جستجو
بایگانی
- شهریور ۱۴۰۳ (۶)
- مرداد ۱۴۰۳ (۴)
- تیر ۱۴۰۳ (۱۴)
- خرداد ۱۴۰۳ (۲۰)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۲۲)
- فروردين ۱۴۰۳ (۲۴)
- اسفند ۱۴۰۲ (۳۰)
- بهمن ۱۴۰۲ (۲۵)
- دی ۱۴۰۲ (۲۶)
- آذر ۱۴۰۲ (۸)
- آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
- مهر ۱۴۰۲ (۹)
- شهریور ۱۴۰۲ (۲)
- مرداد ۱۴۰۲ (۷)
- تیر ۱۴۰۲ (۴)
- خرداد ۱۴۰۲ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۱۲)
- فروردين ۱۴۰۲ (۱۴)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱۷)
- بهمن ۱۴۰۱ (۲۰)
- دی ۱۴۰۱ (۲۷)
- آذر ۱۴۰۱ (۱۶)
- آبان ۱۴۰۱ (۱۷)
- مهر ۱۴۰۱ (۱۵)
- شهریور ۱۴۰۱ (۱۷)
- مرداد ۱۴۰۱ (۱۰)
- تیر ۱۴۰۱ (۱۱)
- خرداد ۱۴۰۱ (۱۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱۹)
- فروردين ۱۴۰۱ (۹)
- اسفند ۱۴۰۰ (۴)
- بهمن ۱۴۰۰ (۱۰)
- دی ۱۴۰۰ (۱۱)
- آذر ۱۴۰۰ (۸)
- آبان ۱۴۰۰ (۱۰)
- مهر ۱۴۰۰ (۱۲)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱۰)
- مرداد ۱۴۰۰ (۹)
- تیر ۱۴۰۰ (۸)
- خرداد ۱۴۰۰ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۹)
- فروردين ۱۴۰۰ (۹)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۹ (۲۴)
- دی ۱۳۹۹ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۹ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۹ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۹ (۱۶)
- شهریور ۱۳۹۹ (۱۴)
- مرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۹)
- خرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۹ (۱۶)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۸ (۱۹)
- دی ۱۳۹۸ (۴۲)
- آذر ۱۳۹۸ (۱۴)
- آبان ۱۳۹۸ (۱۴)
- مهر ۱۳۹۸ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۱۷)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- خرداد ۱۳۹۸ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۲)
- دی ۱۳۹۷ (۲۱)
- آذر ۱۳۹۷ (۶)
- آبان ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۵)
- شهریور ۱۳۹۷ (۳)
- مرداد ۱۳۹۷ (۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۵)
- خرداد ۱۳۹۷ (۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۳)
- فروردين ۱۳۹۷ (۹)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۶ (۲۳)
- دی ۱۳۹۶ (۷)
- آذر ۱۳۹۶ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۶ (۱۶)
- مهر ۱۳۹۶ (۵)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۵)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱۶)
- تیر ۱۳۹۶ (۳۰)
- خرداد ۱۳۹۶ (۳۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۲۶)
- فروردين ۱۳۹۶ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶۰)
- بهمن ۱۳۹۵ (۵۱)
- دی ۱۳۹۵ (۵۸)
- آذر ۱۳۹۵ (۴۵)
- آبان ۱۳۹۵ (۵۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۹۳)
- شهریور ۱۳۹۵ (۷۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۷۵)
- تیر ۱۳۹۵ (۷۰)
- خرداد ۱۳۹۵ (۵۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۸۸)
- فروردين ۱۳۹۵ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۴ (۴۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۷۳)
- دی ۱۳۹۴ (۱۰)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۵)
- مهر ۱۳۹۴ (۲)
- شهریور ۱۳۹۴ (۴)
- مرداد ۱۳۹۴ (۶)
- تیر ۱۳۹۴ (۱۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۸)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲۸)
- دی ۱۳۹۳ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۳ (۵۶)
نويسندگان
- سرباز ولایت (2384)
پربحث ترين ها
-
-
کاریکاتور:: حجاب یا بی حجاب؟
۹۳/۰۹/۱۰ -
-
نـامـه ای بـرای خـواهـرم !
۹۵/۰۱/۱۶ -
-
لطفا قیمت این تصاویر را مشخص کنید
۹۵/۰۱/۲۴ -
عملی لذت بخش اما دردناک!
۹۵/۰۱/۱۴ -
-
-
آخرين نظرات
پيوندها
۴۸۴ مطلب با کلمهی کلیدی «سبک زندگی اسلامی» ثبت شده است
مستند | مدال واقعی خود شما هستید
بانک فیلم سبک زندگی اسلامی رهبری انقلاب
مستند | مدال واقعی خود شما هستید
خانم خودتو نپوشون بیا بیرون حال کنیم...
حجاب بانک فیلم سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر سبک زندگی غربی
خانم خودتو نپوشون بیا بیرون حال کنیم...
منبع:سایت رروشنگری
نه به حجاب اجباری یعنی اغفال مردان توسط زنان!!
حجاب بانک فیلم سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر سبک زندگی غربی
نه به حجاب اجباری یعنی اغفال مردان توسط زنان!!
منبع:سایت روشنگری
سخنان سردار سلیمانی درباره جامعه و دختران ایرانی
حجاب سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر
سخنان سردار سلیمانی درباره جامعه و دختران ایرانی
منبع:سایت روشنگری
آقای مجری! بزار حالمونو بکنیم...
حجاب سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ بشقاب های توخالی تربیت ازدیدگاه اسلام سبک زندگی غربی
آقای مجری! بزار حالمونو بکنیم...
منبع:سایت روشنگری
خلأ لحظه را پر کن
خلأ لحظه را پر کن
حضرت آیتالله خامنهای: شما که در آفرینش هنری خودتان، کودک را مخاطب قرار میدهید، بدانید درست روی نقطهی اصلی حرکت میکنید. آن کسی میتواند از کار خود خشنود و از رضای الهی خاطرجمع باشد که خلأِ لحظه را پر کند. کار برای کودکان و نوجوانان در حقیقت برای آینده، برای خانوادهها، برای کشور و تاریخ است. ۷۷/۰۲/۲۳
بخش زن و خانواده (ریحانه) پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ۱۸تیر ماه روز ملی ادبیات کودک و نوجوان، لوح «خلأ لحظه را پر کن» را تهیه و منتشر کرد.
آغاز تحول با غذای حضرت عباس (ع)/ نمیدانستم بینالحرمین کجاست؟
حجاب سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع
آغاز تحول با غذای حضرت عباس (ع)/ نمیدانستم بینالحرمین کجاست؟
گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: زمانیکه به کربلا میرسی، همچون تشنهای خواهی بود که به آب میرسد. اگر رو به قبله بایستی، همانطور که محو تماشای ضریح ارباب هستی، آیهای را میبینی که بالای شبکههای ضریح خودنمایی میکند. «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ. أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ. فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» «و چون بندگان من (از دوری و نزدیکی) من از تو پرسند، (بدانند که) من به آنها نزدیکم، هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت کنم. پس باید دعوت مرا (و پیغمبران مرا) بپذیرند و به من بگروند، باشد که (به سعادت) راه یابند.»
«ساناز شایان» دختری که در گذشته خود همیشه در پی آن بود که بهترین باشد و تصور میکرد که داشتن اعتقاد قلبی به امام حسین (ع) کفایت میکند و تناسب ظاهر و باطن بیمعناست، تمام تلاش خود را میکند تا روزی استاد موسیقی شود؛ در این بین، در شرایط یک انتخاب سخت قرار میگیرد؛ انتخاب بین سفر تفریحی یا معنوی. ساناز سفری را انتخاب میکند که مسبب تولد دوباره وی میشود. ساناز اکنون (به گفته خودش) چهار ساله است. در ادامه گفتوگوی خبرنگار دفاع پرس، با «ساناز شایان» را میخوانید:
دفاع پرس: در ابتدا کمی از گذشته خود بگویید؟
اعتقادی به حجاب نداشتم. به سبب رفتارهای برخی خانمهای چادری از آنها دوری میکردم. احساس میکردم، فقط خودشان را قبول دارند و تصور میکنند، خدای ما با پروردگار آنها متفاوت است. اقدامات گشت ارشاد تاثیر به سزایی در تفکرات من داشت. ظاهر ناپسند من در کشوری که نام آن اسلامی است و قوانین خود را دارد، سبب شد چندین مرتبه دستگیر شوم.
دفاع پرس: با مفاهیم دینی آشنایی داشتید؟
از کودکی در یک خانواده سنتی رشد کردم. همیشه به امام حسین (ع) ارادت داشتم و شعرهای مداحی یکی از اقوام را مینوشتم. تصور میکردم، علاقه قلبی کافی است؛ حتی اگر ظاهر مناسب نباشد. کاهل به نماز بودم. گاهی یک ماه نماز میخواندم و چند ماه نمیخواندم. گاهی مواقعی که گرفتار میشدم، نماز میخواندم. مثل شبهای امتحان و... .
دفاع پرس: انگیزه شما برای انجام کارهای خود چه بود؟
ظاهرم هرروز متفاوت و تفریحاتم بیشتر میشد. تصور میکردم جوان باید جوانی و بسیاری از کارها را تجربه کند. ساعات بسیاری را در برابر آینه میگذراندم. دلم میخواست همه تاییدم کنند.
دفاع پرس: حجاب را مانع میدانستید؟
فکر میکردم افراد با حجاب، چون بلد نیستند جوانی کنند، اینگونه در جامعه حاضر میشوند. برای آنها اهمیتی ندارد که چه ظاهری داشته باشند. رنگ لباسهای آنها باهم تناسب نداشته باشد و... تصور مناسبی از این قشر نداشتم. اکنون هم متعقد هستم افراد چادری الگو هستند، بنا بر این باید ظاهر و باطن آنها موجه باشد.
دفاع پرس: هدف شما در زندگی چه بود؟
دوست داشتم همه جا دیده شوم و برای رسیدن به این هدف هرکاری میکردم. غرور کاذبی سراسر وجودم را گرفته بود. خود را بهترین میدانستم. دائم غیبت میکردم. به کارهای دیگران میخندیدم و... نه تنها در ظاهر، بلکه در تمام موضوعات همچون تحصیلات، هنر و... میخواستم اول باشم. بنا بر این موفقیت در موسیقی هم به دغدغههای من افزوده شد. تمام تلاش خود را میکردم که روزی استاد موسیقی شوم.
دفاع پرس: برسیم به ماجرای تحول؟
سال ۱۳۹۳ با خانواده تصمیم گرفتیم به ترکیه برویم. هنگام تمدید گذرنامه، یکی از کارمندان اداره گذرنامه از مادرم پرسید، «کجا میروید؟» مادرم پاسخ داد: «کربلا». با تعجب گفتم، «چرا گفتید کربلا؟» گفت، «خجالت کشیدم بگویم ترکیه میرویم.» مهیای رفتن بودیم که برادرم گفت، «کاروانی را میشناسم که عازم کربلا هستند. دوست داری بروی؟» گفتم، «ما که آن زمان ترکیه هستیم!» یک هفته ذهن من درگیر بود. یکی از دوستانم میگفت، «کربلا جای خوبی است، مثل بهشت است». با شنیدن توصیفهای وی کنجکاو شدم که به کربلا بروم. احساس میکردم امام حسین (ع) دعوتم کرده است. تصمیم سختی بود. با اینکه هیچگاه در صفحه مجازی خود مطلب مذهبی نمیگذاشتم، اما در یک نظرسنجی از دوستان خود پرسیدم، «برای سفر، کربلا را انتخاب مینمایید یا آنتالیا را؟» مشخص بود که چه کسانی و با چه عقایدی تصاویر من را میبینند. هر چند که رای اکثریت آنتالیا بود؛ اما پس از یک هفته به خانواده گفتم، «تصمیم گرفتم به کربلا بروم.» مادرم بسیار استقبال کرد، اما خواهرم مخالف بود. در نهایت راهی کربلا شدیم. اگر اکنون نیز در موقعیت مشابهی فرار بگیرم، بدون تردید انتخاب من کربلا خواهد بود.
دفاع پرس: از حال و هوای اولین زیارت خود بگویید؟
اولین مرتبه تنها برای زیارت امام حسین (ع) از هتل راهی شدم. حتی نمیدانستم بینالحرمین کجاست؛ درحالیکه در بینالحرمین ایستاده بودم، از فردی پرسیدم، «بینالحرمین کجاست؟» به سمت ضریح امام حسین (ع) رفتم. با اولین نگاه به ضریح حالم دگرگون شد. گویا امام حسین (ع) بالای ضریح ایستاده و به زائران خود خوشآمد، میگوید. ابهت فضا مانع از ادامه حرکتم شد. همانجا نشستم و گریه کردم. حال خوبی داشتم که هیچکجا آنرا تجربه نکردم.
دفاع پرس: خیلیها از اولین نگاه به ضریح حضرت امام حسین (ع) خاطرات شیرینی دارند. شما چطور؟
زمانیکه برای اولین مرتبه نگاهم به پرچم امام حسین (ع) افتاد، ناخودآگاه خواسته بزرگی را مطرح کردم. دوستم از حجاب و امنیت آن گفته بود. کسی از امام حسین (ع) طلب حجاب میکرد که به سبب ظاهرش چندین مرتبه از خادمان حرم حضرت اباعبدالله (ع) تذکر شنیده بود.
دفاع پرس: در این سفر چه اتفافات خوب دیگری برای شما افتاد؟
مادربزرگم را برای زیارت با ویلچر میبردیم. نمیتوانستم هم چادرم را نگه دارم و هم ویلچر را برانم. دائم چادر زیر چرخهای ویلچر میماند. گرمای هوا سختی سفر را بیشتر کرده بود. هر چند که کلافه بودم، اما تا وارد حرم میشدم همه سختیها را فراموش میکردم. همسفرها از ظاهرم متوجه شدند که چادری نیستم. از اشتیاقی که برای زیارت داشتم، تعجب میکردند.
دفاع پرس: اولین تلنگری که در تغییر ظاهرتان اثر داشت، چه بود؟
به همراه مادرم در بینالحرمین نشسته بودیم. جوانی به سمت ما آمد، پرسید، «شب جمعه کربلا هستید؟» پاسخ مثبت ما سبب شد، ادامه دهد، «این غذای حضرتی حضرت عباس (ع) است. ما کربلا نیستیم، شما آن را دریافت کنید.» فیش را داد و رفت. خیلی خوشحال شدم؛ غرور کاذبی من را گرفت که بین این همه جمعیت من را برگزیدهاند. برگه را در کیف مادرم گذاشتم و برای زیارت راهی حرم امام حسین (ع) شدیم. پس از زیارت، مادرم گفت «ساناز! کیفم نیست.» یاد غذای حضرتی افتادم. تمام باورهایم فرو ریخت. با گلایه گفتم، «خیلی بیمعرفت هستید، زائرتان را دعوت میکنید، وی را با غذای حضرتی خوشحال میکنید، اما آن را نمیدهید؟» تا هتل گریه کردم. حال بدی داشتم. دقایقی بعد، یکی از همسفرهای ما همراه با کیف مادرم وارد اتاق شد. گفت «این کیف به درب حرم امام حسین (ع) آویزان بود.» نمیدانم چه طور تشخیص داد که شاید کیف مادر من باشد!
دفاع پرس: از نوع رفتار خود در قبال یک فیش غذا ناراحت بودید؟
برای من فقط فیش غذای حضرتی اهمیت داشت. با دیدن آن در کیف گریه کردم. حضرت عباس (ع) هدیهام را برگردانده بود. اولین تلنگر زندگی من این اتفاق بود. با خود میگفتم، «این اتفاق یعنی حضرت عباس (ع) ما را میبیند. روی همه ما تعصب دارد؛ به نحویکه نمیتواند حتی اشک زائر خود را ببیند.» با حال خوب راهی نجف شدیم. تصمیم گرفتم موسیقی را کنار بگذارم. دختری که عاشق «ساز» خود بود، حالا تصمیم داشت آن را رها کند. میخواستم از صفر به صد برسم و ساناز دیگری بشوم.
دفاع پرس: واکنش خانواده به تصمیم شما چگونه بود؟
زمانیکه برگشتیم به خانواده گفتم، «من چادر عربی میخواهم.» همه تعجب کردند. انتخابی کاملا احساسی داشتم. حتی برای اقامه نماز به مسجد میرفتم. پس از گذشت دو هفته سختیها ظاهر شد. دختری که هر لباسی را که دوست داشت، میپوشید؛ در خیابان میدوید، بلند بلند حرف میزد و میخندید و...، اکنون چادری شده و حرمت چادر سبب ترک برخی از کارهای وی میشد. خیلی سخت بود.
دفاع پرس: چه انگیزهای سبب میشد سختیها را تحمل کنید؟
تمام تلاش خود را میکردم که بنده خوبی برای خدا باشم. زائری باشم که قبولی زیارت کربلای وی امضا شده است. نمیخواستم ساناز گذشته دوباره زنده شود. نشانههای بسیاری را هم درک کردم. در رویایی صادقانه دیدم، شهیدی پس از معرفی خود به من چادر هدیه میدهد. چند روز بعد بر اساس نشانههای شهید به دنبال وی رفتم و شهید «محمدحسین احمدوند» را پیدا کردم.
دفاع پرس: با توجه به سختی هایی که در این را ه وحود دارد، چه نیرویی سبب شد به انتخاب خود پایبند بمانید؟
سختیها روز به روز بیشتر میشد. کمکم تفکراتی در ذهنم شکل میگرفت که میتوانست من را از مسیر منحرف کند. تفکراتی همچون، «اول ساناز درونت را اصلاح کن، سپس به ظاهر خود بپرداز.» تا اینکه خواب دیدم، «مادرم میگوید: ساناز برادرِ امام حسین (ع) منتظر تو است. وقتی خدمت ایشان رسیدم، گفتم: سلام. عمو از من راضی هستید؟ پاسخ دادند: از حجابت راضی نیستم.» از خواب پریدم. این خواب تلنگر دیگری برای من شد. با خود گفتم، «میدانم حجاب سختترین مرحله است؛ اما حجاب ظاهر زمینهساز حجاب باطن میشود.»
دفاع پرس: حجاب چه تاثیری در زندگی شما داشت؟
حجاب اراده ترک بسیاری از گناهان را افزایش میداد و مانع از انجام آنها میشد. حجاب برای حضور در جامعه محدودیتی به وجود نمیآورد. من فکر میکنم، چادر فقط نشاندهنده حجاب نیست. خداوند در قرآن حدود حجاب را تعریف کرده است. یک مرتبه هنگام رانندگی همراه با چادر مثل همیشه آرایش داشتم. واکنش یکی از رانندگان به ظاهر من سبب شد، پی ببرم که چادر به تنهایی کافی نمیباشد.
دفاع پرس: حرف آخر شما به مخاطبین خبرگزاری دفاع پرس؟
به دوستانی که همچون گذشته ساناز زندگی میکنند و تصور میکنند اراده تغییر ندارند، پیشنهاد میکنم نقش خود را در دنیا پیدا کنند. هر چند که انتخاب من از روی احساس بود؛ اما سبب شد در جستجوی این باشم که «اسلام از من چه میخواهد؟ برای چه به دنیا آمدهام؟ نقش من در این دنیا چیست؟ برای چه باید بعضی از کارها را انجام بدهم؟ برای چه باید مورد تایید همه باشم؟ به چه چیزی میخواهم برسم؟» دنیا اهداف زیباتری دارد. ما برای اهداف بزرگ آفریده شدهایم، نه برای رسیدن به لذتهای پوچ و زودگذر. از دوستانم میخواهم راجع به دین اسلام تحقیق کنند که «چرا خداوند بعضی از کارها را در قرآن نهی کرده است؟ چرا حجاب را باید رعایت کنیم؟» سالهای زیادی را صرف رسیدن به حقیقت کردم، اما سرانجام موفق شدم. من به دوستانم پیشنهاد میکنم در جستو جوی پاسخ برای سوالهای ذهن خود باشند.
صوت|گلچین سخنرانی به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام
علمای دین بانک فیلم سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع
صوت|گلچین سخنرانی به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام
روشنفکران باید نزد آیتالله خامنهای شاگردی کنند+ فیلم
علمای دین سبک زندگی اسلامی رهبری انقلاب
حیدر رحیمپور ازغدی: روشنفکران باید نزد آیتالله خامنهای شاگردی کنند/ تعبیرجالب دکتر شریعتی درباره رهبر انقلاب+ فیلم
آقای خامنهای یک روحانی متشرع و در عین حال روشنفکر است/ متحجرین آقای خامنهای را قبول نداشتند چون او در فقه اجتماعی قوی بود/ شریعتی میگفت اگر چند نفر مثل آقای خامنهای داشتیم ایران، اسلامی میشد/ روایتی از حضور رهبر انقلاب در منزل رحیمپور ازغدی/ هر وقت دلم بخواهد رهبری را میبینم/ آقای خامنهای در 22 سالگی کفایه درس میداد و ...از مهمترین مباحث مطرح شده از سوی استاد حیدر رحیمپور ازغدی است
حیدر رحیم پور ازغدی که خود شاگرد بزرگان حوزه علیمه اعم از آیتالله بروجردی است و دوستی صمیمی با رهبر معظم انقلاب اسلامی دارد، میگوید که همیشه دلش برای روزهای جوانی که با رهبر انقلاب داشته تنگ میشود و او برای آنکه این روزها را برای خودش، یادآوری کند به دیدار رهبری میرود؛ دیداری که میگوید نیاز چندانی به هماهنگی ندارند و هر وقت که دلش بخواهد، میتواند رهبر را ببیند؛ " میروم نماز بیت رهبری، ایشان که من را میبیند، دستم را میگیرد میرویم یک گوشه مینشینیم و صحبت میکنیم"
درباره شناختش از رهبر انقلاب میگوید: آقای خامنهای از نظر سنی 7 سال از من کوچکتر هستند. من با ایشان دوست صمیمی بوده و هستم و ایشان را کامل میشناسم. آقای خامنهای یک عالم و روحانی متدین و متشرع است که اگر همه دنیا علیهاش باشد دست از حق و حقیقت نمیکشد و برای دفاع از حق از هیچ اقدامی دریغ نمیکند. آقای خامنهای پیرو واقعی مکتب امام صادق است، من هیچ وقت ندیدیم ایشان حرفی بزند یا کاری بکند که برای خودش باشد یعنی همیشه سعی کرده طبق آموختههای خود از مکتب امام صادق(ع) عمل کند.
وی میگوید که آیتالله خامنهای حتی در اوایل انقلاب با برخی مسئولان نظام که قصرهای شاهنشاهی زندگی میکردند مخالف بود و زندگی در قصر یا خانههای اشرافی را را بری خود ننگ میدانست، تصریح کرد: البته یادم هست وقتی قبل از رهبری، آقای خامنهای منزل ما میآمدند، کباب میخوردند اما بعد از رهبری که آمدند گفتند، چون فقرا آجیل نمیخوردند و من رهبر هستم، نمیتوان آجیل بخورم.
وی با رد برخی ادعاها درباره شریعتی مبنی بر عدم نقد پذیری میگوید که دکتر شریعتی نه تنها از آیتاللهخامنهای بلکه اشکال را از هرکسی قبول میکردند؛ او در نقل خاطرهای در همینباره میگوید: یک روز دکتر شریعتی در همین اتاق روبهرو نشسته بود و درباره ولی فقیه صحبت میکرد. میگفت نظام اسلام این چنین است که فقها بین خود کسی را به اعلمیت قبول دارند و وقتی این اعلم مطلبی را بیان کرد، همه باید اطاعت کنند. من مخالفت کردم و گفتم همه مجتهد هستند و حق انتقاد دارند. آقای شریعتی میگفت، اگر مجتهدین میخواهند اسلام جان تازه بگیرد باید همه از بین خود یک نفر را برگزینند و همه هر چه او میگوید انجام دهند. این حرف شریعتی است که اشکال گرفتیم و ایشان قبول کرد.
"به نظر من شریعتی برخلاف آنچه که همگان تصور میکنند یک چهره همچنان مظلوم است و این به دلیل طرفداران و مخالفان اوست. یعنی از شگفتی های زمان و شاید از شگفتی های شریعتی این است که هم طرفداران و هم مخالفانش نوعی همدستی با هم کردهاند تا این انسان دردمند و پرشور را ناشناخته نگهدارند و این ظلمی به اوست" این جمله مشهور مقام معظم رهبری درباره دکتر شریعتی است؛ جملهای که حیدر رحیم پور ازغدی از آن به عنوان محبت و علاقه آیتالله خامنهای به دکتر شریعتی یاد میکند و توضیح میدهد:ما 20 سال باهم رفیق بودیم و دائم با هم حرف میزدیم، بحث میکردیم. شریعتی میگفت که اگر در ایران چند روحانی همانند آقای خامنهای داشته باشیم، ایران اسلامی میشود.
میگوید مدیریت رهبر انقلاب برای همه ثابت شده است و امروز ایشان به نحوی جبهه مقاومت را مدیریت کرده که نظام استکبار با تمام توانش نتوانسته ایران را ذرهای به اندازه عراق، سوریه، افغانستان، لیبی ناامن کند؛ او میگوید البته برخی در داخل همراه با دشمنان خارجی عمل میکنند تا اقتدار رهبری را تضعیف کنند اما موفق نخواهند شد چون مردم هوشیار و حامی رهبری هستند.
"یک طلبه وقتی درس میخواند باید همه درس ها را همزمان بخواند و به هیچ کدام دلباختگی خاصی ندارد. میشود، فقیه باشد و استدلال عقلی نداشته باشد؟ نمیشود. شغل فقیه استدلال عقلی است. ایشان هم فقیه هست و هم فلسفه را به درستی میفهمد. در ایام جوانی هم اینگونه بود".
سخنرانی حجتالاسلام قرائتی در جلسه درس خارج فقه امامخامنهای + متن سخنرانی
قرآن وحدیث بانک فیلم سبک زندگی اسلامی رهبری انقلاب
سخنرانی حجتالاسلام قرائتی در جلسه درس خارج فقه امامخامنهای + متن سخنرانی
چندی پیش حجتالاسلام والمسلمین قرائتی از رهبر انقلاب اسلامی درخواست میکند که در یکی از جلسات درس خارج فقه ایشان حضور یابد تا دربارهی ضرورت توجه به تفسیر قرآن در حوزههای علمیه و مهجوریت قرآن در جامعه و کشورمان برای طلاب حاضر در درس معظمله سخنرانی کند. این پیشنهاد مورد استقبال رهبر انقلاب قرار میگیرد و موجب میشود که حجتالاسلام قرائتی در ابتدای جلسهی درس خارج فقه حضرت آیتالله خامنهای در روز سهشنبه ۱۳۹۷/۱/۲۸ به سخنرانی بپردازد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آستانهی ورود به ماه مبارک رمضان -ماه بهار قرآن- گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب در ابتدای این جلسه و همچنین سخنان حجتالاسلام والمسلمین قرائتی را منتشر میکند.
بیانات رهبر انقلاب پس از سخنان حجتالاسلام والمسلمین قرائتی بدین شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدﷲ ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین و لعنةالله علی اعدائهم اجمعین
بیانات جناب آقای قرائتی کاملاً متین و بجا و پُرمغز و برای همهی ما لازم بود. آنچه ایشان در اهمّیّت درس قرآن و تدبّر در قرآن بیان کردند، جزو حرفهای لازم و ضروریِ امروزِ جامعهی ما است. این البتّه یک درد قدیمی است؛ زمان طلبگی ماها -سالها پیش- همین را کموبیش انسان احساس میکرد؛ البتّه آنوقت یک آدم باهمّتی مثل آقای قرائتی نداشتیم. ... خب، بحمدالله امروز تا حدودی درسهای قرآن وجود دارد؛ ایشان هم انصافاً با جدّیّت دنبال این قضیّه هستند؛ مثل مسئلهی نماز یا مثل مسئلهی زکات که ایشان دنبال کردند و موفّق شدند؛ انشاءالله در قضیّهی تفسیر قرآن هم با تلاشی که ایشان دارند، با جدّوجهدی که دارند، با ابتکاری که در ایشان هست و با موهبتهایی که خدای متعال به آقای قرائتی داده -که بعضی از اینها جزو مواهب خاص است- موفّق باشند. امروز استفاده کردیم و خیلی ممنونیم؛ دوستان تلاش کنید که روی این مسئله فکر کنید و انشاءالله تصمیم بگیرید و عمل بکنید.
متن سخنان حجتالاسلام والمسلمین قرائتی در ابتدای این جلسه به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین بعدد ما احاط به علمه، اللّهمّ صلّ علىٰ محمّد و آل محمّد، الهی انطقنی بالهدىٰ و الهمنی التَّقوىٰ.
عید بود، زیارت آقا رفتیم، گفتگوهایی شد و از ایشان تقاضا کردیم که این عرایض بنده اگر خوب بود، برای شما [طلّاب] هم گفته بشود؛ حرف زیاد است ولی حالا ببینیم بلکه بتوانیم بین پانزده تا بیست دقیقه تمامش کنیم.
برای عید نوروز، همهی مملکت تقریباً بسیج میشوند؛ از مرغ و گوشت و پرتقال و سیب و راهداری و اورژانس و هلالاحمر و ...، همه بسیج میشوند که عید میآید، یکی دو ماه مشغولند. ماه رمضان میآید؛ «قَد اَقبلَ اِلیکُم شَهرُ الله». ما برای قرآن چقدر آمادگی داریم؟ من برای اینکه [از مطلب] پَرت نشوم، از روی متن میخوانم:
بسم الله الرّحمن الرّحیم. خب، اوصاف قرآن خیلی است؛ از وقتم یک دقیقهاش مال اوصاف قرآن باشد: معلّمش خدا است، عَلَّم القُرآن؛(۱) واسطه: جبرئیل، شَدیدُ القُوىٰ؛(۲) محلّ فرود: قَلبِک؛ ذکرٌ لِلعالَمین؛(۳) انّا لَهُ لَحافِظون؛(۴) غیرَ ذی عِوَج؛(۵) فَأتُوا بِسُورَةٍ؛(۶) الی آخر؛ این معرّفی قرآن.
جایگاه قرآن در جامعهی ما چیست؟ این قرآنی که خودش دو مرتبه فرموده «خُذِ الکِتابَ بِقُوَّة»؛(۷) جدّی بگیریم قرآن را. هویّت ما به قرآن است. چون در قرآن چهار تا توبیخ است: کَمَثل الحِمار،(۸) کَمَثل الکَلب،(۹) کَالحِجارَة،(۱۰) کَالاَنعام؛(۱۱) امّا یک توبیخ در قرآن است که خیلی داغ است: میگوید پوک! به کسانی که کتاب آسمانی را اقامه نکنند، لقب «پوک» داده خدا؛ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلی شَیْء حَتَّی تُقیمُوا.(۱۲) کلمهی «اقامه» راجع به چهار چیز در قرآن آمده: اَقِیمُوا الدّین،(۱۳) اَقِیمُوا الصَّلاة،(۱۴) اَقِیمُوا الوَزن،(۱۵) وَلَو اَنَّهُم اَقاموا التَّوراة.(۱۶) زندگی مادّیمان هم بند به همین قرآن است. [میفرماید] وَلَو اَنَّهُم اَقاموا التَّوراة، اگر اینها تورات را اقامه کنند، لَأَکَلُوا؛(۱۷) خب، اگر اقامهی قرآن شد، لَأََکَلُوا، لَأَکَلُوا، لَأَکَلُوا؛ یعنی مادّیّاتمان هم بند به همین است. چون قرآن ذکر است: نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکر،(۱۸) وَ مَن اَعرَضَ عَن ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً.(۱۹)
یک سِری گیروگورها هم شاید بهخاطر این باشد که قرآن برای ما کتاب اصلی نیست. خدا به پیغمبر میگوید اگر میخواهی سخنرانی کنی، باید روی قرآن صحبت کنی؛ آیهاش هم این است: لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ؛(۲۰) یعنی تُبَیِّن ما نُزِّل. بله، شعر و خواب و تحلیل سیاسی هم هست امّا اگر آنها هم بند به قرآن باشد ارزش دارد. یکوقت امام فرمود: حفظ نظام از اوجب واجبات است، حتّی از نماز واجبتر است! من جا خوردم. بعد دیدم قرآن اشاره دارد به اینکه حفظ نظام از نماز واجبتر است، چون عدّهای که پای خطبههای نماز جمعه پا شدند رفتند سراغ خرید، قرآن میگوید اینها بیادبند؛ وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها(۲۱) در ادامه میگوید «وَ تَرَکوکَ»، اینها پیغمبر را تنها گذاشتند، نمیگوید «ترکوها»، باید بگوید «تَرَکَ الصّلاة» یا «تَرَکَ الخُطبِه»؛ یعنی بدتر از رها کردن خطبه و بدتر از رها کردن نماز، رها کردن رهبر آسمانی است، میگوید «تَرَکوکَ»؛ بههرحال. رفتم یک مسجدی، دیدم «مرگ بر آمریکا» نمیگویند؛ گفتم اینجا نمیگویند؟ گفتند نه، اینجا مسجد مقدّسین است. عالمش عالم وارستهای بود؛ گفتم من میخواهم صحبت کنم نیم دقیقه؛ گفت: بگو؛ گفتم: قرآن چهار صفت گفته، در مسجدِ شما دو تا هست؛ قرآن میگوید: «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار، رُحَماءُ بَینَهُم،(۲۲) بعد [هم] «تَراهُم رُکَّعاً سُجَّداً»؛(۲۳) [در مسجد] شما «رُکَّعاً» هست، «سُجَّداً» هست، «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار» در مسجدتان نیست، «رُحَماءُ بَینَهُم» نیست؛ چرا نیست؟ فکر میکنید مقدّسید! آقا گفت: درست است. دیگر از آنجا شعار را گفتند. یعنی اگر خواستیم مردم را به انقلاب هم دعوت کنیم، اگر از راه قرآن وارد شویم میپذیرند، اگر همینطور فقط صحبت کنیم، میگویند «خب این نظر ایشان است، ما این نظر را قبول نداریم».
راجع به مرجعیّت صحبت بود، خب مرجعیّت بیشتر روی علم و تقوا صحبت میکنند، حق هم هست، در قرآن هم هست و قبول، روی چشم؛ امّا غیر از «اَعلم» و «اَتقىٰ»، مگر این آیه در قرآن نیست؟ تُرهَبُون بِهِ عَدُوَّالله،(۲۴) اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار.(۲۵) اگر امام به شاپور بختیار نمیگفت «من توی دهن این دولت میزنم»، شاپور بختیار فرار میکرد؟ مقام معظّم رهبری فرمود: رئیسجمهور آمریکا، رئیسجمهور فرانسه، نخستوزیر کجا، اینها جنایتکارند. غیر از «اعلم» و «اتقىٰ» باید یک کسی هم یک تشری بزند، هی «اعلم» و «اتقىٰ» نگوییم. «اعلم» روی چشم، «اتقىٰ» روی چشم امّا این آیهها هم هست. منبرها باید یکجوری باشد که محور، قرآن باشد؛ بله، حدیث هم باید باشد، تاریخ هم باید باشد، هرچی باید باشد، باشد؛ امّا سهم قرآن در منبرها کم است.
الان ماه رمضان جلو ما است، یک ماه است؛ توفیقی است امسال و چند سال که ماه رمضان و تابستان به هم سوار میشود. خیلی خب، دوازده میلیون بچّه مدرسهای داریم؛ چند سال پیش آقای بوشهری میگفت که ما بیست هزار طلبهی کت شلواری داریم که این دیپلمش را گرفته، لمعهاش هم تمام شده امّا معمّم نیست -در سیاسیعقیدتی نیست، امام جمعه، قاضی، اهل منبر، در نهاد رهبری در دانشگاه نیست- روحانی نیست ولی خب، لمعهاش را خوانده، دیپلم هم دارد؛ این با پسرعمّهها و پسرخالههایش میتواند جلسههای محلّی درست کند تا «اَنذِر عَشیرَتَکَ الاَقرَبِین»(۲۶) راه بیفتد. هر هجدهسالهای میتواند ده، پانزده تا ده، سیزده ساله را دعوت کند. این آموزش روخوانی قرآن یک مهارت است، هشت ساعته میشود آموزش بدهید، هشت ساعت بیشتر کار ندارد. شما اقوال را مطالعه کن، امّا روی منبر نباید اینها را بگویید، در منبر یک تفسیر روان بگویید، دو سه برابر ترجمه؛ روخوانی قرآن مهم است. ماه رمضان جلو ما است، عظمت رمضان به روزه نیست فقط، عظمت رمضان به قرآن است؛ نمیگوید شَهرُ رَمضان «اَلّذی کُتِبَ عَلیکُمُ الصِّیام»، میگوید: «شَهرُ رَمَضان اَلّذی اُنزِلَ فِیهِ القُرآن».(۲۷)
در این مسئلهی محوریّت قرآن، باید یک نهضت تفسیری ایجاد بشود. تجوید راه افتاده، حفظ قرآن راه افتاده، الحمدلله. ما دو علم داریم در قرآن که این دو علم با توبیخ است، یعنی با توبیخ میگوید که چرا نمیروی سراغش؟ یکی تفقّه است: «لَولا نَفَرَ»(۲۸) -آیهی «نَفْر»- چرا نمیروید «لِیَتَفَقَّهُوا»؟ این «تفقّه» با توبیخ؛ الحمدلله حوزهها هم براساس همین آیه راه افتاد، فعّالند. یک آیهی دیگر هم داریم، آن هم «تدبّر» است، میگوید: «اَفَلا یَتَدَبَّرُونَ القُرآن»؛ منتها تفقّه یک توبیخ دارد -«لولا نفر لیتفقّهوا» یک توبیخ دارد- امّا در آیهی تدبّر دو تا توبیخ هست: [اوّل] «اَفَلا یَتَدَبَّرون»،(۲۹) دو مرتبه -توبیخ دوّم- «اَم عَلَى قُلُوبٍ اَقفالُها»؛(۳۰) دو تا توبیخ برای تدبّر است. حدیثی از امام رضا هست که فرمود: اینکه نماز واجب شد برای این است که قرآن از مهجوریّت بیاید بیرون.
وقتی موعظه میخواهیم بکنیم، آیات موعظه را بگوییم: فَذَکِّر بِالقُرآن مَن یَخافُ وَعِید؛(۳۱) چرا جای دیگر میروید؟ در حوزهها «معاونت تهذیب» هست برای اخلاق طلبهها؛ آیات اخلاقی را بگویند؛ آیات اخلاقی را اگر بگویند، هم تفسیر است، هم تهذیب است، هم طلبه که این را یاد گرفت میرود توی محلّهشان میگوید؛ عید، تابستان، ماه رمضان، محرّم؛ یعنی ما اخلاقمان جدا است از تفسیرمان. سیاست هم میخواهیم بگوییم آیات سیاسی را باید بگوییم، چند صد آیهی سیاسی داریم در قرآن، همانها را اگر بگوییم مردم تشکّر میکنند. ما مزهی قرآن را نچشیدهایم بعضیهایمان و نچشیدهاند بعضیهایشان؛ نه ما چشیدهایم و نه ما توانستهایم بچشانیم. بههرحال مسئلهی قرآن را جدّی بگیریم.
فکر هم نکنید قرآن علم نیست؛ امام رضا فرمود: مَن اَرادَ العِلم فَلیُثَوِّرِ القُرآن -«ثور» با «ث» سه نقطه یعنی انقلاب- برای علم، قرآن را زیرورو کنید. دعوت شدیم ده سال پیش برای دانشگاه تهران امام جماعت بشویم -همانجایی که نماز جمعه هست؛ روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه ...؛ توی هفته- گفتم من به شرطی میآیم که تفسیر هم بگویم؛ گفتند که اینجا صبح تا ظهر سرِ درسند، خستهاند اینها؛ گفتم که کم میگویم؛ گفت آخر نمیشود؛ گفتم آقا من میتوانم نیم دقیقه تفسیر بگویم. گفت آخر نیم دقیقه تفسیر! بگو ببینم؛ ما گفتیم «در قرآن چند بار گفته «کُلُوا» -یعنی بخورید- هرجا میگوید «کُلُوا»، بغلش یک مأموریّتی است، کُلُوا اَنفِقُوا، کُلُوا اَطعِمُوا، کُلُوا لاتُسرِفُوا، کُلُوا وَاعمَلُوا صالِحاً، کُلُوا وَلاتَطغَوا؛ به زنبور عسل هم که میگوید «کُلِی»، دنبالش میگوید «فَاسلُکِی»، تو هم که گُل مکیدی باید عسل بسازی. یعنی کُلُوا کُلُوا هست امّا بخور بخور نیست؛ کنار خوردن یک مسئولیّتی است؛ والسّلام علیکم و رحمةالله».(۳۲)
(آقای قرائتی: خندهی تشکّر بود؟
معظّمٌله: نه، این نَقل [والسّلام علیکم] دانشگاه را اشتباه گرفتند با اینجا،(۳۳) [شما] در دانشگاه گفتید «والسّلام علیکم».
آقای قرائتی: بله)
بعد گفتند خب، اینجا چون شصت هزار دانشجو دارد، مهمترین دانشگاه کشور است، بعضی از اساتیدش استاد تمام و پروفسورند، پس علمی بگو؛ گفتم من قرائتیام، طلبهام، علمی میخواهید بروید سراغ علما؛ گفت مثلاً میخواهی «وَ بِالوالِدَینِ اِحساناً»(۳۴) را بگویی؟ اینها که بچّه نیستند؛ من ناراحت شدم و گفتم به من گفتهاند علمی حرف بزن، من میخواهم امروز آبکی حرف بزنم، روی تخته نوشتم «وَ بِالوالِدَینِ اِحساناً»، گفتم بیست تا نکته از این میکشم بیرون؛ این «با»اش بای الصاق است؛ دو تا نامه را که سنجاق میکنند، به نامهی پشتی میگویند الصاق، الحاق، پیوست؛ یعنی احسانت پیوست به خودت باشد، یعنی خودت مادرت را ببر دکتر؛ نگو پول میدهم تاکسی تلفنی [ببرد]؛ وَ بِالوالِدَین. لَقِّمهُ بِیَدَیک، با دست خودت لقمه لقمه دهان مادرت بگذار، نگو برنج بپز بخور، این دربارهی «بِالْـ». «بِالوالِدَین» گفته، «بِالْاَبَوَیْن» نگفته؛ چون به رهبر هم «اَب» میگویند -اَنَا وَ عَلیٌّ اَبَوا هذِهِ الاُمَّة؛ مِلَّةَ اَبِیکُم اِبراهیم؛(۳۵) به عمو میگویند، به پدر زن میگویند، به معلّم میگویند- «بِالوالِدَین» گفته، حساب والدین از آنها جدا است. نگفته «بالوالدین المؤمنَین»، گفته بِالوالِدَینِ اِحساناً برّاً کان او فاجراً. نگفته «بالوالدین انفاقا»، پدر و مادر خیلی وقتها پول نمیخواهند، محبّت میخواهند. بیست تا نکته تقریباً روی تخته سیاه، در دانشگاه نوشتم. گفتم آقایان بلد بودید؟ گفتند والّا به حضرت عبّاس بلد نبودیم، تا حالا هم کسی [نگفته بود]. گفتم دیگر نگویید آقای قرائتی اینجا دانشگاه است، اینها پروفسورند، علمی حرف بزن. باسوادترین ماها پهلوی سادهترین کلمات قرآن، حرف نفهمیده داریم. در «هُنَّ لِباسٌ لَکُم»(۳۶) پنجاه تا نکته من گیرم آمده؛ در سورهی کوثر ۸۲ تا نکته گیرم آمده. قرآن علم است، ما فکر میکنیم علم چیز دیگری است، اصلاً قرآن را جزو علم نمیدانیم. وقتی میگوییم مشغول چی هستی؟ میگوید مباحث علمیّه؛ میگوییم حالا مباحث علمیّه یعنی قرآن؟ میگوید نه، قرآن نه! نمیگویم آنها نباشد، میگویم به قرآن هم سهم بدهیم.
ماه رمضان وقت قرآن است. ماشینی که موتورش هوا گرفته و خاموش شده، در سرازیری هلش میدهند؛ سرازیری قرآن، ماه رمضان است. پیغمبر در اُحد فرمود: کدامیک از این شهدا بیشتر قرآن بلدند؟ من اوّل میخواهم به جنازهی او نماز بخوانم؛ این یعنی چه؟ چرا در قیامت به ما میگویند براساس قرآن درجه بگیرید، اِقرَأ وَأرقَ. اصلاً قرآن را باید بکشیم وسط؛ تاریخ میخواهیم بگوییم، از قرآن بگوییم، بعد از حدیثها بگوییم، نمیخواهم فقط هم قرآن باشد، قرآن و اهلبیت، از هم جدا نیست. بنده چهل سال است تقریباً در تلویزیونم، یک شبِ جمعه تعطیل نشده، این از الطاف استثنائی خدا بود. والله، بالله، اگر به هر کتابی تکیه میکردم، سال اوّل و دوّم حرفهایم تمام شده بود. صبح نگاه به قرآن میکنی یک چیز میفهمی، عصر چیز دیگری میفهمی. اصلاً اگر حرف تازه نباشد خدا نمیگوید تدبّر کن؛ اینکه صاحبخانه به همهی مهمانها میگوید شاخه را بتکانید، پیدا است هر که بتکاند، یک میوهای گیرش میآید؛ وگرنه میگویم «خدایا چرا مدام به من میگویی تدبّر کن! ملّاصدرا، فیض کاشانی، امام، بزرگان، تکاندند، میوههایش را بردند، دیگر چیزی برای من نمانده». اینکه خدا به هرکسی میگوید تدبّر کن، یعنی هرکس شاخه را تکان بدهد، میوه گیرش میآید. امامان ما چیزی از قرآن میفهمند که ما نمیفهمیم، این حق است؛ فقیه از آیاتالاحکام چیزی در میآورد که ما نمیفهمیم، این حق است؛ امّا معنایش این نیست که تدبّر نکنیم.
ما از اوّل باید برگردیم خاکِ باغچه را عوض کنیم. ما که طلبه بودیم به ما میگفتند: «ضرب زیدٌ عمرواً»، خب بگو «ضرب الله مثلاً»؛(۳۷) حالا چرا از «ضَرَب» شروع کردی؟ بگو: «رَحِمَ اللهُ عَبداً»؛ از رحم خدا شروع کن، چرا از کتک کاری شروع کردی؟ میگویند یک کسی طلبه شد فرار کرد؛ گفتند چرا؟ گفت بزن بزن است؛ اوّل میگویند ضَرَب، یک مرد غایب زد؛ ضَرَبا، جفتی زدند؛ یک خانم هم پیدا شد، ضَرَبَتْ؛ دوتایی شدند، ضَرَبتا؛ بزن بزن است!(۳۸) هر چه میخواهیم بگوییم، اوّل نگاه به قرآن کنیم. بنده حدود پنج هزار ساعت در تلویزیون صحبت کردهام، الان هم اگر اینجا سکته کنم، پنج هزار سخنرانی ذخیره دارم. الان قرآن در بین ما، روی کیف عروس و بالای سر مسافر و بِکَ یا الله و استخاره و نمیدانم از این برخوردهای اینطوری بوده؛ کاشیکاریهایش هم که دمِ پشت بام کاشیکاری میکنند با خطّ کوفی که ما نمیفهمیم. یک مقدار باید قرآن بیشتر بخوانیم؛ بخصوص آنهایی که قرائتشان خوب است، صوت خوب دارند. قرآن جاذبه دارد آقا، قرآن جاذبه دارد؛ هر چه میخواهیم بگوییم، قرآن در آن زمینه جاذبه دارد.
من شرمنده هستم وقت آقا را گرفتم، وقت شما را گرفتم، دیگر حالا مهم بود؛ همین دلیل بر اهمّیّت است که اینقدر قرآن میارزید که آقا درس فقهشان را تعطیل کنند؛ آقا ببخشید.
(معظّمٌله: طیّبالله انفاسکم.)
۱) سورهی الرّحمن، آیهی ۲
۲) سورهی نجم، آیهی ۵
۳) سورهی تکویر، آیهی ۲۷
۴) سورهی حجر، آیهی ۹
۵) سورهی زمر، آیهی ۲۸
۶) سورهی یونس، آیهی ۳۸
۷) سورهی مریم، آیهی ۱۲
۸) سورهی جمعه، آیهی ۵
۹) سورهی اعراف، آیهی ۱۷۶
۱۰) سورهی بقره، آیهی ۷۴
۱۱) سورهی فرقان، آیهی ۴۴
۱۲) سورهی مائده، آیهی ۶۸
۱۳) سورهی شوری، آیهی ۱۳
۱۴) سورهی انعام، آیهی ۷۲
۱۵) سورهی الرحمن، آیهی ۹
۱۶) سورهی مائده، آیهی ۶۶
۱۷) سورهی مائده، آیهی ۶۶
۱۸) سورهی حجر، آیهی ۹
۱۹) سورهی طه، آیهی ۱۲۴
۲۰) سورهی نحل، آیهی ۴۴
۲۱) سورهی جمعه، آیهی ۱۱
۲۲) سورهی فتح، آیهی ۲۹
۲۳) همان
۲۴) سورهی انفال، آیهی ۶۰
۲۵) سورهی فتح، آیهی ۲۹
۲۶) سورهی شعرا، آیهی ۲۱۴
۲۷) سورهی بقره، آیهی ۱۸۵
۲۸) سورهی توبه، آیهی ۱۲۲
۲۹) سورهی محمّد، آیهی ۲۴
۳۰) همان
۳۱) سورهِ ق، آیهی ۴۵
۳۲) خندهی معظّمٌله و حضّار
۳۳) خندهی حضّار
۳۴) سورهی اسرا، آیهی ۲۳
۳۵) سورهی حج، آیهی ۷۸
۳۶) سورهی بقره، آیهی ۱۸۷
۳۷) سورهی ابراهیم، آیهی ۲۴
۳۸) خندهی حضّار
لینک های تصویری
طبقه بندی موضوعی
- کتابخانه اسلامی (۸۶)
- بانک تصاویر (۲۴۸)
- علمای دین (۱۰۳)
- قرآن وحدیث (۹۸)
- حجاب (۳۶۴)
- احکام (۸۳)
- نرم افزارهای مذهبی (۴۴)
- بازی های مذهبی (۲)
- قرآن (۲)
- بانک فیلم (۴۱۴)
- سبک زندگی اسلامی (۴۸۴)
- امربه معروف نهی ازمنکر (۱۶۱)
- پرسش وپاسخ (۶۹)
- زندگی به سبک شهدا (۱۹۹)
- من حضرت محمد (صلی الله علیه و آل (۱۴)
- خاطرات مدرسه (۱۶)
- زندگی درمکتب اهل بیت ع (۲۳۶)
- معروف نیوز (۸۶۱)
- رهبری انقلاب (۸۱۷)
- استکبار ستیزی از منظر رهبری انقلاب (۳۵)
- نماز (۳۱)
- بشقاب های توخالی (۲۹)
- فضای مجازی (۳۴)
- تربیت ازدیدگاه اسلام (۶۶)
- نرم افزاراندرویدی (۱۲)
- قرآن (۲)
- ویژه نامه مذهبی (۱۶۲)
- ماه مبارک رمضان (۳۲)
- ماه محرم (۲۶)
- ماه شعبان (۱۲)
- ماه صفر (۸)
- ماه رجب (۹)
- ماه ذی الحجه (۳)
- بسیج (۲۸)
- بانک صوت (۱۰۰)
- سخن نگاشت (۴۱)
- محرم وامام حسین ع (۱۰۵)
- حاج محمودکریمی (۲۷)
- حاج منصورارضی (۱۴)
- نزار قطری (۲)
- دهه فاطمیه (۶۲)
- آموزش (۱۵)
- معرفی سایت های مذهبی (۸)
- سبک زندگی غربی (۳۸)
- حکایت خوبان (۴۱)
- مدافعان حرم (۴۴)
- نیاک از نگاه دوربین (۸)
- داستان های صوتی (۱۰)
- درمسیر بهشت (۳)
- ازدواج (۲۲)
- دانستنی های حقوقی وقضایی (۲)
- گناه (۶)
- مجموعه دروس عرفان دروادی عمل (۲۲)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- رسالة الولایة (۲)
- لغت موران شیخ اشراق (۲)
- اسرارنماز (۴)
- اشارات بوعلی(نمط8) (۲)
- دهه فاطمیه (۱۰)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- نمآهنگ (۱۰۴)
- کودکانه (۷)
- سیاسی (۲۶)
- ماه مبارک رمضان (۸)
- غدیرخم (۶)
- حدیث (۲)
- معرفی سایت (۳)
- امام خمینی ره (۲۰)
- جنگ ودفاع مقدس (۴۰)
- شهیدسلیمانی (۲۱)
کلمات کلیدی
يادداشت ویژه
-
اسماعیل هنیه به شهادت رسید
چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳اسماعیل هنیه به شهادت رسید
روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همین رابطه و در اطلاعیهای اعلام کرد: آقای دکتر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و یکی از محافظان وی در اثر اصابت قرار گرفتن محل اقامت آنان در تهران به شهادت رسیدند.
متن اطلاعیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
با عرض تسلیت به ملت قهرمان فلسطین و امت اسلامی و رزمندگان جبهه مقاومت و ملت شریف ایران، بامداد امروز (چهارشنبه) محل اقامت جناب آقای دکتر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی مقاومت اسلامی حماس ، در تهران مورد اصابت قرار گرفته و در پی این حادثه ایشان و یک نفر از محافظین وی به شهادت رسیدند.
علت و ابعاد این حادثه در حال بررسی و نتایج آن متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد.
آخرين مطالب
-
-
خط حزبالله ۴۶۱ | ساز دشمن پسند دوقطبی سازی
دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ -
خاطرهی رهبر انقلاب از روز هفدهم شهریور پنجاه و هفت طرفداران امام را افراطی میخواندند
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | صد جوان امروز صد مدیر فردا
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | بر عمق هوش مصنوعی مسلط شوید
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
خط حزبالله ۴۶۰ | فضای مجازی؛ پنجمین قلمرو حکمرانی
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
امام خامنهای: خونخواهی هنیه را وظیفه خود میدانیم
چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ -
شهید اسماعیل هنیه که بود؟
چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ -
اسماعیل هنیه به شهادت رسید
چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ -
خط حزبالله ۴۵۴ | چه کسی باید میداندار باشد؟
پنجشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۳
پیوندهای روزانه
خلاصه آمار
بانک فیلم
-
نماهنگ | صد جوان امروز صد مدیر فردا
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | بر عمق هوش مصنوعی مسلط شوید
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | پرچمدار نجات منطقه
سه شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳ -
مقام معظم رهبری:اول افزایش مشارکت،بعدانتخاب خوب
يكشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ -
اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر رئیسجمهور شهید و همراهان گرامی ایشان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ -
نماهنگ | پیام رهبر انقلاب در پی شهادت رئیسجمهور و همراهان گرامی ایشان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ -
نماهنگ | ایران، ایران امام رضاست
دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ | کربلای ری
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
فرمانده معظم کل قوا: نیروهای مسلح چهرهای ستودنی از قدرت ملت ایران به نمایش گذاشتند
يكشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین (ع)
دوشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۳ -
-
گفتوگوی قرآنی رهبر انقلاب با دو دختر خردسال حافظ کل قرآن برنامه محفل
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای افتتاح
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای سحر
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ مناجات اگر چه در بدر کوچه ی خطا شده ام/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ عبدگنه کارت دلش بی قراره/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ یاخیرالناظرین/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ بی پناهم غرق آهم حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ با روی سیاه با گریه و آه/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲
نرم افزارهای مذهبی موبایل
-
نرم افزار خواص بی خواص/محرم 1399
پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ -
مسابقه فرهنگی بچه های عاشورا
شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۷ -
نرم افزارقرآنی کوثرتشنه کامان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ -
نرم افزارختم جزءسی قرآن مجید همراه با زندگینامه سرداران دفاع مقدس وشهدای نیاک
شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ -
ویژه نامه شورعشق
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
ویژه نامه خون خدا
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
نرم افزارتقویم سرداران دفاع مقدس1396
سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶ -
نرم افزارتحت وب خط امام خمینی(ره)
يكشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ -
مجموعه چندرسانهای «عبد صالح
جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ -
کلیدسعادت
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
ویژه نامه ماه مبارک رمضان (نرم افزارتحت وب)
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارادعیه های ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارصوتی تصویری دعای روزهای ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزار جامع راهیان نور رونمایی شد +لینک دانلود
دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ -
بازی محرم ونامحرم(احکام ویژه پسران)
يكشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی زیارت عاشورا
يكشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی کاروان عشق 3 ( حاج محمودکریمی )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارکاروان عشق 2 ( ویژه محرم )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای تحت وب خون خدا(ویژه محرم)
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای غدیرخم
يكشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵