نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت
۰

چگونه بعضى گناهان تمام اعمال نیک انسان را نابود می‎کنند؟!

پرسش وپاسخ

چگونه بعضى گناهان تمام اعمال نیک انسان را نابود می‎کنند؟!

چگونه بعضى گناهان تمام اعمال نیک انسان را نابود می‎کنند؟!

سؤال: چگونه بعضى گناهان، تمام کارهاى خوب انسان را از بین مى‏‎برد؟
پاسخ: اگر شخصى 20 سال خدمت مفید داشته باشد ولى فرزند کارفرماى خود را بکشد، این عمل تمام خدمات او را از بین مى‏برد.
یک بمب که منفجر مى‏شود و ساختمانى فرو مى‏ریزد، تمام زحمات انسان‏ها را در یک لحظه از بین مى‏برد.
یک ناسزا، دوستى چندین ساله را به فراموشى مى‏سپارد.
خوردن یک قاشق سم، تمام مراقبت‏هاى بهداشتى چند ساله را نابود مى‏کند.
یک لحظه خواب در هنگام رانندگى، ماشین را به درّه پرتاب مى‏کند.
یک لحظه فرو کردن چاقو در چشم، سبب نابینایى سالیان دراز مى‏شود.
آرى، برخى گناهان همچون آتش، جنگل نیکى‏هاى انسان را سوزانده و به خاکستر تبدیل مى‏کند. چنانکه قرآن مى‏فرماید: «حَبِطَت اعمالهم» (بقره 217)
البتّه در برابر آیات حبط، آیاتى داریم که مى‏فرماید: به خاطر یک کار شایسته، بدى‏هاى انسان محو مى‏شود.
«مَن یؤمن باللّه و یَعمل صالحاً یُکفّر عنه سیّئاته» (تغابن 9)
مثلِ کارگرى که سالها بد کار مى‏کرده ولى یک لحظه وقتى وارد منزل کارفرما مى‏شود کودک کارفرما را مى‏بیند که به استخر افتاده و در آستانه غرق شدن است، او را نجات مى‏دهد. این عمل تمام بدرفتارى‏ها وکم‏کارى‏هاى او را جبران مى‏کند.
چنانکه قرآن مى‏فرماید: نماز به پا دارید که آن حسنه‏اى است که بدى‏ها و زشتى‏ها را از بین مى‏برد. «و أقمِ الصلوة ... انّ الحَسنات یُذهِبنَ السَّیئات» (هود114)

منبع:گناه شناسی

۱

آن روی سکه گرانبهای کیمیای ایران

حجاب

آن روی سکه گرانبهای کیمیای ایران

آن روی سکه گرانبهای کیمیای ایران

گروه فرهنگی فرهنگ نیوز، معصومه طاهری: پیروزی کیمیا علیزاده دختر هیجده ساله ایرانی در المپیک به عنوان بانوی ایرانی که موفق به دریافت مدال المپیک شده است؛ واکنش های مختلفی را در فضای رسانه های حقیقی و مجازی برپا کرد و هر کدام با عکس و تیتری از آن یاد کردند. در واقع آنچه بیش از همه نمود داشت پوشیدگی و وقار این دختر نوجوان بود که نه تنها پس از کسب مدال حتی در بین مبارزاتش نیز دل خیلی از مردم ایران را با همراه خود نمود. او در فضایی بین المللی بدون آن که از هنجارها و ارزش های دینی خود عقب بنشیند برای کسب مدال مبارزه کرد پس از پیروزی هم کار زیبایی انجام داد که از نگاه دوربین ها و رسانه ها پنهان نماند دختر نوجوان بعد از پیروزی در میدان مسابقه، سجده شکر به جا آورد تا مهر تاییدی باشد بر اعتقادات مذهبی و دینی که دارد. چنانچه مقام معظم رهبری نیز به دنبال این حرکت به جای علیزاده در پیامی فرمودند: «یک زن محجبه در موضع قهرمان بر روی سکوی قهرمانی می‌ایستد و همه را وادار می کند که او را تکریم و تجلیل کنند.»

این درحالی است که بارها شنیده ایم شبه روشنفکران داخلی برای همصدایی با ضدانقلاب خارج نشین و منادیان حقوق بشر حجاب زن ایرانی را مانع پیشرفت او می دانند که باعث محدودیت او درعرصه های مختلف شده است؛ و وجود مصادیق مسلمی چون کیمیا علیزاده خط بطلانی بر تمام یاوه گویی های آنهاست. البته کیمیا علیزاده اولین کسی نیست که با اعتقادات مذهبی و رعایت حجاب خود به میدان آمده است. سکینه خدابنده مربی تیراندازی نیز در رژه افتتاحیه المپیک با چادر خود این اعتقادات دینی خود را میدان ورزش فریاد زد. در المپیک2014 لندن نیز ایران با داشتن هشت ورزشکار زن در هفت رشته مختلف یکی از کشورهای پیشتاز در این عرصه بود که با تلاش های گسترده موفق شده بود راه را برای حضور ورزشکاران محجبه در بسیاری از رشته‌ها باز کند.

اینها همه قسمتی از اعقتادات بانوان مسلمان ایرانی است که اتفاقا موفق هم بوده اند و اثبات کرده اند برخلاف آنچه تبلیغ می کنند حجاب مصونیت است نه محدودیت. اگر امروز کیمیا علیزاده توانسته است مدال المپیک را به گردن بیاویزد؛ یک مسئله دیگر را هم نباید فراموش کنیم و آن این که برای این حضور مقتدرانه بانوان باوقار ایرانی در چنین عرصه ای جنگیده ایم. در واقع سالها پیش وقتی هلن سپاسی با وجود موفقیت هایش به دلیل امتناع از برداشتن حجاب خود در مسابقات، به خارج از تاتامی (زمین مسابقه) هدایت و از این مسابقات کنار رفت. این مبارزات آغاز گشت؛ مبارزاتی که نه تنها کیمیای نوجوان ما را با حجابش روی سکو برد، بلکه فطرت بسیاری از زنان مسلمان را نیز در دنیا بیدار کرده و کم کم رنگ حجاب را در پوشش بانوان مسلمان کشورهایی همچون مصر، قطر و .... نمایان کرده است.

حالا دیگر حتی آمریکایی ها هم مجبورشده اند توانایی های دختران محجبه را در المپیک بپذیرند و بزرگ کنند. کیمیا علیزاده مطمئنا آغازگر اتفاقات خوبی برای بانوان محجبه ایرانی درالمپیک خواهد بود.

دختری که با اعتقاداتش به میدان رفت و باعث شد تا دنیا بداند حجاب محدودکننده زن مسلمان نیست جالب اینجاست که در خبرها گفته شده بود احتمال روبرو شدن کیمیا علیزاده با راحله آسمانی تکواندوکار ایرانی الاصل تیم بلژیک نیز وجود دارد؛ زنی که روزگاری در تیم ملی ایران بازی می کرد و توانسته بود جوایز متعددی را نیز کسب کند، اما چند سال پیش قبل از المپیک به اروپا رفت پناهنده شد و حجاب از سر خود برداشت هرچند او توانسته بود با کمک امکانات و حمایت های شدید کشور بلژیک که با امکانات ما به خصوص در دوران تحریم های آمریکایی که بی پولی فدراسیون ها را درپی داشته و حتی تحریم هایی که مانع از برگزاری اردوهای آماده سازی برای تیم های ملی ایران شده غیر قابل مقایسه است.

اما با همه این کمبودها کیمیای هیجده ساله با وجود بدشانسی که در یکی از مبارزات خود داشت و از طلای المپیک باز ماند که می توانست آن را هم کسب کند بی مدال از المپیک خارج نشد درحالی که راحله آسمانی حتی به مرحله نیمه نهایی نیز نرسید. کیمیا این بار هم در جدال با یک اندیشه غلط پیروز شد تا بگوید نه حجاب محدودیت است و نه مانعی برای پیروزی زنان معتقد و مومنه ایرانی محسوب می شود.

البته ناگفته نماند اگر امروز حجاب در عرصه های ورزشی خودنمایی می کند پیش از هر چیز به برکت انقلاب اسلامی است که هویت و جایگاه زنان را به آنان بازگردانده است تا در پرتو موازین دینی و شرعی درعرصه های مختلف ظهور و بروز خوبی داشته باشند و الگویی برای زنان مسلمان دنیا گردند. چندی پیش اریکا زن تازه مسلمان اسپانیایی در گفتگویی که با ما داشت حرفهای جالب و شنیدنی می زد او می گفت: « در دورانی که زن همواره مورد بی‌مهری و بی‌احترامی است دین اسلام به زن به عنوان همسر، مادر و دختر ارج می‌دهد و نگاه ابزاری و جنسی به آن ندارد. در همه دنیا از زنان سوءاستفاده می‌شود تا به وسیله زنان محصولات کثیف خود را به فروش برسانند. روابط نامشروع و فرزندانی که پدر و مادرشان معلوم نیست و یا خانواده‌هایی که ناقص هستند طلاق،‌ خودکشی، سوء استفاده از کودکان، خشونت خانگی و ... همه اینها مصادیقی است که در دنیا وجود دارد و در حق زنان ظلم می‌شود بدون این‌که مجازاتی در پی داشته باشد ولی اسلام برخلاف اینهاست. اسلام به زن هویت و شخصیت برجسته‌ای داده است.»

و در المپیک ریو نیز کیمیا علیزاده نشان داد که زن مسلمان با داشتن حجاب و وقار اسلامی می تواند به خوبی بدرخشد و باید گفت کیمیا نبرد دیگری به مراتب مهمتراز تکواندو را برنده شد.

۱

از دنیا اذیت شدید سری به قبرستان بزنید!

علمای دین حکایت خوبان

از دنیا اذیت شدید سری به قبرستان بزنید!

از دنیا اذیت شدید سری به قبرستان بزنید!

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: اگر کسی دیر خداوند را ملاقات کرد در خودش عیب نیابد. اگر کسی در بیست سالگی ملاقات کرد شاید رشدش زیاد نباشد. آنان که چهل سال و پنجاه سال ریاضت کشیده‌اند بلندترند. هر کس با ادب‌تر است ممکن است دیرتر ملاقات کند اما شهرش بلند است.


ناراحت نشوید. نگویید بیست ساله‌ها خدا را ملاقات کردند، ما شصت یا هفتاد سال سن داریم هنوز هیچ خبری نیست. اصلاً پکر نشوید. در راه سیر و سلوک هر کسی دیرتر ملحق شود بالاتر است. حساب معصومین(ع) که در شکم مادر وصل بودند از بقیه جداست. در میان پیروان آنها هر کس دیرتر ملاقات کند، کامل‌تر است زود رسیدن خیلی هم خوب نیست.
اهل علم این قاعده را ندارند و نمی‌دانند. تصوّر می‌کنند هر که زودتر ملاقات کرد و واصل شد و گفت من رَستم و من شدم، همه‌ آسمان‌ها را طی کرده است. چنین کسی گرم شده است، نرم شده است، رفته است. اما یک درجه کلاسش تغییر کرده است. هنوز کلاس‌ها بعد و امتحان‌های دیگر در پیش دارد.


هر کلاسی مناسب خودش امتحانی دارد. ده سال، بیست سال، پنج سال در آنجا طاقت می‌آورد. تمام که شد امتحانش می‌کنند. اگر قبول شد باز یک درجه می‌دهند و یک کلاس بالاتر می‌رود. ما، ده بیست بار به دنیا آمدیم. لباس تن کردیم به مسجد رفتیم. در میان مقدّسین نماز خواندیم. حمد و سوره قشنگی هم پدر یادمان داد. باز آمدیم اهل سلوک شدیم. با عرفان و عاشقین و درویشان نشستیم. یا حقّ و یا علی و یا حسن و یا حسین(ع) گفتیم. باز ما را از خانقاه هم بیرون انداختند. باز از نو جبّه را در مسجد پهن کردیم. چند بار مسجد چند بار خانقاه. این اواخر گفتیم آیا پس ما جایی نداریم؟ گفتند چرا در خانقاه ما یک جایی هست برای آنانی که پیر شده‌اند، چند روزی آنجا باش تا بمیری و دفنت کنند. آنجا خودش برای خودش می‌زند و ذکر می‌گوید. مثل آن پیر مردی که دیگر بازار نداشت و رفت در قبرستان برای مرده‌ها ساز زد.


همه به قبرستان می‌روند. می‌گویند ما چند وقت در میان آنها که بیدارند و زنده هستند خواندیم. دیگر میان آنها مشتری نداریم. آمده‌ایم اینجا برای مرده‌ها می‌خوانیم. این را در شب عاشورا و شب قدر دیدم. یک شب برای مرده‌ها زد و چقدر قشنگ زد. مومنین هم همینطورند. هر وقت از دنیا اذیّت شدید و شما را بیرون انداختند سری به قبرستان بزنید. شما نمی‌خواهد برایشان ساز بزنید یا دعا بخوانید. یک دمی بنشین، دو سه فقره شعر هم اگر یادت آمد برایشان بخوان.

کتاب طوبای محبّت – ص 128
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی

انتهای پیام/

منبع:پایگاه اینترنتی بسیج

۰

نماهنگ ایستاده‌ایم؛ تا آخرین قطره خون

بانک فیلم

نماهنگ ایستاده‌ایم؛ تا آخرین قطره خون

نماهنگ ایستاده‌ایم؛ تا آخرین قطره خون

دانلودفیلم

این نماهنگ که قسمت دوم نماهنگ معروف «ایستاده ایم؛ تا آخرین نفس» است نظیر قسمت نخست آن، داستان گروهی جوان انقلابی است که این بار در حاشیه یک روز گرم در خلیج فارس، دست به کاری خارق العاده می زنند. این نماهنگ روایتی است از ماجرای تلخ سقوط هواپیمای پرواز ۶۵۵ در خلیج فارس و حضور ناوهای آمریکایی در این منطقه.


«ایستاده ایم؛ تا آخرین قطره خون» که تولید آن بیش از ۲ سال زمان برده است، از ۵۰ نمای فول سی جی و ۱۷۰ نمای ترکیبی از سی جی و رئال تشکیل شده است. جلوه های ویژه میدانی و بصری پیچیده و ویژه این نماهنگ، تماما توسط نیروهای ایرانی و در داخل کشور انجام شده است.


گفتنی است نماهنگ معروف «ایستاده ایم ۱» ۳ سال پیش منتشر شد و تقدیر رهبر انقلاب را نیز در پی داشت.


عوامل نماهنگ «ایستاده ایم؛ تا آخرین قطره خون» عبارتند از؛ نویسنده و کارگردان: محمدباقر مفیدی کیا، تهیه کننده: محمدرضا شفاه، شاعر: محسن رضوانی، آهنگساز و تنظیم کننده: امید روشن بین، خواننده: حسین حقیقی، مدیر تولید: سیدحسین یعقوبی، مدیر تصویربرداری: فرشاد محمدی، جلوه های ویژه میدانی: رضا ترکمان، طراح گریم: حسین صالحیان، طراح صحنه و لباس: پیام حسین سوری، صدابردار: مهدی علیپور، طراحی و ترکیب صدا: سیدعلیرضا علویان، تدوین: ابوذر حیدری، مدیر جلوه های ویژه رایانه ای: جواد مطوری، محصول: باشگاه فیلم سوره حوزه هنری.

منبع:انصارکلیپ

شهدای نیاک

۰

زهرامحمدی درمستند «از لاک جیغ تا خدا »

حجاب بانک فیلم سبک زندگی اسلامی

زهرامحمدی درمستند «از لاک جیغ تا خدا »

زهرامحمدی درمستند «از لاک جیغ تا خدا »

مستند «از لاک جیغ تا خدا » که قسمت های گذشته آن مورد تحسین و استقبال گسترده مخاطبان خاص و عام قرار گرفته بود، کاری است از گروه خانواده و فرهنگ به تهیه کنندگی هاشم تفکری بافقی که در ماه رمضان هر روز ساعت ۱۷:۱۵ در جدول پخش برنامه ها قرار دارد. محوریت این برنامه تکریم حجاب و بانوان محجبه است همراه با روایت هایی از بانوانی که به تازگی موفق به بهره مندی از پوشش چادر شده اند. الگوسازی برای جامعه دختران و زنان کشور و نیز ارائه حجاب برتر از اهداف این برنامه است. می توان گفت انعکاس و تصویر تحولات درونی انسان در این برنامه که تاکنون بیش از ۱۰۰ قسمت از آن پخش شده و همچنان در حال تولید و پخش است، مورد توجه قرار گرفته است. این برنامه در ماه مبارک رمضان به صورت ویژه و با بخش های متفاوت نسبت به گذشته به مخاطبان تقدیم می شود.

********************************

لینک دانلود مستند

منبع:سایت باحجاب

۰

نابودی خانواده ها (حتما ببینید)

بانک فیلم

نابودی خانواده ها (حتما ببینید)

فیلم/ نابودی خانواده ها (حتما ببینید)


دانلودفیلم

منبع:جبهه سایبری امیرالمومنین

۰

این الگوی حجاب آمریکایی، اسلامی نیست!

حجاب سبک زندگی غربی

این الگوی حجاب آمریکایی، اسلامی نیست!

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، در المپیک امسال بحث حجاب یکی از مباحثی بود که در رسانه های مختلف دنیا  بازتاب زیادی به همراه داشت. از حجاب چادر سکینه  خدابنده لو  مربی تیراندازی تیم ملی  ایران  در مراسم رژه افتتاحیه  گرفته تا  حجاب برخی از بازیکن های کشورهای  دیگر مثل والیبالیست و وزنه بردار  مصری و شمشیرباز آمریکایی. اما در این  میان  شاید حجاب «ابتهاج محمد»  شمشیر زن آمریکایی بیشتر از همه  مورد توجه  رسانه های دنیا قرار گرفت و هر کدام به شکلی خبری از آن را پوشش دادند.

یکی از دلایل  آن هم این بود  که  وی نماینده ورزشی از کشور آمریکا  محسوب می شد؛ کشوری که  سایه امپراتوری اش بر جهان گسترده شده است  و نماد کامل لیبرالیسم در دنیا می باشد حالا نماینده تیم ملی آن به صورت  محجبه در المپیک ظاهر شده است؛ از سویی دیگر او از کشوری به این بازی های جهانی آمده  که قدرت و نبض رسانه ای دنیا  را در اختیار دارد.

«ابتهاج محمد» از همان  زمان که  توانست  سهمیه المپیک  را به دست بگیرد  و به بازی ها راه پیدا کند خوراک رسانه ای شد و گفته بود: حجاب او، مبارزه‌ای با باورهای غلط در مورد زنان مسلمان و همچنین دعوتی برای ورزش کردن دختران مسلمان است. به گفته خودش برای اینکه بتواند با داشتن  پوشش و حجاب به این جایگاه برسد سختی های زیادی را  متحمل شده است  و حتی کارت  شناسایی با حجاب به وی نداده اند و اصرار  وی برای حفظ حجابش، باعث اخراج متصدی صدور کارت شناسایی فستیوال SXSW شد ...

اما «ابتهاج محمد»  درالمپیک  شاید بیشتر از همه مورد  توجه ایرانیان قرار گرفت. اول حضورش در المپیک، دوم  زمانی که  کمپین های حجاب برای دفاع از سکینه  خدابنده لو  برپا شده بود  تصویر وی را هم در کنار تصویر چادری خدابنده لو  به نمایش گذاشتند و سوم وقتی بود که  او  توانست  مدال برتر المپیک را به دست  بیاورد. در این میان  تعریف و تمجید  از «ابتهاج  محمد» در فضای رسانه ای بالا گرفت و داغ شد تا جایی که عده ای  او را به عنوان الگوی اسلامی معرفی کردند؛ شاید  زنگ خطر از همین جا به صدا درآمد و باعث حساسیت بیشتری گشت.  در حقیقت باید گفت  هرچند «ابتهاج محمد»  برای ورود با حجاب به چنین  عرصه ای سختی کشید و این قابل تقدیر است اما نباید  جوزده شویم و او را  الگوی اسلامی معرفی کنیم  زیرا وی ابدا و اصلا  شایسته بزرگ نمایی تا به این حد نیست.

 «ابتهاج محمد»  در نگاهی دیگر نمادی کامل از اسلام آمریکایی و لیبرالی است؛ آن هم اسلامی که تنها  پوشیدگی موی سر را  ملاک تمکین به اسلام نمی داند و به رابطه  محرم و نامحرم همچنین  نوع پوشش دیگر نقاط بدن  نیز اهمیت می دهد؛ درحالی که «ابتهاج محمد» بی محابا با اوباما دست می دهد لباسهای نه چندان برازنده  مسلمان  به تن  می کند و با اتکا به روسری که سر دارد خود را نماینده  جامعه  مسلمانان و الگوی زن اسلامی معرفی می کند. فلسفه حجاب البته مقابل با تبرج است که این روزها نسبت به آن کم توجهی زیادی می شود. اسلام برای کوچکترین  موارد زندگی زن و مرد  قوانینی دارد؛ قوانینی که  استحکام بنیاد خانواده  و روابط بین فردی را هدف قرار داده است .

 این که روسری روی سر بگذاریم و موههای خود را بپوشانیم، ولی از نظر اسلامی، حجاب دیگر قسمت های بدن عین بی حجابی باشد  را نمی توان  ملاک محجبه بودن و پوشیدگی تصور کرد  مشکلی که البته  در پرداختن  برخی از رفتارهای مسلمانان کشورهای غربی و متاسفانه  کشورهای به ظاهر اسلامی به وفور دیده می شود.

 حجاب نه به افراط وهابیون  سلفی است  که همراه بانقاب و روبندی زن و پوشش سیاه و سفید او را از ورود به  جامعه  منع می کنند و نه به تفریط  و سبک آمریکایی که تنها  پوشیدگی موی سر را ملاک قرار می دهند و بس.  این یک حقیقت است که دولت آمریکا  سعی دارد جامعه یک میلیارد و شش میلیون مسلمان دنیا را  مدیریت  کند برای همین با ارائه چنین الگوهایی اسلامی به طور غیرمستقیم  سبک زندگی و اندیشه  مسلمانان را  هدف قرار داده است.

این شیوه را پیش از این نیز در دولت دولت دموکراتها شاهد بوده ایم  آنها  که برخلاف جمهوری خواهان به سیاست  و مکرورزی شهرت  دارند با چنین کارهایی موذیانه  وارد می شوند؛ چنانچه «دالیا مجاهد» مشاوره اوباما  بود  و به عنوان تنها زن محجبه دردستگاه  دولتی آمریکا معرفی شد  تا با این سیاست نمایشی  نظر مسلمانان را به خود جلب کنند. این نکته  بسیار اهمیت دارد  که مسلمانان  نباید  از چارچوب اسلام و قرآن  با چنین الگوهایی خارج شوند .

حرکت «ابتهاج محمد» هرچند  خوب است اما نقص دارد  و بزرگ نمایی او به عنوان  نمادی از الگوی حجاب اسلامی درست نیست.  در نمایشگاه  تصویری «من یک محجبه ام» کاری از انجمن شهید ادواردو آنیلی به صورت قابل تامل به موضوع  فوق در کنار اهمیت  الگوسازی حجاب پرداخته شده است. در این نمایشگاه  که کاری از یک مجموعه فرهنگی غیردولتی است با تازه مسلمانان  ارتباط تنگاتنگ  دارد. در معرفی این نمایشگاه  می خوانیم  که موج ایجاد شده درباره حجاب در جهان  امری فطری است که الگوی آن دختر محجبه ایرانی و انقلاب اسلامی است؛ دختری که  الگوی خود را  حضرت فاطمه زهرا می داند .

البته موضوع حجاب تا پیش از انقلاب مانند بسیاری از ارزشها درحال  فراموش شدن بود که به برکت انقلاب اسلامی  این موج ایجاد شد و اگر اکنون در آمریکای لیبرال همان  حجاب نیم بند  معرفی و ارائه می شود  محصولی از تاثیرات انقلاب جهانی اسلام و تفکرات آن است. پس نباید با فراموش کردن خود، محصولاتی که در آن استکبار دست داشته  و تعمدا الگو کرده را بزرگ کنیم و به جای تاثیرگذاری، تاثیرپذیر و پیرو باشیم.

منبع:پایگاه اینترنتی بسیج

۱

من حجابم را دوست دارم…کی شاکی است؟

حجاب

من حجابم را دوست دارم…کی شاکی است؟

من حجابم را دوست دارم…کی شاکی است؟

نماز پیشین را اداء کردم، همین که روسری ام را جابجا کردم و چادرم را پوشیدم،یکی گفت:

این قدر خودت را بوقچه ‌پیچ می کنی که چی؟ یعنی چه خودت را خفه کرده ای؟! برگشتم به سمت صدا؛دختری را دیدم که در گوشه مسجد نشسته بود.

پرسیدم با منی؟گفت:بله،با تو ام و همه بیچاره هایی مثل تو که در افکار قرون وسطایی گیر افتاده اید.ناراحت نیستی،اذیت نمیشی با این پارچه‌ی دور و برَت،خسته نمیشی از این پارچه‌ی کلان دور سرَت؟!

تا خواستم که صحبت کنم،گفت:به خودت نگاه کن،ببین چقدر زشت شده ای!چرا مثل پیرزن ها خودت را پوشانیده ای،فقط هم این را یاد دارید که به افرادی مثل من گپ مفت بزنید.

خندیدم و گفتم:چقدر دلت پر بود دوست من، هنوز هم اگر حرفی مانده بگو.

خنده ام را که دید گفت:نه!حرف زدن با شما فایده ای ندارد.گفتم:شاید حق با تو باشد عزیزم.پرسیدم:ازدواج کردی؟گفت:بله.گفتم:

من حجابم را دوست دارم،این حجاب مهربانیست،با سرزنش نگاهم کرد که یعنی تو هم مثل دیگران هستی.گفتم:حجاب دارم به هزار و یک دلیل.یکی از دلایل حجابم حفظ زندگی توست.با تعجب به چهره ام نگاه کرد،
پرسیدم: برای اولین بار با همسرت در کجا آشنا شدی؟ گفت:فلانجا همدیگر را دیدیم و او پیشنهاد ازدواج داد،من هم قبول کردم.

گفتم:خوب،خداوند قبل از دستور دادن به من که خود را بپوشانم به مردها می گوید که مراقب نگاهتان باشید.
{قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ} (نور/۳۰)

مسؤولیت من یک چیز است و مسؤولیت مردان چیزی دیگر.این وظایف مکمل هم اند.

یعنی اگر مردی به من نگاه کرد، پوشش و حجاب من باید مانع و حافظ او باشد و اگر من حجاب درست و کاملی نداشتم کنترول نگاه مرد باید مانع و حافظ من باشد.همسر تو،تو را دید، کشش و علاقه ایجاد شد و تو را انتخاب کرد.

کجا نوشته است که همسر تو نمی تواند از تماشای زنان غیر از تو لذت ببرد،وقتی مبنای انتخاب برای او نگاه است!

گفت:ما به هم تعهد کرده پیمان بستیم.گفتم: غریزه منطق نمی شناسد،زندگی های بسیاری با چشم خود دیدم که با یک نگاه آلوده به فنا رفت.
من حجاب دارم تا اگر روزی همسر تو به وظیفه اش عمل نکرد و به تعهدش به تو پایبند نبود و نگاهش را کنترول نکرد،زندگی تو از هم نپاشد، همسرت نسبت به تو دلسرد نشود،محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نگردد.
من به خود سخت می گیرم و در گرمای تابستان،زیر لباس و حجابی که بیشتر شبیه کوره هست از گرمی هلاک می شوم.زمستان، زیر برف و باران برای کنترول و جمع کردنش خسته می شوم،بخاطر حفظ خانه و خانواده تو.من هم مثل توزن هستم و تمایل به آشکار کردن زیبایی هایم دارم.من هم دوست دارم در تابستان ها کمتر عرق بریزم.زمستان ها راحت تر در بیرون از خانه قدم بزنم.من بروی همه این علاقه ها و کشش ها خط سرخ کشیدم تا به اندازه سهم خودم،حافظ گرمای زندگی تو باشم. سکوت کرده بود.

گفتم:راستی،هر کس در کنار وظایفش حقوقی هم دارد.حق من این نیست که زنان جامعه ام با صورت پر رنگ و لعاب،موهای رنگ کرده‌ی پریشان و ده ها رقم عشوه و اداء،چشمان همسر من را به سوی خودشان بکشانند.

حالا بیا منصف باشیم.من باید از شکل آرایش و پوشش تو شاکی باشم یا تو از من؟

بعد از یک سکوت طولانی گفت:هیچ وقت به این موضوع این طور نگاه نکرده بودم،راست می گویی.

منبع:حریم آسمانی

۰

ریحانه ی آفرینش

حجاب سبک زندگی اسلامی

ریحانه ی آفرینش

ریحانه ی آفرینش

گل های کنار پارک ها و تفریگاه ها، اگر چه زیبا و خوش رو هستند، ولی چون مورد استفاده ی عموم قرار میگیرند و رایگان در اختیار همه قرار می گیرند، چندان به ارزش واقعی آنها توجه نمی شود. چه بسا رهگذری هم از آن گل خوش آب و رنگ خوشش بیاید،و آن را از جا کنده،پس از بوییدنی،گلبرگ هایش را با انگشتان زمخت و بی رحمش از هم جدا کرده، به گوشه ای انداخته یا زیر پا له نماید و پس از آن به سراغ گل بعدی برود.
دختر هم گلی از بوستان محبت الهی است که او چنین زیبا،مهربان و لطیف آفریده و به مردان دستور داده تا از او مراقبت کنند،تا دستان هوس رانان بی عاطفه،او را پرپر نکند.
امام علی(ع)فرمودند:«زن،گل است و لطیف.»[نهج البلاغه،نامه31.]
+برگرفته از کتاب "دختر باید خانوم باشه".

منبع:پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات

۰

ماجرای مسلمان شدن کلر دختر آمریکایی

حجاب سبک زندگی اسلامی

ماجرای مسلمان شدن کلر دختر آمریکایی

ماجرای مسلمان شدن کلر دختر آمریکایی

خیلی کوچک بودم که درباره اسلام شناخت پیدا کردم چون با بچه‌های مسلمان بزرگ شده بودم به یاد می‌آورم که من را هنگام افطار به خانه‌هایشان دعوت می‌کردند و همه باخوشحالی غذاهای خوشمزه می‌خوردند تا این‌که در سنین نوجوانانی سوالات و ابهامات زیادی درباره دین خودمان برایم ایجاد شده بود. مثلا از مادرم می‌پرسیدم چرا تو روسری برسرت نمی‌گذاری؟ چرا شما آرامش ندارید؟چرا الکل می‌نوشید؟ و بسیاری از سوالات و ابهاماتی که در ذهن داشتم در پاسخ می‌گفتند دینشان آنها را مجبور کرده است و هنگامی که انسان به دینی پایبند می‌شود باید به دستورات آن هم عمل کند که چه چیزی مجاز است و چه چیزی مجاز نیست زیرا به آن آن اعتماد می‌کنند نه به این خاطر که نمی‌توانند فکر کنند بلکه به این دلیل که می‌دانند در زندگی شخصی و اجتماعی آنها تاثیرخوبی دارد انجام می‌دهند.

سوالات متعددی درباره اسلام و تفاوت آشکار میان دین من و آنها با دوستانم داشتم اما یک روز وقتی درباره کریسمس صحبت می‌کردیم سوال کردم چرا آنها جشن کریسمس نمی‌گیرند به من گفته شد:فقط شما نیستید که حضرت مسیح را می‌شناسید ما هم ایشان را قبول داریم تا قبل از آن من فقط به اعمال بصری توجه داشتم مثل حجاب و نماز و روزه ولی درباره مسائل اعتقادی صحبت نکرده بودیم دقت نکرده بودم. آنها گفتند ما به خدا اعتقاد داریم و همه پیامبران آدم، نوح، موسی، ابراهیم، عیسی و … فرستادگان خدا هستند که همه را قبول داریم.

بنابراین تصمیم گرفتم تا اطلاعات و شناختم را درباره دین اسلام با مطالعه بیشتر کنم یک قرآن با ترجمه انگلیسی تهیه کردم و درزمان تعطیلات تابستانی شروع به خواندن آن نمودم. شبیه کتاب مقدس ما بود بعد از بازگشت به مدرسه و تمام شدن تعطیلات مسائل زیادی برایم روشن شده بود که برای دوستانم تعریف کردم توضیحات بیشتری نیازداشتم اما آنها نمی‌توانستند به من کمک کنند و باید سراغ افراد مطلع‌تری می‌رفتم.

البته آن زمان اصلا به فکرتغییر دین نبودم تنها ازسرکنجکاوی و علاقه دنبال می‌کردم و می‌خواستم بدانم چرا دین من با دوستانم فرق دارد. این تجربه عجیب وغریب بود که چیزهایی نخوریم و ننوشیم و کارهایی را که می‌توانیم انجام ندهیم. ماه مبارک رمضان نزدیک و نزدیکتر می‌شد و من تصمیم گرفتم که اگر آنها می‌توانند این‌گونه باشند پس من هم می‌توانم؛ بنابراین سعی کردم مانند آنها روزه بگیرم خیلی سخت بود، اما دوستانم به من گفتند یک روز کارسختی نیست، تو باید سعی کنید تمام ماه رمضان این‌گونه باشی. گفتم: برای یک هفته امتحان می‌کنم. یک تجربه عجیب وغریبی است زمانی که می‌توانیم بخوریم و بنوشیم ولی امتناع می‌کنیم، اما بعد از آن احساس خوبی برای رسیدن به هدف ایجاد می‌شود زیرا وقتی سرگرم کار باشیم متوجه نمی‌شویم. من به اسلام احترام می‌گذاشتم و هرچه جلوتر می‌رفتم آن را بهتر درک می‌کردم البته اصلا اعتقادم به عنوان دین خودم به آن نبود. بعد از آن چند مجله و کتاب درباره دین اسلام تهیه کردم ازجمله علم، سیاست و… اطلاعاتم را درسطح دانشگاهی بالا نبرد بلکه درکم را بهتر کرد.

همیشه این فکر را می‌کردم که اگر در دین من مسیحی صحبت از پیامبری دیگر می‌شود که بعد از مسیح می‌آید آیا او همان حضرت محمد می‌تواند باشد؟! این چیزی بود که علاقه واحترامم را به حضرت محمد بیشتر می‌کرد زیرا به نظر من او غیر از پیامبری، یک شخصیت خوب و رهبر مقبولی بوده است.
در تعطیلات همراه خانواده‌ام به نیویورک رفتم آن زمان واقعه ۱۱ سپتامبر رخ داده بود ما چنان دچار شوک و ناراحت شده بودیم و نمی‌دانستیم چرا این اتفاق افتاده است. گزارش‌ها و اخبار منتشر شده آن را به مسلمانان نسبت دادند و گفتند تروریست‌های مسلمان پشت این حملات هستند.

من اینها را رد می کردم و به خانواده‌ام میگفتم قرآن را خوانده‌ام و مفاهیم دین اسلام را درک کرده‌ام این دین اجازه نمی‌دهد چنین کارهایی صورت بگیرد! خدا در قرآن فرموده شما نمی‌توانید انسان‌های بیگناه را بکشید زیرا کشتن یک نفر ،مانندآن است که همه مردم را کشته‌اید و اگر بک نفر را نجات بدهید مثل آن است که تمام مردم را نجات داده‌اید.
چیزهایی که گفته می‌شد را قبول نمی‌کردم این‌که می‌گویند مسلمانان این کار را انجام داده باشند احساس واقعا بدی بود. به اتاقم رفتم، به زمین زانو زدم و به زبان عربی گفتم: «من معتقدم که یک خدا وجود دارد و حضرت محمد آخرین پیامبر خدا است.» متوجه شدم شهادتین گفتم و به اسلام اعتقاد دارم اما هنوز تردید داشتم که این دین من باشد و این‌که چگونه می‌توانم زندگی‌ام را براساس آن تنظیم کنم.

فکر کردم خوب پس من به یک خدا اعتقاد دارم و باور دارم که حضرت محمد آخرین پیامبر است، اما مطمئن نبودم که می‌توان روسری برسر کنم و یا الکل ننوشم ولی اگر این‌گونه نباشم باید روز قیامت جواب بدهم نمی‌دانستم چه می‌شود حتی اگردرموارد خاص هم رعایت نکنم . دچارتردید بودم .
بنابراین تصمیم گرفتم تا زندگی‌ام را تغییر دهم و الکل ننوشم یا گوشت خوک نخورم مگر گوشتی که ذبح حلال شده باشد. خیلی از کارهای که قبل از آن انجام می‌دادم را دیگر کنار گذاشتم و تنها به دین اسلام فکر می‌کردم زیرا اعتقاد مرحله اول است ولی عمل کردن به اعتقادات مرحله دوم ایمان آوردن است که باید رعایت می‌کردم.

مادرم به من گفت : تو می‌توانی همه این کارها را انجام بدهی بدون این‌که تغییر دین بدهی و مسلمان شوی . تو هنوز هم می‌توانی انسان خوبی باشد.
اما به او گفتم مسلمان شده‌ام و به خدا اعتقاد دارم و حضرت محمد آخرین پیامبر خداست. اعتقادات من واقعا تغییر کرده است.
مادرم که در فضای نژادپرستانه و ضداسلامی بزرگ شده بود می‌دانست چه شرایط سختی در انتظارم خواهد بود همواره سعی می‌کرد من را از حوادث محافظت کند و مراقبم باشد اصرار داشت تا مسلمان نشوم و تغییر عقیده بدهم، اما من تصمیم خودم را گرفته بودم و بادوستان مسلمان به مسجد می‌رفتم و عبادت می‌کردم بعد از ده ماه از مسلمان شدن تصمیم گرفتم روسری بر سر بگذارم خیلی سخت بود ولی این را مطمئن هستم اگر یک بار دیگر به دنیا بیایم باز هم مسلمان خواهم شد.

این یک فرآیند یادگیری بود که کم کم به کمک دوستانم و حمایت خانواده‌ام بارور شد و توانستم مسلمان شوم و هر روز شناخت و درکم را بیشتر کنم.
دوست خوبی که من برای اولین بار به او گفته بودم به اسلام علاقه دارم به من گفت اسلام یک روش زندگی است که اگر آن را خوب درک کنیم سوالاتی که در طول زندگی پیش می‌آید را می‌توان با دستورات آن جواب داد قرآن کتاب آسمانی خداست که تمام دستورات زندگی فردی و جمعی انسانها درآن وجود دارد.

سفر من به اسلام تدریجی بود و سه سال طول کشید سال ۲۰۰۲ شروع شد زمانی‌که تنها ۱۹ سال داشتم و احساس می‌کنم به برکت اسلام و راه و روشی که انتخاب کرده‌ام زندگی خوبی دارم.


رهیافته

منبع:سایت باحجاب

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)

شبکه های اجتماعی