نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت
۱

آموزش حیا و عفت در تربیت کودک

قرآن وحدیث حجاب احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ تربیت ازدیدگاه اسلام

آموزش حیا و عفت در تربیت کودک


وجه ممیز انسان و تفاوت خوب و بد او در صفات و رفتار و خلق و خوی اوست. نیکی ها با زشتی ها سنجیده می شود، میزان در تشخیص آنها عقل و شرع است، یعنی خوبی ها و بدی ها را یا عقل انسان تشخیص می دهد یا شرع آنها را به انسان معرفی می کند...
نویسنده : سید مجتبی موسوی زنجانرودی
وجه ممیز انسان و تفاوت خوب و بد او در صفات و رفتار و خلق و خوی اوست. نیکی ها با زشتی ها سنجیده می شود، میزان در تشخیص آنها عقل و شرع است، یعنی خوبی ها و بدی ها را یا عقل انسان تشخیص می دهد یا شرع آنها را به انسان معرفی می کند. حیا و عفت نیز از جمله چیزهایی است که هم عقل فطری انسان آنها را می ستاید و هم شرع به آنها اهمیت داده است.
«حیا» عبارت است از شرم که موجب می شود انسان از عملی که سرزنش و ملامت آور است دوری کند و «عفت» عبارت است از پاکدامنی و پارسایی که موجب نزدیکی بیشتر انسان به خدا و خدا به انسان می شود. سرمنشأ حیاپذیری و عفت، خوبی والدین است. همان طوری که در بحث قبلی گذشت که باید پدر و مادر خود حریم عفاف و حیا را نگه دارند و لازم است راه حیا و عفت را به فرزندان نیز بیاموزند و آن دو را به آنها معرفی کنند و مصادیق آنها را بشناسانند که در چه مواردی حیا داشته باشند و عفت را رعایت کنند و دامن خویش را از آلوده شدن به محرمات و پلیدی ها حفظ کنند.
 
امام علی(علیه السلام) فرمود:
مَنْ کساهُ الْحَیاءُ ثَوْبَهُ لَمْ یرَ النّاسُ عَیبَهُ؛(1)
هرکسی که لباس حیا او را بپوشاند، مردم عیب او را نخواهند دید.
 
أَلْحَیاءُ یصُدُّ عَنْ فِعْلِ الْقَبیحِ؛(2)
حیا انسان را از اعمال زشت باز می دارد.
 
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
لا حَیاءَ لِمَنْ لاإِیمانَ لَهُ؛(3)
آن کسی که حیا ندارد، ایمان ندارد.
 
مصادیق خارجی حیاورزی و عفت پذیری بسیار است. حیا در گفتار، حیا در کردار و همین طور عفت و ... در راستای بندگی هیچ گونه اعوجاج و ناراستی قابل بخشش نیست و آنهایی هم که خود را بنده ی خدا نمی دانند یعنی زیر بار خداپرستی نمی روند، آنها نیز از بی بند و باری و بی حیایی و بی عفتی سودی نمی برند، بلکه خود را بیشتر در مخاطره می اندازند و در نهایت تلاش می کنند خانواده ی خود را از دید و تعرض بیگانه حفظ کنند و تحمل کوچکترین جسارت را به خود ندارند. با این همه، بدون توجه به آینده ی آنها، خود را در مخاطره ی ناخودآگاه و ناخواسته قرار می دهند و نمی دانند که این خودشان هستند که شعله بر خرمن هستی فرزندانشان می زنند و آینده ی آنها را در خطر انحراف و سقوط قرار می دهند و موجب از هم پاشیدگی کیان خانواده ی خود می شوند و اینکه امروزه طبقه ی عصیان گری با عناوین خاصّی در جوامع بروز می کنند که به هیچ خدایی سر تسلیم فرود نمی آورند و سیادت کسی را نمی پذیرند، حاصل همان بی توجهی است و حاصل دستاورد فرهنگ صرفاً مادی است که اربابان دنیاپرست و از خدا بی خبر آن را ترویج می کنند.
ضمانت بقای نسل بشر و ضمانت سالم ماندن جامعه، توجه نمودن به فرامین آسمانی است.
انسان با حیا و عفتش تفسیر می شود و انسانیت منهای این دو معنی ندارد. پس یکی از وظایف مهم پدر و مادر تفهیم حجب و حیا و عفت به فرزندان است و انسان آن گاه از جامعه ی حیوانی متمایز می شود که جامعه ی او، جامه ی عفاف و حیا بر تن داشته باشد.
 
پی نوشت ها :
1) میزان الحکمه، ج 1، ص 716 (به نقل از بحارالانوار)
2) الکافی، ج 6، ص 47
3) مستدرک الوسائل، ج 1
 
برگرفته از : کتاب تربیت مذهبی کودک، سید مجتبی موسوی زنجانرودی
منبع : hawzah.net
۰

آیا خانواده هم علت بی حجابی است ؟

قرآن وحدیث حجاب احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر پرسش وپاسخ تربیت ازدیدگاه اسلام

آیا خانواده هم علت بی حجابی است ؟


بخشی از بدحجابی یا بی حجابی زنان و دختران مربوط به نوع تربیت آنها در خانواده است. بدون شک تربیت فرزند وظیفه ای سنگین و مسؤولیتی بس بزرگ است که بر عهده ی پدر و مادر واگذار شده است و آنان نمی توانند از این مسؤولیت بزرگ شانه خالی کنند.
نویسنده : ابراهیم خرّمی مشگانی
خانواده
بخشی از بدحجابی یا بی حجابی زنان و دختران مربوط به نوع تربیت آنها در خانواده است. بدون شک تربیت فرزند وظیفه ای سنگین و مسؤولیتی بس بزرگ است که بر عهده ی پدر و مادر واگذار شده است و آنان نمی توانند از این مسؤولیت بزرگ شانه خالی کنند.
خانواده اولین و مهم ترین کانون شکل گیری تربیت فرزندان است. در احادیث زیادی که از ائمه ی اطهار (علیهم االسلام) بیان شده، تأکید فراوانی بر تربیت فرزندان در کانون گرم خانواده شده است که به نقل چند مورد از آنها بسنده می شود.
 
تربیت در احادیث
 امام زین العابدین (علیه السلام) می فرمایند: «و اعنی علی تربیتهم و تأدیبهم و برّهم»(1)؛ «بار خدایا! مرا در تربیت و ادب فرزندانم یاری و کمک بفرما.»
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «حقُ الولد علی الوالد... و یحسّن ادبهُ»(2)؛ «حق فرزند بر پدر آن است که ... و در حسن ادب او بکوشد.»
«جاء رجلٌ الی النبی فقال: یا رسول الله ما حقُّ ابنی هذا؟ قال : تُحسن اسمهُ و ادبهُ»(3)؛ «مردی محضر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و گفت: یا رسول الله! حق این پسر بر من چیست؟
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نام نیک بر او بگذاری و او را خوب ادب کنی.»
و نیز از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده: «انّهُ قال: لان یؤدّب احدکم ولدهُ خیرٌ له من ان یتصدقَ بنصف صاعٍ کلّ یومٍ»(4)؛ «اگر کسی فرزند خود را ادب کند، بهتر از این است که هر روز نیم صاع صدقه بدهد.»
پیامبر اسلام به امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرموده اند:«یا علیُ: لعن الله والدین حملا ولدهما علی عقوقهما»(5)؛ «ای علی! لعنت خداوند بر پدر و مادری که فرزند خود را بد تربیت کنند و موجبات عاق خود را فراهم نمایند.»
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:«ما نحل والدٌ ولداً نحلاً افضل من ادبٍ حسنٍ»(6)؛ «بخشش هیچ پدری به فرزندش بهتر از ادب نیکو و پسندیده نیست.»
و نیز آن حضرت فرموده است:«لا میراثَ کالادب»(7)؛ «هیچ ارثی برای فرزندان بهتر از ادب و تربیت نیست.»
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمایند:«و حقُّ الولد علی الوالد ان یحسن اسمهُ، و یُحَسّن ادبهُ و یعلمهُ القرآن»(8)؛ «و حق فرزند بر پدر آن است که نام نیک انتخاب کند، خوب تربیتش نماید و قرآن را به او تعلیم دهد.»
حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) می فرمایند: «تجبُ للولد علی والده ثلاثُ خصال:اختیاره لوالدته، و تحسین اسمه، و المبالغة فی تأدیبه»(9)؛ «واجب می شود از جانب پدر برای فرزند سه خصلت: انتخاب مربی خوب، انتخاب نام خوب و در تربیت وی تلاش فراوان کند.»
و نیز آن حضرت می فرمایند:«انّ خیر ما ورث الاباءُ لابناءهمُ الادب لا المال»(10)؛ «همانا بهترین چیزی که پدران برای فرزندان خود به ارث می گذارند، ادب است نه ثروت.»
پدر و مادر نه تنها فرزند خود را از نظر مادی و جسمی اداره می کنند، بلکه مهم تر از آن در تربیت روح و ایمان فرزند خویش نیز نقش مهمی دارند.
پدران و مادران مسلمان وظیفه دارند از دوران کودکی، فرزند خود را با خدا، قرآن، اهل بیت و احکام دینی آشنا نمایند و با عباداتی مثل نماز و روزه تمرین و پرورش دهند.
آری! همان طور که گفته شد، خانواده یکی از عوامل مؤثر در شکل گیری تربیت فرزند است و بدون شک خانواده است که می تواند روح ایمان و تقوا را در فرزند خود پی ریزی کند.
تربیت صحیح و اسلامی فرزند در درجه ی اول موجب افتخار پدر و مادر است و چنانچه والدین در این کار اهمال و سستی کنند، دچار مشکلات دنیوی و اخروی خواهند شد.
امام جعفر صادق(علیه السلام) می فرمایند:«بادرو اولادکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرجئة»(11)؛ «هرچه زودتر و سریع تر معارف اسلامی را به فرزندان خود بیاموزید، پیش از آن که منحرفان با آموزش های انحرافی بر شما سبقت بگیرند.»
پیامبر اسلام می فرمایند: «ادّبوا اولادکم علی ثلاث خصال: حبُّ نبیّکم و حبّ اهل بیته و قراءة القرآن»(12)؛ «فرزندانتان را به سه خصلت تربیت نمایید:
1- محبت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) 2- محبت اهل بیت (علیهماالسلام) 3- خواندن قرآن.»
حضرت امام زین العابدین(علیه السلام) فرموده است:«و اما حقُّ ولدک: فان تعلم انه منک و مضافٌ الیک فی عاجل الدنیا بخیره و شرّه، و انک مسؤولٌ عما ولیتهُ به من حسن الادب و الدلالة علی ربّه و المعونة له علی طاعته.»(13)؛ «حق فرزندت آن است که: بدانی او از توست و خوب و بدی های او در این دنیا وابسته به توست. وظیفه داری فرزندت را به ادب نیکو پرورش دهی و او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی و در اطاعت و بندگی پروردگار یاری اش نمایی.»
حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) می فرمایند:
«هرگاه کودک به سه سالگی رسید، هفت بار به او بگو لا اله الا الله، سپس به حال خودش واگذار تا سه سال و هفت ماه و بیست روز شود، آن گاه ذکر محمد رسول الله را هفت بار برایش بخوان. دوباره به حال خودش واگذار تا چهار ساله شود، در این سن هفت بار یادش بده که بر محمد و آل او صلوات بفرستد «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
در سن پنج سالگی دست چپ و راست را به وی بیاموز، وقتی که یاد گرفت، صورتش را به طرف قبله کن و سجده کردن را به او آموزش ده.
بعد در شش سالگی وضو گرفتن را به او یاد بده، سپس نماز را به او بیاموز و دستور نماز خواندن به وی بده و در کوتاهی نمودن در امر نماز او را تهدید کن.»(14)
امام صادق(علیه السلام) فرموده اند:
«روزی پیامبر اسلام می خواست نماز بخواند، امام حسین پهلوی آن حضرت ایستاده بود، وقتی پیامبر خواست تکبیر بگوید، امام حسین نتوانست تکبیر بگوید. رسول خدا، تا هفت مرتبه تکبیر را تکرار کرد تا امام حسین توانست ذکر «الله اکبر» را بر زبان جاری نماید.»(15)
 
شیوه ی کاشف الغطاء در تربیت فرزندش
 مرحوم آیت الله شیخ جعفر کاشف الغطاء در تربیت فرزندش روشی آموزنده و مؤثر داشت. در حالات وی نوشته اند که:
«او می خواست پسر نوجوانش را به سحرخیزی و شب زنده داری عادت بدهد، به طوری که تا پایان عمر از روی علاقه و میل قلبی به این کار ادامه بدهد.
شبی پیش از اذان صبح کنار بستر پسرش آمد و به آرامی او را بیدار کرد و گفت: عزیزم! برخیز تا به حرم مطهر مولای متقیان علی مشرف گردیم.
پسر نوجوان چشمان خواب آلودش را مالید و گفت: بابا جان! شما بروید، من خودم می آیم.
پدر گفت: نه من ایستاده ام تا با هم برویم.
پسر برخاست، وضو گرفت و به اتفاق پدر به سوی حرم مطهر روانه شد. جلو حرم امیرالمؤمنین مرد مستمندی نشسته و دستش را پیش مردم دراز کرده بود، پدر از پسرش پرسید: فرزندم! این مرد برای چه در اینجا نشسته است؟
پسر گفت: برای گدایی و دریافت کمک از مردم.
پدر گفت: تو فکر می کنی چه قدر پول از این طریق به دست می آورد؟
پسر گفت: شاید چند درهمی عایدش گردد.
پدر گفت: آیا مطمئن هستی این مبلغ را به دست خواهد آورد؟
پسر گفت: البته به طور قطع نمی توان آن را پیش بینی کرد، شاید مبلغی عایدش شود، شاید هم دست خالی برگردد.
در اینجا پدر دانا و نکته سنج که زمینه را برای بیان مطلب خود آماده دید، گفت: پسرم! ببین این مرد فقیر برای به دست آوردن مبلغی از ثروت دنیا که به آن یقین هم ندارد، در این موقع شب آمده اینجا و دستش را پیش مردم دراز کرده است.
تو که واقعاً به پاداش هایی که خداوند برای سحرخیزی و خواندن نماز شب تعیین فرموده، یقین داری و سخنان امامان معصوم را باور کرده ای، پس چرا در انجام آن سستی به خود راه می دهی؟
مطمئن باش که خداوند مهربان به تمام وعده هایش عمل می کند و پاداش عمل ما را به طور کامل می پردازد و هیچ کس را محروم نمی سازد.
این شیوه ی زیبا، در اعماق وجود فرزند جای گرفت و نتیجه اش آن شد که وی تا آخر عمر، سحرخیزی و نماز شب و تهجد را ترک نکرد.»(16)
با توجه به احادیث ذکر شده و توصیه های پیشوایان معصوم روشن شد که خانواده چه نقش مهم و کلیدی در تربیت و ادب فرزند خود دارد. بنابراین توضیح درباره ی فلسفه وجودی و آموزش حجاب که یکی از نمودهای تربیتی، اخلاقی و دینی است، باید از خانواده شروع شود.
والدین به ویژه مادران وظیفه دارند که دختر خود را از همان دوران کودکی به حجاب سفارش کرده و آثار و فواید و برکات حجاب در جامعه را به او بشناسانند تا فرزند وی با اطلاع کامل نسبت به حجاب و پوشش وارد جامعه شود و طرز فکر و برداشت صحیح و درستی از حجاب در ذهن داشته باشد.
پدر و مادر باید به فرزند دختر خود آموزش دهند که حجاب و رعایت آن برای زن شخصیت آور است و چون اسلحه ای برای تأمین شرافت و عظمت زن کارساز است.
بی توجهی والدین نسبت به فرزند دختر خود به ویژه در سنّ تکلیف، زمینه ساز بی حجابی فرزند می شود. چیزی که در سال های اخیر بیشتر به چشم می خورد این است که به مسئله ی حجاب دختران کم سن کمتر توجه می شود و بسیار مشکل است دختری را که تا قبل از تکلیف هیچ الزامی برای رعایت حجاب نداشته است به یک باره به حجاب فرا خواند. بنابراین حجاب مسئله ای است که خانواده ها باید قبل از سنّ تکلیف به آن توجه داشته باشند و قبل از رسیدن به تکلیف آن ها را به رعایت آن ملزم کنند.
جای بسیار تأسف است که در جامعه، مادرانی محجب ظاهر می شوند که همراه آنان دخترانی بدحجاب دیده می شوند.
والدین باید از همان دوران بچگی دختران خود را به حفظ حجاب عادت دهند تا حجاب ملکه ی ذهن آنها شود و هنگام خارج شدن از منزل خود را ملزم به پوشش نمایند.
پیش از آن که شیاطین و مخالفان حجاب، با زمزمه های زهرآگین خود دختران و زنان را مورد هدف قرار دهند، این خانواده است که باید دختر خود را نسبت به حجاب آماده سازد. پدر و مادر باید به دختر خود بگویند که حجاب به عنوان یک پوشش برای زن مسلمان، واجب است رعایت شود.
و به یقین پدر و مادری که چنین رفتار کنند، در پیشگاه خداوند دارای پاداش خواهند بود و از جایگاه رفیعی در بهشت برخوردارند و از عذاب دوزخ رهایی می یابند.
امام موسی بن جعفر(علیه السلام) می فرمایند:«لیس من شیعتنا من لا تتحدّثُ المخدرات بورعه فی خدورهنّ»(17)؛ «از شیعیان ما نیستند، آنان که زنان و دختران خود را به عفاف و پاکدامنی ارشاد و راهنمایی نکنند.»
 
تربیت دختر
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:«من کانت له ابنةٌ فادّبها و احسنَ ادبها و علّمها فاحسن تعلیمها، فاوسع علیها من نعم الله التی اسبغ علیه کانت له منعةً و ستراً من النار»(18)؛ «هرکس دختری داشته باشد و او را نیکو تربیت نماید و علم بیاموزد و از نعمتی که خدایش ارزانی فرموده برای دختر گشایشی دهد، این عمل مانع از آتش برای او خواهد بود.»
درود و صلوات خداوند و ملائکه و انبیا و مقربان الهی بر آن خانواده ای که در حفظ حجاب زن و دختر خود دقت داشته و کوشا باشد.
حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) به مناسبت های مختلف در جمع بانوان کشور فرمایشاتی داشته و در مورد دامن مادران که اولین مکتب و محلّ تربیت فرزندان می باشد، تأکید زیادی کرده اند و مادران را مؤظف می دانند که فرزندان خود را خوب تربیت کنند و در این وظیفه هیچ گونه کوتاهی را جایز نمی شمارند.
ایشان می فرمایند:
«مادرها مبدأ خیرات هستند، اگر خدای ناخواسته مادرانی باشند که بچه ها را بد تربیت کنند، مبدأ شرند»(19)
«شما در اول که بچه ها در دامن شما بزرگ می شوند، مسؤول افعال و اعمال آنها هم شما هستید. همان طور که اگر یک بچه ی خوب تربیت کنید، ممکن است که سعادت یک ملت را همان یک بچه تأمین کند.»(20)
«دامن مادر بهترین مکتب است برای اولاد»(21).
«دامن مادر بزرگ ترین مدرسه ای است که بچه در آنجا تربیت می شود.»(22)
«اگر از دامن مادر این تربیت خوب شروع شد و مادر، بچه را خوب تربیت کرد و به دبستان تحویل داد، دبستان هم خوب تربیت کرد و به دبیرستان تحویل داد، آنجا هم همین طور تا دانشگاه یا مدارس علمی دیگر، آنها هم خوب تربیت کردند، یک وقت در یک برهه از زمان می بینید که جوان ها همه خوب از کار در آمده اند و یک مملکت را به طرف خوبی می کشانند.»(23)
«دامن مادرها، دامنی است که انسان از آن باید درست شود، یعنی اولین مرتبه ی تربیت، تربیت بچه است در دامن مادر. برای اینکه علاقه ی بچه به مادر بیشتر از همه ی علایق هست و هیچ علاقه ای بالاتر از علاقه ی مادری و فرزندی نیست. بچه ها از مادر بهتر چیز أخذ می کنند.»(24)
چنانچه ملاحظه می شود، حضرت امام(رحمه الله علیه) تأثیر و نقشی که زن و مادر در تربیت و شکل گیری شخصیت فرزندان دارد را فراتر و مؤثرتر از دیگر عوامل می دانند.
 
پی نوشت ها :
1. صحیفه سجادیه.
2. آثار الصادقین، ج27، ص 177.
3. میزان الحکمه، ج10، ص 720.
4. آثار الصادقین، ج27، ص 178، حدیث 12.
5. کودک فلسفی، ج2، ص 5.
6. همان، ص 3.
7. نهج البلاغه، حکمت 54.
8. نهج البلاغه، حکمت 399.
9. تحف العقول، ص 337، حدیث 67.
10. آثار الصادقین، ج27، ص 215.
11. چهل حدیث تربیت، ص 59.
12. آثار الصادقین، ج27، ص 176.
13. تحف العقول، ص 269.
14. آثارالصادقین، ج27، ص 179.
15. بانوی نمونه اسلام.
16. تعالیم آسمانی اسلام، ص 242.
17. دُرَرُالکلام، حسین حائری کرمانی، ص 136.
18. آثارالصادقین، ج 27، ص 167.
19. صحیفه نور، ج 8، ص 162.
20. همان، ج 6، ص 137.
21. همان، ص 293.
22. همان، ج8، ص 240.
23. همان، ص 162.
24. همان، ج 7، ص 76.
 
برگرفته از : خرّمی مشگانی ابراهیم/ جرا حجاب/انتشارات مرسل/تهران چاب سوم 1387
منبع : rasekhoon.net
۰

انگار یکی تو گوشم گفت...!

قرآن وحدیث حجاب احکام سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر نماز

انگار یکی تو گوشم گفت...!


گرما بود، انگار از آسمان آتش می بارید… صورتش گل انداخته بود و عرق بود که مدام از سر و رویش روان بود، چادر مشکی انگار یه تیکه آتش شده بود به تنش، اما باز هم سعی می کرد خوب خودشو بپوشونه… لب های پر خنده دخترکان بی حجابی که از کنارش رد می شدند، گواهی از به سخره گرفتن پوشش او در این گرمای وحشتناک می داد، گاهی هم کسی بود که متلکی بیندازد و او را به بغل دستی اش نشان دهد

انگار یکی تو گوشم گفت...!

چادر

گرما بود، انگار از آسمان آتش می بارید…

صورتش گل انداخته بود و عرق بود که مدام از سر و رویش روان بود، چادر مشکی انگار یه تیکه آتش شده بود به تنش، اما باز هم سعی می کرد خوب خودشو بپوشونه…

لب های پر خنده دخترکان بی حجابی که از کنارش رد می شدند، گواهی از به سخره گرفتن پوشش او در این گرمای وحشتناک می داد، گاهی هم کسی بود که متلکی بیندازد و او را به بغل دستی اش نشان دهد…

گرمت نیست؟ … این چیه پوشیدی تو این گرما ؟…. کولر بدم خدمتتون ؟…

پاهایی که دیگه توان کشیدن بدنش رو نداشت و گرمایی که دیگه غیر قابل تحمل بود، انگار عرصه رو بد جور بهش تنگ کرده بود، دیگه به خونه نزدیک می شد و فکر اینکه سریع از این شرایط نجات پیدا می کنه لحظه ای رهاش نمی کرد…

در رو باز کرد، داخل شد و بعد از بستن درب خونه، چادرشو از سر برداشت، نگاهی بهش انداخت، احساس حقارت عجیبی می کرد، همون جا تو حیات چادر مشکی رو به گوشه ای پرتاب کرد، انگار چیزی رو از خودش می روند که به خاطرش خیلی زخم زبون خورده بود، به اتاق که رسید خودشو جلو کولر رها کرد، در جواب سوال مادر که پرسید چرا اینقدر خسته ای؟ گفت؟ خیلی گرمه… اما فقط گرما نبود، بار سنگین چشم های دریده دخترکان بی حجاب و لب های به سخره باز شده آنها در کوچه و خیابون، از این گرما بدتر بود…

شربت خنک رو که لاجرعه سر کشید، خودشو به خواب سپرد …

مغرب بود، از گرمای هوا به شدت کاسته شده بود و لحظه های اذان در پیش، بیدار شده بود، وضو گرفت و قرآن رو از طاقچه اتاق برداشت و باز کرد…آیه 26 سوره اعراف:

یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ

ای فرزندان آدم برای شما، لباس فرو فرستادیم که اندام شما را بپوشاند؛ و مایه زینت شماست؛ و لباس تقوی بهتر است؛ این از آیات خداست، باشد که متذکر شده، پندگیرند.

چه آیه زیبایی بود… انگار این آیه را قبلاً ندیده بود، یا توجهی نکرده بود، انگار امروز به چشمانش نازل شده بود و با صدای ملکوتی در وجودش شنیده بود که: “اقراء”‌ … بخوان به نام پروردگارت که تو را زیبا خلق کرد و لباس تقوی را بر تو پسندید…

انگار خدا داشت با او روبرو صحبت می کرد، می گفت: برایت چادر را فرستادم تا لباس تقوی باشد برایت و این لباس برای تو بسیار بهتر است، نکند با رفتن به سمت شجرهِ ممنوعهِ هوس، گناه و شیطان، زشتی های خود رو به نمایش در بیاری؟

کمی بیشتر توجه کرد و آیه بعدی را با دقت بیشتری خواند:

یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُۆْمِنُونَ

اى فرزندان آدم زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند و لباسشان را از ایشان برکند تا زشتی هایشان را بر آنان نمایان کند. در حقیقت او و قبیله‏اش شما را از آنجا که آنها را نمى‏بینید مى‏بینند. ما شیاطین را دوستان کسانى قرار دادیم که ایمان نمى‏آورند.

انگار خدا داشت با او روبرو صحبت می کرد، می گفت: برایت چادر را فرستادم تا لباس تقوی باشد برایت و این لباس برای تو بسیار بهتر است، نکند با رفتن به سمت شجرهِ ممنوعهِ هوس، گناه و شیطان، زشتی های خود رو به نمایش در بیاری؟

قرآن را با لذت بیشتری تورق کرد :

فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَکَرِهُوا أَنْ یجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کَانُوا یفْقَهُونَ؛ تخلف‌جویان از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند؛ و کراهت داشتند که با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد کنند؛ و (به یکدیگر و به مۆمنان) گفتند: «در این گرما، (بسوی میدان) حرکت نکنید!» (به آنان) بگو: «آتش دوزخ از این هم گرمتر است!» اگر می‌دانستند! (توبة/81)

یاد کتاب تاریخ افتاد، آن قسمتش که جریان زندگی پیامبر را توضیح داده بود و منافقان زمان ایشان را. یادش آمد که ذیل این آیه در تفاسیر به برخی از منافقین اشاره می شود که ایمانشان زبانیست و در مخالفت عملی با دین خدا از هیچ چیز دریغ نمی کنند!

هرگاه دستور به انجام کاری داده می شد، آنها پرهیز می کردند و انجام نمی دادند!

نه تنها انجام نمی دادند بلکه از این رفتارشان لذت هم می بردند ! و تازه دیگران را هم به بهانه های مختلف تشویق می کردند که آنها هم با دستورات الهی مخالفت کنند!

خداوند در جواب آنها می فرماید، عذاب الهی به هیچ کدام از این بهانه ها و لذت های الکی زودگذری که دارید نمی ارزد!

با خود گفت: آیا واقعاً می توان برای خداوند متعال که به همه چیز آگاه است، بهانه آورد؟!

أَفَأَمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ فَلَا یأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ؛ آیا آنها خود را از مکر الهی در امان می‌دانند؟! در حالی که جز زیانکاران، خود را از مکر (و مجازات) خدا ایمن نمی‌دانند! (أعراف/99)

حضرت آدم

اشک از چشمانش سرازیر شد، انگار این آیه، این لحظه، فقط داشت او را مخاطب خودش قرار می داد، بهش مستقیم اشاره می کرد، که ای دختر خوب، که خدا از زیبایی چیزی برات کم نذاشته، منِ خدا برات لباس تقوی را پسندیدم، نکنه لباسی رو تنت کنی که شیطون برات دوخته و باعث می شه زیبایی های که من بهت دادم، مبدل به زشتی بشه، زشتی ای که فقط چشمان شیطانی ، اونو زیبا می بینند و در اصل چیزی جز زشتی نیست…

دختر عزیز یادت باشه که اگر مسلمونی و خدارو دوست داری، به ظاهر گفتن کافی نیست و در عمل باید خودت را نشون بدی!!

با خودش گفت: واقعاً آتش جهنم هست ؟! اگر هست چگونه است؟! و در پی این سۆال قرآن را تورق کرد:

(إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتْ مِرْصَادًا * لِّلطَّـغِینَ مَـَابًا * لَّـبِثِینَ فِیهَآ أَحْقَابًا)[ نبا آیه 21 ـ 23]; [آرى] جهنم [از دیرباز] کمین گاهى بوده [که] براى سرکشان، بازگشتن گاهى است. روزگارى دراز در آن درنگ کنند.

جهنم، آتش سوزانى دارد و در حالى که این آتش سوزان و شعله ور، در برابر دیدگان مجرمان قرار مى گیرد، خداوند متعال، به سوزانندگی آتش جهنم با این آیه به او نشان داد:(هَـذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِى کُنتُمْ تُوعَدُونَ)[ یس، آیه 63]; این جهنمى است که به آن وعده داده مى شدید.

(لاَ تُبْقِى وَ لاَ تَذَرُ)[ مدثر، آیه 28]; (آتش است که) نه چیزى را باقى مى گذارد و نه چیزى را رها مى کند.[ ناصر مکارم شیرازى و همکاران، پیام قرآن، ج 6، ص 483 ـ 495; همان، ص 66 ـ 74; تفسیر نمونه، ج 23، ص 412; ترجمه المیزان، ج 17، ص 211 ـ 212]

(طَرِیقَ جَهَنَّمَ خَــلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًا)[ نساء، آیه 169]; راه جهنم، که همیشه در آن جاودانند.

کَلاَّ إِنَّهَا لَظَى)[ معارج، آیه 15]; نه چنین است [آتش]زبانه مى کشد. «لظى» به معناى شعله آتش خالص است.

جهنم، آتش سوزانى دارد و در حالى که این آتش سوزان و شعله ور، در برابر دیدگان مجرمان قرار مى گیرد، خداوند متعال، به آن اشاره مى کند و خطاب به مجرمان مى فرماید: (هَـذِهِى جَهَنَّمُ الَّتِى کُنتُمْ تُوعَدُونَ); این جهنمى است که به آن وعده داده مى شدید

(کَلاَّ لَیُنـبَذَنَّ فِى الْحُطَمَةِ)[ همزه، آیه 4]; ولى نه، قطعاً در آتش خردکننده فروافکنده خواهد شد.

(وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَ زِینُهُ * فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ)[ قارعه، آیه 8 و 9]; و امّا هر که سنجیده هایش سبک برآید، پس جایش سیاه چال [جهنم] باشد.

تُسْقَى مِنْ عَیْن ءَانِیَة)[ غاشیه، آیه 5]; از چشمه هاى داغ نوشانیده شوند.

(ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَیْهَا لَشَوْبًا مِّنْ حَمِیم)[ صافات، آیه 67]; سپس ایشان را بر سر آن، آمیخته اى از آب جوشان است.

صدای اذان بلند شد و او متوجه نماز شد، این بار انگار همه وجودش می خواست به نماز برسه و سر بر سجده در مقابل کسی بذاره که امروز لذت بندگی رو بهش چشونده بود…

چادر سفید و تمیز و خوشبو رو از جالباسی برداشت و به سرش کشید…. اما…

یادش اومد عصر چادر مشکی رو انداخته گوشه حیاط، همون لحظه ای که از دیدن چادرش احساس حقارت کرده بود…به حیاط رفت و چادرش رو از گوشه ای برداشت، خاکی شده بود، کمی خاک ها رو از چادر پاک کرد…

مادر خبر نداشت، دخترش برای نماز بیدار شده یا هنوز خستگی او رو تو خواب خوش نگه داشته…

همین طور که صداش می زد، در اتاق رو باز کرد و … تعجب کرد…

دخترش ایستاده بود به نماز… اما این بار با چادر مشکی…!!!

فرآوری: زهرا اجلال

۰

تربیت فرزندی به نام ((پو))

بشقاب های توخالی فضای مجازی

تربیت فرزندی به نام ((پو))

چکیده: پو یک موجود قهوه‌ای باشکلی بصورت کدو و با چشم‌های بزرگ با دو جنس مذکر ومونث می‌باشد. که طرفداران این بازی فقط کودکان نبوده بلکه بسیاری از بزرگسالان نیز جزو علاقه مندان پَروپاقرص این بازی محسوب می‌شوند.

امروزه درجوامع بشری با پیشرفت علم وتکنولوژی مردم جهان نیز نوع زندگی و روش زیستن خود را با این علوم وپیشرفت‌ها مطابقت می‌دهند. وبا علوم روز جهان زندگی می‌کنند.و نحوۀ زندگی وتعاملات آنها نیز در پرتو این پیشرفتها دستخوش تغییر می‌گردد. که این نوع زیستن طبیعتا درکشور مانیز اتفاق می‌افتد. یعنی امروزه حتی در دورترین نقاط کشوربه روزترین تکنولوژی‌های علمی از رسانه‌ای، کامپیوتری، مدل لباس، انواع گوشی‌ها، ورژن‌های جدید نرم افزارها یافت می‌شود، که با این حساب این ابزار آثار بسیاری در نوع زندگی و روش زیستن افراد جامعه دارد. یکی از عوامل موثر در این امور گوشی‌ها با قابلیت‌های بسیار بالایی که توانایی نصب انواع نرم افزارها و بازی‌ها را دارد.

بنابه گفته کارشناسان معایبی که بازی‌های کامپیوتری وگوشی‌ها بر زندگی افراد دارد به این شرح می‌باشد:

1ـ تقویت حس پرخاش‌گری

2ـ انزوا طلبی 

3ـ تنبل شدن ذهن

4ـ پیامد منفی در روابط خانوادگی 

5ـ افت تحصیلی

6ـ زمینه ساز ازخود بیگانگی[1]

اما امروزه یک نوع بازی دیگر در گوشی‌های باسیستم عامل اندروید رواج یافته که کشورعزیزمان ایران از حیث علاقه مندان به این بازی دررتبۀ سوم قرار دارد. وآن بازی پرطرفدار به نام ((پو)) می‌باشد. ((پو)) یکی از محبوب‌ترین بازی‌های موبایل است که توسط پل سلامه لبنانی 24 ساله طراحی شده و بین بازی‌ها جزو یکی از رکوردداران است. [2]

پو یک موجود قهوه‌ای باشکلی بصورت کدو و با چشم‌های بزرگ با دو جنس مذکر ومونث می‌باشد. که طرفداران این بازی فقط کودکان نبوده بلکه بسیاری از بزرگسالان نیز جزو علاقه مندان پَروپاقرص این بازی می‌باشند.

در بازی پو، شما باید این فرزند کوچک خود را به بزرگسالی برسانید البته در هر موقعیتی باید شرایط را برای او فراهم کنید. مثلادرمواقعی که گرسنه است بایدبه او غذا بدهید، یا او را به حمام ببرید، یا اینکه او را خواب کنیدیا در مواقعی او را باید به پارک برده و با او بازی کنید ویا به فروشگاه بروید وبرای او خرید کنید، این بازی طوری طراحی شده که انگار شما درحال بزرگ کردن کودکی هستیدکه متعلق به شماست وفرزند شمامحسوب می‌شود. تاجایی که این احساس فرزندی پو را می‌توان از علاقه مندان به این بازی مشاهده کرد. مثلا برخی از نظرات مخاطبان این بازی گواه این مدعاست:

ـ کی می دونه پو چطوری می تونه ازدواج کنه؟ دلم می خواد بچه مو توی لباس دامادی ببینم!

ـ وقتی سیر شده و میخوام بهش غذا بدم و اون میگه: «نه» دلم میخواد بپرم توی تبلت بغلش کنم!

ـ من خودم یه پسر دارم برای همین پوی دختر انتخاب کردم. آخه دخترا بابایی هستن . پوی من هم خودشو برام لوس میکنه و منم نازشو میخرم.

اگرچه این بازی بسیار آرام بوده ودر فضای بسیار لذت بخشی انجام گرفته که حتی در نگاه اول اینطور به ذهن می‌آید، که این بازی بسیار مناسب برای فرزندان یا حتی خانواده‌ها محسوب می‌شود، که دور از فضاهای خشن وآلودۀ بسیاری از بازی‌ها می‌باشد. اما این بازی آرام این روزها فرزندخوانده بسیاری از خانواده‌ها شده و بسیاری از افراد به اندازه‌ای درگیر این بازی مجازی شده‌اند که زندگی واقعی خود را فراموش کرده‌اند. در مسیر بزرگ شدن پو، والدینش حاضر به هر کاری می‌شوند. در حقیقت بازی پو، برای جامعه غرب و جبران نداشتن فرزند برای کسانی است که می‌خواهند حس فطری والد بودن را تجربه کنند. اما این روزها در برخی از خانواده های ایرانی که فرزند واقعی نیز وجود دارد، فرزند فراموش می‌شود چرا که فکر و ذهن زن و مرد می‌شود این «فرزند مجازی»!

 

اما آسیب های این بازی در ظاهر آرام، که می‌توان به آن اشاره کرد:

1ـ ازبین بردن فرهنگ صله رحم و ارتباط باهم نوع:

در این بازی از ارتباطات خانوادگی و خویشاوندی خبری نیست و فردگرایی ترویج‌ شده وهمچنین در این بازی، احساس نیاز برای یافتن دوستان و خدمت به هم‌نوعان را پدید نمی‌آورد. گویی در میان نیازهای پو، بازی با کودکان دیگر نیز جایی ندارد.

2ـ تبلیغ سبک زندگی غربی:

یکی از نکات قابل تامل در بازی پو غربی بودن آن است. برای مثال هنگام خرید غذا برای پو، این بازی امکان انتخاب از پنج نوع غذا را که عمدتا فست فود و غربی هستند، به فرد می‌دهد.

قیمت هر یک از مواد غذایی مانندقیمت واقعی آن است. از طرفی، در قسمت تن‌پوش‌های پو، دو گزینه آخر مخصوص مناسبت‌های کریسمس و‌ هالووین است که سبک زندگی غربی را به یاد می آورد.

3ـ ترویج فرهنگ مصرف گرایی:

یکی از عمده آسیب‌های این بازی رواج مصرف گرایی بوده، که هر چه بیشتر باشد امتیاز بیشتر نصیب فرد می‌شود، که برای داشتن پول بیشتر و به دنبال آن خرج کردنش، باید مصرف گرا باشی  که این ‌بار این فرهنگ بد و غلط  را از طریق رسانه‌ای به نام بازی پو وارد عمل شده‌اند.

4ـ صرف وقت بسیار برای این بازی:

این بازی مانند بازی‌های دیگر آنقدر جذاب است وقتی شما شروع به بازی می‌کنیدمدت زمان صرف شده برای این بازی را متوجه نشده تاجایی که می‌بینید این بازی وقت بسیاری را از شما گرفته است.

5ـ بی رغبتی به فرزند دار شدن یاحتی فراموش کردن فرزندان خود:

این بازی که نوعی پرکننده خلاء بی‌فرزندی در جامعه غرب می‌باشد، ترویج این فرهنگ را با پر کردن زمان افراد برای مصرف وقت خود برای انجام این بازی تشکیل می‌دهد. و آهسته آهسته بصورت فرهنگی در کشورمان گنجانده می‌شود.

 

باتوجه به این آسیب‌ها باید به نوع تعامل خود بالاخص فرزندانمان با بازی‌های کامپیوتری ونوع تاثیرگذاری آنها بر نوع زندگیمان و رفتارمان با اطرافیانمان متوجه بوده ظاهر آرام بعضی بازی‌ها یک نوع ساده انگاری در ما ایجاد نکند و از هرنوع اثرگذاری این نوع بازی‌ها بر خود واطرافیانمان جلوگیری کنیم تا این نوع رفتارها نوعی فرهنگ در زندگی ما نشده وهمچنین برنوع روش زندگی ما تغییر ایجاد نکند.

منبع بیشتر برای مطالعه:

سایت تبیان، ((پو)) فرزند مجازی شما

۰

الهام چرخنده :گلشیفته فراهانی نماینده هیچ بانوی ایرانی نیست

حجاب سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز

الهام چرخنده :گلشیفته فراهانی نماینده هیچ بانوی ایرانی نیست

الهام چرخنده در جمع دانشچویان نطنز گفت: الهام چرخنده و الهام چرخنده‌ها همچنان در هر شرایطی سرباز محکم جبهه جنگ نرم و جبهه مقاومت هستند و در این مسیر جانشان را هم خواهند داد.

به گزارش فرهنگ نیوز، الهام چرخنده بازیگر توانای تلویزیون و سینما صبح امروز در جمع دانشجویان دانشگاه پیام نور نطنز به فارس گفت: جنگ الان ما جنگ توپ و تانک یا همان جنگ سخت نیست بلکه جنگ نرم است، در جنگ سخت راحت‌تر می‌توانی از خود دفاع کنی اما دفاع در برابر جنگ نرم استقامت و پایداری بیشتری می‌خواهد.

وی افزود: من یک سال است که در فضای مبارزه با جنگ نرم شهید شده‌ام و در این فضای مسموم جامعه در بُعد فرهنگی هر فردی می‌تواند تکه‌ای از خداوند باشد و انقلاب کند.

چرخنده درباره دیدارش با رهبر معظم انقلاب و ملقب شدن به نام زهرایی بیان داشت: در آن جلسه رهبر معظم انقلاب فرمودند چون ایشان از نظر من سربازی رفته است و من نمی‌توانم درجه‌ای به او بدهم، لقب زهرایی را می‌دهم و وقتی پرسیدم چرا زهرایی؛ حضرت آقا فرمودند چون زهرا یعنی یکی در مقابل همه.

وی ادامه داد: یکسال تمام به من حمله کردند، تهمت زدند، فحش دادند و آرزوی مرگم را داشتند ولی با این حال ضمن آرزوی بهترین‌ها برای دشمنانم آرزو می‌کنم آنها زهرایی شوند و همین جا اعلام می‌کنم، الهام چرخنده و الهام چرخنده‌ها همچنان در هر شرایطی سرباز محکم جبهه جنگ نرم و جبهه مقاومت هستند و در این مسیر جان می‌دهند.

این بازیگر سینما رکن اصلی تقوا را در حجاب دانست و متذکر شد: آدمی که حجاب دارد کم‌کم تمام ارزش‌های الهی و معنوی در وجودش متجلی می‌شود و بدون شک خوشبختی و سعادت نصیبش می‌شود.

وی در ادامه گریزی به رفتارهای بسیار زشت و زننده گلشیفته فراهانی در کشورهای خارجی انتقاد کرد و گفت: بدون شک وی نماینده هیچ یک از بانوان ایرانی نبوده، نیست و نخواهد بود.

چرخنده با تاکید بر اینکه با وضعیت بد حجاب همسر خوب گیر کسی نمی‌آید، عفت، وقار، اعتماد به نفس، شهامت، نجابت را از ویژگی‌های بارز زن ایرانی خواند و تصریح کرد: مرد ایرانی زنی را به همسری می‌گیرد که تمام زیبایی او فقط برای خودش بوده و باشد.

وی در پایان با بیان اینکه امروز در دبیرستان هنرهای زیبای اصفهان و دانشگاه آزاد نجف‌آباد بالغ بر 200 نفر چادری شدند، تاکید کرد: چادر فقط پارچه نیست، یادگار حضرت زهرا (س) است؛ چادر با خود رفتار چادری می آورد؛ همان رفتارهایی که آدمی را حسینی، زهرایی و زینبی بار می‌آورد.

۰

احترام به شخصیت کودکان

قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی تربیت ازدیدگاه اسلام

احترام به شخصیت کودکان

چکیده: ایجاد شخصیت و حس اعتماد به نفس، از مسئولیت های مهم تربیتی والدین است. کودکان با شخصیت، مردان موفق آینده‌اند و کودکان تحقیر شده و زبون، در زندگی آینده خویش، با شکست و ناکامی روبرو خواهند شد.

رهروان ولایت

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) در رفتار و منش خود راه پرورش و تربیت صحیح کودک را به مردم نشان می داد. آن حضرت نسبت به کودکان بسیار مهربان و دلسوز بود و با آنان رفتاری محبت آمیز داشت و به یاران خود همیشه سفارش می کردند که با کودکان با مهربانی برخورد کرده و  از هر گونه تندی و خشونت  و بی مهری نسبت به کودکان خودداری کنند.

در اینجا، نمونه هایی از سیره تربیتی آن حضرت نسبت به کودکان را بیان می کنیم تا خود نیز عامل بر آن باشیم:

داستان 1:

هرگاه  کودکی متولد می شد و  را برای نامگذاری یا دعا به حضور رسول خدا  (صلی الله علیه وآله وسلم ) می آوردند، حضرت برای احترام والدینش، او را با آغوش باز می گرفت  و  در دامن خویش می گذاشت ، حتی گاهی اتفاق می افتاد که کودک در دامان پیامبر، ادرار می کرد. در این حال اطرافیان وقتی آن را مشاهده می کردند ، به روی کودک فریاد می زدند و ناراحت  می شدند تا او را از ادرار کردن باز دارند. پیامبر خدا (صلی الله و آله وسلم )، آنان را از این کار باز می داشت و می فرمود: با با ناراحتی و با عصبانیت  از ادرار کودک جلو گیری نکنید. سپس کودک را آزاد می گذاشت تا ادرار کند. وقتی مراسم دعا یا نامگذاری تموم می شد ، والدین  کودک با خوشحالی فرزند خویش را می گر فتند و کمترین آزردگی و ناراحتی در چهره ی رسول خدا  (صلی الله و آله وسلم) دیده نمی شد. وقتی آنها می رفتند پیامبر لباس خویش را می شست و تطهیر می کرد.

یکی از راه های ابراز محبت والدین به فرزند، تهیه کردن وسایل بازی و سرگرمیِ مناسب سن آنهاست. از دیدگاه روان شناسان کودک هرگاه کودک از والدین بخواهد که با او بازی کنند، پدر و مادر باید به این درخواست او پاسخ مثبت دهند، ولی شیوه اداره بازی را بر عهده کودک بگذارند و خواسته های خود را بر او تحمیل نکنند، زیرا بازی، افزون بر اینکه نشاط و شادابی را به کودک هدیه می کند، به رشد استعدادهای نهفته او نیز می انجامد. پیامبر گرامی اسلام با تأکید بسیار بر این موضوع، خود در بازی فرزندانشان، شرکت و به نظارت بر بازی آنها، آنان را بر این امر تشویق می کردند. نمونه این سیره را در داستان زیر می توان مشاهده کرد.

داستان2: هرگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از سفر بر می گشت و در راه با کودکان بر خورد می نمود، به احترام آنان می ایستاد. سپس دستور می داد کودکان را می آوردند و از زمین بر می داشتند و به آن حضرت می دادند.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم)، بعضی  را در آغوش می گرفت، بعضی  را بر پشت و دوش خود سوار می کرد و به یاران  خویش می فرمود: «کودکان را بغل بگیرید و بر دوش خود بنشانید» کودکان از این برخورد محبت آمیز بی نهایت  خوشحال می شدند  و این خاطرات شیرین را هرگز فراموش نمی کردند.

نتیجه:

کودکان در سنین مختلف، نیازمند توجه و احترام دیگران هستند. روح ظرافت و حساس کودک، با کوچک ترین حرکت نادرست، ناراحت و پژمرده می شود. پس باید از هرگونه تحقیر و تمسخر کودک و به زبان آوردن عیب ها و خطاهای او به ویژه در مهمانی ها و دیدارهای خانوادگی پرهیز کرد و با شیوه ای خردمندانه به تأیید ویژگی های مثبت وی و تشویق او پرداخت.

منابع:

1.بحار الانوار ، ج 6 ص 153

2.محجة البیضاء ج3 ص 366

۰

استعمار در طول تاریخ

بانک تصاویر استکبار ستیزی از منظر رهبری انقلاب

استعمار در طول تاریخ

روز سوم اسفند1299 شمسی یاد آور روی کار آمدن فردی است که سالها بعد دفتر تاریخ شاهد ثبت جنایتهای او شد . لیکن پشت این ماجرا استعمار پیری بود که متأسفانه با سیاستی که دارد هنوز هم بعد از 36 سال که از پیروزی انقلاب می گذرد دنبال منافع خود در این کشور است و امروز هم شاهد زیاده خواهی های اش هستیم. ولی به امید خدا ما فرزندان همان هایی هستیم که در طول این 36 سال نگذاشتند دست اندازی جدیدی این انگلیس خبیث به این مرز و بوم داشته باشد. و با دستان این خبیثها و هم پیمانان اش را به حول قوه الهی قطع می کنیم. 

منبع:گروه اینترنتی رهروان ولایت

۰

راز چادر یک شهیده!/شهیده سیده طاهره هاشمی انجپلی

حجاب امربه معروف نهی ازمنکر زندگی به سبک شهدا خاطرات مدرسه

راز چادر یک شهیده!

شهیده سیده طاهره هاشمی انجپلی «شهید شاخص جامعه زنان کشور در سال ۱۳۹۲» در اول خردادماه ۱۳۴۶، در روستای شهربانومحله شهرستان آمل به دنیا آمد، فضای تربیتی و دینی خانواده هاشمی از او در ادان نوجوانی، یک شیرزن مسلمان ساخت، این شهیده مجاهد در جریان حماسه ششم بهمن مردم انقلابی و ولایتمدار شهر هزار سنگر آمل در سال ۱۳۶۰، در حال امدادرسانی به مردم رزمنده، توسط معاندان جنگل، به شهادت رسید و بال در بال ملائک پر گشود، در آستانه سالروز شهادت این سیده شهید، مطالبی درباره فعالیت‌های فرهنگی مذهبی این شیرزن ۱۴ ساله تقدیم به مخاطبان می‌شود.
یکی از همکلاسی‌های شهید نقل می‌کند: سال ۵۸، سالی است که هنوز فرهنگ رژیم ستم‌شاهی در مدرسه حاکمیت دارد و فرهنگ انقلابی، تازه دارد وارد فضای مدرسه می‌شود، یکی از چیزهای جالبی که توجه‌ام را جلب کرد، این بود که نمازخانه نداشتیم، هر روز، موکتی را وسط حیاط پهن می‌کردند و عده انگشت شماری نماز می‌خواندند، مسئولیت این کار هم با مربی پرورشی‌مان (خانم دفتری) بود، طاهره از جمله نمازگزاران ثابتی بود که این فرهنگ را تحقق بخشید، افتخار من هم این بود که در کنارش نماز می‌خواندم.

۰

تاثیرات فضای مجازی بر اعتقادات جوان

فضای مجازی

تاثیرات فضای مجازی بر اعتقادات جوان

حزب الله سایبر: از آنجایی که دین اسلام دینی فراگیر و جهان شمول است و به صحیح و درست بودن عقیده و اصلاح آن اهمیت داده ، بر این مهم بسیار تاکید کرده است .

امروزه با توجه به تنوع و گوناگونی ارتباطات و دانش ها و تاثیر روز افزون رسانه های مختلف و شبکه های اجتماعی، جوامع بشری دچار بحران های فکری ،فرهنگی و روحی روانی فراوانی شده اند و انسانها با پریشانی ها و نا هنجاری های گوناگون دسته و پنجه نرم می کنند و در این میان تنها کسانی می توانند با آسایش و اطمینان خاطر زندگی کنند که به ریسمان محکم الهی چنگ زده و باعقیده ای مستحکم به خدا و رسول و روز جزا حرکت کنند.

یکی از بحرانهای روحی و روانی که بشر امروز را به شدت درگیر کرده و هر روز او را بیش از پیش به سمت قهقرا می کشاند "بی اعتقادی" است.

پدیده بی اعتقادی و کمرنگ شدن اعتقادات در بشر به ویژه در سالهای اخیر بخش عظیمی از جهان را در بر گرفته و حتی موجب به وجود آمدن مکاتب فلسفی الحادی و ایدئولوژی دین ستیز یا دین گریز گردیده است.

اما چرا انسان که ذاتا مشتاق دین است و فطرت او با درون مایه های دین پیوند تکوینی دارد به دین گریزی روی آورده است و چرا دین گریزی در بین جوانانن نمود بیشتری دارد.

درپاسخ باید گفت: در دین الهی هیچ گریزاننده ­ای وچود ندارد، اگر انسان با توجه به فطرت خدا جوی خود و با درکی عمیق به شناخت دین الهی بپردازد و معارف را همانگونه که هست دریابد ،هرگز از دین روی برگردان نخواهد شد .افزون بر درک و عقل درست، دین در جای خودش نیز به احساسات و عواطف بشر نیز توجه خاصی کرده است .که موجب حرکت و نشاط در زندگی انسانها می شود،بنابراین علت دین گریزی را باید خارج از قلمرو دین دانست و پیدا نمود.

بی تردید عوامل متعددی در بی اعتقادی نقش دارند که در این یاداشت به صورت بسیار مختصر به آنها اشاره میشود.

عوامل بی اعتقادی نسل جوان:

دشمن برای دور ساختن جوانان از دین، از راهها و شیوه ها استفاده می کند و به هر ترفندی دست می زند ،چرا که خود هم دریافته است که تنها راه درست و صحیح زندگی را دین به انسان می اموزد.

  1. تضعیف باورها و اعتقادات جوانان
  2. ارایه معیارهای فرهنگ غربی
  3. اشاعه فساد ابتذال و بی بند و باری
  4. ترور و تخریب شخصیتهای دینی_مذهبی
  5. استفاده ابزاری از گروههای مذهبی

تمامی مواردی که در بالا ذکر شد نقش بسیار عظیمی را در کمرنگ کردن و بی رنگ کردن اعتقادات به ویژه در نسل جوان ایفا میکند.

حال اگر علاوه بر همه ی ترفند های دشمن،عامل سریع و گسترده دیگری را به نام فضای مجازی یا فضای سایبری اضافه کنیم ،خواهیم دید که دشمن چگونه برای فرهنگ، اخلاق و دین جوانان ما نقشه کشیده است.

به طوری که چندی پیش رییس شورای عالی فضای مجازی هشدار داد که( با تغییر سبک زندگی خانوادها هویت ملی اسلامی و استقلال کشور با چالش مواجه میشود...

در فضای مجازی با چالش تضعیف اعتقادات و گسترش اباحه گری و شکاف نسل ها روبرو هستیم و کاربران این فضا با تهدیدهایی همچون اعتیاد اینترنتی،انحرافات اخلاقی و افت تحصیلی مواجه هستند.)

هر فضای مجازی و یا هر شبکه اجتماعی، فرهنگ و ارتباطات خاص خود را وارد می­کند،یعنی منش و گفتار مخصوص و منحصر به خود را برگزیده است ؛فرد با عضویت در هر شبکه اجتماعی درگیر نوع خاصی از فرهنگ ارتباطاتی می شود که شامل گزینه های مختلف است ..

پس هر شبکه اجتماعی هویت مطلوب به خود را ترویج می کند.

ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این فضا به وجود آمده است و روز به روز در حال گسترش می باشد و به نوعی بخش عظیمی از زندگی شخصی،کاری یا حتی اجتماعی ما را فرا گرفته است.

پس چه بهتر میشود که با اطلاع از مشکلات و تاثیرات غلط اینگونه فضاها،خود را آماده رویارویی با هرگونه هجمه و معضلی کنیم و اخلاق و کرامت انسانی و اسلامی در فضای سایبری را گسترش دهیم.

محیط مجازی ضمن فراهم کردن امکانات و پیشرفتهای قابل توجه،آسیبهایی نبز همراه دارد.آسیب هایی که با ماهیت مجازی قرین است از جمله :امکان پنهان نگه داشتن هویت ،تضاد هنجاری، و نبود راهکارهای نظارتی کارآمد ..

دین دستاوردهای ارزشمندی برای تقویت رفتار افراد چه در بعد حقیقی و چه در بعد مجازی ارایه کرده است،چه بسا رفتار در این دو محیط لازم و ملزوم یکدیگر باشند .

فی المثل اگر کسی که خود را در فضای حقیقی به زینت اخلاق اسلامی آراسته باشد قطعا در فضای مجازی نیز با تقویت اخلاق دینی خود بسیار با کرامت و متخلق ظاهر میگردد.

تقویت اخلاق دینی در کابران وابسته به اعمال ذیل است :

اول: اینکه در فرآیندهای جامعه پذیری و تربیت کودکان،اخلاق دینی به صورت جدی و به عنوان یک هدف مورد توجه نهادهای تربیتی و عوامل جامعه پذیری قرار گیرد.

دوم:کاربران را با آثار وضعی و پیامدهای منطقی رفتارشان در محیط مجازی آشنا ساخت.

سوم :نهادینه کردن امر به معروف و نهی از منکر در افراد جامعه بستر امنیت رفتاری کاربران محیط مجازی را تضمین می کند....

۰

معشوقه ای که ماهواره برای همسرم انتخاب کرد

بشقاب های توخالی

معشوقه ای که ماهواره برای همسرم انتخاب کرد

به گزارش پایگاه خبری زنان قم ، سالهاست ماهواره در زندگی برخی خانواده های ایرانی قدم نهاده و با ورود خود مشکلات عدیده‌ای را نیز به جمع خانواده‌ها اضافه کرده است به‌طوری‌که برخی معیارهای طبیعی و مسلمی که در سبک زندگی ایرانی- اسلامی اشاره‌شده است را به‌راحتی زیرپا گذاشته و اختلافات خانوادگی را رقم می‌زند به‌طور مثال در خانواده با معیارهای اسلامی، مرد احساس مسؤولیت عمیقی در قبال اعضای خانواده‌ی خود دارد اما در برنامه‌های ماهواره‌ای مرد خانواده به‌عنوان فردی مطرح می‌شود که امیال فردی‌اش معیار رفتارهای او هستند و برای تأمین امیال و نیازهای خود می‌تواند روابط مقدس خانوادگی و حق طبیعی همسرش را زیر پا بگذارد.

م.ص زنی است که از حضور ماهواره در منزلش به ستوه آمده و دلیل عمده اختلافات خود با همسرش را علاقه شدید همسرش به ماهواره می‌داند به‌طوری‌که به هر صورت ممکن سعی در از بین بردن این مشکل بزرگ دارد. وی که قبل از حضور ماهواره درمنزلش از زندگی خود راضی بوده است می‌گوید: فکر نمی‌کردم علاقه همسرم به ماهواره این‌قدر زیاد شود چراکه تقریباً 24 ساعته ماهواره در منزل ما روشن است و او که کار آزاد دارد حتی ساعات کار خودرا برای دیدن ماهواره کمتر کرده تا بیشتر در خانه بوده و از برنامه‌های ماهواره استفاده کند.

م.ص در ادامه می‌گوید: تنها دیدن ماهواره توسط همسرم مرا آزار نمی‌دهد چراکه در این مورد حتی اعتراض هم مفید فایده نبوده و همسرم اصلاً گوشش بدهکار اعتراض‌های من نیست  اما نگرانی اصلی من کودک سه‌ساله‌ام است که همراه با همسرم به دیدن برنامه‌های نامناسب نشسته و روی رفتارش تأثیر مستقیمی می‌گذارد تا جاییکه مجبورم کودکم را با هزار ترفند مشغول بازی و کارهای دیگر کنم تا کمتر به تماشای ماهواره بنشیند.

م.ص که به دلیل مشکلات ناشی از اعتیاد همسرش به ماهواره به تنگ آمده است می‌گوید: اوایل کار زیاد به موضوع حساس نبودم اما رفته‌رفته همسرم تحت تأثیر تصاویر ماهواره قرارگرفته و خواسته‌های زیادی از من داشت به‌طوری‌که دچار مشکلات پزشکی شده و دیگر توان ادامه زندگی با او را ندارم چراکه توقعات او در زندگی بسیار فراتر از زندگی خانوادگی است و توهم فیلم‌های ماهواره‌ای او را از واقعیت دور کرده است حتی چندین بار از من خواسته به او اجازه داشتن معشوقه بدهم تا بدون داشتن عذاب وجدان یک معشوقه یا همان دوست‌دختر را برای خود تدارک ببیند.

این در حالی است که آنچه در سریال‌ها وفیلم های نمایش داده‌شده در ماهواره مشاهده می‌شود، بازیگرانی هستند که صرفاً به خاطر زیبایی‌هایشان جلوی دوربین‌ها حاضر می‌شوند، و در سرتاسر پخش برنامه، زیبایی‌های ظاهری جسمی‌شان به‌صورت بسیار پررنگ نمایـش داده می‌شود به‌گونه‌ای که محرک شهوات افراد باشد. در طرف دیگر قضیۀ عموم سریال ها وفیلم هایی که برای مخاطب ایرانی و مسلمان ماهواره آماده‌سازی می‌شود، سعی می‌شود که در آن برای افراد حق چشیدن روابط دیگر علاوه بر روابط زناشویی را محفوظ بداند. همین مسئله علی‌الخصوص در مردان موجب این می‌گردد که حتی برای تفریح که شده به دنبال رفع عطش تنوع‌طلبی‌شان باشند. و حتی اگر از انجام این اعمال، خودداری کنند، ولی ذهنشان درگیراین مسئله باشد.

بنابراین با نگاهی به اظهارات م.ص به‌وضوح درمیابیم که زندگی زناشویی هرچند با روابط عاشقانه و محکمی شروع شود اما می‌تواند به‌راحتی دستخوش فرهنگ نامناسب ارائه‌شده در برنامه‌های ماهواره شده و با غیرقابل‌تحمل بودن برای یکی از طرفین موجبات جدایی را فراهم آورد.

در این‌که غرب تمام تلاش خودرا برای از هم پاشیدن زندگی خانوادگی در شرق و به‌خصوص کشورهای اسلامی چون ایران به‌کاررفته است، هیچ شکی نیست اما به‌راستی چرا خانواده‌های ایرانی با علم به اینکه تصاویر ماهواره برای افراد خانواده‌شان مضر است اقدام به خریداری این وسیله نامناسب می‌کنند؟!

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)

شبکه های اجتماعی