نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی درمکتب حسینی» ثبت شده است

۰

امر به معروف در سخنان امام حسین در منا

امربه معروف نهی ازمنکر زندگی درمکتب اهل بیت ع

امر به معروف در سخنان امام حسین در منا

امر به معروف در سخنان امام حسین در منا

...این روایت از دو قسمت تشکیل یافته: قسمت اول روایتى است از حضرت سید الشهدا (ع)، که از امیر المؤمنین على ابن ابی طالب (ع) نقل فرموده، درباره «امر به معروف و نهى از منکر». و قسمت دوم نطق حضرت سید الشهداست درباره «ولایت فقیه» و وظایفى که فقها در مورد مبارزه با ظلمه و دستگاه دولتى جائر به منظور تشکیل حکومت اسلامى و اجراى احکام دارند. این نطق مشهور را در منى‏ ایراد، و در آن علت جهاد داخلى خود را بر ضد دولت جائر اموى تشریح فرموده است. از این روایت دو مطلب مهم به دست مى‏ آید: یکى «ولایت فقیه» و دیگرى اینکه فقها باید با جهاد خود و با امر به معروف و نهى از منکر حکام جائر را رسوا و متزلزل و مردم را بیدار گردانند تا نهضت عمومى مسلمانان بیدار حکومت جائر را سرنگون و حکومت اسلامى را برقرار سازد. اینک روایت:
«اى مردم، از پندى که خدا به دوستدارانش به صورت بدگویى از «احبار» داده عبرت بگیرید؛ آنجا که مى‏ فرماید: «چرا نباید علماى دینى و احبار از گفتار گناهکارانه آنان (یعنى یهود) و حرامخوارى آنان جلوگیرى کنند. راستى آنچه انجام مى ‏داده و به وجود مى‏ آورده ‏اند چه بد بوده است». و مى‏ فرماید: «آن عده از بنى اسرائیل که کفر ورزیدند لعنت شدند». تا آنجا که مى‏ فرماید: «راستى که آنچه انجام مى‏ داده ‏اند چه بد بوده است». در حقیقت، خدا آن را از این جهت برایشان عیب مى‏ شمارد و مایه ملامت مى ‏سازد که آنان با چشم خود مى‏ دیدند که ستمکاران به زشتکارى و فساد پرداخته ‏اند، و باز منعشان نمى‏ کردند، به خاطر عشقى که به دریافتهاى خود از آنان داشتند؛ و نیز به خاطر ترسى که از آزار و تعقیب آنان به دل راه مى‏ دادند. در حالى که خدا مى‏ فرماید: «از مردم نترسید؛ و از من بترسید». و مى‏ فرماید: «مردان مؤمن دوستدار و رهبر و عهده ‏دار یکدیگرند. همدیگر را امر به معروف و نهى از منکر مى‏ کنند». (مى‏ بینیم که در این آیه در شمردن صفات مؤمنان، صفاتى که مظهر دوستدارى و عهده دارى و رهبرى متقابل مؤمنان است)، خدا از امر به معروف و نهى از منکر شروع مى‏ کند، و نخست این را واجب مى‏ شمارد زیرا مى‏ داند که اگر امر به معروف و نهى از منکر انجام بگیرد و در جامعه برقرار شود، همه واجبات، از آسان گرفته تا مشکل، همگى برقرار خواهد شد. و آن بدین سبب است که امر به معروف و نهى از منکر عبارت است از دعوت به اسلام؛ (یعنى جهاد اعتقادى خارجى) به اضافه بازگرداندن حقوق ستمدیدگان به ایشان؛ و مخالفت و مبارزه با ستمگران (داخلى)؛ و کوشش براى اینکه ثروتهاى عمومى و درآمد جنگى طبق قانون عادلانه اسلام توزیع شود، و صدقات (زکات و همه مالیاتهاى الزامى یا داوطلبانه) از موارد صحیح و واجب آن جمع ‏آورى و گرفته شود، و هم در موارد شرعى و صحیح آن به مصرف برسد.
علاوه بر آنچه گفتم، شما اى گروه، اى گروهى که به علم و عالم بودن شهرت دارید و از شما به نیکى یاد مى‏ شود و به خیرخواهى و اندرزگویى و راهنمایى در جامعه معروف شده اید و به خاطر خدا در دل مردم شکوه و مهابت پیدا کرده ‏اید به طورى که مرد مقتدر از شما بیم دارد و ناتوان به تکریم شما بر مى‏ خیزد و آن کس که هیچ برترى بر او ندارید و نه قدرتى بر او دارید شما را بر خود برترى داده است و نعمتهاى خویش را از خود دریغ داشته به شما ارزانى مى‏ دارد، در موارد حوایج (یا سهمیه مردم از خزانه عمومى) وقتى به مردم پرداخت نمى‏ شود وساطت مى ‏کنید، و در راه با شکوه و مهابت پادشاهان و بزرگوارى بزرگان قدم بر مى‏ دارید، آیا همه این احترامات و قدرتهاى‏ معنوى را از این جهت به دست نیاورده ‏اید که به شما امید مى‏رود که به اجراى قانون خدا کمر ببندید؟ گرچه در مورد بیشتر قوانین خدا کوتاه آمده ‏اید؛ بیشتر حقوق الهى را که به عهده دارید فرو گذاشته ‏اید. مثلًا حق ملت را خوار و فرو گذاشته ‏اید؛ حق افراد ناتوان و بى‏ قدرت را ضایع کرده ‏اید؛ اما در همان حال به دنبال آنچه حق خویش مى ‏پندارید برخاسته ‏اید. نه پولى خرج کرده ‏اید؛ و نه جان را در راه آنکه آن را آفریده به خطر انداخته ‏اید؛ و نه با قبیله و گروهى به خاطر خدا در افتاده ‏اید. شما آرزو دارید و حق خود مى‏ دانید که بهشتش و همنشینى پیامبرانش و ایمنى از عذابش را به شما ارزانى دارد؛ من، اى کسانى که چنین انتظاراتى از خدا دارید، از این بیمناکم که نکبت خشمش بر شما فرو افتد؛ زیرا در سایه عظمت و عزت خدا به منزلتى بلند رسیده ‏اید، ولى خداشناسانى را که ناشر خداشناسى هستند احترام نمى‏ کنید؛ حال آنکه شما به خاطر خدا در میان بندگانش مورد احترامید. و نیز از آن جهت بر شما بیمناکم که به چشم خود مى‏ بینید تعهداتى که در برابر خدا شده گسسته و زیر پا نهاده شده است، اما نگران نمى‏ شوید؛ در حالى که به خاطر پاره‏ اى از تعهدات پدرانتان نگران و پریشان مى‏ شوید؛ اینک تعهداتى که در برابر پیامبر انجام گرفته مورد بى ‏اعتنایى است؛ نابینایان، لالها، و زمینگیران ناتوان، در همه شهرها بى‏ سرپرست مانده‏ اند، و بر آنها ترحم نمى‏ شود. و نه مطابق شأن و منزلتتان کار مى ‏کنید؛ و نه به کسى که چنین کارى بکند و در ارتقاى شأن شما بکوشد اعتنا یا کمک مى‏ کنید. با چرب زبانى و چاپلوسى و سازش با ستمکاران، خود را در برابر قدرت ستمکاران حاکم ایمن مى‏ گردانید. تمام اینها دستورهایى است که خدا به صورت نهى، یا همدیگر را نهى کردن و بازداشتن، داده و شما از آنها غفلت مى‏ ورزید. مصیبت شما از مصایب همه مردم سهمگینتر است؛ زیرا منزلت و مقام علمایى را از شما بازگرفته ‏اند اگر مى‏ دانستید. چون در حقیقت، جریان ادارى کشور و صدور احکام قضایى و تصویب برنامه‏ هاى کشور باید به دست دانشمندان روحانى، که امین حقوق الهى و داناى حلال و حرامند، سپرده شده باشد. اما اینک مقامتان را از شما بازگرفته و ربوده ‏اند. و اینکه چنین مقامى را از دست داده ‏اید، هیچ علتى ندارد جز اینکه از دور محور حق (قانون اسلام و حکم خدا) پراکنده ‏اید؛ و درباره سنت، پس از اینکه دلایل روشن بر حقیقت و کیفیت آن وجود دارد، اختلاف پیدا کرده ‏اید. شما اگر مردانى بودید که بر شکنجه و ناراحتى شکیبا بودید و در راه خدا حاضر به تحمل ناگوارى مى‏ شدید، مقررات براى تصویب پیش ما آورده مى ‏شد؛ و به دست شما صادر مى ‏شد؛ و مرجع کارها بودید. اما شما به ستمکاران مجال دادید تا این مقام را از شما بستانند؛ و گذاشتید حکومتى که قانوناً مقید به شرع است به دست ایشان بیفتد، تا بر اساس پوسیده حدس و گمان به حکومت پردازند؛ و طریقه خودکامگى و اقناع شهوت را پیشه سازند. مایه تسلط آنان بر حکومت، فرار شما از کشته شدن بود، و دلبستگى ‏تان به زندگى گریزان دنیا. شما با این روحیه و رویه، توده ناتوان را به چنگال این ستمگران گرفتار آوردید تا یکى برده وار سرکوفته باشد؛ و دیگرى بیچاره وار سرگرم تأمین آب و نانش؛ و حکام خودسرانه به امیال خود عمل کنند؛ و با هوسبازى خویش ننگ و رسوایى به بار آورند؛ پیرو بدخویان گردند و در برابر خدا گستاخى ورزند. در هر شهر سخنورى از ایشان بر منبر آمده و گماشته شده است. زمین برایشان فراخ و دستشان در آن گشاده است. مردم بنده ایشانند و قدرت دفاع از خود را ندارند. یک حاکم دیکتاتور و کینه ورز و بدخواه است؛ و حاکم دیگر بیچارگان را مى‏ کوبد و به آنها قلدرى و سختگیرى مى ‏کند؛ و آن دیگر فرمانروایى مسلط است که نه خدا را مى‏ شناسد و نه روز جزا را. شگفتا! و چرا نه شگفتى، که جامعه در تصرف مرد دغلباز ستمکارى است که مأمور مالیاتش ستم ورز است؛ و استاندارش نسبت به اهالى دیندار نامهربان و بى‏ رحم است. خداست که در مورد آنچه در باره‏اش به کشمکش برخاسته‏ ایم حکومت و داورى خواهد کرد؛ و درباره آنچه بین ما رخ داده با رأى خویش حکم قاطع خواهد کرد.
خدایا، بى‏ شک تو مى‏ دانى آنچه از ما سر زده رقابت در به دست آوردن قدرت سیاسى نبوده؛ و نه جستجوى ثروت و نعمتهاى ناچیز دنیا؛ بلکه براى این بوده که اصول و ارزشهاى درخشان دینت را بنماییم و ارائه دهیم؛ و در کشورت اصلاح پدید آوریم؛ و بندگان ستمزده ‏ات را ایمن و برخوردار از حقوق مسلمشان گردانیم؛ و نیز تا به وظایفى که مقرر داشته ‏اى و به سنن و قوانین و احکامت عمل شود.
بنابراین، شما (گروه علماى دین) اگر ما را در انجام این مقصود یارى نکنید و حق ما را از غاصبان نستانید؛ ستمگران بر شما چیره شوند و در خاموش کردن نور پیامبرتان بکوشند. خداى‏ یگانه ما را کفایت است؛ و بر او تکیه مى‏ کنیم؛ و به سوى او رو مى ‏آوریم. و سرنوشت به دست او و بازگشت به اوست.»
مى‏ فرماید: اعتبروا أیّها الناس بِما وعظ اللَّهُ به أولیاءه من سوء ثنائه على الأحبار. خطاب به دسته مخصوص، حاضرین مجلس، اهل شهر و بلد، اهل مملکت، و یا مردم دنیاى آن روز نیست؛ بلکه هر کس را در هر زمان که این ندا را بشنود شامل مى‏ شود. مثل: یا أیها النّاس که در قرآن آمده است. خداوند با اعتراض به «احبار» یعنى علماى یهود و استنکار رویه آنها، اولیاى خویش را موعظه فرموده، و به آنان پند داده است. منظور از «اولیا» کسانى هستند که توجه به خدا دارند، و در جامعه داراى مسئولیت مى ‏باشند؛ نه اینکه منظور ائمه، علیهم السلام، باشد.

کتاب ولایت فقیه، امام خمینی(ره)، ص106 تا 111


منبع:اندیشه های تمدن ساز

۰

۳توصیه امام حسین(ع) درباره تربیت فرزند

سبک زندگی اسلامی زندگی درمکتب اهل بیت ع تربیت ازدیدگاه اسلام

۳توصیه امام حسین(ع) درباره تربیت فرزند


در میان معصومین امام حسین(ع) برای تربیت صحیح فرزندان از موقعیت ویژه ای برخوردار است. در این قسمت نکات تربیتی تحقق یافته پیش از حادثه کربلا بیان می شود:

۱-زمینه سازی تربیت

در مکتب اهل بیت نه تنها تربیت فرزندان از لحظه تولد مورد توجه بوده بلکه به زمینه های تربیت و شرایط قبل ازتولد و بلکه حتی قبل از انعقاد نطفه نیز توجه خاص شده است. ازاین رو در روایات شرایط مطلوب و نامطلوب انعقاد نطفه بیان گردید.
امام حسین(ع)خطاب به اصحابشان فرمودند: از همبستر شدن با همسرانتان در شبی که قصد مسافرت دارید بپرهیزید; اگر در اثر آن فرزندی روزی شود احول(لوچ)خواهدبود.

۲- اظهار محبت به فرزندان

محبت به فرزندان امری درونی است. اما آنچه در این میان آثار تربیتی در پی دارد ابراز آن است. این امری اختیاری است و والدین می توانند در پرتو آن زمینه تربیت صحیح رافراهم آورند. چه بسیارند والدینی که در برابر فرزندان خود محبت فراوان دارند اما آن را ابراز نمی کنند در حالی که محبت وقتی تاثیر گذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاهی یابد.
امام حسین(ع) به عنوان الگوی تربیتی، ابراز محبت به فرزندان را از نیازهای ضروری آنان می دانند و در قالب های گوناگون به ابراز آن می پرداختند. گاه با در آغوش گرفتن و به سینه چسبانیدن خردسالان، زمانی با بوسیدن آنان و گاه با به زبان آوردن کلمات محبت آمیز.
عبیدالله بن عتبه چنین می گوید: «نزد حسین بن علی(ع) بودم. حسین امام سجاد را صدا زد، در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، میان دو چشمش را بوسید و سپس فرمود: پدرم به فدایت باد، چقدر زیبایی!»

۳- تشویق فرزندان در برابر کار خوب آنان

یکی از شیوه های تربیتی، تشویق است. تشویق متناسب با فعالیت انجام شده، به ایجاد انگیزه در فرد منجر شده، و به تقویت رفتار می انجامد.
چه بسا فرزندان از صفات مثبت خود آگاهی نداشته، و خود را در مقایسه با دیگران ناچیز به شمار آورند. ازاین رو والدین باید ویژگی های مثبت فرزندان را برجسته سازند و مورد تشویق قرار دهند. در فرهنگ اسلامی که تربیت دینی و اخلاقی فرزندان درکانون توجه است. برتشویق فرزندان هنگام رفتارهای دینی و برجسته کردن صفات اخلاقی ومعنوی آنان بسیار تاکید شده است. امام سجاد(ع)فرمود: من به بیماری شدیدی مبتلا شدم. پدرم بربالینم آمد و فرمود:
چه خواسته ای داری؟ عرض کردم: دوست دارم از کسانی باشم که درباره آنچه خداوند برایم تدبیر کرده، نپرسم؟ پدرم در مقابل این جمله به من آفرین گفت و فرمود: تو مانند ابراهیم خلیلی; به هنگام گرفتاری گفت از خداوند سؤال نمی کنم. خداوند مرا کافی است و او بهترین وکیل است.
در این حدیث ملاحظه می شود که امام حسین(ع) در مقابل پاسخ عارفانه فرزندش که براساس ظاهر حدیث، سن و سال چندانی هم نداشته جمله «احسنت »را به کار بردند و او را به «ابراهیم خلیل » تشبیه کردند.

در آخر باید بیان کرد؛ تربیت صحیح فرزندان از ضروری ترین وظایف والدین به شمارمی آید. معصومان در همه ابعاد هدایتی و تربیتی الگوهایی کامل به شمار می آیند و تکیه بر رفتارهای تربیتی آنان برای تربیت فرزندان، بهترین ره توشه است.

کاری از گروه دین و فرهنگ باحجاب

۰

فاطمه زهرا برترین بانوی عالم

قرآن وحدیث حجاب سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر زندگی درمکتب اهل بیت ع تربیت ازدیدگاه اسلام

فاطمه زهرا برترین بانوی عالم

رهروان ولایت ـ حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) به عنوان یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین شخصیت‌های تاریخ اسلام، همواره مورد توجه مسلمانان قرار داشته است. با توجه به شخصیت و جایگاه این بانوی بزرگوار، شناخت هر چه بیشتر حضرت می‌تواند ما را در رسیدن به مسیر ایشان یاری نماید. نگارنده می‌کوشد با مراجعه به منابع اسلامی گوشه‌هایی از فضایل حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) را ارائه دهد.‌

نامی پرمعنا:
از ویژگی‌های حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) نام مبارک ایشان است که با درنگ در معنا و همین‌طور وجه‌ تسمیه این اسم، می‌توان به بخشی از فضائل این بانوی بزرگوار دست‌ یافت. آن‌طور که از احادیث برمی‌آید نام‌گذاری فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) توسط خدای عالم انجام‌ گرفته است.
از سوی دیگر «فاطمه» از ماده «فطم» (بر وزن حَتَم) به معنای بازگرفتن کودک از شیر مادر است، سپس به هر گونه بریدن و جدایی از عادت اطلاق شده است.[1] با توجه به این معنای لغوی در حدیثی از پیغمبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است که فرمود: «او را فاطمه نام نهادم، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است».[2]

از محتوای این حدیث شریف می‌توان فهمید محبت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) کلید نجات از آتش دوزخ است و مفهومش این است که خدا وعده داده است کسانی‌که او را دوست دارند و در خط و مشی او قدم بردارند، را از دوزخ مصون می‌دارد.[3] و این هم فضیلتی است که خداوند تبارک‌ و تعالی به این بانوی بزرگوار عنایت فرموده‌اند.

برترین بانوی جهان:
در روایتی از نبی اکرم اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که فرمودند: «علی وصی و خلیفه من است و فاطمه همسر او سرور زنان عالم... ».[4]
رسول گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در وصف امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) هم می‌فرمایند: «... مادرشان برترین زنان زمین است».[5] هم‌چنین در زیارت‌هایی که برای حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) از معصومین نقل شده است همواره ایشان را «سیدة النساء العالمین» و یا «سیدة النساء اهل الجنه» خطاب می‌کنیم.[6]

زهد و ایثار:
از محمد بن قیس روایت شده است: «هرگاه پیامبر خدا(صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله) از سفری بر می‌گشت، اولین کسی را که می‌دید، فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) بود. حضرت، نزد فاطمه(سلام‌الله‌علیها) می‌رفت و مدت طولانی نزد او می‌ماند، یک وقت که پیغمبر اکرم(صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله) به سفری رفته بود، فاطمه اطهر دو خلخال نقره و یک گردنبند و پرده‌ای خرید، برای موقعی که پدر و شوهرش از سفر باز می‌گردند.
هنگامی‌که پیامبر اکرم(صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله) از مسافرت بازگشت نزد فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) رفت، اصحاب هم‌چنان بر در خانه فاطمه(سلام‌الله‌علیها) ایستاده بودند، این بار حضرت، زمان زیادی را کنار دختر خود نماند و بیرون آمد در حالیکه آثار ناراحتی از صورت مبارکش پیدا بود؛ حضرت به مسجد آمد و نزدیک منبر نشست.
فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) فهمید که ناراحتی پدر به خاطر خلخال و پرده بوده است.
فاطمه(سلام‌الله‌علیها) آن موارد را به نزد پدر فرستاد و به آن شخصی که آن‌ها را برد فرمود: «سلام من‌را به پدرم برسان و بگو: این‌ها را در راه خدا مصرف کن، موقعی که آن شخص آمد و پیام را به رسول خدا(صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله) رساند، حضرت سه مرتبه فرمود: «فداها ابوها» یعنی پدرش به فدایش باد، دنیا برای محمد و آل محمد(صلی‌اللَّه‌علیهم‌اجمعین) ارزشی ندارد، اگر دنیا نزد خدا به‌ قدر یک بال پشه‌ا‌ی ارزشی می‌داشت، یک لیوان از آب آن را به کافر نمی‌داد، پس‌ از این جریان برخاست و نزد فاطمه(سلام‌الله‌علیها) رفت».[7]

مقام قرب در پیش‌گاه الهی:
از پیغمبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل‌شده است که فرمودند: «فاطمه فضل من در دنیا و آخرت است، فاطمه پاره تن من است».[8]
و در روایت دیگر می‌خوانیم که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «فاطمه پاره تن من است، هر کس او را آزار دهد من‌را آزرده و هر کس او را خشمگین کند و من‌را خشمگین کرده و هر کس او را شاد کند، من‌را شاد کرده است».[9]
«بَضعه» در لغت به معنای تکه گوشت است و معمولاً جمله «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی» را به معنای فاطمه پاره تن من است، تفسیر و ترجمه می‌کنند، درحالی‌که در این جمله سخنی از تن در میان نیست، بلکه مفهوم این حدیث فراتر از معنای لغوی آن است و باید آن را این‌گونه معنا کرد که فاطمه(سلام‌الله‌علیها) پاره‌ای از وجود و هستی پیامبر‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم از نظر جسمی و هم روحی است.
بدیهی است اگر بخواهیم این رابطه را در علاقه پدر و فرزندی محدود کنیم خطا کرده‌ایم، زیرا پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روایتی می‌فرماید: «... هر کس من‌را بیازارد، خداوند را آزرده است».[10] زیرا حضرت به‌ عنوان «رسول‌الله» چیزی را اراده نمی‌کند، جز آن‌چه خدا اراده کند، و هماهنگی خشنودی و رضای فاطمه(سلام‌الله‌علیها) با خشنودی و رضای خدا و پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دلیلی جز یکی بودن اراده او با اراده و خواست خدا ندارد.[11]

نخستین کسی که وارد بهشت می‌شود:
رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: «نخستین کسی که وارد بهشت می‌شود، فاطمه است».[12] و بدیهی است که اعطای این ویژگی از سوی خداوند عالم به حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) نشانه رضایت خداوند از ایشان است و شایسته است ما در راه رسیدن به خداوند و کسب رضایت الهی از وجود چنین گوهر دردانه‌ای بهره‌مند شویم.

--------------------------------------------------
پی‌نوشت‌:
[1]. کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، چاپ دوم، ج7،ص442.
[2]. «إِنَّمَا سُمِّیَتْ ابْنَتِی فَاطِمَةَ لِأَنَّ اللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ النَّارِ.»، امالی، شیخ طوسی، تصحیح، موسسه البعثه، انتشارات، دار الثقافة، چاپ اول، قم‏، 1414 ق، ص294.
[3]. باید دانست که فهم صحیح محبت به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و اهل بیت(علیهم‌السلام) تنها با مراجعه به روایات حضرات معصومین به‌ دست می‌آید. امام باقر(علیه‌السلام) خطاب به جابر می‌فرمایند:«... مَنْ کَانَ لِلَّهِ مُطِیعاً فَهُوَ لَنَا وَلِیٌّ وَ مَنْ کَانَ لِلَّهِ عَاصِیاً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ وَ مَا تُنَالُ وَلَایَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ.» هر کس مطیع پروردگار باشد دوست ما می‌باشد و هر کس که نافرمانی‌ و عصیان‌ کن دشمن ما می‌باشد و ولایت و دوستی ما حاصل نمی‌شود مگر با عمل صالح و پرهیزکاری. الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب، تصحیح، علی اکبرغفارى و محمد آخوندى، دار الکتب الإسلامیة، سال چاپ چهارم، تهران، 1407 ق، ج2،ص75.
[4]. «إِنَّ عَلِیّاً وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی وَ زَوْجَتَهُ فَاطِمَةَ سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ ابْنَتِی وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة‏»، من لایحضره الفقیه، محمدبن علی ابن بابویه، شیخ صدوق، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،1413 ق، ج 4، ص179.
[5]. «الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ خَیْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ بَعْدِی وَ بَعْدَ أَبِیهِمَا وَ أُمُّهُمَا أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْأَرْضِ.» شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، تحقیق مهدی لاجوردی، نشر جهان، چاپ اول تهران 1378ش، ج2، ص62.
[6]. کامل الزیارات، ابن قولویه، دار المرتضویه، نجف، 1356ش،ٌ 176،229،231،310.
[7]. زندگانى حضرت زهرا علیها السلام( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار)، محمد جواد نجفی، ناشر، اسلامیه‏، چاپ اول، تهران 1377 ش‏، ص22-21.
[8]. «قال النبیّ صلّى اللّه علیه و آله: فاطمة فضلى فی الدنیا و الآخرة فاطمة بضعة منی.»، تفسیر فرات کوفی‏، فرات بن ابراهیم کوفی، تصحیح، محمد کاظم، ناشر، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی‏، چاپ اول، تهران، 1410 ق، ص20.‏
[9]. «إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی، وَ مَنْ غَاظَهَا فَقَدْ غَاظَنِی وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی»، إعتقادات الإمامیه، شیخ صدوق ،ناشر: کنگره شیخ مفید، چاپ دوم، قم 1414 ق‏،ص105.
[10]. «... وَ مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّه»‏، تفسیر قمی، على بن ابراهیم قمی‏، تصحیح، طیب موسوى جزائرى، ناشر: دار الکتاب، سال چاپ سوم، قم 1404 ق‏، ج2، ص196.
[11]. زهرا(ع) برترین بانوی جهان، آیت الله مکارم شیرازی، انتشارات سرو، ص35، با اندکی تصرف.
[12]. « أَوَّلُ شَخْصٍ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ فَاطِمَه»، مناقب آل أبی طالب علیهم‌السلام، ابن شهر آشوب مازندرانى، ناشر: علامه‏، سال چاپ اول، قم، 1379 ق، ج3، ص329.

۰

الهام چرخنده :گلشیفته فراهانی نماینده هیچ بانوی ایرانی نیست

حجاب سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر زندگی درمکتب اهل بیت ع معروف نیوز

الهام چرخنده :گلشیفته فراهانی نماینده هیچ بانوی ایرانی نیست

الهام چرخنده در جمع دانشچویان نطنز گفت: الهام چرخنده و الهام چرخنده‌ها همچنان در هر شرایطی سرباز محکم جبهه جنگ نرم و جبهه مقاومت هستند و در این مسیر جانشان را هم خواهند داد.

به گزارش فرهنگ نیوز، الهام چرخنده بازیگر توانای تلویزیون و سینما صبح امروز در جمع دانشجویان دانشگاه پیام نور نطنز به فارس گفت: جنگ الان ما جنگ توپ و تانک یا همان جنگ سخت نیست بلکه جنگ نرم است، در جنگ سخت راحت‌تر می‌توانی از خود دفاع کنی اما دفاع در برابر جنگ نرم استقامت و پایداری بیشتری می‌خواهد.

وی افزود: من یک سال است که در فضای مبارزه با جنگ نرم شهید شده‌ام و در این فضای مسموم جامعه در بُعد فرهنگی هر فردی می‌تواند تکه‌ای از خداوند باشد و انقلاب کند.

چرخنده درباره دیدارش با رهبر معظم انقلاب و ملقب شدن به نام زهرایی بیان داشت: در آن جلسه رهبر معظم انقلاب فرمودند چون ایشان از نظر من سربازی رفته است و من نمی‌توانم درجه‌ای به او بدهم، لقب زهرایی را می‌دهم و وقتی پرسیدم چرا زهرایی؛ حضرت آقا فرمودند چون زهرا یعنی یکی در مقابل همه.

وی ادامه داد: یکسال تمام به من حمله کردند، تهمت زدند، فحش دادند و آرزوی مرگم را داشتند ولی با این حال ضمن آرزوی بهترین‌ها برای دشمنانم آرزو می‌کنم آنها زهرایی شوند و همین جا اعلام می‌کنم، الهام چرخنده و الهام چرخنده‌ها همچنان در هر شرایطی سرباز محکم جبهه جنگ نرم و جبهه مقاومت هستند و در این مسیر جان می‌دهند.

این بازیگر سینما رکن اصلی تقوا را در حجاب دانست و متذکر شد: آدمی که حجاب دارد کم‌کم تمام ارزش‌های الهی و معنوی در وجودش متجلی می‌شود و بدون شک خوشبختی و سعادت نصیبش می‌شود.

وی در ادامه گریزی به رفتارهای بسیار زشت و زننده گلشیفته فراهانی در کشورهای خارجی انتقاد کرد و گفت: بدون شک وی نماینده هیچ یک از بانوان ایرانی نبوده، نیست و نخواهد بود.

چرخنده با تاکید بر اینکه با وضعیت بد حجاب همسر خوب گیر کسی نمی‌آید، عفت، وقار، اعتماد به نفس، شهامت، نجابت را از ویژگی‌های بارز زن ایرانی خواند و تصریح کرد: مرد ایرانی زنی را به همسری می‌گیرد که تمام زیبایی او فقط برای خودش بوده و باشد.

وی در پایان با بیان اینکه امروز در دبیرستان هنرهای زیبای اصفهان و دانشگاه آزاد نجف‌آباد بالغ بر 200 نفر چادری شدند، تاکید کرد: چادر فقط پارچه نیست، یادگار حضرت زهرا (س) است؛ چادر با خود رفتار چادری می آورد؛ همان رفتارهایی که آدمی را حسینی، زهرایی و زینبی بار می‌آورد.

۱

خون حسین(علیه السلام) و یارانش، قبله نمای کمال و سعادت است

بانک تصاویر سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر زندگی به سبک شهدا زندگی درمکتب اهل بیت ع

خون حسین(علیه السلام) و یارانش، قبله نمای کمال و سعادت است

خون حسین(علیه السلام) و یارانش، قبله نمای کمال و سعادت است

منبع:سایت گروه اینترنتی رهروان ولایت

۰

نرم افزارصوتی رسول ترک 2 ( توبه کنندگان وعنایت حسینی )

نرم افزارهای مذهبی امربه معروف نهی ازمنکر زندگی درمکتب اهل بیت ع

نرم افزارصوتی رسول ترک 2 ( توبه کنندگان وعنایت حسینی )

نرم افزارصوتی رسول ترک 2 ( توبه کنندگان وعنایت حسینی )





بهای دریافت نرم افزار یک صلوات برای فرج امام عصرعج

برای اجرا شدن نرم افزارصوتی رسول ترک 2 
 باید نرم افزارفلش پلیر درسیستم تان نصب شده باشد 

منبع:سایت شهدای نیاک

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)