جستجو
بایگانی
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۱۲)
- فروردين ۱۴۰۳ (۲۴)
- اسفند ۱۴۰۲ (۳۰)
- بهمن ۱۴۰۲ (۲۵)
- دی ۱۴۰۲ (۲۶)
- آذر ۱۴۰۲ (۸)
- آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
- مهر ۱۴۰۲ (۹)
- شهریور ۱۴۰۲ (۲)
- مرداد ۱۴۰۲ (۷)
- تیر ۱۴۰۲ (۴)
- خرداد ۱۴۰۲ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۱۲)
- فروردين ۱۴۰۲ (۱۴)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱۷)
- بهمن ۱۴۰۱ (۲۰)
- دی ۱۴۰۱ (۲۷)
- آذر ۱۴۰۱ (۱۶)
- آبان ۱۴۰۱ (۱۷)
- مهر ۱۴۰۱ (۱۵)
- شهریور ۱۴۰۱ (۱۷)
- مرداد ۱۴۰۱ (۱۰)
- تیر ۱۴۰۱ (۱۱)
- خرداد ۱۴۰۱ (۱۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱۹)
- فروردين ۱۴۰۱ (۹)
- اسفند ۱۴۰۰ (۴)
- بهمن ۱۴۰۰ (۱۰)
- دی ۱۴۰۰ (۱۱)
- آذر ۱۴۰۰ (۸)
- آبان ۱۴۰۰ (۱۰)
- مهر ۱۴۰۰ (۱۲)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱۰)
- مرداد ۱۴۰۰ (۹)
- تیر ۱۴۰۰ (۸)
- خرداد ۱۴۰۰ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۹)
- فروردين ۱۴۰۰ (۹)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۹ (۲۴)
- دی ۱۳۹۹ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۹ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۹ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۹ (۱۶)
- شهریور ۱۳۹۹ (۱۴)
- مرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۹)
- خرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۹ (۱۶)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۸ (۱۹)
- دی ۱۳۹۸ (۴۲)
- آذر ۱۳۹۸ (۱۴)
- آبان ۱۳۹۸ (۱۴)
- مهر ۱۳۹۸ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۱۷)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- خرداد ۱۳۹۸ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۲)
- دی ۱۳۹۷ (۲۱)
- آذر ۱۳۹۷ (۶)
- آبان ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۵)
- شهریور ۱۳۹۷ (۳)
- مرداد ۱۳۹۷ (۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۵)
- خرداد ۱۳۹۷ (۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۳)
- فروردين ۱۳۹۷ (۹)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۶ (۲۳)
- دی ۱۳۹۶ (۷)
- آذر ۱۳۹۶ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۶ (۱۶)
- مهر ۱۳۹۶ (۵)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۵)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱۶)
- تیر ۱۳۹۶ (۳۰)
- خرداد ۱۳۹۶ (۳۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۲۶)
- فروردين ۱۳۹۶ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶۰)
- بهمن ۱۳۹۵ (۵۱)
- دی ۱۳۹۵ (۵۸)
- آذر ۱۳۹۵ (۴۵)
- آبان ۱۳۹۵ (۵۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۹۳)
- شهریور ۱۳۹۵ (۷۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۷۵)
- تیر ۱۳۹۵ (۷۰)
- خرداد ۱۳۹۵ (۵۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۸۸)
- فروردين ۱۳۹۵ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۴ (۴۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۷۳)
- دی ۱۳۹۴ (۱۰)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۵)
- مهر ۱۳۹۴ (۲)
- شهریور ۱۳۹۴ (۴)
- مرداد ۱۳۹۴ (۶)
- تیر ۱۳۹۴ (۱۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۸)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲۸)
- دی ۱۳۹۳ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۳ (۵۶)
نويسندگان
- سرباز ولایت (2330)
پربحث ترين ها
-
-
کاریکاتور:: حجاب یا بی حجاب؟
۹۳/۰۹/۱۰ -
-
نـامـه ای بـرای خـواهـرم !
۹۵/۰۱/۱۶ -
-
لطفا قیمت این تصاویر را مشخص کنید
۹۵/۰۱/۲۴ -
عملی لذت بخش اما دردناک!
۹۵/۰۱/۱۴ -
-
-
آخرين نظرات
پيوندها
روایت فرمانده نداجا از نقش تکاوران دریایی ارتش در حماسه خرمشهر
روایت فرمانده نداجا از نقش تکاوران دریایی ارتش در حماسه خرمشهر
به گزارش عمارنامه، پس از گذشت چند دهه از حماسه آزادسازی خرمشهر وقتی از خاطرههای ناب آن دوران میگوید چشمانش برق میزند و صدایش به هیجان درمیآید. آرزویش این است که روزی، بخشی از آن دریادلیها و رشادتها بهصورت فیلم دربیایند تا خیلیها با حقایق آن دوران بیشتر آشنا شوند. میگوید حماسهاش را تکاوران ارتش جمهوری اسلامی ایران آفریدند اما فیلم آن را هالیوودیها ساختهاند! هنوز او یکی از مراجع اصلی روایت مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر است؛ شهری که به گفته خیلیها، وجب به وجب آن با خون شهیدان رنگین شده و از این رو زمانی «خونینشهر» میخواندنش. در سالروز آزادسازی خرمشهر پای صحبتهای امیر دریادار دکتر حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران نشستیم تا مروری تازه بر رخدادی تاریخی داشته باشیم؛ رخدادی که حیرت جهانیان را به همراه داشت و اقتدار و عظمت ایران اسلامی را بر همگان آشکار ساخت.
• ورود شما بهعنوان تکاور نیروی دریایی ارتش در چه سالی و چگونه انجام شد؟
سال ۵۳ دانشجوی دانشگاه افسری بودم و سال ۵۷ ما را برای تکاوری نیروی دریایی ارتش انتخاب کردند. یک دوره تکاوری در منجیل برگزار شد و ما تمام دورههای مربوط به آن شامل چتربازی، غواصی و... را در همان دوره دیدیم. بعد هم وارد انقلاب و وقایع پس از آن شدیم.
• پیش از آنکه تکاور نیروی دریایی ارتش شوید چه تصوری از فعالیتهای این یگان داشتید؟
راستش من به تکاوری نیروی زمینی بیشتر علاقه داشتم. هم اطلاعاتم بیشتر بود و هم علاقه اصلیام تکاوری نیروی زمینی بود اما دست تقدیر ما را به مسیر دیگری کشاند. من جزو دانشجویان برتر دانشگاه بودم. از نظر ورزشی کاپیتان تیم به حساب میآمدم و از نظر آرم و علائم هم بهخاطر دورهها و مسئولیتهایی که در سمتهای مختلف داشتم وضعیت مطلوبی داشتم. رتبه علمیام هم بالا بود و این شد که مرا برای این کار انتخاب کردند. وقتی وارد این جریان شدم، دیدم اینجا هم یک دوره بسیار گسترده و حرفهای دارد. حتی از دوره تکاوری نیروی زمینی هم پیشرفتهتر و کاملتر بود. ما باید اینجا دورههای چتربازی، جنگ در دریا، جزیره و زیر و روی آب را یاد میگرفتیم و دورههای غواصی را کامل میکردیم. البته تکاوری نیروی دریایی ارتش هم رتبهبندی دارد و در رتبه آخر آن، همهکاره میشوید و از پس همه نوع رزم برمیآیید.
• وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید شما کجا خدمت میکردید؟
من آن زمان منجیل بودم. بعد از انقلاب به دلیل اتفاقاتی که در استانهای غربی و جنوبی افتاده بود، رفتیم آنجا تا زمانی که جنگ شروع شد. بعد رفتیم بوشهر، خرمشهر و آبادان و دیگر همانجا ماندیم. واحد تکاوری پیش از جنگ خیلی گسترده نبود. یک گردان در بوشهر مستقر بود و یک مرکز آموزش در منجیل وجود داشت. هنگامی که در غرب بودیم در غائلههای پیش از وقوع جنگ، یاریرسان مردم بودیم و وقتی جنگ شروع شد، رفتیم بوشهر. ظاهراً زمانی که ارتش هنوز بهصورت کامل سامان نیافته بود، تکاوران نیروی دریایی ارتش جزو منظمترین و سازمانیافتهترین نیروهای ارتش بودند وآنها بودند که به عنوان نخستین نیروی نظامی وارد خرمشهر شدند و از آن دفاع کردند.
• لطفا درباره مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر و حضورتان در این شهر هم توضیح دهید.
در خرمشهر پایگاهی داشتیم به نام «کشتیسازی شهید موسوی» درست در تقاطع کارون به اروند که هنوز هم پایگاه ما همانجاست. جالب است بدانید مزار شهیدان پاینده و نقدی هم درست در همانجا واقع شده. همانطور که میدانید نیروهای دریایی ما هنگام حمله انگلیسیها در شهریور ماه ۱۳۲۰ مقابل آنها ایستادگی کردند تا جلوی اشغال ایران را بگیرند. نیروی دریایی ارتش در همان زمان ۷۰۰ شهید داد و این یک سند زنده است که نیروی دریایی با از خودگذشتگی در شمال ایران جلوی روسها ایستاد و در جنوب هم با انگلیسیها مقابله کرد و حماسه آفرید. قبل از انقلاب به عنوان یک یگان نظامی آموزشدیده و کاملاً ورزیده در برخی نقاط به برقراری نظم کمک میکردیم. بعد از پیروزی انقلاب هم هر کجا لازم بود امنیت را به وجود میآوریم به همانجا میرفتیم. وقتی جنگ شروع شد، ناخدا صمدی و یگانش در بوشهر بودند اما یک گروه پیشرو در خرمشهر داشتند. قبل از اینکه جنگ بهصورت رسمی آغاز شود ما از خرمشهر به سمت منجیل رفتیم. درست در تاریخ ۳۱ شهریور ماه ۵۹ به صورت خیلی اضطراری ما را از منجیل به تهران آوردند. سوار هواپیما شدیم و به سمت مقصد نامعلومیرفتیم.
گفتههای فرمانده نداجا درباره نقش تکاوران دریایی در حماسه خرمشهر
یعنی نمیدانستید دقیقا چه اتفاقی افتاده و عازم کجا هستید؟
خیر، هواپیمای ما در فرودگاه مهرآباد بود که آنجا بمباران شد. هواپیما آسیب دید و مجبور شدند ما را با هواپیمای دیگری به بندرعباس بفرستند. شبانه رفتیم و در سه جزیره خلیج فارس مستقر شدیم. یکی دو روزی آنجا بودیم تا اینکه ما را دوباره به بندرعباس برگرداندند. باز ما را شبانه بهسمت مقصد نامعلوم با تجهیزات و مهمات کامل حرکت دادند. سوار دو فروند هواپیمای سی-130 شدیم و نمیدانستیم کجا داریم میرویم. یکدفعه احساس کردم زیرپایمان را به رگبار بستهاند. بعداً فهمیدم رسیدهایم به فرودگاه شیراز. هواپیما نشست و گفتند وضعیت قرمز است و باید سریع از هواپیما خارج شوید و پناه بگیرید. صبح آمدند دنبال ما و گفتند باید بروید شوش. چون عراقیها از پشت کرخه آمدهاند و میخواهند از آنجا عبور کنند و شما باید جلوی پیشروی آنها را بگیرید. ما رفتیم و در آنجا با تیپ ۳ دزفول جلوی عراقیها ایستادیم و نگذاشتیم دشمن از کرخه عبور کند. تقریباً چند روزی همانجا ماندیم.
• حالا فهمیده بودید که دیگر جنگ شروع شده؟
بله، همان چند روز اول، ما را بهواسطه نیازهایی که پیش میآمد چند باری جابهجا کردند و از شوش ما را به خرمشهر بردند.
• یادتان هست چه روزی وارد خرمشهر شدید؟ وضعیت شهر را بهخاطر میآورید؟
نمیدانم روز چندم جنگ بود اما وضعیت خرمشهر واقعا باورنکردنی بود. اصلاً نمیتوانستیم صحنهای را که جلوی چشممان بود باور کنیم. اشک در چشمانم حلقه بسته بود. شاید ۱۰ روز پیشتر بود که ما از خرمشهر بیرون آمده بودیم و طی همین چند روز، شهر به چه روزی افتاده بود! جنگ خرمشهر بیسابقه بود. یعنی سابقه نداشت که این حجم آتش بر چنین مساحتی وارد شود و این همه نیرو برای حمله به یک شهر تهاجم را آغاز کنند. بارش گلولههای سنگین و نیمهسنگین برای یک لحظه در طول شبانهروز قطع نمیشد. وقتی میگوییم در خرمشهر یک حماسه رخ داد برای این بود که عراق آمده بود این شهر را یکروزه بگیرد. شاید از شلمچه تا پل نو ۱۵ کیلومتر کمتر راه باشد و این مسیر را بشود با تانک یکساعته طی کرد.
• اما همین پیشروی ۳۴ روز به طول انجامید.
بله، شما نگاه کنید ببینید که خرمشهر مگر چقدر جمعیت و گستردگی داشت و چطور میتوانست جلوی تهاجم بیامان عراقیها ایستادگی کند. محور اصلی این دفاع بهعهده بچههای تکاور دریایی آموزشدیده و سازمانیافته نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی بود. با این حال هیچوقت نگفتهام ما بهتنهایی این کار را کردهایم و خدای نکرده زحمات دیگران را نادیده بگیرم. در کنار ما عشایر با تفنگ شکاری، برنو و سرپر هم بودند. شهید جهانآرا و بچههای سپاه خرمشهر هم بودند. فدائیان اسلام تحت نظر شهید هاشمی هم بودند. هر کسی برای دفاع از خرمشهر جنگ میکرد اما یگان ما آموزشدیده و سازمانیافته بود و از همه مهمتر با رزم در شهر کاملاً آشنا بود. همین عامل باعث شد بتوانیم به کمک سایر مدافعان، دشمن را در چنین فضایی ۳۴ روز نگهداریم و جلوی پیشرویاش را بگیریم. وقتی میگویند خرمشهر معطر است؛ با وضو وارد شوید، برای این است که وجب به وجب آن به خون شهدا آغشته شده؛ پل نو، کشتارگاه، راهآهن، گمرک، ۴۰ متری، ۲۴ متری و میدان فرمانداری.
ما وارد چنین شهری شده بودیم. در چند روز پایانی مقاومت عراقیها نمیگذاشتند هیچ قایقی سمت ما بیاید. برای همین با کمبود آب، غذا و مهمات و پشتیبانی مواجه شدیم. خیلی از بچهها شهید و جانباز شدند. ناخدا صمدی که فرمانده گردان تکاوران دریایی ارتش بود، وقتی پایش تیر خورد و خونریزی داشت، نمیگذاشت زخمش را پانسمان کنند. میگفت اگر من روی زمین دراز بکشم پس چه کسی میخواهد بایستد و مقاومت کند؟
• یعنی فرماندهان و سربازان چنین غیرتی از خودشان نشان میدادند!
بله، اصلاً بحث خرمشهر حیثیتی شده بود. ادعای ما این بود که توانستهایم راهبرد دشمن را شکست بدهیم؛ دشمنی که گفته بود یکروزه خرمشهر را میگیرد، سه روزه خوزستان را و هفت روزه به میدان آزادی تهران میرسد، در ۳۴ روز اول جنگ در خرمشهر گیر کرد. تازه آمد و دور زد و رفت به سمت مارِد و از آنجا به کوی ذوالفقاری تا بیاید بهمنشیر و وارد آبادان شود. فکرش بههم ریخته بود و نمیدانست باید چه کند. این اتفاقات رخ نمیداد مگر با حضور فرماندهان و رزمندگانی که ازخودگذشتگی کردند، جانباز و شهید دادند تا یک حماسه خلق شود و راهبرد دشمن تغییر کند.
• آن زمان، فرمانده گردان آقای صمدی بودند؟
بله، به ما میگفتند هر یک از تکاوران نیروی دریایی باید با یک گروهان سرباز معمولی برابری کند. همین الان هم همینطوری است. شما میبینید که ۱۰ نفر از تکاوران ما ۳ هزار کیلومتر دورتر از سواحل چابهار در سومالی با دزدان دریایی درگیر میشوند و طی ۴۸ ساعت مأموریت را با موفقیت به پایان میرسانند. ما در دفاع از سقوط خرمشهر بیش از ۷۰ شهید و ۱۰۰ جانباز داشتیم. اما این افتخار را در دنیا ثبت کردیم که راهبرد دشمن مبنی بر «تصرف خرمشهر ظرف یک روز» را شکستیم. ضربه بعدی را در کوی ذوالفقاری وارد کردیم. ضربه سوم را هم در جزیره آبادان به آنها وارد کردیم. هرچه تجهیزات نظامی داشتند از بین رفت و کلی از نیروهایشان کشته شدند.
• چطور توانستید حصر آبادان را بشکنید؟
آبادان از چهار طرف آب است و به همین دلیل به آن «جزیره آبادان» میگویند. وقتی دشمن وارد خرمشهر شد و نتوانست به عمق آن دست پیدا کند، شهر را دور زد و همین امر باعث شد تا جاده خرمشهر- اهواز قطع شود. بعد جاده اهواز- آبادان و آبادان- ماهشهر قطع شد تا محاصره کامل شکل بگیرد. تنها یک راه باقی مانده بود و آن هم خلیج فارس بود. نیروی دریایی ارتش از طریق خلیج فارس با هواناوها و بالگردها توانست از حصر کامل آبادان جلوگیری کند. وقتی حضرت امام(ره) فرمودند حصر آبادان باید شکسته شود، یکی از دلایل موفقیت ما در روز پنجم مهر ماه ۶۰ این بود که از دریا به آبادان راه داشتیم. بچههای ما میتوانستند وارد رودخانه بهمنشیر شوند و پشتیبانی را انجام بدهند. این مهم بهواسطه فداکاریهای بچههای تکاور و خلبانان هوادریا و هواناوها تحقق یافت.
• شما شعار «راه ما راه حسین است» را برای نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران انتخاب کردید. راجع به این شعار توضیح بفرمایید؟
من این شعار را از همان حماسهآفرینیهای ابتدایی جنگ و مقاومت خرمشهر یاد گرفتم و وقتی فرمانده شدم این شعار را برای نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران انتخاب کردم. اگر شعار ما در خرمشهر چیزی جز راه امام حسین(ع) بود، نمیتوانستیم در مقابل دو لشکر کاملاً مجهز که به یک شهر کوچک حمله کردهاند با آن توان اندکمان ایستادگی کنیم. همه کسانی که کنار ما ماندند، همانند شب عاشورا آگاهانه این مسیر را انتخاب کردند و میدانستند که در صورت مقاومت، احتمال شهید شدنشان زیاد است. خب عدهای هم که اصلاً اهل جنگ و ایستادگی نبودند یا نمیتوانستند مقاومت کنند در نهایت گذاشتند و رفتند اما خیلیها ماندند و مردانه جنگیدند. ما بعدها در ۲۲ فروردین ماه ۶۷ هم بهصورت مستقیم با آمریکاییها روبهرو شدیم. به فرمانده ناو ما گفتند آدمهایت را از ناو بیرون بفرست. هم از روی دریا و هم از هوا به شما مسلط هستیم و تا چند دقیقه دیگر شما را مورد حمله قرار میدهیم اما آنها جواب داده بودند: «هیهات من الذّله». این شعار وآرمان ماست و به آن افتخار میکنیم.
• چطور مردم را برای مقابله با حمله عراقیها بسیج میکردید و چگونه به آنها آموزش میدادید؟
بیشتر ساماندهی نیروهای مردمی به عهده ناخدا صمدی و بچههای گردان ایشان بود. آنها برای ارتقای سطح توانمندسازی و آموزش نظامی مردمی خیلی تلاش کردند و فعالیتهایشان هم اثرگذار بود. در دفاع از خرمشهر اینگونه نبود که یک قرارگاه مرکزی وجود داشته باشد و همه دستورات از آنجا صادر شود و تمام مردم هم ملزم به اطاعت از آن باشند. اما چون نیروهای تکاور دریایی سازمانیافته بودند، دیگران هم به دستورات و راهنماییهای ما توجه نشان میدادند. فرمانده کلی آنجا هم بهعهده آقای حسنی سعدی بود که در آبادان مستقر شده بودند.
• در نبرد خرمشهر از چه تاکتیک نظامیای بهره میبردید؟
ما چون آموزش جنگ در محیط شهری را هم دیده بودیم، در خرمشهر خیلی سریع به اوضاع مسلط شدیم. با وجود اینکه عراقیها به ساختمانهای حساس شهر دسترسی پیدا کرده بودند و موقعیت خوبی داشتند، از پل نو به این طرف، کوچه به کوچه با آنها درگیر شدیم و مقاومت کردیم. اینگونه بود که توانستیم ۳۴ روز مقابل ارتش بسیار مجهز عراق مقاومت کنیم وگرنه مردم عادی که چیزی درباره تاکتیک جنگی در نقاط شهری نمیدانستند اما همه دست به دست هم دادند تا این حماسه آفریده شد.
• خاطرهای از همرزمان آن ۳۴ روز فراموشنشدنی را برایمان نقل کنید.
شهید اسماعیل شعبانی مثل دیگر تکاورها بچه بسیار زرنگی بود. من فرمانده دسته بودم و او در دسته من خدمت میکرد. هر دسته سه گروه داشت که مجموعاً ۳۰ نفر میشد و هر دسته هم برای خودش سازمان خاصی داشت. شهید شعبانی در آن زمان تیربارچی ما بود. تیربار «ژ-۳» یک ویژگی منحصربهفرد دارد. اگر از آن خوب نگهداری شود و تنظیم درستی داشته باشد میتواند یک نوار فشنگ ۳۰۰ تایی را پشت سر هم بزند و مثل بلبل چه چه کند اما اگر از آن خوب نگهداری نشود بهجای تیربار، «گیربار» میشود! شب بیست و چهارم مهر ماه، یعنی همان شبی که صبحش به خرمشهر، «خونینشهر» گفتند داشتیم سنگربندی میکردیم تا شکل دفاعی را حفظ کنیم. تقریباً در خیابان ۲۴ متری بودیم و داشتیم در خیابان آماده میشدیم. اسماعیل آن شب زیاد میخندید. بچهها میپرسیدند چرا اینقدر میخندی؟ گفت من دو لیوان شربت شهادت خوردهام و امشب حتماً شهید میشوم. خودش میگفت تا زمانی که این بلبل من چه چه میکند معنایش این است که من زندهام و اگر صدایش قطع شد بدان معناست که دیگر شربت را خوردهام! ما میدانستیم که اسلحه ناموس سرباز است و او برای حفظ آن باید همه توانش را بهکار بگیرد. نیمههای شب بود که دیدم صدایی از اسلحهاش نمیآید. تقریباً نزدیک صبح بود که خودم را به او رساندم و دیدم به شهادت رسیده است.
• چه خاطرهای از آزادسازی خرمشهر دارید؟
خرمشهر پس از ۵۱۹ روز اسارت، در عملیات بیتالمقدس و طی چند مرحله آزاد شد. نکته جالب اینکه نیروی دریایی ارتش در مرحله اول به کمک قایقها و هواناوهایی که داشت وارد شهر شد و از طریق آبادان شروع به پاکسازی خونینشهر کرد. در همان شب سوم که قرار بود فردای آن روز خونینشهر آزاد شود، بچههای ما از منطقه حفار وارد شهر شدند. از عرض رودخانه عبور کردند و در نزدیکی کارخانه صابونسازی با دشمن درگیر شدند. آنجا را پاکسازی کردند تا سهراهی تقاطع کارون به اروندرود. عراقیها دیگر نمیتوانستند مقاومت کنند و دستهجمعی و با حالتی خفتبار پا به فرار گذاشتند. همه نیروهای ارتشی، سپاهی و بسیجی دست به دست هم دادند تا خرمشهر را آزاد کنند اما اصل کلام را امام(ره) فرمود که «خرمشهر را خدا آزاد کرد».
• در حال حاضر از نیروی دریایی ارتش به عنوان یک نیروی راهبردی نام برده میشود. در خصوص حضور ایران در آبهای بینالمللی هم توضیح دهید.
ما در خلیج فارس حفظ و صیانت از مرزهای کشور را به اثبات رساندیم. صیانت از مرزها در 8 سال دفاع مقدس نشان از توانمندی دریایی ما دارد اما تدبیر جدید، حضور در آب های دنیاست. مأموریت نیروی دریایی راهبردی ارتش کاملاً تغییر کرده؛ ما از خلیج فارس به عنوان دریایی نیمه بسته خارج شدیم. از مساحت 300 هزار کیلومتر مربعی وارد عرصه 2 میلیون و 100 هزار کیلومتر مربعی تا مدار 10 درجه شدیم. اکنون جیبوتی انتهای خط مأموریتی ماست که بدون در نظر گرفتن ماموریت های دریای سرخ، مدیترانه، چین و... است. در دریا با این وسعت باید امکانات لازم پای کار بیاید و باید در مناطق حساس حضور داشت تا از منافع خود دفاع کرد. جایگاه نیروی دریایی راهبردی ارتش در توان بازدارندگی کشور بسیار جایگاه بالایی است و در مقابل تهدیدات دریایی باید خود را همواره آماده به کار نگه دارد و توان خود را ارتقا دهد
منبع: همشهری پایداری، خرداد1394، شماره141
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
لینک های تصویری
طبقه بندی موضوعی
- کتابخانه اسلامی (۸۴)
- بانک تصاویر (۲۴۷)
- علمای دین (۱۰۳)
- قرآن وحدیث (۹۸)
- حجاب (۳۶۴)
- احکام (۸۳)
- نرم افزارهای مذهبی (۴۴)
- بازی های مذهبی (۲)
- قرآن (۲)
- بانک فیلم (۴۰۷)
- سبک زندگی اسلامی (۴۸۴)
- امربه معروف نهی ازمنکر (۱۶۱)
- پرسش وپاسخ (۶۹)
- زندگی به سبک شهدا (۱۹۹)
- من حضرت محمد (صلی الله علیه و آل (۱۴)
- خاطرات مدرسه (۱۶)
- زندگی درمکتب اهل بیت ع (۲۳۴)
- معروف نیوز (۸۰۹)
- رهبری انقلاب (۷۷۷)
- استکبار ستیزی از منظر رهبری انقلاب (۳۵)
- نماز (۳۱)
- بشقاب های توخالی (۲۹)
- فضای مجازی (۳۴)
- تربیت ازدیدگاه اسلام (۶۶)
- نرم افزاراندرویدی (۱۲)
- قرآن (۲)
- ویژه نامه مذهبی (۱۶۲)
- ماه مبارک رمضان (۳۲)
- ماه محرم (۲۶)
- ماه شعبان (۱۲)
- ماه صفر (۸)
- ماه رجب (۹)
- ماه ذی الحجه (۳)
- بسیج (۲۸)
- بانک صوت (۱۰۰)
- سخن نگاشت (۴۱)
- محرم وامام حسین ع (۱۰۵)
- حاج محمودکریمی (۲۷)
- حاج منصورارضی (۱۴)
- نزار قطری (۲)
- دهه فاطمیه (۶۲)
- آموزش (۱۵)
- معرفی سایت های مذهبی (۸)
- سبک زندگی غربی (۳۸)
- حکایت خوبان (۴۱)
- مدافعان حرم (۴۴)
- نیاک از نگاه دوربین (۸)
- داستان های صوتی (۱۰)
- درمسیر بهشت (۳)
- ازدواج (۲۲)
- دانستنی های حقوقی وقضایی (۲)
- گناه (۶)
- مجموعه دروس عرفان دروادی عمل (۲۲)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- رسالة الولایة (۲)
- لغت موران شیخ اشراق (۲)
- اسرارنماز (۴)
- اشارات بوعلی(نمط8) (۲)
- دهه فاطمیه (۱۰)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- نمآهنگ (۱۰۳)
- کودکانه (۷)
- سیاسی (۲۶)
- ماه مبارک رمضان (۸)
- غدیرخم (۶)
- حدیث (۲)
- معرفی سایت (۳)
- امام خمینی ره (۱۹)
- جنگ ودفاع مقدس (۳۹)
- شهیدسلیمانی (۲۰)
کلمات کلیدی
يادداشت ویژه
-
معرفی کتاب «مسئله حجاب» کتابی که همچنان زنده است...
چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳معرفی کتاب «مسئله حجاب» کتابی که همچنان زنده است...
فصلهای این کتاب ۲۵۰ صفحهای، از روزگاری سخن میگویند که تو را ناخودآگاه به تفکری عمیق وا خواهد داشت. با اینکه این کتاب از چند دهه پیش به دست ما رسیده اما آنقدر جامعیت دارد که میتواند همچنان به تمام شبهههای ما در مسئله حجاب جواب بدهد.
به چاپ صد و سی و چندم رسیده است. کتاب را میگویم. تنها یکی از کتابهایشان را. همان که وقتی صفحاتش را ورق بزنی، صدایی مهربان اما رسا و مطمئن، دستت را میگیرد و تو را به مکانهایی میبَرَد که حضورِ همزمانِ این جسمِ مادیِ فانیات در آنجا، خارج از حد تصور است و حتی شاید ممکن نیست. کتابی که حرف حق را نه با نیش و کنایه، که شیرین و عاقلانه، با تو میزند و تو با لبخندی آغشته به شگفتزدگی، به کلماتی خیره میشوی که انگار از دهان پدری مهربان، به مقصدِ نشستن در سینه غمزده تو، بیرون زدهاند.
زمان را بیش از این برای معرفی نمیگیرم. اسم این نویسنده، استاد، معلم، روحانی، طلبه، دانشمند، فیلسوف و... مرتضاست. اما همه ما او را به «شهید مطهری» میشناسیم. به عظمت تلفیق خون و جانش در تیررس گلوله. او را همه ما میشناسیم اما نه به اسم یک روحانیِ متحجرِ تکفیرکننده خودرأیِ دیگران بدانگار. او، به معنای واقعی کلمه، اندیشهای داشت به عظمت جهان و به وسعت آسمان. و چه چیزیاست که بتواند این اندیشه آبی و زلال را در خودش محصور کند و فکرهای بسته افراطی از آن بیرون بکشد؟
حالا، و در این روزگارِ آشفتهحالِ بیسر و سامان، دوباره دست به دامان کتابی از مجموعه کتابهای این شهیدِ راه احیای اندیشه صحیح اسلامی و انسانی شدهایم تا شاید ما را به فطرت خویشتنمان بازگردانَد. کتابی به نام «مسئله حجاب» که بهراستی مسئلهایاست به قدمت طولانی تاریخ بشر. با ابعادی شگرف از وجود و توسعه و شکلهایی مختلف که در آیینهایی گوناگون، به انتخاب زنان و حتی مردان درآمدهاند. فصلهای این کتاب ۲۵۰ صفحهای، از روزگاری سخن میگویند که تو را ناخودآگاه به تفکری عمیق وا خواهد داشت. با اینکه این کتاب از چند دهه پیش به دست ما رسیده اما آنقدر جامعیت دارد که میتواند همچنان به تمام شبهههای ما در مسئله حجاب جواب بدهد. کافیاست سوالاتت را روی کاغذ بنویسی و ببینی چه میشود: «چرا حجاب کنیم؟» «حجاب را مسلمانها وارد ایران کردند؟» «بقیه دینها هم حجاب دارند؟» «چرا مردان حجاب ندارند؟» «محدوده حجاب چیست؟» «غرب و شرق و گذشته درباره حجاب چه میگوید؟» «تفاوت عشق و هوس چیست؟» «آیا حجاب با اصل آزادی منافات ندارد؟» «چه چیزی موجب انحراف جنسی میشود؟» «کیفیت حجاب و پوشش باید چگونه باشد؟» «آیا پوشش چادر اجباری است؟» و هزاران سوال دیگر.
کافیاست روی کاغذ گرههای ذهنیات در مسئله حجاب را بنویسی و بعد کتاب را باز کنی: «آنچه مسلم است، این است که قبل از اسلام، حجاب در جهان وجود داشته و اسلام مبتکر آن نیست، اما ...» اما چه؟ شهید مطهری، با صبر و حوصله و دقت، فصلبهفصل و صفحه به صفحه و پاراگراف به پاراگراف به تو جواب میدهد تا بتوانی درستترین تصمیم را در سختترین زمانه بگیری. تصمیمی بر مبنای عقل و اندیشه و تحقیق، نه براساس تماشا و تلقین و احساس. کافیاست این کتاب را انتخاب کنی. کتابی که نویسندهاش زنده نیست اما صفحاتش همچنان زنده است و چشم به راه چشمهای توست تا خوانده شود.
آخرين مطالب
-
امام خامنهای دردیدارجمعی ازمعلمان:جوانان بایدمنطق شعارمرگ برآمریکا ومرگ بر رژیم صهیونیستی رابدانند
چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
گزارشی ازمراودات علمی آیتالله خامنهای و شهیدمرتضی مطهری؛ما کمتر نمونه ارزندهای چون خامنهای داریم
چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
اطلاعنگاشت | کتاب جذاب و تمدنساز
چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
معرفی کتاب «مسئله حجاب» کتابی که همچنان زنده است...
چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
رکن جهش تولید کارگر است/ با جهش تولید، کشور و آحاد مردم ثروتمند میشوند
چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ | کربلای ری
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
خط حزبالله ۴۴۱ | بیسابقه، تحقیرکننده و تغییردهنده محاسبات
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
سرودهی حضرت آیتالله خامنهای که یک بیت از آن را در آستانه عملیات وعده صادق در جلسهای خواندند
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
شناسایی باندهای تجارت جنسی در طرح نور/ حرکت طرح نور به سمت هوشمندسازی
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
فیلم/ گزارش میدانی از طرح نور فراجا
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
پیوندهای روزانه
خلاصه آمار
بانک فیلم
-
نماهنگ | کربلای ری
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
فرمانده معظم کل قوا: نیروهای مسلح چهرهای ستودنی از قدرت ملت ایران به نمایش گذاشتند
يكشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین (ع)
دوشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۳ -
-
گفتوگوی قرآنی رهبر انقلاب با دو دختر خردسال حافظ کل قرآن برنامه محفل
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای افتتاح
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای سحر
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ مناجات اگر چه در بدر کوچه ی خطا شده ام/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ عبدگنه کارت دلش بی قراره/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ یاخیرالناظرین/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ بی پناهم غرق آهم حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ با روی سیاه با گریه و آه/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
-
نماهنگ | روایت یک طوفان تاریخساز
شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ -
نماهنگ | انتظار فرج
شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ -
مستند «غیر رسمی» ۶ | روایتی از انس رهبر انقلاب با کتاب و اهالی فرهنگ
جمعه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ -
نماهنگ | پرتویی از عظمت حسینبنعلی (ع)
سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ -
نماهنگ | مبارزه هویتی انقلاب
شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ -
مستند روایت دیدار | پرچمداران تولید داخلی
جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲
نرم افزارهای مذهبی موبایل
-
نرم افزار خواص بی خواص/محرم 1399
پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ -
مسابقه فرهنگی بچه های عاشورا
شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۷ -
نرم افزارقرآنی کوثرتشنه کامان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ -
نرم افزارختم جزءسی قرآن مجید همراه با زندگینامه سرداران دفاع مقدس وشهدای نیاک
شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ -
ویژه نامه شورعشق
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
ویژه نامه خون خدا
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
نرم افزارتقویم سرداران دفاع مقدس1396
سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶ -
نرم افزارتحت وب خط امام خمینی(ره)
يكشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ -
مجموعه چندرسانهای «عبد صالح
جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ -
کلیدسعادت
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
ویژه نامه ماه مبارک رمضان (نرم افزارتحت وب)
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارادعیه های ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارصوتی تصویری دعای روزهای ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزار جامع راهیان نور رونمایی شد +لینک دانلود
دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ -
بازی محرم ونامحرم(احکام ویژه پسران)
يكشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی زیارت عاشورا
يكشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی کاروان عشق 3 ( حاج محمودکریمی )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارکاروان عشق 2 ( ویژه محرم )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای تحت وب خون خدا(ویژه محرم)
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای غدیرخم
يكشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵