نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۲۴۰۷ مطلب توسط «سرباز ولایت» ثبت شده است

۰

نهی از روزه خواری - استاد تقوی - قسمت ۱

احکام بانک فیلم

نهی از روزه خواری - استاد تقوی - قسمت ۱

سلسله کلیپهای ((به احترام ماه خدا)) با سخنرانی استاد علی تقوی (مدرس حوزه و دانشگاه). کاری از جنبش حیا. موضوع: ظرافتها و شیوه های نهی از منکر روزه خواری / این قسمت : تقوای اجتماعی

دانلودفیلم

۱

راز رسیدن به خوشبختی از زبان بانو نصرت بیگم امین

علمای دین سبک زندگی اسلامی

راز رسیدن به خوشبختی از زبان  بانو نصرت بیگم امین

راز رسیدن به خوشبختی از زبان  بانو نصرت بیگم امین

بانو نصرت بیگم امین، از زنان عالمه و فاضله و عارفه دوران ما است که هنوز قدر و قیمت او به خوبی شناخته نشده است؛ زنی که مراتب علم و دین‌شناسی را تا اعلاترین درجاتی که مردان در دوندگی‌های عالمانه‌شان به دنبال آن‌اند در حصن و حفاظ خانه‌اش کسب کرد و شد «بانو مجتهده امین». زنی که از مردان فقیه و مجتهد هم‌عصرش چیزی کم نداشت و نگین و فخر دوران است.

کتابی برای رسیدن به خوشبختی

کتاب «روش خوشبختی»، کتابی است که خود بانو امین در مقدمه آن می‌نویسند: «در نظر دارم به یاری خداوند متعال به‌طور ساده و مختصر پیامی مشتمل بر اندرزهای نیکو به خواهران ایمانی خود ابلاغ کنم. در افراد بشر مخصوصاً در جماعت بانوان کسی پیدا نمی‌شود که آرزوی خوشبختی و سعادت‌مندی در دل خود نپروراند، لکن چنین گمان می‌شود که سعادت و خوشبختی، یک سرنوشت ازلی است و حصول آن مافوق تدبیر بشر است، این است که در مقام تحصیل آن برنمی‌آید.
«ای خواهر محترم و ای دوشیزگان عزیز! اگر آرزوی خوش‌بختی و کامیابی دارید، گوش‌ دل باز کنید تا من راه و روش و طرز رفتار یک خانم خوشبخت و سعادت‌مند را برای شما شرح دهم. تا آن‌که بفهمید و تصدیق نمایید که خوش‌بختی و کام‌یابی در چیزهایی نیست که تصور می‌کنید و آرزو دارید. وقتی به آن برسید و در پس هر آرزویی صدها آرزوی دیگر همراه دارید و عمر عزیز خود را به همین‌طور می‌گذارنید. این‌ها آرزوهای بچه‌گانه است و عقلایی نیست. …ریشه خوش‌بختی و بدبختی را در باطن خود پیدا کن و پیش از آن‌که وسایل خوش‌بختی را فراهم کنیم، بایستی بدانیم خوش‌بختی چیست و بدبختی کدام است.»

قدم به قدم در مسیر خوشبختی

صفحات آغازین کتاب، درس دین‌شناسی است؛ قدم به قدم توحید و شناخت خدا، ادله اثبات او و صفات الهی؛ تا رسیدن به نبوت و اثبات و صفات و تعداد انبای الهی و پرداختن به خاتم انبیا و دین اسلام و احکام و تکالیف آن.
در قدم بعد، کتاب رنگی زنانه به خود گرفته و به تشریح تکالیف زنان پرداخته می‌شود: «وظایفی که اختصاص به زن دارد بسیار است، بعضی راجع به احکام و عبادات، از قبیل حیض و نفاس و استحاضه که آن راجع به رساله‌های عملیه است و بعضی راجع به حقوق و وظایف او نسبت به دیگران که آن بسیار است و در این‌جا اجمالاً سه وظیفه مهم او را می‌نگارم: اول وظیفه او نسبت به شوهر، دوم وظیفه زن نسبت به اولاد، سوم وظیفه او نسبت به اجانب.»

وظایف والدین نسبت به فرزندان

در ادامه حقوق زنانشویی هر یک از زوجین به طور مختصر بررسی می‌شود؛ اموری مانند پاکیزگی خانه و زینت زن و استقبال از همسر و حفظ مال و آبرو و عرض همسر و تمکین برای زن و خوش‌رفتاری و سخت‌نگرفتن و رعایت حال زن و نفقه و… برای مرد. تکلیف دیگری که عنوان شد، وظایف والدین در قبال فرزندان است: «چنان‌چه معلوم است اصلاً حکمت زناشویی و این همه تشریفات و وظایفی که شارع مقدس در امر ازدواج مقرر فرموده، روی اصل اولاد است که نسل بشر سالم و لایق کمالات و ترقیات شایسته و تربیت نیکو گردد.».
در این زمینه نیز به تشریح این وظایف از زمان انعقاد نطفه و مراقبت‌های زمان حمل و دوران شیردهی به نوزاد پرداخته می‌شود تا دوران مدرسه و بزرگ‌سالی او: «بایستی خیلی جدیت و کوشش کرد که معلمین و رؤسای آن مدرسه اشخاص دین‌دار و باایمان و تقوی باشند و نیز باید بسیار مراعات کرد که بچه‌های همکلاس او از خانواده‌های محترم و دین‌دار باشند؛ زیرا اخلاق بچه‌ها در هم تأثیر کلی دارد.»

اصل اول برای زنان

تکلیف دیگر به بررسی وظایف زن در جامعه اسلام در دو بعد شئون زن در جامعه و حجاب و ستر می‌پردازد. در این بررسی، اصل اولی برای زن حضور در خانه و فرزندآوری است و توضیح داده می‌شود: «اشتباه نشود، نمی‌گویم زن از کار و کسب بالمره (ناگهان) معاف است و باید تن‌پروری را شعار خود کند. تمام افراد بشر، بلکه تمام موجودات بایستی مشغول کار باشند. غرض این است که نخستین وظیفه او این است که به کارهای داخلی اختصاصی خود بپردازد، پس از آن به کاری که منافی با مقام عفت تستر او نباشد.»

مردان قدردان فرشته های معنوی خود باشند

در ادامه نیز مسأله حجاب از حیث امر الهی‌بودن و جهاد محسوب‌شدن و بیان آیات حجاب و نظرات موافقان و مخالفان و…، به تفصیل مورد بررسی قرار می‌گیرد: «ببین در نظر شارع چقدر امر حجاب اهمیت دارد که با این‌که به زن امر فرموده خود را بپوشانند، هم به زن و هم به مرد امر می فرماید نگاه به یکدیگر ننمایند». و در ادامه این بحث توصیه‌هایی خطاب به مردان آمده است: «به شما توصیه می‌کنم هر یک از شما زن عفیفه پرهیزکار دارید از او بسیار قدردانی کنید، او را عزیز محترم بدارید و از هیچ فداکاری درباره او خودداری نکنید و بدانید که او یک فرشته معنوی است در منزل شما که سعادت دنیوی رهین اوست». و توصیه‌هایی نیز خطاب به زنان: «خواهرم تو مسلمان و مسلمان‌زاده‌ای و مقدسات مذهب در تمام ملل محترم است؛ خود را هدف تیر چشم‌های ناپاک بعضی مردهای بی‌عفت قرار مده. در خانه خود بنشین و مشغول انجام وظیفه خداپسند خود باش و سعادت خود را تأمین نما...» توصیه‌هایی که موجب افزونی مهر و محبت میان زوجین خواهد شد.

مراقب خرافات باشید

در ادامه سایر اصول دین شامل معاد و عدل معرفی شده است و به بررسی دقیق امامت و مبانی و ادله اثبات آن و وظایف ما نسبت به آنان پرداخته می‌شود. سپس خرافات بین مردم مورد نقد قرار می‌گیرد و به زنان به طور خاص توصیه می‌شود: «روی سخن به بانوان محترم، ای خواهران عزیز! اگر طالب سعادت و خوشبختی هستید هرگز پیرامون خرافات نگردید، اگر دین‌دار هستید آن‌چه از دین نیست داخل در دین نکنید، در هر کاری موقعیت وظیفه دینی خود را بفهمید، هر چه سر انسان می‌آید از روی جهل و نادانی است…» بانو امین ریشه خرافات را در وجه غالب آن در وسواس می‌داند و به تخطئه این صفت با استدلالات دینی می‌پردازد.

امتیازات زنانه

بخش بعدی کتاب باز هم زنانه است و بیان امتیازات و خصوصیات زن می‌پردازد.

اول: «نخستین عامل خدادادی که در وجود زن است و راه او را به حق نزدیک می‌کند، همان رقت قلب است که جبلی زن (ذات) است، قلب رقیق و حساس و دل نازک و چشم گریان به خدا نزدیک است.»

دوم: «دوم امتیاز زن: عاطفه و محبت غریزی است که سرشته با خون اوست، ببین محبت مادر را نسبت به اولاد… و نیز محبت زن نسبت به شوهر و دختر نسبت به پدر و مادر و خواهر نسبت به برادر و نیز نسبت به خویشان و بستگان محبت زن چقدر غلو دارد و این‌که گفتیم عاطفه و محبت راه را به حق تعالی نزدیک می‌کند، برای این‌که در محبت اسراری نهفته شده…»

سوم: «سومین امتیاز زن از خودگذشتگی و تحمل مصائب و بردباری است که این صفت در زن نیز بیشتر ظهور دارد و با این‌که زن رقیق‌القلب است و زودتر از ناملایمات متأثر می‌شود و به جزغ و فزغ می‌افتد… با این حال چنان‌چه تجربه شده، حوصله و بردباری و تحمل او در مشقات زیادتر است».

چهارم: «زن در امور خیریه از مرد قوی‌تر و فعال‌تر و احساسات او زیادتر است».

پنجم: «خانه‌نشینی و انزوا که این یکی از اسباب و طریق سیر الی‌الله و وسیله قرب به حق تعالی می‌شود.

خانه نشینی فضیلت است!!!

بانو امین در ادامه فضیلت خانه‌نشینی را چنین توضیح می‌دهد: «اشتباه نشود، نمی‌گویم زن بایستی در خانه بنشیند و خود را از هر کمال و دانش و فضیلتی محروم گرداند و… خانه‌نشینی به تنهایی فضیلت‌آور نمی‌شود، خانه‌نشینی اگر با فضائل اخلاقی و علم و ایمان و تقوی و معنویت نباشد، هرگز سعادت و خوشبختی برای ما تأمین نخواهد کرد.»
در ادامه نیز توصیه‌هایی اخلاقی در مورد رابطه ایمان و خوشبختی بیان کرده و به اوصاف پنج‌گانه در تقویت قلب شامل: سکوت، کم‌خوری، عزلت و کناره‌گیری، دوام ذکر می‌پردازد و اصول ملکات حمیده: حکمت، عفت، شجاعت و عدالت را نام برده و کتاب را با این جمله به پایان می‌برد: «این‌که کتاب روش خوش‌بختی و توصیه به خواهران ایمانی به پایان رسید.»

۰

یک مقام آمریکایی :به جای انداختن بمب بر سر ایرانی‌ها، دامن‌های کوتاه (مینی‌ژوپ) برایشان بفرستید

یک مقام آمریکایی :به جای انداختن بمب بر سر ایرانی‌ها، دامن‌های کوتاه (مینی‌ژوپ) برایشان بفرستید

یک مقام آمریکایی گفت به جای انداختن بمب بر سر ایرانی‌ها، دامن‌های کوتاه (مینی‌ژوپ) برایشان بفرستید

به گزارش فرهنگ نیوز، کیهان در یادداشت روز شماره امروز خود به معضلات اجتماعی و بی توجهی مسولین پرداخته است:

بروز برخی نابسامانی‌های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی به یک «معما» تبدیل شده است. این که چرا پدید می‌آیند و چرا از سوی مسئولان چاره‌جویی نمی‌شوند؟ این پرسش، مجهولی است که باید به واسطه معلومات از آن رازگشایی کرد. پازلی است با قطعات به هم ریخته که اگر کنار هم چیده شود، تصویر واقعی معلوم می‌گردد. به نظر می‌رسد دو تهدید در این زمینه به هم رسیده‌اند؛ نقشه‌ای که دشمن برای آسیب زدن و بی‌ثبات کردن اقتصاد و فرهنگ و جامعه ایران دارد، وبی‌عملی و بی‌همتی و سوء تدبیری که در میان برخی مسئولان به ویژه دولت دیده می‌شود. براساس گزارش هفته گذشته وزیر کشور درباره آسیب‌های اجتماعی، «11 میلیون نفر حاشیه‌نشین، 3/5 میلیون بیکار، یک‌ونیم میلیون نفر معتاد، دو و نیم میلیون زن سرپرست خانوار (که بخش عمده‌ای از آن ناشی از طلاق است) و 600 هزار زندانی» در کشور وجود دارد. به نظر می‌رسد اقتصاد، فرهنگ و سیاست در این زمینه هم‌پوشانی دارند.

1- قطعاً از سال 80 تا به امروز نقشه‌های دشمنان بارها به روزرسانی شده است. 23 شهریور 1380 نتانیاهو- وزیر دارایی وقت رژیم صهیونیستی- در کنگره آمریکا گفت «من یکبار به رئیس سیا گفتم راه ایجاد دگرگونی در ایران استفاده از تاکتیک‌های معمولی این سازمان نیست بلکه بهترین راه استفاده از ماهواره‌هایی است که برنامه‌های هالیوودی را پخش کنند. این برنامه‌ها مفید و برانداز است. باید با سیل ویرانگر برنامه‌های دارای محتوای جنسی، علیه حکومت دینی شورش ایجاد کرد. بچه‌های ایرانی با دیدن این شوها، همان لباس‌ها و مدها را خواهند خواست». یکی دو سال بعد یک مقام آمریکایی گفت «به جای انداختن بمب بر سر ایرانی‌ها، دامن‌های کوتاه (مینی‌ژوپ) برایشان بفرستید». این موج ماهواره‌ای با فضای مجازی و گوشی‌های هوشمند تشدید شده است اما در مقابل برخی مسئولین در گذر زمان کرخت‌تر شده‌اند چنان که فلان نماینده کج‌فهم مجلس که 2 سال پیش تصاویر ساپورت‌پوش‌ها را به مجلس می‌آورد و نسبت به تضعیف حجاب هشدار می‌داد، اکنون -به اعتبار آلودگی‌های سیاسی و فکری- از نامزد نمایندگی کشف حجاب کرده دفاع می‌کند! یا آقای وزیر ارشاد پس از چند ماه اکران یک فیلم مبتذل و ضد اخلاقی به سادگی می‌گوید از دست‌مان در رفت! به همین خونسردی و بی‌دردی!

2- اگر دو سال پیش طراحان جنگ فرهنگی برای مخالفت با حجاب، کمپین آزادی یواشکی راه می‌انداختند با این توجیه که از آزادی پوشش دفاع می‌کنند، حالا دعوت به کمپین روزه‌خواری برای انتشار تصاویر آن در فضای مجازی راه می‌اندازند تا هویت واقعی جریان ترویج اباحیت معلوم شود. به راستی وقتی مردم روزه می‌گیرند و آمار دروغ و غیبت و تهمت و خیانت و دزدی و جنایت و پرخاشگری به شکل محسوسی پایین می‌آید- که واقعیت ثابت شده‌ای است- چه کسانی زیان می‌کنند؟ چه کسانی از ثبات و امنیت فرهنگی- اجتماعی ایران آسیب می‌بینند یا از ایجاد گسل و به حرکت درآوردن آن در عرصه اجتماعی و فرهنگی سود می‌کنند؟ آیا نباید احتمال داد که دشمن به دنبال پمپاژ ناهنجاری و جرم به جامعه برای انفجار اجتماعی و بی‌ثباتی و سرخوردگی است؟ در این میان چرا دولت به عنوان ناظر و سامان دهنده اصلی، ولنگاری در عرصه فرهنگ را پیشه کرده است؟

3- اقتصاد و سیاست دو ضلع دیگرند که نوع به هم رسیدن آنها، به فرهنگ و هنجارهای اجتماعی شکل می‌دهد. بگذارید یک قطعه دیگر از پازل به هم ریخته را سر جای خود بگذاریم. آقای عباس عبدی در آخرین شماره نشریه کارگزارانی صدا روایت جالبی درباره یک دگردیسی منفی دارد. «باید قبول کرد بخشی از اصلاح‌طلبان در عمل، توجه گذشته به طبقات ضعیف را فراموش کردند یا کنار گذاشتند... زندگی شخصی آنان با گذشته فاصله گرفته و بسیاری از مدیران آنها در مقایسه با گذشته زندگی متفاوتی را تجربه می‌کردند. یک بار به یکی از دوستان گفتم اگر آدرس محل سکونت کسانی را که در جریان رویدادهای پس از خرداد 1388 به زندان رفته‌اند بنویسی، معلوم می‌شود بخش قابل توجهی از آنان در مناطق شمالی شهر هستند. شاید بتوان درباره علل سکونت قدری اغماض کرد ولی زندگی آنان نیز چون گذشته نبود و نیست». طاعون زندگی اشرافی کارگزارانی به تدریج به بخشی از جریان چپ- و برخی راست‌ها که بعدها مدعی اعتدال شدند- سرایت کرد. ائتلاف‌هایی نظیر جبهه اصلاحات تشکیل شد و توسعه پیدا کرد که به تعبیر 25 خرداد 81 محسن آرمین «از نیروهای بی‌اعتقاد به عدالت و راست مدرن و تکنوکرات تا نیروهای چپ معتقد به عدالت ]![ در این جبهه حضور دارند»، نوعی شرکت سهامی قدرت و ثروت که قرار بود برای تداوم «اشرافیت سیاسی» تدارک کند. در مقابل، فرهنگ اسلامی و عدالت‌خواه جامعه معارض این پیوندهای آلوده بود و باید مضمحل یا رقیق می‌شد.

4- اشراف سیاسی بالاشهرنشین، خواسته یا ناخواسته در فتنه سال 1388 وارد زمین و بازی دشمن شدند. اما با وجود موج اجتماعی اولیه، ظرف چند ماه معلوم شد این ماجرا به اعتبار سیاسی بودن قادر به اجتماعی شدن نیست و نهایتاً به میدان ونک عقب نشست. بنابراین اقتصاد و معیشت طبقات فرودست برای طراحان آن آشوب و نیز اشراف مایل به بازگشت به قدرت، موضوعیت ابزاری پیدا کرد. مهر ماه 88 لس‌آنجلس تایمز فاش کرد «نمایندگان رهبران جنبش سبز در نشست مشترک با اپوزیسیون و مقامات غربی، از آنها خواسته‌اند تحریم‌ها را تشدید کنند اما نه به صورت تدریجی که مثل واکسن عمل کند بلکه باید دفعتاً باشد و فلج کند». مشابه همین گراها را آقازاده متواری و دیگران دادند. قطعنامه به شدت تحریمی 1929 که خرداد 1389 تصویب شد، اصالتاً برای حمایت از جنبش سبز بود. به فاصله یکی دو سال، اجرای تحریم‌های جدید به انضمام انحراف رئیس و برخی اعضای دولت دهم و رها کردن جبهه اقتصاد، موجب بروز آشفتگی‌های اقتصادی شد. این وضعیت محملی برای روی کارآمدن دولت یازدهم بود.

5- داستان را از وسط ماجرا تعریف می‌کنند آنها که در هفته‌های اخیر با مشاهده بی‌دستاوردی برجام و اعتراض مردم، به توجیه می‌گویند «وضعیت فعلی را با 3 سال پیش مقایسه کنید که فروش نفت ما کاهش پیدا کرده بودو تورم 40 درصد بود و اگر آن شرایط ادامه پیدا می‌کرد دلار اکنون 7 هزار تومان بود». شروع داستان این است که حامیان فتنه سبز، تحریم‌های جدید را برای احیای فتنه‌گران رو به موت و به سفارش آنها اعمال کردند و درحقیقت کاسبان واقعی فتنه و تحریم، همان‌هایی هستند که اکنون علیه کاسبان فتنه و کاسبان تحریم بدگویی می‌کنند. آنها به قاتلانی می‌مانند که بعد از جنایت، سرصحنه و بر سر جنازه مقتول می‌آیند. به تعبیر امیر مؤمنان درباره خونخواهی اصحاب جمل «انّهم لیطلبون حقاً هم ترکوه و دماً هم سفکوه. حقی را مطالبه می‌کنند که خود ترک کردند و خونی را مطالبه می‌کنند که خود ریخته‌اند». شهادت رابرت گیتس رئیس وقت پنتاگون پس از شعار نه غزه نه لبنان در روز قدس قابل تأمل است. «تصور می‌کردیم تحریم‌ها ‌اثر ندارد اما با مشاجره و دو دستگی روز قدس فهمیدیم باید تحریم‌ها را تشدید کرد».

6- آقای روحانی در فتنه 88 با فتنه‌گران همراهی نکرد در حالی که امثال آقای هاشمی همراهی کردند. او در فتنه 78 نیز علیه فتنه‌گران سخنرانی صریحی در 23 تیر انجام داد و فتنه‌گران را مزدور آمریکا و اسرائیل خواند. اما به نظر می‌رسد خط فاصل نسبت به برخی افراد مسئله‌دار، به مرور کمرنگ شد و عناصر آلوده زهر خود را در دولت ریختند. بخشی از فشلی‌ها و ناکارآمدی‌های امروز دولت، محصول کولی دادن به افراطیونی است که دشمن را برای فشار اقتصادی گستاخ- بلکه راهنمایی- کردند. اگر ابراهیم اصغرزاده (از عوامل انحلال شورای شهر اول تهران) 13 اسفند 92 به روزنامه قانون گفت «اصلاح‌طلبان دولت روحانی را رحم اجاره خود می‌دانند»، اکنون عبداله ناصری (عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان) صراحتاً به روزنامه فرهیختگان می‌گوید «اگر دولت به عنوان رحم اجاره‌ای، جنین را خوب محافظت کند، حتماً اصلاح‌طلبان آن را دوباره اجاره خواهند کرد»! صاحب‌خانه دولت، مردمند و دولت، خود مستأجر است. حالا چه اتفاقی افتاده که مستأجر، خانه را به دیگرانی که سابقه شرارت و خیانت دارند، می‌سپارد؟ آیا مزدوران آمریکایی- صهیونیستی فتنه 78 دیگر مزدور نیستند؟ مگر نه اینکه از حجاریان تا مزروعی بارها گفتند جبهه اصلاحات از گوگوش تا سروش را شامل می‌شود و مگر نه اینکه وجه اشتراک سروش تا گوگوش، الحاد و لاقیدی و تحریف و هجو دین است. بنابراین جبهه‌ای چنین بیمار، از رحم اجاره‌ای دولت چه توقعی دارد؟ اشراف امتیازجو و تمایزطلب قرار است از این رحم اجاره‌ای، طفل عدالت و خدمت و رونق اقتصادی و بهبود کسب و کار و سلامت فرهنگی- اجتماعی را به دنیا آورند؟! هرگز!

7- برخی دولتمردان فعلی و حامیان آنها بارها در اواخر دولت گذشته گفتند تحریم‌ها عامل 10 تا 30 درصد نابسامانی‌های اقتصادی هستند و 70 تا 90 درصد آن به سوء مدیریت باز می‌گردد. اکنون که 5 ماه پس از اجرای برجام، تقریباً هیچ خاصیتی مشاهده نمی‌شود، آیا نباید پرسید تکلیف رسیدگی به آن سوء مدیریت 70 تا 90 درصدی چه می‌شود که اینک حامیان دولت به تواتر درباره ناهماهنگی، بی‌ارادگی، آشفتگی و فشلی دولت هشدار می‌دهند؟ آیا شگفت نیست که شیرکوند (معاون مشارکتی وزیر اقتصاد در دولت اصلاحات) با هشدار درباره سرنوشت انتخابات 96 می‌گوید «ظهور رابین‌هودها در انتخابات، دولت روحانی را تهدید می‌کند». مگر صاحبان نگاه «رحم اجاره‌ای» با دولت و روحانی چه کرده‌اند که نگران رابین‌هود هستند؟ ولنگاری مدیریتی تا کجا پیش رفته که مدیر بانک زیر نظر وزارت رفاه- که باید در خدمت کارگران باشد- حقوق و پاداش 734 میلیون تومانی دریافت می‌کند و مدیر بیمه‌ای که باید غم محرومان و مستضعفان را داشته باشد، حقوق و مزایای 80 میلیونی می‌گیرد؟ آیا چنین مدیران بانکی می‌توانند بدهی‌های معوقه کلان بدهکاران را مطالبه کنند؟ آیا تحریم‌ها، فلج کننده و مزاحم رونق اقتصادی کشور است یاموش‌های بزرگ‌تر از گربه‌ای که به جان بیت‌المال افتاده‌اند و رمق را از بانک و بیمه و بورس و پتروشیمی و خودرو و... گرفته‌اند؟ آیا بانک و بیمه هم به اجاره رفته است؟ چرا به جای تشکر از منتقدان به این درآمدها، آنها را متهم به بداخلاقی و ظلم کردند و از مدیر مستعفی جانبداری نمودند؟ قسم برخورد با متخلفان و بازگرداندن پول‌ها به بیت‌المال را باور کنیم یا دم خروس جانبداری را؟

8- امیر مؤمنان علیه‌السلام این قانون طلایی را هنگامی که اصحاب خود را برای جهاد فرا می‌خواند، فرمود «کمربند را محکم کنید و دامن به کمر ببندید. و لا تجتمع عزیمهًْ و ولیمهًْ. دامن همت به کمر ببندید که عزم و اراده جهاد با سور چرانی و شکم بارگی و سفره بارگی جمع نمی‌شود» (خطبه 241 نهج‌البلاغه). واقعیت این است که دشمن جنگ همه جانبه اقتصادی فرهنگی و سیاسی را علیه ملت ما به راه انداخته است. اگر باید به دشمن زورگو در چنین جنگی نه گفت و به سینه او زد و اگر باید اقتصاد و فرهنگ را با نگاه جهادی رونق داد، مدیران اشرافی و اجاره‌ای نه تنها مرد چنین میدان‌هایی نیستند بلکه بعضاً معبرگشایی دشمن را می‌کنند؛ به ویژه اگر پای منافع و شرکت‌های برخی مدیران ارشد هم در میان باشد. به راستی صرافی را با دستیاری دولت و شرکت‌داری زنجیره‌ای را با وزارت چه کار؟ غمبارتر اینکه جماعت هم افق با بیگانه، در حوزه رسانه و مطبوعات و فرهنگ هم خط زده و مشغول تحریف واقعیت‌ها هستند. فعلاً کاسبان فتنه، بعد از کاسبی تحریم مشغول کاسبی برجامند. آری کاسبان برجام به شدت مشغول کارند.

۱

«اسلام» ما را عاشق هم کرد!

حجاب سبک زندگی اسلامی

«اسلام» ما را عاشق هم کرد!

«اسلام» ما را عاشق هم کرد!

یک خانم عکاس ایرانی، با قاب‌های رنگارنگ و زیبایش، چهره‌ای زیبا از مسلمانان اروپایی نشان داده است. «منصوره معتمدی» عکاس جوان ایرانی روایتگر و تصویرگر روزهای زندگی‌اش بین مردم بوسنی است.

اینجا کشوری مسلمان در قلب اروپاست. کشوری با مردمی مهربان و نه مثل آب‌وهوایش، گرم و صمیمی. کشوری که سال‌ها پیش ایران، ناجی بزرگ آن به حساب می‌آمد و هنوز هم قهرمان باصلابت این روزهایش است. روایت روزگار بوسنی را از عکاس جوان ایرانی که الان در بوسنی زندگی می‌کند، می‌پرسیم و اول از همه سرکی می‌کشیم به زندگی شخصی خودش. «منصوره معتمدی» متولد سال ۱۳۵۷ در تهران است. در دانشگاه، رشته طراحی پارچه می‌خواند؛ اما از همان سال اول، علاقه‌اش به عکاسی پای او را به روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های مختلف می‌کشاند و می‌شود عکاس خبری. بارها در جشنواره‌های مختلف عکاس برتر و حتی دبیر جشنواره‌های عکاسی می‌شود. قصه زندگی خانم معتمدی از وقتی جالب می‌شود که سال گذشته، حول و حوش ۲۲ بهمن، با یک گروه عکاس خارجی آشنا می‌شود. «سال گذشته یک گروه عکاس از کشورهای اسلوونی و بوسنی به ایران آمدند که در این دیدار با یک آقای عکاس آشنا شدم که پس از مدتی به ازدواج ختم شد.

وقتی فهیدم مسلمان است، خوشحال شدم!

ماجرای آشنایی منصوره با «یاسکو مردان» نه تنها اولین که به بامزه‌ترین خاطره زندگی مشترکشان تبدیل شده است. « روز اولی که ما همدیگر را در خانه عکاسان دیدیم، ما به عنوان مهمان دعوت بودیم. ایشان هم با گروهی از کشور خودشان آمده بودند که به بهانه دیدن عکس‌هایم کنار من نشستند. تا اینکه موقع معرفی این گروه شد. از آنجایی که این گروه اکثرا مسیحی بودند، گوشهایم را تیز کردم و بعد که نوبت به ایشان رسید و گفتند مسلمان است و عربی می داند و حافظ قرآن است، خوشحال شدم! توی گوشی خودم به زبان انگلیسی نوشتم: خوشحالم که شما مسلمانی. و ایشان هم بلافاصله پرسیدند: با من ازدواج می‌کنی؟ همان جا این اتفاق افتاد!» اسفند سال گذشته ازدواج می‌کند و به قول خودش «اسلام» می‌شود عامل پیوند آنها.
عقدشان را در حرم امام رضا می‌خوانند و حالا چند وقتی می‌شود که در سارایوو زندگی می‌کنند. می‌پرسم این تفاوت زبان و فرهنگ و قومیت، به اختلاف منجر نشده است که می‌گوید: «ما هم بعضی وقت‌ها به اختلاف می‌خوریم و دچار مشکل می‌شویم؛ به‌خصوص که با زبان انگلیسی هم با هم حرف می‌زنیم، طبیعی است؛ اما من متنی از یکی از همسران شهدای مدافع حرم خوانده بودم که با هم قرار گذاشته بودند که بیشتر از سه دقیقه با هم قهر نکنند. ما هم این قرار را با هم گذاشتیم که بیش از سه دقیقه با هم قهر نکنیم و اینجور وقت ها به من می‌گوید: امروز شیطان در تو دارد قوی عمل می‌کند.»

بوسنی؛ کشوری مناسب برای اروپا گردی

خانم معتمدی بعد از زندگی چند ماهه بین مردم بوسنی، معتقد است تا حد زیادی از نظر فرهنگی به ما نزدیک هستند و برای همین بوسنی را کشور مناسبی برای اروپاگردی مسلمانان می‌داند: « مردم بوسنی مسلمان هستند و از نظر فرهنگی تا حد زیادی شبیه ما هستند. به خانواده اهمیت می‌دهند و رفت و آمد خانوادگی دارند و جالب اینکه اکثر مراسم های عقد خود را در مسجد برگزار می‌کنند. اینجا یک کشور اسلامی است که مسلمانان، راحت می‌توانند در رستوران ها غذا بخورند و در مسجدها نماز بخوانند و در ضمن از طبیعت زیبای اینجا لذت ببرند. رفت وآمد برای مردم سخت است و آژانس و توری هم وجود ندارد که به وسیله آن به بوسنی بیایند. خیلی ها به من در اینستاگرام پیام می‌دهند که چگونه می‌توانیم به بوسنی مسافرت کنیم؟ این در حالی است که کشورهای عربی راحت به اینجا رفت و آمد می‌کنند و چه بهتر که تبادل افکار و فرهنگ را از طریق همین رفت و آمدها داشته باشیم.»


در اروپا هم چادری هستم

منصوره در خارج از کشور و بوسنی هم باز پوشش چادر را انتخاب کرده: «تعداد افرادی که اینجا پوشش چادر دارند، خیلی اندک است و برای همین خیلی ها در برخورد با من تعجب می‌کنند؛ اما برای آن احترام قائل هستند. افراد محجبه اینجا وقتی همدیگر را در خیابان می‌بینند به هم سلام می‌کنند هیچ ربطی هم ندارد که همدیگر را می‌شناسند یا نه؟ حتی کسانی که حجاب ندارند، با اخلاق و رفتار محترمانه برخورد می‌کنند. البته یک جاهایی هم سخت است؛ اما شما در بوسنی از داشتن حجاب معذب نیستید. اینجا اکثرا مسلمان هستند. مسیحی هم دارد که تعدادشان زیاد نیست. مسلمانها هم به گونه‌ای نیستند که همه مقید به حجاب باشند. اما به نماز خیلی اهمیت می‌دهند. یعنی همان خانمی که حجاب ندارد موقع اذان حجاب می کند و در مسجد نماز می‌خواند. اهمیت خاصی می‌دهند به اینکه حتما نماز را اول وقت بخوانند و اینکه در پنج وقت برای نماز خواندن به مسجد بروند و مسجدها پر از جوان ها می شود. نماز جمعه را هم اکثر مردان می روند و اصلا آن را وظیفه می‌دانند.»

اینجا احمدی‌نژاد را دوست دارند

خانم عکاس بارها در قاب‌های خود مردم رنج‌کشیده بوسنی را جا داده و پای صحبت‌های آن‌ها نشسته است و معتقد است هنوز مردم بوسنی به ایران و ایرانی علاقه دارند. «مردم بوسنی توجه خاصی به مردم ایران دارند و باتوجه به اینکه ایران در جنگ بوسنی به مردم کمک کرده خیلی به آن علاقه دارند؛ حتی درباره آقای احمدی‌نژاد اینجور فکرمی‌کنند که چون مخالف آمریکا بود، آدم خیلی محکم و قابل تقدیری هست و دوستش دارند و چون همیشه بغضی نسبت به آمریکا دارند از پافشاری مردم درباره حقوق هسته ای لذت می برند. الان هم مدام می‌گوید چرا شما این شکلی شدید؟
حرفی که بیشتر مردم بوسنی درباره ایران می‌زنند این است که ایران در زمان جنگ خیلی به بوسنی کمک کرد و نجاتش داد؛ اما پس از این، آن را رها کرد و اجازه داد خیلی از فرقه‌ها مثل وهابیت آزادانه اینجا فعالیت کنند. با مسجدهای بزرگی که می سازند و با کتاب هایی که رایگان به مردم می‌دهند هم تبلیغات گسترده‌ای می‌کنند. در حالی که مردم بوسنی انتظار داشتند ایران فعالیت های فرهنگی خودش را ادامه بدهد.»



مردم بوسنی دوست ندارند درباره جنگ حرف بزنند

بوسنی هنوز زخم‌خورده است و هنوز بوی جنگ و ویرانی می‌دهد. «اینجا هنوز خانه‌هایی که تیر خورده و اثری از جنگ و در آن‌ها مشهود است، وجود دارد و به عمد این خانه‌ها را بازسازی نکردند که به همین شکل باقی بماند و مردم آن را ببینند. نگاه مردم بوسنی به جنگ با مردم ما در ایران متفاوت است. جنگ آنقدر در اینجا تلخ بوده و آنقدر پر از خاطرات تجاوز و تعرض بوده که اصلا دوست ندارند درباره آن حرف بزنند. هیچکس دوست ندارد خاطرات جنگ را به یاد بیاورد؛ حتی دوست ندارند نامی از کتاب یا فیلمی جنگی برده شود. آن شکلی که ما با دفاع مقدس خود برخورد می‌کنیم اینجا اصلا اینطور نیست و اصلا مدل یادمان دفاع مقدس ما خیلی خاص است. اتفاقا روزی که همسر من به ایران آمد، تشییع شهدای غواص بود. روزی که می خواستند آنها در حوزه هنری دفن کنند. ما هر دو برای عکاسی رفته بودیم. آنقدر برای ایشان جالب بود که این سیل جمعیت آمده انگار که تازه این ها شهید شده‌اند و می‌گفت چطور می شود بعد از سی و چندی سال مردم درباره جنگ و دفاع مقدس اینطور برخورد می‌کنند؟»

کشور مسلمانی که «امام حسین» را نمی‌شناسد

با اینکه بوسنی کشور مسلمان‌هاست؛ اما باز شیعه‌ها در اقلیت هستند و فرقه‌های ریز و درشت برای خود آزادانه تبلیغ می‌کنند. «شیعیان اینجا خیلی آزاد نیستند؛ مثلا اینجا در ایام عاشورا فقط دو تا حسینیه داریم که می‌توانیم خیلی مخفیانه عزاداری می‌کنیم. حتی جرئت اینکه یک پرچمی بزنند که اینجا مجلس اباعبدالله است هم ندارند. حتی جرئت نداری عکسی از مردم در مجالس بگیری آنقدر که شیعه اینجا مظلوم واقع می‌شود. در حالی که وهابیان یک مسجد مجلل ساخته‌اند. در کنارش بازار صنایع دستی خودشان است. کتابخانه و وسایل بازی هم که بماند. بسیاری اینجا اصلا نمی‌دانند روز عاشورا یعنی چه؟ آن هم در کشوری که شما در پنج نوبت صدای اذان را می‌شنوید، پیامبر را می‌شناسند؛ اما امام حسین(ع) و اقعه کربلا را نه. و وقتی من اینجا برای بعضی از مردم داستان کربلا و روز عاشورا را تعریف کردم، خودشان تعجب می‌کردند که چرا ما از این موضوع اطلاع نداریم؟»

مردم ایستاده فیلم‌های ایرانی را تماشا می‌کنند

از او می‌پرسم که هیچ نهاد ایرانی در بوسنی فعالیت نمی‌کند که جواب می‌دهد: «ما در اینجا چند تا مرکز اسلامی ایرانی داریم؛ اما به نظر من اینها خیلی کم هستند و خیلی ضعیف عمل می‌کنند. این در حالی است که مردم اینجا پتانسیل آن را دارند که ایران در آن کار فرهنگی کند. با توجه به اینکه مردم اینجا از وهابیت تصویر زیبایی ندیده اند واز آن متنفر هستند، به نظر من این پتانسیل را دارند که با شناخت ائمه در مسیر درست قرار بگیرند. البته همین اقدامات کمی هم که انجام می‌شود، تاثیر گذار هستند. مثلا یک هفته فرهنگی برگزار کردند و فیلم‌های ایرانی را نمایش دادند خیلی استقبال شد. البته من خودم فیلمهایی که اکران شد را دوست نداشتم، چون خیلی چهره خوبی از ایران نمایش نمی‌داد؛ اما با این حال آنقدر در سالن شلوغ شد که جای نشستن برای مردم نبود و مردیم ایستاده تماشا می‌کردند.»

اینجا شهدا را در پارک‌ها دفن می‌کنند

جنگ سه ساله‌ مردم بوسنی با صرب‌ها شهیدان زیادی از آنها گرفته؛ شهیدانی که جای‌جای شهر یادمان‌های آنها به چشم می‌خورد. «مردم بوسنی برای شهدا ارزش زیادی قائل هستند و در پارک ها و اماکن عمومی آنها را دفن می‌کنند و یادمانهای مختلفی در نقاط مختلف شهر برای آنها درست کرده‌اند؛ مثل کاری که ما در ایران الان می‌کنیم. هیچکس هم اعتراض نمی‌کند که چرا شهید را در پارک یا مکانهای دیگر دفن کردید؟ حتی «علی عزت بگوویچ» اولین رئیس‌جمهور بوسنی هم وصیت کرده که موقع مرگ او را بین شهیدان دفن کنند و الان هم قبر او در بین قبرهای شهدا قرار دارد.»

سعی می‌کنیم زیبایی‌های اسلام را نشان دهیم

خانم معتمدی الان در بوسنی هنوز هم عکاسی می‌کند و به قول خودش سعی می‌کند، زیبایی‌های مسلمانی را نشان دهد. تعدادی از همین زیبایی‌ها را به راحتی می‌توان در اینستاگرام او مشاهده کرد. «من و همسرم هر دو در عکاسی سعی می‌کنیم از زیبایی‌های اسلام و مسلمان عکسبرداری کنیم. حتی همسرم چند سال پیش کتابی علیه وهابیت نوشتند و این کتاب خیلی سروصدا کرد و باعث عصبانیت وهابیون شد اما بعد از آن بیشتر فعالیت های تبلیغی ما به صورت مجازی بود. البته دوست داریم به صورت فیزیکی هم فعالیت داشته باشیم؛ اما این کار نیاز به حمایت دارد. مثلا ما به کتابهایی به زبان بوسنیایی نیاز داریم که اسلام و شیعه را معرفی کند. حتی چند بار از آستان قدس رضوی درخواست کتاب کردیم که هنوز خبری نشده است.»


زندگی مشترک منصوره و یاسکو، آنها را به فرهنگ کشورهای هم علاقه‌مند کرده کرده است. خانم عکاس، طبیعت زیبای بوسنی که برایش یادآور شمال کشور است را دوست دارد و آقای عکاس، شیفته فرهنگ و غذاهای ایرانی است؛ هر چند هستند مواردی که او را در ایران غافلگیر کرده است. «همسرم فرهنگ ایرانی و به‌خصوص غذاهای ایرانی را دوست دارد؛ اما چیزهایی هم برای او عجیب بوده؛ مثلا خانم هایی که در هواپیما حجاب را از سر برمی‌داشتند یا دماغ‌های عمل‌شده و آرایش‌های شدید دختران ایرانی برایش عجیب بود و می‌گفت چرا اینها آنقدر از خودشان فاصله گرفته‌اند؟»

منبع:سایت با حجاب

۰

هتک حرمتی بی سابقه در جشن فارغ التحصیلی دختران؛ وقتی دانش آموزان باید چادرهای خود را به هوا پرتاب کنند

حجاب بانک فیلم

هتک حرمتی بی سابقه در جشن فارغ التحصیلی دختران؛ وقتی دانش آموزان باید چادرهای خود را به هوا پرتاب کنند

فیلم/هتک حرمتی بی سابقه در جشن فارغ التحصیلی دختران؛ وقتی دانش آموزان باید چادرهای خود را به هوا پرتاب کنند!؟

به گزارش عمارنامه یزد رسا نوشت: در سایه بی توجهی مسئولان اداره ارشاد و آموزش و پرورش استان یزد مراسم جشن پایان سال یکی از مدارس شهر در سینما دانش آموز برگزار شد. متاسفانه مجری این مراسم از دانش آموزان دختر حاضر در سالن می خواهد(به جای پرتاب کلاه لباس فارغ التحصیلی) چادرهای خود را به هوا پرتاب کنند! و شرم آور تر از آن با افتخار از این عمل خود و تمسخر حجاب برتر فیلم تهیه کرده و در شبکه های اجتماعی منتشر می کند.
تمام این اقدامات در حالی انجام می گیرد که مجریان و کمدین ها پیش از برگزاری چنین مراسمی باید ویدئو اجرای خود را به اداره ارشاد تحویل داده و از آن ها تائیدیه بگیرند. از طرفی چون مراسم مربوط به دانش آموزان بوده علی القاعده می بایست زیر نظر آموزش و پرورش برگزار شده باشد.حال با چنین تفاسیری باید از مسئولان آموزش و پرورش یزد و همچنین اداره ارشاد اسلامی پرسید که واقعاً از چنین هتک حرمتی به حجاب با خبر بوده و مجوز آن را صادر کرده..؟

دانلودفیلمدریافت
حجم: 5.4 مگابایت

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)

شبکه های اجتماعی