نرم افزارهای برگزیده

احیاگر معروف

سرباز کوچک ولایت ،آمرمعروف وناهی منکر

سایت های ویژه کودک ونوجوان

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

آخرين نظرات

پيوندها

سرداران دفاع مقدس

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

تبلیغات سایت

آرشیو سایت

۲۵۲۳ مطلب توسط «سرباز ولایت» ثبت شده است

۱

روایت مقام معظم رهبری از حضور آیت­ الله میرزا جواد آقا تهرانی در جبهه

علمای دین حکایت خوبان

روایت مقام معظم رهبری از حضور آیت­ الله میرزا جواد آقا تهرانی در جبهه

روایت مقام معظم رهبری از حضور آیت­ الله میرزا جواد آقا تهرانی در جبهه/ شهید برونسی چه دستوری به میرزا جواد آقا داد؟

به گزارش دفاع پرس از خراسان رضوی، حاج میرزا جواد آقاى تهرانى، یکی از بزرگ‌ترین مفسران قرآن در تاریخ علمی تشیع است؛ که در فقه و اصول نیز از جایگاهی فرهیخته برخوردار است.
این سالک وارسته و عالم ربانی در سال۱۲۸۳ شمسی در تهران متولد شد.

میرزا جواد آقا، تحصیل خود را در تهران آغاز کرد و بعد از دریافت گواهی سیکل، برای فراگیری علوم دینی رهسپار قم و حضور در حوزه علمیه آن شد. پس از چند سال سکونت و گذراندن مقدمات و بخشی از دروس سطح علوم حوزوی، عازم نجف شد و به مدت دو سال به کسب معارف در محضر اساتید بزرگ آن دوره پرداخت. پس از این مدت به توصیه مادرش به تهران بازگشت و تشکیل خانواده داد. در همان ایام به مشهد عزیمت کرد و در جوار حرم رضوی اقامت گزید.

در مدت ۵۶ سال اقامت در مشهد مقدّس در بین سال‌های ۱۳۱۲ تا ۱۳۶۸ شمسی و بهره‌مندی از کلاس‌های درس اساتید، عهده‌دار کرسی تدریس در زمینه فقه، اصول، معارف و تفسیر به مدت ۴۵ سال شد.

ایشان انسانی وارسته‌ای بود که حتی دانش بالایش او را عاملی برای جدا دانستن خود از شاگردانش نمی‌دانست؛ به همین علت در جلسات تدریس هم‌سطح با شاگردانش می‌نشست. هیچ‌گاه به کسى، حتى به فرزندانش دستور نمى‌داد.

از این که او را با عنوان «آیت‌الله» خطاب کنند، پرهیز می‌کرد. حتی روزى به خانه واعظى که در منبر از ایشان تجلیل کرده و از او به عنوان آیت‌الله نام برده بود رفت و از وى خواست که دیگر در منبر از ایشان نام نبرد. اجازه دست‌بوسی به کسی نمی‌داد و اگر کسى بى‌اطلاع از این روحیه و یا ناگهانى دستش را مى‌بوسید، سخت آزرده مى‌شد. مهربان و خوش‌رفتار بود و هرگز کسی را آزرده نکرد. هرگز از کسى به بدى یاد نکرد و به هیچ شخصی رخصت غیبت نمى‌داد. حتى‌الامکان هم‌ردیف شاگردان بر زمین مى‌نشست و براى خود جاى مخصوص و ممتازى درنظر نمى‌گرفت.

همچنین میرزا جوادآقا تهرانی، در راستای پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی، در سال های آخر زندگی و با همان قدّ خمیده و کمانی، چهار بار در جبهه نبرد حاضر شد و لباس بسیجی به تن کرد. ایشان روزی چهارده گلوله خمپاره به نام چهارده معصوم شلیک می کرد که کاملاً به هدف اصابت می­کرد. خود مرحوم میرزا جوادآقا نقل کرده است: «روزی قرار شد خمپاره بزنم. مجبور شدند به علت خمیدگی پشتم، چهار پایه ­ای بیاورند و من روی آن قرار گرفتم و یک نفر هم از پشت دو گوش مرا گرفت و من گلوله را در لوله آن انداختم».

آری، به جبهه رفتن بنده صالحی مانند آیت اللّه تهرانی، صدها معنا داشت و چه بسیار، اشکالات واهی را جواب می داد و چه شک و تردیدها را برطرف می نمود و چه آثار خوبی برای رزمندگان به جا می گذاشت.

میرزا جواد آقای تهرانی از عالمان بزرگی است که به حق می‎توان او را «فقیه عارف» نامید. مرحوم میرزا جواد آقا گرچه از نظر فلسفی و عرفانی مشرب خاصی داشت و به حکمت متعالیه و عرفان ابن عربی نقدهایی وارد می‎دانست و حتی در کتاب «عارف و صوفی چه می‎گویند؟» به نقد آرای فیلسوفانی مثل ملاصدرا پرداخت، ولی هیچ‎گاه از کار فلسفیدن و تفکر فلسفی و بهره بردن از استدلال عقلی فاصله نگرفت.

آیت‌الله حاج میرزا جواد آقاى تهرانی، روز شنبه ۲ آبان ۱۳۶۸ مطابق 23 ربیع الاول 1410 چهره بر نقاب خاک کشید و دوست‌داران و ارادتمندان اولیای الهی را در ماتمی عظیم فرو برد. قبرستان بهشت رضای مشهد، مدفن این عالم برجسته­ ی شیعی است.

خاطرات

الله اکبر میرزا جواد آقا تهرانی پای خمپاره‌انداز

گاهی یک روحانی مسن و پیرمرد، اثرش از روحانی جوان بیشتر است. یکی از علمای محترم مشهد، از مسنّین علمای مشهد که حتما اغلب آقایان می‌شناسند، آقای حاج‌میرزا جواد‌آقای تهرانی، مردِ ملّا، پیرمردِ پشت‌خمیده‌ی با‌ عصا، ایشان چند بار جبهه رفته.

یک‌بار ایشان از جبهه برگشتند آمدند تهران، می‌رفتند مشهد، با بنده ملاقات کردند. خدمت امام رسیدند به من گفتند که من وقتی رفتم جبهه، دیدم بچه‌ها من را به چشم یک پیرمرد نگاه می‌کنند، گفتم نخیر از من هم کار بر می‌آید. بعد به من گفتند که پس شما پای خمپاره بیایید، آقای آقا‌میرزا جواد‌آقا را بردند پای خمپاره. ایشان گلوله‌ی خمپاره را می‌انداختند توی خمپاره و پرتاب می‌شد و می‌خورد به دشمن. خب خمپاره‌انداز، خوب است دیگر. خمپاره‌زنی، یک کار رزمی، شما ببینید چقدر در روحیه‌ی این جوانها اثر می‌کند، چه جانی به اینها می‌دهد.

آن جوانی که می‌بیند این پیرمرد ۸۰ ساله با محاسن سفید، پشتِ خمیده، عصا به‌دست آمده پای خمپاره ایستاده و خمپاره می‌زند، این جوان دیگر ممکن نیست که از مقابل دشمن برگردد عقب و احساس ترس بکند. آقایانی که بودند می‌دانند دیگر، چون خمپاره صدا دارد و معمولاً آن کسی که خودش خمپاره را می‌اندازد سرش را می‌برد عقب و گوش ها را می‌گیرد، ایشان می‌گفت خمپاره را که می‌زدم، برای این‌که صدای خمپاره توی گوشم نپیچد، وقتی گلوله خمپاره می‌خواست بیرون بیاید فریاد می‌زدم الله‌اکبر. منظره را مجسم کنید یک پیرمردِ عالمِ محاسن‌سفیدی، پای خمپاره ایستاده هی خمپاره می‌زند، هی می‌گوید الله‌اکبر.

از بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 1366/8/26

من هم می­ خواهم در صف ابراهیمیان باشم

هنگامی که برای عزیمت به جبهه‌های جنگ به ایشان گفته شد که آقا حال شما مساعد نیست و کهولت سن اجازه نمی‌دهد که در صف رزمندگان اسلام باشید، در پاسخ گفتند: به این مسئله واقف هستم اما می­ خواهم مثل آن پرستویی باشم که موقع پرتاب حضرت ابراهیم (ع) به طرف آتش، یک قطره آب به منقار خود گرفته بود، به او گفتند کجا می­ روی؟ گفت: می­ روم این قطره آب را روی آتش بریزم!

گفتند: این قطره آب که در این انبوه آتش اثر نمی‌گذارد، پرستو گفت: من هم می‌دانم تأثیر ندارد، اما می‌خواهم ابراهیمی باشم.

سپس اضافه می‌کردند. من هم می‌دانم که در جبهه تأثیر چندانی ندارم اما منهم می‌خواهم در صف ابراهیمیان زمان باشم.

یکبار هم که روی یک بلندی ایستاده بودم. دیدم از طرف تلویزیون با دستگاه ضبط و فیلم به نزد من آمدند گفتم چرا آمدید؟

لابد می­ خواهید بپرسید من کی هستم ولی من خود را معرفی نمی­ کنم شما بی جهت خود را معطل نکنید!!

شفاعت میرزا جواد آقا شرط گرفت عکس

در جبهه یک نوجوان بسیجی خدمت ایشان ‌رسید و گفت آقا بیائید با هم یک عکس بگیریم، ایشان ‌فرمایند: من به شرطی با شما عکس می‌گیرم که یک قول به من بدهید؛ قول بدهید وقتی فردای قیامت دست جواد را می‌گیرند که به طرف جهنم ببرند، بیائید و مرا شفاعت کنید!

آن جوان قول داد و بعد آقا با او عکس گرفت.

دستور شهید برونسی به میرزا جواد آقا

مرحوم علامه میرزا جواد آقا تهرانی به منطقه والفجر مقدماتی آمده بودند، به دلیل تواضع زیادشان امام جماعت نمی شدند مگر به زور.

ایشان به ما می فرمود: شما از من جلوتر هستید. خیلی اعتقاد و احترام عجیبی به رزمنده ­ها داشت.

یک شب ایشان به تیپ امام جواد(ع) آمدند و سخنرانی کردند. بعد که سخنرانی تمام شد، موقع نماز بود، اما قبول نمی ­کردند بروند جلو و امام بایستند. آقای برونسی گفت: آقا! بروید و امام باشید. علامه فرمود: شما دستور می­ دهی؟

آقای برونسی گفت: من کوچکتر از آنم که دستور بدهم، ولی خواهش می­ کنم. علامه گفت: نه پس خواهش را نمی­ پذیرم.

بچه­ ها گفتند: خوب آقای برونسی! مصلحتا بگوئید دستور می­ دهم تا بپذیرند. ما آرزو داریم پشت سر این عارف بزرگ نماز بخوانیم.

شهید برونسی هم، همین کار را کرد و علامه در جواب فرمود: چشم فرمانده عزیز.

بعد از نماز، علامه حال عجیبی داشت، شهید برونسی را کنار کشیده بود و اشک می ریخت، می فرمود: دوست عزیزم از جواد فراموش نکنی و حتماً ما را شفاعت کن.

شلیک گلوله با خرج ذکر توسط میرزا جواد اقا

روز اولی که میرزا جواد آقا تهرانی، عضو مجلس خبرگان رهبری به جبهه آمده بودند، من ایشان را شناختم. دیگران فکر می­ کردند ایشان یک روحانی پیر معمولی است که به اهواز آمده و با آن قد خمیده، عصازنان به رزمنده­ ها پیوسته است! یکی دو نفر هم همراهشان بودند.

یک روز بعد از نماز گفتند حاج آقا می­ خواهند بروند خط! من گفتم: با من بیایید! فرمانده اجازه داد و ما عازم خط شدیم. من ایشان را به سنگری که خودم ساخته بودم بردم. سنگر هم با فاصله از قبضه بود. چرا که پس از آنکه ما ده تا گلوله می­ زدیم، عراقی ها دویست تا گلوله در همان جا خالی می­ کردند! برای همین پای قبضه با بلوک سنگر یک نفره ­ای ساخته بودیم که به محض شروع آتش باران عراق، توی آن جاگیر می­ شدیم و دیگر امکان هیچ تحرکی هم نداشتیم!

میرزا جواد گفتند من هم می­ خواهم شلیک کنم! گفتم: شما همین جا باعث تقویت روحیه ما هستید و همین جنگ است!

ایشان گفت: نه سلاح کو؟ کو دشمن؟ ایشان را پای قبضه بردیم. به بچه ها سپردم که ده پانزده تا گلوله با ایشان بزنیم و فوراً ایشان را به عقب منتقل کنیم.

جلوتر از ما، در نزدیکی دشمن، یک نفر دیده بان مستقر بود و به ما تصحیح تیر می داد. حاج آقا گفتند: من می­ خواهم گلوله را بیاندازم! گلوله ها هم سنگین بود و برایشان مشکل بود. لذا کمک کردیم و گلوله را تا کمر وارد لوله خمپاره کردیم و بعد تحویل حاج آقا دادیم. ایشان چند ثانیه گلوله را نگه داشتند و این دعا را زمزمه کردند: « یا محمد یا علی یا علی یا محمد اکفیانی فانکما کافیان وانصرانی ...» منتظر ماندیم که صدای دیده­بان از بیسیم بیاید و تصحیح بدهد که گفت: "اوه ! اوه ! امروز چه کار دارید می­ کنید؟" ایشان نمی دانستند که میرزا جواد آقا آنجا هستند. خمپاره اول به یک انبار مهمات خورده بود! دومی و سومی و چهارمی و پنجمی هم به همین طریق، همگی به اهداف مهمی برخورد کردند که دیده بان به ما خبر می­ داد.

منبع کتاب آیینه اخلاق

۱

راهکارهای عملی برای تربیت پسران باغیرت

سبک زندگی اسلامی تربیت ازدیدگاه اسلام سخن نگاشت

راهکارهای عملی برای تربیت پسران باغیرت

راهکارهای عملی برای تربیت پسران باغیرت

در سال های اخیر همزمان با دغدغه هایی که برای حجاب دختران به وجود آمده است، نگرانی هایی مبنی بر کمرنگ شدن غیرت مردان در جامعه اسلامی مان به وجود آمده است. وجود غیرت دینی در پسران، عاملی اساسی برای عفیف بودن و تشکیل زندگی مشترک است که در سعادت دنیا و آخرت آنان می تواند بسیار اثرگذار باشد. در حدیثی از رسول خدا صلوات الله علیه می خوانیم: هنگامی که زنی آرایش کرده و معطر از خانه خارج شود و شوهرش نیز به این کار راضی باشد به ازای هر قدمی که بر می دارد خانه ای در آتش برای شوهرش بنا می شود. (بحار الانوار،ج ۱۵۳،ص ۲۴۹/ جامع الاخبار، ص ۱۰۸) بدیهی است که ضعیف شدن حیا در زنان با سست شدن غیرت در مردان رابطه مستقیم دارد، از این رو توجه به تربیت پسران بر مبنای غیرت و مردانگی در کنار تربیت دختران با حیا، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. در این اینفوگرافی سعی شده است، نکات و راهکارهای عملی برای تربیت پسران زیر ۷ سال بر مبنای غیرت مردانگی، به والدین ارائه شود.

۰

پویش مردمی "من بسیجی ام" آغاز به کار کرد

معروف نیوز بسیج

پویش مردمی "من بسیجی ام" آغاز به کار کرد

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، پویش مردمی من بسیجی ام به همت بسیجیان منطقه 17 تهران، همزمان با هفته دفاع مقدس از نمایشگاه فرزندان روح الله (ره) در جوار مزار پنج شهید گمنام بوستان ابوذر دارالشهدای تهران شکل گرفته و تا هفته بسیج ادامه دارد.

ثنایی دبیر این پویش گفت: پویش مردمی من بسیجی ام لبیک به ندای سردار سلیمانی است که ۲۵ شهریور امسال خود را "سرباز صفر ولایت و نظام جمهوری اسلامی و ملت شجاع و عزیزتر از جان" معرفی کرده است. این حرکت لبیک به مظلومیت شیخ زکزاکی در زندان های نیجریه، همدردی با کودکان و نوجوانان و مردم مظلوم یمن و عراق و سوریه و لبیک به تمام مستضعفان جهان و لبیک به ندای ولی امر مسلمین جهان امام خامنه ای (مدظله العالی) است که تا آخرین قطره خون و آخرین فشنگ سلاح و قلم خود پای آرمان های انقلاب و امام و رهبری خواهیم ایستاد.

وی گفت: در این راه سعی خواهیم کرد بر مفاهیم بنیادین یک بسیجی تکیه کرده و با این مفاهیم غنی و استوار در جهت تربیت و آموزش و ارتقاع جوانان و نوجوانان تاثیر گذار باشیم. در پویش مردمی من بسیجی ام سعی شده بدون در نظر گرفتن تفاوت های قومی و زبانی و حتی جناح بندی های سیاسی حداکثر افراد جامعه در بر گرفته شود و علاقه مندان می توانند به این پویش بپیوندند.

منبع:پایگاه اینترنتی بسیج

۱

سنگی که بعد از ۱۳ هزار سال به پایان جهنم رسید!

نماز گناه

سنگی که بعد از ۱۳ هزار سال به پایان جهنم رسید!

سنگی که بعد از ۱۳ هزار سال به پایان جهنم رسید!

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):
روزی جبرئیل امین برای ادای وحی به نزد من آمد.
هنوز تمامش را نخوانده بود که ناگهان آوازی سخت و صدایی هولناک به گوش رسید؛ به گونه ای که چهره فرشته وحی تغییر کرد.
پرسیدم این چه صدایی بود؟
گفت:ای پیامبر! خدای تبارک و تعالی در دوزخ چاهی قرار داده،سنگ سیاهی در آن انداختند،اکنون بعد از سیزده هزار سال آن سنگ به ته چاه رسید.
پرسیدم:آن چاه جایگاه چه کسانی است؟
گفت:
« جایگاه بی نمازان و شرابخواران»
[اسرار الصلاه شیخ عبدالحسین تهرانی؛ صفحه : ۳۱]

منبع:گناه شناسی

۰

یار صادق

علمای دین رهبری انقلاب

یار صادق
یار صادق
به مناسبت سالروز درگذشت عالم مجاهد و پارسا حضرت آیت‌الله آقای حاج شیخ محمدرضا مهدوی کنی، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR نماهنگ «یار صادق» را تهیه و منتشر کرد. در این نماهنگ فیلم‌هایی از دیدارهای رهبر انقلاب اسلامی و مرحوم حضرت آیت‌الله مهدوی کنی برای اولین بار در فضای مجازی منتشر شده است.

۱

نفوذ بهائیت در مهدکودک‌‌ها

معروف نیوز

نفوذ بهائیت در مهدکودک‌‌ها

نفوذ بهائیت در مهدکودک‌‌ها 

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، اگر اعتقاد به مهدویت و امامت امام زمان (عج) واقعیت نداشت، هیچ وقت دشمنان «تزییف» نمی‌کردند (اصطلاحاً به معنای ناخالص کردن مسکوک است). فرض کنید امروز کسی که می‌خواهد پول جعل کند از یک واقعیتی تزییف می‌کند به طور مثال اسکناس هزار و 500 تومانی چاپ نمی‌کند چرا که چنین اسکناسی نداریم. ممکن است 2 هزار تومانی یا هزار تومانی چاپ کند. بنابراین مدعیان مهدوی در طول تاریخ، خود حکایت از واقعیت این عقیده دارد.


زورو یه امام زمان؟!

متاسفانه دوباره شاهدیم، بهائیت تازگی‌‌ها فعالیت گسترده‌‌ای علیه دین خصوصا مهدویت شروع کرده‌‌اند و در راس سیاست‌‌های خودشان، کودکان و نوجوانان و جوانان را هدف قرار داده‌‌اند. یکی از این سیاست‌‌های خبیثانه را، در برخی مهدکودک‌‌ها شاهدیم، که چنین مهدکودک‌‌هایی با هدف خاصی، تاسیس شده تا بتوانند تفکرات خودشان را به بچه‌‌های معصوم شیعی القا کنند که به یک نمونه آن اشاره می‌‌کنم؛ در برخی از همین مهدکودک‌‌ها، بچه‌‌ها را از صبح ساعت 8 تا ساعت 12 جمع کرده و گرسنه نگه می‌‌دارند و بربچه‌‌های معصوم القا می‌‌کنند که الان قراره امام زمان برای شما غذا بیاورد بچه‌‌ها منتظرن تاساعت 12 کی امام زمان می‌‌آید ؟؟ خدایا از گرسنگی مردیم ... ساعت 12 لباس زورو را برتن کودکی می‌‌کنند و در دست آن غذا و کیک و میوه می‌‌دهند تا دربین بچه‌‌ها پخش کند؛ بعد ادعا می‌‌کنند: بچه‌‌ها امام زمان نیاورد اما زورو به شما غذا آورد ...

با این حال بچه چه تصوری بر امام زمان پیدا می‌‌کند؟ نوع نگرش یک کودک معصوم برامام زمان عج چگونه شکل می‌‌گیرد؟!


نفوذ بهائیت در مهدکودک‌‌ها

چند مدت پیش پ شاهد بودیم که در برخی مهدکودک‌‌ها با برگزاری کلاس‌‌های حرکات موزون و نوازندگی، سروصدای زیادی به پا کرد و کار به جایی رسید که رییس وقت هم نتوانست منکر قضیه شود و نهایتا عذرخواهی کرد؛ پس از فروکش کردن تب رقص و نوازندگی، جناب ولی الله نصر، تعهد کردند که در همه مهدکودکها موازین اسلامی، مراعات خواهدشد. اما مدتی نگذشت افرادی که در این حوزه دغدغه داشتند و بارها انتقادات خودشان را، بر گوش مسئولین رسانده بودند این بار از مطلب خطرناکی خبر دادند که بیانگر فعالیت برخی دست اندرکاران فرقه‌‌ها و نهله‌‌های فکری (بهاییت، وهابیت و...) در برخی مهدکودک‌‌ها بود که با نفوذ (باواسطه یا بی واسطه) درصدد نفوذ به اذهان بچه‌‌های پاک بودند تا بتوانند در آینده بهره برداری‌‌های لازم را از این افراد به نفع تشکیلات خود داشته باشند و به نوعی به دنبال نفوذ در دین اسلام هستند.

یقینا جایگاه و اهمیت مهدهای کودک بسیار مهم است چرا که شاکله شخصیتی افراد تا هفت سالگی شکل می‌‌گیرد. بیشتر کشورهای توسعه یافته نیز اهمیت خوبی به ساختار مهدهای کودک خود می‌‌دهند.


هزینه گزاف مهدکودک‌‌های قرآنی بر جولان مراکز منحرف دامن می‌‌زند

از طرفی مهدکودک‌‌های قرآنی با اینکه یکی از نمونه های موفق مراکز تربیت سالم کودکان است اما متاسفانه قیمت هر سال، در چنین مهدکودک‌‌ها، آنچنان بالا و هنگفت است که یقینا هرخانواده‌ای عهده دار آن نمی‌‌تواند باشد. از طرفی همین مهدکودک‌‌ها، که مروج سیاست‌‌های بیت العدل هستند جلوه‌‌ای زیبا و قیمتی ارزان داشته و این امر موجب شده، اکثر خانواده‌‌ها را برخود جذب کنند.


مسئولین ما آینده نسل‌‌ها را جدی نمی‌‌گیرند

متاسفانه مسئولین ما، روی نسل‌‌های آینده نه تنها سرمایه‌‌ای نگذاشته‌‌اند، حتی جدی هم نمی‌‌گیرند که اگر چنین پیش برود تبعات آن، خسارت‌‌های زیادی در آینده نه چندان دور،خواهد داشت.

مسئولین ما وظیفه دارند با جدی گرفتن این معظل اجتماعی و ضددینی، دوباره صلاحیت مدیران و فعالان فرهنگی در مهدکودک‌‌ها را، بررسی کنند.
چند، مدت پیش دادستان محترم، کل کشور در مصاحبه‌‌ای بیان کرد: تعدادی از عناصر فرقه ضاله بهاییت در مهدکودک های بم،کرمان، تهران و ....بعد از 9 ماه کار اطلاعاتی توسط سربازان گمنام امام زمان (عج)دستگیرشدند. که این افراد در پوشش کارهای آموزشی و فرهنگی و حتی بانشر قصه‌‌های کودکانه، در برخی مهدکودک‌‌ها سعی داشتند در ذهن کودکان نفوذ کنند اما متاسفانه این هشدار، آنچنان مسئولین ما را بیدار نکرد.

و یا چندین بار از این نفوذ دشمن، مقام معظم رهبری هم، دغدغه های خود را اظهار و بر مسئولین هشدارهای لازم را داده اند که نمونه آن را در سال گذشته در دیدار اعضای هیئت دولت شاهد بودیم، که مقام معظم رهبری، بعد از این که به نفوذ و حضور دشمن در عرصه فرهنگی مطالبی ایراد فرمودند بعد صراحتا، از مهدکودک ها به عنوان یکی از رخنه های دشمن یاد کردند و بر دولتمردان ما هشدار دادند. اما متاسفانه باز هم، ازسوی دولتمردان ما، عملکردی که درجامعه، قابل لمس باشد دیده نشد....

چه کسانی به وظایف خود در این حوزه عمل نکرده‌اند؟ و اصولا راهکار پایان دادن به موج فزاینده نگرانی‌های اجتماعی در مسیر تربیت کودکان در فضای خارج از خانه به عهده‌‌ی کیست؟ چرا در امر مهم تربیت کودکان تاکنون «هیچ» برنامه مدونی از طرف دولت ارائه نداده شده و اتفاقاً به واسطه این سهل انگاری عظیم راه را برای نفوذ دشمن هموار نیز ساخته است؟

از طرفی سوال بنده این است از زمانی که (سال 1382) معاونت اجتماعی سازمان بهزیستی به واسطه یک شرکت خصوصی، شبکه‌ای از مهدهای کودک ایرانی را به صورت الکترونیکی به یکدیگر متصل نمود و در همین شبکه که جزوات آموزشی ارائه می شود، و از طرفی همین شبکه را درسال 1388 به سازمان یونسکو ارائه دادند و این سازمان بین اللملی هم با آغوش باز استقبال و حمایت کرد، مگر آقایان نمی دانستند که این سازمان و مجموعه NGO‌های وابسته به یونسکو و یونیسف در ایران موظف به تلاش برای نهادینه ساختن فرهنگ ایرانی و اسلامی میان کودکان ایرانی نیستند و برای برگزیدگان سیستم مطبوع خود در امر روانشناسی کودک همچون فروید، روسو، مونته سوری، پیاژه و دیگران به تبلیغ می‌پردازند؟

حالا از طرفی هم، با نفوذ دشمن خون آشامی امثال بهائیت و ... این کودکان معصوم چه فردایی دارند؟؟ اگر رویه حاضر به قوت خود ادامه داشته باشد، نظام سازی گسترده ای با روش و منش غرب آن هم به صورت بسیار آرام و بی سر و صدا رخ می دهد که صدا و اثرش سال های نه چندان دور با ظهور و حضور جوانانی غریب با اندیشه ها و اصول انقلاب اسلامی، خودش را نشان می دهد.


در انتخاب مهدکودک فرزندانمان حساس باشیم

ان شاءالله مسئولین ما روز قیامت، بر عملکرد خودشان پاسخگو خواهندشد اما حداقل ما خودمان در انتخاب مهدکودک و در تربیت فرزندان عزیزمان حساسیت های لازم را داشته باشیم تاخدای ناکرده فردای کودکان خود را تباه نسازیم.

منبع:پایگاه اینترنتی بسیج

۱

مستند «سالک شیدا» درباره شهید همدانی

بانک فیلم زندگی به سبک شهدا مدافعان حرم

مستند «سالک شیدا» درباره شهید همدانی

مستند «سالک شیدا» درباره شهید همدانی

این مستند به تهیه کنندگی محسن فرجی و کارگردانی مرتضی یعقوبی به ابعاد فرهنگی زندگی با برکت شهید مدافع حرم سردار سرلشکر پاسدارحاج حسین همدانی می پردازد و نگاه جدیدی به حمایت ها و ابعاد فرهنگی و هنری شهید همدانی دارد.

این مستند براساس طرحی از مسعود زمانی و با همکاری ویژه خانواده محترم آن شهید بزرگوار بالاخص آقا وهب همدانی (فرزند ارشد شهید همدانی)و حمایت های اهالی سینما تولید شده است.

مستند " سالک شیدا " کاری از بنیاد فرهنگی هنری شهید همت است.

منبع:انصارکلیپ

۰

امر به معروف در سخنان امام حسین در منا

امربه معروف نهی ازمنکر زندگی درمکتب اهل بیت ع

امر به معروف در سخنان امام حسین در منا

امر به معروف در سخنان امام حسین در منا

...این روایت از دو قسمت تشکیل یافته: قسمت اول روایتى است از حضرت سید الشهدا (ع)، که از امیر المؤمنین على ابن ابی طالب (ع) نقل فرموده، درباره «امر به معروف و نهى از منکر». و قسمت دوم نطق حضرت سید الشهداست درباره «ولایت فقیه» و وظایفى که فقها در مورد مبارزه با ظلمه و دستگاه دولتى جائر به منظور تشکیل حکومت اسلامى و اجراى احکام دارند. این نطق مشهور را در منى‏ ایراد، و در آن علت جهاد داخلى خود را بر ضد دولت جائر اموى تشریح فرموده است. از این روایت دو مطلب مهم به دست مى‏ آید: یکى «ولایت فقیه» و دیگرى اینکه فقها باید با جهاد خود و با امر به معروف و نهى از منکر حکام جائر را رسوا و متزلزل و مردم را بیدار گردانند تا نهضت عمومى مسلمانان بیدار حکومت جائر را سرنگون و حکومت اسلامى را برقرار سازد. اینک روایت:
«اى مردم، از پندى که خدا به دوستدارانش به صورت بدگویى از «احبار» داده عبرت بگیرید؛ آنجا که مى‏ فرماید: «چرا نباید علماى دینى و احبار از گفتار گناهکارانه آنان (یعنى یهود) و حرامخوارى آنان جلوگیرى کنند. راستى آنچه انجام مى ‏داده و به وجود مى‏ آورده ‏اند چه بد بوده است». و مى‏ فرماید: «آن عده از بنى اسرائیل که کفر ورزیدند لعنت شدند». تا آنجا که مى‏ فرماید: «راستى که آنچه انجام مى‏ داده ‏اند چه بد بوده است». در حقیقت، خدا آن را از این جهت برایشان عیب مى‏ شمارد و مایه ملامت مى ‏سازد که آنان با چشم خود مى‏ دیدند که ستمکاران به زشتکارى و فساد پرداخته ‏اند، و باز منعشان نمى‏ کردند، به خاطر عشقى که به دریافتهاى خود از آنان داشتند؛ و نیز به خاطر ترسى که از آزار و تعقیب آنان به دل راه مى‏ دادند. در حالى که خدا مى‏ فرماید: «از مردم نترسید؛ و از من بترسید». و مى‏ فرماید: «مردان مؤمن دوستدار و رهبر و عهده ‏دار یکدیگرند. همدیگر را امر به معروف و نهى از منکر مى‏ کنند». (مى‏ بینیم که در این آیه در شمردن صفات مؤمنان، صفاتى که مظهر دوستدارى و عهده دارى و رهبرى متقابل مؤمنان است)، خدا از امر به معروف و نهى از منکر شروع مى‏ کند، و نخست این را واجب مى‏ شمارد زیرا مى‏ داند که اگر امر به معروف و نهى از منکر انجام بگیرد و در جامعه برقرار شود، همه واجبات، از آسان گرفته تا مشکل، همگى برقرار خواهد شد. و آن بدین سبب است که امر به معروف و نهى از منکر عبارت است از دعوت به اسلام؛ (یعنى جهاد اعتقادى خارجى) به اضافه بازگرداندن حقوق ستمدیدگان به ایشان؛ و مخالفت و مبارزه با ستمگران (داخلى)؛ و کوشش براى اینکه ثروتهاى عمومى و درآمد جنگى طبق قانون عادلانه اسلام توزیع شود، و صدقات (زکات و همه مالیاتهاى الزامى یا داوطلبانه) از موارد صحیح و واجب آن جمع ‏آورى و گرفته شود، و هم در موارد شرعى و صحیح آن به مصرف برسد.
علاوه بر آنچه گفتم، شما اى گروه، اى گروهى که به علم و عالم بودن شهرت دارید و از شما به نیکى یاد مى‏ شود و به خیرخواهى و اندرزگویى و راهنمایى در جامعه معروف شده اید و به خاطر خدا در دل مردم شکوه و مهابت پیدا کرده ‏اید به طورى که مرد مقتدر از شما بیم دارد و ناتوان به تکریم شما بر مى‏ خیزد و آن کس که هیچ برترى بر او ندارید و نه قدرتى بر او دارید شما را بر خود برترى داده است و نعمتهاى خویش را از خود دریغ داشته به شما ارزانى مى‏ دارد، در موارد حوایج (یا سهمیه مردم از خزانه عمومى) وقتى به مردم پرداخت نمى‏ شود وساطت مى ‏کنید، و در راه با شکوه و مهابت پادشاهان و بزرگوارى بزرگان قدم بر مى‏ دارید، آیا همه این احترامات و قدرتهاى‏ معنوى را از این جهت به دست نیاورده ‏اید که به شما امید مى‏رود که به اجراى قانون خدا کمر ببندید؟ گرچه در مورد بیشتر قوانین خدا کوتاه آمده ‏اید؛ بیشتر حقوق الهى را که به عهده دارید فرو گذاشته ‏اید. مثلًا حق ملت را خوار و فرو گذاشته ‏اید؛ حق افراد ناتوان و بى‏ قدرت را ضایع کرده ‏اید؛ اما در همان حال به دنبال آنچه حق خویش مى ‏پندارید برخاسته ‏اید. نه پولى خرج کرده ‏اید؛ و نه جان را در راه آنکه آن را آفریده به خطر انداخته ‏اید؛ و نه با قبیله و گروهى به خاطر خدا در افتاده ‏اید. شما آرزو دارید و حق خود مى‏ دانید که بهشتش و همنشینى پیامبرانش و ایمنى از عذابش را به شما ارزانى دارد؛ من، اى کسانى که چنین انتظاراتى از خدا دارید، از این بیمناکم که نکبت خشمش بر شما فرو افتد؛ زیرا در سایه عظمت و عزت خدا به منزلتى بلند رسیده ‏اید، ولى خداشناسانى را که ناشر خداشناسى هستند احترام نمى‏ کنید؛ حال آنکه شما به خاطر خدا در میان بندگانش مورد احترامید. و نیز از آن جهت بر شما بیمناکم که به چشم خود مى‏ بینید تعهداتى که در برابر خدا شده گسسته و زیر پا نهاده شده است، اما نگران نمى‏ شوید؛ در حالى که به خاطر پاره‏ اى از تعهدات پدرانتان نگران و پریشان مى‏ شوید؛ اینک تعهداتى که در برابر پیامبر انجام گرفته مورد بى ‏اعتنایى است؛ نابینایان، لالها، و زمینگیران ناتوان، در همه شهرها بى‏ سرپرست مانده‏ اند، و بر آنها ترحم نمى‏ شود. و نه مطابق شأن و منزلتتان کار مى ‏کنید؛ و نه به کسى که چنین کارى بکند و در ارتقاى شأن شما بکوشد اعتنا یا کمک مى‏ کنید. با چرب زبانى و چاپلوسى و سازش با ستمکاران، خود را در برابر قدرت ستمکاران حاکم ایمن مى‏ گردانید. تمام اینها دستورهایى است که خدا به صورت نهى، یا همدیگر را نهى کردن و بازداشتن، داده و شما از آنها غفلت مى‏ ورزید. مصیبت شما از مصایب همه مردم سهمگینتر است؛ زیرا منزلت و مقام علمایى را از شما بازگرفته ‏اند اگر مى‏ دانستید. چون در حقیقت، جریان ادارى کشور و صدور احکام قضایى و تصویب برنامه‏ هاى کشور باید به دست دانشمندان روحانى، که امین حقوق الهى و داناى حلال و حرامند، سپرده شده باشد. اما اینک مقامتان را از شما بازگرفته و ربوده ‏اند. و اینکه چنین مقامى را از دست داده ‏اید، هیچ علتى ندارد جز اینکه از دور محور حق (قانون اسلام و حکم خدا) پراکنده ‏اید؛ و درباره سنت، پس از اینکه دلایل روشن بر حقیقت و کیفیت آن وجود دارد، اختلاف پیدا کرده ‏اید. شما اگر مردانى بودید که بر شکنجه و ناراحتى شکیبا بودید و در راه خدا حاضر به تحمل ناگوارى مى‏ شدید، مقررات براى تصویب پیش ما آورده مى ‏شد؛ و به دست شما صادر مى ‏شد؛ و مرجع کارها بودید. اما شما به ستمکاران مجال دادید تا این مقام را از شما بستانند؛ و گذاشتید حکومتى که قانوناً مقید به شرع است به دست ایشان بیفتد، تا بر اساس پوسیده حدس و گمان به حکومت پردازند؛ و طریقه خودکامگى و اقناع شهوت را پیشه سازند. مایه تسلط آنان بر حکومت، فرار شما از کشته شدن بود، و دلبستگى ‏تان به زندگى گریزان دنیا. شما با این روحیه و رویه، توده ناتوان را به چنگال این ستمگران گرفتار آوردید تا یکى برده وار سرکوفته باشد؛ و دیگرى بیچاره وار سرگرم تأمین آب و نانش؛ و حکام خودسرانه به امیال خود عمل کنند؛ و با هوسبازى خویش ننگ و رسوایى به بار آورند؛ پیرو بدخویان گردند و در برابر خدا گستاخى ورزند. در هر شهر سخنورى از ایشان بر منبر آمده و گماشته شده است. زمین برایشان فراخ و دستشان در آن گشاده است. مردم بنده ایشانند و قدرت دفاع از خود را ندارند. یک حاکم دیکتاتور و کینه ورز و بدخواه است؛ و حاکم دیگر بیچارگان را مى‏ کوبد و به آنها قلدرى و سختگیرى مى ‏کند؛ و آن دیگر فرمانروایى مسلط است که نه خدا را مى‏ شناسد و نه روز جزا را. شگفتا! و چرا نه شگفتى، که جامعه در تصرف مرد دغلباز ستمکارى است که مأمور مالیاتش ستم ورز است؛ و استاندارش نسبت به اهالى دیندار نامهربان و بى‏ رحم است. خداست که در مورد آنچه در باره‏اش به کشمکش برخاسته‏ ایم حکومت و داورى خواهد کرد؛ و درباره آنچه بین ما رخ داده با رأى خویش حکم قاطع خواهد کرد.
خدایا، بى‏ شک تو مى‏ دانى آنچه از ما سر زده رقابت در به دست آوردن قدرت سیاسى نبوده؛ و نه جستجوى ثروت و نعمتهاى ناچیز دنیا؛ بلکه براى این بوده که اصول و ارزشهاى درخشان دینت را بنماییم و ارائه دهیم؛ و در کشورت اصلاح پدید آوریم؛ و بندگان ستمزده ‏ات را ایمن و برخوردار از حقوق مسلمشان گردانیم؛ و نیز تا به وظایفى که مقرر داشته ‏اى و به سنن و قوانین و احکامت عمل شود.
بنابراین، شما (گروه علماى دین) اگر ما را در انجام این مقصود یارى نکنید و حق ما را از غاصبان نستانید؛ ستمگران بر شما چیره شوند و در خاموش کردن نور پیامبرتان بکوشند. خداى‏ یگانه ما را کفایت است؛ و بر او تکیه مى‏ کنیم؛ و به سوى او رو مى ‏آوریم. و سرنوشت به دست او و بازگشت به اوست.»
مى‏ فرماید: اعتبروا أیّها الناس بِما وعظ اللَّهُ به أولیاءه من سوء ثنائه على الأحبار. خطاب به دسته مخصوص، حاضرین مجلس، اهل شهر و بلد، اهل مملکت، و یا مردم دنیاى آن روز نیست؛ بلکه هر کس را در هر زمان که این ندا را بشنود شامل مى‏ شود. مثل: یا أیها النّاس که در قرآن آمده است. خداوند با اعتراض به «احبار» یعنى علماى یهود و استنکار رویه آنها، اولیاى خویش را موعظه فرموده، و به آنان پند داده است. منظور از «اولیا» کسانى هستند که توجه به خدا دارند، و در جامعه داراى مسئولیت مى ‏باشند؛ نه اینکه منظور ائمه، علیهم السلام، باشد.

کتاب ولایت فقیه، امام خمینی(ره)، ص106 تا 111


منبع:اندیشه های تمدن ساز

۰

اینفوگرافیک منشورامربه معروف ونهی از منکرازدیدگاه رهبرمعظم انقلاب

بانک تصاویر امربه معروف نهی ازمنکر

اینفوگرافیک منشورامربه معروف ونهی از منکرازدیدگاه رهبرمعظم انقلاب

اینفونگاره | نکات امر به معروف و نهی از منکر٬‌ اهمیت امر به معروف و نهی از منکر٬‌ بایدها و نبایدها٬ مهمترین منکر ها و مهم ترین معروف ها از دیدگاه رهبر معظم انقلاب از جمله موضوعات تشریح شده در اینفوگرافیک «منشور امر به معروف و نهی از منکر از نگاه رهبر معظم انقلاب» می باشد که به همت فرهنگسرای گلستان به مناسبت هفته امر به معروف و نهی از منکر تولید و تبیین شده است. گفتنی ست مجری این طرح٬ مرکز تخصصی اینفونگاره می باشد.

دریافت

۰

«شبکه سازمان‌ یافته مدلینگ و ابتذال» در جوان‌ترین استان کشور متلاشی شد

معروف نیوز

«شبکه سازمان‌ یافته مدلینگ و ابتذال» در جوان‌ترین استان کشور متلاشی شد

«شبکه سازمان‌ یافته مدلینگ و ابتذال» در جوان‌ترین استان کشور متلاشی شد

به گزارش عمارنامه ،شبکه سازمان یافته مدلینگ و ابتذال در زهدان با تلاش سربازان گمنام امام زمان(عج) در اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان شناسایی شد و 11 نفر از عوامل آن دستگیر شدند.
این افراد با تولید عکس‌های مستهجن، رواج مدلینگ و ایجاد آتلیه‌های زیرزمینی و انتشار عکس‌های آن در فضای مجازی، در پی رواج فحشا و ابتذال در سیستان و بلوچستان به‌عنوان جوان‌ترین استان کشور بودند.
بر اساس این گزارش افراد دستگیر شده علاوه بر سیستان و بلوچستان در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی نیز فعالیت می‌کردند.
به گزارش روابط‌عمومی اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان، علاوه بر دستگیری این مهره‌های کلیدی و پلمب 3 باب آتلیه زیرزمینی، تعدادی از افرادی که ناخواسته در دام این شبکه افتاده بودند، احضار و ارشاد شدند.


منبع: تسنیم

بانک فیلم

نرم افزارهای مذهبی موبایل

تصاویربرگزیده

سبک زندگی اسلامی (لطفا برای نمایش تصاویرباکیفیت برروی تصویرموردنظرکلیک کرده وتصویررا در رایانه تان ذخیره کنید)