نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۴۱۷ مطلب با موضوع «بانک فیلم» ثبت شده است

۰

شرح حدیث اخلاق | زمینه‌ساز همه خیرات در زندگی

بانک فیلم سبک زندگی اسلامی من حضرت محمد (صلی الله علیه و آل زندگی درمکتب اهل بیت ع رهبری انقلاب

شرح حدیث اخلاق | زمینه‌ساز همه خیرات در زندگی

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR فیلم شرح حدیثی اخلاقی از حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام با عنوان «زمینه‌ساز همه خیرات در زندگی» که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای یکی از جلسات درس خارج فقه خود ایراد کرده‌اند را منتشر می‌کند. متن بیانات معظم‌له که در این فیلم مشاهده می‌کنید به شرح زیر است:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

الحمدلله رب العالمین

عَن الصادقِ جعفرِ بنِ محمدٍ عن اَبیهِ عَن آبائِهِ علیهم‌ُالسلام اَنَّ امیرالمؤمنین علیه‌السلام قالْ جُمِعَ الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی ثَلَاثِ خِصَالٍ (۱)

این سه چیز را اگر بتوان تأمین کرد، همه‌ی خیرات، مستقیم و غیرمستقیم در اینها وارد و داخل هستند.

النَّظَرِ وَ السُّکُوتِ وَ الْکَلَامِ

یکی نظر و نگریستن، دوم سکوت و سوم کلام

فَکُلُّ نَظَرٍ لَیْسَ فِیهِ اعْتِبَارٌ فَهُوَ سَهْوٌ

فرمود هر نگاه‌کردنی که در آن عبرت‌گرفتن نباشد، اعتبار نباشد، این سهو است؛ هیچ فایده‌ای ندارد.

وَ کُلُّ سُکُوتٍ لَیْسَ فِیهِ فِکْرَةٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ

سکوت هم جزو کارهای متعارف و رفتار انسان است؛ [می‌فرماید] هر سکوتی که در آن فکری نیست این غفلت است.

وَ کُلُّ کَلَامٍ لَیْسَ فِیهِ ذِکْرٌ فهُوَ لَغْوٌ

می‌فرماید هر کلامی که در آن ذکر نیست، یاد نیست، توجه نیست -حالا یا به طور مطلق یا توجه الی الله- این کلام لغو است.

فَطُوبَى لِمَنْ کَانَ نَظَرُهُ عِبَراً وَ سُکُوتُهُ فِکْراً وَ کَلَامُهُ ذِکْراً

[پس خوشا به حال کسى که نگاهش مایه‌‌ی عبرت است، و سکوتش مایه‌ی اندیشه، و سخن‌گفتنش یادآورى و ذکر است]

آن وقت انسانی که این سه خصوصیت را دارد؛

وَ بَکَى عَلَى خَطِیئَتِهِ

بر گناهان و خطاهای خود بگرید؛

یعنی این [گریه‌کردن] نتیجه‌ی همین توجهات است. هنگامی که ما وقتی ساکتیم فکر می‌کنیم، وقتی حرف می‌زنیم تذکر در آن است، وقتی نگاه می‌کنیم با سنجش [همراه است]، آن‌وقت یکی از چیزهایی که مورد نگاه ما است، خود ما و رفتارهای خودمان است، خطاهای خودمان را پیدا می‌کنیم. مشکل ماها این است که اشتباهات و خطاهای خودمان را نمی‌فهمیم و نمی‌بینیم. وقتی فهمیدیم آن‌وقت عظمت کار را مشاهده می‌کنیم و اگر اهل دل باشیم بر خطاهای خودمان گریه می‌کنیم.

وَ أَمِنَ النَّاسُ شَرَّه‌

[و مردم از شرّ او در امان باشند]

۱) الامالی شیخ صدوق، صفحه‌ی ۸۰

۰

نماهنگ | دوران کودکی پیامبر(ص) به روایت رهبر انقلاب

بانک فیلم رهبری انقلاب ویژه نامه مذهبی نمآهنگ

نماهنگ | دوران کودکی پیامبر(ص) به روایت رهبر انقلاب

در آستانه ولادت با سعادت پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR نماهنگ «جان شیرین» را که روایت دوران کودکی پیامبر(ص) به روایت رهبر انقلاب است تهیه و منتشر کرد. سخنانی که از رهبر انقلاب در این نماهنگ استفاده شده است، مربوط به خطبه های نماز جمعه در اردیبهشت ماه ۱۳۷۰ است.

سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این نماهنگ می‌بینید:

* ذکر نام مقدس نبی‌اکرم صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم و شرح گوشه‌هایی از زندگی آن بزرگوار انصافاً کم است و چهره نورانی آن درّةالتاج آفرینش و آن گوهر یگانه عالم وجود برای بسیاری از افراد، آن‌چنان که شایسته است، روشن نیست - نه تاریخ زندگی آن بزرگوار، نه اخلاق آن بزرگوار، نه رفتار فردی و سیاسی آن بزرگوار - بنده قصد داشتم که در ایام آخر صفر، به قدر گنجایش وقت و توفیق خودِ این حقیر، در یک خطبه نسبت به آن بزرگوار مطالبی عرض کنم؛ اما ترسیدم که تراکم مطالب باز موجب شود که این ابراز ارادتِ لازم و واجب فوت شود و به تأخیر افتد؛ لذا امروز قصد دارم که در این خطبه راجع به آن وجود مقدّس صحبت کنم.

نبی مکرم اسلام جدای از خصوصیات معنوی و نورانیت و اتّصال به غیب و آن مراتب و درجاتی که امثال بنده از فهمیدن آنها هم حتّی قاصر هستیم، از لحاظ شخصیت انسانی و بشری، یک انسان فوق‌العاده، طراز اول و بی‌نظیر است. شما درباره امیرالمؤمنین مطالب زیادی شنیده‌اید. همین قدر کافی است عرض شود که هنر بزرگ امیرالمؤمنین این بود که شاگرد و دنباله‌رو پیامبر بود. یک شخصیت عظیم، با ظرفیت بی‌نهایت و با خلق و رفتار و کردار بی‌نظیر، در صدر سلسله‌ی انبیا و اولیا قرار گرفته است و ما مسلمانان موظّف شده‌ایم که به آن بزرگوار اقتدا کنیم؛ که فرمود: «ولکم فی رسول‌اللَّه اسوة حسنة». ما باید به پیامبر اقتدا و تأسی کنیم. نه فقط در چند رکعت نماز خواندن که در رفتارمان، در گفتارمان، در معاشرت و در معامله‌مان هم باید به او اقتدا کنیم. پس باید او را بشناسیم.

خدای متعال شخصیت روحی و اخلاقی آن بزرگوار را در ظرفی تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را بر دوش حمل کند. یک نگاه اجمالی به زندگی پیامبر اکرم در دوران کودکی بیندازیم. پدر آن بزرگوار، بنابر روایتی قبل از ولادتش، و بنا بر روایتی دیگر چند ماه بعد از ولادتش از دنیا می‌رود و آن حضرت پدر را نمی‌بیند. به رسم خاندانهای شریف و اصیل آن روز عربستان که فرزندان خودشان را به زنان پاکدامن و دارای اصالت و نجابت می‌سپردند تا آنها را در صحرا و در میان قبایل عربی پرورش دهند، این کودک عزیزِ چراغ خانواده را به یک زن اصیل نجیب به نام حلیمه سعدیّه - که از قبیله بنی سعد بود - سپردند. او هم پیامبر را در میان قبیله خود برد و در حدود شش سال آن کودک عزیز و آن درّ گرانبها را نگه‌داشت؛ به او شیر داد و او را تربیت کرد. لذا پیامبر در صحرا پرورش پیدا کرد. گاهی این کودک را نزد مادرش - جناب آمنه - می‌آورد و ایشان او را می‌دید و سپس باز برمی‌گرداند. بعد از شش سال که این کودک از لحاظ جسمی و روحی پرورش بسیار ممتازی پیدا کرده بود - جسماً قوی، زیبا، چالاک، کارآمد؛ از لحاظ روحی هم متین، صبور، خوش اخلاق، خوش رفتار و با دید باز، که لازمه زندگی در همان شرایط است - به مادر و به خانواده برگردانده شد. مادر این کودک را برداشت و با خود به یثرب برد؛ برای این‌که قبر جناب عبداللَّه را - که در آن جا از دنیا رفت و در همان جا هم دفن شد - زیارت کنند. بعدها که پیامبر به مدینه تشریف بردند و از آن‌جا عبور کردند، فرمودند قبر پدر من در این خانه است و من یادم است که برای زیارت قبر پدرم، با مادرم به این جا آمدیم. در برگشتن، در محلی به نام ابواء، مادر هم از دنیا رفت و این کودک از پدر و مادر - هر دو - یتیم شد. به این ترتیب، ظرفیت روحی این کودک که در آینده باید دنیایی را در ظرفیت وجودی و اخلاقی خود تربیت کند و پیش ببرد، روزبه‌روز افزایش پیدا کرد. ام‌ایمن او را به مدینه آورد و به دست عبدالمطلب داد. عبدالمطلب مثل جان شیرین از این کودک پذیرایی و پرستاری می‌کرد. در شعری عبدالمطلب می‌گوید که من برای او مثل مادرم. این پیرمرد حدود صدساله - که رئیس قریش و بسیار شریف و عزیز بود - آن‌چنان این کودک را مورد مهر و محبت قرار داد که عقده کم محبتی در این کودک مطلقاً به وجود نیاید و نیامد. شگفت‌آور این است که این نوجوان، سختیهای دوری از پدر و مادر را تحمل می‌کند، برای این‌که ظرفیت و آمادگی او افزایش پیدا کند؛ اما یک سرسوزن حقارتی که احتمالاً ممکن است برای بعضی از کودکانِ این‌طوری پیش بیاید، برای او به‌وجود نمی‌آید. عبدالمطلب آن‌چنان او را عزیز و گرامی می‌داشت که مایه تعجب همه می‌شد. در کتابهای تاریخ و حدیث آمده است که در کنار کعبه برای عبدالمطلب فرش و مسندی پهن می‌کردند و او آن‌جا می‌نشست و پسران او و جوانان بنی‌هاشم با عزّت و احترام دور او جمع می‌شدند. وقتی عبدالمطلب نبود یا در داخل کعبه بود، این کودک می‌رفت روی این مسند می‌نشست. عبدالمطلب که می‌آمد، جوانان بنی‌هاشم به این کودک می‌گفتند بلند شو، جای پدر است. اما عبدالمطلب می‌گفت نه، جای او همان‌جاست و باید آن‌جا بنشیند. آن وقت خودش کنار می‌نشست و این کودک عزیز و شریف و گرامی را در آن محل نگاه می‌داشت. هشت ساله بود که عبدالمطلب هم از دنیا رفت. روایت دارد که دم مرگ، عبدالمطلب از ابی‌طالب - پسر بسیار شریف و بزرگوار خودش - بیعت گرفت و گفت که این کودک را به تو می‌سپارم؛ باید مثل من از او حمایت کنی. ابوطالب هم قبول کرد و او را به خانه خودش برد و مثل جان گرامی او را مورد پذیرایی قرار داد. ابوطالب و همسرش - شیرزن عرب؛ یعنی فاطمه بنت‌اسد؛ مادر امیرالمؤمنین - تقریباً چهل سال مثل پدر و مادر، این انسان والا را مورد حمایت و کمک خود قرار دادند. نبی‌اکرم در چنین شرایطی دوران کودکی و نوجوانی خود را گذارند.

خصال اخلاقی والا، شخصیت انسانیِ عزیز، صبر و تحمّل فراوان، آشنا با دردها و رنجهایی که ممکن است برای یک انسان در کودکی پیش بیاید، شخصیت در هم تنیده عظیم و عمیقی را در این کودک زمینه‌سازی کرد. در همان دوران کودکی، به اختیار و انتخاب خود، شبانی گوسفندان ابوطالب را به عهده گرفت و مشغول شبانی شد. اینها عوامل مکمّل شخصیت است. به انتخاب خود او، در همان دوران کودکی با جناب ابی‌طالب به سفر تجارت رفت. بتدریج این سفرهای تجارت تکرار شد، تا به دوره جوانی و دوره ازدواج با جناب خدیجه و به دوران چهل سالگی - که دوران پیامبری است - رسید.

بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران‌ - ۱۳۷۹/۰۲/۲۳

۰

سید رضا نریمانی | بامادرم ایشالله اربعین میام حرم

بانک فیلم ویژه نامه مذهبی ماه محرم

سید رضا نریمانی | بامادرم ایشالله اربعین میام حرم


دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 7 ثانیه

۰

ناگفته‌های جنگ ۳۳روزه در گفتگوی اختصاصی با سرلشکر حاج قاسم سلیمانی

بانک فیلم زندگی به سبک شهدا معروف نیوز

ناگفته‌های جنگ ۳۳روزه در گفتگوی اختصاصی با سرلشکر حاج قاسم سلیمانی

همین که روی صندلی نشست، گفت بیست سال است که گفتگوی مطبوعاتی انجام نداده؛ با یک محاسبه‌ی سرانگشتی می‌شود از زمانی که فرماندهی سپاه قدس به او واگذار شده است. این بار اما موضوع گفتگو سبب شد تا حاج قاسم به درخواست ما پاسخ مثبت بدهد؛ جنگ ۳۳روزه. صحبت از حاج رضوان که به میان آمد، آرام‌آرام رنگ صدایش عوض شد. گفت امروز در کشور ما کلمه‌ی سردار و امیر عرف شده است اما حقیقتاً یک سردار به معنای واقعی، شهید عماد مغنیه بود. اگرچه بیم داشتیم هنوز زمان گفتنِ ناگفتنی‌ها نرسیده باشد اما روایت مشاهدات عینی فرماندهی که تا پایان جنگ ۳۳روزه در لبنان بوده است، این گفتگوی دوساعته را بسیار جذاب و خواندنی کرده است.

* بحث را می‌خواهیم با بررسی زمینه‌های وقوع جنگ ۳۳روزه آغاز کنیم. این جنگ زمانی به‌وقوع پیوست که حدوداً پنج سال از حضور نظامی آمریکا در منطقه و اقدام این کشور در اشغال افغانستان و عراق می‌گذشت و آمریکا در عراق هم با ناکامی‌های عدیده‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کرد و به همین دلیل، اجرا و تحقق طرح خاورمیانه‌ی جدید آمریکا با مشکلات متعددی مواجه شده بود. اما به‌یک‌باره دیدیم که جناح بازی عوض شد و لبنان به‌عنوان زمین بازی اجرای این طرح انتخاب شد و جنگ ۳۳روزه رقم خورد. چرا این اتفاق افتاد؟

بسم الله الرحمن الرحیم. ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) را خدمت شما تسلیت می‌گویم. در مسئله‌ی جنگ ۳۳روزه یک عوامل پنهانی وجود داشت که درواقع عوامل واقعی جنگ بود و یک عوامل ظاهر و آشکاری وجود داشت که بهانه‌ی آن اهداف پنهانی بود. البته ما اطلاعاتی نسبت به آمادگی‌های رژیم صهیونیستی داشتیم اما اطلاعاتی نسبت به اینکه دشمن می‌خواهد یک هجومی را در یک غافلگیری انجام بدهد، نداشتیم. بعد از شروع جنگ، از دو موضوع به این جمع‌بندی رسیدیم که بنا بود جنگی با سرعت و با غافلگیری انجام بشود و در آن غافلگیری، حزب‌الله منهدم بشود. اما جنگ در شرایطی اتفاق افتاد که دو اتفاق مهم، یکی مربوط به کل منطقه و دیگری مربوط به خود رژیم صهیونیستی وجود داشت. در مسئله‌ی منطقه، آمریکا با توجه به حادثه‌ی یازده سپتامبر به یک توسعه‌ی فوق‌العاده‌ای در حضور نیروهای مسلح خودش در منطقه‌ی ما رسیده بود که تقریباً مشابه آن، در بُعد کمّی فقط در جنگ جهانی دوم وجود داشت و در بُعد کیفی، حتی در آن جنگ هم وجود نداشت.

پس از حمله‌ی صدام به کویت در سال ۱۹۹۱ و متعاقب آن، حمله‌ی آمریکا و شکست صدام، یک ته‌نشین مسلحانه‌ای در منطقه‌ی ما به وجود آمد که منجر به استقرار نیروهای آمریکایی شد. اما از یازده سپتامبر به این طرف، به‌دلیل دو هجوم سنگینی که آمریکا داشت (به افغانستان و به عراق) تقریباً نزدیک به ۴۰ درصد از نیروهای مسلحِ در خدمت آمریکا مستقیماً وارد منطقه‌ی ما شدند و بعداً‌ در طول مدت به‌دلیل تعویضات و تغییراتی که انجام گرفت، حتی به حضور نیروهای ذخیره و احتیاط و گارد ملی هم کشیده شد. یعنی تقریباً می‌توان گفت که بیش از ۶۰ درصد ارتش آمریکا اعم از نیروهای داخلی تا نیروهای بیرونی، وارد منطقه‌ی ما شدند. بنابراین یک حضور بسیار حجیم در بُعد کمّی اتفاق افتاد که فقط در عراق بالغ بر ۱۵۰ هزار سرباز وجود داشت و بیش از ۳۰ هزار نیروی آمریکایی در افغانستان بودند. این غیر از نیروی متحدین بود که در افغانستان قریب به ۱۵ هزار نفر بودند. بنابراین یک نیروی ۲۰۰ هزار نفره‌ی آموزش‌دیده‌ی متخصص در منطقه‌ی ما، در کنار فلسطین حضور داشت. این حضور طبیعتاً یک فرصت‌هایی را برای رژیم صهیونیستی ایجاد می‌کرد؛ یعنی حضور آمریکا در عراق، مانع تحرک سوری‌ها در سوریه بود، تهدیدی علیه دولت سوریه هم محسوب می‌شد، تهدیدی علیه ایران هم محسوب می‌شد. بنابراین شما اگر به جغرافیای عراق در هنگام جنگ سال ۲۰۰۶ (جنگ ۳۳روزه) نگاه کنید، می‌بینید در عراق که حلقه‌ی اتصال کشور محور و کشور مادر مقاومت است، آمریکا یک حائل قریب به ۲۰۰ هزار نفره از نیروهای مسلح خود با صدها فروند هواپیما و هلی‌کوپتر به اضافه‌ی هزاران دستگاه زرهی ایجاد کرد.

۰

نماهنگ | فرستادگان حسین علیه‌‌السلام

بانک فیلم زندگی درمکتب اهل بیت ع رهبری انقلاب نمآهنگ

نماهنگ | فرستادگان حسین علیه‌‌السلام

نماهنگ | فرستادگان حسین علیه‌‌السلام

حضرت آیت‌آلله خامنه‌ای: «[حضرت امام حسین] هم دو سه نفر مأمور کارکُشته‌ى مبرّزِ قویدست که تالیتِلو خودش بودند، به‌سوى تاریخ فرستاد.
این چند مأمور، یکى خواهرش زینب کبرا است -انت بحمد الله عالمةٌ غیر معلّمة؛ آن‌چنان [امام سجّاد(علیه‌السّلام)] درباره‌‌ى زینب کبرا حرف میزند که انسان به یاد یک امامى از خاندان پیغمبر [می‌افتد] هم علی‌بن‌‌الحسین(صلوات‌الله‌علیه) امام سجّاد است، هم خواهر دیگرش امّ‌‌کلثوم است، هم سکینه است، هم فاطمه‌‌ى بنت‌‌الحسین است؛ از خاندان پیغمبر چندین نفر به‌‌صورت ظاهر، اسیرانى در دست دشمنان و در باطن، مأمورانى از جانب آن مرکز الهام و وحى خداوندى به کوفه و شام و مدینه اعزام شدند. و در همان چند روز اسارت و بعد از اسارت و تا آخر عمرشان، قطرى از اقطار را هرکدام احیاء کردند، زنده کردند و از این عملى که امام حسین انجام داد بهره‌‌بردارى شد.»

۰

نماهنگ | امام حسین علیه‌السلام با یک دنیا مواجه بود

بانک فیلم رهبری انقلاب نمآهنگ

نماهنگ | امام حسین علیه‌السلام با یک دنیا مواجه بود

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: « امام حسین با یک دنیا مواجه بود  همان طور که پیغمبر(ص) در بعثت، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین(ع) هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود.» ۱۳۷۵/۰۹/۲۴

به‌مناسبت فرارسیدن عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام  پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب نماهنگ «امام حسین علیه‌السلام با یک دنیا مواجه بود» را منتشر می‌کند.

این نماهنگ براساس طرح لوحی با همین عنوان است که پیش‌تر منتشر شده‌بود.

۰

ستاره‌های خدمت | شهید رحمان دادمان

بانک فیلم زندگی به سبک شهدا رهبری انقلاب نمآهنگ

ستاره‌های خدمت | شهید رحمان دادمان

به مناسبت فرارسیدن ایام سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر و هفته‌ی دولت، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر  اساس بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب درباره شهدای دولت، مجموعه نماهنگ «ستاره‌های خدمت» را منتشر می‌کند.
دومین نماهنگ از این مجموعه به معرفی شهید رحمان دادمان وزیر راه و ترابری دولت هفتم می‌پردازد:
«من وقتی در سفر گیلان، به بندر انزلی رفتم و آن پل قدیمی را -که خود من حدود چهل سال قبل از آن عبور کرده بودم- دیدم، در دل شرمنده شدم... بعد هم که رفتیم، دیدیم مردم و به تبع آنها آقای امام جمعه، همه از ما ساخت پل را میخواهند. من وقتی به رشت برگشتم -در خانه‌ی آقای صوفی، آقایان وزرا جمع شدند؛ آقای عارف و دیگران هم بودند- مسئله‌ی پل را مطرح کردم و به مرحوم دادمان گفتم شما این پل را میسازید؟ ایشان فکری کرد و گفت بله، ما سه‌ساله آن را تحویل میدهیم. من گفتم آن را دوساله تحویل دهید. ایشان سری تکان داد و من فکر کردم که تلقّی به قبول کرده که دوساله تحویل دهد. گفتم من دلم میخواهد دو سال دیگر رئیس‌جمهور بیاید و در همین موقع این پل را افتتاح کند. وقتی دادمان از دنیا رفت، کسانی از دوستان ما که با خانواده‌ی ایشان مرتبطند، گفتند دادمان در خانه گفته بود که فلانی به من گفت دو ساله پل را بسازید؛ اما من آن را یک‌ساله تمام میکنم! همّت آن مرد، این‌گونه بود. ببینید انسان از فقدان چنین آدمهایی چقدر میسوزد.» ۱۳۸۰/۰۶/۰۵

۰

ستاره‌های خدمت | شهید موسی کلانتری

بانک فیلم زندگی به سبک شهدا رهبری انقلاب نمآهنگ

ستاره‌های خدمت | شهید موسی کلانتری

به مناسبت فرارسیدن ایام سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر و هفته‌ی دولت، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر  اساس بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب درباره‌ی شهدای دولت، مجموعه نماهنگ «ستاره‌های خدمت» را منتشر می‌کند.
اولین نماهنگ از این مجموعه به معرفی شهید موسی کلانتری می‌پردازد:
«مرحوم شهید کلانتری به من گفت در نماز جمعه نشسته بودم، یک نفر به من رو کرد و گفت ببین چقدر زمانه عوض شده است. گفتم چطور؟ آن شخص به کسی که در صفِ جلو نشسته بود، اشاره کرد و گفت: او وزیر است. مرحوم شهید کلانتری میگفت به صف جلو نگاه کردم، دیدم عبّاسپور -وزیر نیرو- است. به او گفتم پس من یک چیز عجیب‌تر به تو بگویم؛ من هم وزیرم! خدا شهید کلانتری را رحمت کند. آنهایی که او را دیده بودند و میشناختند، میدانند که آدم بسیار پُرتحرّک، پُرخون، پُرعزم و خیلی به‌دردبخوری بود. او هم واقعاً از جمله کسانی بود که از دستمان رفت.» ۱۳۸۰/۰۶/۰۵

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)

شبکه های اجتماعی