جستجو
بایگانی
- آذر ۱۴۰۳ (۵)
- آبان ۱۴۰۳ (۷)
- مهر ۱۴۰۳ (۹)
- شهریور ۱۴۰۳ (۸)
- مرداد ۱۴۰۳ (۴)
- تیر ۱۴۰۳ (۱۴)
- خرداد ۱۴۰۳ (۲۰)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۲۲)
- فروردين ۱۴۰۳ (۲۴)
- اسفند ۱۴۰۲ (۳۰)
- بهمن ۱۴۰۲ (۲۵)
- دی ۱۴۰۲ (۲۶)
- آذر ۱۴۰۲ (۸)
- آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
- مهر ۱۴۰۲ (۹)
- شهریور ۱۴۰۲ (۲)
- مرداد ۱۴۰۲ (۷)
- تیر ۱۴۰۲ (۴)
- خرداد ۱۴۰۲ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۱۲)
- فروردين ۱۴۰۲ (۱۴)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱۷)
- بهمن ۱۴۰۱ (۲۰)
- دی ۱۴۰۱ (۲۷)
- آذر ۱۴۰۱ (۱۶)
- آبان ۱۴۰۱ (۱۷)
- مهر ۱۴۰۱ (۱۵)
- شهریور ۱۴۰۱ (۱۷)
- مرداد ۱۴۰۱ (۱۰)
- تیر ۱۴۰۱ (۱۱)
- خرداد ۱۴۰۱ (۱۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱۹)
- فروردين ۱۴۰۱ (۹)
- اسفند ۱۴۰۰ (۴)
- بهمن ۱۴۰۰ (۱۰)
- دی ۱۴۰۰ (۱۱)
- آذر ۱۴۰۰ (۸)
- آبان ۱۴۰۰ (۱۰)
- مهر ۱۴۰۰ (۱۲)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱۰)
- مرداد ۱۴۰۰ (۹)
- تیر ۱۴۰۰ (۸)
- خرداد ۱۴۰۰ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۹)
- فروردين ۱۴۰۰ (۹)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۹ (۲۴)
- دی ۱۳۹۹ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۹ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۹ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۹ (۱۶)
- شهریور ۱۳۹۹ (۱۴)
- مرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۹)
- خرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۹ (۱۶)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۸ (۱۹)
- دی ۱۳۹۸ (۴۲)
- آذر ۱۳۹۸ (۱۴)
- آبان ۱۳۹۸ (۱۴)
- مهر ۱۳۹۸ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۱۷)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- خرداد ۱۳۹۸ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۲)
- دی ۱۳۹۷ (۲۱)
- آذر ۱۳۹۷ (۶)
- آبان ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۵)
- شهریور ۱۳۹۷ (۳)
- مرداد ۱۳۹۷ (۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۵)
- خرداد ۱۳۹۷ (۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۳)
- فروردين ۱۳۹۷ (۹)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۶ (۲۳)
- دی ۱۳۹۶ (۷)
- آذر ۱۳۹۶ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۶ (۱۶)
- مهر ۱۳۹۶ (۵)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۵)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱۶)
- تیر ۱۳۹۶ (۳۰)
- خرداد ۱۳۹۶ (۳۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۲۶)
- فروردين ۱۳۹۶ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶۰)
- بهمن ۱۳۹۵ (۵۱)
- دی ۱۳۹۵ (۵۸)
- آذر ۱۳۹۵ (۴۵)
- آبان ۱۳۹۵ (۵۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۹۳)
- شهریور ۱۳۹۵ (۷۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۷۵)
- تیر ۱۳۹۵ (۷۰)
- خرداد ۱۳۹۵ (۵۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۸۸)
- فروردين ۱۳۹۵ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۴ (۴۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۷۳)
- دی ۱۳۹۴ (۱۰)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۵)
- مهر ۱۳۹۴ (۲)
- شهریور ۱۳۹۴ (۴)
- مرداد ۱۳۹۴ (۶)
- تیر ۱۳۹۴ (۱۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۸)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲۸)
- دی ۱۳۹۳ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۳ (۵۶)
نويسندگان
- سرباز ولایت (2407)
پربحث ترين ها
-
-
کاریکاتور:: حجاب یا بی حجاب؟
۹۳/۰۹/۱۰ -
-
نـامـه ای بـرای خـواهـرم !
۹۵/۰۱/۱۶ -
لطفا قیمت این تصاویر را مشخص کنید
۹۵/۰۱/۲۴ -
-
عملی لذت بخش اما دردناک!
۹۵/۰۱/۱۴ -
-
-
آخرين نظرات
پيوندها
۴۰ مطلب با کلمهی کلیدی «جنگ ودفاع مقدس» ثبت شده است
رازسجدههای طولانی حاجآقاابوترابی درس اخلاقی که سیدالاسرابه صلیب سرخ وافسرعراقی داد
زندگی به سبک شهدا جنگ ودفاع مقدس
۲ روایت از سید آزادگان؛ راز سجدههای طولانی حاجآقا ابوترابی/ درس اخلاقی که «سیدالاسرا» به صلیب سرخ و افسر عراقی داد
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد معروف به سیدالاسرا و رهبر فکری و دینی اسرا در دوران دفاع مقدس بود؛ کسی که با رفتار و شخصیت بزرگ خود علاوه بر اسرای ایرانی، نگهبانان بعثی را نیز تحت تاثیر خود قرار داد. او در دوران دفاع مقدس به اسارت نیروهای بعثی درآمد و سالها در اردوگاههای صدام به انجام فعالیتهای فرهنگی پرداخت و در میان اسرا به «سید آزادگان» معروف شد.
وی به همراه پدرش در سال ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) بر اثر سانحه رانندگی درگذشت.
حجت الاسلام عالی آزاده، برادر شهید و امام جمعه موقت تبریز درباره شخصیت عارفانه سید آزادگان اظهار داشت: قسمت شد در اردوگاه تکریت او را ببینم. حاج آقا جایگاه معنوی خاصی داشت. سجدههای طولانی او را در زمان اسارت دیده بودم و برایم جای سوال داشت و مبهم بود. قسمت شد تا بعد از اسارت روزی او را در تبریز ببینم. برایم تعریف کرد که در نجف محضر شیخ عباس قوچانی تلمذ میکرد، کسی که از هم ردیفان آیت الله بهجت و دیگر بزرگان بود. تازه آنجا فهمیدم عبادتهای خالصانه و سجدههای طولانی ایشان از کجا سچشمه میگیرد. فهمیدم زمانی که در نجف بود ارتباط قلبی با شاگردان آیت الله قاضی داشت و خودش از عرفای پنهان بود.
وی افزود: حاج آقا بسیار به فکر ایثارگران و آزادگان بود و تلاشهای زیادی کرد و تا آخر عمرش این جهاد را ادامه داد.
محمدباقر علیی از آزادگان دوران دفاع مقدس در خاطرهای از حاج آقا ابوترابی گفت: در یکی از روزهای اسارت افسرا عراقی حاج آقا ابوترابی را خیلی شکنجه کردند. از صلیب سرخ آمدند پیش حاج آقا وهرچه از او پرسیدند ایشان چیزی از شکنجهها نگفت، با اینکه سینهاش از شدت شلاق چاک چاک شده بود. فهمیدیم اردوگاه او را خواسته و پرسید چرا مقابل صلیب سرخ اعتراضی نکرده است. ایشان گفته بود صلیب سرخ مسیحی است ما و شما مسلمانیم کجای اسلام میگوید یک مسلمان از یک مسلمان دیگر پیش مسیحی شکایت کند، معلوم است چنین کار نمیکنم.
وی افزود: همین اتفاق باعث شد تا هفتهای یک یا دو روز فرمانده عراقی حاج آقا ابوترابی را به دفترش دعوت میکرد تا حاج آقا او را موعظه کند و درس اخلاق بدهد، که چقدر این کار روی اخلاقش تاثیر گذار بود.
نماهنگ | خرمشهرها در پیش است
بانک فیلم رهبری انقلاب نمآهنگ جنگ ودفاع مقدس
نماهنگ | خرمشهرها در پیش است
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب و به مناسبت سوم خرداد، سالروز فتح خرمشهر، نماهنگ «خرمشهرها در پیش است» را منتشر میکند.
نماهنگ: نماهنگ | خرمشهرها در پیش است
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
روایتی از انفجار ماشین حامل «حاج قاسم سلیمانی» از زبان خودش
زندگی به سبک شهدا جنگ ودفاع مقدس
روایتی از انفجار ماشین حامل «حاج قاسم سلیمانی» از زبان خودش
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات «فتح المبین» با موفقیت سربازان امام خمینی (ره) به پیروزی رسید و سهم یاران حاج قاسم سلیمانی در این حماسه بزرگ، تصرف عمق استراتژیک دشمن در دشت عباس بود.
با سقوط این جبهه و عدم توان لشکر ۱۰ زرهی عراق در مقابل هجوم عاشقان ثارالله (ع)، دشمن از جادهای که به تنگه ابوغریب و چم سری میرسید، عقبنشینی کرد. آن زمان فرمانده تیپ، بسیجیوار به تعقیب دشمن سراپا مسلح پرداخت که روایت آن از زبان سردار سلیمانی شنیدنی است و در ادامه آمده است.
«اولین بار یک استیشن به ما داده بودند و اولین ساعتی بود که سوار این ماشین شدیم. من به اتفاق مهدی کازرون و سید غضنفر تهامی که بیسیمچی من بود و حسن داناییفر که آن روز به انتقاد شهید زینالدین، مسئولیت اطلاعات از شاوریه تا عین خوش را داشتند، مسئولیت آمادگی و اطلاعاتی محور دشت عباس و عین خوش را به عهده داشت.
چهار نفری داخل ماشین نشستیم و جلوتر از نیروها حرکت کردیم، برای اینکه خودمان را به دشمن برسانیم. روی همان جاده خاکی از ارتفاعات به طرف پایین میرفتیم که روی نقشه به تنگه ابوغریب میرسید. راه افتادیم و از دور تاسیسات چاه نفت را دیدیم و یقین کردیم که به طرف ابوغریب میرویم. رسیدیم به چاههای نفت؛ چهاز تا پنج نفر عراقی جامانده بودند که آنها را اسیر کردیم و یک نفر را کنار اینها گذاشتیم و خودمان ادامه دادیم که برویم به طرف تنگه ابوغریب.
وقتی مقابل تنگه رسیدیم، ارتفاعات از دو طرف میآمد و جاده از وسط ارتفاعات عبور میکرد. به محض اینکه حسن خواست بگوید تنگه ابوغریب، انتهای ستون عراقیها مشغول عبور کردن شد و ما هم آن موقع جوان بودیم و زیاد اعتنایی نمیکردیم و به سرعت پشت سرستون تانک میرفتیم که خودمان را برسانیم به آن ستون تانک؛ یک ماشین تنها بودیم، همین که گفتیم تانک، یک انفجار عظیمی رخ داد.
ماشین رفته بود روی مین ضد خودرو، مین منفجر شد. تمام ماشین تکه تکه شد. عکس ماشین هست، توی تکههای ماشین ما چهار نفر در هوا معلقزنان افتادیم روی زمین و واقعا عجیب بود. اگر عکس ماشین را ببیند، غیرقابل تصور است که در این ماشین کسی زنده بماند.
حسن نصف سر پایش قطع شد، من صورتم سوخت، ترکش ریز به صورتم خورد، مهدی پایش زخمی شد و عمده ما زخمهای کوچکی برداشتیم؛ درحالی که حداقل زخم آن صحنه باید قطع شدن پای کامل باشد. هیچکس تصور نمیکرد ما زنده باشیم.
با انفجار این ماشین هم زمان پشت سر تعقیب ما، از جاده آسفالت احمد متوسلیان با ماشین رسید و قبل از آن یک آمبولانس برای نجات ما آمد که رفت روی مین و همه سرنشینان آن شهید شدند. بعد بچهها رسیدند و ما را منتقل کردند به بیمارستان دزفول و این آخرین روز عملیات فتح المبین بود.»
مادران و همسران شهدا، مجاهدان خاکریز دوم
بانک فیلم معروف نیوز رهبری انقلاب نمآهنگ جنگ ودفاع مقدس
مادران و همسران شهدا، مجاهدان خاکریز دوم
«شهدا پیشرو و پیشگام بودند و سنگر دوم، خانوادههای شهیدان و دیگر ایثارگران. رفتند جلو، مانعها را از سر راه برداشتند و توانستند یک ملتی را که چند قرن او را به بیحالی و تسلیم در مقابل زورگویان عادت داده بودند، تبدیل کنند به این ملت بانشاط، سرافراز، پرافتخار و با عزم و ارادهی مستحکم و راسخ. این کار را شهدای ما کردند؛ این کار را رزمندگان ما کردند؛ این کار را جانبازان ما کردند؛ این کار را استقامت آزادگان ما در زندانهای دشمن کرد؛ این کار را شما خانوادههای شهدا کردید. حق شما بر گردن ایران و ایرانی تا ابد باقی است و تاریخ ایران باید نسبت به خانوادهی شهدا، حقگذاری کند.»
به همین مناسبت، بخش زن، خانواده و سبک زندگی KHAMENEI.IR (ریحانه) در نماهنگ «سنگر دوم» به بازخوانی این بیانات رهبر انقلاب میپردازد.
نماهنگ: نماهنگ | سنگر دوم
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 61.8 MB
کیفیت متوسط و فرمت Mp4 و با حجم 21.4 MB
رهبر انقلاب اسلامی نقش خانوادههای شهدا را در مجاهدتهای شهیدان، نقشی کلیدی میدانند. این نقش مهم که شامل مسائلی چون: تربیت خانوادگی، صبر مادران و همراهی همسران است را ایشان «خاکریز دوم» نامیدهاند.
بخش زن، خانواده و سبک زندگی (ریحانه) پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گزیده بیانات زیر این نقش اساسی را بازخوانی کرده است:
تنها شهید در حال مجاهدت نیست
وقتی یک جوان به جبهه می رود و در راه خدا مجاهدت می کند، پشتِ سر او، مادر و پدر و همسر و فرزندانش قرار دارند. پس، او یک نفر نیست که مشغول مجاهدت است. هنگامی که یک جوان، جانش را بر کف دست می گیرد و به میدان جنگ می رود، در واقع پدر و مادرِ او هم جهاد می کنند. وقتی ملتی در مقابل تحمیل زورگویان دنیا میایستد، وقتی جوانان این کشور اعلام می کنند که محتاج به بیگانگان نیستند و حاضرند خودشان کشورشان را بسازند و آباد کنند، معنایش این است که در این جهاد مقدّس و بزرگ، مرد و زن باهم شریکند. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
خانواده شهدا؛ خاکریز دوم
من بارها با همه وجود و از ته دل به بازماندگان شهدا عرض کردهام، دعا کنیم خدا ما را با عزیزان و شهدای شما محشور کند؛ این ها هستند که پیش خدا مقام دارند. عزیزان شما به بهترین دستاوردی که یک انسان ممکن است دست پیدا کند، دست پیدا کردند. البته اجر شما هم بلافاصله پشت سر اجر شهید قرار دارد. بارها من گفتهام، خاکریز شهدا در مقابل دشمنان دین و حقیقت، خاکریز اوّل است؛ خاکریز دوم، خانوادههای شهدایند. پشت سرِ آنها شما هستید. این رنج های شما و این فراق ها و غصّهها و محرومیت از دیدن و احساس کردن حضور عزیزانتان، پیش خدای متعال اجر دارد. خدای متعال به خانوادههای شهیدان اجر بسیار بزرگی می دهد؛ بخصوص که آنها ناسپاسی هم نکردند. در تمام طول جنگ، خانوادههای شهدا با سرافرازی، آنچنان از شهادت عزیزشان سخن گفتند که دیگران را هم تشویق کردند تا جوانانشان را به میدان شهادت بفرستند. ۱۳۸۰/۰۸/۲۰
نقش مادران شهدا در جنگ
مادر، مادر شهید، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید؛ شوخی نیست؛ اینها به زبان آسان میآید. بچهی انسان سرما میخورد، دو تا سرفه میکند، چقدر نگران میشویم؟ یک بچهی انسان برود کشته بشود، دومی برود کشته بشود، سومی برود کشته بشود؛ شوخی است؟ و این مادر با همان احساسات مادرانهی سالم و جوشان و پرفوران، آنچنان نقشی ایفاء کند که صد تا مادر دیگر تشویق بشوند بچههاشان را بفرستند میدان جنگ. اگر این مادرها آن وقتی که جنازهی بچههاشان میآمد یا حتّی نمیآمد، آه و ناله میکردند، گله میکردند، یقه چاک میزدند، اعتراض به امام و اعتراض به جنگ میکردند، مطمئناً جنگ در همان سالهای اول و در همان مراحل اول زمینگیر میشد. نقش مادران شهدا این است. ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
شأن مادر شهید
یک وقت به خانهی شهیدی رفته بودم. مادر شهید در خانه بود اما پدرش حضور نداشت. برخی از همسایهها هم آمده بودند و آنجا حضور داشتند. پرسیدم بقیهی اعضای خانواده کجایند؟ مادر شهید گفت: «ما کس دیگری نداریم. دو فرزند پسر داشتم، که هر دو شهید شدند.» بعد افزود: «همسرم تاب نمیآورد در خانه بماند؛ به کوچه و خیابان میرود و من در خانه تنها میمانم!» نمیشود گفت که شأن چنین مادری از دو شهیدش کمتر است. واقعاً خیلی عظمت دارد! ۱۳۷۱/۰۱/۲۵
همچون حضرت زینب (س)...
من مادران شهدائی را زیارت کردم که بجد و با صدق واقعی می گفتند اگر ما ده تا فرزند هم داشتیم، حاضر بودیم در راه خدا بدهیم؛ دروغ نمی گفتند. من مادران و پدرانی را ملاقات کردم که احساس عزت و افتخار می کردند، به خاطر اینکه فرزندانشان در راه خدا شهید شدند. البته حق هم با آنهاست، عزت و افتخار است؛ همان طوری که عمهی ما زینب کبری (سلام الله علیها) فرمود: «ما رأیت الّا جمیلا»؛ جز زیبائی ندیدم. حادثهی کربلا چیز کوچکی است؟ این چشم خدابین، از این حادثه، از این خونهای ریخته شده، از این مصیبت سنگین، یک حقیقت زیبا مشاهده می کند؛ «ما رأیت الّا جمیلا». من خانوادههای بسیاری را دیدم که همین احساس زینب کبری در آنها هم بود؛ آنها هم می گفتند: «ما رأینا الّا جمیلا». این هاست که به یک ملت اقتدار می دهد؛ این هاست که اعتماد به نفس را در یک ملت به وجود میآورد؛ این هاست که تهدیدهای قدرت های مادی دنیا، عربدههای مستانهی دولت های متجاوز و مستکبر دنیا دل آنها را نمی لرزاند. ۱۳۸۹/۰۷/۲۸
مادر شهید قرصتر و محکمتر از پدر
شماها بحمدالله این سرمایهی عظیم را جمع کردهاید. البته آسان هم جمع نکردهاید. دو فرزند، سه فرزند و یا یک فرزند در این راه دادهاید. واقعاً اینها مثل افسانه است. بسیار شکوهمند و با عظمت است. و خدا به شما صبر داد؛ بخصوص به مادران صبر داد. ... من غالباً مادران را بهتر از پدران دیدهام. بنده، به خانهی شهدا زیاد میروم. شاید صدی هشتاد و بلکه بیشتر، خانمی که مادر شهید است، قرصتر و محکمتر و قویتر و روشنتر از آقایی است که پدر شهید است! ۱۳۷۱/۰۱/۲۵
واقعیت زنانه جامعه ما
این همه همسران شهدا، همسران جانبازان، مادران شهیدان، بازماندگان برجستهی کسانی که رفتند جانشان را در راه خدا دادند و این ها با ارادهی محکم، عزم راسخ و با صبر، هر انسانی را در مقابل خودشان خاشع و خاضع می کنند. بنده که حقیقتاً هروقت با این زنان برجسته مواجه می شوم، در مقابل آن ها احساس خضوع می کنم. بنده زیاد برخورد می کنم با مادران شهیدان، با همسران شهیدان، با همسران جانبازان: این بانوی فداکاری که یک عمر زندگی خودش را می گذارد برای مدیریّت کردن و بهبود بخشیدن به زندگی یک معلول و جانباز، برای خاطر خدا؛ این چیز کوچکی نیست، اینها به زبان آسان است. آن مادری که دو فرزند، سه فرزند، چهار فرزند را در راه خدا داده و همچنان محکم ایستاده، به ما سفارش می کند که بایستید؛ محکم باشید! انسان واقعاً در مقابل اینهمه عظمت احساس خشوع می کند. اینها واقعیّت های زنانهی جامعهی ما است که بسیار افتخارآمیز و مهم است. خب بحمدالله این، آن بخش روشن و درخشان مسئلهی زن در کشور [است]. ۱۳۹۳/۰۱/۳۰
پسرم فدای سرتان!
«من شاید این خاطره را بارها گفته باشم... در یکی از شهرها که زمان ریاست جمهوری رفته بودم. بعد که سخنرانی کردم و برگشتم بیایم، مردم دوروبر ما اجتماع کرده بودند و اظهار محبّت میکردند، من هم میرفتم طرف ماشین که سوار بشوم، شنفتم که یک خانمی از پشت سر در وسط جمعیّت مرتّب صدا می زند و اسم بنده را میآورد. فهمیدم کار مهمّی دارد؛ ایستادم. گفتم بگذارید این خانم بیاید ببینم چهکار دارد که در این جمعیّت اینجور داد می کشد. آمد جلو، گفت که آقا پسر من اسیر شده بود - به نظرم، حالا درست یادم نیست، شاید گفت تنها پسرم؛ احتمال می دهم گفت تنها پسرم - چند روز پیش اطّلاع پیدا کردم که در اسارتگاه شهید شده؛ به امام بگویید که - شاید مثلاً به این تعبیر، حالا جزئیّاتش یادم نمانده، البتّه یادداشت کردهام، بارها هم گفتهام - فدای سرتان؛ و اگر باز هم پسر داشته باشم، باز هم میفرستم. این پیغامی بود که یک مادر [شهید گفت]. ببینید این روحیّه را! من آمدم به امام این را عرض کردم، امام گریهاش گرفت؛ از شنیدن این سخن و این احساس، اشک به چشم امام آمد. این روحیّهها برای چه کسی بود، برای چه بود؟ جز برای خدا یک چنین چیزهایی را انسان نمی تواند مشاهده کند که مادر دو شهید بچّههایش را خودش ببرد داخل قبر بگذارد و گریه نکند! یا بخواهد از دوروبریهایش که گریه نکنند، بگوید من بچّههایم را در راه خدا دادهام، خوشحال هم باشد؛ اینها آن آرمان است.» ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
زن مگو، مردآفرین روزگار
بارها من این را گفتهام؛ در زیارت خانوادههای شهدا، اغلب اوقات مادران شهید را شجاعتر و مقاومتر از پدران شهید یافتم. مگر محبت مادر را می شود با محبت پدر مقایسه کرد؟ روح لطیف زنانه، آن هم نسبت به جگرگوشه، این را پرورش بدهد، بزرگ کند مثل دستهی گل، بعد راضی بشود که او برود میدان جنگ و به شهادت برسد؛ بعد برای اینکه جمهوری اسلامی دشمنشاد نشود، بر جنازهی او گریه هم نکند! که بنده مکرر به این خانوادههای شهدا گفتم گریه کنید؛ چرا گریه نمی کنید؟ گریه ایرادی ندارد. گریه نمی کردند، می گفتند می ترسیم جمهوری اسلامی دشمنشاد شود. «زن مگو، مردآفرین روزگار». زنهای ما اینهایند؛ امتحان خوبی دادند. ۱۳۹۱/۰۲/۲۳
زینب کبری (س)؛ نسخه اصلی رفتار مادران شهدا
من در هیچ کتاب و هیچ مقتلی ندیدم که این زینب بزرگوار، این عمّه سادات، این عقیله بنیهاشم، وقتی که دو پسر خودش، دو علی اکبر خودش هم در کربلا شهید شدند - یکی «عون» و یکی «محمّد» - عکسالعملی نشان داده باشد؛ مثلاً فریادی کشیده باشد، گریه بلندی کرده باشد، یا خودش را روی بدن آنها انداخته باشد! به نظرم رسید این مادران شهدای زمان ما، حقیقتاً نسخه زینب را عمل و پیاده می کنند! بنده ندیدم، یا کمتر مادری را دیدم - مادر یک شهید، مادر دو شهید، مادر سه شهید - که وقتی انسان او را می بیند، در او ضعف و عجز احساس کند! مادران واقعاً شیر زنانی هستند که انسان میبیند زینب کبری نسخه اصلی رفتار مادران شهدای ماست. ۱۳۷۴/۰۳/۱۹
خانواده شهدا؛ مهمترین ابزار استمرار جهاد
پدران و مادران شهدا، از مهمترین ابزارهای الهی بودند برای اینکه جهاد استمرار پیدا کند؛ برای اینکه ملت شکست نخورد؛ برای اینکه انقلاب در قمار جهانی نبازد و در این مقابلهی جهانی نتوانند آن را از میدان خارج کنند. شما بزرگترین ابزار بودید. نفس امام در شما، در ملت و در جوانان اثر کرد. مسلماً اگر این همه فداکاری، این همه گذشت و این همه عزیمتهای الهی نبود، نفس معصوم هم اثر نمیکرد. این است که من معتقدم آن «کفلین من رحمته» - که در دعاها میخوانید: «و کفلین من رحمتک » - انشاءالله از آن شماهاست و البته باید حفظش کنید. ۱۳۷۱/۰۱/۲۵
پیروزی، برکت ایمان خانواده شهدا
به برکت ایمان شهیدان ما و ایمان شما پدران و مادران و همسران - که شماها هم پشت سر شهدا قرار دارید؛ چون اگر پدر شهید، مادر شهید و همسر شهید با او همدل و همایمان نباشند، او نمی تواند برود بجنگد - توانستید در این مبارزه پیروز شوید. این همان درسی است که باید همواره جلوی چشم ما باشد و به آن نگاه کنیم. ۱۳۸۴/۰۳/۰۳
حرکت زینب گونه در انقلاب ما
انقلاب ما انقلاب زینبی است. از اول انقلاب، زنان یکی از برجستهترین نقش ها را در این انقلاب ایفاء کردند. هم در خود حادثهی بزرگ انقلاب، هم در حادثهی بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگینتر و دردناکتر و تحملطلبتر نبود، یقیناً کمتر نبود. مادری که جوان خودش را، عزیز خودش را، دستهی گل خودش را هجده سال، بیست سال - کمتر، بیشتر - پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ میفرستد، که معلوم نیست حتّی جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟ که خوب، این جوان، با شور و هیجان جوانی، همراه با ایمان و روحیهی انقلابی گری، حرکت می کند و می رود. کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست. بعد هم که جسد او را برمی گردانند، افتخار میکند که بچهی من شهید شده. اینها چیز کمی است؟ این، حرکت زنانه، حرکت زینبگون در انقلاب ما بود. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱
نقش درجه اول در جنگ
در جنگ تحمیلی اگر ... مادران شهیدان و همسران شهیدان ... ایمان خود، صبر خود، ایستادگی خود، معرفت خود و روشنبینی خود در قبال ضایعات جنگ و فداکاری های جوانان و مردان را نشان نمی دادند، جنگ پیروز نمی شد. اگر مادران و همسران شهدا بی صبری نشان می دادند، شوق جهاد در راه خدا و شهادت در دل مردها می خشکید؛ اینگونه نمی جوشید؛ اینگونه به جامعه طراوت نمی داد. در میدان جنگ هم زنان نقش های درجه اوّل را ایفا کردند. اگر در طول انقلاب، وفاداری زنان، عواطف زنان، حضور زنان در میدان های مختلف، در راهپیمایی ها و در انتخابات ها نمی بود، یقیناً این حرکت عظیم مردمی نمی توانست اینگونه شکل پیدا کند و ادامه یابد. این نظر اسلام است، این نظر نظام اسلامی است. ۱۳۷۹/۰۶/۳۰
زن مجاهده فی الله...
همسران شهدا - که جوانان عزیز را تربیت کردند - خیلی باارزشمند. من در شرح حال شهدای شیراز، دیدم که تعدادی از فرزندان شهدای شیراز و استان فارس، رتبههای علمىِ بالا و رتبههای تحقیقىِ بالا به دست آوردهاند. این چه جور به دست میآید!؟ با مجاهدت آن مادر، آن همسر شهید، آن شیرزن و آن مجاهدهی فی اللَّه؛ جهاد او این است: «حسن التّبعل»؛ حسن التّبعل یعنی این؛ یعنی آبروی شوهر را حفظ کردن؛ شخصیت شوهر را حفظ کردن؛ این حسن التّبعل است؛ یک نمونهاش همین است که شوهر رفت در راه خدا؛ بچههایش و جوجههایش را در آغوش رعایت خودشان و با تربیت خودشان آنچنان بزرگ کنند که این ها احساس افتخار کنند و راه شهید را ادامه بدهند. ۱۳۸۷/۰۲/۱۳
خسارت و ضرر نکردید
من به پدران و مادرانی که عزیزان خود را در میدان نبرد طولانی حقّ و باطل در این چند سال از دست دادهاند، به فرزندانی که پدران شهید خود را هرگز ندیدند، به همسرانی که سنگینی فراق همسر و یار و غمخوار خود را تحمّل کردند، عرض میکنم:
عزیزان من! با شهادت عزیزانتان، شما خسارت و ضرر نکردید. عزیزانِ شما اگر از دست شما رفتند، اما در خزانه گرانبهای شهادت الهی، شخصیتشان همچنان محفوظ و حاضر و ناظر است. این زندگی می گذرد و همه کس خواهد رفت؛ اما آن کسی سرافراز است و بُرد کرده است که رفتن او از این دنیا، برای مردم و دین و تاریخ و کشورش دستاوردی داشته باشد. چنین انسانی است که خدای متعال او را از ملائکه هم بالاتر دانسته است. ۱۳۸۰/۰۸/۲۰
شهید شفیع خانواده....
در این شرحِحال هایی که ما می خوانیم از خانوادهی شهدا، ازاینقبیل زیاد هست که همسر شهید، پدر شهید، مادر شهید دچار یک مشکلی می شوند، به شهید متوسّل می شوند؛ میگویند «تو که دستت باز است، تو که می توانی، کمکمان کن»، و او کمک می کند. در برزخ هم همینجور است. شماها می روید دیگر؛ شماها هم که ماندنی نیستید؛ من و شما همه رفتنی هستیم؛ ما هم همین عالم برزخ را، همین دالان را، همین وادی را در پیش داریم، به آنجا خواهیم رسید. وقتیکه رفتید، آنجا گرفتاریها زیاد است؛ اگر انسان آنجا بتواند شفیعی داشته باشد که این شفیع به درد آدم بخورد، خیلی قیمت دارد. این شهید، شفیع شماها است. ۱۳۹۶/۰۳/۲۸
راز ناگفته «سربندها» وقتی رسانه میشوند
زندگی به سبک شهدا جنگ ودفاع مقدس
راز ناگفته «سربندها» وقتی رسانه میشوند
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، میگویند «زمانی که پیشانی حر بن یزید ریاحی مورد اصابت تیر دشمن قرار گرفت، حضرت سیدالشهدا (ع) با دستمال خود سر حر را بستند و حر با همان دستمال دفن شد. شاه اسماعیل در دورانی تصمیم به بازسازی قبر حر گرفت، زمانی که قبر وی را شکافتند دستمالی را بر سرش دیدند، شاه اسماعیل تصمیم گرفت دستمال را بردارد، اما چون دستمال را باز کرد خون از سر حر جاری شد به طوریکه قبر پر از خون شد، تا دستمال را بستند خون بند آمد و چون باز کردند باز خون جاری شد. اینطور دریافتند که دستمال مبارک حضرت اباعبدالله (ع) موهبتی از جانب خداوند که نصیب حر شده است.»
سربند سربلند
شاید ماجرای سربند رزمندهها در دوران دفاع مقدس به جایی در تاریخ و عاشورای سال ۱۳۶۱ برمیگردد، روزی که سر حر با دستمال حضرت سیدالشهدا (ع) بسته شده و از آن لحظه که امام سر او را بر دامن گرفت، توبه او نیز پذیرفته شد، شاید هم وام گرفته از جنگاوران و پیشینیان ماست که در نبرد با دشمن دستمالی به سر میبستند و یا به عنوان عرق چین از آن استفاده میکردند. هرچه بوده سربند در دفاع مقدس به نمادی خاص تبدیل شد که مفهومی ارزشمندتر از یک پیشانیبند ساده گرفت.
حتما شما هم فیلمها و انیمیشنهای زیادی سراغ دارید که قهرمان اصلی داستان با یک سربند از دیگران متمایز میشود. کسی که محور فیلم است و پیشانی بند که نمادی از قدرت و جنگآوری است را هنگام مبارزه بر پیشانی میبندد. شاید بتوان نمونه آن را در فیلم و سریالهای تاریخی کره جنوبی مثال زد که شخصیتهای نظامی و جنگاور فیلم، دستمالی به سر میبندند و نشان حک شده روی دستمالها معنا و مفهوم متفاوتی دارد.
پیشانیبند مردان سربلند تاریخ
پیشانی بند در آثار تاریخی و داستانهای اساطیری نیز وجود دارد و روی حکاکیهای به جای مانده نشان میدهد بسیاری از پادشاهان ایرانی و قهرمانان نظامی سربند به پیشانی داشتندف همچنین که در نقاشیهای زیادی از نظامیان دورههای مختلف تاریخی، سربند جزوی از نشانههای مردان جنگی بوده است.
حال فارغ از تاریخ سربند و پیشانیبند، نکتهای که سربندهای دوران دفاع مقدس را از دیگر سربندهای تاریخی که بر پیشانی زنان و مردان نشسته متمایز میکند مفهوم و فرهنگ خوابیده در پشت آن است.
صف سربند بستن در شب عملیات
نشان سربند رزمندههای دفاع مقدس را باید در مستندهای آن دوران جستجو کنیم، بین قاب دوربین جمعیت رزمندههایی که یکشکل و هماهنگ پیشانیبند سرخ «یا حسین (ع)» بستهاند یا ردیف بسیجیها در شب عملیات که پشت هم ایستاده، سربندهای مشکی «یا زهرا (س)» به پیشانی یکدیگر میبندند. نوارهای بسته شده روی پیشانی مطابق اعتقاد هر رزمنده بود، بستگی داشت هر نفر به کدام یک از اهل بیت (ع) علاقه دارد تا از بین سربندها نام امام محبوب خود را پیدا کند، در واقع این سربندها نشانی از اعتقادات افراد داشتند، چه زمانی که با قلم روی آن مینوشتند و چه بعدا که سربندهای چاپی راهش را به جبهه باز کرد. هر کدام از این سربندها رسانهای بودند برای بیان یک حقیقت، اعتقادی که قبل از به زبان آمدن روی پیشانی نقش میبست و عشق و ارادت رزمندهها را به حقیقتی مهم نشان میداد.
سربند یا زهرا (س) روی پیشانی مردان بزرگ
پیام این سربندها باعث شده تا امروزه نیز افراد مختلف با اتکا به معنا و مفهوم شکلگرفته در دفاع مقدس، گاه با بستن سربند، حامل و انتشاردهنده پیامی باشند. مثل اقدامی که علی دایی در زمان حضورش در تیم ملی انجام داد و سربند مشکی «یا زهرا (س)» را در یکی از بازیهای خود که مقارن با سالروز شهادت حضرت زهرا (س) بود، به پیشانی بست.
سربندها تنها در ایران محصور نشد، بعدها در جنگ صربها و کرواتها علیه مسلمانان بوسنی و یا تشکیل حزبالله با هدف مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی، روی پیشانی مبارزان و رزمندگان دیگر کشورها نشست. در هر کشور این سربندها حامل پیام خاص و یا نشاندهنده یک شعار خاص بود، اما چیزی که در همه آنها مشترک ماند مفهوم مذهبی نهفته در آن است. شاید جهانیترین مفهوم بین مسلمانان همان شعار معروف «الله اکبر» است که نشان برتری قدرت الهی در مقابل ظلم و ستم را دارد.
سربند الله اکبر روی پیشانی جوان بوسنیایی در زمان جنگ بوسنی
تکه پازل شناسایی پیکر شهدا
یکی از مواردی که در تفحص پیکرهای شهدا در مناطق عملیاتی باعث تشخیص پیکر شهدای ایرانی از پیکر کشتههای عراقی میشود لوازم همراه این پیکرها از جمله سربندهای معروف رزمندگان ایرانی است.
دعوا سر سربند یا فاطمه بود
مداحان زیادی در نوحههای خود به سربند به عنوان نماد توسل رزمندهها به اهل بیت (ع) اشاره کردهاند. مثل نوحه معروف «یاد امام و شهدا» از حاج سعید حدادیان که به خوبی ارادت رزمندهها به حضرت زهرا (س) را بیان میکند.
از کرونا تا اردوی جهادی فقط با یک «یازهرا (س)»
در ایام شیوع کرونا در کشور و جهان، این کادر درمان و سلامت بودند که در خط مقدم مبارزه علیه این ویروس و دفاع از جان مردم در بیمارستانها ایستادند. زمانی که ایثار و گذشت این عزیزان در چشم مردم جامعه پررنگ شد پوسترهایی به چاپ رسید که اقدام امروز کادر درمان و مردم را در مبارزه با این بیماری با روزهای همدلی مردم در دوران دفاع مقدس مقایسه میکرد. یکی از این پوسترها بستن سربند توسط رزمندهها را به بستن ماسک در روزهای کرونایی تشبیه کرده بود.
بچههای جهادی که در طول سال در قالب گروههایی عازم مناطق محروم کشور برای خدمت رسانی میشوند و به تاسی از اقدام رزمندگان دفاع مقدس و با نیت خدایی پا به عرصه جهاد سازندگی میگذارند، رفتاری مشابه رزمندهها را در پیش میگیرند. همین سربند یکی از نشانههای ظاهری آنان است که اغلب در اردوهای جهادی به پیشانی میبندند.
نشان همراهی
تصویر معروفی از دوران دفاع مقدس مربوط به بستن سربند توسط زنی بر پیشانی مردی وجود دارد که دربردارنده پیام مهمی است. تصویر فارغ از زیبایی بصری و کادربندی مناسب شاید از این جهت اهمیت دارد که نشانی از همراهی زن (که گویا همسر مرد است) در رهسپار کردن مرد خود به جبهه را منتقل میکند. زنان در دفاع مقدس همراه و همگام با مردان در جبهه و پشت جبهه فعالیت کردند و اگر همراهی و همدلی آنان نبود شاید نه مردی به جبهه میرفت و نه دفاع مقدسی شکل میگرفت.
پس از عملیات «کمان ۹۹» رخ داد؛ کابوس هشت ساله نیروی هوایی ارتش ایران برای بعثیها
چهلسالگی سرو/ پس از عملیات «کمان ۹۹» رخ داد؛ کابوس هشت ساله نیروی هوایی ارتش ایران برای بعثیها
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، انقلاب اسلامی، نخستین انقلاب پیروز و به ثمر رسیده تاریخ شیعیان گذشته است و این فراز مهم تاریخ اسلام در پنجمین دهه خود قرار گرفته. انقلابی که در عمر خود فراز و نشیبهایی داشته و از گردنههای بس خوفناک گذشته و توفانها و سیلابهایی را پشت سر نهاده و به کوری چشم بدخواهان، جوانی را گذرانده و در آستانه میانسالی است.
سرگذشت انقلاب اسلامی ایران که هر روز آن به اندازه عمر یک ملت گذشته، دستخوش جریانها، اتفاقات و رویدادهایی بوده که هرکدام به اندازه مثنوی هفتاد من کاغد سخن در کنه ذات خود دارند. داستانهایی که هر کدام جای بسی تحلیل دارند و تبیینشان به کرسیهای اختصاصی در کالجها نیازمند است. آنچه که در ادامه پیشکش میشود، خلاصه نقل داستانهای این انقلاب است. داستانهایی خواندنی که تجدید خاطرهای است برای گذشتگان، بازخوانی است برای نسل حاضر و میراثی است برای آیندگان.
فرماندهان نیروی هوایی پیش از شروع جنگ طرحی را موسوم به «طرح البرز» برای مقابله با تجاوزهای ارتش بعث تدوین کرده بودند. ۲۷ تیر ۱۳۵۹ یعنی تنها ۹ روز پس از شکست «کودتای نقاب»، «طرح نبرد هوایی البرز» بر اساس طرحهای عملیاتی سهند و سبلان که از زمان اختلافات مرزی با عراق در سالهای قبل از پیروزی انقلاب در نیروی هوایی موجود بودند به وسیله سرهنگ خلبان «محمود قیدیان» معاون عملیاتی نیروی هوایی و سایت افسران عملیات آن معاونت تهیه شد و به تصویب مقامات مسئول رسید.
در طرح آمده بود «از آنجا که جو سیاسی حاکم بر کشور اجازه پیشدستی را به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نمیدهد، لذا هنگام بروز مخاصمات میان دو کشور ایران و عراق، نیروی هوایی عملیات خود را بر مبنای عملکرد انتقامی در برابر دشمن طرح ریزی مینماید.» به دلیل ویژگیهای خاص فرمانده وقت کل قوا، ابوالحسن بنیصدر و اختلافاتش با نیروهای انقلاب و نیز جدی گرفته نشدن تهدیدهای صدام از سوی وی، «طرح البرز» آن قدر روی زمین ماند تا این که صدام با لغو یکجانبه قرارداد حُسن همجواری در سال ۱۹۷۵ میلادی، الجزایر بین ایران و عراق، ساعت ۱۴ و ۲۰ دقیقه روز ۳۱ شهریور سال ۵۹، تعداد ۱۵ فرودگاه و پایگاه شکاری کشور را بمباران کرد.
گرچه در پاسخ به حملات میگها و توپولوفهای بعثی، خلبانان نیروی هوایی به فاصله دو ساعت با دو دسته پروازی البرز» و «رد آلفا» از پایگاه هوایی بوشهر و پایگاه هوایی شهید نوژه همدان به پرواز درآمدند و دو خلبان به نامهای سروان محمد صالحی ستوان یکم خالد حیدری به شهادت رسیدند، اما این طرح برای برگرداندن ورق جنگ، کند کردن ماشین جنگی دشمن و نیز جاری و ساری کردن امید میان مردم مسلمان ایران کافی نبود. از این رو به دستور فرمانده نیروی هوایی سرتیپ «جواد فکوری» طرح البرز مجددا روی میز گذاشته شد تا به عنوان یک شاهکار نظامی به اجرا درآید. برای نامگذاری این طرح از دو مولفه استفاده کردند که یکی تعداد صفحات طرح البرز یعنی ۹۹ بود و دیگری کمان آرش، قهرمان اسطورهای ایران.
در نهایت، بامداد اول مهر سال ۱۳۵۹ تعداد ۲۰۰ فروند جنگنده بمبافکن از پایگاههای هوایی سراسر کشور برخاستند که ۱۴۰ فروند آنها وارد آسمان عراق شدند. آنها بنا بود صدها بمب «ام.کا۸۲»، «ام.کا۸۳» و «ام.کا ۸۴» بمبهای خوشهای و نیز موشکهای ماوریک، حرارتی و راداری را بر منطقهای حد فاصل مدار ۳۰ درجه شمالی یعنی جنوبیترین مدار در خاک عراق تا شمالیترین مدار آن در ۳۷ درجه شمالی ریخته و تاسیسات نظامی و اقتصادی، ستونهای نظامی و همچنین محورهای مواصلاتی نیروهای پیاده دشمن بعثی را هدف قرار دهند.
همچنین قرار شد ۶۰ فروند باقیمانده نیز بخشی از نیروهای عراقی را که وارد خاک ما شده بودند بمباران کنند. سحرگاه، هواپیماهای اف ۱۴ ایران فضای مرز هوایی ایران را از ارومیه تا جزیره خارک پوشش میدادند تا دقایقی بعد هواپیماهای شکاری اف ۴ و اف ۵ پرواز کنند. آنها به پرواز درآمدند و اهدافشان را در خاک عراق به آتش کشیدند. دلحامد، زنجانی و بربری خلبانانی بودند که تاسیسات نفتی اربیل، موصل و کرکوک را بمباران کردند. چند خلبان دیگر نیز روانه ناوچهها و تاسیسات دشمن بعثی در خلیج فارس شدند. بسیاری از خلبانان نیز آسمان بغداد و بصره را ناامن کردند. آنها آن قدر روی باند فرودگاه بغداد و بخش نظامیاش بمب ریختند که تا چند روز هر مسافر خارجی که میخواست به بغداد بیاید به ناچار باید در فرودگاه امان پایتخت اردن فرود میآمد و از آن جا با خودرو روانه بغداد میشد. یک روز پیش از آن، رادیو و تلویزیون بغداد برای مردم عراق با آب و تاب نقل میکرد که جوانان شما تمام هواپیماهای دشمن مجوس را منهدم کردهاند و حالا دیگر ایرانیان پرندهای برای پرواز ندارند، اما روز اول مهر ایرانیان ثابت کردند که «دزدی آمده و سنگی انداخته و فرار کرده.»*
ساعت ۶:۳۰ به وقت بغداد، مردم با صدای پدافندها سراسیمه از خواب بیدار شدند. آن روز صبح، پدافندها قبل از آن که آژیر خطری مردم را متوجه حمله هوایی کند، خبر دادند که جنگ برای مردم بغداد نیز آغاز شده است. خلبانان ایرانی در بامداد دومین روز جنگ، بغداد را به لرزه درآوردند و خواب را از چشم دشمن ربودند. آنها مثل باران روی فرودگاههای نظامی و مراکز نفتی و اقتصادی بمب ریختند و همین کافی بود تا سرعت دشمن گرفته شود. با این که ایرانیان هیچگاه مناطق مسکونی مردم عراق را بمباران نکردند، اما حمله هوایی از سوی کشوری که صدام در تبلیغاتش آن را از پیش شکستخورده اعلام کرده بود، زندگی بغدادیها را از حالت عادی خارج کرد.
آن روز و آن شب و همه شب و روزهای جنگ، بغدادیها همیشه گوش به رادیو بودند؛ گوش به مارش نظامی و به بیانیههای ارتش، شب هنگام هم تمرین آژیر سه بار متوالی در شهر بغداد انجام شد تا مردم با این آژیرها آشنا شوند. در جریان عملیات «کمان ۹۹» بیش از ۶۰۰ هزار پوند بمب بر سر دشمن متجاوز ریخته شد و صدام از آن روز به بعد دیگر خیال فتح سه روزه خوزستان و رویای رژه ششم مهر در میدان آزادی تهران را در سر نمیپروراند.
در این عملیات، تعداد شش فروند از هواپیماهای اف ۵ و چهار فروند از هواپیماهای اف ۴ نیروی هوایی خودی سقوط کردند و ۹ نفر از خلبانان شجاع نیروی هوایی به نامهای سرلشکر خلبان منصور ناظریان، همایون شوقی (جاویدالاثر)، غفار رامینفر (جاویدالاثر)، ذبیحالله دینمحمدی (جاویدالاثر)، غلامحسین عروجی (جاویدالاثر)، بهرام عشقیپور، عباس اسلامینیا، تورج یوسف و علیمراد جهانشاهلو به شهادت رسیدند و دو نفر از خلبانان نیز اسیر شدند.
* پیام امام خمینی در روز اول جنگ.
پنج روز محاصره در دل دشمن، روایتی شنیدنی از دفاع مقدس
زندگی به سبک شهدا جنگ ودفاع مقدس
پنج روز محاصره در دل دشمن، روایتی شنیدنی از دفاع مقدس
به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات محدود «عاشورا» در منطقه میمک در ۲۵ مهر سال ۱۳۶۳ با رمز «یا اباعبدالله الحسین (ع)» با همکاری نیروهای ارتش و سپاه راس ساعت ۲۳ آغاز شد. میتوان حضور شخص صدام حسین در منطقه عملیاتی را هم نشانه اهمیت درگیریها و حساسیت منطقه مورد نزاع برای عراق برشمرد که با برتری رزمندگان ایرانی پایان یافت. اما در حین این عملیات در یکی از محورهای عملیاتی اتفاقی افتاد که تعدادی از نیروهای خودی به مدت پنج روز محاصره شدند. سرنوشت این افراد موضوع جالبی است که در کتاب سی و سوم از روزشمار جنگ ایران و عراق با عنوان «تجدید رابطه آمریکا با عراق» که توسط انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده، به طور کامل به آن پرداخته شده است.
روزشمار جلد سی و سوم
روز اول (۱۳۶۳/۰۷/۲۶)؛ محاصره نیروهای خودی
عملیات در ارتفاعات میمک موسوم به «عاشورا» که از شب گذشته آغاز شد. در شیار نیخزر (شیار میمک) ابتدا خبرهایی که به قرارگاه فرماندهی میرسید، نسبتاً امیدوارکننده بود. اما با روشن شدن هوا و سپری شدن ساعاتی بیشتر از شروع عملیات، رسیدن خبرهای نومیدانه از این محور بیشتر و بیشتر شد و مشخص گردید که تیپ نبی اکرم (ص)، اهداف خود را هنوز تأمین نکرده است و تعدادی از نیروهایش در محاصره دشمن ماندند؛ به علاوه، اجساد شهدا و تعدادی از مجروحان نیز در منطقه جا ماندند.
روز دوم؛ حمله به دشمن جهت نجات محاصره شدگان
تنها مسئله مهمی که در شب دوم، در این محور اتفاق افتاد، بازگشت طالبی فرمانده گردان خیبر به اتفاق چهار نفر دیگر، از درون محاصره نیروهای دشمن بود که از صبح روز عملیات تا تاریکی شب، پشت نیروهای دشمن به همراه ۱۳ تن دیگر، داخل نیزارها مخفی مانده بودند. به گزارش راوی قرارگاه سلمان، سه نفر از این ۱۳ نفر باقیمانده، جراحت سختی در بدن و پای خود دارند و امکان انتقال آنها به عقب مشکل است ولی ۱۰ نفر بقیه که سالم بودند، داوطلبانه و با اراده شخصی خود کنار مجروحان باقی ماندهاند و از آنها محافظت میکنند. قرار بر این شده است که نیروهایی که باز میگردند، چنانچه موفق شدند به خط خودی بازگردند، برای یافتن راهکار و تهیه طرح حملهای به دشمن جهت نجات محاصره شدگان، اقدام کنند.
روز سوم؛ تلاش بی حاصل
در این محور، نجات محاصره شدگان در نیزار و بازگرداندن مجروحان و شهیدان مانده در منطقه، از نظر فرماندهان تیپ نبیاکرم هدف اصلی عملیات محسوب میشد. وقتی مشخص شد که در شیار نیخزر عملیاتی در کار نخواهد بود و معلوم شد که اصولاً این کار اگر صرفاً با هدف نجات محاصرهشدگان باشد، باعث شهادت و حتی بر جای ماندن تعداد بیشتری نیز خواهد شد و از این رو مقدور و معقول نیست، با تلاش فرمانده گردان نیروهای محاصره شده در نیزار، یک گروه داوطلب نجات تشکیل شد. این گروه، از خود او و برادرانی از مخابرات، اطلاعات عملیات، امداد (تخلیه مجروح) و نیز چند نفر از نیروهای باتجربه و قدیمی تشکیل شد تا راهی منطقه شوند و برای نجات محاصرهشدگان اقدامی کنند. علیرغم کوشش آنان، این بار نیز به برادران محاصره شده کمکی نشد و با مراقبت و حساسیتی که دشمن نشان داد، این گروه داوطلب نتوانستند در عمق دشمن نفوذ کنند و به نیزار راهی پیدا نمایند. آنان تا نزدیکی نیزار نیز رفتند؛ اما خود در خطر محاصره قرار گرفتند و پیشروی و تلاش بیشتر را بیحاصل یافتند و مراجعت کردند.
روز چهارم؛ گلولههایی با طعم کشمش و پسته
چهارمین روز از اقامت نیروهای محاصره شده در دل دشمن سپری میشود. آنها در حاشیه یک رودخانه، حدود ۵۰۰ متر آن طرفتر از یک مقر گروهان دشمن، داخل یک شیار فرعی به طول حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ و عرض ۳۰ تا ۴۰ متر، در یک نیزار به طول ۴۰ تا ۵۰ و عرض ۳۰ متر، پناه گرفته و ماندهاند.
موضوع محاصرهشدگان از دغدغههای فرماندهان است؛ ولی راه حلی برای آن پیدا نمیشود. برادر قالیباف معاون قرارگاه سلمان در این باره میگوید: «میخواهند به وسیله توپ ۱۰۵ میلیمتری برای آنها غذا بریزند.» برادر ناصح میگوید: «بنا داریم کشمش و پسته توسط ۱۰ گلوله توپ، قاطی گلولههای جنگی، برای برادران محاصره شده بفرستیم. خود آنها اصرار دارند نفرستید. یکی برایشان فرستادند؛ ولی صدایی از بیسیم نمیآید.»
سرانجام در هنگام غروب، گلولههای توپ ۱۰۵ که درون پوکههای آن مقادیری کشمش و پسته جاسازی شده بود، به طرف نیزار پرتاب میشود. این ابتکار اگر چه راه حلی امیدوار کننده نبود، لیکن به منظور تقویت بنیه برادران برای امکان تهاجم به خط دشمن و استخلاص نهایی، تنها راه چاره به نظر میرسید. منتهی از آن جهت که دشمن حساسیتی پیدا نکند، گلولههایی جنگی نیز همراه این پوکهها در اطراف این نیزار روانه شد. نیروهای در محاصره نیز با شلیک هر گلوله، به وسیله بیسیم، گرای گلولهها را تنظیم و گزارش میکردند. این طرح نیز جواب مثبت نداد و بر اثر آن، آتشسوزی در میان نیزار ایجاد شد که میرفت به دیگر نقاط سرایت کند؛ ولی با توسل به دعا و ذکر، به نحوی، حریق در هفت الی هشت متری برادران خاموش شد. به این ترتیب با محدود شدن منطقه استتار، مشکلی بر مشکلات محاصرهشدگان افزوده شد.
روز پنجم (۱۳۶۳/۰۷/۳۰)؛ رهایی از کمین؛ پرواز به ملکوت، حصر در غربت
امروز پنجمین روز اقامت اجباری محاصرهشدگان شیار نیخزر در میان دشمن و در پناه یک نیزار است. دشمن هنوز هم به مخفیگاه آنها پی نبرده است؛ اما آنان با هدف بازگشت به خط خودی، تصمیم به ترک مخفیگاه خود گرفتند؛ به این ترتیب که امروز صبح خیلی زود، از بیسیم صدای ضعیفی به گوش رسید و برادران بهآهستگی اعلام کردند: «ما میخواهیم از لانهمان بیرون بیاییم.» قبل از این، پیرو مکالمه کوتاهی که فرمانده تیپ نبی اکرم (ص) بابرادران داخل نیزار داشت، به آنها اعلام شده بود: «اگر میخواهید، تسلیم بشوید. ما دیگر برای شما کاری نمیتوانیم بکنیم. خودتان هرطور صلاح میدانید عمل کنید.» برادران پس از این اتمام حجت بود که راجع به بازگشت، با یکدیگر به گفتگو و مشورت پرداختند.
آنها ۱۴ تن بودند که به جز سه زخمی، ۱۱ تن عازم شدند. از این عده، تنها چهار نفر از معرکه رهایی یافتند. نجات یافتگان، در گفتگو با واحد اطلاعات عملیات تیپ نبی اکرم (ص)، حوادث بعدی را به شرح زیر نقل کردند:
«قبل از روشن شدن هوا، از نیزار بیرون زدیم و به راه افتادیم. در اولین شیار، از دو طرف به کمین دشمن برخورد کردیم و تعدادی از عراقیها ما را صدا زدند که: «بیایید بالا! شما را نخواهیم کشت. شما را سالم میخواهیم. ما همگی زمینگیر شدیم. بعد قرار شد یکی یکی فرار کنیم و هرکس که از محاصره عبور کرد، سنگی بیندازد (و عبور خود را به این شکل اعلام کند) چهار نفر عبور کردیم و با اینکه سنگ انداختیم، برادران دیگر نیامدند. ما حدود ساعت ۶:۳۰ صبح به خط پدافندی خودمان رسیدیم».
براساس آخرین تماسی که نفرات باقیمانده (هفت تن) به وسیله بیسیم با خط خودی برقرار کردند، معلوم شد که این نیروها پس از عبور از چند شیار، به زیر تپهای رسیدهاند. آنها اعلام کردند: «ما حرکت خود را ادامه میدهیم.» در ساعت ۱۱:۳۰ صبح در حالی که به نظر میرسید کارها بر وفق مراد پیش میرود، درگیری شدیدی در خط دفاعی عراق در شیار نیخزر صورت گرفت. چگونگی رخداد این واقعه غیر مترقبه، از خط خودی با دوربین بخوبی مشاهده میشد. در این درگیری، ابتدا با پرتاب نارنجک بهوسیله برادران، دو نفر از نیروهای عراقی بر زمین میافتد و بقیه با تحمل جراحت، خود را از معرکه دور میکنند؛ ولی در ادامه، آتش شدیدی به طرف برادران متمرکز میگردد و تا وقتی مهماتشان تمام میشود، ادامه مییابد. در آخر، تنها یکی از برادران، با وخامت حال زنده میماند که با یک وسیله عراقی غولپیکر کشان کشان بر روی زمین، با وضعی دردناک، به عقب حمل میشود.
مستند | در لباس سربازی
بانک فیلم معروف نیوز رهبری انقلاب جنگ ودفاع مقدس
مستند | در لباس سربازی
در این مستند، برخی تصاویر، فیلمها، اسناد و همچنین خاطرات شفاهی خودگفتهی آیتالله خامنهای از دوران دفاع مقدس برای نخستین بار منتشر شده است.
«مسئولیتهای نظامی آیتالله خامنهای در سالهای اول انقلاب»، «ممانعت ایشان از فروش هواپیماهای نظامی توسط دولت موقت»، «ماجرای حضور ایشان در جبههها و تشکیل ستاد جنگهای نامنظم با همراهی شهید چمران»، «ماجرای آزادسازی سوسنگرد» و... از موضوعاتی هستند که «در لباس سربازی» به آنها میپردازد.
مستند «در لباس سربازی» به همت مؤسسهی پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای)، بهمناسبت چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس و با همکاری شبکهی یک سیما و مؤسسهی فرهنگی- هنری شهید آوینی تهیه شده است.
گفتنی است این مستند در ۳ قسمت ۴۵ دقیقهای از پنجشنبه (۱۰ مهر) تا شنبه (۱۲مهر)، هر شب ساعت ۲۰ از حسابهای رسمی KHAMENEI.IR و شبکهی یک سیما پخش خواهد شد.
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
قسمت دوم | مستند در لباس سربازی
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 2,060.0 MB
کیفیت متوسط و فرمت Mp4 و با حجم 340.1 MB
قسمت سوم | مستند در لباس سربازی
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
آمریکاییها را مجبور کردهایم در خلیج فارس به فارسی صحبت کنند
آمریکاییها را مجبور کردهایم در خلیج فارس به فارسی صحبت کنند
به گزارش گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، سردار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با حضور در برنامه دستخط به گفتگو درباره مسائل مختلف پرداخت.
در بخش زیر مشروح این گفتوگو آمده است:
سلام عرض میکنم و خیلی خوش آمدید.
سلام علیکم بر شما و بر همه بینندگانی که ما را خواهند دید.
سردار اوضاع کشور چطور است؟ از جایگاه جانشینی فرماندهی کل سپاه پاسداران بخواهید مقایسه با ۴۰ سال پیش که جنگ شروع شد، داشته باشید ما کجای راه هستیم و با قبل چه تفاوتهایی داریم؟
به برکت انقلاب اسلامی که الان ۴۱ سال و ۷ ماه از انقلاب گذشته است، در مورد هر موضوعی اعم از امنیت، نظامی، تسلیحاتی، علمی و ... قابل قیاس با قبل نیستیم. در خیلی از مواقع و موارد در سال ۵۷ و ۵۸ و ۵۹ که جنگ شروع شد، در ذهنها هم خیلی از مواردی که الان بعنوان یک موضوع عادی در بین همه مردم از آن مطلع هستند و دیدهاند، نبود.
اگر تحقیقی درباره جایی کنید که همه فناوریهایی بزرگ پآمریکایی از آنجا بروز کرد که دره سیلیکون آمریکا است، همه دنیا این را قبول دارند که مردم ما از بالاترین بهره هوشی برخوردار هستند. کتابچهای هست که کسی از دانشگاه شریف به آنجا رفته بود چاپ کرده بود، تعداد زیادی از شرکتها را عنوان کرده بود که همه ایرانی هستند.
لازمه هر نوع پیشرفتی در هر زمینهای موضوعی است که ایران بیش از نیاز خودش دارد؛ یعنی آدم.
اگر روالهای مدیریتی ما طبق روال انقلاب اسلامی و امام و آن چیزی که در اسلام عنوان شده، باشد همه این توانمندیهای آدمها بروز پیدا میکند. ولی متاسفانه در خیلی از سیستمهایی که در خیلی از کشورها وجود دارد تغییری حاصل نشد.
یعنی بهره ویژهای که باید برده شود ...
یعنی سیستمگذاری که آمریکاییها در سال ۳۶ به بعد کرده بودند تغییر خاصی نکرد. در این سیستمها از این موضوعات اصلا نیست که بتوانید از توانمندیهای جوانان داخل کشور بالاترین بهره را ببرید. آنها سیستمسازی که میکردند برای اهداف خودشان بود، نه برای اهداف این جغرافیا و این مرز و بوم. هنوز متاسفانه گریبان گیر این موضوع هستیم. آیا گرفتاریهای معیشتی داخل کشور در شأن ملت مسلمان ما هست؟ مشکل از آن سیستمهایی است که هنوز کارکرد دارد، آن ساختارهایی که هنوز هست.
آمریکاییها بعد از ۴۱ سال حضور فیزیکی در اینجا ندارند، ولی چون سیستمگذاری کردهاند آن سیستمها برقرار است. سختترین کار دنیا چه کاری است؟ کاری است که آدم برای انجام آن اگر لازم شد باید جان بدهد. شما اگر برای کارهایی که سخت نیست و برای انجام آن نباید جان بدهید، مثلاً همین مسائل اقتصادی که برای کار درست انجام دادن در این زمینه نباید جان بدهید، در سیاست و فرهنگ نباید جان بدهید، ولی باید طبق قاعدههایی که خداوند بیان کرده، عمل کنید؛ اگر میخواهید پیروز شوید. وقتی عمل به قاعدههایی خدا نمیکنید ما پیروز میشویم؟
الان یکی از مواردی که بحث میشود و آمریکاییها در هفته اخیر تلاش کردند مکانیسم ماشه را عملیاتی کنند تا از توان دفاعی ایران جلوگیری کنند، به خصوص که مسئله آنها مسئله منطقهای و موشکی است. الان چقدر جلو رفته ایم؟ آخرین آزمایشی که انجام دادیم فکر میکنم ۴۰۰-۳۰۰ کیلومتر اضافه کردیم.
برای ما مسئله مسافت و اینها موضوعیت ندارد؛ برای ما دستور مقام معظم رهبری درباره برد موشک ۲ هزار کیلومتر مطرح است. ما بر اساس این دو هزار کیلومتر همه موضوعات را تنظیم کرده ایم و هر دستور دیگری باشد، همه لازمههای آن فراهم میشود؛ اصلیترین لازمهاش آدم است.
برخی گمان میکردند بعد از شهادت سردار طهرانی مقدم خیلی عقب میافتیم.
نه، مهم نیست چه موضوعاتی مطرح است. چندین سال پیش آقا فرمودند درباره دقت موشکی کار کنید. موشکی که میزنید برای کشتار جمعی نیست؛ بلکه هدفزن است مثل این که تک تیرانداز بخواهد تیری بزند، باید اینچنین موشک بخورد. چه موشکی باشد؟ موشکی که برد آن ۲ هزار تا باشد، سرموشکی هزار و ۵۰۰ کیلوگرم است و مثلا این ۶ متر مربع هدف است. الان موشکهای ما در این وضعیت هستند.
در همه زمینهها اینچنین است. در موضوع دریایی هنوز در سال ۱۳۹۹ شمسی یا ۲۰۲۰ میلادی در هیچ نیروی دریایی در دنیا سرعتهای بالاتر از ۳۵ نات معنا و مفهومی جاری و ساری ندارد.
ما الان در ۸۰ نات هستیم.
من دو سال و یک ماه است که از نیروی دریایی بیرون آمده ام. من در نیروی دریایی که بودم شناور موشکانداز با ۹۲ نات سرعت را در فورس ۳.۴ دریا تست کردیم. یعنی ۱۷۶ کیلومتر سرعت! این دریا است. در اتوبان زمین صاف است، در دریا موج در اختیار کسی نیست و به زودی به ۱۰۰ نات میرسیم. طراحی، ساخت، مواد اولیه، موشک، سیستمهای کنترل آتش و ارتباطی همگی ایرانی است.
میگویند امریکاییها به خصوص ناوهای آنها از این شناورهای ما خیلی وحشت دارند. درست است؟
بحث این طولانی میشود، ولی چون مطرح کردید بیان میکنم. نیروی دریایی سپاه در حالی که حکم ما برای شهریور سال ۶۴ است که نیروهای زمینی، دریایی و هوایی در سپاه تشکیل شود. آن زمان قرارگاه نوح بودیم. یک مطلبی پیش آمد، میدانید بعد از عملیات بیت المقدس که قبل از آن چندین عملیات بود تا عراقیها را بیرون کردیم، از بیتالمقدس تا عملیات والفجر ۸ که نزدیک ۴ سال طول کشید تحلیلی ایجاد شد و روی این تحلیل بیشتر آمریکاییها و غربیها تاکید میکردند که این جنگ غالب و مغلوب ندارد.
وقتی عملیات والفجر ۸ انجام شد که خود غربیها میگویند توسط نیروهای جوان سپاه و بسیج که طبق روالهای معمول دنیا عملیات نمیکنند. هنوز هم در دنیا کسی جرات ندارد آنچنان عملیات کند. این عملیات یک تلقی در دنیا درست کرد که این چه توانمندی است که توانسته این عملیاتی که هیچ کسی در دنیا قادر به انجام آن نیست، انجام دهد. اروند رودخانه عجیبی است؛ خود عملیات والفجر ۸ و اجرای آن برنامه دو ساعته را میطلبد. این عملیات این مسئله را در دنیا تثبیت کرد که این جنگ غالب و مغلوب دارد.
پدری مهربان و مدیری قوی؛ اطلاعنگاشت | فرماندهی امام در جنگ
سبک زندگی اسلامی رهبری انقلاب امام خمینی ره جنگ ودفاع مقدس
پدری مهربان و مدیری قوی؛ اطلاعنگاشت | فرماندهی امام در جنگ
حضرت آیتالله خامنهای در ارتباط تصویری با پیشکسوتان دفاع مقدس (۹۹/۶/۳۱) بخشهایی از مدیریت جنگی امام در هشت سال دفاع مقدس را بیان کردند که در این اطلاعنگاشت مرور میشود.
لینک های تصویری
طبقه بندی موضوعی
- کتابخانه اسلامی (۸۶)
- بانک تصاویر (۲۴۸)
- علمای دین (۱۰۳)
- قرآن وحدیث (۹۸)
- حجاب (۳۶۴)
- احکام (۸۳)
- نرم افزارهای مذهبی (۴۴)
- بازی های مذهبی (۲)
- قرآن (۲)
- بانک فیلم (۴۱۷)
- سبک زندگی اسلامی (۴۸۶)
- امربه معروف نهی ازمنکر (۱۶۱)
- پرسش وپاسخ (۶۹)
- زندگی به سبک شهدا (۱۹۹)
- من حضرت محمد (صلی الله علیه و آل (۱۴)
- خاطرات مدرسه (۱۶)
- زندگی درمکتب اهل بیت ع (۲۴۴)
- معروف نیوز (۸۸۴)
- رهبری انقلاب (۸۳۶)
- استکبار ستیزی از منظر رهبری انقلاب (۳۵)
- نماز (۳۱)
- بشقاب های توخالی (۲۹)
- فضای مجازی (۳۴)
- تربیت ازدیدگاه اسلام (۶۶)
- نرم افزاراندرویدی (۱۲)
- قرآن (۲)
- ویژه نامه مذهبی (۱۶۲)
- ماه مبارک رمضان (۳۲)
- ماه محرم (۲۶)
- ماه شعبان (۱۲)
- ماه صفر (۸)
- ماه رجب (۹)
- ماه ذی الحجه (۳)
- بسیج (۲۸)
- بانک صوت (۱۰۰)
- سخن نگاشت (۴۱)
- محرم وامام حسین ع (۱۰۵)
- حاج محمودکریمی (۲۷)
- حاج منصورارضی (۱۴)
- نزار قطری (۲)
- دهه فاطمیه (۷۰)
- سرِّ قَدر (۶)
- آموزش (۱۵)
- معرفی سایت های مذهبی (۸)
- سبک زندگی غربی (۳۸)
- حکایت خوبان (۴۱)
- مدافعان حرم (۴۴)
- نیاک از نگاه دوربین (۸)
- داستان های صوتی (۱۰)
- درمسیر بهشت (۳)
- ازدواج (۲۲)
- دانستنی های حقوقی وقضایی (۲)
- گناه (۶)
- مجموعه دروس عرفان دروادی عمل (۲۲)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- رسالة الولایة (۲)
- لغت موران شیخ اشراق (۲)
- اسرارنماز (۴)
- اشارات بوعلی(نمط8) (۲)
- دهه فاطمیه (۱۰)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- نمآهنگ (۱۰۷)
- کودکانه (۷)
- سیاسی (۲۶)
- ماه مبارک رمضان (۸)
- غدیرخم (۶)
- حدیث (۲)
- معرفی سایت (۳)
- امام خمینی ره (۲۰)
- جنگ ودفاع مقدس (۴۰)
- شهیدسلیمانی (۲۱)
کلمات کلیدی
يادداشت ویژه
-
ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
يكشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
ایران همدل
حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلیاش برگردانند. و کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب آنان را یاری کنند.
رهبر انقلاب اسلامی | ۱۴۰۳/۷/۷ و ۱۴۰۳/۷/۴
آخرين مطالب
-
امام خامنه ای:مخالفت باتحول حوزه علمیه،مخالفت باپیشرفت دین درکشوراست
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ -
-
-
-
-
آیات فتح و دعای نصر؛ توصیه رهبر انقلاب برای پیروزی جبهه مقاومت
سه شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ -
ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
يكشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ -
-
حضرت فاطمه (س) بهترین الگوی زن مسلمان در سبک زندگی اسلامی
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ -
نماهنگ | وداع با ودیعه پیغمبر (ص)
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
پیوندهای روزانه
خلاصه آمار
بانک فیلم
-
نماهنگ | وداع با ودیعه پیغمبر (ص)
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ -
نماهنگ | مثل خورشید
يكشنبه ۸ مهر ۱۴۰۳ -
نماهنگ | مقاومت فلسطین پیروز است؛ حزبالله پیروز است
شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳ -
نماهنگ | صد جوان امروز صد مدیر فردا
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | بر عمق هوش مصنوعی مسلط شوید
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | پرچمدار نجات منطقه
سه شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳ -
مقام معظم رهبری:اول افزایش مشارکت،بعدانتخاب خوب
يكشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ -
اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر رئیسجمهور شهید و همراهان گرامی ایشان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ -
نماهنگ | پیام رهبر انقلاب در پی شهادت رئیسجمهور و همراهان گرامی ایشان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ -
نماهنگ | ایران، ایران امام رضاست
دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ | کربلای ری
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
فرمانده معظم کل قوا: نیروهای مسلح چهرهای ستودنی از قدرت ملت ایران به نمایش گذاشتند
يكشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین (ع)
دوشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۳ -
-
گفتوگوی قرآنی رهبر انقلاب با دو دختر خردسال حافظ کل قرآن برنامه محفل
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای افتتاح
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای سحر
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ مناجات اگر چه در بدر کوچه ی خطا شده ام/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ عبدگنه کارت دلش بی قراره/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲
نرم افزارهای مذهبی موبایل
-
نرم افزار خواص بی خواص/محرم 1399
پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ -
مسابقه فرهنگی بچه های عاشورا
شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۷ -
نرم افزارقرآنی کوثرتشنه کامان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ -
نرم افزارختم جزءسی قرآن مجید همراه با زندگینامه سرداران دفاع مقدس وشهدای نیاک
شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ -
ویژه نامه شورعشق
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
ویژه نامه خون خدا
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
نرم افزارتقویم سرداران دفاع مقدس1396
سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶ -
نرم افزارتحت وب خط امام خمینی(ره)
يكشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ -
مجموعه چندرسانهای «عبد صالح
جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ -
کلیدسعادت
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
ویژه نامه ماه مبارک رمضان (نرم افزارتحت وب)
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارادعیه های ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارصوتی تصویری دعای روزهای ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزار جامع راهیان نور رونمایی شد +لینک دانلود
دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ -
بازی محرم ونامحرم(احکام ویژه پسران)
يكشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی زیارت عاشورا
يكشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی کاروان عشق 3 ( حاج محمودکریمی )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارکاروان عشق 2 ( ویژه محرم )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای تحت وب خون خدا(ویژه محرم)
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای غدیرخم
يكشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵