جستجو
بایگانی
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۸)
- فروردين ۱۴۰۳ (۲۴)
- اسفند ۱۴۰۲ (۳۰)
- بهمن ۱۴۰۲ (۲۵)
- دی ۱۴۰۲ (۲۶)
- آذر ۱۴۰۲ (۸)
- آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
- مهر ۱۴۰۲ (۹)
- شهریور ۱۴۰۲ (۲)
- مرداد ۱۴۰۲ (۷)
- تیر ۱۴۰۲ (۴)
- خرداد ۱۴۰۲ (۱۶)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۱۲)
- فروردين ۱۴۰۲ (۱۴)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱۷)
- بهمن ۱۴۰۱ (۲۰)
- دی ۱۴۰۱ (۲۷)
- آذر ۱۴۰۱ (۱۶)
- آبان ۱۴۰۱ (۱۷)
- مهر ۱۴۰۱ (۱۵)
- شهریور ۱۴۰۱ (۱۷)
- مرداد ۱۴۰۱ (۱۰)
- تیر ۱۴۰۱ (۱۱)
- خرداد ۱۴۰۱ (۱۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱۹)
- فروردين ۱۴۰۱ (۹)
- اسفند ۱۴۰۰ (۴)
- بهمن ۱۴۰۰ (۱۰)
- دی ۱۴۰۰ (۱۱)
- آذر ۱۴۰۰ (۸)
- آبان ۱۴۰۰ (۱۰)
- مهر ۱۴۰۰ (۱۲)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱۰)
- مرداد ۱۴۰۰ (۹)
- تیر ۱۴۰۰ (۸)
- خرداد ۱۴۰۰ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۹)
- فروردين ۱۴۰۰ (۹)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۹ (۲۴)
- دی ۱۳۹۹ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۹ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۹ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۹ (۱۶)
- شهریور ۱۳۹۹ (۱۴)
- مرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۹)
- خرداد ۱۳۹۹ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۹ (۱۶)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۸ (۱۹)
- دی ۱۳۹۸ (۴۲)
- آذر ۱۳۹۸ (۱۴)
- آبان ۱۳۹۸ (۱۴)
- مهر ۱۳۹۸ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۱۷)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- خرداد ۱۳۹۸ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۲)
- دی ۱۳۹۷ (۲۱)
- آذر ۱۳۹۷ (۶)
- آبان ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۵)
- شهریور ۱۳۹۷ (۳)
- مرداد ۱۳۹۷ (۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۵)
- خرداد ۱۳۹۷ (۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۳)
- فروردين ۱۳۹۷ (۹)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۶ (۲۳)
- دی ۱۳۹۶ (۷)
- آذر ۱۳۹۶ (۱۳)
- آبان ۱۳۹۶ (۱۶)
- مهر ۱۳۹۶ (۵)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۵)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱۶)
- تیر ۱۳۹۶ (۳۰)
- خرداد ۱۳۹۶ (۳۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۲۶)
- فروردين ۱۳۹۶ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶۰)
- بهمن ۱۳۹۵ (۵۱)
- دی ۱۳۹۵ (۵۸)
- آذر ۱۳۹۵ (۴۵)
- آبان ۱۳۹۵ (۵۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۹۳)
- شهریور ۱۳۹۵ (۷۴)
- مرداد ۱۳۹۵ (۷۵)
- تیر ۱۳۹۵ (۷۰)
- خرداد ۱۳۹۵ (۵۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۸۸)
- فروردين ۱۳۹۵ (۴۳)
- اسفند ۱۳۹۴ (۴۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۷۳)
- دی ۱۳۹۴ (۱۰)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۴)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۵)
- مهر ۱۳۹۴ (۲)
- شهریور ۱۳۹۴ (۴)
- مرداد ۱۳۹۴ (۶)
- تیر ۱۳۹۴ (۱۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۸)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲۸)
- دی ۱۳۹۳ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۳ (۵۶)
نويسندگان
- سرباز ولایت (2326)
پربحث ترين ها
-
-
کاریکاتور:: حجاب یا بی حجاب؟
۹۳/۰۹/۱۰ -
-
-
لطفا قیمت این تصاویر را مشخص کنید
۹۵/۰۱/۲۴ -
نـامـه ای بـرای خـواهـرم !
۹۵/۰۱/۱۶ -
عملی لذت بخش اما دردناک!
۹۵/۰۱/۱۴ -
-
-
آخرين نظرات
پيوندها
۴۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است
سبک زندگی اسلامی/طلاق عاطفی
خانومی شماره میدی ؟
خانومی شماره میدی ؟
پســـر : می شـــه شمـــاره بدی؟؟
دختــــر : ۱۷ _ ۳۲ ….
پســر :این چـــه نوع شمـــــاره ایه دیگه!!!¿¡¡
دختـر:قــــرآن ســـوره ۱۷ آیه ۳۲ :
وَلَا تَقْــــرَبُــــوا الـــــــزِّنَا …
به زنــــا نزدیکــــ نشــــوید …
منبع:من انقلابی ام
هر که ایران را دوست دارد
هر که ایران را دوست دارد
روز جمعه هفتم اسفندماه، حضرت آیتالله خامنهای با حضور در حسینیه امام خمینی رحمهالله رأی خود را برای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره انتخابات خبرگان رهبری در صندوق ۱۱۰ انداختند و فرمودند: «همه شرکت کنند در انتخابات؛ همه، هر کسی که ایران را دوست دارد، هر کسی که جمهوری اسلامی را دوست دارد، هر کسی که شکوه و عزّت و عظمت ملّی را دوست دارد، در این انتخابات شرکت کند.»
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR نماهنگ «هر که ایران را دوست دارد» را با استفاده از تصاویر رأی دادن رهبر انقلاب در حضور خبرنگاران منتشر میکند.
سبک زندگی اسلامی/اخلاص درعمل
سبک زندگی اسلامی/فخرفروشی
سبک زندگی اسلامی/مشورت
سبک زندگی اسلامی/مطالعه
انگار سالهاست که با اسلام آشنایم
انگار سالهاست که با اسلام آشنایم
به گزارش با حجاب به نقل از رهیافته، درمورد برخی از آدمها نوشتن آن قدرها هم ساده نیست، آدمهایی که احساس می کنی، جنس روحشان متعلق به این زمین مادی نیست. درست مثل «اکاترین مارازوا». او متولد روسیه است، ۲۰ سال دارد ولی ۶ سال از عمر مسلمانی اش می گذرد.
خودش می گوید : «انگار سالهاست که با اسلام آشنایم. این دین آن قدرزیبا و دوست داشتنی است که دلم نمی خواهد لحظه ای از آن غافل بمانم.»
کاترین نگاه لطیفی به اسلام و البته اعتقاد راسخی به ائمه(ع)، به خصوص حضرت ابوالفضل(ع)دارد. آن قدر ساده و بی تکلف صحبت می کند، که دوست داری ساعتها پای حرفهایش بنشینی.
او در این گفت وگو از خودش و گمشده واقعی اش اسلام می گوید و عقیده دارد این دین آسمانی، گمشده همه انسانهای ره گم کرده جهان است، اما کاترین چطور مسلمان شده و پیش از این چه دینی داشته است؟! او در این مورد می گوید: «سالهای خیلی دور که هنوز روسیه یا همان شوروی سابق کمونیستی بود، مردم اجازه نداشتند آیین خاصی را دنبال کنند؛ ولی همه اجداد من مسیحی بودند و به طور پنهانی از دین مسیحیت پیروی می کردند، تا این که کمونیست از هم پاشیده شد و مردم توانستند آزادانه درمورد دین مسیحیت و یا سایر ادیان برنامه های تبلیغی داشته باشند.
اما در میان این ادیان اسلام دیده نمی شد. من ۱۲ساله بودم که بهایران آمدم، چون پدرم کارهای تجارت و بازرگانی را دنبال می کرد، ۲ سال درسفارت روسیه درایران ساکن شدیم، در این مدت به زبان فارسی تسلط پیدا کردم و در مدارس سفارت ادامه تحصیل دادم، تا این که از سفارت بیرون آمدیم و درکنار مردم تهران در یکی از مناطق این شهر بزرگ ساکن شدیم و همه چیز از یک خواب شروع شد و من توجهم به آیین اسلام جلب شد.» در خواب اتفاقات زیادی رخ داد که بی اختیار کلماتی را تکرار کردم.
در همین شرایط از خواب پریدم و در همان حالت بیداری آن کلمات را تکرار می کردم، حتی برای مادرم آن کلمات را تکرار کردم، او هم نمی دانست چه مفهومی دارد. بعد از چند روز شروع کردم به تحقیق در مورد آن تا ببینم چه مفهومی دارد؟ تا این که متوجه شدم آن کلمات عربی شهادتین اسلام بوده اند. قبل از هرچیز رفتم سراغ کشیش و در مورد اسلام از او پرسیدم. در باب ۱۸ انجیل نوشته شده بود که : « بعد ازمن کسی خواهد آمد که دین کاملتری از مسیحیت دارد و پیروان من درمسیحیت بهاو گرایش پیدا خواهند کرد.» بعد به سراغ برخی از علمای اسلامی رفتم و سرانجام در ۱۴سالگی مسلمان شدم و از این بابت بسیار خوشحالم و خدا را شکر می کنم.»
می پرسم وقتی به دین اسلام گرایش پیدا کرد، با توجه به این که در خانواده ای مسیحی زندگی می کرد، آیا آنها مخالفتی با آیین تازه ات نداشتند؟! او در این رابطه می گوید: «نه، پدر و مادر و برادرم خیلی روشنفکر هستند و با این که چندسالی است من مسلمانم، همیشه به اسلام احترام می گذارند. من آزادانه اسلام را تا امروز دنبال کرده ام و سعی داشتم خیلی مورد تعجب دیگران نباشم. چون قبل از مسلمان شدن عقیده داشتم بدن زن بایدپوشیده باشد و فقط روسری نداشتم که پس از تشرف به اسلام از حجاب هم استفاده کردم.»
از آنجا که کاترین با یک مرد مسلمان ایرانی ازدواج کرده، می پرسم خانواده همسرش چقدر در آشنایی دادن او با اسلام همراهش بوده اند که با تأکید می گوید: «خیلی بیشتر از آنچه فکرش را بکنید، همراهم بوده اند .
او می گوید: ۴ سال است که ازدواج کرده ام و آنها دراین زمینه اطلاعات خوبی به من داده اند. هر چند کتابهای همسرم که علاقه زیادی به شهید مطهری دارد، در دسترسم بود ولی باز از طریق برخی افراد عالم بر دین اسلام به جواب بسیاری از سوالهایم رسیدم. حتی ایام سال نو در اولین سال زندگی مشترکمان به شلمچه رفتیم. در این منطقه ایستگاههایی بود که فیلمهایی را از شهید چمران و دکتر شریعتی پخش می کردند و عرفان و عقیده زلال آنها به اسلام، من را در این دین استوارتر کرد. ناگفته نماند، وقتی در روسیه بودم، در کتابخانه مدرسه مان کتاب خیلی سختی بود با عنوان یک شخصیت اسطوره ای به نام ابوالفضل که بعدها فهمیدم ایشان از بزرگان دین اسلام است. این تنها کتابی بود که در خصوص یک مسلمان در روسیه دیدم و البته لغات سختی داشت و حتی آموختن لغات آن جایزه داشت. مرور این کتاب و زندگی حضرت ابوالفضل (ع) توجهم را به اسلام بیشتر جلب می کرد.»
می پرسم چه ویژگیهایی را در شخصیت ایشان دیدی، می گوید: «ویژگی های زیبایی در شخصیت ایشان هست؛ مثل جوانمردی، ایثار، گذشت و وفاداری.
وقتی درمورد اسلام تحقیق می کردم، دیدم همه پیامبران می گفتند آخرین پیامبر، پیامبر گفت: امامان معصوم(ع) و امامان معصوم(ع) می گفتند امام حسین(ع) و امام حسین(ع) می گفت حضرت عباس(ع). پس حتماً سری در شخصیت ایشان است کهبرای ما ناشناخته مانده و به همین دلیل این همه عزت نصیب ایشان شده است.»آیا کاترین تا به حال به ایشان متوسل شده است؟! او در این مورد می گوید: « بله، بارها وقتی مشکلی داشته ام به ایشان متوسل شده ام و همیشه مشکلم حل شده است ایشان نماد بزرگواری و کرامت است و شخصیت حضرت عباس(ع) را همیشه ستایش می کنم.»
می پرسم ۶ سال از عمر مسلمانی ات می گذرد، حالاچه احساسی به اسلام داری؟!می گوید: «اسلام یک دین کامل است و درسهای انسان سازی بسیاری در آن ارائه شده است. مثلا اسلام برای زنان حرمت ویژه ای قایل شده که در سایر ادیان به چشم نمی آید. اسلام آمده تا به تکامل انسانها کمک کند و آنها را به تعالی برساند. نه این که قید و بند تازه ای برای انسانها باشد.
بسیاری از مسائل علمی که حالا دانشمندان ما به آن رسیده اند، ۱۴۰۰ سال قبل در اسلام مطرح شده و این دین آسمانی یک دین جهانی و به روز است. در حالی که در انجیل و مسیحیت هم تحریفاتی وارد شده، ولی قرآن کتاب آسمانی مسلمانان همچنان دست نخورده باقی مانده است.»
کاترین به قرآن اشاره می کند. می پرسم آیا آنچه به عنوان یک مسلمان می خواسته، در قرآن موجود است؟ می گوید: «بله، قرآن پاسخ همه سوالها رادربردارد. صحبت مستقیم خداوند با بنده اش. خیلی پیش آمده، از قرآن سوال کرده ام و به آن مراجعه کرده ام و به جواب رسیده ام. مثلا یکبار این سوال برایم پیش آمد که چرا خدا نخواسته هر کس در دین خودش باقی بماند؟چرااسلام؟ و قرآن را باز کردم. سوره آن یادم نیست ولی مضمون آیه یادم هست که اشاره می کرد به این که انسان باید در هرشرایطی به فکر رشد و تعالی باشد و فقط به عنوان یک موجود راکد در یک نقطه نماند، در حالی که اسلام آمده تاهمه ادیان را تکمیل کند. پس این دین بهترین دین خداست.»
می پرسم اگر بخواهی از احساس قلبی ات راجع به اسلام صحبت کنی، چه می گویی؟! او با حسی سرشار از لطافت و صداقت، می گوید: « همان طور که دین اسلام به همه احترام می گذارد، ما هم به آن احترام بگذاریم و از آن چیزی زیاد و کم نکنیم. قدرمسلمانی مان را بدانیم و ارزش تلاش و زحمت پیامبراسلام(ص) را در انتشار این دین آسمانی درک کنیم و از این که خداوند ما را به این آیین رهنمون شده، سپاسگزار باشیم.»
کاترین آن قدر شیرین از اسلام حرف می زند که دوست ندارم این گفت و گو تمام شود، ولی زمان می گذرد. از او می خواهم برای حرفهای پایانی هر چه دوست دارد بگوید و او از آرزوهایش می گوید: «آرزودارم به زیارت خانه خدا بروم و زیارت امام حسین(ع)، دوست دارم این دو سرزمین مقدس را ببینم، امیدوارم این آرزوها برای دیگران هم محقق شود و من هم بی نصیب نمانم.»
درخواست دختر مسلمان برای مناظره با ترامپ
درخواست دختر مسلمان برای مناظره با ترامپ
به گزارش با حجاب به نقل از مشرق،خواهر دانشجوی مسلمانی که پارسال در ایالت کارولینای شمالی امریکا کشته شد، پس از سخنان جدید دونالد ترامپ درباره اعدام مسلمانان با «گلولههای آغشته به خونِ خوک»، از نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری امریکا خواسته است با او دیدار کند.
سوزان برکاتِ ۲۸ ساله، خواهر ضیا شادی برکات است که یک سال پیش همراه همسرش، یسری ابوصلحه و خواهرش رازان ابوصلحه کشته شدند. این زوج دو ماه پیش از این حادثه ازدواج کرده و هر دو دانشجوی رشتۀ دندانپزشکی دانشگاه کارولینای شمالی بودند. رازان نیز دانشجوی سال دوم این دانشگاه بود.
پلیس شهر چپل هیلِ کارولینای شمالی کریگ استفن هیکس، همسایۀ این زوج را به عنوان مظنون اصلی این حادثه دستگیر کرد؛ او اکنون به جرم سه فقره قتل عمد در زندان شهر دورهام به سر میبرد.
دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه هفته گذشته سخنانی به زبان آورد که بار دیگر اعتراض بسیاری را در پی داشته است. او با تاکید بر اهمیت مقابله با تروریسم، داستانی از ژنرال جان پرشینگ تعریف کرد که البته هیچگونه سند تاریخی برای آن وجود ندارد.
ترامپ مدعی شد پرشینگ زمانی ۵۰ پیکارجوی مسلمان را دستگیر کرده و به سربازان خود دستور داده ۴۹ نفر از آنها را با گلولههایی که در خونِ خوک غلتانده شدهاند، بکشند.
وی افزود: «البته این چیزی است که میتوانید در کتابهای تاریخ بخوانید، البته نه همه کتابها، چرا که همه دوست ندارند چنین چیزهایی را (در مدارس و دانشگاهها) آموزش دهند.»
سوزان برکات پس از شنیدن این سخنان با انتشار مطلبی در صفحه توییتر خود از ترامپ خواست شخصاً با وی دیدار کند و بگوید «برادرش، یسری و رازان استحقاق آن گلولهها را داشتند.»
سوزان در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت: «ترامپ جوری حرف میزند که انگار بر مسلمانان آمریکا سلطه دارد. اگر منظورت واقعا همین است، با من تماس بگیر تا با هم دیدار کنیم و گپی بزنیم.»
ترامپ هنوز به دعوت سوزان پاسخی نداده است.
بانوی تازهمسلمان ژاپنی
بانوی تازهمسلمان ژاپنی
به گزارش با حجاب به نقل از فرهنگ نیوز، فاطمه هوشینو بانوی تازه مسلمان ژاپنی در جمع دانشجویان واحد بجنورد با بیان خاطراتش درباره روی آوردن خود به دین اسلام گفت: «در خانواده بودایی بزرگ شدم و در معبد بودایی زندگی میکردم، از دوران کودکی به عالم معنوی علاقه وافری داشتم و برحسب همین علاقهمندی بیشتر وقتم را در معبد میگذراندم.»
وی افزود: «زمانی که حادثه یازده سپتامبر اتفاق افتاد و صحنه وقوع حادثه را دیدم، احساس کردم که برخورد هواپیماها به برجهای دوقلو کاملا غیرطبیعی است. پس از این حادثه، مسلمانها را عامل وقوع این پیامد معرفی کردند و من بر حسب کنجکاوی خود شروع به تحقیق کرده و چون کتاب قرآن کریم را به زبان ژاپنی نداشتم به سایتهای زیادی مراجعه کردم.»
ممکن است حجاب در تصور بعضی افراد با محدودیت فیزیکی همراه باشد ولی باعث آزادی روحی و روانی میشود و این حجاب قطعا مختص خانمها نیست بلکه آقایان نیز هم حجاب دارند و حجاب آقایان همان نوع رفتار و چشمان آنهاست و باید بدانیم که رعایت نکردن حجاب بانوان به فرموده آیت الله بهجت (ره) به مانند سیلی زدن به صورت فاطمه زهرا (س) است
هوشیونو از تصورات غلط خود قبل از مسلمان شدنش درباره اسلام گفت و اظهار کرد: «بعد از تحقیقاتم متوجه شدم که تصوراتی که درباره اسلام داشتم همه به دروغ بوده مثلا فکر میکردم زنان در دین اسلام هیچ جایگاهی ندارند و مسلمانان افرادی عقب مانده هستند و اسلام دینی تروریستی است.»
بانوی تازه مسلمان ژاپنی گفت: «شروع به خواندن، تحقیق و تفحص درباره قرآن کریم کردم و بعد از مطالعه این کتاب آسمانی، مفاهیم انجیل را نیز به درستی درک کردم.»
وی از علاقهمندی وافر خود به قرآن گفت و اظهار کرد: «با مطالعه قرآن کریم عاشق این کتاب آسمانی شدم و از میان همه آیات قرآن، این آیه متبرک مرا مجذوب خود کرد که خداوند میفرمایند: جن و انس را برای عبادت آفریدیم.»
هوشینو افزود: «در ابتدا تفاوت بین مذاهب برایم فرقی نمیکرد و من مطالعاتم را با کتاب قرآن کریمی که ترجمه ژاپنی بود و از سوی سفارتخانه عربستان حمایت میشد، شروع کردم که متاسفانه این کتاب اشتباهات زیادی داشت و پاسخهایش برایم قانع کننده نبود.»
وی اظهار کرد: «تفاوت دین بودا و اسلام این بود که اسلام به خدای یکتا اعتقاد دارد؛ اما بوداییان به خداوند متعال اعتقادی ندارد؛ اما پدربزرگ و مادربزرگم همیشه میگفتند مواظب باش همیشه آسمان تو را میبیند پس آنها کلام خدا را نمیدانند؛ ولی آن را با کلمه آسمان بیان کرده و در فطرت خود به آن مراجعه میکنند.»
بانوی تازه مسلمان با توجه به ایام روزه داری خود گفت: «در ایام روزهداری به دوستان میگفتم رژیم دارم و همیشه پنهانی نماز میخواندم که روزی مادرم مرا در حال عبادت دید و مرا مورد مؤاخذه قرار داد و من نیز برای اینکه با مادرم مشاجرهای نداشته باشم بر اساس آیه شریفه قرآن کریم که خداوند میفرمایند: سرزمین خدا برای کسانی که در راه خدا و پیامبر هجرت میکنند وسیع و نعمتهاش بیپایان است، توکل کردم و به ایران مهاجرت کردم.»
هوشینو افزود: «من حجاب را انتخاب کردم البته در ابتدا نیز لباس بلندی میپوشیدم و روسری بر سر میکردم تا اینکه به زیارت امام رضا (ع) نائل آمدم و در آنجا به احترام آقا امام رضا (ع) چادر را بر سر کردم که این کار برایم کمی مشکل بود ولی احساس کردم با این چادر آزادی من بیشتر شده و حجاب مرا از ارزشهای بیمعنا آزاد کرده است.»
وی اظهار کرد: «ممکن است حجاب در تصور بعضی افراد با محدودیت فیزیکی همراه باشد ولی باعث آزادی روحی و روانی میشود و این حجاب قطعا مختص خانمها نیست بلکه آقایان نیز هم حجاب دارند و حجاب آقایان همان نوع رفتار و چشمان آنهاست و باید بدانیم که رعایت نکردن حجاب بانوان به فرموده آیت الله بهجت (ره) به مانند سیلی زدن به صورت فاطمه زهرا (س) است.»
هوشینو با بیان خاطرات خود درباره نحوه ازدواجش اظهار کرد: «همسرم قبل ازدواج از من پرسید چه مقداری را برای مهریه درنظر گرفتهاید؟ و من پاسخ دادم کمتر از مهریه حضرت زهرا (س) که وی در پاسخ به من گفت: باید سکه باشد و پیشنهاد داد یک سکه و من گفتم اگر از مهریه حضرت زهرا (س) کمتر است قبول؛ اما مهریهام را الان میخواهم چون حضرت زهرا (س) از مهریه خودش وسایل منزل را گرفت و من هم به محض گرفتن مهریه رفتم سکه را فروختم و یک لوستر گرفتم که هروقت لوستر را میبینم احساس میکنم نور آن به واسطه اقتدا به حضرت زهرا (س) برایم ارزشمند است.»
هوشینو در رابطه با انقلاب اسلامی و شخصیت مقام معظم رهبری خاطرنشان کرد: «در ایام ماه رمضان سعی میکنم در بیت رهبری حضور پیدا کنم و به امامت ایشان نماز بخوانم، من همانطور که به امام زمان (عج) وابستگی دارم به حضرت آقا هم دلبستگی دارم و دعای همیشگیام این است که حضرت آقا به دست باکفایتشان پرچم رهبری را به امام زمان (عج) تحویل بدهند و نیز باید بگویم انقلاب اسلامی برای همه است و وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد مظلومان کشورهای غیر مسلمان نیز سربلند شدند، معتقدم همه کشورها ممکن است حد و مرز مادی داشته باشند؛ اما ایران برخلاف دیگر کشورها حد و مرز معنوی دارد.»
لینک های تصویری
طبقه بندی موضوعی
- کتابخانه اسلامی (۸۲)
- بانک تصاویر (۲۴۷)
- علمای دین (۱۰۳)
- قرآن وحدیث (۹۸)
- حجاب (۳۶۳)
- احکام (۸۳)
- نرم افزارهای مذهبی (۴۴)
- بازی های مذهبی (۲)
- قرآن (۲)
- بانک فیلم (۴۰۷)
- سبک زندگی اسلامی (۴۸۴)
- امربه معروف نهی ازمنکر (۱۶۱)
- پرسش وپاسخ (۶۹)
- زندگی به سبک شهدا (۱۹۹)
- من حضرت محمد (صلی الله علیه و آل (۱۴)
- خاطرات مدرسه (۱۶)
- زندگی درمکتب اهل بیت ع (۲۳۴)
- معروف نیوز (۸۰۵)
- رهبری انقلاب (۷۷۴)
- استکبار ستیزی از منظر رهبری انقلاب (۳۵)
- نماز (۳۱)
- بشقاب های توخالی (۲۹)
- فضای مجازی (۳۴)
- تربیت ازدیدگاه اسلام (۶۶)
- نرم افزاراندرویدی (۱۲)
- قرآن (۲)
- ویژه نامه مذهبی (۱۶۲)
- ماه مبارک رمضان (۳۲)
- ماه محرم (۲۶)
- ماه شعبان (۱۲)
- ماه صفر (۸)
- ماه رجب (۹)
- ماه ذی الحجه (۳)
- بسیج (۲۸)
- بانک صوت (۱۰۰)
- سخن نگاشت (۴۱)
- محرم وامام حسین ع (۱۰۵)
- حاج محمودکریمی (۲۷)
- حاج منصورارضی (۱۴)
- نزار قطری (۲)
- دهه فاطمیه (۶۲)
- آموزش (۱۵)
- معرفی سایت های مذهبی (۸)
- سبک زندگی غربی (۳۸)
- حکایت خوبان (۴۱)
- مدافعان حرم (۴۴)
- نیاک از نگاه دوربین (۸)
- داستان های صوتی (۱۰)
- درمسیر بهشت (۳)
- ازدواج (۲۲)
- دانستنی های حقوقی وقضایی (۲)
- گناه (۶)
- مجموعه دروس عرفان دروادی عمل (۲۲)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- رسالة الولایة (۲)
- لغت موران شیخ اشراق (۲)
- اسرارنماز (۴)
- اشارات بوعلی(نمط8) (۲)
- دهه فاطمیه (۱۰)
- استادسیدیدالله یزدان پناه نیاکی (۲۲)
- نمآهنگ (۱۰۳)
- کودکانه (۷)
- سیاسی (۲۶)
- ماه مبارک رمضان (۸)
- غدیرخم (۶)
- حدیث (۲)
- معرفی سایت (۳)
- امام خمینی ره (۱۹)
- جنگ ودفاع مقدس (۳۹)
- شهیدسلیمانی (۲۰)
کلمات کلیدی
يادداشت ویژه
-
ماجرای ساخت اولین موشک ایرانی را در این کتاب بخوانید
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ماجرای ساخت اولین موشک ایرانی را در این کتاب بخوانید
کتاب، پر از جزئیاتی قوی و مستند از این دو سالِ پر از تلاشِ آقا حسن است؛ از روزهایی که به سوریه و لیبی رفت تا با دانش موشکی برگردد. از روزهایی که برای جنگ با دنیا در تقلا بود. او، یک نفر بود اما از تنهایی راه، وحشت نمیکرد. انگار که قدرتش را و ایمانش را از منبعی ورای تمام منابع امید در دنیا میگرفت.
صفرِ صفر بودیم. دقیقا ایستاده در همان نقطهای که دست از همه جا کوتاه است. چیزی شبیه حال و روز مُردهای که نه راه پس دارد و نه حتی درست و حسابی میتواند پیش برود! معلق بودیم. بین زمین و هوا. آن هم نه یک معلقِ سر به هوا که کسی کارش نداشته باشد؛ نه. یک معلق که بیشتر از ده کشور جهان دست به دست هم داده بودند تا خرد و خاکِ شیرش کنند! صدام هم پیشقراولشان شده بود. آنها موشک میدادند و اینها، ما را پشت سر هم میکوبیدند؛ با موشکهای شوروی؛ از سی و یکم شهریور ۵۹ تا مرداد سال ۶۳ که کتاب، دقیقاً از همان جا شروع میشود. آن هم با روایتی مستند و واقعی از زندگی مردی که همهی ما او را به اسم «پدر موشکی ایران» میشناسیم.
کتاب «خط مقدم»، نه پیچیدگیهای سر هم کردنِ توصیفات و رویاپردازیهای نویسندهها را دارد؛ و نه حتی قرار است شما را غرق در بازی با کلماتش کند؛ کتاب، صاف است و ساده و پر از جملههایی کوتاه که در روایتی بلند، از دو سالِ زندگی پدر موشکی ایران، به هم پیوسته شده است و خانم فائضه غفار حدادی، نویسنده کتاب، در مقدمهاش، اینطور از آن میگوید: کتاب را که نوشتم، دیدم که فقط دو سال از زندگی یک نفر نیست. داستانی است واقعی از تلاشی دستهجمعی و جهادی در روزهای ناامیدی و بحران.
ماجرای کتاب در روزهای اوج جنگ است؛ از مرداد سال ۶۳ تا دی ماه سال ۶۵. مقطعی که در آن کشته میشدیم بیآنکه دفاع درخوری از خودمان و خاکمان داشته باشیم چون موشکی نداشتیم. نداشتن دانش موشکی به نقطه ضعف ما تبدیل شده بود اما ناگهان، سر و کلهی جوانی پیدا میشود به اسم «حسن طهرانی مقدم»، که آمادگی نشان میدهد تا از این نقطهی ضعف، نقطهی عطف بسازد! و «با اینکه دو ماه از عروسیاش میگذشت، فقط دو روز با عروسش زندگی کرده بود. چون دو روز بعد از مراسم، عروسش را تنها گذاشت و برگشت اهواز. بهمن و اسفند پر شده بود از مأموریتهای مهم برای توپخانه.»
در ادامه کتاب، او را به «حسن آقا» میشناسیم. مردی که فرمانده وقتِ توپخانه جمهوری اسلامی ایران است اما ردپای خندهها و شوخیهای شیریناش در خط به خط روایت ملموس است. او، کسی است که در اوج ناامیدی، امیدوار است؛ در انتهاییترین حد شکست، مطمئنِ به پیروزی است؛ و در سیاهترین لحظات جنگ، دنبال نور میگردد و پیدایش میکند.
اوایل سال ۶۰ که برای اولین بار وارد آبادان شد، کارهای زیادی میتوانست بکند. هم از تخریب چیزهایی میدانست هم کار با اسلحه؛ جنگ شهری را در جبهه غرب یاد گرفته بود. اما مستقیماً رفت سراغ خمپاره. میگفت: ما از توی سوراخی کوچک این ژ۳ هیچ وقت نمیتوانیم پیروز شویم.کتاب، پر از جزئیاتی قوی و مستند از این دو سالِ پر از تلاشِ آقا حسن است؛ از روزهایی که به سوریه و لیبی رفت تا با دانش موشکی برگردد. از روزهایی که برای جنگ با دنیا در تقلا بود. او، یک نفر بود اما از تنهایی راه، وحشت نمیکرد. انگار که قدرتش را و ایمانش را از منبعی ورای تمام منابع امید در دنیا میگرفت. روی زمین بود اما اتصالی آسمانی، از او، که مجموعهای انسانی از گوشت و رگ و استخوان و خون بود، کوهی آهنین ساخته بود برای حلول در نماد قدرت و مقاومتی به نام «موشک».
او زندگی را، همسرش را، و نشستن در کنج آرام خانهاش را دوست داشت؛ در یکی از نامههایش به آدرس سفارتخانهی دمشق برای همسرش نوشته بود: نمیدانم نامههایی که فرستادهام به دستت رسیده یا نه. ولی من میدانم که تا به حال اینقدر نامه ننوشته بودم و علت آن اعتبار و علاقه و درجه محبت من به تو است. اما به سرگردان بودن در سفارتخانهها و هتلها و کشورها میبالید تا زمانِ رسیدن به دانشی که اولین موشک را برای جمهوری اسلامی ایران؛ آن هم در شرایط جنگ و زور و تحریم، بسازد.
دستور پرتاب اولین موشک جمهوری اسلامی، عصر روز یکشنبه ۱۹ اسفند به حسن آقا ابلاغ شد. حس عجیبی بود. همه چیز امتحان نشده و بکر بود. همه کسانی که به نوعی مسئول بودند، توی ذهنشان درگیر مسائل لاینحلی بودند که جوابش را فقط آینده تعیین میکرد. آیا بعد از این همه تلاش و دوندگی، واقعا ایران میتوانست موشک هوا کند؟
اضطراب، ترس و زیر ذرهبینی به وسعت جهان بودن کافی بود تا آقا حسن از آرزویی به بزرگی و دست نیافتنیِ ساخت موشک دست بکشد اما جلو ایستاد و همه با لباس سبز سپاه به او اقتدا کردند. نمازش این بار کمی بیشتر طول کشیده بود و در قنوت، راز و نیازش متفاوتتر بود: خدایا، تو شاهدی که ما برای عزت دادن به دین تو و نجات مردم بیگناه و خوشحالی امام شهدا عازم چنین ماموریتی هستیم. خدایا، دستمان را بگیر و هر آنچه خیر ماست بر ما نازل کن. ربی إنی لما أنزلت إلی من خیر فقیر.
و آیا خدا، بندههای راستینش را تنها خواهد گذاشت؟ آیا به حال خود رها خواهند شد؟ دفتر خاطرات حسن آقا؛ ۲۷ اسفند ۱۳۶۳ـ ظهر خبر رسید که موشک زمین به زمین به ساختمان جدید البنای وزارت خارجه بغداد، اصابت کرده است. صدای انفجار، مراسم جشنی را که صدامیها بابت عقبنشینی نیروهای ایرانی راه انداخته بودند به هم زده و صدای انفجار موشک همراه صدای سخنران مراسم از رادیو پخش شده.
حسن آقا موشک را میسازد. اولین موشک جمهوری اسلامی ایران و بغداد را با آن میزند؛ درست بیخ گوش صدام را. جهان شوکه میشود. صدام کپ میکند. بیشتر شبیه معجزه است. بیبیسی خبرش را منتشر میکند: یک موشک دوربرد زمین به زمین به بغداد اصابت کرد که شدت انفجار آن به حدی بود که صدای آن تا کیلومترها فاصله از محل انفجار، شنیده شده است.
ذوقزده میخوانم و می خندم و کتاب خط مقدم را ورق میزنم. دردها و رنجها و صبوریهای حسن آقا را. دلم روشن میشود از خواندنِ دو سالِ پربرکت از عمر یک مرد و آفرین میگویم به ارادهای که شبیه معجزه است. انگار که با او دوستی صمیمی شدهام. حالا در صفحه آخر کتاب ایستادهام و آخرین جملههای نامه محسن رضایی به امام را پس از شلیک موشکِ حسن آقا را آرام زمزمه میکنم: فرزندان پاسدار حضرتعالی ظرف مدت هفده روز هم سایت پرتاب موشک و هم موشکها را آماده و عملیاتی نمودند که این خود شبیه به یک معجزه است. اکثر عناصر لیبیایی که در ایران هستند و در این زمینه مسئولیت دارند، پس از شلیک موشک به برادران سپاه گفتند: «حتما یک هیئت از شوروی به اینجا آمده و این تجهیزات را راهاندازی کرده؛ امکان ندارد که خود شما توانسته باشید این کار را انجام بدهید، چرا که این کار به سالها آموزش و تجربه عملی نیازمند است.
کتاب را میبندم و روی سینهام فشارش میدهم. راستی که معجزه است. و با خودم میگویم حال من چطور میتوانم برای وطنم معجزه کنم؟ ما چطور میتوانیم برای وطنمان، مثل حسن آقای طهرانی مقدم معجزه کنیم؟ آینده، چشم به راه معجزه ماست.
آخرين مطالب
-
رکن جهش تولید کارگر است/ با جهش تولید، کشور و آحاد مردم ثروتمند میشوند
چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ | کربلای ری
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
خط حزبالله ۴۴۱ | بیسابقه، تحقیرکننده و تغییردهنده محاسبات
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
سرودهی حضرت آیتالله خامنهای که یک بیت از آن را در آستانه عملیات وعده صادق در جلسهای خواندند
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
شناسایی باندهای تجارت جنسی در طرح نور/ حرکت طرح نور به سمت هوشمندسازی
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
فیلم/ گزارش میدانی از طرح نور فراجا
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
بهترین راه ترویج و تحکیم «حجاب» از نگاه امام خامنهای
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
فرمانده معظم کل قوا: نیروهای مسلح چهرهای ستودنی از قدرت ملت ایران به نمایش گذاشتند
يكشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
بیست ونهم فروردین روز یادمان حماسه سازی وایمان ودلاوری سربازان ارتش جمهوری اسلامی ایران مبارک
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ -
نگاهی به کتاب «تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر»
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳
پیوندهای روزانه
خلاصه آمار
بانک فیلم
-
نماهنگ | کربلای ری
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
فرمانده معظم کل قوا: نیروهای مسلح چهرهای ستودنی از قدرت ملت ایران به نمایش گذاشتند
يكشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
نماهنگ خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین (ع)
دوشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۳ -
-
گفتوگوی قرآنی رهبر انقلاب با دو دختر خردسال حافظ کل قرآن برنامه محفل
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای افتتاح
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ دعای سحر
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ مناجات اگر چه در بدر کوچه ی خطا شده ام/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ عبدگنه کارت دلش بی قراره/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ یاخیرالناظرین/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ بی پناهم غرق آهم حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
کلیپ با روی سیاه با گریه و آه/حاج محمودکریمی
دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ -
-
نماهنگ | روایت یک طوفان تاریخساز
شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ -
نماهنگ | انتظار فرج
شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ -
مستند «غیر رسمی» ۶ | روایتی از انس رهبر انقلاب با کتاب و اهالی فرهنگ
جمعه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ -
نماهنگ | پرتویی از عظمت حسینبنعلی (ع)
سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ -
نماهنگ | مبارزه هویتی انقلاب
شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ -
مستند روایت دیدار | پرچمداران تولید داخلی
جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲
نرم افزارهای مذهبی موبایل
-
نرم افزار خواص بی خواص/محرم 1399
پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ -
مسابقه فرهنگی بچه های عاشورا
شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۷ -
نرم افزارقرآنی کوثرتشنه کامان
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ -
نرم افزارختم جزءسی قرآن مجید همراه با زندگینامه سرداران دفاع مقدس وشهدای نیاک
شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ -
ویژه نامه شورعشق
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
ویژه نامه خون خدا
جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶ -
نرم افزارتقویم سرداران دفاع مقدس1396
سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۶ -
نرم افزارتحت وب خط امام خمینی(ره)
يكشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ -
مجموعه چندرسانهای «عبد صالح
جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ -
کلیدسعادت
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
ویژه نامه ماه مبارک رمضان (نرم افزارتحت وب)
جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارادعیه های ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزارصوتی تصویری دعای روزهای ماه مبارک رمضان
پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۶ -
نرم افزار جامع راهیان نور رونمایی شد +لینک دانلود
دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ -
بازی محرم ونامحرم(احکام ویژه پسران)
يكشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی زیارت عاشورا
يكشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارصوتی کاروان عشق 3 ( حاج محمودکریمی )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارکاروان عشق 2 ( ویژه محرم )
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای تحت وب خون خدا(ویژه محرم)
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ -
نرم افزارچندرسانه ای غدیرخم
يكشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵