوء تفاهم شده‌اند، خانواده‌هایی که می‌خواهند برای این انتخاب به فرزندان خود کمک کنند و…»

کتاب بهم میاد

نویسنده: رنده عبدالفتاح
مترجم: محسن بدره
ناشر: نشر آرما

در رمان خواندنی و زیبای خانم رنده عبدالفتاح با نام اصلی «آیا سرم با این گنده می‌شه؟» یک دختر مسلمان استرالیایی که از پدر و مادری فلسطینی زاده شده است و در حومه ملبورن زندگی می‌کند، بزرگ‌ترین تصمیم زندگی‌اش را می‌گیرد. «أمل» دختری پرشور، با هوش و پر هیجان که در بحرانی ترین سنین زندگی عظیم ترین تصمیم خود را مبنی بر اتخاذ حجاب به صورت دائم (یا به قول خودش فول تایم) می گیرد.

ادبیات آمیخته به طنز و در عین حال روان نویسنده که گویی خاطره نویسی نوجوانی زبر دست در دفتر روزانه اش است؛ میل به ادامه را برای یافتن انتهای مسیر ماجراهای او در خواننده افزایش می دهد.
می توان گفت نویسنده به نحو مناسبی تمام احوالات یک نوجوان مانند ترس از رویارویی با قضاوت دیگران، کنش های او با والدین، میل به رجوع به فطرت و پاکی، دوستی های شیرین نوجوانی ، علاقه های آتشین به جنس مخالف، خستگی از نصیحت شنوی و گاهاً یک طرفه به قاضی رفتن را به خوبی به نمایش گذاشته؛ در عین حال بازگویی های «امل» با وجدان خود امکان نتیجه گیری های اخلاقی را در عین بی طرفی بیشتر کرده است.
شخصیت اصلی داستان دختری کاملاً معمولی است. ساعت‌ها جلوی آینه، لباس‌هایش را امتحان می‌کند و برای خریدن لباس‌های جدید، انتظار می‌کشد. موقعی که روزه می‌گیرد، دلش برای شکلات محبوبش تنگ می‌شود و چشم‌‌انتظار افطار می‌ماند. وقتی با مادرش مشکل دارد، با لطایف الحیل می‌کوشد تا سر او را کلاه بگذارد و به مقصود خود برسد و در هنگام مواجهه با هر مشکل، پیش از هر چیزی، گوشی تلفن را برمی‌دارد تا با «یاسمین» یا «لیلا» نزدیک‌ترین دوستان خود، حرف بزند.

ماجرای خواندنی یک روحانی و شترمرغ‌هایش+عکس

به گزارش فرهنگ نیوز،  شهرستان بندرگز عرصه فعالیت روحانی جوانی است که از احترامی بالا در میان مردم و به خصوص جوانان و نوجوانان شهر برخوردار است. آنچه این احترام را برای حجت الاسلام والمسلمین سید هادی علوی رقم زده، شباهت او به مردم است. او می گوید یکی از توصیه های علامه حسن زاده آملی به طلاب را آویزه گوشش کرده: «آخوند باید شبیه مردم باشد، برای اینکه مردم شما را از خودشان بدانند، باید مثل مردم زندگی کنید.»

سید هادی علوی از راه پرورش و فروش شترمرغ امرار معاش می کند و برای 5 نفر هم اشتغالزایی کرده است. او معتقد است اگر مثل مردم عرق نریزد و به زحمت نیفتد، شباهتی به آنان نخواهد داشت.

آقای علوی درباره علت روی آوردنش به عرصه پرورش شترمرغ می گوید: «خانواده ما نسل اندر نسل نجار هستند. پدر من نیز در کنار شغل کارمندی که داشت، یک نجار ماهر و توانا بود اما به دلایلی این شغل را کنار گذاشت. پدرم تا مدت ها پس از بازنشستگی به دنبال عرصه ای برای تولید و فعالیت می گشت تا اینکه پرورش شترمرغ علاقمند شد. وقتی از من دعوت کرد، با علاقه این کار را پذیرفتم. کار پرورش شترمرغ را در مزرعه من انجام می دهم و پدرم هم در محوطه منزل بلدرچین پرورش می دهد.»

او می افزاید: «برای شروع کار پرورش شترمرغ، سراغ چند نفر از پرورش دهندگان موفق در استان های همجوار رفتیم و مشاوره گرفتیم. خیلی زود با تهیه دستگاه جوجه کشی کار را شروع کردیم. شترمرغ پرنده بی پرواز و مقاومی است که در هر دمایی از منفی 30 درجه سانتی گراد تا مثبت 56 درجه سانتی گراد دوام می آورد.»

شهرت سید هادی علوی با انتشار گزارش و تصاویری تحت عنوان «روحانی که روی پشت بام شترمرغ پرورش می دهد» کشوری شد. او درباره ماجرای پرورش شترمرغ روی پشت بام می گوید: «معلوم است که پشت بام جای پرورش شترمرغ نیست. شاید بشود دیگر طیور را در پشت بام پرورش داد اما جای شترمرغ روی پشت بام نیست. ماجرا از اینجا شروع شد که سرمای شدیدی در منطقه ما پدید آمد، طوری که تعدادی از جوجه شترمرغ ها تلف شدند. باید آن ها را به جای بهتری منتقل می کردیم، در نتیجه تعدادی از آن ها را موقتا به پشت بام خانه آوردیم. در همین حین یکی از همکاران خبرنگار شما آن گزارش و تصاویر را منتشر کرد و خیلی هم مورد توجه واقع شد. خیلی ها از سراسر کشور با من تماس گرفتند که راه های پرورش شترمرغ روی پشت بام را بیاموزند و من ماجرا را برایشان توضیح می دادم.»

آقای علوی از درآمد حاصل از پرورش و فروش شترمرغ هایش راضی است. او در این باره می گوید: «ما برای 5 نفر در مزرعه پرورش شترمرغ شغل ایجاد کرده ایم، بدون اینکه حتی از یک ریال تسهیلات بانکی استفاده کرده باشیم. در آمد پرورش شترمرغ مناسب است هرچند هنوز مصرف گوشت آن در میان مردم ما چندان جا نیفتاده است. البته ما مصرف شترمرغ را در بندرگز به میزان زیادی رواج داده ایم.»

او می افزاید: «اگر شترمرغ ها را دست دلال بدهیم، زنده آن را بین 800 تا 1 میلیون تومان از ما می خرد. اما اگر خودمان کشتار کنیم، فقط از فروش گوشت آن حداقل یک میلیون تومان درآمد کسب می کنیم. علاوه بر آن می توانیم جگر، سنگدان، قلم، روغن، پر و پوست شترمرغ را بفروشیم و پول بیشتری بدست بیاوریم. البته هدف اصلی من کسب درآمد نیست، صرف کار کردن و عرق ریختن خودش موضوعیت دارد و در کنار آن اشتغالزایی برای دیگران ارزش کار را افزایش می دهد.»

سید هادی علوی درباره نحوه فروش گوشت شترمرغ در بندرگز می گوید: «ما گوشت شترمرغ را در بندرگز نمی فروشیم، بلکه پیش فروش می کنیم! اولین بار برای فروش گوشت شترمرغ، به کسانی که اطرافم بودند گفتم این گوشت را مصرف کنید و اگر از مزه و کیفیت آن راضی بودید، پولش را پرداخت کنید. همه آن ها از دم تبدیل شدند به مشتری ثابت و روز به روز به تعداد متقاضیان گوشت شترمرغ اضافه شد.»

او درباره مزیت های گوشت شترمرغ، اظهار می کند: «گوشت گوسفند و گوساله 27 درصد کلسترول دارد اما کلسترول موجود در گوشت شترمرغ فقط 1 درصد است. به همین دلیل پزشکان بیماران قلبی را به مصرف گوشت شترمرغ توصیه می کنند. روغن شترمرغ هم برای درمان زخم و جای جوش و لک بسیار مفید است و به سرعت باعث بازسازی پوست می شود.»

سید هادی علوی در عین حال ورزش های رزمی و کوهنوردی را به صورت جدی دنبال می کند. کشتار شترمرغ کاری است دشوار اما ورزیدگی این طلبه جوان، دشواری کشتار شترمرغ های 2 متری را برایش آسان کرده است. او در این باره خاطرنشان می کند: «متاسفانه کشتارگاه اختصاصی برای شترمرغ ها وجود ندارد. مجبوریم خودمان کشتار کنیم.»

سید هادی علوی درباره مشکلات کار پرورش شترمرغ می گوید: «من و پدرم برای راه اندازی واحد پرورش شترمرغ از سرمایه شخصی و زمین خودمان استفاده کردیم و از هیچ نهاد دولتی درخواست کمک نکردیم. اما متاسفانه برخی کج سلیقگی ها کار را برایمان دشوار می کند. مثلا جهاد کشاورزی از صدور مجوز پرورش شترمرغ برای ما خودداری می کند. اگر بگویم علت مخالفتشان با صدور مجوز چیست، حتما تعجب می کنید. جهاد کشاورزی می گوید پرورش شترمرغ توجیه اقتصادی ندارد و به همین دلیل به شما مجوز نمی دهیم!»

او می افزاید: «این حرف جهاد کشاورزی از اساس باطل است اما حتی اگر درست هم باشد، بنده قرار است ضرر کنم نه جهاد کشاورزی! در حال حاضر 5 نفر در این واحد تولیدی درآمد کسب می کنند و مخارج خانواده شان را از این طریق اداره می کنند، چطور توجیه اقتصادی ندارد؟! ضمن اینکه ما خبر داریم همین چند ماه قبل در نزدیکی های بندرگز برای یک واحد 3 هزارتایی پرورش شترمرغ، مجوز صادر شده است! این رفتارهای دوگانه چه سودی دارد؟»

حجت الاسلام والمسلمین سید هادی علوی در کنار اشتغال به کار تولید، یکی از فعال ترین روحانیون بندرگز در عرصه فرهنگی است. او علاوه بر اداره یکی از مساجد بندرگز، مدت هاست که دو هیات انصار الحسین (ع) و انصار المهدی (ع) را برای نوجوانان و جوانان بندرگز دایر کرده که به صورت هفتگی برگزار می شود و بسیار هم پر طرفدار است. سید هادی این دو هیات را به عرصه ای برای میدان دادن به طلاب و مداحان جوان برای کسب تجربه در سخنرانی و مداحی تبدیل کرده است.

او ضمن آسیب شناسی فعالیت های فرهنگی در مساجد کشور، می گوید: «شکاف سنی بین اعضای هیات امناء مساجد و جوانان و نوجوانان همواره باعث ایجاد مشکل شده است. متاسفانه طرفین به خاطر فاصله سنی زیاد یکدیگر را به طور کامل درک نمی کنند. در مسجد ما، از نظر هیات امناء حضور نوجوانان و جوانان در مسجد مساوی است با شکسته شدن استکان و نعلبکی ها! و مسجد هم جایی است که فقط وقت ظهر و مغرب درب آن بازگشایی می شود برای اقامه نماز و تمام!»

سید هادی علوی خاطرنشان می کند: «به همین دلیل ناچار شدیم برای برگزاری جلسات هیات و کلاس های قرآن و اخلاق مکانی خارج از مسجد (نمازخانه یکی از پارک های بندرگز) را برای نوجوانان و جوانان در نظر بگیریم که جای تاسف دارد. دو هیات مذهبی انصار الحسین (ع) و انصار المهدی (عج) هر هفته جلسه دارند و نوجوانان و جوانان استقبال زیادی از آن به عمل می آورند. ما بهترین حلقه صالحین را در بندرگز تشکیل دادیم.»

حجت الاسلام والمسلمین سید هادی علوی می افزاید: «کار طلبه فقط نماز خواندن و منبر رفتن نیست. طلبگی را با کار کارمندی نباید اشتباه گرفت، روحانی شدن برای انسان تکلیف آور است. متاسفانه فاصله ما با مردم بعضا به جای اینکه کاهش یابد و به صفر برسد، افزایش یافته است.»