نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۲۴۰۷ مطلب توسط «سرباز ولایت» ثبت شده است

۰

زهرامحمدی درمستند «از لاک جیغ تا خدا »

حجاب بانک فیلم سبک زندگی اسلامی

زهرامحمدی درمستند «از لاک جیغ تا خدا »

زهرامحمدی درمستند «از لاک جیغ تا خدا »

مستند «از لاک جیغ تا خدا » که قسمت های گذشته آن مورد تحسین و استقبال گسترده مخاطبان خاص و عام قرار گرفته بود، کاری است از گروه خانواده و فرهنگ به تهیه کنندگی هاشم تفکری بافقی که در ماه رمضان هر روز ساعت ۱۷:۱۵ در جدول پخش برنامه ها قرار دارد. محوریت این برنامه تکریم حجاب و بانوان محجبه است همراه با روایت هایی از بانوانی که به تازگی موفق به بهره مندی از پوشش چادر شده اند. الگوسازی برای جامعه دختران و زنان کشور و نیز ارائه حجاب برتر از اهداف این برنامه است. می توان گفت انعکاس و تصویر تحولات درونی انسان در این برنامه که تاکنون بیش از ۱۰۰ قسمت از آن پخش شده و همچنان در حال تولید و پخش است، مورد توجه قرار گرفته است. این برنامه در ماه مبارک رمضان به صورت ویژه و با بخش های متفاوت نسبت به گذشته به مخاطبان تقدیم می شود.

********************************

لینک دانلود مستند

منبع:سایت باحجاب

۰

نابودی خانواده ها (حتما ببینید)

بانک فیلم

نابودی خانواده ها (حتما ببینید)

فیلم/ نابودی خانواده ها (حتما ببینید)


دانلودفیلم

منبع:جبهه سایبری امیرالمومنین

۰

این الگوی حجاب آمریکایی، اسلامی نیست!

حجاب سبک زندگی غربی

این الگوی حجاب آمریکایی، اسلامی نیست!

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، در المپیک امسال بحث حجاب یکی از مباحثی بود که در رسانه های مختلف دنیا  بازتاب زیادی به همراه داشت. از حجاب چادر سکینه  خدابنده لو  مربی تیراندازی تیم ملی  ایران  در مراسم رژه افتتاحیه  گرفته تا  حجاب برخی از بازیکن های کشورهای  دیگر مثل والیبالیست و وزنه بردار  مصری و شمشیرباز آمریکایی. اما در این  میان  شاید حجاب «ابتهاج محمد»  شمشیر زن آمریکایی بیشتر از همه  مورد توجه  رسانه های دنیا قرار گرفت و هر کدام به شکلی خبری از آن را پوشش دادند.

یکی از دلایل  آن هم این بود  که  وی نماینده ورزشی از کشور آمریکا  محسوب می شد؛ کشوری که  سایه امپراتوری اش بر جهان گسترده شده است  و نماد کامل لیبرالیسم در دنیا می باشد حالا نماینده تیم ملی آن به صورت  محجبه در المپیک ظاهر شده است؛ از سویی دیگر او از کشوری به این بازی های جهانی آمده  که قدرت و نبض رسانه ای دنیا  را در اختیار دارد.

«ابتهاج محمد» از همان  زمان که  توانست  سهمیه المپیک  را به دست بگیرد  و به بازی ها راه پیدا کند خوراک رسانه ای شد و گفته بود: حجاب او، مبارزه‌ای با باورهای غلط در مورد زنان مسلمان و همچنین دعوتی برای ورزش کردن دختران مسلمان است. به گفته خودش برای اینکه بتواند با داشتن  پوشش و حجاب به این جایگاه برسد سختی های زیادی را  متحمل شده است  و حتی کارت  شناسایی با حجاب به وی نداده اند و اصرار  وی برای حفظ حجابش، باعث اخراج متصدی صدور کارت شناسایی فستیوال SXSW شد ...

اما «ابتهاج محمد»  درالمپیک  شاید بیشتر از همه مورد  توجه ایرانیان قرار گرفت. اول حضورش در المپیک، دوم  زمانی که  کمپین های حجاب برای دفاع از سکینه  خدابنده لو  برپا شده بود  تصویر وی را هم در کنار تصویر چادری خدابنده لو  به نمایش گذاشتند و سوم وقتی بود که  او  توانست  مدال برتر المپیک را به دست  بیاورد. در این میان  تعریف و تمجید  از «ابتهاج  محمد» در فضای رسانه ای بالا گرفت و داغ شد تا جایی که عده ای  او را به عنوان الگوی اسلامی معرفی کردند؛ شاید  زنگ خطر از همین جا به صدا درآمد و باعث حساسیت بیشتری گشت.  در حقیقت باید گفت  هرچند «ابتهاج محمد»  برای ورود با حجاب به چنین  عرصه ای سختی کشید و این قابل تقدیر است اما نباید  جوزده شویم و او را  الگوی اسلامی معرفی کنیم  زیرا وی ابدا و اصلا  شایسته بزرگ نمایی تا به این حد نیست.

 «ابتهاج محمد»  در نگاهی دیگر نمادی کامل از اسلام آمریکایی و لیبرالی است؛ آن هم اسلامی که تنها  پوشیدگی موی سر را  ملاک تمکین به اسلام نمی داند و به رابطه  محرم و نامحرم همچنین  نوع پوشش دیگر نقاط بدن  نیز اهمیت می دهد؛ درحالی که «ابتهاج محمد» بی محابا با اوباما دست می دهد لباسهای نه چندان برازنده  مسلمان  به تن  می کند و با اتکا به روسری که سر دارد خود را نماینده  جامعه  مسلمانان و الگوی زن اسلامی معرفی می کند. فلسفه حجاب البته مقابل با تبرج است که این روزها نسبت به آن کم توجهی زیادی می شود. اسلام برای کوچکترین  موارد زندگی زن و مرد  قوانینی دارد؛ قوانینی که  استحکام بنیاد خانواده  و روابط بین فردی را هدف قرار داده است .

 این که روسری روی سر بگذاریم و موههای خود را بپوشانیم، ولی از نظر اسلامی، حجاب دیگر قسمت های بدن عین بی حجابی باشد  را نمی توان  ملاک محجبه بودن و پوشیدگی تصور کرد  مشکلی که البته  در پرداختن  برخی از رفتارهای مسلمانان کشورهای غربی و متاسفانه  کشورهای به ظاهر اسلامی به وفور دیده می شود.

 حجاب نه به افراط وهابیون  سلفی است  که همراه بانقاب و روبندی زن و پوشش سیاه و سفید او را از ورود به  جامعه  منع می کنند و نه به تفریط  و سبک آمریکایی که تنها  پوشیدگی موی سر را ملاک قرار می دهند و بس.  این یک حقیقت است که دولت آمریکا  سعی دارد جامعه یک میلیارد و شش میلیون مسلمان دنیا را  مدیریت  کند برای همین با ارائه چنین الگوهایی اسلامی به طور غیرمستقیم  سبک زندگی و اندیشه  مسلمانان را  هدف قرار داده است.

این شیوه را پیش از این نیز در دولت دولت دموکراتها شاهد بوده ایم  آنها  که برخلاف جمهوری خواهان به سیاست  و مکرورزی شهرت  دارند با چنین کارهایی موذیانه  وارد می شوند؛ چنانچه «دالیا مجاهد» مشاوره اوباما  بود  و به عنوان تنها زن محجبه دردستگاه  دولتی آمریکا معرفی شد  تا با این سیاست نمایشی  نظر مسلمانان را به خود جلب کنند. این نکته  بسیار اهمیت دارد  که مسلمانان  نباید  از چارچوب اسلام و قرآن  با چنین الگوهایی خارج شوند .

حرکت «ابتهاج محمد» هرچند  خوب است اما نقص دارد  و بزرگ نمایی او به عنوان  نمادی از الگوی حجاب اسلامی درست نیست.  در نمایشگاه  تصویری «من یک محجبه ام» کاری از انجمن شهید ادواردو آنیلی به صورت قابل تامل به موضوع  فوق در کنار اهمیت  الگوسازی حجاب پرداخته شده است. در این نمایشگاه  که کاری از یک مجموعه فرهنگی غیردولتی است با تازه مسلمانان  ارتباط تنگاتنگ  دارد. در معرفی این نمایشگاه  می خوانیم  که موج ایجاد شده درباره حجاب در جهان  امری فطری است که الگوی آن دختر محجبه ایرانی و انقلاب اسلامی است؛ دختری که  الگوی خود را  حضرت فاطمه زهرا می داند .

البته موضوع حجاب تا پیش از انقلاب مانند بسیاری از ارزشها درحال  فراموش شدن بود که به برکت انقلاب اسلامی  این موج ایجاد شد و اگر اکنون در آمریکای لیبرال همان  حجاب نیم بند  معرفی و ارائه می شود  محصولی از تاثیرات انقلاب جهانی اسلام و تفکرات آن است. پس نباید با فراموش کردن خود، محصولاتی که در آن استکبار دست داشته  و تعمدا الگو کرده را بزرگ کنیم و به جای تاثیرگذاری، تاثیرپذیر و پیرو باشیم.

منبع:پایگاه اینترنتی بسیج

۱

من حجابم را دوست دارم…کی شاکی است؟

حجاب

من حجابم را دوست دارم…کی شاکی است؟

من حجابم را دوست دارم…کی شاکی است؟

نماز پیشین را اداء کردم، همین که روسری ام را جابجا کردم و چادرم را پوشیدم،یکی گفت:

این قدر خودت را بوقچه ‌پیچ می کنی که چی؟ یعنی چه خودت را خفه کرده ای؟! برگشتم به سمت صدا؛دختری را دیدم که در گوشه مسجد نشسته بود.

پرسیدم با منی؟گفت:بله،با تو ام و همه بیچاره هایی مثل تو که در افکار قرون وسطایی گیر افتاده اید.ناراحت نیستی،اذیت نمیشی با این پارچه‌ی دور و برَت،خسته نمیشی از این پارچه‌ی کلان دور سرَت؟!

تا خواستم که صحبت کنم،گفت:به خودت نگاه کن،ببین چقدر زشت شده ای!چرا مثل پیرزن ها خودت را پوشانیده ای،فقط هم این را یاد دارید که به افرادی مثل من گپ مفت بزنید.

خندیدم و گفتم:چقدر دلت پر بود دوست من، هنوز هم اگر حرفی مانده بگو.

خنده ام را که دید گفت:نه!حرف زدن با شما فایده ای ندارد.گفتم:شاید حق با تو باشد عزیزم.پرسیدم:ازدواج کردی؟گفت:بله.گفتم:

من حجابم را دوست دارم،این حجاب مهربانیست،با سرزنش نگاهم کرد که یعنی تو هم مثل دیگران هستی.گفتم:حجاب دارم به هزار و یک دلیل.یکی از دلایل حجابم حفظ زندگی توست.با تعجب به چهره ام نگاه کرد،
پرسیدم: برای اولین بار با همسرت در کجا آشنا شدی؟ گفت:فلانجا همدیگر را دیدیم و او پیشنهاد ازدواج داد،من هم قبول کردم.

گفتم:خوب،خداوند قبل از دستور دادن به من که خود را بپوشانم به مردها می گوید که مراقب نگاهتان باشید.
{قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ} (نور/۳۰)

مسؤولیت من یک چیز است و مسؤولیت مردان چیزی دیگر.این وظایف مکمل هم اند.

یعنی اگر مردی به من نگاه کرد، پوشش و حجاب من باید مانع و حافظ او باشد و اگر من حجاب درست و کاملی نداشتم کنترول نگاه مرد باید مانع و حافظ من باشد.همسر تو،تو را دید، کشش و علاقه ایجاد شد و تو را انتخاب کرد.

کجا نوشته است که همسر تو نمی تواند از تماشای زنان غیر از تو لذت ببرد،وقتی مبنای انتخاب برای او نگاه است!

گفت:ما به هم تعهد کرده پیمان بستیم.گفتم: غریزه منطق نمی شناسد،زندگی های بسیاری با چشم خود دیدم که با یک نگاه آلوده به فنا رفت.
من حجاب دارم تا اگر روزی همسر تو به وظیفه اش عمل نکرد و به تعهدش به تو پایبند نبود و نگاهش را کنترول نکرد،زندگی تو از هم نپاشد، همسرت نسبت به تو دلسرد نشود،محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نگردد.
من به خود سخت می گیرم و در گرمای تابستان،زیر لباس و حجابی که بیشتر شبیه کوره هست از گرمی هلاک می شوم.زمستان، زیر برف و باران برای کنترول و جمع کردنش خسته می شوم،بخاطر حفظ خانه و خانواده تو.من هم مثل توزن هستم و تمایل به آشکار کردن زیبایی هایم دارم.من هم دوست دارم در تابستان ها کمتر عرق بریزم.زمستان ها راحت تر در بیرون از خانه قدم بزنم.من بروی همه این علاقه ها و کشش ها خط سرخ کشیدم تا به اندازه سهم خودم،حافظ گرمای زندگی تو باشم. سکوت کرده بود.

گفتم:راستی،هر کس در کنار وظایفش حقوقی هم دارد.حق من این نیست که زنان جامعه ام با صورت پر رنگ و لعاب،موهای رنگ کرده‌ی پریشان و ده ها رقم عشوه و اداء،چشمان همسر من را به سوی خودشان بکشانند.

حالا بیا منصف باشیم.من باید از شکل آرایش و پوشش تو شاکی باشم یا تو از من؟

بعد از یک سکوت طولانی گفت:هیچ وقت به این موضوع این طور نگاه نکرده بودم،راست می گویی.

منبع:حریم آسمانی

۰

ریحانه ی آفرینش

حجاب سبک زندگی اسلامی

ریحانه ی آفرینش

ریحانه ی آفرینش

گل های کنار پارک ها و تفریگاه ها، اگر چه زیبا و خوش رو هستند، ولی چون مورد استفاده ی عموم قرار میگیرند و رایگان در اختیار همه قرار می گیرند، چندان به ارزش واقعی آنها توجه نمی شود. چه بسا رهگذری هم از آن گل خوش آب و رنگ خوشش بیاید،و آن را از جا کنده،پس از بوییدنی،گلبرگ هایش را با انگشتان زمخت و بی رحمش از هم جدا کرده، به گوشه ای انداخته یا زیر پا له نماید و پس از آن به سراغ گل بعدی برود.
دختر هم گلی از بوستان محبت الهی است که او چنین زیبا،مهربان و لطیف آفریده و به مردان دستور داده تا از او مراقبت کنند،تا دستان هوس رانان بی عاطفه،او را پرپر نکند.
امام علی(ع)فرمودند:«زن،گل است و لطیف.»[نهج البلاغه،نامه31.]
+برگرفته از کتاب "دختر باید خانوم باشه".

منبع:پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات

۰

ماجرای مسلمان شدن کلر دختر آمریکایی

حجاب سبک زندگی اسلامی

ماجرای مسلمان شدن کلر دختر آمریکایی

ماجرای مسلمان شدن کلر دختر آمریکایی

خیلی کوچک بودم که درباره اسلام شناخت پیدا کردم چون با بچه‌های مسلمان بزرگ شده بودم به یاد می‌آورم که من را هنگام افطار به خانه‌هایشان دعوت می‌کردند و همه باخوشحالی غذاهای خوشمزه می‌خوردند تا این‌که در سنین نوجوانانی سوالات و ابهامات زیادی درباره دین خودمان برایم ایجاد شده بود. مثلا از مادرم می‌پرسیدم چرا تو روسری برسرت نمی‌گذاری؟ چرا شما آرامش ندارید؟چرا الکل می‌نوشید؟ و بسیاری از سوالات و ابهاماتی که در ذهن داشتم در پاسخ می‌گفتند دینشان آنها را مجبور کرده است و هنگامی که انسان به دینی پایبند می‌شود باید به دستورات آن هم عمل کند که چه چیزی مجاز است و چه چیزی مجاز نیست زیرا به آن آن اعتماد می‌کنند نه به این خاطر که نمی‌توانند فکر کنند بلکه به این دلیل که می‌دانند در زندگی شخصی و اجتماعی آنها تاثیرخوبی دارد انجام می‌دهند.

سوالات متعددی درباره اسلام و تفاوت آشکار میان دین من و آنها با دوستانم داشتم اما یک روز وقتی درباره کریسمس صحبت می‌کردیم سوال کردم چرا آنها جشن کریسمس نمی‌گیرند به من گفته شد:فقط شما نیستید که حضرت مسیح را می‌شناسید ما هم ایشان را قبول داریم تا قبل از آن من فقط به اعمال بصری توجه داشتم مثل حجاب و نماز و روزه ولی درباره مسائل اعتقادی صحبت نکرده بودیم دقت نکرده بودم. آنها گفتند ما به خدا اعتقاد داریم و همه پیامبران آدم، نوح، موسی، ابراهیم، عیسی و … فرستادگان خدا هستند که همه را قبول داریم.

بنابراین تصمیم گرفتم تا اطلاعات و شناختم را درباره دین اسلام با مطالعه بیشتر کنم یک قرآن با ترجمه انگلیسی تهیه کردم و درزمان تعطیلات تابستانی شروع به خواندن آن نمودم. شبیه کتاب مقدس ما بود بعد از بازگشت به مدرسه و تمام شدن تعطیلات مسائل زیادی برایم روشن شده بود که برای دوستانم تعریف کردم توضیحات بیشتری نیازداشتم اما آنها نمی‌توانستند به من کمک کنند و باید سراغ افراد مطلع‌تری می‌رفتم.

البته آن زمان اصلا به فکرتغییر دین نبودم تنها ازسرکنجکاوی و علاقه دنبال می‌کردم و می‌خواستم بدانم چرا دین من با دوستانم فرق دارد. این تجربه عجیب وغریب بود که چیزهایی نخوریم و ننوشیم و کارهایی را که می‌توانیم انجام ندهیم. ماه مبارک رمضان نزدیک و نزدیکتر می‌شد و من تصمیم گرفتم که اگر آنها می‌توانند این‌گونه باشند پس من هم می‌توانم؛ بنابراین سعی کردم مانند آنها روزه بگیرم خیلی سخت بود، اما دوستانم به من گفتند یک روز کارسختی نیست، تو باید سعی کنید تمام ماه رمضان این‌گونه باشی. گفتم: برای یک هفته امتحان می‌کنم. یک تجربه عجیب وغریبی است زمانی که می‌توانیم بخوریم و بنوشیم ولی امتناع می‌کنیم، اما بعد از آن احساس خوبی برای رسیدن به هدف ایجاد می‌شود زیرا وقتی سرگرم کار باشیم متوجه نمی‌شویم. من به اسلام احترام می‌گذاشتم و هرچه جلوتر می‌رفتم آن را بهتر درک می‌کردم البته اصلا اعتقادم به عنوان دین خودم به آن نبود. بعد از آن چند مجله و کتاب درباره دین اسلام تهیه کردم ازجمله علم، سیاست و… اطلاعاتم را درسطح دانشگاهی بالا نبرد بلکه درکم را بهتر کرد.

همیشه این فکر را می‌کردم که اگر در دین من مسیحی صحبت از پیامبری دیگر می‌شود که بعد از مسیح می‌آید آیا او همان حضرت محمد می‌تواند باشد؟! این چیزی بود که علاقه واحترامم را به حضرت محمد بیشتر می‌کرد زیرا به نظر من او غیر از پیامبری، یک شخصیت خوب و رهبر مقبولی بوده است.
در تعطیلات همراه خانواده‌ام به نیویورک رفتم آن زمان واقعه ۱۱ سپتامبر رخ داده بود ما چنان دچار شوک و ناراحت شده بودیم و نمی‌دانستیم چرا این اتفاق افتاده است. گزارش‌ها و اخبار منتشر شده آن را به مسلمانان نسبت دادند و گفتند تروریست‌های مسلمان پشت این حملات هستند.

من اینها را رد می کردم و به خانواده‌ام میگفتم قرآن را خوانده‌ام و مفاهیم دین اسلام را درک کرده‌ام این دین اجازه نمی‌دهد چنین کارهایی صورت بگیرد! خدا در قرآن فرموده شما نمی‌توانید انسان‌های بیگناه را بکشید زیرا کشتن یک نفر ،مانندآن است که همه مردم را کشته‌اید و اگر بک نفر را نجات بدهید مثل آن است که تمام مردم را نجات داده‌اید.
چیزهایی که گفته می‌شد را قبول نمی‌کردم این‌که می‌گویند مسلمانان این کار را انجام داده باشند احساس واقعا بدی بود. به اتاقم رفتم، به زمین زانو زدم و به زبان عربی گفتم: «من معتقدم که یک خدا وجود دارد و حضرت محمد آخرین پیامبر خدا است.» متوجه شدم شهادتین گفتم و به اسلام اعتقاد دارم اما هنوز تردید داشتم که این دین من باشد و این‌که چگونه می‌توانم زندگی‌ام را براساس آن تنظیم کنم.

فکر کردم خوب پس من به یک خدا اعتقاد دارم و باور دارم که حضرت محمد آخرین پیامبر است، اما مطمئن نبودم که می‌توان روسری برسر کنم و یا الکل ننوشم ولی اگر این‌گونه نباشم باید روز قیامت جواب بدهم نمی‌دانستم چه می‌شود حتی اگردرموارد خاص هم رعایت نکنم . دچارتردید بودم .
بنابراین تصمیم گرفتم تا زندگی‌ام را تغییر دهم و الکل ننوشم یا گوشت خوک نخورم مگر گوشتی که ذبح حلال شده باشد. خیلی از کارهای که قبل از آن انجام می‌دادم را دیگر کنار گذاشتم و تنها به دین اسلام فکر می‌کردم زیرا اعتقاد مرحله اول است ولی عمل کردن به اعتقادات مرحله دوم ایمان آوردن است که باید رعایت می‌کردم.

مادرم به من گفت : تو می‌توانی همه این کارها را انجام بدهی بدون این‌که تغییر دین بدهی و مسلمان شوی . تو هنوز هم می‌توانی انسان خوبی باشد.
اما به او گفتم مسلمان شده‌ام و به خدا اعتقاد دارم و حضرت محمد آخرین پیامبر خداست. اعتقادات من واقعا تغییر کرده است.
مادرم که در فضای نژادپرستانه و ضداسلامی بزرگ شده بود می‌دانست چه شرایط سختی در انتظارم خواهد بود همواره سعی می‌کرد من را از حوادث محافظت کند و مراقبم باشد اصرار داشت تا مسلمان نشوم و تغییر عقیده بدهم، اما من تصمیم خودم را گرفته بودم و بادوستان مسلمان به مسجد می‌رفتم و عبادت می‌کردم بعد از ده ماه از مسلمان شدن تصمیم گرفتم روسری بر سر بگذارم خیلی سخت بود ولی این را مطمئن هستم اگر یک بار دیگر به دنیا بیایم باز هم مسلمان خواهم شد.

این یک فرآیند یادگیری بود که کم کم به کمک دوستانم و حمایت خانواده‌ام بارور شد و توانستم مسلمان شوم و هر روز شناخت و درکم را بیشتر کنم.
دوست خوبی که من برای اولین بار به او گفته بودم به اسلام علاقه دارم به من گفت اسلام یک روش زندگی است که اگر آن را خوب درک کنیم سوالاتی که در طول زندگی پیش می‌آید را می‌توان با دستورات آن جواب داد قرآن کتاب آسمانی خداست که تمام دستورات زندگی فردی و جمعی انسانها درآن وجود دارد.

سفر من به اسلام تدریجی بود و سه سال طول کشید سال ۲۰۰۲ شروع شد زمانی‌که تنها ۱۹ سال داشتم و احساس می‌کنم به برکت اسلام و راه و روشی که انتخاب کرده‌ام زندگی خوبی دارم.


رهیافته

منبع:سایت باحجاب

۲

چرا گناه در جامعه رواج پیدا کرده است؟

حجاب امربه معروف نهی ازمنکر

چرا گناه در جامعه رواج پیدا کرده است؟

چرا گناه در جامعه رواج پیدا کرده است؟

وقتی اسم امر به معروف و نهی از منکر می‌آید عده زیادی ناخود‌آگاه یاد بحث حجاب و باید نبایدهای آن می‌افتند. این موضوع تا آنجا ادامه دارد که حتی برخی این دو واژه را مترادف هم می‌دانند؛ درحالی که بحث حجاب را تنها می‌توان یکی از مباحث زیرمجموعه امر به معروف و نهی از منکر دانست. در نگاه اول به بحث امر به معروف و نهی از منکر، یک چیز بیش از همه خود نمایی می‌کند و آن این است که در ترکیب‌بندی این دو ابتدا امر به معروف و بعد نهی از منکر آمده ؛ یعنی ابتدا تعریف، تمجید و تشویق جامعه به کارهای نیک و پسندیده مد نظر است سپس بحث نهی ازمنکر یا جلوگیری عملی و زبانی از رفتارهای بد و ناشایست.

در این راستا حجاب نیز یکی از این موضوعاتی است که اول باید تشویق و ترغیب به آن گسترش یابد و بعد افراد را در رابطه به عدم عمل به آن چه اموخته شده و تشویق گشته‌اند نهی کرد.

وقتی خوب به مسئله نگاه می کنیم می بینیم امربه معروف و نهی از منکر درواقع همان انتقاد دلسوزانه و از سر خیرخواهی است. انتقادی که اگر در همه ما وجود داشت وضعیت جامعه این گونه نبود. در تعریف کلی انتقاد همان فاکتورهای امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد؛ یعنی این که از خوبی‌های کار فرد، گروه یا ساختار بگوییم و تعریف کنیم و آنها را به ادامه دادن آن روش تشویق نماییم در عین حال از بدی ها و مشکلات پیش روهم بگوییم و درصدد رفع آن باشیم یا مخاطب را در صدد رفع آن تحریک کنیم. مثلا اگر کسی خطایی می‌کند و شما به نقد آن بر می‌خیزید این همان انتقاد است و اگر کار مثبتی را در سطح جامعه می‌بینید و آن را تشویق عملی، مالی یا زبانی می‌کنید این همان امر به معروف است.

امام علی می فرمایند: «همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطره ‏اى است در دریاى عمیق.» (نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴)

این حدیث امام علی نشان از اهمیت فریضه امربه معروف و نهی از منکر در جامعه است که به عهده تک تک ماست زیرا بنا به فرمایش ایشان همه کارهای خوب ما در مقابل آن مانند قطره ای از دریاست. اگر دیدیم فردی کلاه سر مردم می‌گذارد یا دروغ می‌گوید باید به وی انتقاد کنیم یا همان امر به معروف را داشته باشیم یا اگر دیدیم پلیس زحمت کشی سر چهارراهها برای ایجاد قانون در سرما و گرما ایستاده و زحمت می‌کشد او را نسبت به مجاهدتی که می‌کند دلگرم کنیم. اگر دیدیم فعال فرهنگی یا مذهبی از کارش دلسرد شده او را یاری کنیم یا حداقل با برشمردن خیرات کار او وی را نسبت به آن چه انجام می‌دهد و انجام داده دلگرم کنیم و اگر متوجه فسادی در جایی شدیم مسئولان آن را نسبت به خطایی که انجام می‌دهند آگاه کنیم و اگر نه مسئولان بالاتر آنها. اینها همان امر به معروف و نهی از منکر است.

خیلی از خطاها ممکن است سهوی باشد و فرد نادانسته و غیرعامدانه آن را مرتکب می‌شود. مثلا وقتی چند جوان دختر یا پسر دور هم جمع می‌شوند ممکن است ندانند رفتارهایی که از آنها سر می‌زند، در دید دیگران شایسته نیست‌. این اتفاق ممکن است برای همه ما رخ داده باشد پس در ابتدای امر باید با حسن ظن به رفتارها و کارها هرچند دارای خطا باشند، نگریست سپس با ملایمت انتقاد سازنده کرد تا متوجه اشتباهش بشود.

امر به معروف و نهی از منکر در جای جای زندگی ما جا دارد. اگر در بحث حجاب هم مشکل داریم مطمئنا دلیل اصلی آن این است که در بحث امر به معروف و نهی از منکر مشکلات پایه‌ای تری داریم. دختر یا پسری که امروز در جامعه حیا را رعایت نمی‌کند برای این کارش دلایل مختلفی است ممکن است این رفتار از سر جهل باشد که با یک آگاهی دهی معمولی، مشفقانه و دوستانه که به غرور فرد لطمه نخورد موضوع حل می‌شود.

ممکن است ریشه مشکل جایی دیگر باشد. مثلا معلمی که نسبت به آموزش مبانی دینی کم کاری می کند که اگر سالها قبل این معلم را امر به معروف و نهی از منکر کرده بودیم الان نتیجه رفتار وی در جامعه چنین بروز نمی کرد. حوادث در جامعه مانند یک زنجیره می ماند هر کدام که به یکی از این زنجیره ها برخورد کردیم و وظیفه خود را در قبال آن زنجیره انجام ندادیم این همان امر به معروف و نهی از منکر است و همه در قبال رخ دادهای بعدی مسئولیم.

پدری که خواسته یا ناخواسته لقمه حرام به خانه می برد در قبال رفتارهای بعدی فرزندانش مسئول است، چراکه همه می دانیم تاثیر لقمه حرام در فرد چقدر زیاد است. مادری که در مورد آن چه پدر خانواده به خانه می آورد حساس نیست و مرد خانه را در به دست آوردن رزق حلال تشویق نمی کند در قبال آینده خود و کودکانش مسئول است.

همه می دانیم که امر به معروف ونهی از منکر هدف اصلی حرکت کاروان امام حسین (علیه اسلام) به سمت کربلا بود. اما چقدر به این واقعه دقت داشته‌ایم که امام حسین در روز عاشورا خطاب به افرادی که برای شهادت ایشان شمشیر به دست شده بودند فرمودند دلیل آن که حرف حق در دل شما اثر نمی‌گذارد لقمه و نطفه های شبهه ناک است. (این درحالی بود که قاتلین امام حسین به ظاهر افرادی متعبد و مذهبی بودند که حتی نماز شکر برای قتل آن بزرگوار خواندند و عده‌ای به نیت قرب الی الله به میدان آمده بودند)

برخی از ما تنها فکر می‌کنیم امر به معروف و نهی از منکر فقط به زمانی که فسادی علنی شد منحصر می‌شود و این نادرست است. بسیاری از فسادها از اتفاقات شبهه ناک و معمولی شروع می‌شود که باید جلوی آنها را گرفت. خیلی وقت ها یک گفتگوی دوستانه یا دادن امید به مخاطب می‌تواند مانع از اتفاقات وحشتناک در آینده شود. پس تا انجا که می‌توانیم باید نقاد باشیم، نقد سازنده و امید دهنده که در همه مراحل و اتفاقات رخ دهد.

بگذارید یک مثال دیگر نیز بیاوریم و بحث را خاتمه دهیم. مثلا یکی از مباحث موجود در جامعه بحث ازدواج است اگر مردم نسبت به چشم و همچشمی‌های موجود در جامعه مهریه‌های سنگین و یا حتی عدم ازدواج جوانان سکوت نمی‌کردند مطمئنا الان با بحران جنسی در جامعه به این شکل روبرو نبودیم. امر به معروف و نهی از منکر حتی شامل قوانین ضعیف نیز می‌شود قوانینی که شاید قانون گذاران از اثرات سوء بعدی آن بی اطلاع باشند و شما به عنوان یک متخصص و حتی فرد عامی این آینده را می‌توانید پیش بینی کنید. سکوت شما در قبال چنین قوانینی نیز جایز نیست. برای مثال یکی از دلایل بحران جنسی در ایران قوانینی بود که در دهه ۶۰ و ۷۰ البته از روی خیرخواهی شکل گرفت منطبق بر این قوانین دخترانی که در دوران مدرسه ازدواج می‌کردند از ادامه تحصیل در شرایط عادی محروم می‌شدند چرا که مسئولان بیم ان را داشتند که مباحث جنسی در مدارس مطرح گردد اما همین قانون باعث شد تا تحصیل مغایر با ازدواج دیده شود و سن ازدواج به دوران دانشجویی و بعد از ان برسد که کم کم همان سن نیز تا بالای ۳۰ سال اوج گرفت. اگر در آن زمان این قانون به نقد گذاشته می‌شد و آگاهان و دلسوزان در مورد اصلاح چنین قوانینی دست به کار می‌شدند الان با چنین بحران ترسناکی روبرو نبودیم.


فرهنگ نیوز

۰

دوست دارم

سبک زندگی اسلامی

دوست دارم

دوست دارم

بزرگ نمایی تصویر با کیفیت

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله: قَوْلُ‏ الرَّجُلِ‏ لِلْمَرْأَةِ: إِنِّی أُحِبُّکِ، لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً»

الکافی (ط - دارالحدیث)، ج‏11، ص: 316

برای بعضیا گفتن دوستت دارم به خانومشون خیلی سخته !
نمی دونم روی چه حسابیه ؟
اما اون چیزی که پیامبر ما می فرمایند اینه :
اگه توی آقا به همسرت بگی دوستت دارم، این دیگه تا ابد از قلب همسرت بیرون نمیره.

البته به شرط اینکه واقعا از تَه دلت بهش گفته باشی دوستت دارم.

منبع:گروه رهروان اینترنتی ولایت

۱

چشم چرانی و دلربایی ممنوع!

حجاب احکام

چشم چرانی و دلربایی ممنوع!

چشم چرانی و دلربایی ممنوع!

بزرگ نمایی تصویر با کیفیت

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ سوره نور آیه 30

خلاصه این دستور اینست که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند،نباید چشم چرانی کنند،

نباید نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند .

یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اینست که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع

به جلوه گری و دلربائی نپردازند . به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانه ای کاری نکنند که

موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند.

مسئله حجاب شهید مطهری صفحه 80

منبع: گروه اینترنتی رهروان ولایت

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)

شبکه های اجتماعی