نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۲۵۴۲ مطلب توسط «سرباز ولایت» ثبت شده است

۰

عمل از دیدگاه شریعت/دهه دوم فاطمیه /حجت الاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدان پناه نیاکی

بانک فیلم دهه فاطمیه

عمل از دیدگاه شریعت/دهه دوم فاطمیه /حجت الاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدان پناه نیاکی

عمل از دیدگاه شریعت/دهه دوم فاطمیه /حجت الاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدان پناه نیاکی

دانلود فیلم

مراسم دهه دوم فاطمیه (س) عمل از دیدگاه شریعت/استاد حجت الاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدان پناه نیاکی/مسجدالرسول گرجی محله آمل/1394

۱

پنجشنبه فیروزه‌­ای

کتابخانه اسلامی حجاب سبک زندگی اسلامی

پنجشنبه فیروزه‌­ای

پنجشنبه فیروزه‌­ای

مؤلف: سارا عرفانی
ناشر: کتاب نیستان

رویدادهای داستانی «پنجشنبه فیروزه‌­ای» به شدت امروزی است. اگرچه یک رمان دینی است اما از آنجا که روایت دینی این رمان در ساختارهای عادی و روزمره و قابل دسترسی زندگی امروزین همه ماست می توان گفت در زمره آثار آپارتمانی و لوکس و شبه ­‌روشن فکرانه است و نه آثاری که به تمامی در مسجد و مکان­‌های مذهبی می‌گذرد. شخصیت غزاله در «پنجشنبه فیروزه‌ای» بسیار چشمگیر و جلب توجه کننده است. او دختری دانشجو و دم بخت است و در عین حال باورهای مذهبی عمیقی دارد اما از افعال دخترانه نیز دور نیست. این شخصیت به شدت رئال و واقعی تصویر شده و خواننده احساس نمی‌کند که وصله‌ای نچسب به بدنه رمان است و آن را در بستر جامعه پیدا می‌کند.
در بخشی از رمان می ­خوانیم:
یکی از دختر‌ها به طرفش آمد و گفت: «صبر کن!» جلوتر آمد. به جزوه‌ای که دستش بود اشاره کرد و گفت: «بابا چقدر همه چی رو می‌نویسی! هر چی نگاه کردم دیدم کم مونده سرفه‌های استادم بنویسی.» خندید.
پسر هم خندید. نفس عمیقی کشید و گذاشت بوی گرم و شیرین ادکلن تمام ریه‌ا‌ش را پر کند. گفت: «مگه یادت نیست؟ جلسه اول گفت توی امتحان از حرفای کلاس سؤال می‌ده.»

۱

چی شد چادری شدم

کتابخانه اسلامی حجاب

چی شد چادری شدم

کتاب چی شد چادری شدم

تالیف و گرد آوری: عالیا نراقی عراقی
ناشر: انتشارات نوای دانش

خانم عالیا نراقی با راه انداختن یک وبلاگ خاطرات افراد مختلف درباره چرایی چادری شدنشان را جمع و منتشر کرده است. این خاطرات علاوه بر اینکه تبدیل به نمایشگاه پوستر شده، به صورت کتاب هم به دست مخاطبان رسیده است. فراخوانی نیز در این زمینه در وبلاگ “چی شد چادری شدم” صورت گرفته با عنوان:
فراخوان وبلاگی من و چادرم: «چی شد چادری شدم؟»
عالیا نراقی در مقدمه کتاب آورده است:
«همیشه با خود فکر می‌کردم‌ ای کاش همه آن‌ها که قدر چادر خود را می‌دانند و عاشقانه دوستش دارند از خاطره انتخاب خود بگویند تا هر کس در هر شرایطی که هست، یک نفر را هم شرایط خود ببیند که در این مسیر و برای این انتخاب حرکت کرده و به جوابی که برای او قانع کننده بوده، رسیده است. آرزو داشتم این دلایل را همه بشنوند: افرادی که قدر چادر خود را نمی‌دانند، افرادی که در انتخاب حجاب بر‌تر مرددند، افرادی که در این باره دچار سوء تفاهم شده‌اند، خانواده‌هایی که می‌خواهند برای این انتخاب به فرزندان خود کمک کنند و…»

۰

بهم میاد

کتابخانه اسلامی حجاب

بهم میاد

کتاب بهم میاد

نویسنده: رنده عبدالفتاح
مترجم: محسن بدره
ناشر: نشر آرما

در رمان خواندنی و زیبای خانم رنده عبدالفتاح با نام اصلی «آیا سرم با این گنده می‌شه؟» یک دختر مسلمان استرالیایی که از پدر و مادری فلسطینی زاده شده است و در حومه ملبورن زندگی می‌کند، بزرگ‌ترین تصمیم زندگی‌اش را می‌گیرد. «أمل» دختری پرشور، با هوش و پر هیجان که در بحرانی ترین سنین زندگی عظیم ترین تصمیم خود را مبنی بر اتخاذ حجاب به صورت دائم (یا به قول خودش فول تایم) می گیرد.

ادبیات آمیخته به طنز و در عین حال روان نویسنده که گویی خاطره نویسی نوجوانی زبر دست در دفتر روزانه اش است؛ میل به ادامه را برای یافتن انتهای مسیر ماجراهای او در خواننده افزایش می دهد.
می توان گفت نویسنده به نحو مناسبی تمام احوالات یک نوجوان مانند ترس از رویارویی با قضاوت دیگران، کنش های او با والدین، میل به رجوع به فطرت و پاکی، دوستی های شیرین نوجوانی ، علاقه های آتشین به جنس مخالف، خستگی از نصیحت شنوی و گاهاً یک طرفه به قاضی رفتن را به خوبی به نمایش گذاشته؛ در عین حال بازگویی های «امل» با وجدان خود امکان نتیجه گیری های اخلاقی را در عین بی طرفی بیشتر کرده است.
شخصیت اصلی داستان دختری کاملاً معمولی است. ساعت‌ها جلوی آینه، لباس‌هایش را امتحان می‌کند و برای خریدن لباس‌های جدید، انتظار می‌کشد. موقعی که روزه می‌گیرد، دلش برای شکلات محبوبش تنگ می‌شود و چشم‌‌انتظار افطار می‌ماند. وقتی با مادرش مشکل دارد، با لطایف الحیل می‌کوشد تا سر او را کلاه بگذارد و به مقصود خود برسد و در هنگام مواجهه با هر مشکل، پیش از هر چیزی، گوشی تلفن را برمی‌دارد تا با «یاسمین» یا «لیلا» نزدیک‌ترین دوستان خود، حرف بزند.

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)