جستجو
بایگانی
- آذر ۱۴۰۳ (۵)
- آبان ۱۴۰۳ (۷)
- مهر ۱۴۰۳ (۹)
- شهریور ۱۴۰۳ (۸)
- مرداد ۱۴۰۳ (۴)
- تیر ۱۴۰۳ (۱۴)
- خرداد ۱۴۰۳ (۲۰)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۲۲)
- فروردين ۱۴۰۳ (۲۴)
- اسفند ۱۴۰۲ (۳۰)
- بهمن ۱۴۰۲ (۲۵)
- دی ۱۴۰۲ (۲۶)
- آذر ۱۴۰۲ (۸)
- آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
- مهر ۱۴۰۲ (۹)
- شهریور ۱۴۰۲ (۲)
- مرداد ۱۴۰۲ (۷)
- تیر ۱۴۰۲ (۴)
- خرداد ۱۴۰۲ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۱۲)
- فروردين ۱۴۰۲ (۱۴)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱۷)
- بهمن ۱۴۰۱ (۲۰)
- دی ۱۴۰۱ (۲۷)
- آذر ۱۴۰۱ (۱۶)
- آبان ۱۴۰۱ (۱۷)
- مهر ۱۴۰۱ (۱۵)
- شهریور ۱۴۰۱ (۱۷)
- مرداد ۱۴۰۱ (۱۰)
- تیر ۱۴۰۱ (۱۱)
- خرداد ۱۴۰۱ (۱۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱۹)
- فروردين ۱۴۰۱ (۹)
- اسفند ۱۴۰۰ (۴)
- بهمن ۱۴۰۰ (۱۰)
- دی ۱۴۰۰ (۱۱)
- آذر ۱۴۰۰ (۸)
- آبان ۱۴۰۰ (۱۰)
- مهر ۱۴۰۰ (۱۲)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱۰)
- مرداد ۱۴۰۰ (۹)
- تیر ۱۴۰۰ (۸)
- خرداد ۱۴۰۰ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۹)
- فروردين ۱۴۰۰ (۹)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۹ (۲۴)
- دی ۱۳۹۹ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۹ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۹ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۹ (۱۶)
- شهریور ۱۳۹۹ (۱۴)
- مرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۹)
- خرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۹ (۱۶)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۸ (۱۹)
- دی ۱۳۹۸ (۴۲)
- آذر ۱۳۹۸ (۱۴)
- آبان ۱۳۹۸ (۱۴)
- مهر ۱۳۹۸ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۱۷)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- خرداد ۱۳۹۸ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۲)
- دی ۱۳۹۷ (۲۱)
- آذر ۱۳۹۷ (۶)
- آبان ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۵)
- شهریور ۱۳۹۷ (۳)
- مرداد ۱۳۹۷ (۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۵)
- خرداد ۱۳۹۷ (۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۳)
- فروردين ۱۳۹۷ (۹)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۶ (۲۳)
- دی ۱۳۹۶ (۷)
- آذر ۱۳۹۶ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۶ (۱۶)
- مهر ۱۳۹۶ (۵)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۵)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱۶)
- تیر ۱۳۹۶ (۳۰)
- خرداد ۱۳۹۶ (۳۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۲۶)
- فروردين ۱۳۹۶ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶۰)
- بهمن ۱۳۹۵ (۵۱)
- دی ۱۳۹۵ (۵۸)
- آذر ۱۳۹۵ (۴۵)
- آبان ۱۳۹۵ (۵۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۹۳)
- شهریور ۱۳۹۵ (۷۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۷۵)
- تیر ۱۳۹۵ (۷۰)
- خرداد ۱۳۹۵ (۵۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۸۸)
- فروردين ۱۳۹۵ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۴ (۴۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۷۳)
- دی ۱۳۹۴ (۱۰)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۵)
- مهر ۱۳۹۴ (۲)
- شهریور ۱۳۹۴ (۴)
- مرداد ۱۳۹۴ (۶)
- تیر ۱۳۹۴ (۱۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۸)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲۸)
- دی ۱۳۹۳ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۳ (۵۶)
نويسندگان
- سرباز ولایت (2407)
پربحث ترين ها
-
-
کاریکاتور:: حجاب یا بی حجاب؟
۹۳/۰۹/۱۰ -
-
نـامـه ای بـرای خـواهـرم !
۹۵/۰۱/۱۶ -
-
لطفا قیمت این تصاویر را مشخص کنید
۹۵/۰۱/۲۴ -
عملی لذت بخش اما دردناک!
۹۵/۰۱/۱۴ -
-
-
آخرين نظرات
پيوندها
۴۱۷ مطلب با موضوع «بانک فیلم» ثبت شده است
بیست و پنجمین جشنواره اشک و لبخند شهدای نیاک/فیلم وتصویر
بانک فیلم زندگی به سبک شهدا معروف نیوز
بیست و پنجمین جشنواره اشک و لبخند شهدای نیاک/فیلم وتصویر
صوت|گلچین سخنرانی به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام
علمای دین بانک فیلم سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع
صوت|گلچین سخنرانی به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام
زندگینامه آیتالله سیدجواد خامنهای
علمای دین بانک فیلم رهبری انقلاب حکایت خوبان
زندگینامه آیتالله سیدجواد خامنهای
پدرم تا سال ۶۵ و مادرم تا انتهاى دوران ریاست جمهورى در همین خانه زندگى مىکردند؛ اما این خانه کمترین تغییرى در جهت کامل شدن پیدا نکرد؛ این براى جمهورى اسلامى مایهى افتخار و مباهات است...
البته فضل این کار به من برنمىگردد؛ به آن دو بزرگوار برمىگردد که به معناى واقعى کلمه زاهد و به زخارف و ظواهر دنیا بىرغبت بودند. براى آنها اهمیتى نداشت که چگونه و کجا زندگى کنند. وقتى پدر من فوت کرد، پس از تقویم وسایل این خانه - غیر از کتابهاى ایشان که خودش باب جداگانهیى بود - همهى موجودى آن از صدر تا ذیل، حدود ۴۵ هزار تومان شد؛ در حالى که آن روز اگر مىخواستند ۴۵ هزار تومان را مصرف کنند، نمىشد مثلاً یک یخچال و یک گاز بخرند؛ این در حالى بود که ایشان پنجاه سال در این شهر امام جماعت و روحانىِ موجه و داراى مریدها و علاقهمندان زیاد بودند!
گذشتگان ما اینطور زندگى کردند.
رهبر انقلاب اسلامی ۱۳۷۵/۴/۱۴
منزل مسئولین کجاست؟!!
منزل مسئولین کجاست؟!!
منبع سایت روشنگری
التهابات اقتصادی اخیر به روایت حاج حسین یکتا +فیلم
التهابات اقتصادی اخیر به روایت حاج حسین یکتا +فیلم
بازار بزرگ تهران - 6 تیرماه
منبع :سایت روشنگری
نماهنگ | دانشمند عارف
نماهنگ | دانشمند عارف
به مناسبت ۳۱ خرداد، سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR نماهنگ «دانشمندِ عارف» را براساس بیانات رهبر انقلاب دربارهی این شهید عزیز منتشر میکند.
دکتر مصطفی چمران، در حالی در روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در دهلاویهی خوزستان به شهادت رسید که در آن زمان، به همراه حضرت آیتالله خامنهای، یکی از دو نمایندهی حضرت امام خمینی (رحمهالله) در شورای عالی دفاع، فرمانده ستاد جنگهای نامنظم و نمایندهی مردم در اولین دورهی مجلس شورای اسلامی بود.
بخشی از بیانات رهبر انقلاب دربارهی شهید مصطفی چمران که در این نماهنگ از آن استفاده شده است:
چند کلمهای دربارهی شهید چمران صحبت کنیم. اولاً این شهید یک دانشمند بود؛ یک فرد برجسته و بسیار خوشاستعداد بود. خود ایشان برای من تعریف میکرد که در آن دانشگاهی که در کشور ایالات متحدهی آمریکا مشغول درسهای سطوح عالی بوده - آنطور که به ذهنم هست ایشان یکی از دو نفرِ برترینِ آن دانشگاه و آن بخش و آن رشته محسوب میشده - تعریف میکرد برخورد اساتید را با خودش و پیشرفتش در کارهای علمی را. یک دانشمند تمامعیار بود. آن وقت سطح ایمان عاشقانهی این دانشمند آنچنان بود که نام و نان و مقام و عنوان و آیندهی دنیائىِ به ظاهر عاقلانه را رها کرد و رفت در کنار جناب امام موسای صدر در لبنان و مشغول فعالیتهای جهادی شد؛ آن هم در برههای که لبنان یکی از تلخترین و خطرناکترین دورانهای حیات خودش را میگذرانید. ما اینجا در سال ۵۷ میشنیدیم خبرهای لبنان را. خیابانهای بیروت سنگربندی شده بود، تحریک صهیونیستها بود، یک عده هم از داخل لبنان کمک میکردند، یک وضعیت عجیب و گریهآوری در آنجا حاکم بود، و صحنه هم بسیار شلوغ و مخلوط بود.
همان وقت یک نواری از مرحوم چمران در مشهد دست ما رسید که این اولین رابطه و واسطهی آشنائی ما با مرحوم چمران بود. دو ساعت سخنرانی در این نوار بود که توضیح داده بود صحنهی لبنان را که لبنان چه خبر است. برای ما خیلی جالب بود؛ با بینش روشن، نگاه سیاسىِ کاملاً شفاف و فهم عرصه - که توی آن صحنهی شلوغ چه خبر است، کی با کی طرف است، کیها انگیزه دارند که این کشتار درونی در بیروت ادامه داشته باشد - اینها را در ظرف دو ساعت در یک نواری ایشان پر کرده بود و فرستاده بود، که دست ما هم رسید. رفت آنجا و تفنگ دستش گرفت. بعد معلوم شد که نگاه سیاسی و فهم سیاسی و آن چراغ مهشکنِ دوران فتنه را هم دارد. فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مهشکن لازم است که همان بصیرت است. آنجا جنگید؛ بعد که انقلاب پیروز شد، خودش را رساند اینجا.
از اول انقلاب هم در عرصههای حساس حضور داشت. رفت کردستان و در جنگهایی که در آنجا بود حضور فعال داشت؛ بعد آمد تهران و وزیر دفاع شد؛ بعد که جنگ شروع شد، وزارت و بقیهی مناصب دولتی و مقامات را کنار گذاشت و آمد اهواز، جنگید و ایستاد تا در ۳۱ خرداد سال ۶۰ به شهادت رسید. یعنی برای او مقام ارزش نداشت، دنیا ارزش نداشت، جلوههای زندگی ارزش نداشت.
اینجور هم نبود که یک آدم خشکی باشد که لذات زندگی را نفهمد؛ بعکس، بسیار لطیف بود، خوشذوق بود، عکاس درجهی یک بود - خودش به من میگفت من هزارها عکس گرفتهام، اما خودم توی این عکسها نیستم؛ چون همیشه من عکاس بودهام - هنرمند بود. دل باصفائی داشت؛ عرفان نظری نخوانده بود؛ شاید در هیچ مسلک توحیدی و سلوک عملی هم پیش کسی آموزش ندیده بود، اما دل، دل خداجو بود؛ دل باصفا، خداجو، اهل مناجات، اهل معنا.
انسان باانصافی بود. لابد قضیهی پاوه را شماها میدانید که در پاوه بر روی بلندیها، بعد از چند روز جنگیدن، مرحوم چمران با چند نفرِ معدودِ همراهش، محاصره شده بودند؛ ضد انقلاب اینها را از اطراف محاصره کرده بود و نزدیک بود به اینها برسند که امام اینجا از قضیه مطلع شدند، و یک پیام رادیوئی از امام پخش شد که همه بروند طرف پاوه؛ دوی بعدازظهر این پیام پخش شد؛ ساعت چهار بعدازظهر من توی این خیابانهای تهران شاهد بودم که همین طور کامیون و وانت و اینها بودند که از مردم عادی و نظامی و غیر نظامی از تهران و همین طور از همهی شهرستانهای دیگر، راه افتادند بروند طرف پاوه. بعد از قضیهی پاوه که مرحوم شهید چمران آمده بود تهران، توی جلسهای که ما بودیم به نخستوزیرِ وقت گزارش میداد که بین اینها هم از قدیم یک رابطهی عاطفیای وجود داشت. مرحوم چمران توی آن جلسه اینجوری گفت: وقتی ساعت دو پیام امام پخش شد، به مجرد پخش پیام امام و قبل از آنی که هنوز هیچ خبری از حرکت مردم به آنجا برسد، ما احساس کردیم که کأنه محاصره باز شد. میگفت: حضور امام و تصمیم امام و پیام امام آنقدر مؤثر بود که به صورت برقآسا و به مجرد اینکه پیام امام رسید، کأنه برای ما همهی آن فشارها به پایان رسید؛ ضد انقلاب روحیهی خودش را از دست داد و ما نشاط پیدا کردیم و حمله کردیم و حلقهی محاصره را شکستیم و توانستیم بیاییم بیرون. آنجا نخستوزیر وقت خشمگین شد و به مرحوم چمران توپید که ما این همه کار کردیم، این همه تلاش کردیم، تو چرا همهی این را به امام مستند میکنی!؟ یعنی هیچ ملاحظه نمیکرد؛ منصف بود. بااینکه میدانست که این حرف گلهمندی ایجاد خواهد کرد، اما گفت.
حضور برای او یک امر دائمی بود. ما از اینجا با هم رفتیم اهواز؛ اولِ رفتن ما به جبهه، به اتفاق رفتیم. توی تاریکی شب وارد اهواز شدیم. همه جا خاموش بود. دشمن در حدود یازده دوازده کیلومتری شهر اهواز مستقر بود. ایشان شصت هفتاد نفر هم همراه داشت که با خودش از تهران جمع کرده بود و آورده بود؛ اما من تنها بودم؛ همه با یک هواپیمای سی - ۱۳۰ رفته بودیم آنجا. به مجردی که رسیدیم و یک گزارش نظامی کوتاهی به ما دادند، ایشان گفت که همه آماده بشوید، لباس بپوشید تا برویم جبهه. ساعت شاید حدود نه و ده شب بود. همان جا بدون فوت وقت، برای کسانی که همراه ایشان بودند و لباس نظامی نداشتند، لباس سربازی آوردند و همان جا کوت کردند؛ همه پوشیدند و رفتند. البته من به ایشان گفتم که من هم میشود بیایم؟ چون فکر نمیکردم بتوانم توی عرصهی نبرد نظامی شرکت کنم. ایشان تشویق کرد و گفت بله، بله، شما هم میشود بیائید. که من هم همان جا لباسم را کندم و یک لباس نظامی پوشیدم و - البته کلاشینکف داشتم که برداشتم - و با اینها رفتیم.
یعنی از همان ساعت اول شروع کرد؛ هیچ نمیگذاشت وقت فوت بشود. ببینید، حضور این است. یکی از خصوصیات خصلت بسیجی و جریان بسیجی، حضور است؛ غایب نبودن در آنجایی که باید در آنجا حاضر باشیم. این یکی از اوّلیترین خصوصیات بسیجی است.
در روز فتح سوسنگرد - چون میدانید سوسنگرد اشغال شده بود؛ بار اول فتح شد، دوباره اشغال شد؛ باز دفعهی دوم حرکت شد و فتح شد - تلاش زیادی شد برای اینکه نیروهای ما - نیروهای ارتش، که آن وقت در اختیار بعضی دیگر بودند - بیایند و این حمله را سازماندهی کنند و قبول کنند که وارد این حمله بشوند. شبی که قرار بود فردای آن، این حمله از اهواز به سمت سوسنگرد انجام بگیرد، ساعت حدود یک بعد از نصف شب بود که خبر آوردند یکی از یگانهائی که قرار بوده توی این حمله سهیم باشد را خارج کردهاند. خب، این معنایش این بود که حمله یا انجام نگیرد یا بکلی ناموفق بشود. بنده یک یادداشتی نوشتم به فرماندهی لشکری که در اهواز بود و مرحوم چمران هم زیرش نوشت - که اخیراً همان فرماندهی محترم آمده بودند و عین آن نوشتهی ما را قاب کرده بودند و دادند به من؛ یادگار قریب سی ساله؛ الان آن کاغذ در اختیار ماست - و تا ساعت یک و خردهای بعد از نصف شب ما با هم بودیم و تلاش میشد که این حمله، فردا حتماً انجام بگیرد. بعد من رفتم خوابیدم و از هم جدا شدیم.
صبح زود ما پا شدیم. نیروهای نظامی - نیروهای ارتش - که حرکت کردند، ما هم با چند نفری که همراه من بودند، دنبال اینها حرکت کردیم. وقتی به منطقه رسیدیم، من پرسیدم چمران کجاست؟ گفتند: چمران صبح زود آمده و جلو است. یعنی قبل از آنی که نیروهای نظامىِ منظم و مدون - که برنامه ریخته شده بود که اینها در کجا قرار بگیرند و آرایش نظامیشان چگونه باشد - حرکت بکنند و راه بیفتند، چمران جلوتر حرکت کرده بود و با مجموعهی خودش چندین کیلومتر جلو رفته بودند. بعد هم الحمدللَّه این کار بزرگ انجام گرفت، و چمران هم مجروح شد. خدا این شهید عزیز را رحمت کند. اینجوری بود چمران. دنیا و مقام برایش مهم نبود؛ نان و نام برایش مهم نبود؛ به نام کی تمام بشود، برایش اهمیتی نداشت. باانصاف بود، بیرودربایستی بود، شجاع بود، سرسخت بود. در عین لطافت و رقت و نازکمزاجی شاعرانه و عارفانه، در مقام جنگ یک سرباز سختکوش بود.
من خودم میدیدم شلیک آر. پی. جی را که نیروهای ما بلد نبودند، به آنها تعلیم میداد؛ چون آر. پی. جی جزو سلاحهای سازمانی ما نبود؛ نه داشتیم، نه بلد بودیم. او در لبنان یاد گرفته بود و به همان لهجهی عربی آر. بی. جی هم میگفت؛ ماها میگفتیم آر. پی. جی، او میگفت آر. بی. جی. او از آنجا بلد بود؛ یک مقدار هم از یک راههائی گیر آورده بود؛ تعلیم میداد که اینجوری آر. پی. جی را بایستی شلیک کنید. یعنی در میدان عملیات و در میدان عمل یک مرد عملی به طور کامل. حالا ببینید دانشمند فیزیک پلاسماىِ در درجهی عالی، در کنار شخصیت یک گروهبانِ تعلیم دهندهی عملیات نظامی، آن هم با آن احساسات رقیق، آن هم با آن ایمان قوی و با آن سرسختی، چه ترکیبی میشود. دانشمند بسیجی این است؛ استاد بسیجی یک چنین نمونهای است. این نمونهی کاملش است که ما از نزدیک مشاهده کردیم. در وجود یک چنین آدمی، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خندهآور است. این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین - که به عنوان نظریه مطرح میشود و عدهای برای اینکه امتداد عملی آن برایشان مهم است دنبال میکنند - اینها دیگر در وجود یک همچنین آدمی بیمعنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل. اینکه گفتند:
با عقل آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
نه، او آب و آتش را با هم داشت. آن عقل معنوىِ ایمانی، با عشق هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه خود پشتیبان آن عشق مقدس و پاکیزه است.
خب، حالا توقعی که ما داریم و این توقع، توقع زیادی هم نیست، یعنی آن زمینهای که انسان مشاهده میکند - این روحیه های پرنشاط شما، این دلهای پاک و صاف، این ذهنهای روشن، این جوّال بودن فکرهای شما که انسان در عرصههای مختلف از نزدیک شاهد است - این امید را و این توقع را به انسان میبخشد، این است که فرآوردهی دانشگاه جمهوری اسلامی - نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده - چمرانها باشند؛ نه اینکه چمرانها یک استثنا باشند. این امید، امید بیجائی نیست.
نرم افزارقرآنی کوثرتشنه کامان
نرم افزارهای مذهبی بانک فیلم زندگی به سبک شهدا رهبری انقلاب مدافعان حرم نیاک از نگاه دوربین نمآهنگ قرآن
نرم افزارقرآنی کوثرتشنه کامان(همراه بازندگینامه شهدای مدافع حرم ،سرداران دفاع مقدس،شهدای نیاک،کلیپ های قرآنی و...
بهره برداری از فضائل ماه مبارک رمضان/ سخنرانی آیت الله ناصری
بانک فیلم ویژه نامه مذهبی ماه مبارک رمضان
بهره برداری از فضائل ماه مبارک رمضان/ سخنرانی آیت الله ناصری
منبع:سایت روشنگری
ربنایی دیگر از استادشجریان
ربنایی دیگر از استادشجریان
اسلام با موسیقی مشکل داره؟!
منبع:سایت روشنگری
سخنرانی حجتالاسلام قرائتی در جلسه درس خارج فقه امامخامنهای + متن سخنرانی
قرآن وحدیث بانک فیلم سبک زندگی اسلامی رهبری انقلاب
سخنرانی حجتالاسلام قرائتی در جلسه درس خارج فقه امامخامنهای + متن سخنرانی
چندی پیش حجتالاسلام والمسلمین قرائتی از رهبر انقلاب اسلامی درخواست میکند که در یکی از جلسات درس خارج فقه ایشان حضور یابد تا دربارهی ضرورت توجه به تفسیر قرآن در حوزههای علمیه و مهجوریت قرآن در جامعه و کشورمان برای طلاب حاضر در درس معظمله سخنرانی کند. این پیشنهاد مورد استقبال رهبر انقلاب قرار میگیرد و موجب میشود که حجتالاسلام قرائتی در ابتدای جلسهی درس خارج فقه حضرت آیتالله خامنهای در روز سهشنبه ۱۳۹۷/۱/۲۸ به سخنرانی بپردازد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آستانهی ورود به ماه مبارک رمضان -ماه بهار قرآن- گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب در ابتدای این جلسه و همچنین سخنان حجتالاسلام والمسلمین قرائتی را منتشر میکند.
بیانات رهبر انقلاب پس از سخنان حجتالاسلام والمسلمین قرائتی بدین شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدﷲ ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین و لعنةالله علی اعدائهم اجمعین
بیانات جناب آقای قرائتی کاملاً متین و بجا و پُرمغز و برای همهی ما لازم بود. آنچه ایشان در اهمّیّت درس قرآن و تدبّر در قرآن بیان کردند، جزو حرفهای لازم و ضروریِ امروزِ جامعهی ما است. این البتّه یک درد قدیمی است؛ زمان طلبگی ماها -سالها پیش- همین را کموبیش انسان احساس میکرد؛ البتّه آنوقت یک آدم باهمّتی مثل آقای قرائتی نداشتیم. ... خب، بحمدالله امروز تا حدودی درسهای قرآن وجود دارد؛ ایشان هم انصافاً با جدّیّت دنبال این قضیّه هستند؛ مثل مسئلهی نماز یا مثل مسئلهی زکات که ایشان دنبال کردند و موفّق شدند؛ انشاءالله در قضیّهی تفسیر قرآن هم با تلاشی که ایشان دارند، با جدّوجهدی که دارند، با ابتکاری که در ایشان هست و با موهبتهایی که خدای متعال به آقای قرائتی داده -که بعضی از اینها جزو مواهب خاص است- موفّق باشند. امروز استفاده کردیم و خیلی ممنونیم؛ دوستان تلاش کنید که روی این مسئله فکر کنید و انشاءالله تصمیم بگیرید و عمل بکنید.
متن سخنان حجتالاسلام والمسلمین قرائتی در ابتدای این جلسه به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین بعدد ما احاط به علمه، اللّهمّ صلّ علىٰ محمّد و آل محمّد، الهی انطقنی بالهدىٰ و الهمنی التَّقوىٰ.
عید بود، زیارت آقا رفتیم، گفتگوهایی شد و از ایشان تقاضا کردیم که این عرایض بنده اگر خوب بود، برای شما [طلّاب] هم گفته بشود؛ حرف زیاد است ولی حالا ببینیم بلکه بتوانیم بین پانزده تا بیست دقیقه تمامش کنیم.
برای عید نوروز، همهی مملکت تقریباً بسیج میشوند؛ از مرغ و گوشت و پرتقال و سیب و راهداری و اورژانس و هلالاحمر و ...، همه بسیج میشوند که عید میآید، یکی دو ماه مشغولند. ماه رمضان میآید؛ «قَد اَقبلَ اِلیکُم شَهرُ الله». ما برای قرآن چقدر آمادگی داریم؟ من برای اینکه [از مطلب] پَرت نشوم، از روی متن میخوانم:
بسم الله الرّحمن الرّحیم. خب، اوصاف قرآن خیلی است؛ از وقتم یک دقیقهاش مال اوصاف قرآن باشد: معلّمش خدا است، عَلَّم القُرآن؛(۱) واسطه: جبرئیل، شَدیدُ القُوىٰ؛(۲) محلّ فرود: قَلبِک؛ ذکرٌ لِلعالَمین؛(۳) انّا لَهُ لَحافِظون؛(۴) غیرَ ذی عِوَج؛(۵) فَأتُوا بِسُورَةٍ؛(۶) الی آخر؛ این معرّفی قرآن.
جایگاه قرآن در جامعهی ما چیست؟ این قرآنی که خودش دو مرتبه فرموده «خُذِ الکِتابَ بِقُوَّة»؛(۷) جدّی بگیریم قرآن را. هویّت ما به قرآن است. چون در قرآن چهار تا توبیخ است: کَمَثل الحِمار،(۸) کَمَثل الکَلب،(۹) کَالحِجارَة،(۱۰) کَالاَنعام؛(۱۱) امّا یک توبیخ در قرآن است که خیلی داغ است: میگوید پوک! به کسانی که کتاب آسمانی را اقامه نکنند، لقب «پوک» داده خدا؛ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلی شَیْء حَتَّی تُقیمُوا.(۱۲) کلمهی «اقامه» راجع به چهار چیز در قرآن آمده: اَقِیمُوا الدّین،(۱۳) اَقِیمُوا الصَّلاة،(۱۴) اَقِیمُوا الوَزن،(۱۵) وَلَو اَنَّهُم اَقاموا التَّوراة.(۱۶) زندگی مادّیمان هم بند به همین قرآن است. [میفرماید] وَلَو اَنَّهُم اَقاموا التَّوراة، اگر اینها تورات را اقامه کنند، لَأَکَلُوا؛(۱۷) خب، اگر اقامهی قرآن شد، لَأََکَلُوا، لَأَکَلُوا، لَأَکَلُوا؛ یعنی مادّیّاتمان هم بند به همین است. چون قرآن ذکر است: نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکر،(۱۸) وَ مَن اَعرَضَ عَن ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً.(۱۹)
یک سِری گیروگورها هم شاید بهخاطر این باشد که قرآن برای ما کتاب اصلی نیست. خدا به پیغمبر میگوید اگر میخواهی سخنرانی کنی، باید روی قرآن صحبت کنی؛ آیهاش هم این است: لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ؛(۲۰) یعنی تُبَیِّن ما نُزِّل. بله، شعر و خواب و تحلیل سیاسی هم هست امّا اگر آنها هم بند به قرآن باشد ارزش دارد. یکوقت امام فرمود: حفظ نظام از اوجب واجبات است، حتّی از نماز واجبتر است! من جا خوردم. بعد دیدم قرآن اشاره دارد به اینکه حفظ نظام از نماز واجبتر است، چون عدّهای که پای خطبههای نماز جمعه پا شدند رفتند سراغ خرید، قرآن میگوید اینها بیادبند؛ وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها(۲۱) در ادامه میگوید «وَ تَرَکوکَ»، اینها پیغمبر را تنها گذاشتند، نمیگوید «ترکوها»، باید بگوید «تَرَکَ الصّلاة» یا «تَرَکَ الخُطبِه»؛ یعنی بدتر از رها کردن خطبه و بدتر از رها کردن نماز، رها کردن رهبر آسمانی است، میگوید «تَرَکوکَ»؛ بههرحال. رفتم یک مسجدی، دیدم «مرگ بر آمریکا» نمیگویند؛ گفتم اینجا نمیگویند؟ گفتند نه، اینجا مسجد مقدّسین است. عالمش عالم وارستهای بود؛ گفتم من میخواهم صحبت کنم نیم دقیقه؛ گفت: بگو؛ گفتم: قرآن چهار صفت گفته، در مسجدِ شما دو تا هست؛ قرآن میگوید: «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار، رُحَماءُ بَینَهُم،(۲۲) بعد [هم] «تَراهُم رُکَّعاً سُجَّداً»؛(۲۳) [در مسجد] شما «رُکَّعاً» هست، «سُجَّداً» هست، «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار» در مسجدتان نیست، «رُحَماءُ بَینَهُم» نیست؛ چرا نیست؟ فکر میکنید مقدّسید! آقا گفت: درست است. دیگر از آنجا شعار را گفتند. یعنی اگر خواستیم مردم را به انقلاب هم دعوت کنیم، اگر از راه قرآن وارد شویم میپذیرند، اگر همینطور فقط صحبت کنیم، میگویند «خب این نظر ایشان است، ما این نظر را قبول نداریم».
راجع به مرجعیّت صحبت بود، خب مرجعیّت بیشتر روی علم و تقوا صحبت میکنند، حق هم هست، در قرآن هم هست و قبول، روی چشم؛ امّا غیر از «اَعلم» و «اَتقىٰ»، مگر این آیه در قرآن نیست؟ تُرهَبُون بِهِ عَدُوَّالله،(۲۴) اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار.(۲۵) اگر امام به شاپور بختیار نمیگفت «من توی دهن این دولت میزنم»، شاپور بختیار فرار میکرد؟ مقام معظّم رهبری فرمود: رئیسجمهور آمریکا، رئیسجمهور فرانسه، نخستوزیر کجا، اینها جنایتکارند. غیر از «اعلم» و «اتقىٰ» باید یک کسی هم یک تشری بزند، هی «اعلم» و «اتقىٰ» نگوییم. «اعلم» روی چشم، «اتقىٰ» روی چشم امّا این آیهها هم هست. منبرها باید یکجوری باشد که محور، قرآن باشد؛ بله، حدیث هم باید باشد، تاریخ هم باید باشد، هرچی باید باشد، باشد؛ امّا سهم قرآن در منبرها کم است.
الان ماه رمضان جلو ما است، یک ماه است؛ توفیقی است امسال و چند سال که ماه رمضان و تابستان به هم سوار میشود. خیلی خب، دوازده میلیون بچّه مدرسهای داریم؛ چند سال پیش آقای بوشهری میگفت که ما بیست هزار طلبهی کت شلواری داریم که این دیپلمش را گرفته، لمعهاش هم تمام شده امّا معمّم نیست -در سیاسیعقیدتی نیست، امام جمعه، قاضی، اهل منبر، در نهاد رهبری در دانشگاه نیست- روحانی نیست ولی خب، لمعهاش را خوانده، دیپلم هم دارد؛ این با پسرعمّهها و پسرخالههایش میتواند جلسههای محلّی درست کند تا «اَنذِر عَشیرَتَکَ الاَقرَبِین»(۲۶) راه بیفتد. هر هجدهسالهای میتواند ده، پانزده تا ده، سیزده ساله را دعوت کند. این آموزش روخوانی قرآن یک مهارت است، هشت ساعته میشود آموزش بدهید، هشت ساعت بیشتر کار ندارد. شما اقوال را مطالعه کن، امّا روی منبر نباید اینها را بگویید، در منبر یک تفسیر روان بگویید، دو سه برابر ترجمه؛ روخوانی قرآن مهم است. ماه رمضان جلو ما است، عظمت رمضان به روزه نیست فقط، عظمت رمضان به قرآن است؛ نمیگوید شَهرُ رَمضان «اَلّذی کُتِبَ عَلیکُمُ الصِّیام»، میگوید: «شَهرُ رَمَضان اَلّذی اُنزِلَ فِیهِ القُرآن».(۲۷)
در این مسئلهی محوریّت قرآن، باید یک نهضت تفسیری ایجاد بشود. تجوید راه افتاده، حفظ قرآن راه افتاده، الحمدلله. ما دو علم داریم در قرآن که این دو علم با توبیخ است، یعنی با توبیخ میگوید که چرا نمیروی سراغش؟ یکی تفقّه است: «لَولا نَفَرَ»(۲۸) -آیهی «نَفْر»- چرا نمیروید «لِیَتَفَقَّهُوا»؟ این «تفقّه» با توبیخ؛ الحمدلله حوزهها هم براساس همین آیه راه افتاد، فعّالند. یک آیهی دیگر هم داریم، آن هم «تدبّر» است، میگوید: «اَفَلا یَتَدَبَّرُونَ القُرآن»؛ منتها تفقّه یک توبیخ دارد -«لولا نفر لیتفقّهوا» یک توبیخ دارد- امّا در آیهی تدبّر دو تا توبیخ هست: [اوّل] «اَفَلا یَتَدَبَّرون»،(۲۹) دو مرتبه -توبیخ دوّم- «اَم عَلَى قُلُوبٍ اَقفالُها»؛(۳۰) دو تا توبیخ برای تدبّر است. حدیثی از امام رضا هست که فرمود: اینکه نماز واجب شد برای این است که قرآن از مهجوریّت بیاید بیرون.
وقتی موعظه میخواهیم بکنیم، آیات موعظه را بگوییم: فَذَکِّر بِالقُرآن مَن یَخافُ وَعِید؛(۳۱) چرا جای دیگر میروید؟ در حوزهها «معاونت تهذیب» هست برای اخلاق طلبهها؛ آیات اخلاقی را بگویند؛ آیات اخلاقی را اگر بگویند، هم تفسیر است، هم تهذیب است، هم طلبه که این را یاد گرفت میرود توی محلّهشان میگوید؛ عید، تابستان، ماه رمضان، محرّم؛ یعنی ما اخلاقمان جدا است از تفسیرمان. سیاست هم میخواهیم بگوییم آیات سیاسی را باید بگوییم، چند صد آیهی سیاسی داریم در قرآن، همانها را اگر بگوییم مردم تشکّر میکنند. ما مزهی قرآن را نچشیدهایم بعضیهایمان و نچشیدهاند بعضیهایشان؛ نه ما چشیدهایم و نه ما توانستهایم بچشانیم. بههرحال مسئلهی قرآن را جدّی بگیریم.
فکر هم نکنید قرآن علم نیست؛ امام رضا فرمود: مَن اَرادَ العِلم فَلیُثَوِّرِ القُرآن -«ثور» با «ث» سه نقطه یعنی انقلاب- برای علم، قرآن را زیرورو کنید. دعوت شدیم ده سال پیش برای دانشگاه تهران امام جماعت بشویم -همانجایی که نماز جمعه هست؛ روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه ...؛ توی هفته- گفتم من به شرطی میآیم که تفسیر هم بگویم؛ گفتند که اینجا صبح تا ظهر سرِ درسند، خستهاند اینها؛ گفتم که کم میگویم؛ گفت آخر نمیشود؛ گفتم آقا من میتوانم نیم دقیقه تفسیر بگویم. گفت آخر نیم دقیقه تفسیر! بگو ببینم؛ ما گفتیم «در قرآن چند بار گفته «کُلُوا» -یعنی بخورید- هرجا میگوید «کُلُوا»، بغلش یک مأموریّتی است، کُلُوا اَنفِقُوا، کُلُوا اَطعِمُوا، کُلُوا لاتُسرِفُوا، کُلُوا وَاعمَلُوا صالِحاً، کُلُوا وَلاتَطغَوا؛ به زنبور عسل هم که میگوید «کُلِی»، دنبالش میگوید «فَاسلُکِی»، تو هم که گُل مکیدی باید عسل بسازی. یعنی کُلُوا کُلُوا هست امّا بخور بخور نیست؛ کنار خوردن یک مسئولیّتی است؛ والسّلام علیکم و رحمةالله».(۳۲)
(آقای قرائتی: خندهی تشکّر بود؟
معظّمٌله: نه، این نَقل [والسّلام علیکم] دانشگاه را اشتباه گرفتند با اینجا،(۳۳) [شما] در دانشگاه گفتید «والسّلام علیکم».
آقای قرائتی: بله)
بعد گفتند خب، اینجا چون شصت هزار دانشجو دارد، مهمترین دانشگاه کشور است، بعضی از اساتیدش استاد تمام و پروفسورند، پس علمی بگو؛ گفتم من قرائتیام، طلبهام، علمی میخواهید بروید سراغ علما؛ گفت مثلاً میخواهی «وَ بِالوالِدَینِ اِحساناً»(۳۴) را بگویی؟ اینها که بچّه نیستند؛ من ناراحت شدم و گفتم به من گفتهاند علمی حرف بزن، من میخواهم امروز آبکی حرف بزنم، روی تخته نوشتم «وَ بِالوالِدَینِ اِحساناً»، گفتم بیست تا نکته از این میکشم بیرون؛ این «با»اش بای الصاق است؛ دو تا نامه را که سنجاق میکنند، به نامهی پشتی میگویند الصاق، الحاق، پیوست؛ یعنی احسانت پیوست به خودت باشد، یعنی خودت مادرت را ببر دکتر؛ نگو پول میدهم تاکسی تلفنی [ببرد]؛ وَ بِالوالِدَین. لَقِّمهُ بِیَدَیک، با دست خودت لقمه لقمه دهان مادرت بگذار، نگو برنج بپز بخور، این دربارهی «بِالْـ». «بِالوالِدَین» گفته، «بِالْاَبَوَیْن» نگفته؛ چون به رهبر هم «اَب» میگویند -اَنَا وَ عَلیٌّ اَبَوا هذِهِ الاُمَّة؛ مِلَّةَ اَبِیکُم اِبراهیم؛(۳۵) به عمو میگویند، به پدر زن میگویند، به معلّم میگویند- «بِالوالِدَین» گفته، حساب والدین از آنها جدا است. نگفته «بالوالدین المؤمنَین»، گفته بِالوالِدَینِ اِحساناً برّاً کان او فاجراً. نگفته «بالوالدین انفاقا»، پدر و مادر خیلی وقتها پول نمیخواهند، محبّت میخواهند. بیست تا نکته تقریباً روی تخته سیاه، در دانشگاه نوشتم. گفتم آقایان بلد بودید؟ گفتند والّا به حضرت عبّاس بلد نبودیم، تا حالا هم کسی [نگفته بود]. گفتم دیگر نگویید آقای قرائتی اینجا دانشگاه است، اینها پروفسورند، علمی حرف بزن. باسوادترین ماها پهلوی سادهترین کلمات قرآن، حرف نفهمیده داریم. در «هُنَّ لِباسٌ لَکُم»(۳۶) پنجاه تا نکته من گیرم آمده؛ در سورهی کوثر ۸۲ تا نکته گیرم آمده. قرآن علم است، ما فکر میکنیم علم چیز دیگری است، اصلاً قرآن را جزو علم نمیدانیم. وقتی میگوییم مشغول چی هستی؟ میگوید مباحث علمیّه؛ میگوییم حالا مباحث علمیّه یعنی قرآن؟ میگوید نه، قرآن نه! نمیگویم آنها نباشد، میگویم به قرآن هم سهم بدهیم.
ماه رمضان وقت قرآن است. ماشینی که موتورش هوا گرفته و خاموش شده، در سرازیری هلش میدهند؛ سرازیری قرآن، ماه رمضان است. پیغمبر در اُحد فرمود: کدامیک از این شهدا بیشتر قرآن بلدند؟ من اوّل میخواهم به جنازهی او نماز بخوانم؛ این یعنی چه؟ چرا در قیامت به ما میگویند براساس قرآن درجه بگیرید، اِقرَأ وَأرقَ. اصلاً قرآن را باید بکشیم وسط؛ تاریخ میخواهیم بگوییم، از قرآن بگوییم، بعد از حدیثها بگوییم، نمیخواهم فقط هم قرآن باشد، قرآن و اهلبیت، از هم جدا نیست. بنده چهل سال است تقریباً در تلویزیونم، یک شبِ جمعه تعطیل نشده، این از الطاف استثنائی خدا بود. والله، بالله، اگر به هر کتابی تکیه میکردم، سال اوّل و دوّم حرفهایم تمام شده بود. صبح نگاه به قرآن میکنی یک چیز میفهمی، عصر چیز دیگری میفهمی. اصلاً اگر حرف تازه نباشد خدا نمیگوید تدبّر کن؛ اینکه صاحبخانه به همهی مهمانها میگوید شاخه را بتکانید، پیدا است هر که بتکاند، یک میوهای گیرش میآید؛ وگرنه میگویم «خدایا چرا مدام به من میگویی تدبّر کن! ملّاصدرا، فیض کاشانی، امام، بزرگان، تکاندند، میوههایش را بردند، دیگر چیزی برای من نمانده». اینکه خدا به هرکسی میگوید تدبّر کن، یعنی هرکس شاخه را تکان بدهد، میوه گیرش میآید. امامان ما چیزی از قرآن میفهمند که ما نمیفهمیم، این حق است؛ فقیه از آیاتالاحکام چیزی در میآورد که ما نمیفهمیم، این حق است؛ امّا معنایش این نیست که تدبّر نکنیم.
ما از اوّل باید برگردیم خاکِ باغچه را عوض کنیم. ما که طلبه بودیم به ما میگفتند: «ضرب زیدٌ عمرواً»، خب بگو «ضرب الله مثلاً»؛(۳۷) حالا چرا از «ضَرَب» شروع کردی؟ بگو: «رَحِمَ اللهُ عَبداً»؛ از رحم خدا شروع کن، چرا از کتک کاری شروع کردی؟ میگویند یک کسی طلبه شد فرار کرد؛ گفتند چرا؟ گفت بزن بزن است؛ اوّل میگویند ضَرَب، یک مرد غایب زد؛ ضَرَبا، جفتی زدند؛ یک خانم هم پیدا شد، ضَرَبَتْ؛ دوتایی شدند، ضَرَبتا؛ بزن بزن است!(۳۸) هر چه میخواهیم بگوییم، اوّل نگاه به قرآن کنیم. بنده حدود پنج هزار ساعت در تلویزیون صحبت کردهام، الان هم اگر اینجا سکته کنم، پنج هزار سخنرانی ذخیره دارم. الان قرآن در بین ما، روی کیف عروس و بالای سر مسافر و بِکَ یا الله و استخاره و نمیدانم از این برخوردهای اینطوری بوده؛ کاشیکاریهایش هم که دمِ پشت بام کاشیکاری میکنند با خطّ کوفی که ما نمیفهمیم. یک مقدار باید قرآن بیشتر بخوانیم؛ بخصوص آنهایی که قرائتشان خوب است، صوت خوب دارند. قرآن جاذبه دارد آقا، قرآن جاذبه دارد؛ هر چه میخواهیم بگوییم، قرآن در آن زمینه جاذبه دارد.
من شرمنده هستم وقت آقا را گرفتم، وقت شما را گرفتم، دیگر حالا مهم بود؛ همین دلیل بر اهمّیّت است که اینقدر قرآن میارزید که آقا درس فقهشان را تعطیل کنند؛ آقا ببخشید.
(معظّمٌله: طیّبالله انفاسکم.)
۱) سورهی الرّحمن، آیهی ۲
۲) سورهی نجم، آیهی ۵
۳) سورهی تکویر، آیهی ۲۷
۴) سورهی حجر، آیهی ۹
۵) سورهی زمر، آیهی ۲۸
۶) سورهی یونس، آیهی ۳۸
۷) سورهی مریم، آیهی ۱۲
۸) سورهی جمعه، آیهی ۵
۹) سورهی اعراف، آیهی ۱۷۶
۱۰) سورهی بقره، آیهی ۷۴
۱۱) سورهی فرقان، آیهی ۴۴
۱۲) سورهی مائده، آیهی ۶۸
۱۳) سورهی شوری، آیهی ۱۳
۱۴) سورهی انعام، آیهی ۷۲
۱۵) سورهی الرحمن، آیهی ۹
۱۶) سورهی مائده، آیهی ۶۶
۱۷) سورهی مائده، آیهی ۶۶
۱۸) سورهی حجر، آیهی ۹
۱۹) سورهی طه، آیهی ۱۲۴
۲۰) سورهی نحل، آیهی ۴۴
۲۱) سورهی جمعه، آیهی ۱۱
۲۲) سورهی فتح، آیهی ۲۹
۲۳) همان
۲۴) سورهی انفال، آیهی ۶۰
۲۵) سورهی فتح، آیهی ۲۹
۲۶) سورهی شعرا، آیهی ۲۱۴
۲۷) سورهی بقره، آیهی ۱۸۵
۲۸) سورهی توبه، آیهی ۱۲۲
۲۹) سورهی محمّد، آیهی ۲۴
۳۰) همان
۳۱) سورهِ ق، آیهی ۴۵
۳۲) خندهی معظّمٌله و حضّار
۳۳) خندهی حضّار
۳۴) سورهی اسرا، آیهی ۲۳
۳۵) سورهی حج، آیهی ۷۸
۳۶) سورهی بقره، آیهی ۱۸۷
۳۷) سورهی ابراهیم، آیهی ۲۴
۳۸) خندهی حضّار
لینک های تصویری
طبقه بندی موضوعی
- کتابخانه اسلامی (۸۶)
- بانک تصاویر (۲۴۸)
- علمای دین (۱۰۳)
- قرآن وحدیث (۹۸)
- حجاب (۳۶۴)
- احکام (۸۳)
- نرم افزارهای مذهبی (۴۴)
- بازی های مذهبی (۲)
- قرآن (۲)
- بانک فیلم (۴۱۷)
- سبک زندگی اسلامی (۴۸۶)
- امربه معروف نهی ازمنکر (۱۶۱)
- پرسش وپاسخ (۶۹)
- زندگی به سبک شهدا (۱۹۹)
- من حضرت محمد (صلی الله علیه و آل (۱۴)
- خاطرات مدرسه (۱۶)
- زندگی درمکتب اهل بیت ع (۲۴۴)
- معروف نیوز (۸۸۴)
- رهبری انقلاب (۸۳۶)
- استکبار ستیزی از منظر رهبری انقلاب (۳۵)
- نماز (۳۱)
- بشقاب های توخالی (۲۹)
- فضای مجازی (۳۴)
- تربیت ازدیدگاه اسلام (۶۶)
- نرم افزاراندرویدی (۱۲)
- قرآن (۲)
- ویژه نامه مذهبی (۱۶۲)
- ماه مبارک رمضان (۳۲)
- ماه محرم (۲۶)
- ماه شعبان (۱۲)
- ماه صفر (۸)
- ماه رجب (۹)
- ماه ذی الحجه (۳)
- بسیج (۲۸)
- بانک صوت (۱۰۰)
- سخن نگاشت (۴۱)
- محرم وامام حسین ع (۱۰۵)
- حاج محمودکریمی (۲۷)
- حاج منصورارضی (۱۴)
- نزار قطری (۲)
- دهه فاطمیه (۷۰)
- سرِّ قَدر (۶)
- آموزش (۱۵)
- معرفی سایت های مذهبی (۸)
- سبک زندگی غربی (۳۸)
- حکایت خوبان (۴۱)
- مدافعان حرم (۴۴)
- نیاک از نگاه دوربین (۸)
- داستان های صوتی (۱۰)
- درمسیر بهشت (۳)
- ازدواج (۲۲)
- دانستنی های حقوقی وقضایی (۲)
- گناه (۶)
- مجموعه دروس عرفان دروادی عمل (۲۲)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- رسالة الولایة (۲)
- لغت موران شیخ اشراق (۲)
- اسرارنماز (۴)
- اشارات بوعلی(نمط8) (۲)
- دهه فاطمیه (۱۰)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- نمآهنگ (۱۰۷)
- کودکانه (۷)
- سیاسی (۲۶)
- ماه مبارک رمضان (۸)
- غدیرخم (۶)
- حدیث (۲)
- معرفی سایت (۳)
- امام خمینی ره (۲۰)
- جنگ ودفاع مقدس (۴۰)
- شهیدسلیمانی (۲۱)
کلمات کلیدی
يادداشت ویژه
-
ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
يكشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
ایران همدل
حکم قطعی شرعی این است که بر همه واجب است تلاش کنند، کمک کنند و فلسطین را به مسلمانها، به صاحبان اصلیاش برگردانند. و کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب آنان را یاری کنند.
رهبر انقلاب اسلامی | ۱۴۰۳/۷/۷ و ۱۴۰۳/۷/۴
آخرين مطالب
-
امام خامنه ای:مخالفت باتحول حوزه علمیه،مخالفت باپیشرفت دین درکشوراست
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ -
-
-
-
-
آیات فتح و دعای نصر؛ توصیه رهبر انقلاب برای پیروزی جبهه مقاومت
سه شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ -
ایران همدل (پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین ولبنان)
يكشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ -
-
حضرت فاطمه (س) بهترین الگوی زن مسلمان در سبک زندگی اسلامی
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ -
نماهنگ | وداع با ودیعه پیغمبر (ص)
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
پیوندهای روزانه
خلاصه آمار
بانک فیلم
-
نماهنگ | وداع با ودیعه پیغمبر (ص)
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ -
نماهنگ | مثل خورشید
يكشنبه ۸ مهر ۱۴۰۳ -
نماهنگ | مقاومت فلسطین پیروز است؛ حزبالله پیروز است
شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳ -
نماهنگ | صد جوان امروز صد مدیر فردا
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | بر عمق هوش مصنوعی مسلط شوید
يكشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ -
نماهنگ | پرچمدار نجات منطقه
سه شنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۳ -
مقام معظم رهبری:اول افزایش مشارکت،بعدانتخاب خوب
يكشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ -
اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر رئیسجمهور شهید و همراهان گرامی ایشان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ -
نماهنگ | پیام رهبر انقلاب در پی شهادت رئیسجمهور و همراهان گرامی ایشان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ -
نماهنگ | ایران، ایران امام رضاست
دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ | کربلای ری
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
فرمانده معظم کل قوا: نیروهای مسلح چهرهای ستودنی از قدرت ملت ایران به نمایش گذاشتند
يكشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین (ع)
دوشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۳ -
-
گفتوگوی قرآنی رهبر انقلاب با دو دختر خردسال حافظ کل قرآن برنامه محفل
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای افتتاح
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای سحر
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ مناجات اگر چه در بدر کوچه ی خطا شده ام/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ عبدگنه کارت دلش بی قراره/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲
نرم افزارهای مذهبی موبایل
-
نرم افزار خواص بی خواص/محرم 1399
پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ -
مسابقه فرهنگی بچه های عاشورا
شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۷ -
نرم افزارقرآنی کوثرتشنه کامان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ -
نرم افزارختم جزءسی قرآن مجید همراه با زندگینامه سرداران دفاع مقدس وشهدای نیاک
شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ -
ویژه نامه شورعشق
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
ویژه نامه خون خدا
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
نرم افزارتقویم سرداران دفاع مقدس1396
سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶ -
نرم افزارتحت وب خط امام خمینی(ره)
يكشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ -
مجموعه چندرسانهای «عبد صالح
جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ -
کلیدسعادت
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
ویژه نامه ماه مبارک رمضان (نرم افزارتحت وب)
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارادعیه های ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارصوتی تصویری دعای روزهای ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزار جامع راهیان نور رونمایی شد +لینک دانلود
دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ -
بازی محرم ونامحرم(احکام ویژه پسران)
يكشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی زیارت عاشورا
يكشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی کاروان عشق 3 ( حاج محمودکریمی )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارکاروان عشق 2 ( ویژه محرم )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای تحت وب خون خدا(ویژه محرم)
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای غدیرخم
يكشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵