نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۴۸۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی اسلامی» ثبت شده است

۰

این سوره را به فرزندانتان آموزش دهید

قرآن وحدیث سبک زندگی اسلامی تربیت ازدیدگاه اسلام

این سوره را به فرزندانتان آموزش دهید

این سوره را به فرزندانتان آموزش دهید

یکی از نعمت های خدای سبحان فرزندان پاک و معصوم هستند که خداوند به بشر عنایت کرده است.
کودکان زمینه تربیتی بالایی دارند و هر آنچه به آنها آموزش دهیم فرا می گیرند.
یکی از راه های سپاسگزاری و شکرگزاری از خداوند برای این نعمت های با صفا تربیت درست ایشان است.
یکی از مواردی که در مورد فرزندان به ما توصیه شده است آموزش قرآن کریم به آنها است.

آموزش قرآن به فرزند
تلاوت قرآن در خانه بر سایر افراد خانواده اثر دارد، پدر و مادری که خواندن قرآن جزو برنامه زندگی آنان است فرزندانشان نیز به فراگیری و خواندن قرآن علاقه مند می شوند و این خود یکی از راه های تعلیم قرآن به فرزندان است، زیرا کودک و نوجوان به طور عمده تحت تأثیر سخنان والدین، معلمان و دوستان است و این تأثیرپذیری در کودکی بیشتر از پدر و مادر است.
به این داستان بنگرید تا ببینید نخستین معلم «محمد حسین طباطبایی» پدیده قرنی عصر حاضر کیست؟
«مادر سید محمدحسین (علم الهدی) معمولاً او را با خود به جلسات حفظی که اداره برگزار می کرد می برد، در سن 2.5 سالگی پدرش دریافت که علم الهدی با خود آیاتی از قرآن را زمزمه می کند، لذا با فراست دریافت که او استعداد و آمادگی لازم برای حفظ قرآن را دارد و زمزمه آیاتی از جزء 30 به خاطر حضور او در جلسات حفظ قرآن به همراه مادرش بوده، آیاتی را که شاگردان حفظ کرده و در جلسه تحویل می دادند شنیده و حفظ کرده است.
پس به صورت منسجم حفظ قرآن را با او شروع کرد و نتیجه ای بسیار عالی از موقع شناسی خود در استعدادیابی کودکش به دست آورد که اکنون اثرات آن در داخل و خارج کشور باعث رونق بخشیدن به محافل حفظ قرآن شده است...
بنابراین محیط را برای کودک قرآنی کنید و منتظر باشید او پیشقدم شود...
در مورد اهمیت تعلیم قرآن، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده: «سوره ی یس را به فرزندان خود بیاموزید؛ «فانها ریحانة القرآن؛ زیرا که آن گل خوشبوی قرآن است».( کتاب شریفه ی «فضائل القرآن و العترة»،تألیف مرحوم آیت اللّه حاج میرزا ابوالفضل نجفی قدسی اصفهانی(ره))

مهم ترین حق فرزند بر پدر و مادر
یکی از حقوق فرزندان، تعلیم قرآن به آنهاست؛ امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: فرزند را بر پدر حقی است و پدر را بر فرزند حقی، حق پدر بر فرزند آن است که فرزند در هر چیز جز نافرمانی خدای سبحان او را فرمان برد و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکو تربیت کند و قرآنش تعلیم دهد.
این تعلیم قرآن می تواند توسط خود پدر به طور مستقیم صورت گیرد و یا اینکه برای فرزندش معلم قرآن بگیرد که در این رابطه اکثر مسلمین غافل بوده و پدران به این حق عمل نمی کنند.
در روایتی است که اگر معلمی به کودکی بسم الله الرحمن الرحیم یاد دهد خداوند آن کودک و آن معلم و پدر و مادر کودک را از دوزخ نجات می دهد. (تفسیر منهج الصادقین ذیل یه اول حمد)
پدر و مادری که در خانه با صدای بلند قرآن می خوانند اثر تربیتی در روح و جان فرزندانشان می گذارد و آنان را به قرآن علاقمند می کنند.
شیوه های آموزش قرآن به کودکان
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: "هیچ مردی فرزند خود را قرآن نیاموزد مگر این که خداوند پدر و مادر کودک را در روز قیامت تاج پادشاهی عطا کند و دو لباس بهشتی به آنان بپوشاند که هرگز مردم مانند آن را ندیده باشند". (وسائل الشیعه، ج 4، ص 825)
در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است که می فرماید: "فرزندانتان را بر سه ویژگی تربیت کنید: محبت پیامبرتان، محبت اهل بیت علیهم السلام و قرآن".(کنز العمال، ج 16، ص 456)
ائمه معصومین (علیهم السلام) پدران و مادران را برای انجام این مهم، فراوان تشویق کرده و اجر و پاداش معنوی خداوند را در قبال این عمل یادآور شده اند .امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: خدواند به پدر و مادر پاداش فراوانی را عنایت می کند. آنان با شگفتی سؤال می کنند: پروردگارا ! این همه تفضل درباره ما در قبال چیست؟ اعمال ما شایسته چنین پاداشی نبوده است. در جواب آنها گفته می شود: هذه بتعلیم کما ولد کما القرآن و تبصیر کما ایه بدین الاسلام. این همه عنایت و نعمت، پاداش شماست که به فرزند خود کتاب خدا، قرآن را آموختید و او را در آیین اسلام بصیر و بینا تربیت کردید. (جمعی از استادان ،1382 ص 182)
سوره ای که آموزش آن به کودک سفارش شده است
در مورد اهمیت تعلیم قرآن، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده: «سوره ی یس را به فرزندان خود بیاموزید؛ «فانها ریحانة القرآن؛ زیرا که آن گل خوشبوی قرآن است» (کتاب شریفه ی «فضائل القرآن و العترة»، تألیف مرحوم آیة اللّه حاج میرزا ابوالفضل نجفی قدسی اصفهانی(ره))
سوره یس یکی از زیباترین سوره های قرآن کریم است که برکات و مزایای بسیاری در مورد این سوره در روایات ذکر شده است.
همچنین بزرگان و علما هم توصیه بسیار برای تلاوت این سوره به ما داشته اند. از جمله ایشان آیة الله وحید خراسانی است که سیره عملی خودشان اینست که هر صبح این سوره تلاوت می کنند و توصیه کرده اند که هر صبح است سوره تلاوت شود و به صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا علیهماالسلام هدیه شود.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: "هیچ مردی فرزند خود را قرآن نیاموزد مگر این که خداوند پدر و مادر کودک را در روز قیامت تاج پادشاهی عطا کند و دو لباس بهشتی به آنان بپوشاند که هرگز مردم مانند آن را ندیده باشندعنایاتی خاص در قبال آموزش قرآن به فرزندان
از پیامبر بزرگوار و اهل بیت عصمت - علیهم السّلام - روایات زیادى وارد شده که خداوند در برابر آموزش قرآن به فرزندان

عنایت خاصى در روز قیامت به پدران و مادران دارد.
الف - تاج گذارى پدران و مادران از طرف خداوند
معاذ گوید از رسول خدا (صلی الله و علیه و آله ) شنیدم مى فرمود: هیچ مردى فرزند خود را قرآن نیاموزد مگر اینکه خداوند پدر و مادر کودک را در روز قیامت تاج پادشاهى عطا کند و دو لباس بهشتى به آنان بپوشاند که هرگز مردم مانند آن را ندیده باشند. (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 825)
ب - لباس بهشتى جایزه تعلیم قرآن:
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: هر کس به فرزند خود قرآن یاد دهد روز قیامت پدر و مادرش را فراخوانند و دو لباس ٍ بهشتى به آنان بپوشانند که از نور آن چهره بهشتیان روشن و پر فروغ گردد. ( عده الداعى ، ص 79؛ وسائل الشیعه ، ج 15، ص 194)
ج - پاداش شگفت انگیز:
عایشه از رسول خدا (صلی الله و علیه و آله ) نقل کند که فرمود: هر که فرزند خود را قرآن بیاموزد خداوند روز قیامت حلقه افتخارى به گردن او آویزد که باعث حیرت اوّلین و آخرین شود. (کتاب العیال ، ج 1، ص 478)
د - سیماى اخروى آموزش قرآن:
امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
قرآن را بیاموزید زیرا روز قیامت قرآن به صورت جوانى زیبا و سفید روى به سوى صاحبش آمده به او مى گوید: من همان قرآنى هستم که شبهایت را به بیدارى کشانده و در وسط روز تشنه ات گذاشته و آب دهانت را خشک کرده و اشک چشمت را جارى ساخته بودم. پس (امروز) شاد و مسرور باش، سپس تاجى بیاورند و بر سر او بگذارند و برات رهایى از آتش جهنم را به دست راست او و جاودانگى در بهشت را به دست چپش بدهند، و دو لباس بهشتى به او بپوشانند و به او گفته شود بخوان و بالا برو، و او به هر آیه اى که بخواند درجه اى بالاتر رود، سپس اگر پدر و مادرش مومن بوده اند دو لباس بهشتى بر آنان بپوشانند و به آنان گفته شود این پاداش براى آن است که به فرزندتان قرآن یاد دادید. (کافى ، ج 2، ص 441)
ه - سنگینى نامه عمل و تذکره عبور از صراط
رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) فرمود: هر کس به فرزند خود قرآن تعلیم دهد... (همان قرآن) نامه عملش را (در روز قیامت) سنگین کند و او را از پل صراط همانند برق جهنده عبور دهد و هیچ گاه از او جدا نگردد تا از طرف خداوند بهترین چیزى که آرزو مى کرد بر او نازل شود. (مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 290)
منبع:

سایت تبیان
برگرفته از کتاب شریف «فضائل القرآن و العترة»، تألیف مرحوم آیت اللّه حاج میرزا ابوالفضل نجفی قدسی اصفهانی(ره)

۰

خرید کردن با رنگ و بوی حیا

حجاب سبک زندگی اسلامی

خرید کردن با رنگ و بوی حیا

خرید کردن با رنگ و بوی حیا

امروزه با وجود بازارها و مرکز خریدهای متعدد در سطح شهر و با وجود تنوع های بی شمار در کالاها، شاید بتوان گفت؛ خرید کردن به ویژه برای زنان به جزئی ضروری و جدایی ناپذیر از زندگی آنان تبدیل شده است.
حضور بیش از حد زنان در بازارها علاوه بر اینکه آسیب های مختلف مادی و معنوی را برای آنان به همراه خواهد داشت، ممکن است به کم شدن حجب و حیای زنانه نیز منجر شود.
در این نوشتار سعی شده است توصیه هایی برای یک بانوی محجبه یادآوری شود تا بتواند محجوبانه خرید کند.


برای خرید کردن دعا کنید

هنگاهی که تصمیم می گیرید برای تهیه نیاز خود به بازار مراجعه کنید، حتماً برای این کار دعا کنید و از خداوند بخواهید که در تهیه کالای مورد نظرتان شما را یاری کند تا در زمان کوتاه تر و با کیفیت و قیمت بهتر و مناسب تر این نیاز شما تأمین شود.
در حدیثی به نقل از امام صادق سلام الله علیه چنین آمده است: هرگاه خواستی کالایی بخری سه بار بگو: « الله اکبر»؛ آن گاه این دعا را بخوان :
اللَّهُمَّ إنِّی اشتَرَیتُهُ أَلتَمِسُ فِیهِ مِن فَضلکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. اللَّهُمَّ فَاجعَل لِی فِیهِ فَضلَاً. اللَّهُمَّ إِنِّی اشتَرَیتُهُ أَلتَمِسُ فِیهِ مِن رِزقِکَ [اللَّهُمَّ] فَاجعَل لِی فِیهِ رِزقاً؛
بار الها! من این را خریدم و در آن، فضل و احسان تو را می طلبم، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و برای من در آن، برکت قرار بده. (الکافی، ج۵، ص۱۵۶)


برای رفتن به بازار از چادر مناسب استفاده نمایید

اگر از پوشش چادر استفاده می کنید، بهتر است برای بازار رفتن از چادر های مدل دار که دست ها در آنها آزاد باشد، استفاده نمایید. این کار سبب می شود با داشتن چند ساک خرید در دست، به حجاب کامل شما خدشه ای وارد نشود و بتوانید با آرامش و با حفظ حجاب کامل به خرید خود بپردازید. همچنین استفاده از کیف مناسب که نگهداشتن آن در کنار حفظ چادر، راحت و آسان باشد و به رعایت کامل حجاب خدشه ای وارد نکند، توصیه می شود.
اگر از پوشش مانتو استفاده می کنید، به این نکته توجه داشته باشید که در بازارها به دلیل تردد زیاد افراد، بیش تر در معرض دید نامحرمان هستید علاوه بر اینکه افراد سودجو نیز بیشتر در محل های شلوغ رفت و آمد می کنند، لذا انتخاب یک مانتوی گشاد با رنگی که جلب نظر نکند، در اینگونه مکان ها بیش از پیش ضروری خواهد بود.


از بازارگردی در ساعات پر ازدحام بپرهیزید

محجبه بودن الزاماً آدابی را به همراه دارد، از آن جمله این است که یک محجبه باید تلاش کند در ساعات شلوغ و پر ازدحام که احتمال تنه خوردن به نامحرم در آن وجود دارد به بازار نرود. حتی الامکان باید تلاش کند در ساعات خلوت تر به بازار مراجعه کند تا از برخورد و تنه خوردن به نامحرم جلوگیری کرده باشد. ساعات صبح و روزهای بین هفته روزهای خلوت تری هستند و می توانید به راحتی خرید خود را انجام دهید.
امام علی علیه السلام خطاب به مردم عراق فرمودند: «ای مردم عراق؛ خبر یافتم که زنان شما در راه (بازار) پهلو به پهلوی مردان می زنند، آیا شرم نمی کنید؟ آیا شما (مردان) حیا نمی کنید و غیرت نمی ورزید؟» (کافی ط- الاسلامیه، جلد ۵، ص ۵۳۷)


با فروشندگان مرد، با حیا رفتار نمایید

این روزها بازار خرید کردن آنقدر داغ است که شاید برخی از بانوان در بین هیجان و شوق خرید کردن، از برخی ریزه کاری های مربوط به رعایت حریم محرم و نامحرم غافل شوند لذا برای یک بانوی محجبه شایسته است در گفتگو با فروشندگان مرد جانب حیا و عفاف را رعایت نمایند.
بهتر است برای خرید پوشاک زنانه به مغازه هایی مراجعه کنید که از فروشندگان خانم استفاده می کنند. البته در مواردی مانند مانتو و روسری قطعاً اشکالی ندارد که فروشنده آن آقا باشد. اما در موارد دیگر قطعا ضرورت ندارد. خوشبختانه مغازه ها و فروشگاه هایی که فروشندگان آنها خانم باشند بسیار زیادند و محدودیتی برای شما به عنوان یک خانم محجبه وجود نخواهد داشت.


با یکی از محارم خود به خرید بروید

برای برخی خریدها می توانید یکی از محارم خود را با خود همراه کنید تا در صورت لزوم او با فروشندگان مرد گفتگو کند. این کار برای حفظ حریم و حیای یک بانوی مسلمان شایسته تر است.

حریم خود را با چانه زدن خدشه دار نکنید

تخفیف گرفتن که اصلاحاً به چانه زدن معروف است، یکی از متداول ترین فرهنگ های خرید است. چانه زدن از نظر اسلام رد نشده است و حتی در مواردی هم به آن تأکید شده است که خواننده می بایست در مورد چند و چون آن تحقیق نماید، اما در مورد یک بانوی محجوب و با وقار شایسته است که در این عمل جانب حیا و تعادل را رعایت نماید. هر زنی بر اساس حیای دورنی و فطری خود می فهمد که در هر موردی که با نامحرم گفتگو می کند آیا در حد مجاز و تعادل بوده است یا نه، و بیش از آن اخلاقی نیست.
در مورد چانه زدن هم باید دقت کنید که چه حدی از آن را به کار می برید و شأن محجبه و مسلمان بودن خود را خدشه دار نکنید. به طور کلی بهتر است این کار به مردان سپرده شود و در صورت عدم حضور آنان اصراری برای چانه زدن نباشد.


خرید های خود را یادداشت کنید

برای اینکه از آسیب های بازار گردی در امام بمانید و در حد ضرورت برای تهیه نیازهای خود به بازار مراجعه نمایید، بهترین کار نوشتن اقلام مورد نیازتان است و حتی می توانید قیمت حدودی آن ها را نیز تعیین کنید تا بهتر بتوانبد هزینه هایتان را مدیریت کنید.
نوشتن خرید ها این مزیت را نیز دارد که خرید کالایی از قلم نمی افتد و هم به خاطر یک یا دو چیز کوچک دوباره به بازار نمی روید و هم از خرید کالاهای غیر ضروری و تکراری در امان خواهید بود.


از همراهانی محجوب و با وقار استفاده کنید

برای رفتن به بازار با کسانی همراه شوید که حجب و حیای لازم را رعایت کنند. از همراهی با کسانی که نه تنها پوشش مناسبی ندارند و نگاه های آلوده را به سمت خود جلب می کنند بلکه رفتارهایی دور از حیا و عفاف دارند که طمع بدلان را به خود جلب می کنند، بپرهیزید. چرا که همراهی با این افراد سبب می شود که شما نیز در معرض گمان بد دیگران قرار بگیرید.

۲

هر خجالتی حیا و هر حیایی خجالت نیست

سبک زندگی اسلامی

هر خجالتی حیا و هر حیایی خجالت نیست

هر خجالتی حیا و هر حیایی خجالت نیست

شاید تا به حال، تجربه کرده باشیم و یا دیده باشیم که کسی اهل نماز است؛ امّا در برخی از اجتماعات از خواندن نماز، شرم می‌کند و یا ممکن است کسی اهل حجاب باشد و آن را دوست داشته باشد؛ امّا در برابر دیگران از باحجاب بودن خود خجالت بکشد. همچنین ممکن است کسی اهل عفّت باشد؛ امّا در برابر دیگران از این که مثلا با جنس مخالف ارتباط ندارد خجالت می کشد. در همه این موارد نوعی از کمرویی وجود دارد، اما کم رویی که به حیای مثبت تعبیر نمی شود. بلکه حیا یعنی خودداری از انجام دادن کارهای قبیح؛ امّا اگر کسی به خاطر دیگران و در مقابل آنان آنچه را نیک است ترک کند، کم‌رویی نامیده می‌شود. کم‌رویی، یعنی شرم کردن از کار نیک.
همان گونه که تعبیر «فعل قبیح» در تعریف حیا دو شاخه داشت (انجام دادن قبیح و ترک کار نیک) تعبیر «فعل نیک» هم در تعریف کم رویی دو شاخه دارد” انجام دادن کار نیک و ترک کار قبیح”. بنابراین حیا، یعنی شرم از انجام دادن فعل قبیح و کم‌رویی، یعنی شرم از انجام دادن کار نیک. نتیجه حیا، خودداری از انجام دادن کار قبیح است و نتیجه کم‌رویی، خودداری از انجام دادن کار نیک.

تفاوت حیا با کم رویی

گاهی حیا به عنوان کم‌رویی معرّفی می‌شود و بار ضدّ ارزشی کم‌رویی بر آن حمل می‌گردد و حتّی ممکن است فرد را نسبت به رفتاری که ناشی از حیا و نه کم‌رویی است متنفّر سازد. مثلاً ممکن است به دختر جوانی که از ارتباط با جنس مخالف، خودداری می‌کند برچسب کم‌رویی زده شود، حال آن که این رفتار ناشی از حیاست، نه کم‌رویی. به نظر می‌رسد که این امر در صدر اسلام نیز وجود داشته است. با ظهور اسلام و مطرح شدن حیا برخی افراد رفتارهای حیامند دیگران را حمل بر کم‌رویی می‌کردند. روزی گروهی نزد رسول خدا آمدند و گفتند: «کم‌رویی، فلانی را فاسد کرده است.» آنان تصوّر می‌کردند رفتار او ناشی از کم‌رویی است و کم‌رویی نیز مایه فساد است. به همین جهت، از رسول خدا چاره‌جویی کردند. رسول خدا متوجّه اشتباه آنان شد و به آنان متذکّر شد که این حیاست و حیا از آموزه‌های اسلام است و بی‌حیایی، از پستی انسان است.(۱) در روایت دیگری آمده که حضرت به آنان فرمود: «حیا، کسی را فاسد نمی‌کند. اگر می‌گفتید حیا او را اصلاح کرده، درست گفته بودید.»(۲)
بنابراین، باید مرز میان این دو را تشخیص داد تا از اشتباه جلوگیری شود. برای این کار نخست باید فعل قبیح را به درستی شناخت تا کارهای نیک قبیح ارزیابی نشوند. بدین منظورباید ملاک شرع را در مورد فعل قبیح مورد توجّه قرار داد و قبیح شرعی را شناخت. همچنین باید ملاک عُرف را مورد توجّه قرار داد و قبیح عرفی را نیز شناخت. البته در قبیح عرفی لازم است اموری مورد پذیرش قرار گیرند که مخالف شرع نباشند. عرف اگر مخالف شرع بود و آنچه را شرعْ قبیح دانسته بود جایز شمرد، مورد توجّه قرار نمی‌گیرد. قلمرو عرف در خارج از قلمرو شرع است و محدود به آداب اجتماعی می‌گردد. همچنین باید فعل نیک را نیز با معیار شرع و عرف به خوبی شناخت تا قبیح ارزیابی نشوند. در صورت شناخت صحیح فعل قبیح و فعل نیک تمیز حیا از کم‌رویی آسان می‌گردد و مغالطه و اشتباه‌اندازی در آن، راه پیدا نمی‌کند. در این صورت کارهایی که مطابق حیاست، کم‌رویی ارزیابی نمی‌شوند و کارهایی که مطابق کم‌رویی هستند حیا ارزیابی نمی‌گردند.

مفاهیم اصلی کم‌رویی

کم‌رویی نیز مانند حیا دارای چهار مفهوم اصلی است. این مفاهیم چهارگانه عبارت انداز: فعل نیک، شخص کم‌رو، حضور و نظارت و خودداری و بازداری.
در این نوشتار این چهار مفهوم را به طور مختصر، بررسی می‌کنیم:


۱- فعل نیک

موضوع شرم در بحث حیا، فعل قبیح بود و شخص باحیا از انجام دادن فعل قبیح خودداری می‌کرد؛ امّا در این جا موضوع کم‌رویی«فعل نیک» است که تفاوت حیا و کم‌رویی در آن نهفته است. شخص باحیا از انجام دادن فعل قبیح شرم می‌کند و لذا کارش یک ارزش محسوب می‌شود؛ امّا فرد کم‌رو از فعل نیک شرم می‌کند و لذا کارش ضدّ ارزش به شمار می‌رود. در برخی روایات از دو واژه «خیر» و «حق» استفاده شده است. شرم از (اِبراز) حق کم‌رویی است. وقتی رسول خدا از علی علیه‌السلام خواست تا یکی از فضایل خود را برای ابوبکر و عمر بیان کند، ایشان خجالت کشید و گفت: «أستحیی یا رسول اللّه؛ شرم دارم، ای رسول خدا!» رسول خدا به ایشان فرمود: «حَدِّثهُما إنَّ اللّه‌َ لایَستَحیی مِنَ الحَقِّ. به آنان بگو خداوند از آنچه حقّ است، شرم نمی‌کند.»(۳)
امام سجّاد علیه‌السلام نیز در بیان ویژگی‌های مؤمن، به کار خیر اشاره کرده و فرموده‌ است که مؤمن کار خیر را نه به خاطر ریا انجام می‌دهد و نه به خاطر کم‌رویی ترک می‌کند.(۴) همان گونه که می‌بینیم در این دو کلام حکیمانه، موضوع کم‌رویی، «فعل حق» و «فعل خیر» دانسته شده است.


۲- فرد کم رو

فرد کم‌رو به دلیل‌ویژگی‌هایی که دارد، هنگام مواجهه با «فعل نیک» از حاضران شرم می‌کند و دست می‌کشد. در کم‌رویی، صحبت از این نیست که شخص اعتقادی به درست بودن فلان عمل ندارد؛ بلکه بحث از این است که فلان کارِ درست را به خاطر دیگران، ترک می‌کند و انجام دادن آن را در جمع آنان نادرست می‌پندارد. ممکن است شخص کم‌رو در وضعیت دیگری به انجام دادن آن کار مبادرت کند؛ ولی اکنون و در حضور این جمع قادر به انجام دادن آن نیست. بنابراین علّت ترک فعل نیک بی‌اعتقادی فرد نسبت به آن نیست؛ بلکه علّت آن ناتوانی فرد در انجام دادن کارهایی است که ممکن است برخلاف خواست دیگران باشد. به همین جهت است که در روایات، از کم‌رویی به عنوان حیای ضعف یاد شده است. آنچه فرد کم‌رو را به این کار وا می‌دارد ضعف و ناتوانی اوست. امام صادق علیه‌السلام فرمود: «الحیاء علی وجهین؛ فمنه ضعف ومنه قوّه وإسلام وإیمان؛ حیا بر دو گونه است: یکی حیای ضعف است و دیگری حیای قدرت و اسلام و ایمان».(۵)


۳_حضور و نظارت

قوام هر حیایی (چه مثبت و چه منفی) بسته به حضور ناظران و درک نظارت آنان توسط فرد کم‌روست. آنچه در این جا باید بدان اشاره کرد، این است که در صورتی یک حضور و نظارت به حیای منفی و کم‌رویی منجر می‌شود که میان فعل نیک و باورهای حاضران و ناظران، اختلاف وجود داشته باشد. اگر کسی بخواهد کار مثبتی انجام دهد و هیچ کس حضور نداشته باشد و یا اگر حضور دارد، موافق انجام دادن آن کار باشد، در چنین فرضی کم‌رویی شکل نمی‌گیرد. وقتی کم‌رویی شکل می‌گیرد که:
◄ اولاً: کسانی حضور داشته باشند و یا دستِ کم، تصوّر شود که وجود دارند.
◄ ثانیا: از دیدگاه آنان فعل مورد نظر، قبیح شمرده شود و یا دستِ کم، تصوّر شود که انجام دادن این کار نزد آنان قبیح است.
قبیح بودن کار نزد ناظران، فشار سنگینی را بر فرد وارد می‌سازد. این یک اصل است که حضور موافقان یک کار فضایی را ایجاد می‌کند که به تسهیل کار می‌انجامد و حضور مخالفان، سبب ایجاد مانع می‌گردد. به همین جهت کسی که اهل عبادت است، در جمع عبادت‌کنندگان به راحتی وظایف عبادی خود را انجام می‌دهد؛ امّا ممکن است برای انجام دادن همین کار در جمع افرادی که موافق آن نیستند، با مشکل روبه رو شود و یا کار، به سختی صورت پذیرد. البته صِرف سخت شدن کار برای فرد به معنای کم‌رویی وی نیست. ممکن است کسی به خاطر انجام دادن فرایض دینی، مورد تمسخر و آزار و اذیّت دیگران قرار بگیرد؛ امّا دست از کار خود نکشد. رسول خدا و علی علیه‌السلام و خدیجه علیهاالسلام در آغاز اسلام، به تنهایی در مسجد الحرام نماز می‌خواندند و همه آزارها و فشارهای روانی را تحمّل می‌کردند؛ امّا از کار خود خجالت نمی‌کشیدند. افرادی که کم‌رو نیستند، از هیچ سرزنشی نمی‌ترسند(۶) و به خاطر هیچ نکوهشی، دست از کار درست خویش نمی‌کشند. بنا بر این، صِرف وجود مخالفت و حضور مخالفان ، موجب کم‌رویی نمی‌شود. آنچه این حضور را به عاملی برای کم‌رویی تبدیل می‌کند ضعف و ناتوانی فرد در تحمّل فشار روانی حاضران و مخالفت‌های آنان است. وقتی یک انسان ضعیف النفس در برابر دیدگان سرزنشگر مخالفان قرار گیرد و توان مقاومت در برابر آن را نداشته باشد، کم‌رویی به وجود می‌آید و فرد را از انجام دادن کار، باز می‌دارد.


۴_باز داری و خودداری

وقتی عوامل سه گانه یادشده پدید آمدند، پدیده بازدارندگی به وجود می‌آید. اگر انسانی که ضعف شخصیت دارد بخواهد کار مثبتی انجام دهد، ولی فرد یا افرادی حضور داشته باشند که آن کار را نپسندند و او را بر این کارْ سرزنش کنند، و یا اگر خود فرد، انجام دادن فلان کار درست را نزد آنان قبیح بداند، در چنین فضایی انصراف از انجام دادن کار و خودداری از آن به وجود می‌آید. در بحث حیا مسئله‌ای به نام «مهار کردن نفس» وجود دارد؛ ولی در این جا چنین تعبیری صحیح نیست. در کم‌رویی حضور دیگران سبب مهار شدن نفس نمی‌شود؛ بلکه عاملی برای آزادی نفس امّاره می‌گردد. در کم‌رویی بازدارندگی هست؛ امّا کنترل نفس نیست. مثلاً کسی که می‌خواهد نماز بخواند، ولی به دلیل خجالت کشیدن از دیگران، آن را ترک می‌کند آیا با این کار نفس خود را مهار کرده است و یا به کمک نفس امّاره آمده و از بروز یک کار شایسته، جلوگیری کرده است؟! و یا کسی که اهل حجاب است، ولی از رعایت حجاب در جمع برخی افراد، خودداری می‌کند،آیا نفس خود را کنترل کرده است؟ کسی که اهل فلان کار خلاف نیست، ولی در جمعی قرار گرفته که به خاطر حضور آنان، حس می‌کند نمی‌تواند از انجام دادن آن خودداری کند، آیا نفس خود را مدیریت کرده است؟ یا این که چون نتوانسته آن را مدیریت کند، مجبور است تن به کاری دهد که موافق آن نیست؟پس می توان نتیجه گرفت که هر کرویی تعبیر به حیا نمی شود و حیا کردن فرد در انجام امور مختلف ، کم رویی و خجالت نیست.

◄ منبع:
پژوهشی در فرهنگ حیا_عباس پسندیده

◄ پی نوشت:
۱_«جاء قوم إلی نبی اللّه صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بصاحبهم فقالوا: یا نبی اللّه! إنّ صاحبنا هذا قد أفسده الحیاء ! فقال النبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: إنّ الحیاء من شرایع الاسلام وإنّ البذاء من لؤم المرء؛ گروهی همراه با کسی خدمت پیامبر رسیده و گفتند: ای پیامبر خدا ! حیا ، این همراه ما را فاسد کرده است! پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود : حیا از آیین اسلام است و بی‌حیایی از پستی فرد است». (المعجم الکبیر، ج۱۰، ص ۲۱۴، ح ۱۰۵۰۶؛ بحار الأنوار، ج۷۱، ص۳۲۹)
۲_ «قالوا: یا رسول اللّه! إن حارثه بن النعمان أفسده الحیاء! فقال رسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: لایفسد الحیاء ولکن لو قلتم أصلحه الحیاء لصدقتم؛ گفتند: ای رسول خدا! حیا حارثه بن نعمان را تباه کرده! رسول خدا فرمود: حیا، تباه نمی‌سازد؛ و اگر می‌گفتید حیا او را اصلاح کرده، هر آینه راست گفته بودید». (مکارم الأخلاق، ابن ابی الدنیا، ص ۳۶ ، ح ۷۸ ؛ کنزالعمّال ، ج ۳ ، ص ۱۲۷ ، ح ۵۷۹۹)
۳_ مناقب علیّ ، ابن مغازلی ، ص ۹۵ ، ح ۱۳۹ ؛ العمده ، ابن بطریق ، ص ۳۷۵ ؛ بحار الأنوار ، ج ۳۹ ، ص ۱۱۸
۴_ «المؤمن … لایعمل شیئا من الخیر ریاءً ولایترکه حیاءً» . (الکافی ، ج ۲ ، ص ۲۳۱ ؛ الأمالی ، صدوق ، ص ۵۸۲ ؛ تحف العقول ، ص ۲۸۰ ؛ بحار الأنوار ، ج ۶۷ ، ص ۲۷۰)
۵_(تحف العقول ، ص ۴۱۸)
۶_«وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَهَ لاَلـءِمٍ ؛ و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی‌ترسند» . (مائده : آیه ۵۴)

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)