نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت
۰

تربیت الهی پیامبر اعظم(ص)

رهبری انقلاب

تربیت الهی پیامبر اعظم(ص)

«خدای متعال شخصیت روحی و اخلاقی آن بزرگوار را در ظرفی تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را بر دوش حمل کند.» رهبر انقلاب ۷۹/۲/۲۳
در آستانه ولادت پیامبر اعظم(ص) پایگاه اطلاع‌رسانی KAHMENEI.IR پوستر «تربیت الهی» را که به بیانات رهبر انقلاب درباره شخصیت روحی و اخلاقی حضرت محمد مصطفی(ص) می‌پردازد، تهیه و منتشر می‌کند.

۱

معرفی شخصیت پیامبر اسلام بزرگترین تبلیغ برای اسلام

معرفی شخصیت پیامبر اسلام بزرگترین تبلیغ برای اسلام

معرفی شخصیت پیامبر اسلام بزرگترین تبلیغ برای اسلام

در آستانه ولادت با سعادت پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR گلچینی از بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره لزوم معرفی سیره و شخصیت رسول مکرم اسلام(ص) را منتشر کرد. حضرت آیت الله خامنه ای «معرفی شخصیت پیامبر اسلام» را «بزرگترین تبلیغ برای اسلام» میدانند و در طول 25 سال اخیر همه مسلمانان از جمله نویسندگان و گویندگان و هنرمندان و اهالی فرهنگ را به تبلیغ و کار روی اخلاق، شخصیت و سیره رسول الله توصیه کرده اند.

«ذکر نام مقدس نبی‌اکرم صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم و شرح گوشه‌هایی از زندگی آن بزرگوار انصافاً کم است و چهره نورانی آن درّةالتاج آفرینش و آن گوهر یگانه عالم وجود برای بسیاری از افراد، آن‌چنان که شایسته است، روشن نیست؛ نه تاریخ زندگی آن بزرگوار، نه اخلاق آن بزرگوار، نه رفتار فردی و سیاسی آن بزرگوار.»
بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران‌ - ۱۳۷۹/۰۲/۲۳

 

دانلود نماهنگ روایت رهبر انقلاب از دوران کودکی پیامبر با کیفیت متوسط | دانلود با کیفیت بالا

همه مسلمانان عالم روی شخصیت و زندگی پیامبر(ص) کار کنند
ابعاد شخصیت نبىّ اکرم را هیچ انسانی قادر نیست به نحو کامل بیان کند و تصویر نزدیک به واقعی از شخصیت آن بزرگوار ارایه نماید. آنچه ما از برگزیده‌ی پروردگار عالم و سرور پیامبرانِ سراسر تاریخ شناخته و دانسته‌ایم، سایه و شبحی از وجود معنوی و باطنی و حقیقی آن بزرگوار است؛ اما همین مقدار معرفت هم برای مسلمانان کافی است تا اولاً، حرکت آنها را به سمت کمال تضمین کند و قله‌ی انسانیت و اوج تکامل بشری را در مقابل چشم آنان قرار بدهد و ثانیاً، آنها را به وحدت اسلامی و تجمع حول آن محور تشویق کند. بنابراین، توصیه‌ی ما به همه‌ی مسلمانان عالم این است که روی ابعاد شخصیت پیامبر و زندگی و سیره و اخلاق آن حضرت و تعالیمی که از آن بزرگوار مأثور و منصوص است، کار زیادی بشود.
بیانات در دیدار میهمانان شرکت‌کننده در کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۶۸/۰۷/۲۴
 
* تهاجم دنیای غرب به شخصیت حضرت محمد رسول الله(ص)
بعد از دوران قرون وسطی که در دنیای مغرب زمین، تهاجم تبلیغاتی وسیعی نسبت به شخصیت رسول اکرم(ص) انجام گرفت و دشمنانِ سوگندخورده‌ی اسلام فهمیدند که یکی از راههای مبارزه با اسلام این است که چهره‌ی نبىّ مکرّم اسلام(صلّیاللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) را مخدوش بکنند و کارهای زیادی هم در این زمینه انجام گرفت، تا امروز که دشمن به نحو مستمر و با شیوه‌های مختلف، روی امحای شخصیت پیامبر از ذهنهای آزادگان عالم کار کرده است، مردم بسیاری در دنیا هستند که اگر پیامبر اسلام را به همان اندازه‌یی که مسلمانها میشناسند یا حتّی کمتر از آن بشناسند - یعنی حقیقتاً فقط شبحی از آن چهره‌ی منوّر بر دلهای آنان آشکار بشود - عقیده و گرایش آنها نسبت به اسلام و معنویت اسلامی تضمین خواهد شد. ما باید روی این مسأله کار کنیم.
بیانات در دیدار میهمانان شرکت‌کننده در کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۶۸/۰۷/۲۴

* تبلیغ شخصیت پیامبر(ص) در دنیا با کار فرهنگی و هنری
بزرگترین تبلیغ برای اسلام، شاید همین باشد که ما چهره‌ی پیامبر اسلام را برای بینندگان و جویندگان عالم روشن کنیم و بسیار بجاست قبل از آن که دشمنان و مخالفان، با روشهای و شیوه‌های فرهنگی و هنری پیچیده‌ی خود، چهره‌ی آن بزرگوار را در اذهان مردمِ بیخبرِ عالم مخدوش کنند، مسلمانانِ هنرمند و مطلع و وارد به شیوه‌های گوناگون در عالم، با بیان و تبلیغ و تبیین راجع به آن شخصیت معظّم و مکرّم، کار علمی و فرهنگی و هنری و تبلیغی بکنند. اینها کارهای لازمی است. پس باید روی معرفی شخصیت رسول اکرم کار کنیم، و نه فقط شخصیت آن بزرگوار به معنای زندگی آن حضرت، بلکه ابعاد گوناگون وجود آن بزرگوار مثل: اخلاقیات و روش حکومت و مردمداری و عبادت و سیاست و جهاد و تعلیمات خاص را مورد توجه قرار دهیم. نه فقط هم کتاب بنویسیم، بلکه باید کار هنری و تبلیغی را با شیوه‌های جدید و با استفاده از تکنیکهای موجود شروع کنیم و نه فقط در جمهوری اسلامی، بلکه در همه‌ی انحای جهان اسلام، آن را انجام دهیم.
بیانات در دیدار میهمانان شرکت‌کننده در کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۶۸/۰۷/۲۴

* توصیه عملی به گویندگان و نویسندگان درباره معرفی خصوصیات اخلاقی پیامبر(ص)
تمام خصوصیات مثبت یک انسان والا در او جمع بود؛ که من بخشی از خصوصیات اخلاقی آن بزرگوار را بسیار مختصر عرض می‌کنم. اما واقعاً ساعتها وقت لازم است که انسان درباره خصوصیات اخلاقی پیامبر حرف بزند. من فقط برای عرض ارادت و برای این‌که به گویندگان و نویسندگان، عملاً عرض کرده باشم که نسبت به شخصیت پیامبر قدری بیشتر کار شود و ابعاد آن تبیین گردد - چون دریای عمیقی است - این چند دقیقه را به این مطالب صرف می‌کنم. البته در کتابهای فراوانی راجع به نبی‌اکرم و به‌طور متفرّق راجع به اخلاق آن بزرگوار مطالبی هست. آنچه که من در این‌جا ذکر کردم، از مقاله یکی از علمای جدید - مرحوم آیةاللَّه حاج سیدابوالفضل موسوی زنجانی - است که مقاله‌ای در همین خصوص نوشته‌اند و من از نوشته ایشان - که جمع‌بندی شده و مختصر و خوب است - استفاده کردم.
بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران‌ ۱۳۷۹/۰۲/۲۳
 
* گنجینه‌ی عظیم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌واله) راه قدرت امت اسلامی
در هر نقطه‌ی از دنیا که مسلمانی زندگی میکند که گوینده‌ی «لااله الا اللَّه» و «محمد رسول اللَّه» است، با یاد ولادت آن بنده‌ی برگزیده و سرآمد انسانها، در این ماه در خود احساس شعف میکند. عشق به نبی مکرم اسلام در دل یکایک مسلمانهاست؛ لذاست که شما میبینید امروز که جبهه‌ی استکبار جهانی درصدد تضعیف اسلام است، وجود مبارک پیامبر را هدف قرار میدهد. پیغمبر الهام‌بخش است برای امت اسلامی، چون این را میدانند؛ چون از بیداری امت اسلامی میترسند؛ چون از قدرت جامعه‌ی یک میلیارد و پانصد میلیونی مسلمان در سرتاسر عالم وحشت دارند، در مقابل پیغمبر صف‌آرائی میکنند. رحمة للعالمین را، منشأ عظیم‌ترین خیرات و برکات برای بشریت را در مطبوعاتشان، در زبان سیاستمدارانشان، در کتاب‌نوشتنهایشان، به وسیله‌ی مزدورانشان مورد اهانت قرار میدهند. این باید ما مسلمانها را بیدار کند؛ بفهمیم که در وجود پیامبر، در شخصیت پیامبر، در خاطرات زندگی پیامبر، در هجرت پیغمبر، در جهاد پیغمبر، در سیره‌ی پیغمبر، در درسهای قولی و عملی پیغمبر، چه گنجینه‌ی عظیمی برای مسلمانها نهفته است. ما از این گنجینه اگر استفاده کنیم، امت اسلامی به آنچنان موقعیتی خواهد رسید که نتوانند دیگر به او زور بگویند؛ نتوانند او را زیر فشار قرار بدهند؛ نتوانند او را تهدید کنند؛ این درس است برای ما.
 ‌بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ ۱۳۸۶/۱۲/۲۲

۰

وضعیت بحرانی اعتیاد دردختران دبیرستانی

معروف نیوز

وضعیت بحرانی اعتیاد دردختران دبیرستانی

وضعیت بحرانی اعتیاد دردختران دبیرستانی

به گزارش فرهنگ نیوز، زهرا فرجی صبح چهارشنبه در نشست شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان مرکزی در اراک اظهار داشت: طبق آمار به دست آمده بیش از ۵۰درصد زنان معتاد استان مرکزی ماده مخدر تریاک، حدود ۱۶ درصد کراک و بیش از شش درصد نیز شیشه استعمال می کنند و ۲۲درصد زنان معتاد نیز وابسته به مصرف الکل هستند.

وی افزود: در حال حاضر بیشترین میزان زنان معتاد در استان، در رده سنی ۲۰ تا ۳۶ سال قرار دارند و ۶۸درصد از زنان معتاد را کسانی تشکیل می دهند که در رده ۲۰ تا ۴۰ سال و در سن بهره وری و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی هستند.

مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری مرکزی بیان کرد: آمار اعتیاد زنان استان در سنین ۱۵ تا ۱۹ سال و در میان دختران دبیرستانی بالا است و این سن باید به عنوان سن بحرانی آغاز مصرف مواد مخدر در زنان مطرح و برای این مشکل چاره اندیشی و به آگاه سازی دختران در این سن اقدام شود.

فرجی خاطرنشان ساخت: هم اکنون ۶۲ درصد از معتادان زن در استان مرکزی متاهل هستند و بررسی ها نشان داده که ۴۳ درصد از زنان معتاد، قبل از روی آوردن به مواد مخدر، مصرف کننده سیگار و قلیان بوده اند.

وی اضافه کرد: ۷۰درصد از زنان معتاد به واسطه اعتیاد همسران خود در دام بلای خانمان سوز گرفتار شده اند و ۶۰ درصد از زنان زندانی استان مرکزی به دلیل ارتکاب جرائم مرتبط با مواد مخدر دستگیر و زندانی شده اند.

مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری مرکزی با اشاره به عوامل عمده اعتیاد زنان در استان تصریح کرد: اعتیاد همسر، کسب لذت و کنجکاوی، اختلالات روانی، زیبایی و لاغری، اصرار دوستان، کاهش علائم بیماری های مختلف، اختلافات خانوادگی، در دسترس بودن مواد مخدر و مشکلات جنسی از جمله عواملی هستند که باعث روی آوردن زنان به اعتیاد شده اند.

فرجی ادامه داد: اعتیاد در زنان عوارض خطرناک تری را نسبت به مردان ایجاد می کند، به طوری که فاصله تجربه اولین بار مصرف موادمخدر در زنان و اولین تزریق، دو سال است در حالی که این فاصله در مردان هشت سال است و زنان معتاد نسبت به مردان معتاد، با شتاب بیشتری به سمت مواد مخدر پرخطر و تزریقی شدن پیش می روند.

وی اظهار داشت: آمار مرگ و میر در اثر مصرف مواد مخدر در زنان و دختران بیشتر از مردان بوده و بررسی ها نشان می دهد زنان نسبت به مردان گرایش بیشتری به مصرف مواد مخدر صنعتی دارند.

مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری مرکزی گفت: متلاشی شدن خانواده کمترین عارضه ای است که دامنگیر خانواده های زنان معتاد می شود و بروز رفتارهای ناهنجار در جامعه، روی آوردن به حمل و فروش مواد مخدر، روی آوردن به فساد و فحشا، بارداری های ناخواسته و نامشروع، افزایش سقط جنین و تولد نوزادان مبتلا به اعتیاد و ایدز و وادار کردن فرزندان به تکدی گری، از دیگر عارضه های ناگوار اعتیاد زنان است.

فرجی افزود: مهمترین اقدام در راستای کاهش روی آوری زنان به اعتیاد در جامعه اقدامات پیشگیرانه است و در این راستا باید آموزش، آگاه سازی و توانمندسازی زنان صورت پذیرد.

وی خاطرنشان ساخت: در این رابطه سال گذشته طرحی در استان ارائه و بررسی شد و به تایید رسید و موضوع اعتبارات این طرح مطرح بود که در نهایت در راستای عملیاتی کردن آن، طرح به منظور تامین اعتبار برای وزارت کشور فرستاده شد.

مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری مرکزی افزود: مقرر شد بخشی از اعتبار این طرح از محل اعتبارات دبیرخانه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان و بخش دیگر از محل اعتبارات ملی تامین شود، اما متاسفانه دبیرخانه شورا پیگیری خوبی در این رابطه انجام نداد و این طرح آغاز شد اما ادامه پیدا نکرد.

۰

پیامبر چه کسانی را عفو نمی‌کرد؟

پرسش وپاسخ زندگی درمکتب اهل بیت ع

پیامبر چه کسانی را عفو نمی‌کرد؟

پیامبر چه کسانی را عفو نمی‌کرد؟

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در مطلب پیشین، موضوع عفو را از منظر روایی و حدیثی مورد بررسی قرار دادیم. بخش دیگری از این موضوع، به نحوه‌ی سیره‌ی اهل بیت علیهم‌السلام مخصوصا پیامبر اکرم(ص) و حضرت امیرالمومنین(ع) در این‌باره باز می‌گردد. برای این موضوع به سراغ دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام رفتیم. دکتر رجبی دوانی معتقدند که پیامبر(ص)، مجرمان جنگ سخت را معمولا مورد عفو قرار می‌داد اما مجرمان جنگ نرم را نه. 


* عفو به‌لحاظ لغوی و اصطلاحی به چه معناست و در آموزه‌های دینی چه جایگاهی دارد؟
عفو و بخشش یکی از صفات برجسته‌ی ایجابی است که به‌عنوان یکی از ویژگی‌های خداوند متعال نیز شناخته می‌شود. چنان‌که می‌فرماید: «ان الله غفور رحیم». این بدان معناست که خداوند بخشنده است و انسانی هم که می‌خواهد متخلق به اخلاق الله بشود، باید در عرصه‌هایی که خداوند دارای چنین صفاتی است، خود را نیز بدان بیاراید.

در دین مبین اسلام، عفو در برابر کسی که به شما ظلم روا داشته است، اگر در موقعیت پشیمانی قرار گرفت و شما بر آن غلبه پیدا کردید، توصیه شده است. برای نمونه، اگر در دادگاهی، ظلم طرف مقابل اثبات شود و شخص متهم نیز ابراز ندامت کند، چنین وضعی محل عفو است. اما اگر کسی قلدری کند و ما به‌دلیل ترس عقب‌نشینی کنیم، چنین عفوی دارای ارزش نیست. عفو در مقام قدرت داشتن و از موضع قدرت، معنا پیدا می‌کند. در آموزه‌های دینی نیز عفو و بخشش دارای اهمیت فراوانی است؛ چنان‌که امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «در عفو لذتی وجود دارد که در انتقام نیست.» این آموزه روح بزرگ اخلاقی و انسانی مدنظر در اسلام را نشان می‌دهد.
 
* آیا در آموزه‌های دین اسلام عفو تحت هر شرایطی توصیه شده یا تابع شرایط خاص خود است؟
نباید از عفو برداشت غلطی صورت پذیرد. همان‌طور که گفتم، اولاً پشیمانی از عمل و ثانیاً غلبه داشتن، از جمله مهم‌ترین شرایط عفو است. اسلام هم عفو و هم انتقام را در آموزه‌های اخلاقی خود مدنظر دارد. مثلا قصاص یک حق طبیعی است که خداوند متعال آن را قرار داده است تا هر زمان که فرد در معرض ظلم قرار می‌گیرد، بتواند از آن استفاده کند: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَاْ أُولِیْ الأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ».

علاوه بر این، در حالتی که جرم جنبه‌ی اجتماعی داشته باشد، حتی در صورت عفو از سوی مظلوم نیز حکومت اسلامی نباید از جنبه‌ی عمومی جرم بگذرد تا جرم کردن و پس از آن بخشیده شدن، به یک عادت بد اجتماعی تبدیل نشود. در اینجا برای اینکه بدعت صورت نگیرد، حاکم شرع نمی‌تواند از جنبه‌ی عمومی جرم بگذرد. برای مثال، اگر کسی از طریق زورگیری مرتکب قتل شود، حتی اگر اولیای دم نیز از خون مقتول بگذرند، حاکم شرع مجازات دیگری را برای وی در نظر می‌گیرد تا این موضوع درس عبرتی برای سایرین شود. بنابراین براساس آموزه‌های دین اسلام، عفو تحت هر شرایطی و در همه‌ی مواقع مورد قبول نیست.

در عهد امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز در زمانی که یک فرد زیر گوش فردی دیگر زده بود، پس از محاکمه امر بر آن شد که مضروب نیز عین آن کار را تکرار کند که مضروب (یا از سر ترس یا عفو) ضارب را بخشید. اما در مقابل حضرت فرمودند که اگر تو از حق خودت بگذری، من از حق جامعه نمی‌گذرم و ضارب را تعزیر کرد.
 
* اگر بخواهیم وارد سیره‌ی پیامبر اسلام شویم، نحوه‌ی برخورد ایشان با کسانی که مرتکب جرم و اشتباهی می‌شدند چگونه بود؟
در ابتدا باید در نظر داشته باشیم که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم «رحمة للعالمین» بودند و آنچه به حق شخصی ایشان بازمی‌گشت، گذشت می‌کردند. اما اگر شخصی به اصل دین، باورها و جایگاه رسالت خدشه‌ای وارد می‌کرد، پیامبر اسلام گذشت نمی‌کردند. برای هر دوی این موارد می‌توان مثال‌هایی ذکر کرد. به‌طور کلی نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم، عاملان به‌اصطلاح امروزی «جنگ سخت» (کسانی که پیکار می‌کردند و ضربه‌های جانی وارد می‌نمودند) را می‌بخشیدند. برای نمونه، ابوسفیان، وحشی (قاتل حمزه سیدالشهدا)، سفان ‌بن ‌امیه (از بزرگان قریش)، مروان‌ بن‌ حکم، عبدالله‌ بن ‌سعد‌ بن‌ سهل و... در زمان فتح مکه ابراز پشیمانی کردند و پیامبر نیز در موضع قدرت قرار داشتند و آن‌ها را عفو کردند.

اما در نقطه‌ی مقابل، پیامبر جنایتکاران عرصه‌ی «جنگ نرم» را، از آنجایی که با باورهای مردم و جایگاه رسالت درافتاده بودند، عفو نمی‌کردند. دو نفر در این زمینه بسیار شاخص‌اند: یکی نذر بن ‌حارث که دست بر قضا پسرخاله‌ی پیامبر نیز بود و دیگری عقبه‌ بن‌ ابی‌ معیط. این دو شخص از راه‌های تبلیغاتی و نرم سراغ اسلام آمدند. آن‌ها به مدینه و سراغ یهودیان رفتند تا از آن‌ها علیه اسلام کمک بگیرند. مسائلی از یهود آموختند تا به خیال خود، از پیامبر بپرسند و حضرت نتواند پاسخ آن‌ها را دهد تا در نتیجه، رسالت ایشان ضایع شود. نذر بن ‌حارث که به ایران آمده و با داستان‌های ایرانی آشنا بود، زمانی که پیامبر در کنار دیوار کعبه از طریق بیان داستان‌های اقوام سلف (هود، ثمود و...) مردم را به اسلام دعوت می‌کردند، یک چهارپایه در مقابل پیامبر می‌گذاشت و مردم را به گوش دادن داستان‌های ایرانی فرامی‌خواند تا بدین‌وسیله مردم را از اطراف پیامبر پراکنده کند.

بعدتر این فرد در جنگ بدر حضور داشت و البته قطره خونی نیز از بینی مسلمانان نریخت، اما در این جنگ به‌همراه هفتاد نفر از کفار اسیر شد. حال، علی‌رغم اینکه سیاست پیامبر کشتن اسرا نبود، در میان آن هفتاد نفر، با دریافت فدیه از ۶۸ نفر از اسرای جنگ بدر، تنها نذر بن ‌حارث و عقبه‌ بن‌ ابی‌معیط را نبخشید. در آن زمان وضع حکومت اسلامی (به‌لحاظ مالی) خیلی مناسب نبود و پیامبر با دریافت فدیه از اسرا جذب سرمایه می‌کرد، اما با وجود آنکه آن دو نفر سرمایه‌دار نیز بودند و می‌توانستند پول خوبی پرداخت کنند، به‌دلیل آنکه از طریق ابزارهای تبلیغاتی و روانی به‌سراغ اسلام آمده بودند، مورد عفو قرار نگرفتند و به دست امیرالمؤمنین علیه‌السلام به هلاکت رسیدند.
 
* جرم عقبه‌ بن ‌ابی ‌معیط چه بود؟
عقبه‌ بن ‌ابی ‌معیط علاوه بر آموزش گرفتن از یهودیان به‌همراه نذر بن ‌حارث، جسارت بزرگی به جایگاه رسالت کرده بود. او که در همسایگی پیامبر اسلام زندگی می‌کرد، علی‌رغم آنکه مسلمان نبود، آداب همسایگی را در قبال پیامبر رعایت می‌کرد. رعایت حال پیامبر توسط وی موجب شده بود که اراذل قریش به وی بگویند که به پیامبر علاقه‌مند شده است و قصد گرویدن به اسلام دارد. هراندازه که عقبه انکار می‌کرد نیز آن‌ها نمی‌پذیرفتند و به او گفتند که باید اثبات کنی به پیامبر ارادتی نداری. عقبه برای اثبات همین موضوع روزی عبای خود را دور گردن پیامبر اسلام انداخت و می‌خواست ایشان را خفه کند که مردم جلوی او را گرفتند. حتی این کار نیز مورد پذیرش اراذل قریش قرار نگرفت و عقبه با انداختن آب دهان کثیف خود به صورت مبارک پیامبر اسلام، عدم ارادت خود را نشان داد.

پیامبر اسلام (اگرچه که حق طبیعی ایشان مجازات کردن عقبه بود)، به‌دلیل توهین به جایگاه رسالت، خطاب به عقبه فرمودند روزی را می‌بینم که در جنگ به دست ما اسیر شدی و جزای کار خود را خواهی دید. سرانجام نیز عقبه در جنگ بدر اسیر شد.
 
* شاهد مثال دیگری در رابطه با عدم عفو پیامبر اسلام وجود دارد؟
بله، در آن زمان شعر بزرگ‌ترین رسانه‌ی عرب بود و پیامبر اسلام نیز در چند مورد دستور قتل شاعرانی را صادر کرد که علیه اسلام فعالیت داشتند. یکی از آن‌ها کعب ‌بن‌ اشرف است که یهودی نیز بود. وی علیه مسلمانان شعر می‌سرود و زمانی که یک زن مسلمان پاسخ وی را دارد، اشعاری در وصف زنان مسلمان سرود و به نوامیس مسلمین توهین کرد. پیامبر اسلام نیز در مدینه و در زمان زمامداری، دستور قتل وی را صادر کرد.

عصما بنت مروان (همسر یزید بن ‌حطمی) نیز شاعره‌ای بود که اشعاری در جهت بر هم زدن آرامش روانی جامعه می‌سرود و پیامبر اسلام دستور قتل وی را نیز صادر کرد. پیامبر یک تازه‌مسلمان از قبیله‌ی عصما را (که کسی از مسلمان شدن وی خبر نداشت) مأمور کرد تا این شاعره را به قتل برساند. حتی در روز فتح مکه نیز که پیامبر عفو عمومی صادر کردند، دستور قتل دو شاعر زن را دادند و فرمودند اگر بر دیوار کعبه هم آویزان شوند، آن‌ها را می‌کشند. همین‌طور هم شد.
 
* امثال ابوسفیان که هم در نبرد سخت و هم در نبرد نرم حضور داشتند، چرا کشته نشدند؟
حکم قتل ابوسفیان نیز صادر شده بود. پیامبر پس از جنگ احد، دستور قتل ایشان را صادر کرد، ولی فرستاده‌ی پیامبر (عمر‌ بن ‌امیه زمری) شناسایی شد و امکان کار فراهم نیامد. علاوه بر این، جنبه‌ی نبرد سخت ابوسفیان غلبه داشت و این‌گونه نبود که از طریق مثلا شعر به جنگ با اسلام بیاید و تبلیغات خاصی علیه اسلام داشته باشد. اگر اقدامی هم می‌کرد، بیشتر بهانه‌ای بود که مسلمانان دست وی می‌دادند. برای مثال، داماد وی ابتدا اسلام آورد و پس از مدتی مجدداً از اسلام روی برگرداند. به همین دلیل، ابوسفیان به جدایی دخترش اعتراضی نکرد. همچنین در موردی نیز مسلمانان در ماه حرام جلوی کاروان وی را گرفتند و حتی یکی از محافظان او را نیز کشتند و بدین‌وسیله بهانه به دستش دادند.

علاوه بر این، ابوسفیان پیش از فتح مکه علی‌الظاهر اسلام آورد و این موضوع را از طریق عباس (عموی پیامبر) به محضر پیامبر اسلام رساند و اگر در زمان فتح مکه اسلام می‌آورد، امکان عدم عفو وی نیز وجود داشت.
 
* در مورد یهودیان مدینه چطور؟ چه شد که آن‌ها مورد عفو قرار نگرفتند؟
به نکته‌ی خوبی اشاره کردید. پیامبر اسلام در بدو ورود به مدینه، در محلی به نام قبا توقف داشتند تا امیرالمؤمنین علیه‌السلام همراه فواطم به ایشان ملحق شوند. در این هنگام، گروهی از علمای یهود به دیدار پیامبر آمدند تا ببینند آیا پیامبر اسلام همان موعود تورات است یا خیر. آن‌ها که با دیدن نشانه مطمئن شدند نبی مکرم اسلام همان موعود است، می‌خواستند مسلمان شوند، اما درعین‌حال تقاضای باج هم کردند. در واقع آگاهانه مقابل اسلام ایستادند و به‌جز عده‌ی اندکی، اسلام نیاوردند. اینجا بود که پیامبر اسلام از ناحیه‌ی یهود احساس خطر کردند و به آن‌ها پیشنهاد دادند که حدود روابط را تعریف کنند. یهودیان نیز از پیشنهاد منطقی پیامبر اسلام استقبال کردند و یک قرارداد هم‌زیستی میان آن‌ها منعقد شد. براساس آن قرارداد، مدینه حرم امن الهی شناخته شد و کسی (اعم از مسلمین و یهودیان) حق برهم زدن امنیت آن را نداشت. منتها در ادامه، هرکدام از سه قبیله‌ی یهودی به‌نوعی مفاد قرارداد را نقض کردند و پیامبر نیز آن‌ها را عفو نکردند.
برای نمونه، یهودیان بنی‌قینقاع با بی‌احترامی نسبت به یک زن مسلمان و قتل مرد مسلمانی که به یاری آن زن برخاسته بود، این پیمان را زیر پا گذاشتند. پیامبر نیز دستور تبعید همه‌ی افراد قبیله را صادر کردند، اما یهودیان مقاومت کردند و پیامبر با اتمام مهلت ایشان، به‌طرف آن‌ها لشکرکشی کردند. بنی‌قینقاع با دیدن لشکریان اسلام تصمیم گرفتند مفاد قرارداد را اجرا کنند. در این لحظه پیامبر اسلام به‌دلیل مقاومت اولیه‌ی آن‌ها در مقابل نقض قرارداد، دستور مصادره‌ی اموال آن‌ها را دادند.

بنی‌نضیر نیز قصد جان پیامبر را کرده بودند که با اطلاع‌رسانی جبرئیل به پیامبر، این کار عملی نشد. پیامبر اسلام این‌بار هم دستور تبعید همه‌ی افراد قبیله را دادند. زمانی هم که آن‌ها مقاومت کردند، پیامبر به لشکریان اسلام دستور دادند تا نخل‌های این قبیله را (که خارج از محل زندگی آن‌ها بود) قطع کنند تا قاطعیت پیامبر در مجازات افرادی که عهدشکنی می‌کنند، نشان داده شود. پس از این اقدام بود که بنی‌نضیر حاضر شدند مدینه را ترک کنند و پیامبر اسلام اجازه دادند هر خانواده تنها یک بار شتر با خود ببرد.

بنی‌قریظه نیز با به وجود آمدن فتنه‌ی جنگ احزاب و اتحاد همگان (کافر، مشرک، یهود و...) برای نابود کردن حکومت اسلامی در مدینه، یقین کردند که اسلام نابود خواهد شد. به همین دلیل نیز به احزاب پیوستند و بنا بود که از پشت سر به روی پیامبر جبهه باز کنند، ولی پیامبر با گماردن هفت‌صد نفر در مدینه، جلوی نقشه‌ی آن‌ها را گرفت. زمانی که احزاب نتوانستند از خندق عبور کنند، آن‌ها نیز جنگ با مسلمانان را آغاز نکردند و تنها زمانی که احزاب ناکام بازگشتند، گیر افتادند. در اینجا براساس یک نقل تاریخی، پیامبر اسلام به‌همراه سعد بن ‌معاذ (رئیس قبیله‌ی اوس) با آن‌ها مذاکره کرد و قرار شد مردان قبیله کشته شوند، زنان نیز به اسارت بروند و اموال مصادره شوند. اما برخی از مورخین معاصر مانند مرحوم آیت‌الله رجبی دوانی رضوان‌الله‌علیه و مرحوم دکتر شهیدی، این موضوع را با ادله‌ای رد می‌کنند. آن‌ها بر این باورند که این کار (قتل‌عام) با سیره‌ی پیامبر سازگار نیست. مواردی در تاریخ وجود دارد که حتی کفار و مشرکانی که به جنگ با پیامبر پرداختند نیز مورد عفو ایشان قرار گرفتند و حتی پیامبر قصد هدایت آن‌ها را داشت. حال چطور امکان دارد که پیامبر افراد بنی‌قریظه را که حتی وارد جنگ نشده بودند، قتل‌عام کنند؟ پیامبر قاطعیت داشتند، اما به دنبال قتل‌عام نبودند. ضمن آنکه نوع رفتار پیامبر با یهودیان پیش از آن نیز چنین نبود. حتی یهودیان خیبر که آنجا را به پایگاهی علیه مسلمین تبدیل کرده بودند و ۲۹ نفر از مسلمانان را نیز به قتل رساندند، در نهایت کشته نشدند، بلکه قرار شد تنها نیمی از محصولات کشاورزی خیبر را به‌عنوان جزیه‌ی سالانه به حکومت بدهند. آن‌چنان رأفت عظیم بود که حتی یهودیان دیگر مناطق (مانند فدک) نیز به‌سراغ پیامبر آمدند و تصمیم گرفتند با پیامبر صلح کنند.
 
* از شیوه‌ی حکومت‌داری پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم که بگذریم، به حکومت‌داری امیرالمؤمنین علیه‌السلاممی‌رسیم. در زمان ایشان شکل و ماهیت فتنه تغییر کرد و مقابله‌ی حکومت اسلامی با مسلمانان بود، نه با غیرمسلمان. عفو و عدم عفو در زمان حکومت‌داری ایشان به چه ترتیبی بود؟
مولای متقیان نیز مانند پیامبر اسلام عمل می‌کردند. آنچه به شخص ایشان بازمی‌گشت را می‌بخشیدند، اما از آنچه به عموم مردم مربوط می‌شد نمی‌گذشتند. برای مثال، زمانی که فتنه‌ی جمل برپا شود، جملی‌ها به بصره ریختند و علاوه بر کشتار مسلمین، بیت‌المال بصره را نیز غارت کردند. اقدامات جملی‌ها در شرایطی صورت پذیرفت که آن‌ها با حاکم بصره (عثمان‌ بن ‌حنیف) توافق کرده بودند تا قبل از ورود امیرالمؤمنین علیه‌السلام، وارد دارالاماره و مسجد جامع نشوند، ولی هر دو مورد را نقض کردند. پس از آن، مخالفان عثمان را شناسایی کردند و آنان را نیز کشتند.

بااین‌حال ایشان خطاب به آن‌ها گفتند که اگر عاملان جنایات بصره را تحویل دهند و باقی افراد نیز توبه کنند و مجدداً بیعت نمایند، می‌توانند به زندگی عادی خود بازگردند و فقط امکان بخشش افرادی که جنایت کرده‌اند، وجود ندارد. اما آن‌ها به‌دلیل اینکه تعدادشان به سی هزار نفر می‌رسید و تعداد سپاهیان امیرالمؤمنین حدود دوازده هزار نفر بود، جنگ با مولای متقیان را آغاز کردند.

جالب آنجاست که حتی در این مواقع نیز امیرالمؤمنین آغازگر جنگ نبوده‌اند و سه بار از مسلمین خواستند که کسی داوطلب شود تا با بردن قرآن نزد آن‌ها، از آن‌ها بخواهد به قرآن عمل کنند و دست از فتنه‌گری بردارند، ولی آن‌ها هربار حاملان قرآن را به قتل رساندند و قرآن را تکه‌تکه کردند. در اینجا بود که حضرت دستور آغاز جنگ را دادند.

اما در زمان درگرفتن جنگ دیگر نشانی از رحم و عطوفت و انعطاف نبود، مگر زمانی که شروع‌کنندگان جنگ از بین می‌رفتند. در جمل نیز هنگامی که رهبران اصلی کشته شدند و عایشه دستگیر شد، حضرت دیگر قصد نداشتند جنگ را ادامه دهند. ایشان دستور دادند زخمی‌ها را رها کنند و به‌دنبال فراری‌ها نیز نروند. در این زمان، با وجود آنکه افراد به‌جامانده توبه هم نکرده بودند، به‌دلیل از بین رفتن سران فتنه و در هم شکسته شدن شاکله‌ی آن‌ها، حضرت از باقی افراد می‌گذرند.

علاوه بر این مورد، حضرت در مورد فتنه‌گران و کسانی که با دشمنان همکاری داشتند نیز قائل به عفو و گذشت نبودند. برای نمونه، شخصی به نام واعل ‌بن ‌حجر حضرمی که پیش از اسلام شخص مطرحی در یمن بود، ولی آن زمان در کوفه اقامت داشت، در اواخر حکومت امیرالمؤمنین، با اجازه‌ی ایشان تصمیم می‌گیرد به یمن سری بزند. حضور وی در یمن با حضور بصر بن ‌ابی‌عرتاد (مأمور معاویه که مسئول کشتار هواداران امیرالمؤمنین در یمن بود) مصادف شد. واعل اقدام به همکاری با مأمور معاویه می‌کند و هواداران امیرالمؤمنین را به او معرفی می‌‌نماید. بدین‌ترتیب تعداد زیادی از مردان به قتل می‌رسند و زنان و کودکان نیز به اسارت به شام برده می‌شوند. زمانی که خبر همکاری واعل به گوش امیرالمؤمنین رسید، چون به آن شخص دسترسی نداشتند، دستور دادند خانواده‌ی وی را بازداشت کنند تا واعل مجبور به بازگشت شود. البته همین موضوع موجب شد آن‌ها از امیرالمؤمنین کینه به دل بگیرند و در زمان حادثه‌ی عاشورا، یکی از فرزندان وی به نام مسروق‌ بن ‌واعل تصمیم گرفت به جنگ با امام حسین علیه‌السلامبرود، اما با دیدن کرامتی از ایشان، از کار خود منصرف شد.

در کنار این موارد، حضرت از اختلاس از بیت‌المال نیز به‌هیچ‌عنوان گذشت نمی‌کردند. حتی در مورد بدهکاران به بیت‌المال نیز گذشت به خرج نمی‌دادند و افراد بدهکار را زندانی می‌کردند. در برخی موارد نیز بدهکاران به معاویه پناه می‌بردند که در این موارد نیز حضرت از آن‌ها نمی‌گذشتند.

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)