نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت
۰

جزوه گرفتن یا بهانه ای برای ارتباط؟

بانک فیلم سبک زندگی اسلامی فضای مجازی سبک زندگی غربی ازدواج

جزوه گرفتن یا بهانه ای برای ارتباط؟

جزوه گرفتن یا بهانه ای برای ارتباط؟

فقط کافی است قدمی در یکی از دانشگاه های تهران بزنید؛ تصاویری که این روزها در صحن دانشگاه ها مشاهده می شود حرف از یک بحران اجتماعی می دهد؛ دختران و پسرانی که بر روی صندلی ها و در محوطه دانشگاه ها نشسته ‌اند، دست در دست هم داده اند و در حال سیگار کشیدن هستند!

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ بدون شک فضای این روزهای دانشگاه ها دستخوش تغییرات زیادی شده است، افزایش دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور و بالطبع افزایش دانشجویان که آمارها از نسبت نزدیک جمعیت دختران و پسران است، باعث شده است که مسئله ارتباط بین دانشجویان حساسیت بیشتری به خود بگیرد.

بسیاری از این جوانان، دختران و پسران دانشجویی هستند که حداقل در محیط دانشگاه، مجبورند ارتباط نسبتاً مستمری با جنس مخالف خود داشته باشند. پس از پایان تحصیل نیز دختران به‌کار در محیط‌های بیرون خانه و حضور در اجتماع علاقه دارند که میزان ارتباط آنان با مردان را افزایش می‌دهد.در نوع مواجهه با این شرایط معمولاً جوان دچار نوعی تضاد و تنش می‌گردد؛ زیرا، ازطرفی در جامعه نمی‌توان این دو جنس را کاملاً از هم جدا ساخت و از طرف دیگر ابهام در نحوه ارتباط با جنس مخالف و محدوده آن و نیز تمایل غریزی جوان به جنس مخالف او را دچار سردرگمی کرده است؛ بنابراین، نحوه سامان‌دهی ارتباطات مزبور متناسب با شرع و آموزه‌های دینی از جمله پرسش‌های اساسی قابل طرح در این‌باره است.
البته در این میان اگر به دانشجویانی که حد و مرزی برای برقراری ارتباط با جنس مخالف خود قائل نگاهی بیاندازیم، از عادی بودن روابط خود و تنها از ارتباط «درسی» خود می گویند؛ اما واقعا این ارتباطات همیشه «درسی» باقی می ماند؟!

مستند چهار قسمتی "ردپای فرهنگ"، ضمن بررسی این مسئله، مقایسه ای بین «آزادی های رفتاری و جنسی» در ایران و دیگر کشورهای جهان می کند، که در ادامه بخش اول این مستند با عنوان "دوستی از جنس دیگر"، آمده است:

منبع:سایت روشنگری

۰

نماهنگ | شهید مالکوم ایکس

بانک فیلم رهبری انقلاب نمآهنگ

نماهنگ | شهید مالکوم ایکس

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:«من قبل از آنکه سخنرانی خودم را شروع کنم، چون امروز سالروز شهادت مالکوم ایکس، رهبر سیاهان مسلمان آمریکاست، از حضّار محترم خواهش میکنم حمد و قل‌هواللّهی برای روح آن شهید بخوانید.» ۱۳۹۵/۱۲/۰۳
 پاایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب در ششمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین نماهنگ «شهید مالکوم ایکس» را منتشر می‌کند.

۱

من انقلابی ام/کلیپ بسیارزیبای سوری

بانک فیلم مدافعان حرم نمآهنگ

من انقلابی ام/کلیپ بسیارزیبای سوری

من انقلابی ام/کلیپ بسیارزیبای سوری


دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 45 ثانیه

۰

شهدای شاخص سال 1396سازمان بسیج مستضعفین معرفی شدند

زندگی به سبک شهدا معروف نیوز بسیج

شهدای شاخص سال 1396سازمان بسیج مستضعفین معرفی شدند

شهدای شاخص سال 1396سازمان بسیج مستضعفین معرفی شدند

در راستای بزرگداشت مقام شامخ شهدای جبهه های نبرد حق علیه باطل بالأخص شهدای 8 ساله دفاع مقدس و شهدای جبهه مقاومت و همچنین معرفی الگوهای برتر ایثار، جهاد و شهادت برای جامعه بالاخص روح جوانان تشنه حق و حقیقت و الگوهای سالم معنوی و دست یافتنی، اقدامات مربوط به جمع آوری پیشنهادات استان ها و اقشار بسیج به همراه استنادات لازم از مهرماه سال جاری توسط دبیرخانه شهدای شاخص شروع و ظرف مدت 4 ماه کلیه استنادات مربوط دریافت و پس از بررسی و تلخیص اطلاعات این شهدای بزرگوار که تعداد 108 شهید (56 شهید استانی و 52 شهیداقشاری) بودند جهت طرح در جلسه شورای جهاد فرهنگی سازمان بسیج مستضعفین آماده شدند. در جلسه اول شورای جهاد فرهنگی این اطلاعات به اعضای شورا ارائه و ظرف مدت یک هفته بررسی و نهایتاً در جلسه مورخه 25/11/95 قرارگاه فرهنگی و با رأی اعضای شورا، شهدای شاخص ملی بشرح ذیل انتخاب و طی گردشکاری به تصویب نهایی ریاست محترم سازمان بسیج مستضعفین رسید.

1- شهید بزرگوار سید محمد سعید جعفری از شهدای عزیز دوران دفاع مقدس استان کرمانشاه بعنوان شهید شاخص ملی برادر

2- شهیده مرجان نازقلچی از شهدای اهل سنت فاجعه منا در سال 94، بعنوان شهیده شاخص ملی خواهر

همچنین بنابر نظر مکتوب معاونت بین الملل سازمان بسیج مستضعفین، شهید بزرگوار علیرضا توسلی از شهدای عزیز افغانستانی در جبهه مقاومت در سوریه، بعنوان شهید شاخص بین الملل انتخاب و معرفی شدند.

همچنین در بهمن ماه سال جاری طی بررسی های شهدای شاخص پیشنهادی اقشار سازمان بسیج مستضعفین از بین اولویت های 3 گانه پیشنهادی این سازمان ها شهدای شاخص هر قشر انتخاب و جهت اقدامات فرهنگی به اقشار معرفی خواهند شد.

منبع:پایگاه اینترنتی بسیج

۱

بانوی دانمارکی که نور حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در قلبش تابید

حجاب سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع تربیت ازدیدگاه اسلام

بانوی دانمارکی که نور حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در قلبش تابید

بانوی دانمارکی که نور حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در قلبش تابید

مادرجانم! گفتن و نوشتن برای شما سخت است. این را در همین آغاز راه اعتراف می کنم. که اگر تاکنون قلم را به خدمت گرفته ام تا برای غریبانه های شما بنگارم، بارها ابراز عجز کرده ام و از ناتوانی خود نزد خدایم گله مند، که خدایا! مگر در عروج زهرای مرضیه(س) چه رازی نهفته است که اکنون پس از قرن ها هنوز هم باید برای گزینش تک تک واژگانی که در وصف «ام ابیها» بر روی کاغذ می آیند، تفالی بر عاشقانه های دل زد، تا راه به خطا نبَرد…
مادرم! پیش از این، خطاب ما به شما «مادر سادات» بود و اینک عاجزانه می خواهیم همه ما، شما را مادر بنامیم. این حس عاشقانه را شاید آن دخترتان که چندسالی است به دامان شما پناه آورده بهتر از من که در نعمت برکت نام شما زندگی کرده ام درک کند.
«لنه میته سن» یکی از همان دختران شماست که گرچه دیر اما خوب شما را یافته، وقتی سخن به شما می رسد می گوید«مادرم، فاطمه زهرا» و من سخت دلم می گیرد. نه اینکه به عاشقانه های لنه و مادرش حسادت کنم، نه! دلم برای خودم می سوزد که از بس غرق نعمت بوده ام فراموش کرده ام چه نعمتی هستی«مادر»!
لنه خیلی عاشقانه از شما می گوید، از روزی که فکرش را هم نمی کرد به ماهیت اسلام دست یابد چه برسد به ریشه آن. او که ره صد ساله را یک شبه و در حسینیه ای نوپا درکپنهاگ دانمارک پیموده از فاطمیه ای می گوید که نور ایمان را در دلش تاباندی تا دخترت شود…

می خواهم خانم لنه میته سن را بیشتر بشناسم.
لنه میته سن حالا «سمیرا خادم» است. من در یکی از شهر های کوچک دانمارک به دنیا آمدم. دریک خانواده مسیحی زندگی کردم. پدرم معلم و مادرم کارمند یکی از ادارات دانمارک بود. من یک خواهر و برادر هم دارم که متأسفانه بعد از مسلمان شدنم با من قطع رابطه کردند.

چرا قطع رابطه؟ خانواده شما مسیحی متعصبی بودند؟
نه! خانواده من خیلی مذهبی نبودند اما با اسلام آوردن من مخالف بودند و نتوانستند آن را قبول کنند.

اگر گرایش های مذهبی خانواده شما خیلی پررنگ نبوده، چطور به مذهب و اسلام گرایش پیدا کردید؟
مسلمان شدن من لطف خدا بود.

ماجرا چه بود؟
من وقتی با همسرم – آقای خادم- ازدواج کردم به ایشان گفتم ازدواجم با شما به معنای این نیست که مسلمان می شوم. البته ما با سنت اسلام ازدواج کردیم. اما با ایشان شرط کردم که مسلمان نمی شوم! چند سال به همین منوال گذشت، همسرم مسلمان بود و من مسیحی. اما اینکه چطور راه اسلام برایم باز شد، به بازگشایی حسینیه ای باز می گردد که همسرم به اتفاق دوستانش در کپنهاگ تأسیس کردند. تا آن روز هیچ مسجد و حسینیه ای برای شیعیان در دانمارک وجود نداشت. من علاقه ای به حضور در این حسینیه نداشتم چون کلا از گریه کردن خوشم نمی آمد و علاقه ای نداشتم احساساتم را با گریه کردن نشان دهم.
یک شب که همسرم می خواست به حسینیه برود به من گفت من یک خواهشی از شما دارم. امشب شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. از شما می خواهم همراه من به حسینیه بیایی. چون ایشان «مادر» اسلام است. هرچند خیلی مایل نبودم اما قبول کردم که همراهش به مراسم عزاداری حسینیه بروم.
حسینیه یک ساختمان دوطبقه بود که طبقه پایین برای خانمها تدراک دیده شده بود. چراغها را خاموش کردند و نور مجلس خیلی کم شده بود. مراسم شروع شد. نمی توانم برایتان توصیف کنم. اما روحم پرواز کرد. من در آن تاریکی نوری را دیدم که در اتاق چرخید و حس کردم در وجود من نشست. حالت خاصی پیدا کردم اما متوجه نبودم چه اتفاقی افتاد.
به خانه که برگشتیم، همسرم متوجه دگرگونی حالم شد و از من پرسید چه اتفاقی افتاده، ماجرا را برایش تعریف کردم. لبخندی زد و گفت: این طبیعی است، خدا می خواهد برای او باشی.
وقتی این جمله را گفت آرامش خاصی پیدا کردم و تصمیم گرفتم مسلمان شوم، بدون اینکه اطلاعی داشته باشم. همسرم گفت: تصمیم سختی است، فکر کن اگر وارد اسلام شوی دیگر نمی توانی از آن خارج شوی و برگردی. کمی باهم صحبت کردیم و فردای آن روز تصمیم گرفتم در اولین اقدام پوشش اسلامی را تهیه کنم.گفتم من امروز می خواهم شروع کنم. به بازار رفتم و روسری و مانتو خریدم. از همان روز از همسرم خواستم به من نماز خواندن را یاد بدهد.

یعنی اصلا شناختی نداشتید؟
ببینید این کاملا طبیعی است که وقتی پیروان دو دین با هم زندگی می کنند، درباره اعتقادات یکدیگر برایشان سؤال پیش بیاید. من وهمسرم نیز از بارها درباره دین و اسلام و مسیحیت باهم بحث کرده بودیم، همچنین همسرم کتابهایی درباره اسلام در خانه داشت که من گاهی آنها را مطالعه می کردم لذا من شناخت نسبی به اسلام داشتم اما تا آن روز تصمیم نداشتم مسلمان شوم. امروز خدا را شکر می کنم که آن شب در فاطمیه خدا مرا خواند. من خدا را شاکرم که در فاطمیه کامل شدم.

آشنایی شما با همسرتان چطور اتفاق افتاد؟
ما یک دوست مشترک داشتیم که زمینه آشنایی ما را فراهم کرد. دوستم به من گفت ما یک دوست خانوادگی داریم که می خواهم با شما آشنا شود. به آقای خادم هم همین را گفته بود. در منزل دوستم همدیگر را ملاقات کردیم بعد از اینکه کمی حرف زدیم از من پرسید شما ازدواج کردید؟ گفتم:نه.
دوباره پرسید: دوست دارید ازدواج کنید؟، جواب دادم تا چه کسی باشد!
گفت: مثلا من!، من هم بلافاصله گفتم: چرا که نه!
همسرم گفت: من مسلمانم و طبق سنت اسلام نمی توانم با شما بدون ازدواج باشم. من هم گفتم: من مشکلی ندارم، فقط مسلمان نمی شوم. خیلی هم زود ازدواج کردیم. فکر می کنم محبت او در دل من نشسته بود وگرنه بعید بود به آن سرعت پاسخ مثبت بدهم! من یقین دارم که این محبت که در جلسه اول بوجود آمد جز لطف خدا چیز دیگری نیست.

چند سال است که مسلمان شده اید؟
۱۸ سال است.

در این مدتی که مسلمان شده اید، اسلام برای شما چه جاذبه ای داشته است؟
اسلام، انسان را کامل می کند. زندگی قبل از اسلام من ناقص بود. مدام دنبال گمشده بودم اما الان خدا را دارم و به چیزی نیاز ندارم.

شما گفتید که در مراسم فاطمیه مسلمان شدید. شخصیت چهره زهرای مرضیه(سلام الله علیها) در گرایش شما به اسلام چقدر مؤثر بود؟
شخصیت حضرت زهرا(س) خیلی به ما کمک می کند که شناخت کاملی نسبت به اسلام پیدا کنیم چون اسلام مجسم است. نکته دیگر اینکه حضرت فاطمه(س)، مادر ماست و رفتار مادر بر فرزند تأثیر می گذارد. حضرت زهرا(س) برای دیندار ماندن ما خیلی سختی کشیدند اما مبارزه و صبوری کردند و در عین تلاش برای احقاق حق حضرت علی(ع) از توجه به خانواده غافل نماندند. درست است که نمی توانیم در آن جایگاه باشیم اما باید مثل ایشان رفتار کنیم.

کدام بخش از شخصیت حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای شما جذابیت بیشتری دارد؟
حجاب حضرت فاطمه(س) خیلی برای من جذابیت دارد.

انتخاب حجابی که از حضرت زهرا(سلام الله علیها) شنیده اید برای شما سخت نبود؟
من قبل از مسلمان شدن همیشه فکر می کردم حجاب مثل زندان است که زن را محدود می کند و حتی حقوق اولیه او را ازبین می برد. این تفکری است که در غرب برای حجاب رایج است و من هم مثل آنها فکر می کردم. اما روزی که تصمیم گرفتم مسلمان شوم و خواستم با مانتو روسری از خانه خارج شوم خیلی دلهره داشتم. من قبلش با حجاب نبودم و آن روز وقتی از پله ها پایین رفتم، ترسیدم که از خانه خارج بشوم چون نمیدانستم چه برخوردی با من می شود. اما همین که در را باز کردم، سرم را بلند کردم و لبخندی بر لبانم نشست و راه افتادم. حس می کردم با حجاب از زندان آزاد شده ام، احساس آزادی به من دست داده بود. خیلی احساس شادی به من دست داد. برخلاف آنچه تصور می کردم حجاب نه تنها مرا محدود نکرد بلکه علاوه بر آزادی، احترام را نیز درپی داشت.

بعد از مسلمان شدن برای شناخت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) چه کردید؟
برای شناخت بیشتر به مطالعه روی آوردم. ولی هرچه خواندم احساس کردم کمتر ایشان را می شناسم.
اینکه بانویی در ۱۸ سالگی که از دنیا رفته توانسته به این مقام معنوی و اجتماعی دست پیدا کند برایم بسیار آموزنده است. رفتار و عمل حضرت در آن سن پایین خیلی مهم است و ما باید سعی کنیم تا مثل ایشان باشیم چون مادرمان عین واقعیت اسلام است.

به عنوان یک زن مسلمان چه نگاهی نسبت به جایگاه زن بودن خود دارید؟
اسلام می گوید بهشت زیر پای مادر است. این بهترین توصیفی است که درباره زن شنیده ام. این درحالی است که در فرهنگ کشور من زن و مرد برابر هستند و این برابری حتی در مسایل معنوی هم گفته می شوداما در اسلام این زن است که به این مقام می رسد، مقامی که بهشت پاداش آن است. در اسلام مرد بالاتر از زن نیست و حقوق بسیاری برای زن قایل است. در قوانین اسلام مرد حق ندارد برای کار در خانه به زن دستور بدهد و اگر زن کاری را انجام می دهد از لطف اوست. این یک تفاوت فرهنگی بین فرهنگ اسلام و غرب است. در غرب زن بیرون از خانه کار می کند و پولش را برابر با مرد خرج زندگی می کند اما در اسلام می تواند پولی به همسرش ندهد اما این محبت بین زن و مرد است که به او می گوید برای ساختن زندگی به همدیگر کمک کنید. چون دردین ما ازدواج یعنی یکی شدن زن و مرد. من از حضرت زهرا زن بودن و مادری را یاد گرفتم.

درباره تربیت فرزندان چطور؟
مادر باید منبع محبت و گرمی خانه باشد. مادر نور خانه است. وقتی شوهر و بچه ها از خانه خارج می شوند معلوم نیست چه اتفاقی برای آنها در اجتماع می افتد، زن باید چنان نقش محوری برای همسر و فرزندان ایفا کند که همه مشتاق باشند به خانه برگردند تا به آرامش برسند. من از سیره حضرت زهرا باید گرفتم که با فرزندانم دوست باشم. آنها اصلا ترس ندارند که بگویند چه کاری انجام می دهند. هر روز عصر با بچه نشست می گذاریم و برنامه های روزانه را برای همدیگر تعریف می کنیم و نظر همدیگر را درباره درست و یا استباه بودن کار می پرسیم تا غیر مستقیم آموزه های درست را به آنها منتقل کنیم. این آرامش را باید زن در خانه ایجاد کند.

خانم خادم! فعالیت اجتماعی و علمی هم دارید؟
من مترجم کتابهای آستان قدس رضوی هستم. بعضی وقتها هم در محیط دانشگاه با بیان داستان زندگی خودم به تبلیغ اسلام می پردازم.

تحصیلات شما؟
لیسانس دارم.

چند فرزند دارید؟
من یک دختر دارم و یک پسر و از هرکدام هم سه نوه دارم. پسرم یک شرکت خصوصی دارند. دخترم مسؤول کنفرانس یک شرکت دانمارکی است.

در این مدت ۱۸ سال، چه تفاوتی بین زندگی زن مسلمان و زن مسیحی دیدید؟
زندگی زن مسلمان رنگ نور دارد. زیر همیشه زیر نظر خدا و توجه «حضرت مادر؛ فاطمه زهرا» هستید. زندگی بدون گناه در اسلام اصلا قابل مقایسه با زندگی در دنیای مسیحیت نیست. وقتی که خدا در نهایت بزرگی می بینید و حضرت فاطمه را در این بزرگی در قالب نور مشاهده می کنید تمام خوبی های عالم برای رسیدن به این هدف جذب می شود.


منبع:سایت باحجاب

۰

سخن‌نگاشت | بیانات در ششمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از فلسطین

بانک تصاویر رهبری انقلاب

سخن‌نگاشت | بیانات در ششمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از فلسطین

ششمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه‌ی فلسطین، صبح امروز (سه‌شنبه) با سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در سالن اجلاس سران در تهران آغاز به کار نمود.
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR برش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این کنفرانس را در قالب سخن‌نگاشت منتشر می‌کند.













بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)